• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 191
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 4184روز قبل
سخنان ماندگار

ایستگاه عاشقان ابا عبدالله

راه ولایت و اهل بیت (علیهم السلام) همان « سبیل الی الله » است،

همان مقام عبودیت محضه است.

علامه سید محمدحسین طباطبایی رحمه الله علیه

مهر تابان، ص168

چهارشنبه 6/10/1391 - 15:49
سخنان ماندگار

امیر مؤ منان علی (علیه السلام ) فرمود: (( جسم را شش حال است : صحت ؛ مرض ؛ مرگ ؛ حیات ؛ خواب ؛ و بیدارى . و روح را نیز چنین است ؛ پس ‍ حیاتش علم اوست ، و مرگش جهلش ، و مرضش شک است ، و صحتش ‍ یقین ، و خوابش غفلت اوست ، و بیدارى اش حفظ او )) .

 علامه حسن زاده آملی (حفظه الله)

عیون مسائل نفس و شرح آن ، ج 1، ص 95.

چهارشنبه 6/10/1391 - 11:46
سخنان ماندگار

علامه حسن زاده آملی (حفظه الله) :

1- چون که نفس خود را به حرکت در مى آورد محرک جسم نیز هست چون با جسم متداخل است .
2- نفس عالم قبل از جسم آن موجود است .
3- عالم حیوان است .
4- توازى بین عالم و نفس انسانى شرط معرفت است .
5- تعقل عبارت از خود معقولات است .
6- نفس عالم از طبیعتى است که عقل نام دارد.
7- عقل ، مقصود دایره است .
8- حرکت عقل ، تعقل است .
9- حرکت نفس همان جوهر آن است .
10- هر بدنى داراى صورت و هیاتى مخصوص به خود است .
11- صحت ، و به طور عموم فضایل جسمیه - چیزى است که شایسته است آن را ائتلاف بنامیم .
12- هر جزئى از اجزاى چشم قایم بر نوعى تناسب است .
13- عقل نه منفعل مى شود و نه فاسد.
14- نفس در تمامى جسم حساس منتشر است .
15- نفس جسمى است لطیف .
16- نفس اولین محرک است .
17- نفس لطیف ترین چیزى در میان اجسام است ؛ یعنى دورترین آنها از جسمیت است .
18- نفس به چه چیزى مرکب را درک مى کند؟ یعنى چگونه نفس مرکب را درک مى کند؟
19- نفس ، چیزى است که وحدت جسم را حفظ مى کند.

عیون مسائل نفس و شرح آن ، ج 1، ص 211-پندهای حکیمانه ج ۳

چهارشنبه 6/10/1391 - 11:28
سخنان ماندگار

آیت الله العظمی بهجت(ره):


نماز شب مفتاح توفیقات است.

 

مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت(ره)

چهارشنبه 6/10/1391 - 11:22
سخنان ماندگار

تبریک میلاد خجسته پیامبر الهی حضرت عیسی (سلام الله علیه و علی نبینا)بر همه ی پیروان حق و عدالت

 

حواریون و یاران مخصوص و شیفته حضرت عیسى (ع ) روزى در محضر عیسى (ع ) بودند، و به آنحضرت رو کرده و عرض کردند:
((اى آموزگار سعادت ! به ما بیاموز که سخت ترین چیزها چیست ؟))
عیسى - ((سخت ترین چیزها، خشم خدا است )).
حواریون - چگونه از خشم خدا، در امان بمانیم ؟
عیسى - ((به همدیگر خشم نکنید تا مشمول خشم خداوند نشوید))
حواریون - ریشه و منشاء خشم انسان چیست ؟
عیسى - ((ریشه خشم انسان ، تکبر و خودخواهى ، و حقیر شمردن مردم است )).

داستان دوستان جلد2 -محمدى اشتهاردى

چهارشنبه 6/10/1391 - 11:16
داستان و حکایت

...پس از گذراندن جوانی پرشر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال‌ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگی‌اش چیزی درست به نظر نمی‌آمد. حتی مشکلاتش مدام بیش‌تر می‌شد ...

یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: «واقعا عجیب است. درست بعد از این که تصمیم گرفته‌ای مرد خداترسی بشوی، زندگی‌ات بدتر شده، نمی‌خواهم ایمانت را ضعیف کنم اما با وجود تمام تلاش‌هایت در مسیر روحانی، هیچ چیز بهتر نشده».

آهنگر بلافاصله پاسخ نداد. او هم بارها همین فکر را کرده بود و نمی‌فهمید چه بر سر زندگی‌اش آمده.

اما نمی‌خواست دوستش را بی‌پاسخ بگذارد، شروع کرد به حرف زدن و سرانجام پاسخی را که می‌خواست یافت. این پاسخ آهنگر بود:

«در این کارگاه، فولاد خام برایم می‌آورند و باید از آن شمشیر بسازم. می‌دانی چه طور این کار را می‌کنم؟ اول تکه‌ی فولاد را به اندازه‌ی جهنم حرارت می‌دهم تا سرخ شود. بعد با بی‌رحمی، سنگین‌ترین پتک را بر می‌دارم و پشت سر هم به آن ضربه می‌زنم، تا این که فولاد، شکلی را بگیرد که می‌خواهم. بعد آن را در تشت آب سرد فرو می‌کنم، و تمام این کارگاه را بخار آب می‌گیرد، فولاد به خاطر این تغییر ناگهانی دما، ناله می‌کند و رنج می‌برد. باید این کار را آن قدر تکرار کنم تا به شمشیر مورد نظرم دست بیابم. یک بار کافی نیست».

آهنگر مدتی سکوت کرد، سیگاری روشن کرد و ادامه داد:

«گاهی فولادی که به دستم می‌رسد، نمی‌تواند تاب این عملیات را بیاورد. حرارت، ضربات پتک و آب سرد، تمامش را ترک می‌اندازد. می‌دانم که این فولاد، هرگز تیغه‌ی شمشیر مناسبی در نخواهد آمد».

باز مکث کرد و بعد ادامه داد:

«می‌دانم که خدا دارد مرا در آتش رنج فرو می‌برد. ضربات پتکی را که زندگی بر من وارد کرده، پذیرفته‌ام، و گاهی به شدت احساس سرما می‌کنم. انگار فولادی باشم که از آبدیده شدن رنج می‌برد. اما تنها چیزی که می‌خواهم، این است خدای من، از کارت دست نکش، تا شکلی را که تو می‌خواهی، به خود بگیرم. با هر روشی که می‌پسندی، ادامه بده، هر مدت که لازم است، ادامه بده، اما هرگز مرا به کوه فولادهای بی فایده پرتاب نکن».

عصر ایران(تحلیلی خبری)

 

سه شنبه 5/10/1391 - 15:41
داستان و حکایت
گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت!

پرسیدند : چه می کنی ؟

پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم !

گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است ! و این آب فایده ای ندارد!

گفت : شاید نتوانم آتش را خاموش کنم ، اما آن هنگام که خداوند می پرسد : زمانی که دوستت در آتش می سوخت تو چه کردی؟

پاسخ میدم : هر آنچه از من بر می آمد!


دوستی نه در ازدحام روز گم می شود نه در سکوت شب ، اگر گم شد هرچه هست دوستی نیست...
عصر ایران(تحلیلی خبری)
سه شنبه 5/10/1391 - 15:32
امر به معروف و نهی از منکر

یکی از سنت های معروف و پسندیده در کشور ما این است که در دو ماه محرم و صفر به احترام اینکه این دو ماه، ماه های حزن و اندوه اهل بیت علیهم السلام است، مردم از کارهایی که بیانگر شادی و سرور هستند خودداری می کنند. مثلا مراسم نامزدی یا عقد و یا عروسی را برگزار نمی کنند و سعی می کنند یا قبل از این دو ماه برگزار بکنند و یا اینکه بعد از اتمام این دو ماه، مراسم جشن بر پا می کنند. حال سوال است که بعضی از مردم فکر می کنند که ازدواج یا مراسم عقد در این دو ماه اشکال شرعی دارد، آیا چنین عقیده ای درست است؟ آیا مراسم عقد و عروسی در ماه محرم و صفر حرام است؟

برگزاری این نوع مراسم، اگر توام با معصیت و یا هتک حرمت حضرت سیدالشهدا علیه السلام نباشد، اشکال ندارد، ولی در آن هیچ نوع برکتی نیست و سزاوار است که مسلمانان غیرتمند سعی کنند اینگونه مراسم را در ماه های دیگر و ایام متناسب با خود، برگزار کنند

یادآوری دو نکته:

نکته اول: اگر گفته شود چنانچه  این ازدواج به تاخیر بیفتد چه بسا آن دو جوان که با هم آشنا شده اند به گناه بیفتند و نتوانند تحمل کنند. در جواب باید گفت، که می توانند  تا فرا رسیدن زمان ازدواج و فراهم شدن شرایط، باهمدیگر عقد محرمیت بخوانند

نکته دوم: متاسفانه در بعضی از فرهنگ های محلی کشورمان، اگر کسی از بستگان، گرچه درجه اول نباشد ازدواج را تا مدت ها حتی تا چند سال به تاخیر می اندازند، یا تا چهلمین روز فوت آن شخص. و گاهی پشت سر هم چند نفر از فامیل ها از دنیا می روند و ازدواج چند سال به تاخیر می افتد که واقعا هیچ دلیل شرعی ندارد و کار صحیحی هم نیست.! درمورد محرم و صفر هم به خاطر احترام و منزلت اهل بیت علیهم السلام و اهمیت بالایی که دارد بهتر است به تاخیر انداخته شود.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه

سه شنبه 5/10/1391 - 10:10
سخنان ماندگار
 

آورده اند که میر ابوالقاسم فندرسکی، در مسیر سیاحت و گشت و گذار خود، به هندوستان رسید. پادشاه آنجا از سید اجازه ملاقات خواست اما چون بر مذهب سنی بود، سید اجازه ملاقات نداد تا این که بعد از اصرار پادشاه، سید اجازه ملاقات داد، اما شرط گذاشت که درباره مذهب گفتگویی صورت نگیرد.

جلسه ملاقات تشکیل شد، بعد از گذشت ساعتی، پادشاه گفت: هر چند قرار بر این شده که از مذهب گفتگو نشود، ولی من یک سؤال دارم که اجازه بدهید بپرسم. شما شیعیان به چه جهت معاویه را دشنام و لعنت می کنید؟

سید گفت: قبل از جواب به سوال شما، من یک سؤال از شما می پرسم. پادشاه. گفت: بپرسید. سید گفت:  فرض کنیم هنگام جنگ بین علی و معاویه تو هم بودی. هر یک از آن دو، تو را برای جنگ، به گروه خود دعوت می کردند. آیا امر کدام یک را اطاعت می نمودی؟ پادشاه گفت: چون علی بن ابی طالب به اتفاق مسلمانان خلیفه است و مخالفت او کفر به شمار می آید، نمی توانم او را مخالفت کنم؛ و البته دستور او را اطاعت می کردم.

سید فرمود: بعد از حضور در جنگ، اگر معاویه مبارز می طلبید و تو را به جنگ فرا می خواند و علی به تو امر می کرد که با معاویه جنگ کنی. آیا اطاعت می کردی یا سرپیچی؟ شاه گفت:چون سرپیچی از فرمان علی را کفر می دانم، قطعا اطاعت می کردم.

سید گفت: بعد از این، اگر معاویه بر تو شمشیر می کشید که تو را بکشد، آیا تن به کشته شدن می دادی یا از جهاد فرار می کردی؟ و آیا تو هم برای کشتن او شمشیر می کشیدی؟ شاه گفت: البته سعی در کشتن او می کردم.

سید گفت: این کار خود را طاعت می دانستی یا معصیت؟ شاه گفت: چون به امر علی بود، آن را طاعت می دانستم.

سید گفت: شخصی که تو سعی در کشتن او را طاعت می دانی، چرا در مورد علت مذمت کردن او، از من سؤال می کنی؟! شاه ساکت شد.

کتاب خزائن، اثر مرحوم ملا احمد نراقی، ص178

سه شنبه 5/10/1391 - 9:52
دانستنی های علمی

پژوهشگران دریافته اند که صدای اذان در کره زمین در تمام شبانه روز قطع نمی شود و در هر منطقه ای به پایان برسد، بلافاصله در جای دیگری آغاز می شود.

این پژوهشگران بیان می دارند که گفتن اذان 4 دقیقه زمان لازم دارد و زمین داری 360 خط فرضی از قطب شمال به قطب جنوب است که معادل 360 درجه می باشد. هنگامی که مثلا ظهر شرعی در خط اول شروع می شود 4 دقیقه طول می کشد تا ظهر شرعی در خط دوم شروع شود و این مدت معادل زمانی است که در خط اول اذان گفته می شود.

به این ترتیب 360 ضربدر 4 می شود 1440 که معادل 24 ساعت است.

خبرگزاری ایرنا

سه شنبه 5/10/1391 - 9:44
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته