• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 837
تعداد نظرات : 1481
زمان آخرین مطلب : 5101روز قبل
خانواده

با توام دل نازنینم ... از دست این دلشوره هایت...از دست این احساست... از دست این مهربانی ات...

 

پنج شنبه 2/12/1386 - 17:19
خانواده

خدایش با او صحبت كرد ....

خدا از من پرسید: « دوست داری با من مصاحبه كنی؟» 

پاسخ دادم: « اگر شما وقت داشته باشید»

خدا لبخندی زد و پاسخ داد:

« زمان من ابدیت است... چه سؤالاتی در ذهن داری كه دوست داری از من بپرسی؟»

من سؤال كردم: « چه چیزی درآدمها شما را بیشتر متعجب می كند؟»

خدا جواب داد....

« اینكه از دوران كودكی خود خسته می شوند و عجله دارند كه زودتر بزرگ شوند...و دوباره آرزوی این را دارند كه روزی بچه شوند»

«اینكه سلامتی خود را به خاطر بدست آوردن پول از دست می دهند و سپس پول خود را خرج می كنند تا سلامتی از دست رفته را دوباره باز یابند»

«اینكه با نگرانی به آینده فكر می كنند و حال خود را فراموش می كنند به گونه ای كه نه در حال و نه در آینده زندگی می كنند»

«اینكه به گونه ای زندگی می كنند كه گویی هرگز نخواهند مرد و به گونه ای می میرند كه گویی هرگز نزیسته اند»

دست خدا دست مرا در بر گرفت و مدتی به سكوت گذشت....

سپس من سؤال كردم:

«به عنوان پرودگار، دوست داری كه بندگانت چه درسهایی در زندگی بیاموزند؟»

خدا پاسخ داد:

« اینكه یاد بگیرند نمی توانند كسی را وادار كنند تا بدانها عشق بورزد. تنها كاری كه می توانند انجام دهند این است كه اجازه دهند خود مورد عشق ورزیدن واقع شوند»

« اینكه یاد بگیرند كه خوب نیست خودشان را با دیگران مقایسه كنند»

«اینكه بخشش را با تمرین بخشیدن یاد بگیرند»

« اینكه رنجش خاطر عزیزانشان تنها چند لحظه زمان می برد ولی ممكن است سالیان سال زمان لازم باشد تا این زخمها التیام یابند»

« یاد بگیرند كه فرد غنی كسی نیست كه بیشترین ها را دارد بلكه كسی است كه نیازمند كمترین ها است»

« اینكه یاد بگیرند كسانی هستند كه آنها را مشتاقانه دوست دارند اما هنوز نمی دانند كه چگونه احساساتشان را بیان كنند یا نشان دهند»

« اینكه یاد بگیرند دو نفر می توانند به یك چیز نگاه كنند و آن را متفاوت ببینند»

« اینكه یاد بگیرند كافی نیست همدیگر را ببخشند بلكه باید خود را نیز ببخشند»

باافتادگی خطاب به خدا گفتم:

« از وقتی كه به من دادید سپاسگذارم»

و افزودم: « چیز دیگری هم هست كه دوست داشته باشید آنها بدانند؟»

خدا لبخندی زد و گفت...

«فقط اینكه بدانند من اینجا هستم»

« همیشه»

پنج شنبه 2/12/1386 - 17:8
خانواده

مهربانا...

 خداوندا!سایبانی از جنس اشک و نیاز می خواهم تا سجاده ی دلم را در آن بگسترانم و با دستان خسته قنوتم از تو بخواهم که بر وجود سردم نور نگاهت را بتابانی و گل های زیبای عشق و ایمان را بار دگر در من تازه گردانی ....

پنج شنبه 2/12/1386 - 17:4
خانواده

وقتی دلت میگیره
وقتی کسی را نداری به حرفت گوش بده
فقط یکی هست که
به صدای تو
به حرفای تو
به دردات
به غمات
به گریه هایت
وبه خنده های نابت
گوش بده
پس صدایش کن
از ته دل
ان فراموشت نکرده
تو هم فراموشش نکن
خدایا بیتاب توام
خدایا دوستت دارم

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:58
محبت و عاطفه

گفتم: دلم گرفته و ابرهای اندوهم سیل آسا می بارد. آیا نمی خواهی با آمدنت پایان خوشی بر دلتنگیم باشی.

گفتی بگو: «اللهم عجل لولیک الفرج»

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:57
محبت و عاطفه

گفتم: اگر امید آمدنت نبود، اگر روز خوش ظهور در ذهنم تجلی گر نبود، هیچ گاه روزگار انتظار را برنمی تابیدم. آیا نمی خواهی به خاطر تنها دلخوشی دل غمدیده ام بیایی.
گفتی: بگو«اللهم عجل لولیک الفرج»

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:53
خاطرات و روز نوشت
هوسرانان انچه را كه زیباست دوست دارند ولی عاشقان انچه را كه دوست دارند زیبا میبینند
پنج شنبه 2/12/1386 - 16:50
محبت و عاطفه

گفتم: روز آمدنت نبودم، روز رفتنت هم نبودم، اما حالا با التماس از تو می خواهم که روز ظهورت باشم،
گفتی: بگو
«اللهم عجل لولیک الفرج»

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:39
محبت و عاطفه

گفتم: تو که گفتی با غم شیعیانت دلتنگ می شوی، اما من سوختم و از تو خبری نشد.
گفتی: بگو«اللهم عجل لولیک الفرج»

پنج شنبه 2/12/1386 - 16:35
محبت و عاطفه
گفتم: چه روزها و چه شبها این دعا را زمزمه کرده ام اما تو نیامدی.
گفتی: صدای تپش های قلبت را بشنو، اگر از جان برایت عزیزترم با هر صدای تپش قلبت باید زمزمه کنی
«اللهم عجل لولیک الفرج»
و من به عقب بازگشتم و دیدم که چه سالها قلبم تپیده و برای آمدنت دعای فرج نخوانده ام، ای عزیزتر از جانم.
پنج شنبه 2/12/1386 - 16:34
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته