• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 480
تعداد نظرات : 424
زمان آخرین مطلب : 4974روز قبل
خواستگاری و نامزدی
تصاویری كه در این ایمیل مشاهده می كنید یك فرد آلمانی بنام Johan Lorbeer است كه در هنگام هنرنمایی درچند خیابان نشان می دهد

او هنرپبشه ای هست كه به شیوه ای منحصر بفرد در كوچه ها و خیابان ها هنر خود را به بینندگان عرضه می دارد

او بخاطر حركات آهسته ، آرام و خارق العاده ای كه انجام می دهد معروف شده است و بنامهای Tarzanو Proletarian Mural در آلمان شهرت یافته است بدین دلیل كه اكثر اثرات هنری او حركاتی است كه افراد عادی قادر به انجام آن نیستند

این هنرمند آلمانی با كارهای ایستاده و ثابتی كه در ارتفاع خاصی انجام می دهد بنظر میرسد فراتر از قانون جاذبه عمل می نماید چرا كه او برای ساعتها هنر خودش را بطور زنده در بین جمعیت مردم رهگذر انجام میدهد و در حالت های باورنكردنی توانایی آن را دارد كه بشكل مجسمه بالاتر از سطح زمین قرار گرفته و بینندگان خودش را شگفت زده كند

تماشاچیان حیرت زده ، مشتاق برقراری ارتباط مستقیم با او هستند و آرزو دارند از اسرار پر رمز و راز این انسان فوق العاده اطلاعات بیشتری كسب كنند 

لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید








شنبه 2/6/1387 - 13:49
طنز و سرگرمی




















شنبه 2/6/1387 - 13:42
خواستگاری و نامزدی

نگرشی بر آنسوی دیوار محدودیت !




















شاید گمان كنیم این صحنه ها بنوعی ساختگی است و یا اینكه زیاد موضوع را جدی نگیریم !
اما همه ما بر این اصل معتقدیم كه بطور كلی توانمندی های انسان نامحدود است و فقط ما انسان ها هستیم كه با نادیده گرفتن اراده و قدرت لایزالی كه خداوند قادر و متعال در وجود یكایك ما قرار داده ، ناباوری و بدنبال آن ناتوانی را در ذهن خود پرورش می دهیم و حاضر نیستیم حتی باور كنیم كه آنسوی دیوار محدودیت هم خبری هست
شنبه 2/6/1387 - 13:38
شعر و قطعات ادبی

باور نکن تنهاییت را

باور نکن تنهاییت را
من در تو پنهانم تو در من
ازمن به من نزدیکتر تو
ازتو به تو نزدیکتر من

باور نکن تنهاییت را
تا یک دلو یک درد داری
تا در عبور از کوچه ی عشق
بر دوش هم سر می گذاری

دل تاب تنهایی ندارد
باور نکن تنهاییت را
هر جای این دنیا که باشی
من با توام تنهای تنها

من با توام هر جا که هستی
حتی اگر با هم نباشیم
حتی اگر یک لحظه یک روز
با هم در این عالم نباشیم

این خانه را بگذار و بگذر
با من بیا تا کعبه ی دل
باور نکن تنهاییت را
من با توام منزل به منزل
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:14
طنز و سرگرمی
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:12
طنز و سرگرمی
پیاده رویی كه زیپش رو بستن !!!
فكرشو بكنین اگه زیپش رو باز كنن چی میشه ؟!
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:10
شعر و قطعات ادبی

کاش می شد غصه را زنجیر کرد


کاش می شد غصه را زنجیر کرد

ذره های عشق را تکثیر کرد

کاش می شد زخم را مرحم شویم

یار و غمخوار و انیس هم شویم

کاش می شد بر خلاف سرنوشت

قسمت و تقدیر را از سر نوشت

کاش می شد چشم و دل را باز کرد

نغمه ها ی دوستی را ساز کرد

کاش می شد عشق را آغاز کرد

بی خیال از هر غمی پرواز کرد
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:8
محبت و عاطفه
راه بهشت ...

مردی با اسب و سگش در جاده‌ای راه می‌رفتند. هنگام عبور از كنار درخت عظیمی، صاعقه‌ای فرود آمد و آنها را كشت. اما مرد نفهمید كه دیگر این دنیا را ترك كرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدت‌ها طول می‌كشد تا مرده‌ها به شرایط جدید خودشان پی ببرند.

پیاده ‌روی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق می‌ ریختند و به شدت تشنه بودند. در یك پیچ جاده دروازه تمام مرمری عظیمی دیدند كه به میدانی باسنگفرش طلا باز می‌شد و در وسط آن چشمه‌ای بود كه آب زلالی از آن جاری بود. رهگذر رو به مرد دروازه ‌بان كرد و گفت: "روز بخیر، اینجا كجاست كه اینقدر قشنگ است؟"

دروازه‌بان: "روز به خیر، اینجا بهشت است."
- "چه خوب كه به بهشت رسیدیم، خیلی تشنه‌ایم."
دروازه ‌بان به چشمه اشاره كرد و گفت: "می‌توانید وارد شوید و هر چه قدر دلتان می‌خواهد بنوشید."
- اسب و سگم هم تشنه‌اند.
نگهبان:" واقعأ متأسفم . ورود حیوانات به بهشت ممنوع است."

مرد خیلی ناامید شد، چون خیلی تشنه بود، اما حاضر نبود تنهایی آب بنوشد. از نگهبان تشكر كرد و به راهش ادامه داد. پس از اینكه مدت درازی از تپه بالا رفتند،به مزرعه‌ای رسیدند. راه ورود به این مزرعه، دروازه‌ای قدیمی بود كه به یك جاده خاكی با درختانی در دو طرفش باز می‌شد. مردی در زیر سایه درخت‌ها دراز كشیده بود و صورتش را با كلاهی پوشانده بود، احتمالأ خوابیده بود.

مسافر گفت: " روز بخیر!"
مرد با سرش جواب داد.
- ما خیلی تشنه‌ایم . من، اسبم و سگم.
مرد به جایی اشاره كرد و گفت: میان آن سنگ‌ها چشمه‌ای است. هرقدر كه می‌خواهید بنوشید.
مرد، اسب و سگ به كنار چشمه رفتند و تشنگی‌شان را فرو نشاندند.
مسافر از مرد تشكر كرد. مرد گفت: هر وقت كه دوست داشتید، می‌توانید برگردید.
مسافر پرسید: فقط می‌خواهم بدانم نام اینجا چیست؟
- بهشت
- بهشت؟ اما نگهبان دروازه مرمری هم گفت آنجا بهشت است!
- آنجا بهشت نیست، دوزخ است.
مسافر حیران ماند:" باید جلوی دیگران را بگیرید تا از نام شما استفاده نكنند! این اطلاعات غلط باعث سردرگمی زیادی می‌شود! "
- كاملأ برعكس؛ در حقیقت لطف بزرگی به ما می‌كنند. چون تمام آنهایی كه حاضرند بهترین دوستانشان را ترك كنند، همانجا می‌مانند...

بخشی از كتاب "شیطان و دوشیزه پریم" اثر "پائولو كوئیلو"
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:7
دانستنی های علمی








 
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:6
آموزش و تحقيقات
كوسه ای را در مخزن زندگیتان بیاندازید تا رفته رفته پیشرفت را نظاره گر باشید !
ژاپنیها عاشق ماهى تازه هستند. اما آبهاى اطراف ژاپن سالهاست که ماهى تازه ندارد. بنابر این براى غذا رساندن به جمعیت ژاپن قایقهاى ماهیگیرى، بزرگتر شدند و مسافت هاى دورترى را پیمودند. ماهى گیران هر چه مسافت طولانی ترى را طى مى کردند به همان میزان آوردن ماهى تازه بیشتر زمان را به خود اختصاص می داد .
اگر بازگشت بیش از چند روز طول مى کشید ماهیها دیگر تازه نبودند و ژاپنیها مزه این ماهى را دوست نداشتند .
بـراى حـل ایـن مـساله، شـرکتـهاى مـاهـیگـیرى فـریزرهایى در قایقهایشان تعبیه کردند. آنها ماهیها را مى گرفتند و آنها را روى دریا منجمد مى کردند.
فریزرها این امکان را براى قایقها و ماهیگیران ایجاد کردند که دورتر بروند و مدت زمان طولانی ترى را روى آب بمانند .
اما ژاپنیها مزه ماهى تازه و منجمد را متوجه مى شدند و مزه ماهى یخ زده را دوست نداشتند.
بـنابرایـن شرکتهاى ماهیگیرى مخزن هایى را در قایقها کار گذاشتند و ماهیها را در مخازن آب نگهدارى مى کردند .
ماهیها پس از کمى تقلا آرام مى شدند و حرکت نمى کردند. آنها خسته و بى رمق، اما زنده بودند .
متاسفانه ژاپنیها هنوز هم مى توانستند تفاوت مزه را تشخیص دهند .
زیرا ماهیها روزها حرکت نکرده و مزه ماهى تازه را از دست داده بودند .
باز هم ژاپنیها مزه ماهى تازه را نسبت به ماهى بى حال و تنبل ترجیح مى دادند .
پس شرکتهاى ماهیگیرى به گونه اى باید این مساله را حل مى کردند .
آنها چطور مى توانستند ماهى تازه بگیرند ؟
اگر شما مشاور صنایع ماهى گیرى بودید چه پیشنهادى مى دادید ؟
چطور ژاپنیها ماهیها را تازه نگه مى دارند؟
بـراى نـگه داشـتن مـاهـى تازه شرکتهاى ماهیگیرى ژاپن هنوز هم از مخازن نگهدارى ماهى در قایقها استفاده مى کنند اما حالا آنها یک کوسه کوچک به داخل هر مخزن مى اندازند .
کوسه چند تایى از ماهى ها را مى خورد اما بیشتر ماهیها با وضعیتى بسیار سرزنده به مقصد مى رسند. زیرا ماهیها برای مقابله با خطر كه همان شكار نشدن توسط كوسه بود تلاش کرده اند .

توصیه : 
به جاى دورى جستن از مشکلات به میان آنها شیرجه بزنید . 
از بازى با زندگی هر چند ناخوشایند (البته در بعضی مواقع) لذت ببرید . 
اگر مشکلات و تلاشهایتان بیش از حد بزرگ و بیشمار هستند تسلیم نشوید، ضعف شما را خسته مى کند. به جاى آن مشکل را تشخیص دهید .
عزم بیشتر و دانش بیشتر داشته و کمک بیشترى دریافت کنید .
اگر به اهدافتان دست یافتید اهداف بزرگترى را براى خود تعیین کنید .
 زمانى که نیازهاى خود و خانواده تان را بر طرف کردید براى حل اهداف گروه، جامعه و حتى نوع بشر اقدام کنید . 
پس از کسب موفقیت آرام نگیرید. شما مهارتهایى دارید که مى توانید با آن تغییرات و تفاوتهایى را در دنیا ایجاد کنید .
در مخزن زندگیتان کوسه اى بیندازید و ببینید که واقعاً چقدر مى توانید دورتر بروید .
این مساله را رون هوبارد در اوایل سالهاى ١٩٥٠ دریافت .
«بشر تنها در مواجهه با محیط چالش انگیز است که به صورت غریبى پیشرفت مى کند.»
پنج شنبه 31/5/1387 - 14:2
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته