• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 208
تعداد نظرات : 170
زمان آخرین مطلب : 4306روز قبل
خانواده
با این که هیچ تقویمی

فصل پنجم را

به رسمیت نمی شناسد !

اما باور کن ...

برای من

فصل پنجم

پایان تو بود ...

که بودنم را زیر سوال برد !!!
دوشنبه 31/5/1390 - 19:44
خانواده
گلدان خالی اتاق را.....

سرشار از ترانه ای کرده ام که.......

دغدغه حضور را.......

از یادت خواهد برد......

آمدی.....!

بردار........ مال توست..
دوشنبه 31/5/1390 - 19:39
خانواده
داشتم از این شهر می‌رفتم
صدایم کردی

جا ماندم
از کشتی سفید آرزوها
که رفت و غرق شد

سپاس‌گزارم از تو
اما
این فقط می‌تواند یک قصه باشد
در این شهر دود و آهن
دریا کجا بود
که من بخواهم سوار کشتی شوم و
تو صدایم کنی
می‌خواهم بگویم
نجاتم دادی
تا اسیرم کنی
من با کنایه حرف می‌زنم!!
دوشنبه 31/5/1390 - 19:39
خانواده
خوابم نمی برد

تو را اما ...

خواب که نه، دنیا برده است !
دوشنبه 31/5/1390 - 19:34
خانواده

سالها رفته از آن روز که رفتی اما

یاد تو یک نظر از خاطر من دور نشد

چشم من خواست که بی نور شود دور از تو

کور شد چشم،ولی چشم دلم کور نشد

سالها رفت و تو رفتی و دلت بازنگشت

غم ز من دور نشد،قلب تو رنجورنشد

باغ چشمان من از دیدن تو سبز نشد

دل دریایی تو شور نزد، شور نشد

دوشنبه 31/5/1390 - 19:34
خانواده

به چشمانم گفته ام


نبیند .


به گوشهایم گفته ام


نشنود .


خاطراتم را نیز


کشته ام .


بــارالــهــا!!!


دلـــم را چـه کـنـم !

دوشنبه 31/5/1390 - 19:33
خانواده

من و تلفن

هر دو خاموشیم!!

روزهاست

كسی از ما

صدایی نشنیده است!


پژمان الماسی نیا
يکشنبه 30/5/1390 - 19:41
خانواده
گــاهی فکــر می کنم

کـه کـار تــو سخت تــر از من است!

من ؛ یک دنیــا دوستت دارم ..

و تــو ؛ زیر بــاران این همــه عشق

کمــر خم نمی کنی !
پنج شنبه 27/5/1390 - 16:44
شعر و قطعات ادبی
دلم را باز پنهانی
به خلوت خود برده ای
بگذار بماند این دلم پیشت...
سالهاست که من و دل
جدا ازهم زندگی میکنیم
پنج شنبه 27/5/1390 - 16:43
شعر و قطعات ادبی
ـتــــــــــــــــــــــــو میگذری ..

زمان ..

میــگـــــذرد !..

چه كنم با دلــــی ..

كه از تو ..

توان گذشتنش ..

نیست !!

دوشنبه 24/5/1390 - 23:1
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته