• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 523
تعداد نظرات : 164
زمان آخرین مطلب : 5614روز قبل
دعا و زیارت






يکشنبه 15/10/1387 - 14:40
دعا و زیارت






يکشنبه 15/10/1387 - 14:39
دانستنی های علمی
اشک مایعی است که با فرایند ایجاد اشک در چشمها تولید می گردد. وظایف اشک شامل تمیز کردن و شستشوی سطح چشم، ضد عفونی کردن چشمها، لغزنده کردن چشمها برای حرکت آسان کره چشم و پلک ها، جلوگیری ازخشک شدن چشم ها و پلک ها، ایجاد ارتباط میان انسان ها، دفع مواد تجمع یافته حاصل از فرآیند پاسخ به استرس می باشد. فقدان اشک باعث ایجاد سوزش، خارش و قرمزی در چشمها، احساس وجود شن در چشم ها، حساسیت به نور، از دست رفتن شفافیت قرنیه، ایجاد زخم در قرنیه، عفونت های مکرر و شدید چشم ها، خشکی چشم ها و در نهایت منجر به نابینایی می گردد.

● غدد اشکی

غدد اشکی در گوشه خارجی چشمها و پشت پلک های فوقانی قرار گرفته اند. غدد اشکی هر کدام به اندازه یک بادام بوده و ۲ سانتی متر طول دارند. مایع اشکی از طریق ۶-۱۲ مجاری کوچک ترشحی به فضای میان چشم و پلک فوقانی وارد میگردد. با هر بار باز و بسته کردن چشم ها اشک ازمجاری ترشحی غدد اشکی مکیده شده و به سمت مجرای اشکی بینی که به صورت دو سوراخ بسیار ریز در گوشه داخلی چشمها قرار گرفته هدایت میگردد. در انتها اشک به کیسه اشک و سپس به حفره بینی می ریزد. به همین علت است که هنگام گریه کردن ممکن است دچار آبریزش بینی گردید.

● نکات جالب درباره اشک و گریه

1- به غیر از انسانها برخی معتقدند فیل ها و گوریل ها نیز میتوانند گریه کنند اما نه به پیچیدگی گریه انسانها. حیوانات دیگر اغلب هنگام درد کشیدن، وارد شدن اجسام خارجی در چشمها و یا خشک شدن چشمها دچار اشک ریزش میشوند. حیوانات (به ویژه نوزادان آنها) بصورت آوایی و مانند نوزادان تازه متولد شده گریه میکنند بدون تولید اشک.

2- غدد اشکی روزانه در حدود ۲ قاشق پر چایخوری اشک تولید میکنند.

3- هر پلک زدن (باز و بسته کردن چشم) در حدود ۱۰۰-۱۵۰ میلی ثانیه بطول می انجامد. انسانها بطور متوسط هر ۲ تا ۱۰ ثانیه یکبار و ۱۰ بار در دقیقه پلک میزنند.

4- شور بودن اشک عمدتا به علت وجود کلراید سدیم و پتاسیم در اشک میباشد. میزان نمک موجود در اشک با میزان نمک پلاسمای خون برابر است.

5- از آنجایی که جنین نیز در درون رحم قادر به گریه کردن است بنابر این گریه کردن نمیتواند یک رفتار آموختنی باشد. اما فرهنگ، سن، جنسیت، فرآیند اجتماعی شدن، شخصیت، روابط و بافت اجتماعی همگی میتوانند در شکل بیان گریه تعیین کننده باشند.

6- PH اشک اندکی قلیایی و خود اشک ترش و شور مزه میباشد

7- سرفه شدید، استفراغ، احتقان بینی، آلرژی بینی، التهاب یا عفونت بینی و یا چشم و اختلالات عصبی نیز میتواند باعث اشک ریزش گردند.

8- گریه کردن در برخی فرهنگها عملی کودکانه و غیر موقر محسوب شده و گریستن در انظار عمومی تقبیح میگردد.

9- علت اشک ریزش هنگام خمیازه کشیدن و یا خندیدن وارد شدن فشار به غدد و کیسه اشکی میباشد. علت دیگر آن میتواند این مسئله باشد که غدد اشکی تحت کنترل سیستم عصبی خود مختار میباشند. این سیستم عصبی تمام کارکردهای غیرارادی را کنترل می کند. هنگامی که این اعصاب تحریک میشوند (هنگام خمیازه) غدد اشکی نیز اندکی تحریک میگردند.

10- بسیاری از افراد به علت مبتلا بودن به خشکی چشم قادر به گریه کردن نمیباشند. اما در اختلال دیگری که در پی آسیب به مغز ایجاد میگردد فرد مبتلا ممکن است بطور مداوم برای ساعتها بدون علت گریه کند.

11- علت سوزش و اشک ریزش چشمها هنگام خرد کردن پیاز به علت وجود آنزیمها و آمینو اسید سولفوکساید موجود در سلولهای پیاز میباشد. آمینو اسید سولفوکساید توسط آنزیمهای پیاز به سولفینیک اسید تبدیل میشود، که بسیار ناپایدار بوده و فورا به گازی فرار تبدیل میگردد. هنگامی که این گاز با آب درون چشم (اشک) ترکیب میگردد تولید اسید سولفوریک ملایمی را میکند که باعث سوزش و اشک ریزش میشود. با افزایش تولید اشک بدن سعی می کند تا اسید سولفوریک را رقیق و از چشمها بشوید.


● برای جلوگیری از سوزش و اشک ریزش چشمها هنگام خرد کردن پیاز به توصیه های زیر عمل کنید :

ـ دستان خود و پیاز را قبل از خرد کردن با آب خیس کنید تا گاز متصاعد شده با، آب روی دستها و پیاز واکنش نشان دهد نه با اشک چشمها.

ـ تنها با دهان خود تنفس کنید. عمل دم گازها را به درون ریه کشانده و عمل بازدم نیز باعث پراکنده شدن گاز می شود.

ـ از چاقوی تیز برای بریدن و خرد کردن پیاز استفاده کنید تا سلولهای کمتری در پیاز دچار پارگی شوند.

ـ قبل از خرد کردن پیاز آن را نیم ساعت درون یخچال قرار دهید. چرا که کاهش دما فعالیت آنزیمهای پیاز و انتشار گاز را کاهش میدهد.


● فواید گریه کردن :

1- هنگامی که ما دچار استرس هیجانی می شویم، مغز و بدن ما شروع به تولید ترکیبات شیمیایی و هورمونهای خاصی میکند. گریه کردن کمک میکند تا این ترکیبات شیمیایی زائد که نیازی به آنها نیست از بدن حذف گردند.

2- اشکهای احساسی در واقع مواد سمی ای که در پی استرس هیجانی در خون تجمع می یابند را از بدن دفع میکند.

3- اشکهای احساسی سطح منگنز بدن را کاهش میدهند. این مواد معدنی بروی خلق و خو تاثیر مستقیم میگذارد. غلظت منگنز اشک احساسی ۳۰ برابر بیشتر از منگنز موجود در سرم خون است.

4- اشک احساسی نسبت به اشک پایه و رفلکس حاوی ۲۴ درصد پروتئین آلبومین بیشتری میباشد.

5- گریه مانند ادرار و تعریق باعث حذف مواد سمی و محصولات زائد بدن میشود.

6- گریه یک مکانیسم رایگان، طبیعی و قدرتمند برای کنار آمدن با درد، استرس و اندوه میباشد.

7- هورمونهایی که پس از استرس در بدن انباشته میشوند به حد سطح سمی رسیده و باعث تضعیف سیستم ایمنی بدن و دیگر فرآیندهای بیولوژیکی میشوند. اشک های احساسی به عنوان دریچه اطمینان برای قلب عمل میکنند.

8- ترکیباتی که حین استرس در بدن تجمع می یابد با اشک خارج میگردند. همین امر باعث کاهش استرس میگردد. این مواد شامل آندورفین (lucine-enkephaline)، که در کنترل درد موثر است، پرولاکتین که در تنظیم تولید شیر نقش دارد، و آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH) که یک نشانگر مهم استرس است، میباشند. سرکوب گریه و اشک باعث افزایش استرس میگردد.

9- نه تنها گریه باعث ارتقای سطح سلامتی فرد میشود بلکه در افزایش حس تعلق در گروه نیز تاثیر گذاربوده و موجب افزایش حضور و دخالت دیگران در تامین رفاه فرد میشود. اشک ها یک روش موثر در ایجاد ارتباط بوده و در برانگیختن حس همدردی و دلسوزی سریعتر ازهر ابزار دیگری عمل میکنند. گریه بطور موثری بازگو کننده آنست که شما در مورد یک دلمشغولی خاص صادق و بی ریا بوده و در کنار آمدن با آن مشکل مضطرب میباشید.

10- گریه عملی طبیعی، سالم و شفا بخش است.

11- گریه در کاهش و جلوگیری از بیماریهای مرتبط با استرس موثر میباشد.

12- خنده و گریه دو ابزار کارآمد درکاهش استرس و رهایی از احساسات منفی میباشند.

13- هنگامی که گریه سرکوب میشود، هیجانات رها نمی شوند و خصایص شخصیتی مخرب همچون پرخاشگری بروز میکنند.

14- به باور دانشمندان سرکوب و امتناع از گریه کار معقولی نیست. اما برخی افراد که پس از مورد انتقاد قرار گرفتن، مشاجره با دوستان، مواجهه با ناکامیهای کوچک فورا شروع به گریستن میکنند، باید به روانشناس مراجعه کنند. چرا که معمولا علت اصلی این نوع گریه ها اعتماد بنفس پایین و یا مشکلات روانی مزمن در فرد بوده و بایستی فرد تحت درمان قرار گیرد.

15- انسان ها پس از گریه کردن از لحاظ جسمی و روانی احساس بهتری میکنند و در واقع سبک و خالی میشوند. (به علت دفع مواد انباشته شده که توضیح داده شد)

16- گریه یک ابزار برقراری ارتباط است یک زبان جهانی برای درخواست کمک و حمایت اجتماعی.

17- گریه کمک میکند به آزاد سازی آندورفین ها به جریان خون. آندورفین ها ترکیبات شیمیایی ای هستند که باعث بهبود خلق و خو و تسکین درد میشوند.


● تفاوت گریه در مردان و زنان :

ـ زنان ۴ تا ۵ برابر بیشتر از مردان گریه میکنند. ۵.۴ بار در ماه.

- دختران و پسران تا قبل از بلوغ به یک میزان گریه میکنند، چرا که ترشح هورمون پرولاکتین که باعث تحریک تولید اشک میشود به یک میزان در هر دو جنس تولید می شود.

ـ پس از بلوغ میزان ترشح پرولاکتین که در تولید و تناوب گریه موثر است در زنان ۶۰ درصد بیشتر از مردان می شود.

- غدد اشکی مردان از لحاظ ساختاری متفاوت و کوچکتر از غدد اشکی زنان می باشد. شاید یکی از دلایل بیشتر گریه کردن زنان نیزهمین مسئله باشد. مردان و زنان نمیتوانند یکدیگر را بخاطر چگونه گریه کردنشان مورد سرزنش قرار دهند.

- یکی دیگر از علل بیشتر گریه کردن زنان باورهای فرهنگی میباشند، که اجتماع گریه کردن زنان را بیشتر مورد پذیرش قرار می دهد. مردان آرام، بدون صدا و با اندکی اشک گریه میکنند. بطوری که معمولا کاسه چشمان آنها از اشک پر می شود، اما بندرت اشک به گونه ها سرازیر میگردد.

- اما زنان معمولا پر سرو صدا و با اشک های فراوان گریه می کنند.

- مردان اغلب در نتیجه احساسات مثبت و زنان پس از درگیری و مشاجره با دیگران و یا در نتیجه احساس بی کفایتی گریه می کنند.

همچنان علت و فرآیند اشک های احساسی مبهم و رازآلود باقی مانده است. کماکان پرسشهای بدون پاسخ مانده ی بسیاری وجود دارند نظیر: چنانچه گریه کردن به منظور کاهش استرس طراحی گردیده پس فلسفه اشک شوق و شادی چیست؟ و یا اگر گریه یک وسیله ارتباطی با دیگر همنوعان است پس چرا انسانها در خلوت و تنهایی خود نیز گریه می کنند؟


● عوامل مختلف گریه كردن از نظر اسلام :

1- گاهی گریه نشانگر عجز و زبونی است مثل گریه ی شخص ناتوان، در برابر ظالم كه در این نوع از گریه، گریه کننده با گریه اش تقاضای دلسوزی از طرف ظالم را دارد.

این چنین گریه‏ای مورد تأیید اسلام نیست، و ما معتقدیم که: اشک کباب موجب طغیان آتش است.

2- و گاهی هم گریه بخاطر ترس از آینده تاریک و ابهام در آن است‏، چه اینکه گفته‏اند :

گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست صبح نزدیک است و در فکر شب تار خود است

این هم از نظر اسلام وجهی ندارد.

و اما گریه بر امام حسین(ع) نه این است و نه آن؛ بلکه گریه‏ای است که نمایانگر پیوند عاطفی با اهداف ابا عبدالله(ع) می‏باشد.

توضیح اینکه: انسانی که قلبش از سنگ نیست و عاطفه دارد؛ نمی‏تواند قطرات اشک را بر گونه بچه یتیمی ببیند که در هوای سرد برفی زمستان بخاطر نداشتن سرپناهی، گریه می‏کند. اگر در این مورد دلمان بسوزد؛ حکایت از انسانیت ما دارد، حکایت از این دارد که از انسانیت بیگانه نیستیم و پیوندی با انسانیت داریم.

حال اگر کسی بر مظلومیت و ظلمی که بر ابا عبدالله رفته، گریه کند این حکایت می کند از اینکه من خود را از حسین (ع) و هدفش جدا نمی‏دانم و ظلم بر او و خاندانش را ظلم بر خود تلقی می‏کنم و محزون می‏شوم‏. انسانی که هیچگونه ارتباطی بین خود و شخص دیگر قائل نیست برای او دلسوزی هم ندارد.

بهر حال این گریه نوعی اعلام وفاداری به امام و اهدافش می‏باشد، آنهم پیوند عاطفی که یاد امام حسین(ع) را همیشه زنده نگه می‏دارد و خود می‏تواند انسان را متحرک کند و به هدف امام حسین(ع) نزدیک کند. گریه برای اهل بیت جدای از اینکه برکات معنوی و اثرات روحانی خاصی که دارید شامل دیگر اثرات هم هست.

1 - در قدم اول گریه برای اهل بیت به خودی خود نوعی ابراز محبت و مودت هست. ما با سوگواری و اشکمان برای اهل بیت علیهم السلام عشق و محبت قلبیمان را به منصه ظهور می رسانیم.
همانطور که تمام مسلمانان عالم می دانند مودت به اهل بیت علیهم السلام از دستورات الهی است كه در قرآن آمده :

قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى
بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏کنم جز دوست ‏داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‏]؛ در این آیه شریفه لفظ مودت آمده، حال برای روشن شدن معنای دقیق آیه و وجه استفاده آن باید تفاوت محبت با مودت مشخص شود. مودت هم معنی محبت است ما با اندکی تفاوت.

تفاوت مودت با محبت در اینست که محبت شامل عشق و ارادت قلبی می شود اما مودت، محبت و عشق قلبی باضافه ابراز و نشان دادن این محبت.
لذا باید برای اهل بیت علاوه داشتن محبت مکنون و مضمر آنرا به ظهور نشاند و به دیگران این عشق زیبا و آسمانی را نشان داد.
پس گریه و اشک ما که برخواسته از ارادت و عشق ازلی و ابدی ما دلسوختگان است خود ابراز محبت و مودتی است که خداوند ما را ارشاد به این کار نموده است.

2- گریه برای اهل بیت یک نوع پل ارتباط عاطفی بین ما و آنهاست. وقتی ما برای ایشان اشک میریزیم یک ارتباط عاطفی و انس قلبی با اهل بیت (ع) بصورت قهری و جبری پیدا میکنیم. از آنطرف هر چه انسان در محبت اهل بیت (ع) پیش رود در ایمان به خدا پیش رفته است. چرا که دین چیزی غیر از محبت نیست و محبت اهل بیت محبت الله است.
امام باقر علیه السلام به یکی از اصحاب خود فرمودند :

آیا دین چیزی غیر از محبت است؟ آیا نمی بینی سخن خداوند : بگو: اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروى کنید! تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد؛ و گناهانتان را ببخشد؛ و خدا آمرزنده مهربان است.


به هر حال گریه بر امام حسین گریه بر شخص امام نیست بلکه گریه بر ظلمی است که بر مذهب و اسلام رفته است یا به عبارت دیگر گریه بر مظلومیت شجره ظیبه ای است كه از آب زلال حیات بخش محروم شده و از تشنگی له له می زند و تنها راه ارتزاق آن قطرات اشك عاشقان است. به قولی می گویند در آزمایشات دانشمند ژاپنی قطره اشكی كه برای امام حسین ریخته می شود ساختمان ملكولی آن شبیه قطره خون است.
يکشنبه 15/10/1387 - 14:36
خانواده

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا، حسین

کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار به رو زار می گریست
خون می گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابیبه غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می مکند
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بیستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعله ی برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب وار گوی زمین بی سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمانکه کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی

آن انتقام گر نفتادی به روز حشر
با این عمل معامله ی دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند

وآنگه سرادقی که ملک مجرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بر در ِ حرم کبریا زدند

روح الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید
جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب
از بس شکست ها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبیا به حضرت روح الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین
چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که باکفن خون چکان ز خاک
آل علی چو شعله ی آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت
گلگون کفن به عرصه ی محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه
ابری به بارش آمد وبگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد در گمان که قیامت شدآشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از امت نبی
روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهویی از دشت پا کشید
هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی اختیار نعره ی هذا حسین زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که باخیل اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ماببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان
واندر جهان مصیبت ما برملا ببین

نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلاببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دلسنگ آب شد
بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که ازین شعر خون چکان
در دیده ی اشگ مستمعان خوناب شد

خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز
روی زمین به اشک جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطایی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفایی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای
وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای

ای زاده زیاد نکرده است هیچگه
نمرود این عمل که تو شداد کرده ای

کام یزید داده ای از کشتن حسین
بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند

.:: زنده یاد محتشم کاشانی ::.
 

 

يکشنبه 15/10/1387 - 14:31
دانستنی های علمی

The image “http://www.free-picture-host.com/images/kW7uaj1180197856.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.
 

1- عمومی‌ترین نام در جهان محمد است.
2- اسم تمام قاره‌ها با همان حرفی كه آغاز شده است پایان می‌یابد.
3- مقاوم‌ترین ماهیچه در بدن، زبان است.
4- كلمه «ماشین‌تحریر» (TYPEWRITER) طولانی‌ترین كلمه‌ای است كه می‌توان با استفاده از حروف تنها یك ردیف كیبورد ساخت.
5- چشمك زدن زنان، تقریباً دوبرابر مردان است.
6- شما نمی‌توانید با حبس نفستان، خودكشی كنید.
7- محال است كه آرنج‌تان را بلیسید.
8- وقتی كه عطسه میكنید مردم به شما «عافیت باش» میگویند، چرا كه وقتی عطسه می‌كنید قلب شما به اندازه یك میلیونیم ثانیه می‌ایستد.
9- خوك‌ها به لحاظ فیزیك بدنی، قادر به دیدن آسمان نیستند.
10- وقتی كه به شدت عطسه می‌كنید، ممكن است یك دنده شما بشكند و اگر عطسه خود را حبس كنید، ممكن است یك رگ خونی در سر و یا گردن شما پاره شود و بمیرید.
11- جلیقه ضد گلوله، ضد آتش، برف‌پاك‌كن‌های شیشه جلوی اتومبیل و چاپگرهای لیزری توسط زنان اختراع شدند.
12- تنها غذایی كه فاسد نمی‌شود، عسل است.
13- كروكودیل نمی‌تواند زبانش را به بیرون دراز كند.
14- حلزون می‌تواند سه سال بخوابد.
15- تمامی خرس‌های قطبی چپ‌دست هستند.
16- در سال 1987 خطوط هوایی «امریكن ایرلاینز» توانست با حذف یك دانه زیتون از هر سالاد سرو شده در پروازهای درجه یك خود، چهل هزار دلار صرفه‌جویی كند.
17- پروانه‌ها با پاهایشان می‌چشند.
18- فیل‌ها تنها جانورانی هستند كه قادر به پریدن نیستند.
19- در 4000 سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود.
20- بطور متوسط، مردم آنقدر از عنكبوتها می‌ترسند كه نمی‌توانند آن‌ها را بكشند.
21- مورچه همیشه بر روی سمت راست بدن خود، سقوط می‌كند.
22- قلب انسان فشاری كافی ایجاد میكند تا به فاصله 30 فوتی (تقریباً 8 متر) خون را به خارج از بدن پمپاژ كند.
23- موشهای صحرایی چنان سریع تكثیر پیدا می‌كنند، كه در عرض هجده ماه دو موش صحرایی قادرند یك میلیون فرزند داشته باشند.
24- صندلی الكتریكی توسط یك دندانپزشك اختراع شد.
25- استفاده از هدفون در هر ساعت، باكتری‌های موجود در گوش شما را تا هفتصد برابر افزایش می‌دهد.
26- فندك قبل از كبریت اختراع شد.
27- نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است.

يکشنبه 15/10/1387 - 14:26
طنز و سرگرمی

خوب از روزنه كپی شده دیگه

 

 

 

 

شنبه 14/10/1387 - 16:59
دانستنی های علمی
 

 

 

شنبه 14/10/1387 - 16:55
دانستنی های علمی
 

شنبه 14/10/1387 - 16:54
دانستنی های علمی

شنبه 14/10/1387 - 16:53
دانستنی های علمی

شنبه 14/10/1387 - 16:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته