• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 523
تعداد نظرات : 164
زمان آخرین مطلب : 5613روز قبل
دعا و زیارت

برخلاف سایر جهان‏ بینی‏ ها ملاک سنجش کمالات آدمی در اسلام، فضیلت‏های اخلاقی و ارزش‏های متعالی انسانی است. اموری چون برخورداری از مال و منال و داشتن قدرت اجتماعی و موقعیتِ شغلیِ بهتر و جز آن معیار کمال و میزان تشخیص ارزش واقعی انسان محسوب نمی‏شود. وقتی از امام حسین علیه ‏السلام سؤال می‏کنند «شریف‏ترین مردم کیست؟»، آن‏حضرت می‏فرمایند: «کسی که پیش از آن‏که او را پند دهند از پیشامدها پند گیرد و قبل از آن‏که دیگران او را نسبت به امور آگاه سازند، در نتیجه تیزهوشی و خودسازی خود بیدار شود و به امور اطلاع پیدا کند».

 

شنبه 21/10/1387 - 10:12
دانستنی های علمی

 

به گزارش خبرگزاری پانا به نقل از ریانوستی، نظر سنجی ها نشان می دهد مهمترین رخدادهای سالی که گذشت، به ترتیب اولولیت به شرح ذیل می باشد.
 
جنگ اوستیای جنوبی که طی آن نظامیان گرجی هشتم آگوست به اوستیای جنوبی حمله کردند و طی آن بیش از دو هزار و صد نفر کشته شدند، مهمترین رویداد سال جاری  بود.

انتخاب باراک اوباما طی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که اولین رییس جمهور سیاهپوست این کشور می باشد، در رتبه دومین رخداد مهم دنیا قرار گرفته است.
 
استقلال کوزوو از صربستان و تبدیل آن به کشوری مستقل در تاریخ هفدهم فوریه سال 2008 میلادی در صدر سومین خبر مهم سال گذشته می باشد.

حملات دزدان دریایی سواحل سومالی هم از مهمترین خبرهای سال گذشته بوده است که طی آن بیش از 1500 دزد دریایی با 60 قایق تعداد زیادی کشتی از کشورهای مختلف دزدیدند.

حمله تروریستی بمبئی که در روز 26 نوامبر رخ داد که طی آن بالای 200 نفر کشته شدند. در این رخداد تروریستها از گروه مجاهدین دکان بیش از دویست نفر را در هتل تاج محل که از مکانهای دیدنی و تاریخی هند می باشد، زندانی کردند و آنجا را به آتش کشیدند.
 
توافقات آمریکا در مورد سپر ضد موشکی با لهستان و چک که با خشم روسیه همراه بود، در رتبه بعدی قرار دارد.
 
مناقشات گازی اوکراین با روسیه که کشور اوکراین بیش از 2 میلیارد دلار بخاطر عرضه گاز به گازپروم بدهکار بود که پس از پایان مهلت آن روسیه صدور گاز را به این کشور قطع کرد.

حملات ناجوانمردانه رژیم صهیونیستی به نوار غزه که همچنان ادامه دارد و باعث کشتار صدها بی گناه شده است.
 
بحران مالی دنیا که نتایج سیاستهای غلط سردمداران دولتهای بزرگ می باشد که اقتصاد کل دنیا را با مشکل روبه رو کرده است. 

پرتاب کفش منتظر الزیدی، خبرنگار عراقی به بوش درآخرین سفر رسمی خود قبل از پایان دوره ریاست جمهوری اش به عراق که بازتاب بالایی در رسانه های سراسر دنیا داشت  ونیز یکی از مهمترین اتفاقات سال جاری بود.

شنبه 21/10/1387 - 10:9
دعا و زیارت
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

خواستم بگویم آب، بیت اول محرم است؛

ولی...

ناگهان الف، قامتش شکست و گفت:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟

پاسخش نوشت، مرد خنده‌های بزمِ عاشقان بُرَیر و گفت:

شور نیست؛

شهدی از شهادت است؛

از جناح دشمنان جنایت است؛

از برای دوستان شفاعت است؛

البته برای بنده هم، حور العین جنت است!!!

و بعد از این مزاح مشتیانه‌ی بشر،

الفبای زندگی،

در حضور اسم و فعل و حرف و قید، خنده زد، پس از تمام سال‌ها خستگی...

مثل پهلوانِ کوچه‌ی بلا،

کربلا!

و کلاس درسمان، واژه‌ای شنید، آشنا.

هان چه شد؟

دل شما شکست...!؟

من هنوز، روضه‌ای نخوانده‌ام که های‌های گریه می‌کنید و می‌روید!!

کجا؟

گفت: رخصتی بده بروم.

فرصتی به وسعت تمامی اسارتم.

آقا ! اجازه هست حُر شوم؟

اجازه هست؟

و کاش این اجازه را حُر نه، حَرمله می‌گرفت...

ناگهان کلاس اخم شد.

آهان.

خیر و شر را به نوبت جلو نرفته‌ام؟

ببخشید، هنوز کلاس اولم.

ولی، باور کنید حرف حرمله سین سه شعبه است.

درست مثل سین سینه‌ی پدر، سر عمو، سیبک گلوی پسر.

و این بار کلاسِ درس، سیاه شد از این همه عزا.

و هم کلاسی‌ام جویبار اشکِ کربلا.

گفتم:

نه، ببین!

گریه را شروع نکن، هنوز به کاف و گاف ماجرا مانده است.

ما هنوز حرف صبر را نخوانده‌ایم.

عین عباس هم به جای خود.

قاف قصه را چگونه ول کنیم؟

پس، با اجازه‌ی معلمم! دوباره دوره می‌کنم:

الف، آب.

ب ، بریر.

ت، تفنگ.

نه به سال شصت و یک ، بل به وقت جنگ!

همین صبح روز قبل...

کجا؟

غزه، جبل العامل، نینوا.

هویزه، شلمچه، دشت لاله‌ها.

خوب بس است، حاشیه نمی‌روم!!!

و ادامه می‌دهم...

جیم، جَون رو سفید.

ح، حبیب.

خ، خیام سوخته.

دال، دست تشنه‌ی فرات.

ذال، ظلم ظالمان!!!

معلم گفت:

نه، نخوان...!

اشتباه داشتی.

یک غلط گرفته شد.

19...

دقتت کم است، حواست کجاست؟

بخوان.

ر، روز اشک و گریه و جنون.

ز، زهیر، غرق خاک و خون.

سین، سلام تا قیامت قیام.

شین، شمر بر سر عمارت خیام.

صاد ، صبر بانوی حرم، زینب، آن دلاور خاندان کَرَم.

ضاد، ظلم در غروب روزِ غم.

و باز تذکر معلمم:

صبر کن، نخوان، نخوان.

تو باز هم غلط خوانده‌ای!

ببینم؛

مگر به غیر ظاء ظلم را ندیده‌ای، که هرچه ذال و ضاد و ظاء هست را یکی می‌کنی؟

و گفتم:

آقا اجازه!

چرا دیده‌ام.

ولی؛

طا، طلسمِ.

ظا، ظلمِ.

عین، عصرِ کربلا؛

و غین، غارتِ خیام؛

و فا، فتنه زمان.

امانِ قاف این قبیله را بریده است...

اِ.

آقا اجازه هست!

چرا شما، گریه می‌کنید؟

و بغض معلم، امان نداد بگوید برای بچه‌ها.

کاف کربِ والبلا، حکایتی‌ست که لام تا کام آن برای هر کسی شنیدنی‌ست...

ولی اندکی بعد؛

بلند و بی‌دریغ گفت:

تو بشین، درس را ادامه می‌دهیم.

بچه‌ها، به یاد می‌آورید، داستان درس میم منتظر تا کجا ادامه داشت؟

مبحث من الغریب تا، الی الحبیب روزگار؟

یکی گفت:

تا سر نزاع نونِِ جان و نان و مال و دشمن و وطن!

دیگری ادامه داد:

واوِ وای؛ وای مردم به خواب رفته را، حسرت گذشته را و آه پای تخته را هم اشاره کرده‌اید.

سومی دست بالا گرفت و گفت:

و آخر کلاس که شد، فرد منتظر از خودش سوال کرد:

چرا وَ چرا ظلمی و مُحَرمی و غفلتی؟

و چرا خالی است، حرف حجتی؟

و در غربت است، هـ مثل هادی هدایتِ امتی؟

معلم تشکر نمود و گفت:

بعد از این، منتظر ادامه داد راه را با ندای:

یاءِ ، یا حسین، یا فارس الحجاز!

مکث کرد و ادامه داد:

...خوب بچه‌ها؛

تمام شد درس شما.

به آخر، زمان الفبا، رسیده‌ایم.

اما...

گچ پژِ اصیل آب و خاکمان رنگ کربلا نگشته است!!!

راه حل چیست؟

و سکوت پر تلاطم کلاس، در پی جواب، اشاره کرد به من، که می‌خواستم بگویم:

آب، بیت اول محرم است.

و گفت: غذای روضه با تو است که شور را شروع نموده‌ای.

حال؛ شیرین، تمام کن!

و گفتم:

گ ،گِلِ محبت وجودتان.

چ ،چای و قند روضه تان.

پ، پلو وَ قیمه‌ی ظهرتان.

ژ، ژرفنای نگاهتان.

و تمام کرد این ضیافت قشنگِ آب و شعر و روضه را !
شنبه 21/10/1387 - 0:17
دانستنی های علمی

شاید باور كردنش برای شما دشوار باشد، ولی شرایط سخت یا دیوانگی و شیدایی افرادی را بر آن داشته است كه خودشان را عمل جراحی كنند. بعضی از این افراد پزشك بودند، بعضی‌ها هم هیچ سررشته‌ای از طبابت نداشتند و فقط میل به بقا در شرایطی سخت، آنها را وادار به چنین كار باورنكردنی‌ای است.

این ماجراهای ده‌گانه را بخوانید:

۱۰- دكتر جری نیلسون
نوع جراحی: بیوپسی (تكه‌برداری)

دكتر «جری لین نیلیسون»، یك پزشك آمریكایی باتجربه است. در سال ۱۹۹۸ او به عنوان پزشك یك ایستگاه در قطب جنوب، موسوم به ایستگاه آموندسن- اسكات، استخدام شد. در طی فصل زمستان، او تنها پزشك مقیم در این ایستگاه بود. در مارس سال ۱۹۹۹، او متوجه شد كه توده‌ای در پستان راستش دارد به همین خاطر از طریق ایمیل و ویدئوكنفرانس مشاوره‌ای با پزشكان آمریكایی انجام داد و از توده، بیوپسی (تكه‌برداری) انجام داد.

نتیجه بیوپسی، دقیق نبود، چون موادی كه برای بیوپسی لازم هستند و در ایستگاه نگهداری می‌شدند، تاریخ‌گذشته بودند و دقت تشخیصی را پایین می‌آوردند. از آنجا كه در زمستان دسترسی به ایستگاه به هیچ عنوان وجود ندارد و هواپیماها هم جای مناسبی برای فرود ندارند، تصمیم گرفته شد كه با یك هواپیمای نظامی و از طریق چتر نجات، اسباب و مواد لازم برای این پزشك فرستاده شود. خانم نیلسون یك بیوپسی دیگر انجام داد و وقتی تصویر لام‌ها برای پزشكان فرستاده شد، مشخص شد كه سلول‌های توده، سرطانی هستند. نیلسون مجبور شد كه با كمك ساكنان ایستگاه، در همان ایستگاه شیمی‌درمانی را شروع كند تا اینكه در ماه اكتبر هواپیمایی برای بازگرداندن وی فرستاده شد.

 

The image “http://tinypic.ws/files/kzkgqh518tcrno5zcwq2.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

 

 

بعد از رسیدن به آمریكا، چندین جراحی روی خانم نیسلون انجام شد و عمل ماستكتومی (قطع پستان) روی وی انجام شد.

جالب اینجاست كه بعد از بهبود، خانم نیسلون كتابی در مورد تجربه‌اش با عنوان Ice Bound نوشت. بعدها با استفاده از مطالب این كتاب، یك فیلم تلویزیونی با بازی «سوزان ساراندون» ساخته شد:

The image “http://tinypic.ws/files/193znvvqgrf0yc49yram.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

سوزان ساراندون

 

۹- آماندا فیلدینگ
نوع جراحی: شكافتن جمجمه

 

 

«آماندا فیلدینگ»، یك پزشك نیست، او یك هنرمند و كارگردان فیلم‌های علمی است. در یك بازه زمانی این زن دچار ناراحتی روحی شد، طوری كه تصور می‌كرد باید حتما عمل شكافتن جمجمه رویش انجام شود تا بهبود پیدا كند. او مدت‌ها دنبال پزشك قابل اطمینانی می‌گشت كه حاضر به این عمل باشد، ولی كسی را پیدا نمی‌كرد. افرادی كه به خاصیت درمانی شكافتن جمجمه عقیده دارند، عقیده دارند كه ایجاد یك شكاف كوچك در جمجمه باعث گردش راحت‌تر خون در مغز می‌شود.

 سرانجام او تصمیم گرفت كه خودش دست به كار شود. فیلدینگ وقتی ۲۷ ساله بود یك درل (مته) دندانپزشكی خرید كه با فشار پا، كنترل می‌شد، سپس یك عینك تیره هم به چشم زد تا خونی كه از سرش می‌آید، جلوی دیدش را نگیرد. با چاقوی جراحی شكافی در پوست سرش داد و بعد شروع كرد به مته‌كاری!

 

 

 

در طی این كار هراس‌انگیز، او یك لیتر خون از دست داد، اما او از نتیجه جراحی خودش راضی بود. در طی ۴ ساعت بعد از عمل، او احساس خوشحالی و آرامش می‌كرد. خودش می‌گوید: «(بعد از عمل) بیرون رفتم و برای شام گوشت كبابی خوردم، بعد از آن هم به مهمانی رفتم.»

جالب اینجاست كه او فیلم كوتاهی در مورد شكافتن جمجمه هم تهیه كرد كه البته فقط برای افرادی كه دعوت كرده بود، نمایش داده شد. او آنقدر به خاصیت درمانی شكافتن جمجمه عقیده داشت كه دو بار به پارلمان رفت تا تقاضا كند تحقیقات علمی برای جستجوی خواص درمانی شكافتن جمجمه انجام شود!

۸- دبورا سامپسون (۱۷۶۰ تا ۱۸۲۷)
نوع جراحی: خارج كردن گلوله

داستان این زن هم در نوع خود شنیدنی است. در سال ۱۷۸۲، این زن برای اینكه بتواند وارد ارتش شود، خودش را به عنوان مرد جا زد و با نام «رابرت شاتلفت» در هنگ چهارم ارتش نام‌نویسی كرد. از آنجا كه كه او قوی‌بنیه و بلندقد بود و ظاهر چندان زنانه‌ای نداشت، كسی شك نمی‌كرد كه او در واقع یك مرد است.

همه چیز خوب پیش می‌رفت تا اینكه او در جریان یك درگیری نزدیك نیویورك، مجروح شد. برای خارج كردن گلوله، ‌او به بیمارستانی برده شد. اما او از بیم اینكه حین عمل جنسیتش مشخص شود، خودش گلوله را از محل اصابتش كه در رانش بود، خارج كرد و بعد زخم را با یك سوزن خیاطی دوخت. وقتی كه زخم‌های او بهبود پیدا كرد، او دوباره به ارتش برگشت.

The image “http://tinypic.ws/files/s5belzfo6eky9jex656z.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

تا سال ۱۷۸۳ كه سامپسون یك جراحت دیگر برداشت، كسی متوجه جنسیت واقعی نشد. وقتی ارتشی‌ها متوجه شدند كه او یك زن است، مرخصش كردند، ولی از آنجا كه در جریان خدمت نظامی زخمی شده بود، مقرری‌ای برایش در نظر گرفتند. در سال ۱۸۳۸، كنگره موافقت كرد كه به ورثه او هم مستمری پرداخت شود.

۷- دكتر اوان اونیل كین (۱۸۶۲ تا ۱۹۳۳)
نوع جراحی: برداشتن آپاندیس و ترمیم فتق كشاله ران

دكتر اوان اونیل كین، یك جراح پیشرو و پزشك برجسته یكی از بیمارستان‌های نیویورك بود. او تصمیم گرفت كه به همه ثابت كند كه برای جراحی‌های كوچك نیازی به بیهوشی عمومی نیست. برای این كار، او تنها با بیهوشی موضعی، آپاندیس خودش را برداشت!

در حالی كه او روی تخت عمل دراز كشیده بود و با استفاده از یك آینه جای عمل را می‌دید، سه پزشك دیگر به او كمك می‌كردند. او خودش برش لازم برای جراحی را روی شكمش ایجاد كرد و آ‍پاندیسش را برداشت و و كار بخیه را به دستیارانش سپرد.

دكتر اونیل كین، ‌در سال ۱۹۳۲ و در ۷۰ سالگی دست به ماجراجویی پیچیده‌تری زد، این بار تصمیم گرفت كه فتق كشاله رانش را عمل كند. به خاطر نزدیكی شریان رانی به محل عمل، این عمل، كار ظریفی است.

The image “http://tinypic.ws/files/a9xa07mki349dhjno2qu.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

اما دكتر اونیا كین، موفق شد، عمل را در كمتر از دو ساعت با موفقیت به پایان برساند. همان طور كه در تصویر بالا می‌بینید، این پزشك در طی عمل خودش كاملا آرامش داشت و حتی در حالی كه تیغ جراحی چند میلیمتر تا شریان حساس، فاصله داشت با اطرافیان شوخی می‌كرد!

۶- Joannes Lethaeus
نوع جراحی: برداشتن سنگ مثانه - سال ۱۶۲۰
تصور كنید كسی جراح نباشد و ۴۰۰ سال پیش دچار رنج و عذاب سنگ مثانه باشد و بعد تصمیم بگیرد، خودش، سنگ مثانه‌اش را بردارد.

دكتر «نیكولاس تولپ»، جراح هلندی و شهردار وقت آمستردام -كه در تصویر زیر تابلویی را كه «رامبراند» از او در حین تشریح كشیده، می‌بینید-، در صفحاتی از كتاب «ملاحظاتی در پزشكی» ماجرای این كار جنون‌آمیز را اینچنین توصیف می‌كند:

The image “http://tinypic.ws/files/vaknxdqr1yvg640g2zvn.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

نعل‌بندی به نام «جوناس لتائوس» تصمیم گرفت، خودش سنگ مثانه‌اش را دربیاورد. برای همین، همسرش را به بهانه خرید ماهی به بیرون خانه روانه كرد و بعد با كمك برادرش مشغول كار شد. او ابتدا سنگ را با دستانش لمس كرد و بعد پوست و بافت روی سنگ را در محل پرینئوم (قسمت زیر لگن در بین دو ران) را با چاقویی كه مخفیانه تهیه كرده بود، برش داد. او به تدریج برش را طویل‌تر كرد، آنقدر كه اندازه‌اش برای عبور سنگ مناسب شود. اما سنگ خیلی بزرگ بود، طوری كه او مجبور شد، محل برش را از دو طرف با فشار انگشتانش، گشادتر كند و با نیروی زیاد زور بزند تا سنگ خارج شود. سرانجام سنگ با پاره كردن مثانه، خارج شد. سنگ بسیار بزرگ بود و حدود ۱۱۰ گرم وزن داشت. واقعا تعجب‌آور بود كه چگونه كسی بدون استفاده از ابزار مناسب توانسته، چنین سنگی را خارج كند.

۵- سامپسون پاركر
نوع جراحی: قطع كردن دست راست - سال ۲۰۰۷

The image “http://tinypic.ws/files/h95k8h34us8ssnlq5nah.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

پاركر، كشاورزی اهل كارولینای جنوبی است، در سپتامبر سال ۲۰۰۷، هنگامی كه او مشغول دروی غله مزرعه‌اش بود، متوجه شد كه ماشین خرمنكوب به خاطر گیر كردن ساقه گیاهان، از حركت بازایستاده. او تصمیم گرفت با خارج كردن آنها، ماشین را به كار بیندازد. اما ماشین را با بی‌احتیاطی خاموش نكرد و در نتیجه دستش در ماشین گیر كرد. متأسفانه كسی در اطرافش نبود كه به كمكش بیاید و تقلای یك ساعته او هم نتیجه‌ای نداشت و هر لحظه قسمت بیشتری از دستش در ماشین فرو می‌رفت.

او ابتدا با یك میله آهنی، به صورت موقت مانع حركت چرخ‌دنده‌های دستگاه شد و بعد با دست دیگرش كه هر لحظه بی‌حس‌تر می‌شد یك چاقوی جیبی را درآورد و شروع به بریدن انگشت‌هایش كرد. اما اوضاع بعد از مدتی اوضاع برای او بدتر شد، چرا كه ماشین داشت آتش می‌گرفت. هراس آتش، او را از شوك ناشی از قطع كردن انگشت‌هایش در آورد. او می‌دانست اگر دستش را آزاد نكند، زنده زنده خواهد سوخت. برای همین وقتی چاقو به استخوانش رسید، وزنش را روی دستش انداخت، تا استخوانش را بشكند.

سرانجام پاركر خودش را آزاد كرد و و با وسیله نقلیه كشاورزی در طول جاده راند، تا بلكه بتواند جلوی اتوموبیلی را بگیرد. خوشبختانه او به موتورسیكلتی در جاده برخورد، بعد از اطلاع، هلیكوپتر امداد از راه رسید و او را به بیمارستان برد. پاركر قبل از اینكه به خانه برود، ۳ هفته تمام در بخش سوختگی بستری بود. در این مدت ۲۵ نفر از همسایگانش، كار دروی مزرعه را برایش انجام دادند.

۴- دكتر لئونید روگوزوف
نوع جراحی: برداشتن آپاندیس

سال ۱۹۶۴، دكتر روگوزوف، در ۲۷ سالگی مقیم ایستگاهی در قطب جنوب بود. در این زمان او تشحیص داد كه مبتلا به آپاندیسیت حاد شده است. شرایط او داشت بدتر می‌شد و به خاطر شرایط آب و هوایی، هواپیمایی نمی‌توانست فرود بیاید. به همین خاطر او تصمیم گرفت، خودش را عمل كند.

او با بیهوشی موضعی عمل را شروع كرد، در حین عمل، هواشناس ایستگاه، ریتراكتور (وسیله‌ای كه دو سوی برش جراحی را می‌گیرد و برش را باز نگه می دارد) را برایش نگه داشت، راننده ایستگاه آینه‌ را برای او نگه داشته بود، دانشمندی هم وسایل عمل را به او می‌داد.

The image “http://tinypic.ws/files/oicc7pv62d4zk6haigob.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

دكتر روگوزوف در حالت خم‌شده به جلو، عمل را انجام داد و گرچه یك بار طی عمل از حال رفت، توانست عمل را كمتر از دو ساعت انجام دهد. بعد از دو هفته او كاملا بهبود پیدا كرد و به سر كارش در ایستگاه برگشت.

۳- دوگلاس گودال
نوع جراحی: قطع كردن دست راست

سال ۱۹۹۸، دوگلاس گودال ماهی‌گیر ۳۵ ساله‌ای كه خرچنگ صید می‌كرد، به دریا رفته بود تا خرچنگ‌هایی را كه به دام افتاده بودند، در قایقش بار بزند. اما موج بزرگی ناگهان تعادل قایق او را به هم زد و باعث شد، دستش در بالابر كوچكی كه در قایق داشت و برای بالا آوردن تله‌ها از آن استفاده می‌كرد، ‌گیر بیفتد.

او تنها بود و تنها راه نجاتش این بود كه خودش دستش را قطع كند، برای همین او با چاقویی دستش را قطع كرد. هوا و امواج سرد دریا، باعث می‌شد كه شدت خونریزی او كم شود.

The image “http://tinypic.ws/files/6azcxi6dvwpgihga1lvn.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

سرانجام او موفق شد به ساحل برگردد. او پس از بهبودی از كارش دست برنداشت و قایقش را هم تعمیر كرد.

۲- آرون رالستون
نوع عمل: قطع كردن دست راست

رالستون یك مهندس مكانیك آمریكایی است، او كه عاشق كوهنوری است، كارش را به عشق كوهنوری رها كرده بود و قصد داشت به قلل مرتفع صعود كند. در یكی از همین كوهنوردی‌ها در سال ۲۰۰۲، تخته‌سنگی روی دست راست او افتاد. ۵ روز تمام او تلاش كرد كه تخته‌سنگ را جابجا كند، اما موفق نشد. گرسنگی و تشنگی توان را از او گرفت و سرانجام او تصمیم گرفت با چاقویی، دستش را قطع كند.

The image “http://tinypic.ws/files/boit77uj82qly3y7lwk9.jpg” cannot be displayed, because it contains errors.

او چاقوی كندی در اختیار داشت و با زجر بسیار بافت نرم دستش را برید، كار قطع كردن تاندون‌ها دشوارتر بود و او مجبور شد با آنها را پاره كند. اما قطع كردن دست، هم پایان كار نبود، او با وسیله نقلیه‌اش ۸ مایل فاصله داشت و مجبور بود با خونریزی و درد ۸ مایل را هم راه برود. سرانجام او به كوهنوردان دیگری برخورد كه نجاتش دادند.

اما این واقعه تلخ، باعث نشد او دست از كوهنوردی بردارد، او با استفاده از یك دست مصنوعی همچنان كوهنوردی می‌كند و از آن لذت می‌برد.

 

او كتابی هم در مورد این حادثه و بازگشتش به كوهنرودی با عنوان Between a Rock and a Hard Place نوشته است. او قصد دارد سال ۲۰۱۰ به كوه اورست صعود كند. هدف او از این صعود، آگاهی دادن به مردمان زمین در مورد خطرات تغییر آب و هوا است.

۱- اینس رامیرز
نوع عمل: سزارین

رامیرز در دهكده كوچكی با تنها ۵۰۰ نفر جمعیت و یك خط تلفن زندگی می‌كند. سال ۲۰۰۰ او برای هشتمین بار باردار شده بود تا صاحب فرزند هشتم شود! او در ان زمان ۴۰ سال سن داشت.

 

در یكی از روزها، زمانی كه اینس رامیرز در خانه‌اش تنها بود، درد زایمانش شروع شد. بعد از ۱۲ ساعت تحمل رنج، پیشرفتی در زایمان او حاصل نشد و او متوجه شد كه آخرین بارداری او ممكن است واقعا به قیمت جانش تمام شود. به همین خاطر تصمیم گرفت، بچه‌اش را با سزارینی به سبك خود، خارج كند. مقداری الكل نوشید و بعد با چاقویی شروع به بریدن شكمش كرد، بعد از یك ساعت او به رحمش رسید و نوزاد پسرش را سالم خارج كرد. بند ناف را هم با چاقویی برید و از حال رفت.

 

وقتی به هوش آمد، پارچه‌ای دور شكم خون‌آلودش پیچید و از پسر شش ساله‌اش خواست كه كمك بیاورد. چند ساعت بعد، او به بیمارستان منتقل شد، در آنجا عمل شد تا آسیبی كه به روده‌اش در طی سزارین شخصی‌اش انجام داده، ترمیم شود. سرانجام او از بیمارستان مرخص شد و كاملا بهبود پیدا كرد.

رامیرز تنها زنی در تاریخ است كه توانسته است، خودش خودش را سزارین كند. داستان او آن قدر جالب و باورنكردنی بود كه در شماره مارس ۲۰۰۴، مجله بین‌المللی مامایی و بیماری‌های زنان به چاپ رسید.

در عكس چاقوی جراحی خانم رامیرز را مشاهده می‌كنید!

 

شنبه 21/10/1387 - 0:16
دانستنی های علمی

سؤال : علّت اختلاف سنّ تكلیف دختران و پسران چیست؟ چرا دختران زودتر از پسران به سنّ تكلیف مى‏رسند؟ آیا نُه سالگى براى دختران زود نیست؟ آیا این سنّ بر اساس فیزیك بدنى دختران در زمان پیامبر(ص) نبوده است؟ آیا با توجه به شرائط زمان و شرائط فیزیكی دختران و پسران می شود تفاوت سنی از بین برود؟
جواب: بلوغ شرعى بر اساس بلوغ طبیعى است. در همه مناطق جهان با در نظر گرفتن شرایط طبیعى و اجتماعى، دختران زودتر به بلوغ طبیعى مى‏رسند و فعّالیّت غدد جنسى در آنان قبل از پسران آغاز مى‏گردد. «بنابراین تقدّم بلوغ شرعى دختران بر پسران بر اساس صلاحیّت طبیعى و به معناى هماهنگى قوانین تشریع با مقرّرات تكوین است».(1)


بلوغ و رشد دختران در حدود نه سالگى به بعد مخصوص مناطق عربى نبوده بلكه مسئله‏اى است تكوینى.
تقریباً در همه مناطق كره زمین و در تمامى ادوار از ابتداى خلقت تا كنون به همین نحو بوده است. البته تمامى دختران در یك سنّ به بلوغ نمى‏رسند.


علل مختلفى در تسریع یا تأخیر بلوغ دخالت دارد. یكى از صاحب نظران مى‏گوید:
«نژاد، تغذیه و عوامل فیزیكى و روانى موجود در محیط زندگى و خانوادگى، در زمان ظهور بلوغ و میزان ترشّحات هرمونى اثر مى‏گذارد. آب و هوا نیز در بلوغ بى تأثیر نیست».(2) بنابراین نمى‏توان گفت تمامى دختران در نُه سالگى به بلوغ مى‏رسند، بلكه برخى دیرتر به بلوغ مى‏رسند، گرچه از نظر انجام دستورهاى مذهبى و تكالیف شرعى بنابر فتواى مشهور فقها از نُه سالگى مكلّف مى‏شوند.
افزون بر این، عقل (قوه شناختى) و اندیشه دختران، پیش از پسران شكوفا مى‏شود و یكى از نشانه‏هاى آن، به سخن در آمدن دختران قبل از پسران است. آنان پیش از پسران زبان مى‏گشایند. با توجه به رابطه‏اى كه بین اندیشه و عقل و سخن گفتن وجود دارد، این نتیجه به دست مى‏اید كه دستگاه فكرى دختران زودتر از پسران به كار مى‏افتد.


شكوفا شدن قوه شناختى هوش در دختران، باعث شده كه قانون گذار در دین و شریعت آنان را قبل از پسران مكلّف كند، به عبارت دیگر: برنامه احكام اسلامى براى سعادت و كمال انسان در زندگى ترسیم شده و آدابى است كه دربردارنده برنامه تربیتى و زندگى سعادت مندانه مى‏باشد و زمانى متوجه انسان مى‏شود كه اوّلاً قابلیّت دریافت داشته باشد، ثانیاً بتواند آن‏ها را در زندگى به كار گیرد.
این كه خداوند برنامه خود را زودتر متوجه دختران و زنان نموده، نشانه آن است كه از نظر بلوغ طبیعى و ذهنى، اینان بر مردان تقدّم دارند واین نشانه عنایت خداوند به زنان است كه توانسته‏اند زودتر از مردان برنامه تربیتى واحكام اسلامى را دریافت نموده و براى خوشبختى و كمال خود در زندگى به كار گیرند. از طرف دیگر شاید در معرض تهدیدات بیشترى براى انحراف از حقیقت و سعادت در زندگى باشند. به این خاطر تكلیف زودتر متوجّه آنان شده است.


در نهایت آن كه این امور داراى مصالح و حكمت است كه در بسیارى از موارد از آن‏ها اطّلاع كامل نداریم. احكام خداوند بر اساس مصالح واقعى تشریع مى‏شود. و شرائط زمانی باعث دگرگونی در امور تكوینی نمی شود .

شنبه 21/10/1387 - 0:14
خانواده
جدایی ما سالها گذشت
یادت از من جدا نگشت
معنای زندگی در پهنه ی عشق تو بود
افسوس سرنوشت تو را از من ربود
حالا بی تو سرده روزگار
از تو تنها خاطراتی به یادگار
يکشنبه 15/10/1387 - 18:20
خانواده
اگر حتی من
ترا نبخشم
خدای من آنقدر مهربان است
که ترا ببخشد  !!!
يکشنبه 15/10/1387 - 18:20
خانواده
بر می خیزم
از خواب رویا ها
مشتی هوشیاری بر صورت ام می پاشم
چشمان ام هنوز می سوزد
از خواب  شیرین رویا ها   ......  !!!
يکشنبه 15/10/1387 - 18:19
ادبی هنری
دل به اوج بسپار و فرصت پرواز را از پرنده جان دریغ مدار که ذات انسان در فرا رفتن است که ظهور می یابد نه در فرو ماندن
يکشنبه 15/10/1387 - 18:18
خانواده
چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده چرا که دیروز ما وقت نکردیم ازش تشکر کنیم .
چی می شد دیگه هرگز شکو فا شدن گلی رو نمی دیدیم چرا که وقتی خدا بارون فرستاده بود گله کردیم .
چی می شد اگه خدا عشق و مراقبتش را از ما دریغ می کرد چرا که ما از محبت ورزیدن به دیگران دریغ کردیم.
چی می شد اگه خدا امروز به حرفهامون گوش نمی داد چون دیروز به دستوراتش خوب عمل نکردیم .
چی می شد اگه خدا خواسته هامونو بی پاسخ می گذاشت چون فراموشش کردیم .
يکشنبه 15/10/1387 - 18:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته