• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3273
تعداد نظرات : 339
زمان آخرین مطلب : 4462روز قبل
آموزش و تحقيقات


اگر شما هم یک بار سکته قلبی داشته‌اید، به این خبر توجه کنید.محققان متوجه شده‌اند که سکته قلبی برای بیمار مانند یک حادثه علاوه بر جسم به روان فرد هم آسیب می‌رساند.البته این نکته‌ای است که متخصصان قلب و عروق باید بیشتر به آن توجه داشته باشند که در بیماران خود به درمان استرس پس از سانحه نیز توجه کنند.

همانطور که می‌دانید اختلال استرس پس از سانحه نوعی اختلال روانی است که 7ـ 8 درصد افراد در عمر خود آنم را تجربه می‌کنند و معمولاً بعد ازحوادث تهدیدکننده زندگی از جمله وقایعی مانند تصادف شدید؛ زلزله، سیل و جنگ در افرادی که در این شرایط قرار گرفته‌اند ایجاد می‌شود و با یاد‌آوری لحظات سختی که پشت سر گذاشته‌اند و کابوسهای شبانه در این باره موجب ناراحتی روحی و جسمی آنها می‌شود.این افراد علاقه خود به لذتهای قبلی را از دست داده و در خوابیدن و کنترل رفتار خود دچار مشکل می‌شوند.

محققان به تازگی اعلام کرده‌اند که سکته قلبی هم می‌تواند چنین تاثیری در برخی بیماران داشته باشد.آنها متوجه شدند که از هر 8 نفر یک نفر به این اختلال دچار شده و همین استرس خطر سکته دوم و مرگ در دو سال آینده را در بیمارانی که یک بار سکته قلبی داشته اند، دو برابر می‌کند.متخصصان توصیه می‌کنند اگر بیمار بعد از گذشت یک ماه از سکته قلبی هنوز ذهنش با خاطره آن اتفاق درگیر است و با این یاد آوری ضربان قلبش تند شده و مضطرب و عصبی می‌شود، یا اگر کابوسهای شبانه‌ای در این‌باره می‌بیند؛ یا اگر دلش نمی‌خواهد درباره حمله قلبی اش صحبت کند و اینکار او را آزار می‌دهد، می‌توان گفت که او دچار استرس پس از سانحه است و لازم است که در این باره با متخصص روانپزشک هم مشورت کند.
شنبه 10/4/1391 - 16:46
سلامت و بهداشت جامعه
دكتر مهشید چایچی


آیِا شما تا به حال به مصرف ویتامین ب6 توجه داشته‌اید.همان ویتامینی که در گوشت بدون چربی، حبوبات و سبزیجات به وفور یافت می‌شود؟ محققان به تازگی اعلام کرده‌اند کم شدن سطح ویتامین ب 6 در خون می‌تواند نشانه‌ای از وجود یک التهاب مزمن در بدن باشد.التهاب موقت می‌تواند در اثر قرمزی و تورم ناشی از یک زخم در بدن ایجاد شود و در این حالت سیستم ایمنی بدن شروع به واکنش کرده و در محل آسیب با عفونت مبارزه می‌کند.اما التهاب مزمن یک عامل خطر نوظهور برای سلامت به حساب آمده و می‌تواند باعث بیماری قلب، سکته مغزی و دیابت نوع 2 شود.

تحقیقات قبلی نشان داده بود که پایین بودن سطح ویتامین ب 6 می‌تواند با نشانه‌های وجود التهاب مانند پروتئین راکتیو سی مربوط باشد.اما در این بررسی مشخص شد نه تنها کمبود ویتامین نشانه وجود التهاب است بلکه بالا بودن این ویتامین هم می‌تواند باعث کم شدن التهاب مزمن در بدن شود.البته هنوز نمی‌توان گفت که با خوردن مکمل این ویتامین می‌توان التهاب رادر خون کم کرد.اغلب مردم به جای اینکه به مواد طبیعی حاوی ویتامین روی بیاورند به دنبال تهیه مکملهای ویتامینی هستند در حالیکه ویتامین ب 6 به راحتی در سینه مرغ بدون چربی، همبرگر، ماهی، حبوبات و لوبیا چیتی، و البته سبزیجات مانند فلفل قرمز و سیب زمینی به وفور موجود است و با خوردن این مواد می‌توان ساده‌تر و ارزانتر به این ماده مفید دست یافت.ویتامین ب6 برای عملکرد بیش از 100 آنزیم در بدن لازم است بخصوص آنزیم‌هایی که در متابولیسم پروتئین‌ها نقش دارند.اما لازم است بدانید تحقیقات نشان داده که میزان بیش از حد یعنی بیش از 500 میلی گرم در روز از این ویتامین می‌تواند موجب تخریب عصبی شده و علاوه بر سوزن سوزن شدن اندام‌ها در راه رفتن هم مشکل ایجاد کند.بنابر این وجود تعادل در رژیم غذایی لازم است.

codex32x
شنبه 10/4/1391 - 16:45
سلامت و بهداشت جامعه


چندی پیش خانم ف م، 22 ساله دانشجوی رشته پزشکی در اوج دوران زیبایی و جوانی به علت عارضه سرطان ریه از دست رفت. بیماری سرطان اکثر اوقات قابل جلوگیری است به شرط آنکه راه مقابله با آن را بدانیم.

نوشیدن آب سرد پس از غذا خوردن سرطان زاست

خوردن یک لیوان نوشیدنی خنک به نظر خیلی مطبوع میرسد. حال آنکه زمانی که شما آب سرد بعد از غذا میل میکنید آب سرد می‌تواند توده‌های چربی را که شما با غذا خورده‌اید سفت و منجمد کند. این عمل فرآیند هضم غذا را کند کرده و نیز زمانی که با اسید معده ترکیب می‌شود تجزیه شده و بسرعت توسط روده جذب می‌شود. حتی سریعتر از غذای جامد.

این ماده سطح روده را می‌پوشاند و تبدیل به چربی شده و محمل مناسبی برای سرطان می‌شود. پس بهترین کار این است که پس از خوردن غذا سوپ یا نوشیدنی گرم بخوریم.
شنبه 10/4/1391 - 16:44
بیماری ها


یک تذکر درباره حمله قلبی این است که باید بدانیم که هر حمله قلبی لزوما با درد در ناحیه بازوی چپ آغاز نمی‌شود. بهتر است که به درد شدید در ناحیه آرواره هم حساس باشیم. شما ممکن است که در طول یک حمله قلبی هیچ احساس دردی در ناحیه قفسه سینه نداشته باشید اما تهوع و عرق کردن شدید هم از علائم رایج این بیماری است.

شصت درصد افرادی که در خواب دچار حمله قلبی می‌شوند هرگز از خواب بیدار نمی‌شوند. اما درد در ناحیه آرواره می‌تواند هشدار دهنده باشد و شما را از خواب عمیق بیدار کند. بهتر است که مراقب باشیم. هرچه بیشتر بدانیم به ما شانس بیشتری برای زنده ماندن می‌دهد.

شنبه 10/4/1391 - 16:44
سلامت و بهداشت جامعه


در خبرهای قبلی راجع به آلوده‌ترین نقاط منزل و محل کار خواندید.اما با شروع شدن تابستان و فصل سفر بد نیست آلوده‌ترین نقاط هتلها را هم بشناسید تا بتوانید از شر بیماریها خود را حفظ کنید.ممکن است تعجب کنید از اینکه توالت، دستگیره در و تخت خواب آلوده‌ترین مناطق در هتل نیست بلکه دستگاه کنترل از راه دور تلویزیون، تلفن و کلید چراغ خواب کنار تخت وفرشها آلوده‌ترین نقاط شناخته شده در هتل‌ها هستند.محققان در بررسی‌های خود متوجه شده‌اند که باکتریهای مدفوع و سایر باکتریهای مضر در این وسایل به مقدار زیادی یافت می‌شوند.اسفنج‌ها و دستمالهایی که کارکنان هتل برای تمیزکردن از آن استفاده می‌کنند نیز در این لیست قرار دارد.این دستمالها می‌تواند آلودگی را از اتاقی به اتاق دیگر منتقل کند.بنابر این هتل دارها باید روشهای مطمئن تری برای تمیز کردن اتاق‌ها به کار گیرند تا مهمانان خود را در معرض خطر این آلودگی‌ها قرار ندهند.

شما هم اگر می‌خواهید بیمار نشوید بهتر است به چشمان خود درباره بهداشت هتل‌ها اعتماد نکنید و از تماس با این نقاط تا حد امکان دوری کرده و دستان خود را بعد از تماس با این وسایل و قبل از غذا خوردن با آب ولرم و صابون بشویید.
شنبه 10/4/1391 - 16:43
دانستنی های علمی


این روزها مساله امنیت و پخش عکس و فیلم‌های خصوصی داغ است و جدای اینکه با پیشرفت‌های خوبی که در زمینه ساخت دوربین‌های مخفی که تشخیص آنها هم چندان آسان نیست میسر شده، زمان خوبی هست که این مطلب را نیز بخوانید:

بحث آینه‌های دو طرفه، بله افرادی به این روش از شما در حالیکه در هتل یا اتاق پرو یا در حمام یا دستشویی هستید فیلم یا عکس تهیه کرده و به معرض دید عموم می‌گذارند. پس حتما قبل از اینکه از محل‌های دارای آینه استفاده کنید از یکطرفه بودن آن مطمئن شوید!

اما چطور؟ قبل از هرکاری از این تست ساده استفاده کنید:

انگشت خود را روی آینه قرار داده. اگر بین انگشت شما و تصویر آن یک فاصله‌ای باشد، این آینه واقعی است. اگر انگشت شما به تصویرش چسبیده باشد، این آینه دو طرفه است و فردی دارد شما را مشاهده می‌کند. دلیل: چون در آینه واقعی لایه جیوه در پشت شیشه است ولی در آینه‌های دو طرفه لایه جیوه در روی سطح شیشه است. از همه شما دوستان خوبم انتظار دارم این موضوع را برای آشنایان خود مطرح کنید و نگذارید عده‌ای سودجو و فرصت طلب، آبروی فرد یا خانواده‌ای را مورد سوء استفاده قرار دهند.
شنبه 10/4/1391 - 16:43
سلامت و بهداشت جامعه


ساعت 11 شب بدنمان در چه وضعی است؟ 12 شب یا 3 نیمه شب چطور؟ برای سالم زیستن، باید خواب راحت و آرامی داشته باشیم. پس به موارد زیر دقت کنید تا اهمیت خوابیدن برای شما روشن گردد:

ساعت 9 تا 11 شب:زمانی است برای از بین بردن مواد سمی و غیر ضروری که این عملیات توسط آنتی اکسیدان‌ها انجام می‌شود. در این ساعت بهتر است بدن در حال آرامش باشد. در غیر این صورت اثر منفی بر روی سلامتی خود گذاشته اید.

ساعت 11 تا 1 شب: عملیات از بین بردن مواد سمی در کبد ادامه دارد و شما باید در خواب عمیق باشید.

ساعت 1 تا 3 نیمه شب: عملیات سم زدایی در کیسه صفرا، در طی یک خواب عمیق به طور مناسب انجام می‌شود.

ساعت 3 تا 5 صبح: عملیات از بین بردن مواد سمی در ریه اتفاق می‌افتد. بعضی مواقع دیده شده که افراد در این زمان، سرفه شدید یا عطسه می‌کنند.

ساعت 5 تا 7 صبح: این عملیات در روده بزرگ صورت می‌گیرد، لذا می‌توانید آن را دفع کنید.

ساعت 7 تا 9 صبح: جذب مواد مغذی صورت می‌گیرد، پس بهتر است صبحانه بخورید. افرادی که بیمار می‌باشند، بهتر است صبحانه را در ساعت 6 و 30 دقیقه میل کنند. کسانی که می‌خواهند تناسب اندام داشته باشند، بهترین ساعت صرف صبحانه برای آنها، ساعت 7 و 30 دقیقه می‌باشد و کسانی که اصلا صبحانه نمی‌خورند، بهتر است عادت خود را تغییر دهند و در ساعت 9 تا 10 صبح صبحانه بخورند. دیر خوابیدن و دیر بلند شدن از خواب، باعث می‌شود مواد سمی از بدن دفع نشوند. از نصفه‌های شب تا ساعت 4 صبح، مغز استخوان عملیات خون‌سازی را انجام می‌دهد.

در ایام تعطیل، بسیاری افراد تا دیر وقت بیدار می‌مانند و بعد از اتمام تعطیلات، با خستگی به سر کار می‌روند، چون اعمال بدنشان دچار سردرگمی شده است و نمی‌داند چه باید انجام دهد. پس همیشه، زود بخوابید و خواب آرامی داشته باشید.

codex40x
شنبه 10/4/1391 - 16:42
اخبار
جام جم آنلاین: سایت ضد انقلابی روز آنلاین با درج مصاحبه ای با یكی از فتنه گران با عنوان«عبور از اصلاحات، برگشت به نظام» از شكست پروژه خروج از حاکمیت خبر داد ونوشت: جناحی از اصلاح طلبان که زمانی پروژه خروج از حاکمیت و عبور از اصلاحات را مطرح می کردند، اکنون پروژه بازگشت به حاکمیت و اعتمادسازی با حکومت را به عنوان پروژه قابل طرح از جانب خودش مطرح می کند.

در مطلب روز آنلاین آمده است:مسئله تنها این است که همان کسانی که روزگاری خروج از نهاد دولت را تجویز می کردند و نقاد اصلاح طلبی دولت گرا بودند، امروز به شکست خوردن آن پروژه رسیده و به اصلاح طلبی دولت گرا روی آورده اند.

کاندیدای واحد بعید است

دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه معرفی کاندیدای واحد میان اصولگرایان را بعید می داند، گفت : مطالبه جدی ما از شورای نگهبان و تمامی احزاب سیاسی این است که رجل سیاسی – مذهبی برای انتخابات ریاست جمهوری معرفی کنند ، زیرا رجل سیاسی یک تعریف و معنی خاصی دارد که شامل هر کسی نمی شود.

به گزارش مهر، محمدرضا باهنر در حاشیه برگزاری دهمین کنگره جامعه اسلامی مهندسین در جمع خبرنگاران شکل گری جریان فتنه را مهمترین عامل به تاخیر افتادن تشکیل حزب فراگیر جامعه اسلامی مهندسین دانست و گفت: فضای تند سیاسی کشور بخصوص فتنه 88 باعث تاخیر در تشکیل حزب فراگیر شد اما فکر می کنم فضا دوباره مهیا شده و تا انتخابات ریاست جمهوری شاهد شکل گیری چند حزب جامع و فراگیر در کشور خواهیم بود.

تحریم ها ناکارآمد است

روزنامه گاردین در گزارشی نوشت : اگرچه تحریم های نفتی علیه ایران باعث کاهش 50 درصدی فروش نفت می شود اما به نظر نمی رسد که این تحریم ها کارآمد و موفق باشد.

به نوشته این روزنامه انگلیسی ، تحریم های نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران با هدف تحت فشار قرار دادن این کشور در زمینه فعالیت هسته ای خود اعمال شد ، اما کاملا مشخص نیست که آیا این تحریم ها نتیجه دلخواه غرب را به دنبال خواهد آورد یا نه .

یکی از کارشناسان موسسه "گروه بحران بین الملل" در گفتگو با گاردین اعلام کرد : اگرچه تحریم ها تا حدودی بر اقتصاد ایران تاثیر گذاشته اما برای فلج کردن اقتصاد این کشور باید راه زیادی را طی کرد.

حمایت اوباما از ادعای امارات

رئیس جمهوری آمریکا در دیدار با شاهزاده اماراتی، از ادعای امارات مبنی بر مالکیت این کشور بر جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت کرد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه، "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا که میزبان "محمد بن زاید آل نهیان" ولیعهد ابوظبی در کاخ سفید بود، از موضع امارات در مناقشه این کشور بر سر جزایر سه گانه خلیج فارس حمایت کرد.

اوباما و شاهزاده امارات در دیدار روز گذشته خود فراخوان مشترکی را مبنی بر راه حل مسالمت آمیز بر سر وضعیت جزایر "ابوموسی"، "تنب بزرگ" و "تنب کوچک" که جزئی از خاک ایران محسوب می شوند اما امارات مدعی حاکمیت بر این جزایر است، صادر کردند.

ایران همواره تاکید کرده است که جزایرسه گانه متعلق به خاک ایران است و درباره حق مالکیت بر سر این جزایر با کسی وارد مذاکره نخواهد شد.

شنبه 10/4/1391 - 16:0
اخبار
آماده‌باش اقتصادی در دولت
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران مهمترین عناوین خبری صفحه اول خود را به مسائلی همچون پرسپولیس در‌به‌در به‌دنبال سرمربی،مرگ ملك عبدالله شایعه یا واقعیت،مردم نگران جنگل ابر هستند،پادشاه بیمار مرده است؟،آماده‌باش اقتصادی در دولت،پای تورم به مدارس غیر دولتی باز شد،هیجان در «استانبول»،تولید ملی روی پلت فرم فرانسوی و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم

اسد: سوریه تاوان حمایت از فلسطین و مقاومت را می‌دهد
وزارت اطلاعات: عوامل ترورهای هسته‌ای بزودی معرفی می‌شوند
فرمانده نیروی انتظامی:اقدامات صداوسیما باعث كاهش گرایش به ماهواره شده است
پرسپولیس در‌به‌در به‌دنبال سرمربی

كیهان

مرگ ملك عبدالله شایعه یا واقعیت
حمله تروریستی به اتوبوس حامل شیعیان در كویته پاكستان
تقدیر رئیس جمهور از تولید كنندگان بازی‌های رایانه‌ای
برنامه‌های ویژه دولت برای مقابله با تحریم‌های یكجانبه غرب

خراسان

رقابت یک میلیون و ۶۶ هزار داوطلب کنکور از ۱۴ تا ۷۷ سال
هشدار جلیلی به اشتون درباره به کارگیری «رویکرد غیرسازنده»
اخبار ضد و نقیض درباره مرگ پادشاه عربستان
وزارت اطلاعات: کلیه عوامل ترور دانشمندان هسته‌ای بازداشت شدند

جمهوری اسلامی

افزایش مجدد قیمت ارز و سكه دولت را غافلگیر كرد
آیت الله صافی:فقر گرانی و بداخلاقی مردم را آزار می‌دهد
آماده باش ارتش و نیروهای امنیتی عربستان همزمان با انتشار خبر مرگ ملك عبدالله
افزایش فشارهای خارجی سیاسی و نظامی به سوریه

ابرار

احمدى نژاد:اندیشه‌هاى شهید بهشتى در پیچ‌هاى تند انقلاب به فریاد ملت ایران خواهد رسید
باهنر:نباید تخریب، بداخلاقى و انتقام گیرى بین اصولگرایان باشد!
نماینده آستانه اشرفیه:از صنعت گردشگرى تولید زباله و چادر خوابى مسافران نصیب گیلان شده است!
لاریجانى:گرانى و بیكارى از دردهاى بزرگ اقتصادى ماست

رسالت

علی لاریجانی:بدون كار حزبی نمی‌توان كشور را اداره كرد
منطقه یورو به سمت سقوط پیش می‌رود
بشار اسد:دست از مقاومت بر نمی‌داریم
هشدار جلیلی به 1+5 نسبت به اقدام غیر سازنده علیه ایران

قدس

انتقاد دادستان كل كشور از روند مبارزه با مواد مخدر
مردم نگران جنگل ابر هستند
مشهد دوست دارد بیدار بماند

سیاست روز

تكرار یاوه گویی‌های امارات از زبان اوباما
خانه‌دار شدن؛ تیر خلاص آخر
پادشاه بیمار مرده است؟
مدگرایی نتیجه مستقیم نابرابری‌های اجتماعی

وطن امروز

هشدار جلیلی به اشتون
حمله رئیس پلیس دبی به مرسی و ایران
اخبار غیر رسمی از مرگ عبدالله
اشك و لبخندهای بزرگان دوبله

جوان

سناریوی 4 عضو كابینه در مقابله ب جنجال تحریم نفت
آماده باش عربستان برای مرگ پادشاه 88 ساله
موشك‌های با برد 300 كیلومتر برای بستن تنگه هرمز
اعلام آمادگی مسكو برای حمایت نظامی از سوریه

تهران امروز

آماده‌باش اقتصادی در دولت
اخطار ایران به گروه 5+1
خوره، همه آرزوهای ما را خورد!
گستاخی اوباما در همراهی با اماراتی‌ها

آفرینش

جزییات پذیرش داوطلبان كنكور سراسری اعلام شد
تصویب چهار راهكار مهم و عملیاتی حمایت از بازار سرمایه
میزان تاثیر سوابق تحصیلی در كنكور سراسری اعلام شد
خطیب جمعه تهران:1+5 نشان دادند كه اهل مذاكره نیستند

حمایت

هشداربه غرب درباره پیامد به‌کارگیری ابزارهای نامشروع
معاون اول قوه قضاییه تاکید کرد:برخورد قاطع و عبرت آموز با مفسدان
در صورت اعمال تحریم‌های نفتی مذاکرات توجیهی ندارد
دریابانی، محور جدید مبارزه با سوداگران مرگ

ملت ما

پای تورم به مدارس غیر دولتی باز شد
مه آفرید 2 بازداشت شد
محسن رضایی:قیمت نفت طی سال‌های آتی به 200 دلار می‌رسد
كوچك‌ترین اشتباهات به دین ضربه می‌زند

فرهیختگان

هشدار ایران به 1+5
نشست ویژه برای مقابله با تحریم
ابهام‌های كلیدی در طرح كوفی عنان
فعال شدن موشك‌های ضد رادار ایران در تنگه هرمز

شرق

نوشتاری از سعید حجاریان؛وقتی «گفت‌وگو» به پایان می‌رسد
هیجان در «استانبول»
هشدار جلیلی به اشتون
حمایت آمریکا از ادعای «امارات»

آرمان

تغییر ناگهانی استاندار قم‌ و واکنش‌ها:چالش سیاسی در استانداری قم
حسن روحانی:تهمت‌زدن‌ها ادامه پیدا کرد آدم‌های بی‌ریشه به صحنه آمدند
نشست ویژه برای مقابله با تحریم‌ها
اخبار ضد و نقیض از مرگ پادشاه عربستان

مردم سالاری

برنامه فعال‌سازی اصلاح‌طلبان برای انتخابات ریاست‌جمهوری
آغاز تغییرات جدید در سال پایانی عمر دولت
آدم‌های بی‌ریشه به صحنه آمدند
زور آزمایی دلار با دولت

ابتكار

چرا دلار به 2060 تومان رسید؟
ماموران خنثی سازی تحریم‌ها
واكنش تهران به حمایت كاخ سفید از امارات
وقتی مرغ از سبد هم می‌پرد

دنیای اقتصاد

واكنش به التهاب بازارها
بهار پیش‌خرید در بازار مسكن
نامه هشدارآمیز جلیلی به اشتون
رشد اقتصادی مشروط به رشد صنعت

جهان صنعت

تولید ملی روی پلت فرم فرانسوی
سناریو‌های مقابله در دست رئیس جمهور
كارخانه‌ها سوت می‌كشند!
غضنفری:رونق تولید راهبردمان است

جهان صنعت

تولید بدون نگاه تجاری،وابستگی به دولت
ضمانت‌نامه‌های اعتباری تولیدی اجرایی شد
صادرات بدون ارزش افزوده ممنوع
امروز؛همایش بزرگاشت روز ملی صنعت و معدن

شنبه 10/4/1391 - 15:58
اخبار
این رزم ستاد مشترك می خواهد
جام جم آنلاین: روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «به بهانه 2 مصاحبه»،«این رزم ستاد مشترك می خواهد»،«گروه تماس و آینده سوریه»،«گرانی ها و قاعده پارتو»،«عربستان در آستانه زلزله سیاسی»،«چرا حبس زدایی؟»،«غرب به‌دنبال حل و فصل مناقشه سوریه نیست»،«توسعه صنعتی در گرو پرهیز دولت از دخالت»،«تحریم نفتی بر آتش بحران پرونده هسته‌ای!»و...كه برخی از آنها در زیر می‌آید.

جام جم:به بهانه 2 مصاحبه

«به بهانه 2 مصاحبه»عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدی فضائلی است كه در آن می‌خوانید؛دو مصاحبه‌ای كه اخیرا توسط رسانه ملی پخش شد، یعنی مصاحبه با سیدحسن نصرالله، دبیركل حزب‌الله لبنان و بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه بهانه نوشتن این یادداشت شد.

اگر بخواهیم تلاش رسانه‌های كشور را در بوته نقد بگذاریم، از جمله نقدها، محدودشدن فعالیت آنها در داخل كشور و نداشتن رویكرد بین‌المللی از سویی و ترجمه مهار نشده اخبار رسانه‌های خارجی و بازنشر آنها در داخل كشور از سوی دیگر است.

نگاهی به رسانه‌های خصوصا نوشتاری كشورمان اعم از خبرگزاری‌ها، مطبوعات و پایگاه‌های خبری، ما را با این واقعیت روبه‌رو می‌كند كه اولا حجم انبوهی از اخبار با محوریت مسائل داخل كشور، اعم از ملی و استانی تولید می‌شود؛ اخباری كه درصد قابل توجهی از آنها ارزش خبری چندانی ندارد و از جهاتی می‌تواند مضر هم باشد. ثانیا حجم قابل توجهی از اخبار خارجی كه با جهتگیری و اهداف خاص خبرگزاری‌ها و دیگر رسانه‌های خارجی تولید و عینا توسط رسانه‌های ما ترجمه و منتشر می‌‌‌شود؛ موضوعی كه در دوران مسئولیتم در خبرگزاری فارس دیدم چگونه تعجب برخی سفرای كشورهای خارجی را برانگیخته است!

توجه بیشتر به جهان و تحولات بین‌المللی نه براساس منافع و از نگاه رسانه‌های نظام استكبار بلكه از منظر حقیقت و منافع ملت‌ها و سرمایه‌گذاری روی تولیدات خبری بین‌المللی، آثار و پیامدهای ارزشمندی دارد كه به بعضی از آنها اشاره می‌كنم. نخست، ارتقای جایگاه رسانه‌های ایران به یك تراز بین‌المللی است. ضمن این‌كه ورود به این عرصه بر كیفیت فعالیت داخلی رسانه‌ها نیز اثرگذار خواهد بود و می‌تواند به پیشرفتی قابل توجه در فعالیت‌های رسانه‌ای كشور منجر شود.

دیگر این‌كه این رویكرد می‌تواند ارتقای مخاطب را نیز به دنبال داشته باشد و نگاه مخاطبان را از میدان و موضوعات محدود داخلی به سطح وسیع جهانی وسعت بخشد. سومین پیامد مثبت این رویكرد، كاهش مرجعیت خبری رسانه‌های نظام استكبار است؛ رسانه‌هایی كه بخش عمده آن در اختیار صهیونیست‌هاست. اگر باید نظام سلطه جهانی افول كند و مضمحل شود كه باید، از راهكارهای مهم آن افول رسانه‌های وابسته به این نظام است كه ماموریت حفظ و گسترش اقتدار و هیمنه این نظام را به عهده دارند و یكی از اقداماتی كه می‌تواند به این افول كمك كند، برجسته شدن نقش رسانه‌های ضداستكباری در عرصه بین‌المللی است.

هرچند توجه به این رویكرد می‌تواند از سوی همه رسانه‌های كشور جدی گرفته شود اما روشن است كه همه آنها از چنین توانی برخوردار نیستند، لذا گام اساسی در این عرصه راه‌اندازی رسانه‌های بین‌المللی است كه خوشبختانه برخی حلقه‌های آن مانند شبكه‌های العالم، پرس‌تی‌وی و هیسپان تی‌وی توسط رسانه ملی ایجاد شده و تلاش برای ایجاد حلقه‌های دیگر، بخصوص خبرگزاری بین‌المللی تصویری باید به طور جدی دنبال شود.

كیهان:این رزم ستاد مشترك می خواهد

«این رزم ستاد مشترك می خواهد» عنوان یادداشت روز روزنامه كیهان به قلم محمد ایمانی است كه در آن می‌خوانید؛اگر براساس اسناد و مدارك تاریخی بخواهیم منحنی فشار مشركان بر جبهه مسلمین- به رهبری پیامبر اعظم(ص)- را ترسیم كنیم، بی تردید جنگ احزاب، نقطه اوج این فشارها و در عین حال آغاز سقوط قدرت دشمن با شیب تند است. طوایف گوناگون دشمن در این جنگ تمام نیروهای خود را در خارج و داخل مدینه گرد هم آوردند تا كار حكومت دینی را یكسره كنند. این حجم از بسیج نیرو بی سابقه بود حال آن كه جبهه مسلمین به پیشنهاد سلمان فارسی تنها توانست بخشی از ورودی شهر را خندق بزند و از سرعت حمله دشمن بكاهد. اما شروع پرماجرای جنگ با فرجام آن هیچ تناسبی نداشت. هنگامی كه كمر سپاه كفر با تدبیر و مقاومت و شجاعت سپاه اسلام شكست، دشمن پس از آن هرگز نتوانست كمر راست كند و هزیمت های بعدی برای آنها ردیف شد.

حكایت این روزهای ما هرچند به لحاظ شرایط آغاز جنگ احزاب مطلقا با آن روز قابل مقایسه نیست و امروز در شرایط بسیار مقتدرانه ای به سر می بریم اما از لحاظ فرجام می تواند بسیار به آن جنگ شبیه باشد. به عبارت دیگر چند ماه مقاومت توام با تدبیر و شجاعت، كمر شیطان بزرگ را چنان خواهد شكست كه دیگر نتواند قد راست كند. امروز قدرت های زورگوی عالم همه نیروی خود را برای مقابله با حركت عظیمی كه وجود و بقا و پیشرفت جمهوری اسلامی در دنیا به وجود آورده، متمركز كرده اند. این تمركز و فشار و محاصره و ایذاء به تعبیر رهبر انقلاب برای از رونق انداختن كانون اصلی بیداری اسلامی است. آنها در همین 4-3 ماه گذشته نشان دادند كه اهل منطق در مذاكره نیستند و از آن سو، امیدی ندارند به این كه بتوانند باج بگیرند. برآورد راهبردی دشمن از 3 دور مذاكره طی 3 ماه گذشته این است كه مقاومت ایران باید در دو سطح مسئولان و مردم بشكند و «ما نمی توانیم» جای «ما می توانیم» بنشیند. محافل قدرت كارگردان در غرب- آمریكا و انگلیس و اسرائیل- به زحمت توانسته اند جبهه ای نیم بند را فراهم كنند كه اگر برای چند ماه دیگر با سد مقاومت مواجه شود، قدرت ماندگاری ندارد و به هزیمت و ازهم پاشی می گراید. بنابراین رویارویی تازه بیش از هر چیز، نبرد اراده هاست و مسئله مهم این است كه از این جنگ چه برداشتی باید داشت و برای مقاومت چه تدابیری باید اندیشید؟

1- فشار دشمن در جنگ احزاب باعث غربال اعتقادی میان جبهه اسلام شد. گروهی كه منافق یا صاحب قلب های بیمار بودند گفتند «خدا و رسولش جز وعده دروغ به ما نداده اند» و «ای مردم یثرب! اینجا جای توقف شما نیست، برگردید»! اما گروه مومنان كه از رسول خدا(ص) پیروی می كردند، «هنگامی كه لشكر احزاب را دیدند گفتند این همان وعده خدا و رسول اوست كه به ما دادند و خداوند و فرستاده او راست گفتند. و این ماجرا جز بر ایمان و تسلیم آنها نیفزود». هدف شیطان از بسیج نیروهایش، ایجاد رعب و انفعال در جبهه ایمان است تا آنجا كه به جای ایستادگی بگویند «لا طاقه لنا الیوم. ما امروز قدرت مقاومت نداریم». احساس ناتوانی گروهی از سپاه طالوت در برابر سپاه یاغی جالوت، نقطه مقابل تلقی مومنانی بود كه گفتند «چه بسیار گروه های كم شماری كه بر گروه های پرشمار به اذن پروردگار پیروز شدند و خداوند با صابران است». مناجات آنها با خداوند این بود كه «ربنا افرغ علیناً صبراً و ثبّت اقدامنا وانصرنا علی القوم الكافرین». سرنوشت این جنگ با پیروزی سپاه ایمان رقم خورد در حالی كه گروه اول جا زده بودند. این كه چرا طایفه ای شهامت مقاومت و پیروزی را پیدا كردند و طایفه ای دیگر خود را باختند و گریختند، سؤال مهمی از جنس فلسفه تاریخ و سنت های الهی است. گروه اول بی تقوایی كردند و حرمت حرام الهی نهی شده را شكستند حال آن كه گروه دوم درباره نوشیدن از نهری كه بهانه آزمون و ابتلا بود، سر بر فرمان الهی نهادند.

نقطه تمركز عملیات چند لایه دشمنان برای رسیدن به همین نقطه است كه مردم و مسئولان ما- یا دست كم بخشی از آنها- به حرمت ها و محرمات آلوده شوند، اگر نه نمی توان از آنها ناله «لا طاقه لنا الیوم» شنید. باور «ما می توانیم» از سرچشمه ایمان و امید و اراده و اتحاد جوشید و لازمه خشكاندن این باور استراتژیك همین است كه ایمان مردم یا مسئولان فرو بریزد. یا امید و اراده آنها ترك بردارد. و یا در وحدت آنان شكاف افتد. ستاد مشترك و اتاق فرماندهی دشمن بر آن است كه «شبیخون فرهنگی»، «فشار سیاسی- اقتصادی»، «اختلافات سیاسی»، «فتنه فرآوری و بازتولید شده» و «عملیات روانی و رسانه ای» را به عنوان محورهای جبهه جنگ به هم الصاق كند و كار حریف را با استفاده از نیروی انفعال و سردرگمی و ناامیدی و واگرایی خود آنها بسازد.

2- لازمه مدیریت فرصت های ملی و بین المللی از یك سو و چالش های موجود از جانب دیگر، برآورد درست از شرایط و آرایش دفاعی- تهاجمی معطوف به تمركز جبهه ای است. بدون هماهنگی در چارچوب یك ستاد مشترك نمی توان دفاع و تهاجم شایسته داشت. آنچه فریضه مهم وحدت و همكاری را به تعلیق می اندازد، بدفهمی شرایط و هدفگذاری های غفلت آور است. به عنوان مثال اگر قرار باشد سیاستمداران- چه در قدرت و چه بیرون از آن- هدف گذاری اصلی طی یك سال آتی را رقابت های سیاسی و انتخابات قرار دهند و به هر قیمت بخواهند به این هدف برسند، منطقا واگرایی و تمركز تبلیغاتی روی رقبا و تخطئه آنان در كنار تنزّه طلبی و طفره از مسئولیت را پیشه خواهند كرد، حال آن كه اقتضای مجموعه فرصت ها و چالش های كشور در پیچ حساس تاریخ، میل به تعامل و مسئولیت جمعی است. این تعامل و مسئولیت جمعی چه آنجا كه به نقش آفرینی در تحولات بی سابقه منطقه مربوط می شود و چه در عرصه مدیریت چالش های داخلی به ویژه دو مقوله «ساماندهی اقتصادی» و «ارتقای فرهنگ و اخلاق عمومی»، فریضه فوری و قضاشدنی است.

در حوزه اقتصادی، طرح تحول اقتصادی و هدفمندسازی توزیع یارانه ها با فشار تحریم اقتصادی و مقوله رنج بار گرانی و تورم مصادف شده است. فضای نقد هم متاسفانه اغلب به بازار مسگرها و آهنگرها شبیه شده كه هركس بر ادعای خود می كوبد. برخی دولتی ها از توطئه دیگران و رقبا می گویند. برخی از مجلسی ها مایلند شانه از بار مسئولیت خالی كنند. گروهی از تحلیلگران بر آنند كه دولت، مدیریت عرصه را- از سر غفلت یا شیطنت حلقه انحرافی- رها كرده است. طیفی از سیاست بازان و رسانه های آنان نیز كه اپوزیسیون زده اند و به هر بهانه ای در آغوش غرب می غلتند، به واسطه هم پوشانی با حلقه های فتنه و انحراف می گویند «ما كه گفتیم نمی توان مقاومت كرد و باید تسلیم شد»! این گروه آخر البته كارنامه بدی در بده بستان با بیرون مرزها دارند و همواره روی فشار دشمن برای چالش با جمهوری اسلامی یا حداقل چانه زنی با آن حساب می كنند.

در مواجهه با چالش اقتصادی موجود و برای مدیریت فرصت ها، قبل از هر چیز باید مرز منتقدان دلسوز با بدخواهان و طیف چندسر «ما نمی توانیم» جدا شود، همچنان كه دولت از این ضرورت، مستثنی نیست. دیگر این كه برای چاره جویی ضرورت دارد ستاد هماهنگی مشتركی با حضور نمایندگان دولت و مجلس و احیانا سایر دستگاه ها و نهادها تشكیل شود كه قبل از هر چیز بررسی كند سهم هریك از 5 متغیر «طرح تحول اقتصادی و ساماندهی یارانه ها»، «فشار تحریم ها»، «فضاسازی مسموم رسانه ای- سیاسی(تورم القایی و انتظاری)، «سودجویان اقتصادی» و «اختلاف ها، مجادلات و حاشیه سازی های سیاسی» در تلاطم اقتصادی موجود چقدر است؟ اظهارات كتره ای و مبهم درباره چالش اقتصادی موجود، جز بغرنج كردن آن نتیجه ای ندارد. دولت و مجلس می توانند با پرهیز از فرافكنی یا حاشیه سازی و سیاست بازی، در این امر خطیر ملی پشت به پشت و دست به دست هم بدهند و برای هریك از 5 متغیر مورد اشاره تدبیر كنند.

به عبارت دیگر در برابر فشار دشمنان، فرصت طلبان، زالوصفتان و تروریست های اقتصادی و سیاسی و رسانه ای كه معاش مردم شریف به ویژه طبقات پایین را هدف قرار داده اند، باید به هم نزدیكتر شد و صف ها را فشرده تر كرد، آن هم نه صرفا برای كار، بلكه برای پذیرش مسئولیت و حتی سینه سپر كردن مقابل تیرهای طعنه و ملامت و تهمت بدخواهان كه علیه اصل حاكمیت روانه می شود. همچنان كه باید نقایص طرح هدفمندی را آسیب شناسی و برطرف كرد، از تدبیرهای منسجم حاكمیتی برای مهار تحریم ها نیز نباید غفلت نمود. و به موازات اعلام آتش بس برای مجادلات بی مایه سیاسی، ضرورت دارد مجاری فضاسازی مسموم رسانه ای در داخل بسته شود، عرصه ای كه تقریبا به حال خود واگذاشته شده است. البته در این میان جفای متقابل رسانه های وابسته به رقبا و گردش كار آنها در خدمت عملیات روانی دشمن، داستان غمبار دیگری است سزاوار عبرت آموزی و جبران. اقتضای تقوا و تدبیر، در آن هنگام كه فشار دشمن شدت می گیرد، ایثار و گذشت و كاستن از فاصله ها و نه خوار كردن هم و انداختن كار به دوش یكدیگر، به خیال كسب وجاهت و محبوبیت! است. آنها كه در برابر چنین وسوسه هایی تاب نمی آورند، طاقت پنجه درانداختن با دشمن را نیز ندارند.

3- مفهوم مقابل جنگ احزاب، تجدید آرایش و تقویت استحكامات جبهه خودی است. یعنی این كه اگر تا دیروز به هر دلیل با یكدیگر كشتی می گرفتیم و پنجه در پنجه می انداختیم یا با هم قهر بودیم، فریضه قطعی امروز، همگرایی و الفت و اخوت در تراز یك جبهه و دور ریختن بگومگوهای - غالبا-برخاسته از توهم است. هیچ كس مجاز نیست چه در جایگاه مدیریتی و چه از موضع تریبون و رسانه، اولویت های امنیت ملی یا زندگی مردم را برای رقابت و مجادله یا قهر، گروگان بگیرد. «و من یتّق الله یجعل له مخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب»(آیات 2 و 3 سوره طلاق). این وعده لایتخلف الهی است. هر شخص یا جامعه ای كه در مدار پروای خداوند حركت كند، مطلقا بن بست را پیش روی خود نخواهد دید و فراتر از معادلات و محاسبات مادی، از گشایش ها بهره مند خواهد شد. تنها آن هنگام می توان بر ترس از دشمن غلبه كرد و به اطمینان رسید كه بر لوازم ایمان به پروردگار پای فشرده باشیم. «ان الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون»(احقاف/13). تنها تقواست كه رشته تدبیر و ترفند دشمن را از هم می گسلد و از جبهه مومنان بنیان مرصوص می سازد.

احساس رزمندگی و یافتن خود در میدان رزم بود كه همواره به مدد مومنان آمد تا آنجا كه گفته شد «مومن چون كوه استواری است كه طوفان ها او را به حركت درنمی آورد» و «كوه اگر از جا جنبید تو[در میانه رزم] پا برجا و استوار باش». شرط این استواری، احساس برادری است و باور این معنا كه «انّما المؤمنون ا خوه . همانا منحصرا، مؤمنان با هم برادرند». یعنی كمیت ایمان ما می لنگد، اگر حسّ برادری مان نسبت به یكدیگر ضعیف شده باشد.

مردم را بیش از رنج های روزمره زندگی، ناسازگاری سیاستمداران و رفتار فرساینده آنها با هم یا نمایش بی اعتنایی به رنج های شهروندان آزار می دهد. باور كنیم همچنان كه مانور وحدت میان سیاستمداران برمبنای اصول انقلاب، آرامش را در جان مردم لبریز می كند، رعب در جان بدخواهان می اندازد و مجال غواصی و سوءاستفاده را از آنان سلب می كند.

خراسان:گرانی ها و قاعده پارتو

«گرانی ها و قاعده پارتو»عنوان یادداشت سردبیر روزنامه خراسان به قلم محمد سعید احدیان است كه در آن می‌خوانید؛وقتی می بینم که قبلا یکی از ایالت های کشورم فقط براساس یک "نظر" ساده کشوری بیگانه به نام انگلیس توسط شاهی که رئیس مملکتم محسوب می شد دودستی تقدیم سعودی ها شد و اکنون که می بینم قدرتمندان دنیا تمام توان خود را بکار گرفتند اما نه ذره ای از خاک کشورم از آن جدا شد و نه کوچکترین باجی اقتصادی یا سیاسی به بیگانه داده شد، به مردم کشورم می بالم.

وقتی می بینم قبلا در جامعه جهانی به قدری کم اعتبار بودیم که بعنوان مثال اعلام بی طرفی کشورم در جنگ جهانی دوم کوچکترین ارزش واقعی نداشت و تمام سرزمین وطنم به اشغال درآمد و امکانات کشورم برای جنگ و خونریزی دیگران هزینه شد و باعث شد که مردم کشورم به قحطی کامل دچار شوند و حال که می بینم ایران محبوبم به جایی رسیده است که تحولات بین المللی قرن 21 را به نام خود ثبت کرده است به گونه ای که مساله اول و مشترک استعمارگران دیروز و امروز شده است و با همه هم قسمی نتوانسته اند قدرت مادی و معنوی کشورم را دچار خدشه کنند به مردم کشورم می بالم.

وقتی می بینم آن هنگام که در مطالعه تاریخ به صفحات مربوط به ملی شدن صنعت نفت می رسم دچاروجد و غرور می شوم (با آنکه پایان خوشی نداشت) و الان که چندین سال است با استقامت و پایداری بسیار بزرگتر از ملی شدن صنعت نفت "یعنی توانایی ملی در تولید سوخت انرژی آینده دنیا" را به دست آورده ایم و انشاءالله اجازه نخواهیم داد فرزندان این مرز و بوم محتاج و نیازمند تعدادی کشورهای بدسابقه در استعمار و چپاول کشورهای ضعیف دنیا در تامین انرژی شوند به مردم کشورم می بالم.

وقتی می بینم که قبلا تمام هنر یک ایرانی در مونتاژ خودرویی به نام پیکان بود و الان که می بینم براساس آمارهای جهانی بیستمین کشور از حیث تولید علم هستیم به گونه ای که در برخی علوم روز مانند سلول های بنیادی، نانوفناوری، فناوری هسته ای، علوم بیوشیمی و....جزو سرآمدان شده ایم به جوانان کشورم می بالم.

وقتی در تاریخ درخواست های عاجزانه شاه برای تهیه تجهیزات نظامی درقبال صدها میلیون دلار از پول نفت کشورم را می خوانم و اکنون که مشاهده می کنم خوداتکایی و پیشرفت های نظامی ایرانی به اندازه ای شده است که بزرگترین قدرت های نظامی ایران آکادمی های خود را برای کشف و مقابله با آن بسیج کرده اند، به جوانان و مردم کشورم می بالم.

وقتی می بینم اسلامی که بزرگترین مخلوقات عالم هستی، خود و همه هستی شان را فدای آن کرده بودند، بااخلاص، بصیرت ، استقامت و پایمردی برسر اصول توسط این مردم از میان کتاب های فقهی به صحنه زندگی اجتماعی آمده است و باعث شده است که این دین هدایت گر از کاخ های پادشاهان دیکتاتور عرب، به میان میدان های التحریربیاید به مردم کشورم که انشاءالله مصداق آیه «یحبّهم و یحبّونه»(۱) هستند می بالم.

وقتی شنیده ام که مساجد در گذشته تنها شاهد سالمندان و تعدادی از میانسالان بوده است و اکنون که می بینم اعتکاف های چندصدهزارنفری جوانانه پررونق شده است و مراسم شب های احیا و دعاهای عرفه و از این قبیل، سرشار از جوانان عاشقی است که بی آنکه "شاهدی" ببینند در حال تلاش برای "شهودی" عارفانه هستند، به ارزش مداری مردم کشورم می بالم.

من به همه این ها و بسیاری چیزهای دیگر که مجال ذکر آن نیست می بالم اما......

در علم مدیریت قاعده ای وجود دارد که به آن قاعده پارتو یا قاعده 20-80 می گویند. براساس این قاعده که می توان آن را به بسیاری از موضوعات دیگر نیز تعمیم داد، 20 درصد فعالیت ها باعث به نتیجه رسیدن 80 درصد نتایج می شود و 80 درصد فعالیت ها 20 درصد نتایج را ایجاد می کنند. به زبان ساده تر تعداد محدودی از فعالیت ها هستند که تاثیری که می گذارند معادل 80 درصد اهداف و خواسته های ما است یعنی اگر شما در 80 درصد دیگر فعالیت ها هرقدر خوب عمل کنید تنها به 20 درصد از اهداف خود می رسید این قاعده براین مهم تاکید می کند که یک مجری و مدیر باید تمرکز اصلی خودش را بر تعداد انتخاب شده ای از فعالیت های اولویت دار بگذارد چرا که نتیجه بخش بودن تمام تلاش هایش به آن فعالیت ها برمی گردد در غیر این صورت تمام دستاوردهایش تحت الشعاع قرارگرفته و زحماتش کم اثر یا کم جلوه می شود.

با این توضیح می توان اینگونه ادعا کرد که جمهوری اسلامی ایران توانسته است در ابعاد متعدد که - تنها به بخش کوچکی آن هم به گونه ای مجمل اشاره شد- به دستاوردهای بسیار چشمگیری برسد به گونه ای که از برکات آن، هم مردم برخوردار شده اند و هم بسیاری از مسلمانان جهان به توفیقات ما چشم امید دارند اما این همه تلاش و موفقیت براساس قاعده پارتو می تواند با غفلت از برخی مسائل اولویت دار کمرنگ شود. علاوه بر رویکردهای فرهنگی و ارزشی ، تمرکز بر رشد علمی ، بالا بردن عزت ملی و مواردی دیگر، بی تردید می توان ادعا کرد معیشت مردم جزو 20 درصد فعالیت های اولویت دار کشور می باشد به گونه ای که غفلت از آن می تواند دیگر دستاوردهای نظام را کمرنگ کند یا حتی خدای نکرده در صورت ایجاد ذهنیت "تصور غیرمهم بودن آن برای مسئولان"، تمام این تلاش ها و توفیقات را بی ثمر کند.

البته بهبود وضعیت معیشتی مردم همیشه جزو سیاست های نظام و مطالبات اصلی رهبران نظام بوده است و در طول مدت 33 سال گذشته نیز بعنوان یکی از مشکلات برجای مانده از گذشته و همچنین در نتیجه تبعات جنگ تحمیلی وجود داشته است اما آنچه الان در آن قرار داریم از یک جهت متفاوت از گذشته است.

ممکن است پیش بینی کنید که منظورم میزان گرانی های اخیر است اما هم در ایام جنگ تحمیلی هم دوره ای پس از آن تورم هایی حتی بیش از شرایط فعلی را داشته ایم آنچه مهم به نظر می رسد نه فقط میزان گرانی ها است که البته برای اقشاری از مردم مانند کارگران و کارمندان در رده های پایین و اصناف خرد کمرشکن شده است بلکه آنچه نگران کننده است نحوه برخورد مسئولان اجرایی و همچنین نمایندگان مردم و رسانه ملی با این مساله است.

تجربه تاریخی نشان داده است که مردم ایران به دلیل باورهای اسلامی و انقلابی و صدها هزار شهیدی که داده اند، اگر زیربار گرانی ها کمر هم خم کنند، راهی که به آن باور دارند را ادامه خواهند داد اما آنچه باعث غیرقابل تحمل شدن گرانی ها می شود نه خود گرانی بلکه این احساس است که گویی مسئولان اجرایی کشور اهمیتی به این مشکل کمرشکن آن ها نمی دهند.

واقعیت این است که دولت بعنوان متولی اصلی این مساله اکنون برخلاف آغاز اجرایی کردن هدفمندی یارانه ها از نظر اجرایی و رسانه ای در سکوتی"مشکوک" به سر می برد. مگر همین دولت نبود که در آغاز اجرای هدفمندی یارانه ها، هم با برنامه ریزی های اجرایی مانند برخوردهای تعزیراتی،نظارت بر قیمت گذاری های رسمی و عرضه کالاهای اساسی و هم با فعالیت گسترده رسانه ای توانست تمام پیش بینی ها از موج تورم انتظاری و حتی غیرانتظاری را کنترل کند؟ چگونه است که همه چیز در حال گران شدن است اما جز برخی برنامه های محدود و کم اثر، صدای رسایی از سوی دولت مخصوصا رئیس جمهور به گوش نمی رسد؟ آیا رئیس جمهور دیگر درمیان مردم زندگی نمی کند یا درگیری ها و مشغله های دیگری ذهنش را به خود مشغول کرده است که در این باره دیگرحتی اظهار نظر و سخنرانی هم نمی کند؟ و شاید هم ....

به هرصورت مردم وقتی می بینند تکلیف ساده ترین ارزاق آن ها مانند شیر بعد از ماه ها که تکلیفش به طورکامل توسط دولت می تواند و باید حل شود، بین کشمکش های این وزارت خانه با آن وزارت خانه و عدم تعیین تکلیف یارانه و قیمت آن، همچنان بلاتکلیف مانده است و در نتیجه دامدار و کارخانه دار، گاه به اجبار و گاه به ناحق ساز خود را می زنند؛ مردم وقتی می بینند در بدترین شرایط گرانی به ناگاه نان گران می شود و بعد از چند وقت تازه به فکر می افتند که به نحوی یارانه نقدی برای آن در نظر بگیرند؛ مردم وقتی می بینند از این آشفته بازار فقط محتکران و دلالان - نه تولیدکنندگان- سود می برند و خبری از نظارت ها و برخوردهای تعزیراتی که قبلا اثرش را دیده بودند اعمال نمی شود؛ مردم وقتی شاهدند که هرروز یک مقام دولتی حرفی متفاوت از حذف یا عدم حذف یارانه بگیرها می زند و مردم وقتی درقبال همه این ها فقط سکوت تقریبا مطلق رئیس جمهور را می بینند و علاوه بر آن وقتی با گوش هایشان اظهارات عجیب معاون اول رئیس جمهور را می شنوند که خبر از وضعیت خوب اقتصادی مردم می دهد، احساس "تصور غیرمهم بودن گرانی ها برای مسئولان" در ذهن شان ایجاد می شود و این احساس بسیار بدتر و خطرناک تر از خود گرانی ها است.

این احساس وقتی تقویت می شود که مردم می بینند نمایندگانی که به تازگی توسط آن ها انتخاب شده اند به جای پیگیری این مساله از مسئولان اجرایی، دغدغه های دیگری دارند و درگیر مقدماتی کم اهمیت و حواشی پررنگ سیاسی مانند انتخاب رئیس مجلس شده اند.

"احساس غیرمهم بودن گرانی ها برای مسئولان" که از خود گرانی بسیار بدتر و خطرناک تر است وقتی تبدیل به عصبانیت می شود که می بینند رسانه ملی کوچکترین تصویری از واقعیت مشکل آن ها به مسئولان اجرایی و در مقابل توضیحات آنان را ارائه نمی کند و این عصبانیت وقتی مضاعف می شود که در سکوت مطلق رسانه ای، صدا وسیما مرتب سخن از وضعیت نامناسب معیشتی مردم دیگر کشورها به میان می آورد.

خلاصه آنکه به نظر می رسد دستاوردهای چشم گیرو عالم گیر انقلاب اسلامی ایران می تواند با اشتباه در نحوه برخورد با مساله گرانی ها کم رنگ شود. نداشتن برنامه، بی عملی و از همه بدتر سکوت در برابر مشکل اصلی مردم همان اشتباه است بهترین کار این است که مسئولان اجرایی کشور تلاش خود را اگر هست مضاعف کنند و به صراحت مشکلات خود را با مردم درمیان بگذارند و اگر دولت نمی تواند یا نمی خواهد، باید نمایندگان مردم و مخصوصا رسانه ملی پیگیر مطالبه مردم باشند تا مردم بدانند حرف شان، هم شنیده می شود و هم پیگیری.

مردم نشان داده اند که در راه رسیدن به آرمان ها و اهداف انقلاب بیشترین تحمل را در سختی ها دارند اما باور کنید که "احساس بی توجهی مسئولان " تحمل این سختی ها را بسیار دشوار می کند.

(۱) سوره مائده آیه ۵۴

یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتِی ا...ُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی المُومِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیل ِا...ِ وَ لا یَخافُونَ لَومَةَ لآئِمٍ ذالِکَ فَضل ُا... یُوتیهِ مَن یَشاءُ وَ ا...ُ واسِعٌ عَلیمٌ.

ای کسانی که ایمان آورده اید هرکس از شما از آیین خود باز گردد (به خدا زیانی نمی رساند) خداوند گروهی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند؛ در برابر مومنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند، در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این فضل خداست که آن ها را به هر کس بخواهد و شایسته ببیند می دهد و فضل و احسان خداوند، گسترده و (او به همه چیز) داناست.

جمهوری اسلامی:گروه تماس و آینده سوریه

«گروه تماس و آینده سوریه»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است كه در آن می‌خوانید؛ممنوع شدن "كوفی عنان" نماینده سازمان ملل در موضوع سوریه، از دعوت جمهوری اسلامی ایران برای شركت در اجلاس "گروه تماس" كه قرار است امروز برای بررسی بحران سوریه در ژنو تشكیل شود، این واقعیت را به روشنی نشان داد كه آمریكا نه تنها خواستار حل این بحران نیست بلكه درصدد پیچیده‌تر كردن آن است.

از ابتدا كه كوفی عنان خواستار تشكیل "گروه تماس" شده بود، همواره از ایران به عنوان یكی از اعضای قطعی این گروه نام می‌برد و بارها از برگزاری اجلاس این گروه در آینده‌ای نزدیك و با حضور ایران خبر داده بود. اما روز چهارشنبه گذشته كه خبر تاریخ قطعی برگزاری این اجلاس توسط عنان منتشرشد، نامی از ایران برده نشد! درباره علت حذف شدن ایران از گروه تماس و حواشی آن نكات قابل توجهی وجود دارند.

1 - دولت آمریكا همواره مخالف عضویت ایران در گروه تماس بود و مقامات آمریكائی از جمله هیلاری كلینتون برای حذف كردن ایران از این گروه تلاش‌های زیادی بعمل آوردند. جالب است كه خود كوفی عنان كه پیشنهاد دهنده و مبتكر تشكیل "گروه تماس" بوده تا روز سه شنبه گذشته، یعنی یك روز قبل از اعلام تركیب این گروه توسط خود وی، بر عضویت ایران در این گروه تأكید می‌كرد ولی هنگامی كه در روز چهارشنبه اسامی اعضاء را اعلام كرد نام ایران در میان آنها نبود. بدین ترتیب كاملاً روشن است كه فشار آمریكا عامل اصلی حذف عضویت ایران در گروه تماس بوده و شخص كوفی عنان نقشی در این زمینه نداشته است.

2 - هدف آمریكا از حذف ایران از گروه تماس اینست كه این گروه با تركیبی كه تمایل بیشتری به سیاست مورد نظر واشنگتن درباره سوریه دارد، به همان نتیجه‌ای برسد كه غرب و ارتجاع عرب با ایجاد بحران در سوریه در پی آن هستند. قدرت‌های استعماری غربی و سران ارتجاع عرب تلاش می‌كنند با حذف بشار اسد، شرایطی را در سوریه پدید آورند كه ضربه‌های وارد شده بر آنها در اثر حذف دیكتاتورهائی همچون حسنی مبارك، معمر قذافی، زین العابدین بن علی و علی عبدالله صالح جبران شود. تغییراتی كه در كشورهای مصر، لیبی، تونس و یمن در سطح حكومت‌ها در اثر بیداری اسلامی رخ داده، از یكطرف منافع نامشروع قدرت‌های سلطه گر غربی را در منطقه خاورمیانه عربی و شمال آفریقا به خطر انداخته و از طرف دیگر ادامه حاكمیت باقیمانده سران ارتجاع را در این منطقه ناممكن ساخته است. رژیم صهیونیستی نیز كه با تكیه بر قدرت‌های استعماری غربی و ارتجاع عرب توانسته تاكنون دوام بیاورد، بزرگترین زیان دیده از انقلاب‌های مردمی در منطقه است. اعضای این مثلث شوم، برای جلوگیری از وارد شدن ضربه بیشتر بر منافع خود طبیعی بود كه درصدد جبران برآیند و این كار را از سوریه شروع كردند. مأموریت گروه تماس اینست كه این هدف را تحقق بخشد.

3 - كوفی عنان می‌گوید این فقط ایران نیست كه از تركیب "گروه تماس" حذف شده بلكه عربستان نیز در این گروه حضور نخواهد داشت. هدف عنان اینست كه نوعی برقراری توازن را به ذهن‌ها القا كند تا تصور افكار عمومی این باشد كه اگر ایران در گروه تماس حضور ندارد تا از دولت سوریه دفاع كند در مقابل، دولت عربستان نیز حضور ندارد تا با دولت سوریه مخالفت نماید. این البته یك مغالطه آشكار است كه اهل فن با اصل و هدف آن كاملاً آشنا هستند. پاسخ ادعای توازن اینست كه به جای عربستان، قطر در تركیب گروه تماس آنگونه كه اكنون در نظر گرفته شده حضور دارد و همان نقشی را بازی می‌كند كه مورد نظر عربستان است. بنابر این، بدون اینكه به حضور عربستان نیازی باشد، گروه تماس با تركیب فعلی همان هدفی را دنبال خواهد كرد كه مورد نظر آمریكا و عربستان است.

4 - نگاهی به تركیب "گروه تماس" آنگونه كه كوفی عنان تحت فشار دولت آمریكا اعلام كرده نشان می‌دهد كه از این تركیب نتیجه‌ای غیر از آنچه مورد نظر مثلث شوم غرب، ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی است به دست نخواهد آمد. اعضای گروه تماس طبق اعلام كوفی عنان عبارتند از پنج عضو دائم شورای امنیت یعنی آمریكا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه، همچنین عراق، تركیه، سوریه، قطر، كویت و خود كوفی عنان به نمایندگی از سازمان ملل. در این تركیب، فقط چهار كشور چین، روسیه، سوریه و عراق ممكن است طبق خواسته‌های غرب، ارتجاع عرب و رژیم صهیونیستی موضعگیری نكنند ولی بقیه اعضاء كه دارای شش رأی هستند و اگر كوفی عنان نیز به آنها اضافه شود به هفت رأی می‌رسد علیه دولت سوریه نظر خواهند داد. به عبارت روشن تر، از تركیب یازده عضوی گروه تماس، فقط چهار عضو را می‌توان با دولت سوریه دانست و هفت عضو دیگر علیه آن هستند. در گروه تماس، برای اعضای دائمی شورای امنیت حق وتو نیز وجود ندارد تا چین و روسیه بتوانند از آن برای خنثی كردن توطئه مخالفان دولت سوریه استفاده كنند.

5 - نكته دیگری كه درباره تركیب گروه تماس بسیار قابل تأمل است اینست كه حضور كویت و قطر با چه توجیهی در نظر گرفته شده است؟ اگر هم مرز بودن معیار است كه این دو كشور با سوریه مرز مشترك ندارند و همسایه نیستند و اگر مناسبت‌های دیگر مورد نظر است، قطعاً این معیار با عضویت ایران در گروه تماس تناسب بیشتری دارد. با اینحال، چرا قطر و كویت در تركیب گروه تماس حضور دارند ولی ایران حضور ندارد؟ این، سؤالی است كه پاسخی جز حاكمیت اراده آمریكا بر سازمان ملل و نماینده آن در موضوع سوریه ندارد.

6 - تنها نكته‌ای كه باقی می‌ماند اینست كه نظر گروه تماس برای سوریه الزام آور نیست.
اگر گروه تماس به آلت فعل آمریكا تبدیل شود، دولت سوریه طبعاً زیر بار نخواهد رفت و در آن صورت بحران سوریه پیچیده‌تر خواهد شد. چنین نتیجه‌ای برای سازمان ملل نیز موجب نوعی بی‌اعتباری است و برگ دیگری بر پرونده نه چندان قابل قبول این سازمان خواهد افزود. از این مهم‌تر اینكه با تشدید بحران سوریه، شرایط منطقه نیز رو به وخامت خواهد گذاشت و این به نفع سیاست جهانی نخواهد بود. بدین ترتیب، اكنون سؤال مهم اینست كه آیا گروه تماس شهامت در نظر گرفتن واقعیت‌های موجود در سوریه و منطقه را دارد؟  
 
رسالت:از اتاق جنگ اقتصادی بیرون نروید!

«از اتاق جنگ اقتصادی بیرون نروید!»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلویی است كه در آن می‌خوانید؛گاهی در حوزه اقتصاد كشور اتفاقاتی می‌افتد كه به خوبی می‌شود حس كرد كه سرویسهای جاسوسی دشمن در حوزه اقتصاد فعال تر از حوزه های سیاسی ، فرهنگی و حتی نظامی است. التهاب در بازار ، تشنج در قیمتها ، نوسانات ارز و طلا و بازی با بهمن نقدینگی در بازار نمادهای اصلی این اتفاقات است .

تاخیر در ثبت سفارش اقلام وارداتی مربوط به دامداریها و مرغداریها، اخلال در ترخیص كالاها در گمركات ، دستكاری در توزیع مواد خوراكی ، پخش شایعه درمورد كمبود برخی كالاها ، حرص و طمع و زیاده خواهی برخی بنگاههای تولیدی و توزیعی و نفوذیهای دشمن در برخی نهادهای تصمیم سازی و تصمیم گیری دست به دست هم می‌دهد كه ریخت درستی در بازار را شاهد نباشیم . همه این تلاشها برای این صورت می گیرد كه یك پیام غیر واقعی و تصنعی را بسازد و آن اینكه :" تحریم ها اثر كرده است پس نظام در برابر خواسته های دشمن-بخوانید 1+5 -كوتاه بیاید"

كسانی كه دراتاق جنگ دشمن نشسته اند و ابلهانه برخی پروژه ها را عملیاتی می‌كنند برای ساخت و بافت پیام یاد شده ، باید بدانند مردم و انقلاب طی سه دهه گذشته مراحلی را گذرانده اند كه اصلا قابل مقایسه با وضعیت كنونی نیست .

كشور شرایط هفتم تیر و هشتم شهریور سال 60  - اوج شرارت جبهه مشترك كفر و نفاق و الحاد - را پشت سر گذارده است . كشور از  شرایط نبرد 8 سال دفاع مظلومانه و مقدس كه گاهی ذخایر ارزی كشور به یك میلیارد دلار هم نمی‌رسید عبور كرده است . كشور شرایط نبرد نرم و شرارتهای كودتاهای نرم را به راحتی پاسخگو بوده و خم به ابروی مردم نیامده است .اكنون كه كشور با تولید نزدیك به هزار میلیارد دلار تولید نا خالص ملی هفدهمین اقتصاد دنیاست . اكنون كه در قدرت نظامی درمنطقه بلامنازع هستیم اكنون كه قله های رفیع علم و پژوهش در دسترس جوانان پاكباخته  و مومن ماست، اكنون كه در فناوریهای هسته ای به جایی رسیده ایم كه 5 كشور اتمی جهان هراز چندی زانو به زانوی دبیر شورای امنیت ملی می‌نشینند برای چانه زنی !

اكنون كه بیداری اسلامی درمنطقه و بیداری انسانی در جهان سیلی به گوش قدرتهای جهانی می نوازد ، باید توطئه گران داخلی و خارجی بدانند آب در هاون می كوبند .دولت بحمدالله ثابت كرده است اتهام بی لیاقتی و بی عرضگی به او نمی چسبد دولت نهم و دهم كارهای بزرگی را تاكنون انجام داده است كه ركورد محسوب می شود ، لذا باید در یك‌سال باقیمانده عمر دولت دهم مسئولان همچنان حضور خود را در " اتاق جنگ اقتصادی " حفظ كنند . اتفاقات دربازار نشان می دهد برخی از مسئولان دولتی در " اتاق" غیبت دارند .

بدنه دولت  دچار
بی انضباطی است نفوذ دشمن هم از جهل و غفلت برخی متصدیان بی بهره نیست . لذا ممكن است ما از همین جا  ضربه بخوریم .یك گزارش از بنگاههای اقتصادی كشور نشان می دهد كه كمتر از دو درصد بنگاهها مشكل دارند . دشمن با تمركز روی همین دو درصد فضایی ایجاد كرده است كه گویی همه بنگاههای اقتصادی مشكل دارند . همچنین دو درصد كارگران شریف كشور دراین بنگاهها با مشكلات بیكاری ، عدم پرداخت حقوق و ... مواجه هستند .حل این مشكلات و تنظیم بازار خارج از حوصله مدیریتی دولت نیست .

اما چرا برخی مسئولان ستاد و صف را رها كرده اندمعلوم نیست .دشمن به خیال اینكه در بازار موفق شده ،‌رفته بود دنبال یك سری شرارتهای تروریستی و خرابكارانه برای نا امن سازی اجتماعی كه به فضل خدا ناكام بود و سربازان گمنام امام زمان (عج) در ضربه به سرویسهای موساد در ایران یك ركورد عظیمی از هوشمندی و آمادگی نهادهای امنیتی را به ثبت رساندند و اكنون خائنان و خود فروخته ها در چنگال عدالت اسلامی قرار دارند و بزودی به مجازات خواهند رسید .

برخی مسئولان دچار روز مرگی هستند و فراموش می‌كنند نظام در شرایط كنونی درمرحله جهاد اقتصادی است و باید با روحیه جهادی كار كنند .

مقام معظم رهبری دردیدار با مسئولان عالی قضائی فرمودند : همكاری همه دستگاههای و قوای سه گانه لازم و فریضه قطعی است .اگر از این فریضه قطعی فاصله بگیریم و سرگرم مسائل حاشیه ای بشویم مسائل و مشكلات مردم ونظام بر زمین می‌ماند.لذا تا تهدید ها و تحریمها همچنان اعمال می‌شود و گسترش هم می یابد حضور وزرای  اقتصادی و رئیس جمهور به طور تمام وقت دراتاق جنگ اقتصادی الزامی است . كسی حق ندارد  به بهانه ای از این اتاق خارج شود.

سیاست روز:عربستان در آستانه زلزله سیاسی

«عربستان در آستانه زلزله سیاسی»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است كه در آن می‌خوانید؛هنگامی که ولیعهد بیمار عربستان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد و سرانجام هم مرگ وی از سوی مقامات عربستان سعودی اعلام شد، این مرگ، باعث آشکارتر شدن اعتراضات مردمی و در پی آن شادی و خوشحالی مردم عربستان شد. گرچه سیستم اطلاع‌رسانی این کشور آنقدر بسته و محدود است که نمی‌توان به راحتی از وضعیت و شرایط سیاسی ـ اجتماعی داخل این کشور، اخبار مناسبی را به دست آورد اما، هستند محدودمنابع خبری که بتوان به اخبار آنها استناد کرد.

مرگ نایف، بسیاری از ضعف‌های سیستم حکومتی آل سعود را آشکار کرد علاوه بر آن، نارضایتی‌های مردمی را نیز آشکار ساخت.عربستان در پس تحولات بزرگ منطقه، همواره سعی داشته است تا خود را آرام جلوه دهد، اما اتفاقاتی که در این کشور می‌افتد، آل سعود را هم به سوی درگیر شدن با اعتراضات داخلی پیش می‌برد.

اکنون نیز با شایع شدن مرگ «ملک عبدالله» پادشاه عربستان، یک بحران سیاسی دیگر برای این کشور در حال شکل‌گیری است. او مدت زیادی است که از بیماری رنج می‌برد و حتی به طور محدود در مراسمی شرکت می‌کند. مدت‌هاست که تصویر تازه‌ای هم از او در تلویزیون عربستان پخش نشده است.

علاوه بر اختلافات داخلی در سیستم حکومتی پادشاهی عربستان، اعتراضات مردمی نیز در این کشورآغاز شده است. اعلام مرگ «ملک عبدالله» به این اعتراضات و اختلافات دامن خواهد زد. عربستان در آستانه تحولات بزرگی قرار دارد. دیگر ایجاد محدودیت های اعمالی برای مردم این کشور و ایجاد رفاه نسبی، مانع از اعتراضات مردمی و اختلافات داخلی در حکومت آل سعود نمی‌شود. پادشاهان عربستان علاوه بر مشکلات پیری و فرسودگی، گرفتار سیستم دیکتاتوری هستند که اکنون، این نوع حکومت در کشورهای همسایه و اطراف عربستان، به چالش کشیده شده و هر کدام از آن کشورها، دستخوش تحولات گسترده همراه با تغییرات اساسی هستند.

فضای سیاسی ـ اجتماعی و فرهنگی عربستان مانند آتش زیر خاکستری است که با مرگ هر یک از افراد آل سعود، این خاکستر کنار می‌رود و آن آتش زبانه می‌کشد. زبانه کشیدن آتش در عربستان، باعث خواهد شد تا این پدرخوانده، نفوذ و تاثیر خود را بر کشورهای عربی ـ اسلامی نداشته باشد و با قطع دست دخالت‌های آل سعود در امور دیگر کشورهای انقلابی منطقه، تحولات با سرعت بیشتری پیش برود. با توجه به شرایط و تحولات منطقه به ویژه عربستان، این کشور در آستانه یک زلزله سیاسی ـ‌اجتماعی قرار دارد.

تهران امروز:فع حمله اقتصادی اولویت اول كشور

«دفع حمله اقتصادی اولویت اول كشور»عنوان یادداشت روز روزنامه تهران امروز به قلم سیدجواد سیدپور است كه در آن می‌خوانید؛وضعیتی كه در بازارهای مختلف از ارز و سكه گرفته تا مواد غذایی دیده می شود،محصول چه عواملی است و آیا راهی برای مهار این اوضاع وجود دارد؟

طی چند ماه گذشته كه قیمتها سیر صعودی غیر طبیعی پیموده و هنوز هم سر ایستادن ندارد،مباحث كارشناسی زیادی درباره دلایل بروز چنین وضعیتی رخ داده و بالاخره دولت هم پذیرفته كه علائم بازار طبیعی نیست و لاجرم باید اقدامی كرد.

از لحاظ كارشناسی همه چیز روشن است و تكرار دلایل تورم و گرانی سنگین به بحثی خسته كننده تبدیل شده و درعین حال انتظار عمومی هم بیشتر بر این است كه دولت در عمل و نه در گفتار چاره ای اندیشیده و مانع تلاطم در بازارها شود.

در مجموع می توان دیرباوری دولت در پذیرش واقعیت بازار،برخی سوء مدیریتهای عمدتا دولتی و نیز فشارهای ناجوانمردانه دشمنان را در شمار مهمترین دلایل بروز اوضاع غیر طبیعی در بازارها دانست.

بر همین اساس هم راهكارهای مهار چنین وضعیتی كاملا روشن است.از یكسو دولت و سایر مراكز رسمی مانند قوای مقننه و قضائیه وظایفی سنگین تر از گذشته دارند چرا كه تحریم یك شرایط ویژه است و رفع آثار تحریم هم تدابیر ویژه می طلبد.دولت می بایستی تمام تلاش و توان خود را بر مدیریت بازار و جلوگیری از رواج دلالی و تشكیل بازار سیاه متمركز كند و در سوی دیگر هم مجلس با پشتیبانی از دولت و در عین حال تصویب قوانین لازم،راه را برای مبارزه قاطع تر دستگاه قضایی با عوامل برهم زننده بازار هموار كند. اما در این میان دولت یك وظیفه دیگر هم بر عهده دارد چرا كه مبدا تمام تحولات قیمتی در تصمیمات دولتی است و این دولت است كه با نوع عملكرد خود، ترسیم می‌كند بازارها به چه روالی طی طریق كنند.
 
به‌عنوان مثال تعلل دولت در پذیرش واقعیت و اینكه اشتیاق بیش از حدی نشان می داد تا عوامل موهوم و ناشناخته مانند توطئه های داخلی ‌یا نقش جریانات سیاسی مخالف دولت را در پررنگ شدن گرانی ببیند باعث شد تا از ابتدای سال عملا برخی بازارها رها شده و تا زمانی‌كه مسئله حاد نشده بود دولت حاضر به پذیرش واقعیت نشد‌یا اینكه دولت بی محابا به تزریق نقدینگی به اقتصاد می پرداخت و در اجرای قانون هدفمندی به گونه ای عمل كرد كه نهایتا بخش تولید و كشاورزی زیر فشار سنگین قرار گرفتند و باعث شد تا قیمت برخی اقلام و مواد غذایی بیش از حد گران شده و بر مردم فشار وارد كند. واكاوی سایر اقدامات و تصمیمات اقتصادی دولت هم به همین گونه است و می توان نشانه یا نشانه هایی از ارتباط تصمیمات و اقدامات اقتصادی دولت را با اوضاع غیرطبیعی بازارها دید.

با این وجود در حال حاضر هجمه سنگینی كه از خارج در حال وارد شدن به كشور است و قلب اقتصاد ایران یعنی نفت را نشانه رفته است،می طلبد تا چنین گلایه ها و انتقاداتی به كناری گذاشته شود و تمام توان دولت و سایر مراكز و نهادهای رسمی در كنار همراهی مردم برای دفع حمله اقتصادی دشمن به كشور بسیج شوند. گو اینكه دولت هم با تشكیل تیم های ویژه رصد تحولات بازار و نیز آثار تحریمها دست‌كم و در حرف نسبت به گذشته تغییر روش داده و پذیرفته كه بحث فراتر از مسائلی مانند سنگ‌اندازی احتمالی برخی جریانات سیاسی است ضمن اینكه دولت به‌خوبی می داند چنین موضوعی صحت ندارد و سرنخ تغییرات‌ قیمتی در بازارها جای دیگر است. به هر حال رفع سوء مدیریتهای دولتی و آماده كردن سناریوهای مختلف برای مواجه شدن با حملات اقتصادی دشمن دو راهكار اصلی است كه می تواند از بار فشارهای فعلی بر اقتصاد كشور بكاهد و مانع از افزایش بیشتر قیمتها شود.

آفرینش:تعطیلات تابستان و فرصتی برای سامان دادن به خوابگاه‌های دانشجویی

«تعطیلات تابستان و فرصتی برای سامان دادن به خوابگاه‌های دانشجویی»عنوان سرمقاه روزنامه آفرینش به قلم زهرا كیان‌بخت است كه در آن می‌خوانید؛تعطیلات تابستان و فراغتی كه این ایام در اختیار انسان قرار می‌دهد، فرصت بسیار خوبی برای سرو سامان دادن به بسیاری از كارهای عقب‌افتاده و بازنگری در آن‌ها است. با فرارسیدن تابستان، بسیاری از دانشجویان ساكن در خوابگاه‌های دانشجویی به شهر خود می‌روند تا بعد از روزها دوری از خانواده، تعطیلات را در كنار خانواده خویش سپری كنند.

این مساله موجب می‌شود در این ایام، جمعیت خوابگاه‌های دانشجویی به نحو چشمگیری كاهش پیدا كند و درواقع در این فصل، عده قلیلی از دانشجویان، در خوابگاه به سر می‌برند. لذا این كاهش جمعیت، فرصت خوبی را ایجاد می‌كند تا مسئولان خوابگاه‌های دانشجویی، برنامه‌های خود درراستای تجهیز خوابگاه‌ها را به اجرا درآورند.

از آن جا كه محیط، یكی از تاثیرگذارترین پارامترها در زندگی افراد است و در علم روان‌شناسی نیز از اهمیت محیط و قرارگاه فیزیكی و نقش آن در بروز رفتارهای انسانی سخن به میان می‌آید و خوابگاه‌ نیز به عنوان محیطی كه دانشجویان، بخش مهمی از دوران طلایی زندگی خود را در آن می‌گذرانند، از این قاعده مستثنی نیست، كوشش در راستای ارتقای سطح امكانات محیط‌های خوابگاهی به طور قطع تاثیر مستقیمی را بر سلامت روان دانشجویان ایفا می‌كند.

درواقع، ساختمان‌های اغلب قدیمی و فرسوده و با حداقل امكانات خوابگاه‌ها، اتاق‌های كوچكی كه جمعیتی حداقل 4 نفره یا 6 نفره به بالا را در خود جای داده‌اند، و... می‌تواند به راحتی منجر به بروز افت‌های تحصیلی و اختلالات شخصیتی و عصبی در دانشجویان بشود كه با زندگی و تحصیل در شهری دور از موطن خود، بخش زیادی از حمایت‌های عاطفی خانواده خود را، اگرچه به طور موقت، از دست داده‌اند.

وجود فرهنگ‌ها و قومیت‌های مختلف، در خوابگاه‌ها، و دانشجویانی كه در زمینه‌های مختلف، دارای تفاوت‌های بسیار زیادی با هم هستند، زندگی در این محیط را دشوار و نیازمند یاد گرفتن هنر سازگاری و برقراری روابط بر پایه احترام و حسن نیت می‌كند، حال، با وجود این، كمبودها و نارسایی‌هایی كه در زمینه رفاهی خوابگاه‌ها وجود دارد، می‌تواند به این قبیل دشواری‌ها دامن بزند.

درحقیقت تبدیل خوابگاه‌ها به محیط‌هایی خوب و استاندارد كه دانشجویان، در آن، با كم‌ترین ناراحتی‌ها و مشكلات روحی و فكری مواجه شوند، نقش كاملا مستقیمی را بر روی سلامت روان قشر دانشجو داشته و بدون شك باعث ارتقای سلامت رفتاری و اخلاقی و رشد تحصیلی شده و به گونه مستقیم و غیرمستقیم، موجبات پیشرفت و ترقی جامعه علمی كشور را فراهم می‌كند. همان طور كه عكس این قضیه نیز صادق است و نامناسب بودن وضعیت خوابگاه‌ها كه درواقع، با هدف كاستن از دغدغه‌های فكری و بخشیدن آرامش روحی به دانشجویان مهاجر، و به عنوان محیطی برای پیشرفت تحصیلی، به وجود آمده‌اند، می‌تواند اثرات منفی محسوسی را بر جامعه علمی كشور، كه بخش‌های دیگر جامعه، متكی و وابسته به آن هستند، داشته باشد.

حمایت:چرا حبس زدایی؟

«چرا حبس زدایی؟»عنوان یادداشت روز روزنامه حمایت است كه در آن می‌خوانید؛رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با مسئولان و کارکنان دستگاه قضا ، همچون دیدارهای هر ساله ، رهنمودهای مهمی را بیان فرمودند. روی سخن این نوشتار درخصوص فرازهایی از بیانات معظم له است که به مقوله " حبس زدایی " پرداختند.

موضوعی که چند سالی است به یکی از سیاست‌های اصلی دستگاه قضایی تبدیل شده است.ایشان در این زمینه فرمودند : " در آن مواردى كه جرمى به معناى واقعى كلمه اتفاق نیفتاده است، نباید ما متوسل به زندان شویم.در مجموعه‌ى قوه‌ى قضاییه كارى كنید كه مجازات زندان به حداقل برسد؛ این احتیاج دارد به تدبیر.

البته تدابیرى اتخاذ شده؛ بعضى درست، بعضى نادرست ـ كه نمی خواهیم وارد جزییات و مسایلش بشویم ـ لیكن به طورکلی زندان یك پدیده‌ى نامطلوب است؛ مشكلات زندان، تبعات زندان، تبعاتى كه براى خود زندانى پیش مى‌آید، تبعاتى كه براى خانواده‌های زندانی پیش مى‌آید، تبعاتى كه براى محیط كار پیش مى‌آید. بنابراین سیاست قوه‌ى قضاییه را این قرار بدهید و دنبال كنید؛ فكر كنید، راه پیدا كنید، علاج‌جویانه؛ یكى باید این باشد كه مسئله‌ى زندان حل شود؛ هم از جهت اینكه جنبه‌ى مجازاتىِ زندان تبدیل نشود به یك شى‌ء دیگر؛ دوم اینكه هرچه ممكن است، مجازات زندان كاهش پیدا كند و تبدیل بشود به مجازات هاى دیگر، تا تبعات زندان دامن گیر جامعه نشود "اول- توجه و تاکید معظم له بر مقوله حبس زدایی، نخست می‌تواند بیانگر این باشد که قوه قضاییه به درستی در این مسیر گام بر می‌دارد و ایشان بر این سیاست صحیح و معقول ، صحه مجدد گذاشتند و در ثانی می‌توان نشان از آن باشد که برای رسیدن به هدف غایی در این سیاست ، باید تلاش و مجاهدت بیشتری صورت گیرد. از هر منظر که به این فرمایشات ارزشمند بنگریم، ضرورت اجرای کامل و البته سریع سیاست حبس زدایی را درمی یابیم.

دوم - مجازات زندان اگر چه در همه دنیا مرسوم و در نگاه اول ساده‌ترین راه برای مجازات متخلفان است، اما تبعات منفی آن اگر نگوییم بیشتر از اثرات مثبت آن است ،اما کمتر هم نیست. زندانی کردن مجرمان هر چند می‌تواند عاملی برای متنبه کردن خودشان و سایرین باشد، اما به دلایل مختلف که همه آن‌ها از حوصله این نوشتار خارج است ، هم برای فرد زندانی و هم خانواده او و نیز برای نظام مشکلات فراوانی را به همراه خواهد داشت.

بهتر است زندان، مکانی برای مجرمانی باشد که حضور آنها در جامعه خطرآفرین و مضر است .سوم- امروز شاهد آن هستیم که سازمان زندان‌ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور، یک تنه، بار ده‌ها هزار مجرم و متخلفی را بر دوش می‌کشد که بخش قابل توجهی از آن‌ها، با درایت قضات شریف می‌توانند در زندان نباشند و این سازمان ، وقت و توان خود را بیش از پیش معطوف زندانیانی کند که به هر تقدیر باید دوران حبس را طی کنند.

اگر با عنایت به تاکید اخیر مقام عظمای ولایت و سیاست اصولی قوه قضاییه، مجازات زندان، آخرین راهکار باشد، قطعاً کمتر شاهد اثرات منفی مجازات حبس بر خانواده زندانیان و جامعه خواهیم بود.چهارم –امروزه در شرایطی، برخی مجرمان و افراد زندانی هزینه هنگفتی را از لحاظ مالی بر بدنه نظام وبه ویژه دستگاه قضا تحمیل می‌کنند که به طور دقیق برعکس باید به خاطر جرم و تخلف خود ، هزینه مالی جرمشان را به دولت و ملت پرداخت کنند. سالانه میلیاردها تومان هزینه بیت‌المال و وقت نیروهای دستگاه قضا، صرف رسیدگی به جرم و بزه عده ای از بزهکاران در جامعه می شود .

نباید این تصور به وجود آید که در صورت ارتکاب بزه و جرم، زندان محلی برای بهره مندی از امکانات و خوراک و مکان خواب رایگان است. از این رو منطقی و عقلایی است که هر فرد زندانی خودش هزینه تخلف و بزه‌اش را بپردازد و نگذاریم کمترین هزینه ای بر دوش نظام ، خانواده زندانی که هیچ گونه نقشی درارتکاب جرم سرپرست خانوار ندارد و همچنین مردم تحمیل شود.پنجم- آن چه واضح است، امروزه اثرات خوب و سازنده سیاست حبس زدایی بر کسی پوشیده نیست .

البته وظیفه اجرای سیاست منطقی حبس زدایی فقط بر دوش دستگاه قضایی کشور نبوده و در این زمینه متولیان فرهنگی ، دانشگاه‌ها به ویژه دانشکده های حقوق و رسانه‌ها، نقش مهم موثری دارند. تا زمانی که رسانه های ما به ویژه رسانه ملی و سینما و کتب و... که پنجره های دید مردم به موضوعات مختلف آنها معطوف می باشد، این توقع را در آحاد مردم ایجاد کنند که افراد خاطی برای هر جرم کوچک و بزرگی باید به زندان بروند ، طبیعی است که هر گونه تلاش قوه قضاییه برای کاهش ورودی به زندان ممکن است در افواه عمومی ، به غلط حمل بر طفره رفتن از مجازات بزه کاران شود و حال آنکه به واقع این‌گونه نیست و این قوه، هزینه و بار سنگینی را در این زمینه تحمل کرده و می‌کند.

رسانه‌ها ومتولیان فرهنگی می توانند با فرهنگ سازی این باور را درمردم به وجود آورند که زندان باید آخرین راه تنبیه متخلفان و مجرمان باشد، نه تنها راه. مردم شریف کشورمان باید به خوبی با تمام زوایای مخرب و منفی زندانی کردن یک فرد آگاه شوند تا در پس اجرای سیاست منطقی حبس زدایی ، آن را حمل بر یک سیاست علمی و کارآمد کنند. در این صورت است که می‌توانیم امیدوار باشیم زندان‌هایمان هر روز خالی‌تر از قبل شوند.

از سوی دیگر، محافل علمی وحقوقی نیز می توانند با طرح مباحث علمی، حبس زدایی دستگاه قضایی را در تحقق این هدف یاری رسانند.ششم- بر اساس آموزه های عقلی وشرعی، زندانی کردن افراد فقطً برای عدم تمکن مالی در پرداخت مهریه یا عدم موفقیت یک تاجر آبرومند به دلیل بروز مشکل و بحران اقتصادی در کسب‌ وکار ، راه حل اساسی حل مشکلات نیست. امروز به رغم همه تلاش‌های قوه قضاییه، همچنان شاهد حضور این‌گونه محکومان در پشت میله های زندان هستیم .

متاسفانه ضعف نظام های اجتماعی وفرهنگی وسیاست های غلط اقتصادی، زمینه ساز ورود این گونه افراد به زندان ها می شود. لازم است دست اندرکاران ومتولیان مسایل اقتصادی واجتماعی به گونه ای سیاستگذاری کنند تا شاهد انباشت محکومان مالی در زندانها نباشیم.هفتم- بخش عمده ای از جرایم، به دلیل وجود زمینه های وقوع جرم و فساد اتفاق می افتد. اهتمام نمایندگان به اولویت بخشیدن به لایحه پیشگیری از وقوع جرم که رییس محترم دستگاه قضا نیز چندی پیش خواستار تسریع در تصویب آن شد، نویدگر این موضوع خواهد بود که بخش عمده ای از پرونده های قضایی وآمار جمعیت کیفری با اتخاذ تدابیر قانونی پیش بینی شده دراین لایحه کاهش یابد.

ملت ما:غرب به‌دنبال حل و فصل مناقشه سوریه نیست

«غرب به‌دنبال حل و فصل مناقشه سوریه نیست»عنوان سرمقاله روزنامه ملت ما به قلم مسعود ادریسی است كه در آن می‌خوانید؛نشست ژنو با ارایه طرح انتقالی وحدت ملی كه از سوی كوفی عنان مطرح شده است امروز در ژنو برگزار می‌شود. با این حال شواهد و قرائن حاكی از آن است كه این نشست نیز مانند نشست‌های دیگری كه درباره سوریه برگزار شد بی‌نتیجه خاتمه می‌یابد. لازمه حل بحران سوریه این است كه همه كشورها و طرف‌هایی كه در بحران سوریه ذی‌نقش هستند دور هم جمع شده و به دنبال راهكاری برای پایان دادن به بحران سوریه باشند.

از همین‌رو كوفی عنان و روسیه به درستی تاكید داشتند كه حضور ایران به عنوان یك بازیگر در صحنه سوریه در اجلاس ژنو ضروری است، اما به‌خاطر اختلافات ما با غرب و امریكا طبیعی است كه آنها با حضور ایران در این نشست مخالفت كنند. پیش از این اجلاس دیگری از جمله اجلاس دوستان سوریه برگزار شد و با وجود آن‌كه در آن اجلاس همه طرف‌ها هوادار مخالفان سوری بودند اما نشست بی‌نتیجه ماند. به نظر می‌رسد این اجلاس نیز بی‌نتیجه باشد.

البته غرب و به‌ویژه امریكا از ناكارآمد بودن این نشست آگاهی دارند. غرب می‌داند كه به دلیل حضور روسیه و چین این نشست به نتیجه دلخواه آنها ختم نمی‌شود، اما برای آن‌كه بتوانند در آینده اهداف خود را درباره سوریه پیاده كنند نیاز دارند كه این اجلاس‌ها برگزار شود و پس از بی‌نتیجه ماندن، طرح دیگری را مطرح كنند. غرب و به‌ویژه امریكا در حال حاضر تمایل ندارند كه مسائل سوریه حل شود و حتی خواهان بركناری اسد نیز نیستند چرا كه از جایگزین بشار اسد مطمئن نیستند

و چه بسا با كنار رفتن اسد زمینه برای رشد سلفی‌های تندرو فراهم شود. بهترین حالت برای غرب در سوریه تداوم بحران و درگیری و حتی وقوع جنگ داخلی در سوریه است. آنها برآنند تا با این وضع سوریه را به كشوری ضعیف در منطقه تبدیل كنندو از نقش و نفوذ این كشور در منطقه در رابطه با مقاومت و اسرائیل بكاهند. در نتیجه سوریه با یك دولت ضعیف برای امریكایی‌ها بهترین حالت است.

لذا غرب اگرچه در ظاهر با طرح انتقالی وحدت ملی موافقت كرده است اما در عمل مخالف این طرح است. اما یكی دیگر از مخالفان این طرح روسیه است. روسیه موضع گاها متناقضی را درباره این طرح مطرح كرده است. اخیرا لاوروف، وزیر خارجه روسیه اعلام كرده است كه با طرح انتقالی موافق است اما با طرح انتقالی دولت ملی كه توسط كوفی عنان مطرح شده است مخالف است.

شرق:توسعه صنعتی در گرو پرهیز دولت از دخالت

«توسعه صنعتی در گرو پرهیز دولت از دخالت»عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم یحیی آل‌اسحاق است كه در آن می‌خوانید؛ایران به لحاظ آزادی اقتصادی در معیارهای مرتبط در شرایط نامساعدی قرار داشته و در مقایسه با كشورهای دیگر و حتی منطقه جایگاه مناسبی ندارد.

این امر نشان‌دهنده این است كه میزان ارزش افزوده بنگاه‌های اقتصادی ایران كه موتور توسعه محسوب می‌شوند با محدودیت‌های پیچیده و سختی همراه است. مولفه‌هایی كه برای ارزیابی شاخص‌های آزادی اقتصادی به كار می‌رود همچون آزادی كسب و كار، آزادی تجاری، آزادی مالیاتی، رهایی از دخالت دولت و حذف بوروكراسی، آزادی پولی، آزادی سرمایه‌گذاری، آزادی مالی، حقوق مالكیت و رهایی از فساد با تحقق چشم‌انداز 20ساله كشور ارتباط مستقیم و تنگاتنگی دارد و چنانچه این مولفه‌ها در شرایط نامساعد باشند حركت به سمت توسعه بسیار مشكل خواهد بود. با نگاهی به مشكلات و موانع ایجاد ارزش افزوده و توسعه صنعتی می‌توان آثار فضای نامناسب كسب و كار را مشاهده كرد.

مواردی همچون تاثیر تحولات سیاسی و اقتصادی، تورم و نرخ ثابت ارز، حمایت‌های غیرهدفمند از صنایعی كه فاقد مزیت نسبی بوده‌اند، مقررات تعرفه‌ای ناكارآمد، دخالت دولت در قیمت‌گذاری كالاها و خدمات و عدم توجه به رابطه عرضه و تقاضا در بازار، فقدان رقابت‌پذیری صنایع كشور، وجود بازار قاچاق و مدیریت ناكارآمد آن، پرداختن به سیاست‌های خودكفایی بدون توجه به مزیت نسبی و توجه به سایر بخش‌های اقتصادی در مقایسه با سایر بخش‌ها از مشكلات و موانع بخش صنعت و معدن است كه می‌توان به آنها اشاره كرد.

سوال اساسی در اقتصاد ایران این است كه با توجه به این موانع و مشكلات در بخش صنعت و معدن چگونه می‌توان فاصله بین وضعیت امروز و آنچه را كه در چشم‌انداز ترسیم شده است، پر كرد؟ شاید بتوان به این سوال این‌گونه پاسخ داد كه در بخش صنعت و معدن، توجه به ارتقای ارزش افزوده در بنگاه‌های اقتصادی به عنوان یكی از راهكارهای دستیابی به توسعه صنعتی است.

اما در شرایط فعلی چگونه می‌توان ارزش افزوده را افزایش داد؟ ارتقای ارزش افزوده در بنگاه‌های صنعتی مستلزم آن است كه دولت، بخش خصوصی و نهادهای مردمی و تشكل‌های صنفی و صنعتی با یك برنامه مشخص و كارآمد در كنار همدیگر قرار گرفته و در برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی اهداف توسعه صنعتی كشور بدون برتری‌جویی بر یكدیگر مشاركت داشته باشند.

این نگاه به توسعه صنعتی و ارتقای ارزش افزوده در صنعت و معدن، یك رویكرد منطقی است و تجارب جهانی هم بر موثر بودن این رویكرد صحه گذاشته و بدیهی است كه بدون رشد عقلانیت نمی‌توان در انتظار صنعتی‌شدن و توسعه اقتصادی نشست.

در دستیابی به این مهم بخش خصوصی نیز به عنوان یكی دیگر از اركان توسعه نقش مهمی را در امر توسعه صنعتی و اقتصادی كشور بر عهده دارد. توسعه كسب‌وكار و ایجاد اشتغال، توسعه فناوری و افزایش ارزش افزوده، توسعه بازارها و افزایش درآمد ملی، توسعه روابط اقتصادی، انباشت و بهره‌وری سرمایه، بهره‌برداری بهینه از منابع، توسعه منابع انسانی و... از نقش‌های اساسی بخش خصوصی است.

بنابراین اگر موارد یادشده به درستی اجرا شود و دولت از دخالت یا انجام این امور به طور مستقیم پرهیز كند، می‌توان امیدوار شد كه فرآیند توسعه در مسیر درست و منطقی قرار گیرد. به‌طور كلی بخش خصوصی و تشكل‌ها در ارتقای ارزش افزوده در راستای اعتلای بخش صنعت و معدن این است كه نگاه خود را به تولید ارزش در بنگاه‌ها تغییر بدهند.
بپذیرند كه در دوران اقتصاد صنعتی، شركت‌ها با دارایی‌های مشهود خود ارزش می‌آفریدند ولی در حال حاضر جابه‌جایی فرصت‌های ارزش‌آفرینی از مدیریت دارایی‌های مشهود به مدیریت دارایی‌های نامشهود و دانش‌محور تغییر كرده است.

بر همین اساس باید در دارایی‌های نامشهود از قبیل سرمایه‌های انسانی، سرمایه‌های اطلاعاتی و سازمانی در حوزه‌هایی چون روابط با مشتریان و ذی‌نفعان، خدمات بدیع، كیفیت بالا، فرآیندهای عملیاتی پاسخگو، فناوری اطلاعات، بانك‌های اطلاعاتی و توانمندی‌های محوری تمركز بیشتری داشته و در بخش‌ها، سرمایه‌گذاری اساسی را انجام دهند.

مردم سالاری:همگرایی مهمترین ضرورت اصلاح‌طلبان

«همگرایی مهمترین ضرورت اصلاح‌طلبان»عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم میرزا بابا مطهری‌نژاد است كه در آن می‌خوانید؛ اصلاح‌طلبی یک اسم نیست، بلکه مسلکی است درون نظام جمهوری اسلامی ایران که بر اصولی استوار است که آن اصول در میثاق ملی ملت ایران یعنی قانون اساسی مورد تایید و تاکید قرار گرفته است. اصلاح‌طلبی براساس یک عقلانیت اجتماعی به ایجاد بستر مناسب برای بهره‌گیری از اندیشه و فکر نخبگان جامعه معتقد و نه تنها به تشکیل و توسعه نهادهای مدنی اعتقاد دارد، بلکه بر سپردن امور به نهادهای مدنی و دادن اختیار و مسوولیت خواستن از آنها اصرار دارد.

اگر به اجرای بی‌کم و کاست قانون اساسی تاکید می کند از این باب است که اقتدار نظام و حمایت مردمی را از این راه میسر می‌داند و این مهم را نه تنها در نظر بلکه در عمل نیز به نمایش گذاشته است. نگاهی به شاخص‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در دوران اصلاحات این ادعا را ثابت می‌کند.

اصلاح‌طلبان نه به دلیل اختلاف در اصول و اختلاف در نسبت‌شان با نظام، بلکه به دلیل روش‌ها و رویه‌ها و اولویت‌ها یک طیف هستند که همگی بر تعلقشان به نظام و اسلام پای می‌فشرند و از افراد و گروه‌های خارج نظام و اسلام تبری جسته و تبری می‌جویند، گرچه به لحاظ رعایت حقوق شهروندی منبعث از قانون اساسی حرمت انسانی همگان را محترم می‌شمرند، اما مرزبندی مشخص خود را داشته و دارند.

مجموعه احزاب، گروه‌ها و افراد اصلاح‌طلب در برابر قانون‌شکنی، نادیده گرفته شدن بخش‌هایی از قانون اساسی و رعایت نشدن حقوق مصرحه در قانون اساسی برای افراد و گروه‌ها به روش‌های متفاوت اما قانونی ابراز نظر، بیان دیدگاه و نقد و اعتراض می‌کنند حتی اگر ناقض قانون از مجموعه‌های منتخب به خودشان باشد.

چنین مجموعه‌ای در رویدادهای سرنوشت ساز کشور مثل انتخابات مجلس شورای اسلامی، انتخابات ریاست‌جمهوری یا شوراهای اسلامی باید با روش‌های معقول و مشارکت جویانه به همگرایی برسند. واگرایی نقض غرض است.

البته این مهم در مورد همه تشکل‌های همسو مصداق دارد، تنها اصلاح‌طلبان را در بر نمی‌گیرد، اما در این نوشته روی سخنم با اصلاح‌طلبان است. همگرایی یعنی همسویی در اندیشه‌ها، تصمیمات و اقداماتی که زمینه و بستر تعارض‌های فردی، گروهی و اجتماعی را از بین می‌برد و در بین افراد و گروه‌های اجتماعی تعادل و سلامت روحی به وجود می‌آورد.اساسا همگرایی به معنای گرایش مشترک پیدا کردن است و گرایش مشترک را تفاهم می‌نامیم بنابراین محصول همگرایی تفاهم است.

گرایش یعنی جهت‌گیری مثبت یا منفی نسبت به پدیده‌ای که معنای اجتماعی دارد یعنی در ظرف جامعه محقق می‌شود. اینکه در انتخابات ریاست جمهوری فعال باشیم یا منفعل، اینکه از نامزدی این فرد حمایت کنیم یا آن فرد، از مصادیق گرایش هستند و همگرایی یعنی در این پدیده اجتماعی جهت‌گیری مشترک داشته باشیم.

بدیهی است گرایش با اعتقاد و باور متفاوت است، هر گروهی می‌تواند اعتقاد دیگری داشته باشد و باوری متمایز، اما در یک پدیده اجتماعی جهت گیری‌‌‌ای همانند سایرین را اتخاذ می کند. 35 حزب و گروه اصلاح‌طلب شناسنامه دار اگر جمعی در انتخابات فعال باشند و جمعی منفعل، این مساله به اقتدار اصلاح‌طلبی ضربه می‌‌زند و هم در جهت خواست رقیب است و هم در جهت خواست دشمن.

اگر این احزاب نامزدهای متفاوتی را معرفی کنند باز هم حاصلی جز تضعیف ندارد. تنها راه اقتدار و بالندگی، «همگرایی» است. اما راه و روش «همگرایی» چیست؟ کار آمدترین روش، مشارکت است.

مشارکت گسترده در سراسر کشور. هر فرد یا هر گروه اصلاح‌طلب که روشی برای مشارکت می‌شناسد، آن را پالایش و مبتنی بر واقعیت‌ها کرده و ذهنیت‌های فردی و گروهی را از آن بزداید و ارائه دهد و یک عقلانیت عملی مبتنی بر مشارکت گسترده و سراسری ارائه دهد و پس از اجماع نسبی همین روش برای همگرایی انتخاب و اجرایی شود. «همگرایی» مهمترین ضرورت اصلاح‌طلبان در احیای تفکر اصلاح طلبی است که راه را به ذهنیت گرایی‌های فلج و تمامیت خواهی‌های شکننده می‌بندد.

اگر ما در مقام نظر معتقد به ضرورت همگرایی در بین گروه‌های اصلاح‌طلب سراسر کشور نباشیم و مبانی کلامی و فلسفی و ذهنی، ما را از حرکت به همگرایی باز دارد، در مقام عمل و برنامه‌ریزی به تعارض و از دست دادن سلامت روانی پیش خواهیم رفت. افراطی‌گری، تعصب و اصرار یک گروه یا فرد بر موضعی خاص، نمی‌تواند نیازهای مردم و نیازهای امروز جامعه را تغییر دهد.

آرمان:نکاتی پیرامون جایگزینی مجازات حبس

«نکاتی پیرامون جایگزینی مجازات حبس»عنوان یادداشت روزنامه آرمان به قلم بهمن‌ کشاورز است كه در آن می‌خوانید؛درباره جایگزینی مجازات حبس موارد ذیل گفتنی است: 1.توجه به مجازات‌های جایگزین حبس که در قانون مجازات اسلامی جدید تا حد زیادی پیش‌بینی شده است.(البته این قانون هنوز در مرحله ابلاغ است و علی‌رغم تصویب، تأیید شورای نگهبان تا این زمان ابلاغ نشده است). بدیهی است، با توجه به فرمایشات رهبری دامنه مجازات‌های جایگزین می‌تواند توسعه یابد.

 2.مواردی در قوانین وجود دارد که به نظر می‌رسد اصولاً نمی‌بایست، وصف کیفری داشته باشد و می‌تواند با جرائم و پرداخت‌هایی که هرچند ممکن است، الزامی باشد اما جنبه مجازات ندارد، تمشیت داده شود. ضمناً فرمایش ایشان را می‌توان پیامی تلقی کرد درخصوص اینکه باید در زمان تعیین مجازات حبس تناسب جرم با مجازات، شخصیت متهم، میزان تنبه‌پذیری او، آثار جنبی اعمال مجازات و خلاصه کلیه امور محیطی و محاطی موضوع در نظر گرفته شود. واقعیت این است که در سیاست کیفری و سیستم قانون‌گذاری ما از دیرباز استفاده از مجازات با دادن جنبه کیفری به مسائل که ذاتاً فاقد وجه کیفری است- به منظور حل مسائل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی- مرسوم و متداول بوده است، حرکتی برای دوری جستن از این وضع از گذشته ایجاد شده بود که امید است ادامه یابد و تسریع شود.

ثالثاً بدیهی است، فرمایش مقام معظم رهبری انواع زندانیان را- بدون توجه به اینکه از چه بابت زندانی شده‌اند- دربرمی‌گیرد و به‌طور طبیعی شمول به جرائم فاقد جنبه‌های خشن و مخرب و جرم‌هایی که عمدتاً جنبه اعتباری و عقیدتی دارند بیشتر خواهد بود.

4.از آنجا که به هر حال از تعیین مجازات حبس در پاره‌ای موارد -یا بسیاری از موارد- گزیر و گریزی نیست فرمایش ایشان را می‌توان اینگونه تعبیر کرد که تحمل کیفر زندان صرفاً نباید به مفهوم نگهداری فرد محکوم در محیطی بسته و به منظور جداسازی او از اجتماع باشد بلکه باید ترتیبی داده شود تا افرادی که امکان اصلاح ایشان وجود دارد و طبع آنها چنین تغییر و اصلاحی را اقتضا می‌کند، در مدت تحمل کیفر مورد درمان‌ها و آموزش‌های گوناگون قرار گیرند و سعی شود آنچه ایشان را در مسیر ارتکاب جرم قرار داده منتفی شود و تا آنجا که ممکن است عوامل بیرونی وادارنده ایشان به ارتکاب جرم نیز تعدیل یا حذف شود. به عبارت دیگر همچنان که در علم جدید اداره زندان‌ها و سیاست کیفری مطرح است زندان جز درمورد مجرمین خطرناک و غیر قابل اصلاح، حالت آموزشگاه را پیدا کند.

 5.توجه به وضعیت معیشتی و مشکلات روانی و اجتماعی خانواده زندانیان نیز استنباط می‌شود و به نظر می‌رسد سازمان‌های مأمور به حمایت از خانواده زندانیان باید توسعه یابند و بیش از پیش تجهیز شوند.

 6.نتیجه اینکه مساله جایگزینی، میزان بازدارندگی زندان، بحث بازآموزی زندانیان و بالاخره آثار زندان نسبت به افرادی غیر از فرد محکوم که وابسته به او هستند با رعایت جنبه‌های فنی و تکنیکی بازنگری شود.

دنیای اقتصاد: تحریم نفتی بر آتش بحران پرونده هسته‌ای!

«تحریم نفتی بر آتش بحران پرونده هسته‌ای!»عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمدعلی وکیلی است كه در آن می‌خوانید؛روز پنج‌شنبه تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی به اجرا گذاشته شد. فردا نیز نوبت اجرایی کردن تحریم خرید نفت ایران توسط اروپایی‌ها می‌باشد. البته تحریم بانک مرکزی خود دربرگیرنده تحریم نفت نیز به حساب می‌آید و حتی دامنه تحریم نفت را به کل جهان سرایت می‌دهد. این در حالی است که مطابق توافقات برآمده از مذاکرات مسکو، بنا بود مذاکرات به منظور رسیدن به راه حل مرضی‌الطرفین در سطح کارشناسان ادامه پیدا کند.

 اکنون که تحریم بانک مرکزی و نفت به عنوان آخرین سطح تحریم‌های یکجانبه به اجرا درآمده، سوال مهم اینست که روی میز غربی‌ها و آمریکا دیگر چه گزینه‌ای باقی مانده‌است؟ آیا می‌توان همچنان از گزینه دیپلماسی سخن گفت؟ با نگاهی به روند طی شده در پرونده هسته‌ای ایران، معلوم می‌شود که هیچ‌گاه”دیپلماسی" برای حل مسئله روی میز غربی‌ها مطرح نبوده بلکه تنها دستاویزی برای گرفتن وقت جهت به اجرا گذاشتن ابزارهای پلکانی فشار بوده‌است. دیپلماسی باید عاری از روح جنگاوری باشد؛ دیپلماسی باید از نقطه‌نظر سایر دولتها به صحنه سیاسی بنگرد؛ یعنی حدود امنیت ملی طرف مقابل را به رسمیت بشناسد اما اقدامات دولت آمریکا در این مدت هیچ‌کدام از این دو شاخص‌ را در بر نداشت.

برای طرف غربی، زمان لازم بود تا زمینه تحقق و تأثیرگذاری فشارهای خود را فراهم آورد؛ این مهم در مقطع مذاکرات استانبول یک، از طریق همین قلم تذکر داده شد که برنده طولانی شدن مذاکرات پرونده هسته‌ای، نه ایران که غربی‌ها هستند ولی در فضای شانتاژ رسانه‌ای عکس آن القا می‌شد. طرف غربی به سه دلیل نیازمند زمان بود تا پازل فشار خود علیه ایران را تکمیل نماید و ظاهراً اکنون پازل‌هایش کامل شده‌است. آن سه دلیل عبارتند از:

1-تحریم نفت و بانک مرکزی جمهوری اسلامی پیش از این می‌توانست همچون نفتی بر آتش بحران اقتصادی دنیا باشد و به دلیل بیم از انفجار قیمت نفت، کشورها حاضر به پذیرش چنین ریسکی نبودند بنابراین زمان لازم بود تا آمریکا بتواند از طریق لوله‌های نفت عربستان، بازار را اشباع نماید و پس از اطمینان نسبت به تأثیر حداقلی این سطح از تحریم‌ها، آنهارا به اجرا بگذارد. چنانچه شاهد بودیم ظرف یک‌ ماه گذشته، چگونه سفره پهن عربستان سعودی به عنوان پشتوانه تحریم‌ها علیه ایران توانست قیمت نفت را از یکصد و بیست دلار به زیر هشتاد دلار برساند؛ به عبارتی عربستان حاضر شده‌است هزینه تحریم ملت ایران را از جیب خود بپردازد.

2-انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به منزله ترمزی برای رفتار رادیکال دولتمردان آن کشور عمل می‌کند. آنان برای مصونیت‌بخشی به نتیجه انتخابات، مجبور بودند که با احتیاط و البته در قالب مذاکره، اهداف خود را پیش ببرند چرا که تجربه تأثیرگذاری مسائل ایران بر ناکامی جیمی کارتر دموکرات در مقابل ریگان جمهوریخواه، پیش روی رئیس‌جمهور دموکرات فعلی است و در نگاه کارشناسان سیاسی، هرگونه بی‌احتیاطی می‌تواند اوباما را به سرنوشت جیمی کارتر گرفتار آورد.

3- مدتهاست که مسئله سوریه در اولویت سیاست خارجی غربی‌ها قرار گرفته‌ و تمام تمرکز غرب و تعدادی از کشورهای منطقه از جمله عربستان، ترکیه و قطر بر حل مسئله سوریه و حذف بشار اسد متمرکز شده‌است. در نگاه غربی‌ها موضوع سوریه و پرونده هسته‌ای ایران با یک عینک دیده می‌شود و به‌زعم آنان، حل مسئله سوریه پیش‌شرط حل پرونده هسته‌ای ایران به شمار می‌رود.

به عبارتی، آنان خود قبول دارند که دعوا بر سر پرونده هسته‌ای ایران، فنی و تکنیکی نیست بلکه منازعه هژمونی است و اصل اختلاف بر سر حوزه قدرت است. مطابق این نگاه، سوریه یکی از برگهای قدرت ایران به حساب می‌آید چنانچه عراق و لبنان نیز از دیگر شاخص‌های نفوذ قدرت ایران برشمرده می‌شوند. از این روی، غربی‌ها و کشورهای همسوی آنان در منطقه تلاش دارند با حذف بشار اسد، هژمونی منطقه را تغییر دهند. در گمان نگارنده، این عزم با معلوم شدن نتیجه انتخابات مصر دوچندان شده‌است.

درنتیجه پیش‌بینی می‌شود که در صورت موفقیت غربی‌ها در حل دلخواه مسئله سوریه، فشار بر ایران دوچندان گردد، چنانچه نمونه‌ای از ابعاد این فشارها را در قالب جنگ‌های سایبری و اعلان حمایت رسمی دولت آمریکا از مواضع غیراصولی و غیرقانونی کشور امارات در مسئله جزایر سه‌گانه می‌توان مشاهده کرد. تصویر ارائه شده، چشم‌انداز پرونده هسته‌ای را در کشاکش منازعات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نشان می‌دهد ضمن اینکه بارها و بارها تجربه شده که سیاست خارجی دولت‌ها نه بر اساس آرمانشهر که با واقع‌گرایی- به معنی ماکیاولی آن- همراه است و اینکه روابط بین‌الملل همچنان از ویژگی آنارشیک برخوردار می‌باشد.

این واقع‌گرایی است که بر اساس آن، اخلاق، تعهد و توافقات منطقه‌ای فاقد هرگونه اثر و تضمین هستند و محور آن، منافع ملی هر کشور است. در خبرها آمده بود که مواضع نماینده روسیه در مذاکرات هسته‌ای شدیدتر و تندتر از مواضع آمریکا و فرانسه می‌باشد.

به نظر می‌رسد از سیاست بیش از این نباید انتظار داشت؛ اگر روسها صادقانه رفتار می‌کردند، می‌توانستند همچون آمریکا که شرط حضور خود در مذاکرات ژنو پیرامون مسئله سوریه را عدم حضور ایران قرار داد آنان هم شرط حضور خود را به حضور ایران منوط می‌کردند. ولی این انتظارات در سیاست‌های آرمان‌گراها جای دارد نه در سیاست واقع‌گراها. به هر حال روند کنونی هیچ نشانی از امیدواری برای حل و فصل مسالمت‌آمیز و صلح‌جویانه در پرونده هسته‌ای ندارد و طرف غربی بالاترین سطح ممکن در تحریم را به کار بسته‌است.

در چنین شرایطی نیز دو نوع نگاه در داخل کشور پیرامون ادامه یا قطع مذاکرات وجود دارد؛ گروهی معتقدند که ادامه مذاکرات، حرکت در میدان دلخواه غرب می‌باشد بنابراین می‌بایست مذاکرات را قطع کرد و اجازه نداد که سود مذاکرات بی‌حاصل به جیب غربی‌ها برود. در مقابل هم عده‌ای همچنان با این ادعا که دفع شر حداکثری به شر حداقلی اقتضا دارد که روزنه مذاکرات را نباید بست.

اما مردم ایران ضمن اینکه خواهان حفظ حق هسته‌ای خود می‌باشند، انتظار دارند که جمهوری اسلامی از ابزارهای در اختیار، جهت مهار کشورهای منطقه که اکنون به سر پل تقابل علیه منافع ملت تبدیل شده‌اند، بهره ببرد. در این شرایط حرکت‌های خطی، ثابت و بدون سطح‌بندی، چندان موجه و تأثیرگذار نمی‌باشد.

همچنین به نظر می‌رسد متناسب با حجم تأثیری که تحریم‌ها بر زندگی مردم دارد، تبیین اقناعی از طرف مسئولین مربوطه صورت نمی‌پذیرد. اگر کشور در حالت جنگی قرار گرفته‌است، لطفاً سیاست‌های تبلیغی را متناسب با این وضعیت کنید. اگر هم امیدی به راه حل وجود دارد پس متناسب آن، رفتار نمایید. در شرایط فعلی ثابت بودن روش‌های تبلیغی با تنوع اتفاقات چندان منطقی به نظر نمی‌رسد.

دنیای اقتصاد:سیاست پولی مطلوب در شرایط فعلی

«سیاست پولی مطلوب در شرایط فعلی»عنوان سرمقاله روزنامه دنیای اقتصاد به قلم دکتر پویا جبل عاملی است كه در آن می‌خوانید؛به نظر می‌رسد، همان طور که برخی از مقامات کشورمان بیان کرده‌اند،

اقتصاد ایران وارد دوره‌ای می‌شود که بیش از گذشته در حالت آتارکی (Autarky) – اصطلاحی در علم اقتصاد که به وضعیتی گفته می‌شود که کشوری منفک از دیگران منابع و مصارف خود را تامین می‌کند- قرار می‌گیرد. بی‌تردید همه بخش‌های اقتصاد این سوال را از خود خواهند پرسید که در چنین شرایطی، سیاست مطلوب بخش ما چیست؟ یکی از این بخش‌ها، متولیان و سیاست‌گذاران پولی هستند؛ اما نکته آنجاست که این بخش بی‌تردید بیش از سایر بخش‌ها زیر فشار قرار خواهد گرفت؛ زیرا به نظر می‌رسد که با قرار گرفتن بیشتر در حالت آتارکی، تولید برای تداوم کار خود و دیگر بخش‌های دولتی برای عقب نماندن از تورم، بیش از پیش از سیستم بانکی یاری می‌خواهند و در این بین همه چشم‌ها به سوی بانک مرکزی و مقامات پولی می‌رود.

اگر تا همین جا نیز بانک مرکزی زیر فشار بوده، به نظر می‌رسد که در آینده این فشار چندین برابر شود و مقامات پولی از هم‌اکنون باید خود را برای این دوره آماده کنند؛ اما مقامات پولی چه کاری می‌توانند انجام دهند:

1- اولین مورد آشکار کردن وضعیت برای تصمیم‌گیران است. مقامات پولی باید با استدلال نشان دهند که تنها کاری که آنان در بهترین حالت می‌توانند انجام دهند، کاهش ریسک‌هایی است که می‌تواند به‌واسطه شوک در بازار پول و ارز و سکه رخ دهد. در ضمن اگر ابزار کافی برای در دست گرفتن بیشتر نقدینگی به بانک مرکزی داده شود، این بانک می‌تواند با کنترل تورم، ریسک اقتصاد کلان را از این زاویه کاهش دهد و به رشد اقتصادی بلندمدت کمک کند؛ اما این به آن معنی نیست که بانک مرکزی با قرض دادن می‌تواند ایجاد رشد کند.

پیش بینی آن است که وقتی بخش‌های دیگر اقتصاد قادر نباشند وظایف خود را انجام دهند، تنها فکری که به ذهنشان می‌رسد، افزودن نقدینگی در دسترس خود است و این یعنی همه راه‌ها به بانک مرکزی ختم می‌شود. مقامات پولی خیلی راحت باید بگویند که اگر پول می‌خواهید هیچ مشکلی نیست، اما زمانی که فرآیند‌های تولید گره می‌خورد، ارتباط‌ها با شرکت‌ها و افرادی که می‌توانند سرمایه‌های مالی و فیزیکی و ماشین‌آلات را عرضه کنند، قطع می‌شود، قرض دادن و باز کردن منابع بانک مرکزی، تنها بار اضافه‌تری است بر معضلات قبلی.

2- بانک مرکزی اگر بخواهد در چنین شرایطی شوک‌های بازار ارز را تا حد ممکن بگیرد، باید بر اساس توانایی خود عمل کند و درسی که در این یک سال و اندی بسیاری از کارشناسان گرفته‌اند و این روزنامه از همان ابتدای التهاب بر آن تاکید داشت، آن است که نباید سقف قیمتی برای ارز تعیین کرد و نباید منابع موجود را صرف رسیدن قیمت به آن سقف کرد. تنها باید تلاش کرد تا بازار رشد‌های قیمتی چند درصدی روزانه را به خود نبیند. باید تا جای ممکن به جای قیمت به ثبات شرایط و کاهش التهاب فکر کرد. البته بحث بر سر قیمت دو نرخی همچنان باقی است که بارها در مورد راهکار‌های آن سخن رانده شده است.

3- به نظر می‌رسد که با تداوم روند موجود، ریسک‌های تورمی افزایش چشمگیری یابند و بانک مرکزی نه تنها باید مقاومت بیشتری برای عدم افزایش نقدینگی کند، بلکه به نظر می‌رسد کانال هزینه نیز بیش از گذشته بر شاخص بهای کالا‌ها و خدمات تولیدی و در نتیجه مصرفی تاثیر می‌گذارد و در این بین حتی برای حفظ سطح تورم قبلی بانک مرکزی باید از هم‌اکنون سیاست‌های انقباضی را طراحی کند. نگارنده خود واقف است که چنین عملکردی چه میزان انتقاد در پی دارد و شاید عملا در شرایط فعلی چنین کاری شدنی نباشد، اما این یک واقعیت انکارناپذیر است که اکنون برای کنترل تورم بیش از گذشته باید جلوی نقدینگی را گرفت و در عین حال به تصمیم‌گیران گفت که مشکل بیکاری و تولید را در جای دیگر به غیر از حیطه بانک مرکزی باید حل کنند.

به هر رو، بانک مرکزی به جز مشکلاتی که در حیطه بین‌الملل باید برای آنها کاری کند، در داخل نیز برای رسیدن به اهداف مطلوب اقتصاد ملی باید سیاست پولی را اتخاذ کند که محور آن متکی به مقاومت در برابر دیگر بخش‌های اقتصاد و اقناع تصمیم‌گیران برای چنین سیاستی است. ضمن آنکه مسوولیت مشاوره دادن مقامات پولی به تصمیم‌گیران برای ترسیم واقعی شرایط اقتصادی، کار دیگری است که باید همچنان به قوت خود انجام گیرد تا استراتژی‌هایی در جهت منافع اقتصاد ملی گرفته شود.

شنبه 10/4/1391 - 15:58
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته