مسکنم گرگان و کِلکِ سینه سوزم در غم است
در خیالم حُزن و اندوهی دل افکن در سر است
بخت و اقبالم ز گیسوی بلندش در شب است
« بابک »
بزرگ آفرید!
با غرور آفرید!
با افتخار آفرید!
اونقدر بزرگ که
اشرف مخلوقات شدی
حتی بالاتر از فرشته ها !
ولی تو
خودت رو کوچیک دیدی
اونقدر کوچیک که محتاج نگاه شدی
نگاه ناپاک
تو یک انسانی
خیلی بزرگ تر از اونی که خودتو برای دیگران نمایش بذاری
هیچ چیز ارزش اینو نداره که بخاطرش
موهاتو بریزی بیرون
و با لباس های تنگ
با قدم های پر عشوه
چشمای پر هوس رو به دنبال خودت بکشی
بزرگی خودت رو حفظ کن . .
با نام رضا به سینه ها گل بزنید با اشك به بارگاه او پل بزنید فرمود كه هر زمان گرفتار شدید بر دامن ما دست توسل بزنید