• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 518
تعداد نظرات : 242
زمان آخرین مطلب : 4266روز قبل
کامپیوتر و اینترنت

به دلایل بسیاری ویندوزهای نصب شده همواره پس از مدتی دچار مشکل شده یاسرعت آنها کاهش می یابد ولی راهکارهای بسیاری برای جلوگیری از آن می باشدکه به چند تای ان اشاره می کنیم.

 

 

 

 


 

۱٫ پاکسازی فضای احاطه شده توسط برنامه ها

بعضی وقتها ما برنامه هایی نصب می کنیم که هیچگاه از آنها استفاده نمیکنیم. بعضا نیز هنگام نصب یک نرم افزار، نرم افزارهای اضافی ای نیز نصب میشوند که معمولا مقداری فضا می گیریند. ولی اکثر وقت ها ما برای هر هدفی ازیک برنامه مستفل استفاده می کنیم که مجموع همه آنها فضای قابل توجهی رااحاطه می کنند. همچنین بسیاری از برنامه ها، به طور پیش فرض بر رویکامپیوترهای خریداری شده (به طور عمده لپ تاپ ها) بصورت نرم افزارهای دمویا آزمایشی نصبشده است که معمولا استفاده نمی شوند. برای حذف برنامه های اضافه می توانیدبه آدرس Control Panel >Programs and Features رجوع کنید.

۲٫ استفاده از Disk Defragmentor

هنگام نصب یک نرم افزار، فایلهای بسیاری به درون پوشه های مختلف ویندوزوارد می شوند و هنگام استفاده از آن نرم افزار ها، ویندوز مرتبا به جستجویاین فایل های می پردازد و آنها را مورد استفاده قرار می دهد. پس از مدتها،این جستجو و جمع آوری فایلهای مرتب به هر برنامه سرعت قابل توجهی می گیردو موجب کندی در باز شدن آن نرم افزار و یا خود ویندوز می شود. Disk Defrangementراهکاری بسیار عالی برای این مشکل می باشد. این نرم افزار ها همواره اینفایلهای مرتب را جمع آوری می کند و در کنار یکدیگر قرار می دهد. سپس هنگاماستفاده از برنامه ها، جستجوی ویندوز بسیار راحتتر و سریعتر انجام می شود.استفاده از این برنامه ها، یکبار در هر دو ماه توصیه می شود.

۳٫ برنامه های اجرا شده در Startup

برنامه های بسیاری هنگام “Log on”شدن به حساب کاربری شما باز می شوند و حافظه و سرعت بسیاری را اشغال میکنند. سوئیت ها، آنتی ویروسها، مسنجرها و دیگر نرم افزار ها از جمله اینبرنامه های بازشونده در هنگام باز شدن ویندوز شما می باشند. برای تنظیمبرنامه های دلخواه در Startup ویندوز خود به آدرس Start Menu > Run> msconfig > Startup رجوع کنید.

۴٫ کمبود حافظه سیستم شما

کمبود رم یا حافظه همواره یکی از دلایل ضعف یک سیستم می باشد. رم نقشبسیار حیاتی در سرعت و پردازش یک سیستم بر عهده دارد. با افزایش میزان رمسیستم خود می توانید سرعت قابل توجهی به ویندوز خود بدهید. کامپیوترهایجدید همگی دارای رم  ۲ گیگابایت و یا بیشتر می باشند.

۵٫ ریستارد کردن سیستم

ریستارت کامپیوتر خود باعث می شود که حافظه سیستم پاک شده و سیستم ازنو برنامه ریزی کند. گاها برخی برنامه های به طور نیمه باز می شوند یا هنگمی کنند. این باعث می شود که ویندوز به دنبال راه حل برای آن بگردد که اینمی تواند از سرعت سیستم شما بکاهد.

سه شنبه 24/9/1388 - 11:10
دانستنی های علمی
به نام خدا
 
برخی از نوشته های این متن پژوهشگران بسیار شبیه به سخنان
مولایمان علی علیه السلام است
 

نکاتی  برای داشتن یک زندگی متفاوت، شکوهمند و پرانرژی

************
1
. Take a 10-30 minute walk every day and while you walk, smile. It is the ultimate anti-depressant. 

1- روزانه 10 تا 30 دقیقه به قدم زدن بپردازید، و در این حین لبخند بزنید. این برترین داروی ضد افسردگی ست

********** 

2. Sit in silence for at least 10 minutes each day. 

2- حداقل 10 دقیقه در روز با خود خلوت کنید

********** 

3. Buy a TiVo (DVR), tape your late night shows and get more sleep. 

3- با استفاده از ویدئو برنامه های تلویزیونی آخر شب و مورد علاقه تان را ضبط کنید، و خواب بیشتری کنید

********** 

4. When you wake up in the morning complete the following statement, "My purpose is to__________ _ today." 

4- صبحها که از خواب بیدار می شوید این جمله را کامل و تکرار کنید: « امروز قصد دارم....» 

********** 

5. Live with the 3 E"s -- Energy, Enthusiasm, Empathy, and the 3 F"s-- 

Faith, Family, Friends. 

5- با سه Eزندگی کنید؛ Energy(انرژی)، Enthusiasm(شوق)، Empathy(فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سهFیعنی Faith(ایمان)، Family (خانواده) و Friends(دوستان). 

********** 

6. Watch more G movies play more games with friends and read more books than you did in 2006. 

6- امسال بیشتز از سال پیش به تماشای فیلمهای عمومی (مناسب برای تمام سنین)، بازی با دوستان و خواندن کتاب بپردازید

********** 

7. Make time to practice meditation and prayer. They provide us with daily fuel for our busy lives. 

7- زمانی را به مراقبه و نیایش اختصاص دهید. اینها سوخت روزانه برای انجام زندگی پر مشغله مان را فراهم میکنند

********** 

8. Spend more time with people over the age of 70 and under the age of six. 

8- با افراد بالای 70 و زیر 6 سال اوقات بیشتری صرف کنید

********** 

9. Dream more while you are awake. 

9- وقت بیداری بیشتر رویا ببینید

********** 

10. Eat more foods that grow on trees and plants and eat less foods that are manufactured in plants. 

10- از غذاهایی که از گیاهان و درختان بار می آیند بیشتر مصرف کنید، و ازآنها که در کارخانه ها تولید می شوند کمتر

********** 

11. Drink some green tea and plenty of water. Eat blueberries, seafood, broccoli, almonds & walnuts. 

11- مقداری چای سبز و مقادیر بسیار فراوان تری آب بنوشید. ایدا اریزا (نوعی زغال اخته آبی رنگ)، غذاهای دریائی، گل کلم، بادام و گردو و خشکبار مصرف کنید

********** 

12. Try to make at least three people smile each day.. 

12- تلاش کنید هر روز حداقل سه نفر را به لبخند وادارید

********** 

13. Clear your clutter from your house, your car, your desk, and let new energy into your life. 

13- از خانه گرفته تا داخل ماشین و روی میز کار همه را مرتب و تمیز کنید، بگذارید انرژی تازه ای وارد زندگیتان شود

********** 

14. Don"t waste your precious energy on gossip, energy vampires, issues of the past, negative thoughts or things you cannot control. Instead, invest your energy in the positive present moment. 

14- انرژی پرارزشتان را بر سر شایعه سازی، هیولاهای انرژی خوار، مسائل مربوط به گذشته، افکار منفی و یا آنچه بدان کنترل ندارید هدر ندهید. در عوض انرژیتان را صرف همین لحظه مثبت اکنون کنید

********** 

15. Realize that life is a school and you are here to learn, pass all your tests. Problems are simply part of the curriculum that appear and fade away like algebra class but the lessons you learn will last a lifetime. 

15- این را فهم کنید که زندگی یک مدرسه است و شما اینجائید تا بیاموزید، تا همه امتحانهایتان را بگذرانید. مشکلات تنها بخشی از این دوره آموزشی اند که درست مثل کلاس درس جبر می آیند و می روند، منتها درسهائی که از این کلاس فراگرفته می شود عمری با شما باقی خواهد ماند

********** 

16. Eat breakfast like a king, lunch like a prince and dinner like a college kid with a maxed out charge card. 

16- صبحانه تان را چون یک شاه، ناهارتان را چون یک شاهزاده و شام تان را چون بچه دانشگاهی ای بخورید که کارت اعتباریش ته کشیده باشد

********** 

17. Smile and laugh more. It will keep the energy vampires away. 

17- بیشتر لبخند بزنید و بیشتر بخندید. این هیولاهای انرژی خوار را ازتان دور نگه خواهد داشت

********** 

18. Life isn"t fair, but it"s still good.. 

18- زندگی چندان عادلانه به نظر نمی رسد، با این حال زیباست

********** 

19. Life is too short to waste time hating anyone. 

19- زندگی کوتاه تر از آنیست که وقتمان را صرف تنفر از دیگران کنیم

********** 

20. Don"t take yourself so seriously. No one else does. 

20

دوشنبه 23/9/1388 - 18:46
طنز و سرگرمی

Picture of a Baby with a Pacifier in Karate Uniform Sitting on a Mat

 

1- شش سال اوّل زندگی:

 

• گریه نکن

• شیطونی نکن

• دست تو دماغت نکن

• تو شلوارت پی‌پی نکن

• مامانت رو اذیّت نکن

• روی دیوار نقاشی نکن

• انگشتت رو تو پریز برق نکن

• دمپایی بابا رو پات نکن

• به خورشید نگاه نکن

• شبها تو جات جیش نکن

• تو کمد مامان فضولی نکن

• با اون پسر بی‌تربیته بازی نکن

• اسباب‌بازی‌ها رو تو دهنت نکن

• دماغت رو تو لوله جاروبرقی نکن

 

red haired boy playing with his toy car and truck

 

2- دوره دبستان:

• موقع رفتن به مدرسه دیر نکن

• پات رو تو جامیزی نکن

• ورقهای دفترت رو پاره نکن

• مدادت رو تو دهنت نکن

• به دخترهای مدرسه بغلی نگاه نکن

• تخته پاک‌کن رو خیس نکن

• حیاط مدرسه رو کثیف نکن

• دست تو کیف بغل دستیت نکن

• تخته‌سیاه رو خط‌خطی نکن

• گچ رو پرت نکن

• تو راهرو سرو صدا نکن

• تو کلاس پچ‌پچ نکن

• ATARI بازی نکن

 

0511-0708-2917-4840_Unhappy_School_Boy_clipart_image.jpg

 

3- دوره راهنمایی:

• ترقّه بازی نکن

 • SEGA بازی نکن

• موقع برگشتن از مدرسه دیر نکن

• تو کوچه فوتبال بازی نکن

• با مامانت کل‌کل نکن

• تو کلاس صحبت نکن

• بعد از ظهر سروصدا نکن

• با دختر شمسی خانوم منچ بازی نکن

• اتاقت رو شلوغ نکن

• روی میز بابات کتابهات رو ولو نکن

• با بچّه‌های بی‌ادب رفت و آمد نکن

• جرّ و بحث نکن

 

concerned college boy trying to walk while holding a stack of school books which are tumbling

 

4- دوره دبیرستان:

• با کامپیوتر بازی نکن

• تقلّب نکن

• با دوستات موتورسواری نکن

• عصرها دیر نکن

• با دختر شمسی خانوم صحبت نکن

• با بابات دعوا نکن

• تو کلاس معلّمتون رو مسخره نکن

• مردم‌آزاری نکن

• نصف شب سرو صدا نکن

• وقتت رو با مجله تلف نکن

• چشم‌چرونی نکن

 

excited young man graduating from school and tossing his cap into the air

 

5- دوره دانشگاه:

• رشته‌ای رو که دوست داری انتخاب نکن

• ?? ساعته چت نکن

• سر کلاس درس غیبت نکن

• خیابون‌ها رو متر نکن

• تو سیاست دخالت نکن

• شب برای شام دیر نکن

• با مأمور پلیس کل‌کل نکن

• چراغ قرمز رو عشقی رد نکن

• موبایلت رو Reject نکن

• حذف پزشکی نکن

• آستین کوتاه تنت نکن

• همه رو دودره نکن

 

 

excited, energetic, soldier holding a rifle, running

 

6- دوره سربازی:

• موهات رو بلند نکن

• روت رو زیاد نکن

• از اوامر سرپیچی نکن

• فرار نکن

• با اسلحه شوخی نکن

• غیبت نکن

• به آینده فکر نکن

• درگیری ایجاد نکن

• به فرمانده بی‌احترامی نکن

• غیر از خدمت به هیچ چیز دیگری فکر نکن

• با رئیس عقیدتی جرّ و بحث نکن

• اعتراض نکن

• از تلف شدن وقتت ناله نکن

• از آشپزخونه دزدی نکن

 

 

woman wearing a karate outfit forcing a man into marriage

 

7- دوره شوهر بودن:

• با زنت شوخی نکن

• زنت رو با دختر شمسی خانوم مقایسه نکن

• با دوستانت الواتی نکن

• تو Orkut خودت رو Single معرفی نکن

• به زنهای دیگه نگاه نکن

• موبایلت رو قایم نکن

• از عکسهای قبل از ازدواجت نگهداری نکن

• پولت رو خرج دوستات نکن

• رفتار دوران مجرّدی رو تکرار نکن

• غیر از زندگی مشترک به هیچ چیز فکر نکن

• ریسک نکن

• بدون اجازه زنت هیچ کاری نکن

 

 

Picture of a Crying Girl Standing in Front of her Befuddled Father

 

8- دوره پدر بودن:

• بچّه رو تنبیه نکن

• به بچّه بی‌توجّهی نکن

• بچّه‌ت رو با بچّه‌های دیگه مقایسه نکن

• به بچّه توهین نکن

• بچّه رو از بازی منع نکن

• بچّه‌ت رو به کتک زدن بچّه دختر شمسی خانوم تشویق نکن

• با بچّه کل‌کل نکن

• بچّه رو محدود نکن

• بچّه رو از جنس مخالف دور نکن

• به مادر بچّه بی‌توجّهی نکن

• بچّه رو به هیچ چیز مجبور نکن

• آزادی بچّه رو محدود نکن

• از خواستهای بچّه چشم‌پوشی نکن

 


 

9- دوره پیری:

• برای بچّه‌هات مزاحمت ایجاد نکن

• نوه‌هات رو لوس نکن

• با پیرزن‌های دیگه معاشرت نکن

• به خاطراتت فکر نکن

• پولت رو خرج نکن

• هوس جوونی نکن

• غیر از آخرتت به هیچ چیز فکر نکن

• با زنت بی‌وفایی نکن

• از رفتن به خانه سالمندان احساس نارضایتی نکن

• لباس شاد تنت نکن

• به بیوه شدن دختر شمسی خانوم توجّه نکن

• تو وصیتنامه، هیچکس رو فراموش نکن

• از گذشته ناله نکن

• به هر کی رسیدی، نصیحت نکن

• به آینده فکر نکن

يکشنبه 22/9/1388 - 17:16
دانستنی های علمی
جهانی شدن روند پرشتاب عصر ماست که حتا ما هم با همه‌ی کج و معوجی‌ کشورمان از آن نتوانیم گریخت. از کتاب‌های خوب امسال، یکی کتاب «جهان مسطح است» نوشته‌ی توماس ال. فریدمن است که در آن روند جهانی‌شدن را تاریخ‌نگارانه با تحلیل‌های خود درآمیخته و تاریخ فشرده‌ی قرن بیست و یکم را روایت کرده است. این کتاب را نشر هرمس با ترجمه‌ی احمد عزیزی منتشر کرده است.

همان‌طور که در یادداشت ناشر هم آمده، فریدمن در این کتاب از جهان مسطح رازگشایی می‌کند و امکان درک صحنه‌های حیرت‌آفرینی را که در جهان امروز هر لحظه در برابر خوانندگان رژه می‌روند، برای آنان فراهم می‌کند. او ضمن تشریح رویداد مسطح شدن جهان در اوایل قرن بیست و یکم مفهوم آن را برای کشورها، شرکت‌ها، جوامع  و افراد و نیز چگونگی سازگار شدن دولت‌ها و جوامع با این پدیده را توضیح می‌دهد. جهانی شدن به تعبیر او، بیش از آن‌که نتیجه‌ی عملکرد شرکت‌های بزرگ یا سازمان‌های عظیم جهانی باشد، رهاورد عملکرد افراد است؛ افرادی که در جایگاهی مستقل و آزاد به عنوان آفرینندگان و ابداع‌گران نوپدید از طریق کامپیوتر خود در عرصه‌ی جهانی به رقابت پرداخته‌اند.

توماس ال فریدمن، ۵۶ ساله، نویسنده و روزنامه‌نگار معروف امریکایی ست که تاکنون برای مقالات خود سه بار جایزه‌ی پولیتزر گرفته و یادداشت‌های هفتگی او در «نیویورک تایمز» در هفتصد نشریه در سراسر جهان ترجمه و منتشر می‌شود.

آن‌چه این کتاب را خواندنی‌تر کرده، فرم سفرنامه‌ای آن ـ البته به شکلی کاملاً متفاوت ـ به‌ویژه خرده ماجراها و روایت‌های جذابِ بسیاری ست که در لابه‌لای تحلیل‌ها و نظریه‌ها تنیده شده، چه در مقام جرقه‌ای برای طرح اندیشه‌ای و چه در مقام نشانه یا شاهدی بر نظرگاهی خاص.

فریدمن که معتقد است ۱۱/۹  (نهم نوامبر) تاریخ فروپاشی دیوار برلین نماد پندارورزی خلّاق و ۹/۱۱ (یازدهم سپتامبر) نماد پندارورزی ویرانگر در مقام دو چهره‌ی جدید از پندارورزی و اثرگذارترین تاریخ‌های این زمانه‌‌اند، کتاب ۶۰۰ صفحه‌ای‌اش را با این جملات تمام می‌کند:

"می‌توان  در جهان مسطح شکوفا شد، اما تحقق آن مستلزم پندارورزی و نوآوری ست. در عین حال که زندگی شما به شدت تحت تأثیر ۹/۱۱ [یازدهم سپتامبر] قرار گرفته، چیزی که به‌ آن نیاز دارید این است که همواره نسل ۱۱/۹ [نهم نوامبر] باقی بمانید. نسلی که خوش‌بینی راهبردشان است و به آرزوهایشان پیشاپیش خاطرات‌شان می‌تازد؛ نسلی که هر صبح که برمی‌خیزد نه تنها پندار بهبود اوضاع را در سر دارد، بل‌که در پی محقق ساختن است.
سه شنبه 17/9/1388 - 16:58
کامپیوتر و اینترنت

در حالی که شما می‌توانید در روزهای سرد زمستان لباس گرمی بپوشید و خود را از سرما مصون بدارید، چنین چیزی ممکن است چندان برای گوشی‌های تلفن همراه میسر نباشد.

معمولاً وسایل الکترونیکی و سرما میانه چندان خوبی با یکدیگر ندارند و عقیده عموم بر آن است که سرمای شدید می‌تواند اثری بسیار بدتر نسبت به گرمای زیاد داشته باشد.

اما سرما چه اثری می‌تواند بر روی تلفن همراه بگذارد؟ آیا سرمای زیاد می‌تواند منجر به از کار افتادن و یا بروز اختلالات جدی در آن شود؟ آیا رها کردن تلفن همراه در برف به مدت یک ساعت می‌تواند آن را از کار بیندازد؟

گروهی از افراد ماجراجو این موضوع را با انجام آزمایش امتحان کرده‌اند. آن‌ها تعدادی گوشی موبایل را در معرض سرمای شدید قرار داده‌اند تا ببینند واقعاً چه اتفاقی برای آن‌ها می‌افتد.

نتایج آزمایش‌ها به صورت کلی چنین بود:

 در دمای منفی 12 درجه سانتی‌گراد: صفحه نمایش گوشی‌ها تاریک شد.
 در دمای منفی 23 درجه سانتی‌گراد: برخی گوشی‌ها دچار مشکلات باتری شدند.
 در دمای منفی 29 درجه سانتی‌گراد: برخی گوشی‌ها خاموش شدند.
 در دمای منفی 34 درجه سانتی‌گراد: صفحه‌های نمایش و باتری دچار مشکلات بسیار جدی شدند.
 منفی 40 درجه سانتی‌گراد: تمام تلفن‌ها در این دما از کار افتادند، به جز یک گوشی موتورولا. گوشی مورد نظر تا دمای منفی 48 درجه سرما را تحمل کرد.

این در حالی است که هیچ‌گدام از گوشی‌ها دچار مشکلات دائمی نشدند و تمامی این مشکلات موقتی بودند، بدین معنی که پس از بازگشت تلفن‌های همراه به دمای عادی، مشکلات آن‌ها برطرف شد.

منبع:هندونه 

سه شنبه 17/9/1388 - 16:42
ایرانگردی

فکر می کنید دانستن زبان انگلیسی در موفقیت اشخاص نقشی دارد؟

 

 

 

تصویر جمشید دلشاد شهردار شهر بورلی هیلز آمریکا


امید کردستانی معاون ارشد google در حال سخنرانی در سمینار




تصویر فریار شیرزاد معاون مشاور رئیس جمهور و شورای ملی امنیت ایالات متحده




حسین اسلامبولچی رئیس شرکت مخابرات در آمریکا





تصویر علی دیزایی از فرماندهان ارشد پلیس لندن ( مشاور حقوقی انجمن افسران پلیس لندن )




تصویر امیر مجیدی مهر معاون ارشد کمپانی مایکروسافت ( سمت چپ )




تصویر انوشه انصاری اولین زن فضانورد ایرانی




تصویر پروفسور Caro Lucas پدر رباتیک ایران




تصویر ماریا خرند مدیر موفق کمپانی سونی اریکسون




تصویر مینو اخترزند مدیر راه آهن کشور سوئد




تصویر سیما تمدن معاون ارشد شرکت apple



تصویر پروفسور توفیق موسیوند مخترع نخستین قلب مصنوعی داخل بدن انسان

سه شنبه 17/9/1388 - 16:38
کامپیوتر و اینترنت

چیزی که آیفون را از گوشی‌های دیگر متمایز می‌کند، سخت‌افزار آن نیست، گرچه ظاهر آیفون و همچنین خصوصیات لمسی آن جذابیت خاصی دارد، اما چیزی که آیفون را در دنیای پررقابت گوشی‌ها، برجسته می کند، اپلیکیشن‌ها یا برنامه‌های آن است. چندی پیش تعداد برنامه‌های فروشگاه اپلیکیشن‌های آیفون، از مرز ۱۰۰ هزار گذشت.

برنامه‌های آیفون تنوع زیادی دارند و شما در مورد هر موضوعی، می‌توانید صدها و شاید هزاران برنامه پیدا کنید، مثلا تنها در حوزه پزشکی، ۷ هزار اپلیکیشن قابل تهیه است!

هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که از عهده معرفی همه برنامه‌های جذاب آیفون در یک وبلاگ یا سایت برمی‌آید. حتی وبلاگی با چند نویسنده تمام‌وقت، هم نمی‌تواند به درستی این کار را انجام دهد.

در این پست، تنها برای نمونه، به معرفی ۳ نمونه از اپلیکیشن‌های آیفون می‌پردازم که امروز شرحشان را خواندم:

مترجم گریه‌ها: هر پدر و مادری، مدتی طول می‌کشد که تا بفهمند که از روی شکل گریه نوزادشان می‌توانند پی به علت گریه او ببرند. تا آن زمان هم جور ترجمه را غالبا پزشکان باید بکشند و مثلا به والدین بگویند که لباس زمختی که تن نوزادشان کرده‌اند، علت گریه بوده و یا مثلا گریه کودک به خاطر کولیک نوزادی بوده و …

چنین مشکلی، انگیزه یک تحقیق شش ساله شد، تحقیقی که منجر به آماده شدن، اپلیکیشنی شد که گریه‌های نوزادان را ترجمه می‌کند. بر اساس این تحقیقات مشخص شد که شیرخوارها، ۵ نوع گریه دارند که شکل آن تحت تأثیر فرهنگ و زبان منطقه محل شکونت شیرخوار قرار نمی‌گیرد. البته به مانند تکلم بزرگسالان، هر نوزاد گریه‌ای با لهجه و تن خاص خود دارد!

حتی در متون پزشکی هم نوشته شده است که از روی فرکانس گریه شیرخوار می توان، پی به علت گریه او برد، ‌مثلا گریه‌هایی با فرکانس بالای ۵۱۰ هرتز، نشای از درد هستند و گریه‌های با فرکانس پایین‌تر از ۴۵۰ هرتز ناشی از گرسنگی می‌باشند.

بدیهی است که تا والدین برای متوجه شدن این نکات به چند ماه زمان نیاز دارند، به خصوص هنگامی که مشغول بزرگ کردن فرزند نخست خود باشند. به همین خاطر، شرکت Biloop Technologic یک اپلیکیشن ۹٫۹۹ دلاری ساخت که قادر است به آرامش را به خانواده‌های جوان هدیه کند و مترجمی باشد برای گریه‌های فرزندانشان!

وداع با ترس‌های مسافرت‌های هوایی: خیلی‌ها از پرواز واهمه دارند، دست خودشان هم نیست. در بعضی‌ها جاها این ترس البته ممکن است منطقی باشد!، اما برخی از مسافران خطوط هواپیمایی معتبر جهان هم، مرتب چنین ترسی را، بی‌دلیل تجربه می‌کنند، ترسی که گاهی موجب می‌شود از پرواز صرف‌نظر کنند و به مسافرت زمینی روی بیاورند.

به همین دلیل، شرکت Virgin Atlantic، به این فکر افتاد که برنامه‌ای به نام «پرواز بی‌ترس» برای آیفون بنویسد که به این دسته از مسافران یاری دهد بر ترسشان غلبه کنند.

این برنامه، حاوی ویدئویی است که اطلاعات لازم درباره پرواز و انواع صداهایی که در طی آن، ممکن است به گوش مسافر برسد، می‌دهد. این برنامه، قسمت دیگری دارد که به نگرانی‌های مسافران پاسخ می دهد، مثلا می‌گوید که اگر یک موتور هواپیما آتش بگیرد، چه خواهد شد.

کاربر این برنامه، ابتدا باید درجه درس خود را مشخص کند، سپس برنامه بر حسب نوع نگرانی مسافر، مثلا ترس او از مشکلات مکانیکی، فرودهای اضطراری یا صداها، جلسات روزانه ریلکسیشن قبل از پرواز برای او ترتیب می‌دهد. در قسمت ریلکسیشن، صحنه‌هایی از پرواز مشخص می‌شود و در همین حین، مردی با صدای آرامش‌دهنده، سعی می‌کند رفته‌رفته ترس مسافر را از بین ببرد.

با این همه اگر باز هم مسافر، در هنگام پرواز دچار حمله ترس شود، می تواند بر روی قسمت مخصوص حمله ترس، کلیک کند تا او به او توصیه‌های متناسب، مثلا توصیه به کشیدن نفس‌های آرام و عمیق داده شود.

از آنجا که در ارتفاع پایین و در هنگام فرود و برخاستن هواپیما، طبق مقررات گوشی‌های موبایل باید خاموش شوند، این برنامه فقط در این زمان‌ها محدودیت کارکرد دارد.

چشمی برای کوررنگ‌ها: اپلیکیشن سوم Retina نام دارد و به افراد کوررنگ کمک می‌کند.

«استفان فورست»، شخصی است که این برنامه را نوشته است. انگیزه او برای نوشتن این برنامه که نوعی برنامه «واقعیت افزوده» محسوب می‌شود، جالب است:

روزی او متوجه شد که دوستش که مبتلا به کوررنگی قرمز – سبز است، متوجه نیست که دوچرخه‌ای که به مدت دو سال صاحب آن بوده، بر خلاف تصورش سبز نیست و در واقع قرمز است! او مشتاق شد که که به این افراد که تعداد آنها کم هم نیست و مرتب در هنگام خرید در انتخاب رنگ لباس و اجناس دیگر، دچار مشکل می‌شوند، کمک کند. به همین خاطر برنامه‌ای به نام Retina نوشت که وقتی جلوی چیزی گرفته می‌شود، رنگ آن نمایش می‌دهد.

منابع: cultofmac، pcworld، gizmag، نیویورک تایمز

سه شنبه 17/9/1388 - 16:30
بیماری ها

دیدن پیدا شدن راهی کارآمد و ساده برای کمک به بیماران ناتوان، بسیار هیجان‌انگیز است، مخصوصا وقتی که بنا کردن این راه به یاری «اپن سورس»، ممکن شده باشد.

بیماری‌های ناتوان‌کننده زیادی وجود دارند، اما در میان آنها، بیماری‌هایی که در عین وارد نیاوردن خدشه به قوای ذهنی و خلاقیت بیمار، از لحاظ جسمی او را دچار محدودیت شدید می‌کنند، نسبت به بقیه، رنج‌آورتر هستند. چنین بیماری‌هایی وقتی طولانی شود، با شکنجه تفاوتی ندارند، چرا که بیمار می‌بیند یک محدودیت فیزیکی باعث شده که نتواند از شایستگی‌ها و ایده‌های ذهنی‌اش استفاده کند.

ALS، که یک بیماری پیشرونده عصبی است، در همین دسته قرار می‌گیرد. این بیماری به تدریج باعث فلج شدن کامل مبتلایانش می‌شود، طوری که آنها در نهایت دچار مشکل تنفسی و تکلم می‌شوند و حتی در تنفس هم با دشواری مواجه می‌شوند. بی‌شک، مشهورترین بیمار مبتلا به این عارضه، «استفان هاوکینگ» است، به احتمال زیادی بارها زندگی‌نامه را او خوانده‌اید یا مستندهایی در مورد او دیده‌اید. این فیزیکدان برجسته می‌تواند با حرکت دادن چشمانش، به یاری یک کامپیوتر، حرف بزند، مقاله بنویسد و حتی سخنرانی کند.

اما بر سر بیماران دیگری که همین عارضه را دارند، چه می‌آید؟ آیا همگی به نرم‌افزارها و سخت‌افزارهایی مشابه دسترسی دارند و از عهده خرید آنها برمی‌آیند؟ مهم‌تر از آن، آیا این ابزارها جوابگوی نیازها و استعدادهای متفاوت این بیماران هستند؟

چنین نیازی، منجر شد که گروهی از افراد، یک پروژه پژوهشی مشارکتی را با هدف ابداع سخت افزارها و نرم‌افزارهای ارزان و کارا، شروع کنند.

آنها در نخستین گام، ‌تصمیم گرفتند که به یاری یک هنرمند به نام «تونی خوآن» بشتابند. تونی، یک هنرمند graffitiبود، اگر با graffiti آشنا نیستید، می‌توانم آن را با تسامح، هنر نقاشی با حروف برایتان تعریف کنم. تونی از سال ۲۰۰۳ مبتلا به ALS ‌شده بود و به جز چشم‌ها، قادر به حرکت دادن هیچ عضو دیگری از بدن نبود. او تصور می‌کرد مجبور است، در باقیمانده عمر، با حسرت به طرح‌های گذشته‌اش نگاه کند.

در اینجا بود که پروژه EyeWriter شروع شد. اعضای گروه موفق شدند، در مدت کوتاهی نرم‌افزار کدباز و رایگان به همراه سخت‌افزار ارزانی با هزینه تنها ۵۰ دلار، ابداع کنند که تونی را از انزوای ناخواسته‌اش در آورد.

حالا تونی در حالی که در بستر خوابیده است، می‌تواند با حرکت چشم طرح‌های هنری‌اش را بکشد. در ابتکاری دیگر، آنها سیستم را به پروژکتورهایی در فاصله چند مایلی بیمارستان متصل کردند که طرح‌های کشیده شده تونی را روی دیوارهای شهر نیویورک می‌اندازند، تا همه مردم بتوانند آنها را ببینند.

سیستم ساخته شده در پروژه EyeWriter می‌تواند توسط همه هنرمندانی که مشکل مشابه دارند، مورد استفاده قرار بگیرد.

دیدن این ویدئوی کوتاه را به شما توصیه می‌کنم.


سه شنبه 17/9/1388 - 16:27
بیماری ها

در پزشکی نام بسیاری از شیوه‌های جراحی یا ابزارهای پزشکی، و همچنین بسیاری از سندرم‌ها، نشانه‌ها یا بیماری‌های خاص، همان نام پزشکان ابداع‌کننده یا کشف‌کننده آنهاست. معمولا آنقدر درگیر خواندن خود مبحث علمی می‌شویم که از این نکته غافل می‌شویم که در پشت هر یک از این نام‌ها داستان و تاریخچه مفصلی قرار دارد و چه بسا هر یک از این نام‌ها ثمره زندگی پرتلاش یک پزشک بوده است.

به نوشته روزنامه لس آنجلس تایمز، یکی از همین پزشکان که مخترع یکی از ابزارهای روتین در پزشکی یعنی«کاتتر سوان- گنز» بود، دیروز درگذشت:

دکتر «ویلیام گنز» William Ganz، دیروز در ۹۰ سالگی به مرگ طبیعی چشم از دنیا فروبست. او پزشکی بود که کاتتر شریان ریوی یا کاتتر سوان گنز را اختراع کرد.

بعضی مواقع در پزشکی، نیازمند دانستن لحظه به لحظه فشارهای دهلیزها و بطن‌های قلب یا فشار خون در شریان‌های ریوی هستیم. مثلا در بیماری که مبتلا به نارسایی شدید قلبی یا عفونت شدید (sepsis) است، یا بیمارانی که سوختگی شدید دارند، هستند، برای تعیین مقدار تجویز مایع یا تعیین دوز داروهای قلبی، نیازمند پایش مداوم فشار دهلیز و بطن راست و شریان ریوی هستیم. کاتتر سوان- گنز به همین کار می‌آید.

کاتتر سوان گنز، لوله انعطاف‌پذیری است که در انتهای آن بالونی تعبیه شده که پس از رسیدن به مقصد، می‌تواند باد شود. تا پیش از ابداع کاتتر سوان گنز، پزشکان مجبور بودند، کاتترهای سخت و غیر قابل انعطاف را از طریق عروق بزرگ کشاله ران و با راهنمایی فلوروسکوپی به سمت قلب هدایت کنند، کاری که هم وقت‌گیر بود و هم مخاطرات زیادی داشت.

اما دکتر گنز، به دنبال راه ساده تری بود. ایده اختراع کاتتر سوان -گنز هم خیلی غیرمترقبه به ذهن او خطور کرد: روزی او مشغول تماشای حرکت قایق‌های بادبانی بود و ناگهان به فکرش رسید که اگر در انتهای کاتتر، بالونی تعبیه شود، فشار جریان خون می‌تواند، کاتتر را با دقت به جای درست راهنمایی کند. او در سال ۱۹۷۰ با همکاری پزشک دیگری به نام دکتر «سوان» H.J.C. “Jeremy” Swan موفق به این مهم شد.

اختراع کاتتر سوان -گنز تنها کار برجسته گنز نبود، گنز نقش کلیدی در ابداع ترومبولیز یا حل کردن لخته‌های مسدودکننده عروق با استفاده از آنزیم، داشت. با این شیوه درمان طبی، او روی زندگی و بقای میلیون‌ها بیمار تأثیرگذار شد. در سال ۱۹۸۲، بعد از انجام چند آزمایش روی حیوانات، او نخستین پزشکی بود که یک کارآزمایی بالینی ترومبولیز روی انسان‌ها انجام داد.

جالب است بدانید که دکتر گنز برای رسیدن به این موفقیت‌ها و درجات علمی، راه ساده‌ای را طی نکرد.

ویلیام گنز در سال ۱۹۱۹ در شهر کوچکی به نام کوزیک Kosice در اسلواکی به دنیا آمد. او یک دانش‌آموز خوب و یک بازیکن خوب فوتبال در دوره دبیرستان بود، در سال ۱۹۳۷ او موفق به ورود به دانشکده پزشکی دانشگاه چارلز در پراگ شد، ولی دو سال بعد نازی‌های چکسلواکی را اشغال کردند و دانشجویان را مورد کنکاش نژادی قرار دادند. یهودی بودن گنز باعث فرستاده شدن او به یک اردوگاه در مجارستان شد و خوش‌شانسی محض باعث شد که او به آشویتس فرستاده نشود.

یک سال بعد از پایان جنگ جهانی دوم، او به دانشگاه برگشت و در سال ۱۹۴۷ به عنوان یک دانشجوی ممتاز فارغ‌التحصیل شد.

گنز، ۲۰ سال در چکسلواکی زندگی کرد، ولی سیستم انعطاف‌ناپذیر کمونیست‌ها را نتوانست تاب بیاورد. در سال ۱۹۶۶ او با همسر و دو پسرش به بهانه سفر تفریحی به ایتالیا از کشور خارج شدند و وقتی به وین رسیدند، تقاضای ویزای آمریکا درخواست کردند. به خاطر اینکه او خویشاوندانی در لس آنجلس داشت به او اجازه ورود داده شد. بعد از رسیدن به آمریکا، به او کاری در مرکز پزشکی Cedars-Sinai داده شد. یکی از پسران گنز هم‌اکنون متخصص ریه و دیگری متخصص قلب در هاروارد است.

بنابراین بار دیگر که یک کتاب پزشکی را ورق می‌زنید و نام بیماری یا ابزاری را می‌خوانید، بد نیست، جستجویی در گوگل کنید، تا ببینید در پشت‌صحنه، چه مغزها و دستان پرتوانی درگیر بوده‌اند.

سه شنبه 17/9/1388 - 16:26
کامپیوتر و اینترنت

اصطلاح سایبورگ Cyborg به موجودی اطلاق می‌شود که علاوه بر اعضای طبیعی بدن، دارای ارگان‌های عملکردی مصنوعی هم باشد. زمانی این اصطلاح، اختصاصا در داستان‌های علمی- تخیلی مورد استفاده قرار می‌گرفت، اما این روزها دیگر «سایبورگ» یک اصطلاح انتزاعی نیست. در این پست با یک سایبورگ و همچنین مردی آشنا می‌شوید که یکی از اعمال فیزیولوژیکش را تنها به یاری یک کنترل از راه دور می‌تواند انجام دهد!

کسانی که وبلاگم را دنبال می‌کنند، می‌دانند که موضوع پیوند انسان و ماشین، یکی از موضوعات مورد علاقه من است، حال این عضو مصنوعی می‌خواهد تراشه‌های پیوند شده در مغز باشد، یا لنزهای چشمی واقعیت افزوده.

با این مقدمه می‌رسیم به معرفی نخستین سایبورگ:

مورد عجیب «راب اسپنس»: راب اسپنس Rob Spence یک فیلمساز مستند ۳۷ ساله مقیم کانادا است. در ۹ سالگی، به دنبال یک حادثه، بینایی چشم راست او به شدت آسیب دید. ۳ سال قبل، پزشکان مجبور شدند که چشم راست او را تخیله کنند. از آن زمان به بعد او از یک چشم‌بند برای پوشاندن، کاسه چشم خالی استفاده می‌کرد. تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت، یک پروتز نصب کند، اما نه یک پروتز معمولی!

او که یکی از علاقه‌مندان سریال محبوب دهه ۷۰ میلادی یعنی «مرد شش میلیون دلاری» است، زمانی که قرار شد، پروتزی برایش کار گذاشته شود، ایده‌ای ذهش راه یافت، او به دوربین موبایلش نگاه کرد و با خود فکر کرد که چقدر خوب است دوربینی به همین کوچکی به جای چشم آسیب‌دیده‌اش می‌داشت.

راب اسپنس، سرمایه زیادی برای عملی کردن ایده نداشت، ولی خیلی‌ها بعد از مطلع شدن از این ایده، کمکش کردند. مهندسانی داوطلب شدند که به صورت پاره‌وقت روی این پروژه کار کنند. نقش «استیو مان» Steve Mann ،استاد دانشگاه MIT، که سال‌ها روی پروژه کامپیوترهای قابل پوشیدن کار کرده بود، در این میان، برجسته بود. یک مهندس تجربی ماهواره به نام «کوستاس گراماتیس» هم در راه رسیدن به این هدف بسیار کمک کرد.

شرکت OmniVision، شرکتی که در ساخت دوربین‌های کوچک برای موبایل، لپ‌تاپ و آندوسکوپ‌ها تخصص دارد، دوربینی را به او هدیه کرد و سرانجام ایده او عملی شد. او حالا پروتزی دارد که مجهز به یک دوربین کوچک است، این دوربین با حرکت ماهیچه‌های چشمش، به طور طبیعی حرکت می‌کند و دقیقا مناظری را که او در حال دیدن آنهاست، ثبت می‌کند.

دوربینی که اکنون راب اسپنس بر روی پروتز خود دارد، گرچه بینایی را به او بازنمی‌گرداند، اما در عوض می‌تواند با انتقال بی‌سیم تصاویری که او در حال دیدنشان است، کار بی‌نظیری انجام دهد. اسپنس، ‌امیدوار است که چشم جدیدش در ساختن فیلم‌های مستند به او بسیار کمک کند.

این ابتکار و اختراع آنقدر جالب بود که مجله تایم پروژه Eyeborg را به عنوان یکی از ۵۰ اختراع برتر سال ۲۰۰۹ برگزید.

پروژه Eyeborg

——————

اما همین امروز مطلب جالب دیگری را در تلگراف خواندم:

«جد کالوین»  ۵۵ ساله، یک مدیر پروژه‌های آی‌تی مقیم انگلستان، مدتی پیش، بعد از یک تصادف با موتورسیکلت به شدت آسیب دید و متأسفانه روده‌ها و ناحیه مقعد او هم در میان اعضای آسیب‌دیده بودند. جراحان مجبور شدند، کولوستومی برای او کار بگذارند، یعنی روده بزرگش را طی عملی به جدار شکمش متصل کنند، تا مدفوع به جای مقعد از جدار شکم خارج شود.

بعد از مدتی جراحان  بیمارستان سلطنتی لندن طی عمل پیچیده‌ای موفق شدند، ‌ناحیه مقعد او را بازسازی کنند. آنها برای این کار از عضلات بالای زانوی استفاده کردند و این عضلات را دور اسفنکتر خروجی روده بزرگ او قرار دادند. برای کنترل دفع هم الکترودی را به اعصاب این ماهیچه‌های پیوند شده وصل کردند.

اما نکته جالب این است که، کنترل این الکترودها با یک کنترل از راه دور کوچک صورت می‌گیرد که آقای کالوین همیشه در جیبش قرار می‌دهد. همین مطلب باعث شده که این داستان بسیار رسانه‌ای شود!

اما، کالوین اصلا از اینکه همه جا از او به عنوان مردی یاد می‌کنند که با کنترل از راه دور، توالت می‌رود، ناراحت نیست و کار پزشکان جراحش را در حکم یک معجزه می‌داند که او را از رنج و عذاب زیاد نجات داده است. او که قبلا مجبور بود همیشه یک کیسه کولوستومی با خود داشته باشد، حالا عملا زندگی‌اش تغییر کرده است و اعتماد به نفس از دست‌داده‌اش را بازیافته است.

سه شنبه 17/9/1388 - 16:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته