• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 307
تعداد نظرات : 25
زمان آخرین مطلب : 5206روز قبل
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

تقسیم موجودات به غیب و شهادت یك تقسیم بندى نسبى است ، نه نفسى . زیرا موجودى كه مجرد و از عالم طبیعت پنهان است ، براى خود و علت هاى عالى خودش مشهود است و معناى عالم به غیب و شهادت بودن خدا، ارشاد به نفى هر گونه غیب براى اوست . چون علم همان شهود است و شهود با غیب جمع نمى شود.
پس بدین معنا نیست كه غیبى هست و با وجود غیب بودنش براى خداوند سبحان معلوم است . هر آن چه براى ما غیب است ، در پیشگاه خداوند شهود و علم است .
بنابراین ، اگر آن ستون نورى كه با خداوند عالم غیب و شهادت پیوند خورده است ، همراه امام معصوم و سبب سداد و توفیق ایشان است ، پس ‍ امام نیز از غیب آگاه است ؛ اما نه به شكل ذاتى و اصیل ، بلكه به گونه ى عرضى و تبعى ، و این آگاهى هم فقط در خصوص آن چیزى است كه از سوى خداوند در جهان آشكار مى گردد، نه آن غیب محضى كه تاكنون ظهور نیافته است و هرگز ظاهر نخواهد شد و خداوند آن را فقط براى خود برگزیده است . زیرا این امر غیب محض از عالم است ، چنان كه از مورد بحث نیز بیرون است .
حضرت رضا علیه السلام با اشاره به این ستون نورى ، مى فرماید: امامان دانشمندان ، بردباران و راستگویان و نیكو دریافت كنندگان حقایق و سخن گفته شدگان هستند؛
الاءئمة علماء حلماء صادقون مفهمون محدثون . (90)
نیز مى فرماید: ما ائمه دیدگانى داریم كه شبیه چشمان مردم نیست و نورى كه آنان است كه شیطان را در آن بهره اى نیست ؛ لنا اءعین لا تشبه اءعین الناس ، و فیها نور لیس للشیطان فیها نصیب . (91) مراد از چشم در این جا چشم هایى نیست كه اجسام و رنگ ها را مى بیند، بلكه چشمانى است كه در سینه ها جاى دارد و آیات الاهى و برتر از آن ها را مى نگرد.
امیر المؤ منین علیه السلام مى فرماید: دیدگان ، خداوند را هرگز را فراموش ‍ نمى بینند، اما قلب ها با نیروى حقیقت ایمان او را درك مى كنند؛ لا تدركه العیون بمشاهدة العیان ، و لكن تدركه القلوب بحقائق الایمان . (92) تنها مؤ منان به حسب درجات خود داراى چنین چشمانى هستند. زیرا دیگران نابینایانى هستند كه چیزى را نمى بینند؛ فانها با تعمى الاءبصار و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور . (93)

90-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الامامة ، ص 102، ح 38.
91-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الامامة ، ص 102، ح 38.
92-نهج البلاغه ، خطبه ى 179.
93-سوره حج,آیه ی46.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:36
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

با نگاه در سلسله ى نظام فاعلى و نظام غایى در مى یابیم كه حلقه هاى نظام فاعلى در قوس نزول و نیز حلقه هاى نظام غایى در قوس صعود، پشت سر یكدیگر هستند؛ به گونه اى كه بعضى بالاى دیگرى است . حلقه ى پسین از حلقه ى پیشین خود فیض مى گیرد و حلقه ى پیشین بر حلقه ى پسین فیض ‍ مى رساند. بنابراین ، جاى شگفتى نیست كه بعضى از مراتب وجود امام علیه السلام به بعضى دیگر نیازمند باشد، چنان كه ستون نورى نیز چنین است .
پس ، اگر امام علیه السلام با وجود عنصرى خویش از امرى آگاهى نداشته باشد، از باطن وجود خود در خصوص آن امر بهره مى برد، همان گونه كه در غیر امام علیه السلام از مجردات نیز چنین است . امام علیه السلام در وجود عنصرى خلاصه نمى شود تا جهل در این مرتبه سبب جهل مطلق ایشان گردد. زیرا ستون نورى نیز چنین است و گر چه امام در تمامى مراتب وجودى خویش نور است ، اما از شائبه ى جهل نیز خالى نیست . چون مراتب نازله ى امام نسبت به مراتب عالیه جاهل است ؛ هر چند این حقیقت نورانى معصوم ، از خطا و جهل و غیبت و... در امان است .
آن تسدید و توفیق و مصونیت به گونه ى حال نیست كه گاهى نابود شود و گاهى باز گردد، بلكه چونان ملكه و همیشه براى او حاضر است . از این رو میان امام علیه السلام و خداوند سبحان حجابى نیست . زیرا میان آن ستون نورى منور آن ، خداوند سبحان ، پرده اى نیست .
بنابراین ، میان امام علیه السلام و عالم بیرون نیز حجابى نیست . چون هر چیزى براى آن ستون نورى آشكار است و به اذن خداوند هر چیزى به سبب آن ستون نورى براى ایشان روشن مى شود و بدین سان غیب براى امام علیه السلام شهود مى گردد.
گواه این مدعا سخن حضرت رضا علیه السلام به ابن هذاب است ؛ اگر تو را آگاه سازم كه در این چند روزه ، یكى از بستگان تو مى میرد، آیا سخن مرا مى پذیرى ؟ ان اءنا اءخبرتك اءنك ستبتلى فى هذه بذى رحم لك لكنت مصدقا لى ؟ ابن هذاب گفت : نه ! زیرا تنها خداوند است كه از غیب خبر دارد.
حضرت فرمودند: آیا خداوند متعالى نفرموده است : عالم الغیب فلا یظهر على غیبه اءحدا * الا من ارتضى من رسول . (88) بنابراین ، رسول خدا كسى است كه خداوند آگاهى او از غیب را پسندیده است و ما نیز وارثان آنا پیامبریم كه خداوند او را بر افعال غیبى گذشته و آینده ، تا روز قیامت ، آگاه كرده است ؛ اءولیس انه تعالى یقول : عالم الغیب ...، فرسول الله عند الله مرتضى و نحن ورثة ذلك الرسول الذى اءخلفه الله ما یشاء من غیبه ؛ فعل ما كان و ما یكون الى یوم القیامة . (89)

88-سوره ی جن,آیات 26-27.
89-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الاحتجاجات ، ص 97، ح 6.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:33
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

یكى از آثار مشترك قرآن علمى و عینى آن است كه هر یك از آن ها نورى است كه از سوى خداوند به عالم طبیعت نازل گردیده است ؛ هیچ تاریكى در پدید آمدن آن نور و نیز در دوام آن راه ندارد و در هیچ مرتبه اى از مراتب نزولش تاریك نشده است . از این رو جهل و ابهام و گمراهى و غفلت و نسیان و... كه با نورانیت قرآن علمى و عینى ناسازگار است ، در هیچ درجه اى از درجات این دو، راه ندارد.
قرآن علمى نور الاهى است یا اءیها الناس قد جاءكم برهان من ربكم و اءنزلنا الیكم نورا مبینا . (83) پس آن چه از جانب خداوند نازل گردیده است ، برهان و دلیل روشنى است كه ابهام و پوشیدگى ندارد، نورى است كه به هیچ وجه تاریكى در آن راه ندارد و در هیچ مرتبه اى از مراتب نزولش ‍ مجالى براى خفا و ظلمت نیست .
فى صحف مكرمة * مرفوعة مطهرة * باءیدى سفرة * كرام بررة . (84) پس قرآن علمى در كلیه ى مراتب نزولش از هر گونه كاستى برتر و كریم تر و از هر رجس و پلیدى پاك ، و از هر رجز و آلودگى پیراسته است ... .
قرآن عینى و انسان كامل معصوم علیه السلام نیز چنین است ؛ به استناد فرموده ى حضرت رضا علیه السلام در مجلس فقها و متكلمان فرقه هاى مختلف ، در پاسخ به پرسش بعضى كه پرسیدند: چگونه سخن مدعى امامت را مى توان صحیح دانست از كجا بفهمیم كه مدعى امامت صادق است ؟ حضرت فرمودند: از طریق نص و نشانه ؛ بالنص و الدلیل .
آنان پرسیدند: پس نشانه ى امام چیست ؟ حضرت فرمود: در علم و استجابت دعا؛ فى العلم و استجابة الدعوة . آنان پرسیدند: شما چگونه از وقایع خبر مى دهید؟ حضرت فرمود: به واسطه ى عهدى كه از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به ما سپرده شده است ؛
ذلك بعهد معهود الینا من رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم .
آنان پرسیدند: چگونه از آن چه در سینه هاى مردم است ، خبر مى دهید؟ حضرت فرمودند: آیا این سخن رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم را نشنیده اید: از فراست مؤ من بپرهیزید چون بینایى او در پرتو نور خداوندى است ؛ اءما بلغك قول الرسول صلى الله علیه و آله و سلم : اتقوا فراسة المؤ من فانه ینظر بنور الله ؟ گفتند: آرى شنیده ایم .
حضرت فرمودند: هیچ مؤ منى نیست مگر این كه به اندازه ى ایمان و بصیرت و علمش ، به سبب نور خداوند، داراى فراست و هشیارى است و خداوند آن چه را همه ى مؤ منان دارند، در امامان جمع كرده است . خداى بزرگ در كتاب محكم خویش مى فرماید: ان فى ذلك لایات للمتوسمین . (85)
نخستین انسان داراى فراست ، رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و پس ‍ از ایشان امیر المؤ منین علیه السلام سپس حسن و حسین و امامانى از فرزندان حین علیه السلام تا روز قیامت ؛ و ما من مؤ من الا و له فراسة بنور الله على قدر ایمانه و مبلغ استبصاره و علمه ، و قد جمع الله للاءئمة منا، ما فرقه فى جمیع المؤ منین و قال عز و جل فى محكم كتابه : ان فى ذلك ... فاءول المتوسمین رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم ، ثم اءمیر المؤ منین علیه السلام من بعده ، ثم الحسن و الحسین و الاءئمة من ولد الحسین علیه السلام الى یوم القیامة .
در این هنگام ماءمون به ایشان نگاه كرد و گفت : اى ابا الحسن ! از آن چه خداوند براى شما اهل بیت قرار داده است ، بیش تر براى ما سخن بگو. حضرت رضا علیه السلام فرمود: خداوند والا بر روح مقدس و پاكش كه از نوع فرشتگان نبوده ، تا كنون با كسى جز رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نیز همراه نبوده است ، به ما توانایى و نیرو مى بخشد والا چون ستونى از نور است ؛ ان الله عز و جل قد اءیدنا بروح منه مقدسة مطهرة لیست بملك لم تكن مع اءحد ممن مضى الا مع رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و هى مع الاءئمة منا تسددهم و توفقهم و هو عمود من نور بیننا و بین الله عز و جل . (86)
امامت در پرتو ستونى استوار از نور فروزنده اى قرار دارد كه از سوى خداوند سبحان به عالم طبیعى فرود مى آید كه امام علیه السلام با وجود عنصرى طبیعى خود در آن زندگى مى كند. بنابراین ، آن چه از سوى خداوند ظهور یافته از او صادر مى شود و در قوس نزولى به عالم طبیعت فرود مى آید، امام علیه السلام از آن آگاه است و نیز هر اعتقاد صائب و كلمه ى طیب و عمل صالح كه سوى خداوند فرا مى رود، مشهود امام علیه السلام است .
ستون نورى همان وصف كمالى وجودى است كه از شائبه ى ماده و از حجاب و ناپیدایى پیراسته است . امام علیه السلام داراى این صفت وجودى است كه از بارگاه خداوند سبحان تا عالم طبیعت در سیر نزولى و از عالم طبیعت تا پیشگاه خداى متعالى در سیر صعودى ، امتداد دارد. از این جهت چیزى در آسمان و زمین بر امام پوشیده نیست و همه ى این ها در حوزه ى عالم امكانى و به اذن خداوندى است كه لیس كمثله شى ء. (87)

83-سوره ى نساء، آیه ى 174.
84-سوره ى عبس ، آیه ى 13 - 16.
85-سوره ى حجر، آیه ى 75.
86-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الاحتجاجات ، ص 132، ح 15.
87-سوره ی شورا,آیه ی11.

منبع:کتاب قران کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:29
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجا كه امام علیه السلام قرآن مجسم ممثل است . در كلمات ایشان محكم و متشابه یافت مى شود. حضرت رضا علیه السلام مى فرماید: كسى كه متشابه قرآن را به محكم آن باز گرداند، به راه مستقیم هدایت گشته است ؛ من رد متشابه القرآن الى المحكمه ، هدى الى صراط مستقیم .
سپس مى افزاید: در خبرهاى ما نیز متشابهات و محكماتى هست ، مانند متشابهات و محكمات قرآن ؛ پس شما متشابهات آن را به محكمات آن اخبار برگردانید و بدون توجه به محكمات ، از متشابهات پیروى نكنید. زیرا در این صورت گمراه خواهید شد؛ ان فى اءخبارنا متشابها كمتشابه القرآن و محكما كمحكم القرآن ، فردوا متشابهها الى محكمها و لا تتبعوا متشابهها دون محكمها فتضلوا . (82)

82.مسند الامام رضا علیه السلام,ج1,کتاب التفسیر,ص307,ح5

منبع:قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:22
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

ز آنجا كه حقیقت قرآن عینى و انسان كامل معصوم علیه السلام همان حقیقت قرآن علمى است ، بدون آن كه میان آن دو جدایى و انفكاك باشد، امانتى كه بر آسمان ها و زمین و كوه ها عرضه گردید، (75) و آنان از تحمل آن خوددارى كرده ، هراسناك شدند، این امانت گاهى به ولایت و گاهى به قرآن تفسیر مى شود.
در شاءن قرآن علمى آمده است لو اءنزلنا هذا القران على جبل لراءیته خاشعا متصدعا من خشیة الله . (76) همچنین امام على علیه السلام هنگامى دریافت خبر ارتحال سهل بن حنیف انصارى فرمود: اگر كوهى مرا دوست بدارد، آشفته و پریشان مى گردد؛ لو اءحبنى جبل لتهافت ؛ (77) یعنى كوه توانایى حمل قرآن علمى را ندارد، چنان كه قدرت تحمل ولایت قرآن عینى را نیز ندارد.
روایاتى از این دست بسیار است كه انسان كامل معصوم علیه السلام و قرآن عینى است ، همان گونه كه قرآن ، امام علمى است . از این رو هر یك ، مردم را به همتاى خود فرا مى خواند؛ یعنى قرآن به پذیرش امامت و امام و پیروى از او دعوت مى كند؛ اءطیعوا الله و اءطیعوا الرسول و اءولى الاءمر منكم (78) و و ما اتیكم الرسول فخذو و ما نهیكم عنه فانتهوا (79) و انما ولیكم الله ولیكم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤ تون الزكوة و هم راكعون . (80)
امام نیز مردم را به سوى قرآن فرا مى خواند. حضرت رضا علیه السلام مى فرماید: هدایت را در غیر قرآن جست و جو نكنید كه در این صورت گمراه خواهید شد؛ لا تطلبوا الهدى فى غیره فتضلوا. (81)

75-اشاره به آیه ى انا عرضنا الاءمانة على السموات و... سوره احزاب ، آیه ى 72.
76-سوره ى حشر، آیه ى 21.
77-نهج البلاغه ، حكمت 111.
78-سوره ى نساء، آیه ى 59.
79-سوره ى حشر، آیه ى 7.
80-سوره ى مائده ، آیه ى 55.
81-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب التفسیر، ص 307، ح 4 و 10.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:17
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

یكى از مؤ یدهاى هیمنه و سیطره ى پیامبر خاتم و امامان معصوم علیهم السلام نسبت به پیامبران و اوصیاى پیشین ، اقتداى انبیا در شب معراج در مسجد الاقصى به رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم و نیز اقتداى سایر اولیا به حضرت بقیة الله - ارواحنا فداه - هنگام ظهور ایشان است . مطلب گواه بر آن است كه رتبه ى قرآن و كتاب عینى همطراز رتبه ى قرآن و كتاب علمى است ، پس همان گونه كه قرآن علمى و عینى در اصل وجود همتاى یكدیگرند و از هم جدا نمى شوند، در مراتب گوناگون وجودى خود نیز همتاى یكدیگر و تفكیك ناپذیرند.
بنابراین ، اگر از طریق دلالت مطابقه یكى از انواع سه گانه ى دلالت است كه در منطق از آن بحث مى شود صفت كمالى براى یكى از آن دو ثابت شد، از طریق التزام ، به ثبوت آن صفت براى دیگرى باید حكم كرد؛ مثلا هنگامى كه ثابت شد قرآن علمى به اشكال گوناگونى چون حكمت و موعظه ى نیكو و جدال احسن مردم را به سوى خداوند فرا مى خواند، ثابت مى شود كه قرآن عینى نیز از چنین شیوه هایى بهره مى گیرد و همان گونه كه قرآن علمى درست ترین راه را به انسان مى نمایاند، قرآن عینى و امام معصوم علیه السلام نیز انسان را به طریقه ى برتر كه پایدارترین راه ها و دستگیره ى با دوام كه محكم ترین دستگیره هاست ، هدایت مى كند.
این مطلب از كلام حضرت رضا علیه السلام استفاده مى شود: به یقین امامت ، زمام دین و نظام مسلمین و صلاح دنیا و عزت مؤ منان است . امامت ، اساس اسلام بالنده و شاخه ى بلند آن است ... . امام حلال خدا را حلال و حرام او را حرام مى داند و حدود الاهى را عملى مى سازد و از دین خدا دفاع مى كند و مردم را با حكمت و موعظه ى نیكو و حجت رسا، سوى خداوند فرا مى خواند؛ ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤ منین ، ان الامامة اءس الاسلام النامى و فرعه السامى ... .الامام یحل حلال الله و یحرم حرام الله و یقیم حدود الله و یذب عن دین الله یدعو الى سبیل ربه بالحكمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة . (74)

74.مسند امام رضا علیه السلام,ج1, کتاب الامامة,ص98,ح35.

منبع:کتاب قرآن كریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:13
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

از آن جهت كه قرآن بر كتب دیگر مهیمن است ، پس قرآن علمى مظهر تام خداوند سبحان است ، چنانكه اسم مهیمن نیز بر سایر اسامى جزئى احاطه دارد. زیرا بعضى از اسماى حسنا بر بعضى دیگر محیط است ، تا آنجا كه به مادر اسما كه به همه ى اسما احاطه دارد ام الاسماء، یعنى اسم الله برسد؛ هر چند بر پایه ى احتمال بعضى از اصحاب معرفت اسم الرحمن هم ام الاءسماء مى تواند باشد؛
قل ادعوا الله اءو الرحمن اءیا ما تدعوا فله الاءسماء الحسنى . (70)
هر یك از این دو اسم - الله و الرحمن - بر سایر اسماى جزئى احاطه دارند، گر چه در میان سایر اسماى نیز بعضى نسبت به بعض دیگر كلیت و احاطه دارند. شاید بدین جهت فاضل هندى رحمه الله در مقدمه ى كشف اللثام گفته است : محققان بر آنند كه الرحمن نیز مانند الله اسم ذات خداوند است و لفظ الرحمن در بسم الله الرحمن الرحیم ، بدل از الله است . از این رو الرحمن پیش از الرحیم آمده است . زیرا الرحیم صفت است و چون در موصوف و صفت ، اسم بر صفت تقدم دارد پس بدین سان روشن شد كه سبب تقدیم الرحمن كه از نظر مفهومى رساتر از الرحیم است ، بر چه اصلى استوار است . (71)
بعضى از محققان پس از اسم جامع خواندن الرحمن مانند الله ، چنین مى گوید: درست است كه از جهتى اسم الرحمن مانند الله جامع است ، اما چون اسم الرحمن در حیطه ى اسم الله است ، باید میان آن دو، نوعى دوگانگى رتبه اى باشد، وگرنه الرحمن در بسم الله الرحمن الرحیم پیرو اسم الله نیست
. (72)
در هر صورت ، اسم المهیمن نسبت به چند اسم تحت سیطره اش ‍ احاطه ى وجودى دارد و قرآن علمى نیز كه مظهر این اسم است ، نسبت به سایر كتاب هاى آسمانى و بدون تردید غیر آسمانى احاطه ى علمى دارد. قرآن عینى نیز از جهت هیمنه بر سایر كتب عینى ، معادل قرآن علمى است ؛ مانند سیطره ى پیامبر خاتم و امامان معصوم علیهم السلام بر پیامبران گذشته و اوصیاى آنان .
از این رو حضرت رضا علیه السلام فرمودند: اى نوفلى ، دوست دارى بدانى ماءمون چه وقت پشیمان مى شود؟ یا نوفلى ، تحب اءن تعلم متى یندم الماءمون ؟ گفتم : آرى . براى اهل انجیل از انجیلشان و براى اهل زبور از زبورشان و براى صائبان با زبان عبرانى و براى هرابذه دانشمندان هند یا مجوسیان با زبان فارسى و براى رومیان با زبان رومى و با هر كسى با زبان خود او گفت و گو مى كنم ؛ هنگامى كه هر یك از آن ها ساكت و برهانشان باطل شد و سخن خود را رها كرد و به گفته ى من گروید، به حول و قوه ى خداى بزرگ ، ماءمون در مى یابد مقامى كه در آن جاى گرفته است ، برازنده ى او نیست ، آنگاه پشیمان مى شود؛ اذا سمع احتجاجى على اءهل التوراة بتوراتهم و على اءهل الانجیل بانجیلهم و على اءهل الزبور بزبورهم و على الصابئین بعبرانیتهم و على الهرابذه بفارسیتهم و على اءهل الروم برومیتهم و على اءصحاب المقالات بلغاتهم ؛ فاذا قطعت كل صنف و دحضت حجته و ترك مقالته و رجع الى قولى ، علم الماءمون اءن الموضع الذى بسبیله ، لیس هو بمستحق له ، فعند ذلك تكون الندامة منه ، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم . (73)

70-سوره ى اسراء، آیه ى 110.
71-كشف اللثام ، ج 1، ص 106.
72-مقدمه ى شرح فصوص قیصرى ، ص 27.
73-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 2، كتاب الاحتجاجات ، ص 75، ح 3.

منبع: کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:6
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

یكى از آثار مشترك قرآن علمى و عینى آن است كه هر دو مظهر تام اسم مهیمن خداوند هستند. زیرا مهیمن یكى از اوصاف كمالى قرآن كریم است ؛ الملك القدوس السلام المؤ من المهیمن (68) و و اءنزلنا الیك الكتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الكتاب و مهیمنا علیه . (69)
هیمنه ى وجودى آن است كه مهیمن همه ى كمالاتى را كه در حوزه ى هیمنه و سیطره و نفوذ او است ، دارا باشد. چنان كه خداوند سبحان ذاتا نسبت به همه ى موجودات چنین است ؛ به گونه اى كه همه ى آن ها تحت سیطره و نفوذ اویند و قرآن كریم نیز بر همه ى كتاب هاى آسمانى هیمنه و سیطره دارد.
قرآن ، افزون بر تصدیق و تاءكید دیگر كتاب هاى آسمانى ، مهیمن بر آن ها و محیط بر معارف بلندى است كه در كتاب هاى دیگر نیامده است ، به گونه اى كه انسان متكامل ، به وسیله ى علم به مرتبه اى وجودى نمى رسد، مگر این كه قرآن آن مرتبه را در بر دارد و اگر قرآن از جهت آن مرتبه ى وجودى ناقص ‍ باشد، پایان بخش كتب آسمانى و هرگز جاودانه نخواهد شد. چون طبق این فرض ، یك مقام وجودى مى ماند كه قرآن از آن مقام تهى است و بدین جهت قدرت به آن را ندارد. پس ناچار باید كتاب دیگرى بیاید كه حاوى آن مرتبه باشد، ولى با فرض پایان یافتن كتاب هاى آسمانى با قرآن ، آمدن كتاب دیگرى شدنى نیست .

68-سوره ى حشر، آیه ى 22.
69-سوره ى مائده ، آیه ى 48.
منبع:قرآن كریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 10:0
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

سوره 103. عصر آیه 1-3  حزب صد و بیستم قرآن کریم

وَالْعَصْرِ

إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِى خُسْرٍ

إِلَّا الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْاْ بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْاْ بِالصَّبْرِ

ترجمه  

به روزگار سوگند.

همانا انسان در خسارت است.

مگر آنان كه ایمان آورده و كارهاى نیك انجام داده و یكدیگر را به حق و استقامت سفارش مى‏كنند.

نکته ها  

در صدر اسلام، مسلمانان هنگام خداحافظى و جدا شدن از یكدیگر این سوره را تلاوت مى‏كردند.(144)

 خداوند در قرآن، به همه مقاطع زمانى سوگند یاد كرده است. فجر: «والفجر»(145)، صبح: «و الصبح»(146)، روز: «و النّهار»(147)، شب: «و الّیل»(148)، چاشت: «و الضُحى‏»(149)، سحر: «والّیل اذ ادبر»(150) عصر: «و العصر» گر چه به سحر چند بار سوگند یاد كرده است.

 در حدیثى از امام صادق‏علیه السلام نقل شده است كه منظور، عصر خروج حضرت مهدى‏علیه السلام است.(151)

 بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفته‏اند. بعضى عصر را به معناى لغوى آن یعنى فشار گرفته‏اند، زیرا كه فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتكار انسان‏هاست. بعضى مراد از عصر را عصاره هستى یعنى انسان كامل گرفته‏اند و بعضى آن را هنگام نماز عصر دانسته‏اند.(152)

 خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم»(153)

 سفارش دیگران به حق، ممكن است عوارض تلخى داشته باشد كه باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر»

 فخر رازى مى‏گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است كه هر لحظه سرمایه‏اش آب مى‏شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت كرده است.(154)

 با اینكه سفارش به حق و صبر جزء اعمال صالح است ولى به خاطر اهمیّت جداگانه بیان شده‏اند. همانگونه كه صبر و استقامت نیز حق است و «تواصوا بالحقّ» شامل آن مى‏شود ولى به خاطر اهمیّت صبر جداگانه آمده است. «تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر»

 قرآن در آیه‏اى دیگر فضل و رحمت الهى را عامل دورى از خسارت شمرده و مى‏فرماید: «فلو لا فضل اللّه علیكم و رحمته لكنتم من الخاسرین»(155) بنابراین ایمان و عمل صالح و تواصى به حق، در سایه فضل و رحمت الهى حاصل مى‏شود و انسان بدون لطف خداوند، نه هدایت مى‏شود كه به ایمان برسد و نه اهل عمل صالح مى‏گردد.

 بازار دنیا

 نگاه اجمالى به آیات قرآن ما را به این نكته اساسى مى‏رساند كه دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى‏كنند و فروش جنس در این بازار اجبارى است. حضرت على‏علیه السلام مى‏فرماید: «نفس المرء خطاه الى اجله»(156) یعنى نفس كشیدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست مى‏دهد و ما نمى‏توانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیرى كنیم. بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما از دست ما مى‏رود. لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است. افرادى با خدا معامله مى‏كنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مى‏دارند این افراد، عمر فانى را باقى كرده و دنیا را با بهشت و رضوان الهى معامله مى‏كنند. این دسته برندگان واقعى هستند، زیرا اولاً خریدار آنها خداوندى است كه تمام هستى از اوست.

 ثانیاً اجناس ناچیز را هم مى‏خرد. «فمن یعمل مثقال ذرّة خیراً یره»(157)

 ثالثاً گران مى‏خرد و بهاى او بهشت ابدى است. «خالدین فیها»(158)

 رابعاً اگر به دنبال انجام كار خوب وبدیم امّا موفق به عمل نشدیم باز هم پاداش مى‏دهد. «لیس للانسان الا ما سعى»(159) یعنى اگر كسى سعى كرد گرچه عملى صورت نگرفت كامیاب مى‏شود.

 خامساً پاداش را چند برابر مى‏دهد. «اضعافاً مضاعفة»(160) به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش مى‏دهد و پاداش انفاق‏هاى نیك مثل دانه‏اى است كه هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد.

 امّا كسانى كه در این بازار، عمر خود را به هوسهاى خود یا دیگران بفروشند و به فكر رضاى خداوند نباشند، خسارتى سنگین كرده‏اند كه قرآن چنین تعبیراتى در مورد آنها دارد:

 تجارت بد انجام داده‏اند. «بئسما اشتروا به انفسهم»(161)

 تجارتشان سود ندارد. «فما ربحت تجارتهم»(162)

 زیان كردند. «خسروا انفسهم»(163)

 زیان آشكار كردند. «خسراناً مبیناً»(164)

 در زیان غرق شدند. «لفى خسر»(165)

 در دید این گروه، زرنگ و زیرك كسى است كه بتواند با هر كار و كلام و شیوه‏اى، خواه حق و خواه باطل، زندگى مرفهى براى خود درست كند و در جامعه شهرت و محبوبیّتى یا مقام و مدالى كسب كند و در غیر این صورت به او لقب باخته، عقب افتاده و بدبخت مى‏دهند.

 امّا در فرهنگ اسلامى، زیرك كسى است كه از نفس خود حساب بكشد و آن را رها نكند، براى زندگى ابدى كار كند و هر روزش بهتر از دیروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جاى هرزگى و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود.

 امام هادى‏علیه السلام فرمودند: «الدّنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنیا بازارى است كه گروهى سود بردند و گروهى زیانكار شدند.(166)

--------------------------------------------------------------------------------

144) تفاسیر نمونه و درّ المنثور.

145) فجر، 1.

146) تكویر، 18.

147) لیل، 2.

148) لیل، 1.

149) ضحى، 1.

150) مدّثر، 33.

151) تفسیر نور الثقلین.

152) تفسیر نمونه.

153) زمر، 15.

154) تفسیر كبیر.

155) بقره، 64.

156) نهج البلاغه، حكمت 74.

157) زلزال، 7.

158) آل عمران، 15.

159) نجم، 39.

160) آل عمران، 130.

161) بقره، 90.

162) بقره، 16.

163) اعراف، 53.

164) نساء، 119.

165) عصر، 2.

166) تحف العقول، كلمات امام هادى.

پیام ها  

1- دوران تاریخ بشر، ارزش دارد و خداوند به آن سوگند یاد كرده است. پس از عبرت‏هاى آن پند بگیریم. «والعصر»

 2- انسان از هر سو در خسارت است. «لفى خسر»

 3- انسانِ مطلق كه در مدار تربیت انبیا نباشد، در حال خسارت است. «انّ الانسان لفى خسر»

 4- تنها راه جلوگیرى از خسارت، ایمان و عمل است. «آمنوا و عملوا الصالحات»

 5 - به فكر خود بودن كافى نیست. مؤمن در فكر رشد و تعالى دیگران است. «تواصوا بالحقّ»

 6- سفارش به صبر به همان اندازه لازم است كه سفارش به حق. «بالحقّ - بالصبر»

 7- ایمان بر عمل مقدم است، چنانكه خودسازى بر جامعه سازى مقدم است. «آمنوا و عملوا... و تواصوا»

 8 - بدون ایمان و عمل و صالح و سفارش دیگران به حق و صبر، خسارت انسان بسیار بزرگ است. «لفى خسر» (نكره بودن «خُسر» و تنوین آن نشانه عظمت خسارت است.)

 9- اقامه‏ى حق به استقامت نیاز دارد. «تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»

 10- جامعه زمانى اصلاح مى‏شود كه همه مردم در امر به معروف و نهى از منكر مشاركت داشته باشند. هم پند دهند و هم پند بپذیرند. «تواصوا بالحقّ» (كلمه «تواصوا» براى كار طرفینى است)

 11- نجات از خسارت زمانى است كه انسان در صدد انجام تمام كارهاى نیك باشد گرچه موفق به انجام آنها نشود. «عملوا الصالحات» (كلمه «الصالحات» به صورت جمع محلّى به الف و لام آمده است)

 12- ایمان باید جامع باشد نه جزئى. ایمان به همه اجزا دین، نه فقط برخى از آن. «الاّ الّذین آمنوا» (ایمان، مطلق آمده است تا شامل تمام مقدسات شود.)

 

منبع: تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل سوره عصر آیه 1-3 

منبع:وبلاگ در محضر قرآن و اهل بیت

 

يکشنبه 9/12/1388 - 9:55
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن عینى در هیچ صفتى از صفات كمال از قرآن علمى جدا نمى شود. زیرا خواسته و دعوت قرآن عینى و علمى یكى است . از این جهت ضمیر فعل دعا در آیه ى : ... لله و للرسول اذا دعاكم (66) به صورت مفرد آمده است ، نه تثنیه . با آن كه فعل براى الله و رسول باید مثنى باشد. زیرا رسول كه از بارزترین مصادیق قرآن عینى است ، مردم را به همان چیزى دعوت مى كند كه خداوند به آن فرا مى خواند.
از آنجا كه قرآن علمى و عینى نمایاننده ى حیات طیبه ى عقلانى است ، پس ‍ هر كس یكى از این دو را از دست دهد، در حقیقت آن حیات را از دست داده است و چون مردگان جاهلیت مى گردد؛ به گونه اى كه به سبب اعمال زمان جاهلیت و اسلام كیفر مى بیند و چیزى از گناهان گذشته و آینده اش ‍ بخشوده نمى شود.
این مطلب از كلام حضرت امام رضا علیه السلام از پدرانشان علیهم السلام از امیر المؤ منین علیه السلام استفاده مى شود؛ رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمودند: كسى كه بمیرد و امامى از فرزندان من نداشته باشد، به مرگ جاهلى مرده است و به رفتارهاى عصر جاهلیت و اسلام كیفر داده مى شود؛ قال رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم : من مات و لیس له امام من ولدى ، مات میتة الجاهلیة ، یؤ خذ بما عمل فى الجاهلیة و الاسلام . (67) زیرا چنین كسى نیندیشیده ، توبه نكرده ، اسلام نیاورده است تا اعمال پیشین او را بپوشاند و خداوند نیز از گناهان گذشته ى او در گذرد؛ بلكه هنگامى كه از قبرها بیرون آیند، این جاهلان از گناهان آینده ى و گذشته ى خود آگاه مى شوند و یكى از بزرگ ترین گناهانش انكار امام علیه السلام است .

66-سوره ى انفال ، آیه ى 24.
67-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الامامة ، ص 90، ح 15.

منبع:کتابقرآن كریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 7:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته