نگاهم کن که من محتاج آن چشمان دلتنگم بگو با من دوباره راز مستی را که من بی تو به یک دنیا شقایق دل نمی بندم
شمع دانی به دم مرگ به پروانه چه گفت؟ گفت ای عاشق بیچاره فراموش شوی... سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد گفت طولی نکشد نیز تو خاموش شوی
همیشه وقتی که گریه می کنی اونی که آرومت می کنه دوستت داره اما اونی که با تو داره گریه می کنه عاشقته
****نبودی بی تو پنهان گریه کردم تو را دیدم و خندان گریه کردم برای اینکه اشکامو نبینی نشستم زیر باران گریه کردم****
++می دانی چرا قلب آدم دو بار پشت سر هم می زنه ؟ چون یکی واسه زنده ماندن خودشه یکی هم واسه زنده موندن عشقشه++
***شکسپیر : طوری نیست اگه آدم واسه کسی که دوسش داره غرورشو از دست بده . . . ولی فاجعه است که به خاطر غرورش کسیو که دوست داره از دست بده***
و الهه ی عشق مرا صدا زد ... عشق را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذات خویش در رسد. اما اگر شما عاشقید و آرزویی می جویید... آرزو کنید که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب می رود و برای شب آواز می خواند. آرزو کنید که رنج بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید. و چه زیباست دیدن شوق زندگی در چشمان یک دوست...
شبامون آخ که تاریک و چه سرده - دل هامون جای غمه لونه ی درده تو رو بی من - من رو دور از تو گذاشته - چی بگم با من و تو دنیا چه کردی؟ آسمون با من و تو قهره دیگه - هرکدوم از ما تو یک شهر دیگه...