• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 232
تعداد نظرات : 84
زمان آخرین مطلب : 4656روز قبل
دانستنی های علمی
 

اگر بتوانید ظرف ۳ ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه در عکس زیر پیدا کنید، نیم کره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است.صورت 1 دانه است. اگر بین ۳ ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل میکند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آنرا پیدا کنید،پیشنهاد میشود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر بشود.

اگر نتوانسیتد صورت را پیدا کنید و فکر می کنید کل این تصویر سرکاری است برید پایین



.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

سه شنبه 23/4/1388 - 14:41
طنز و سرگرمی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظر یادتون نره برگرفته ازsalijoon

سه شنبه 23/4/1388 - 14:36
ازدواج و همسرداری

روابط نامرئی درارتباط دختر و پسر

ارتباط دختر و پسر و شرایط آن

 

در مقالات قبل راجع به انگیزه ها ی برقراری ارتباط با جنس مخالف واثرات زیان بار ارتباط ناصحیح به اختصار صحبت کردیم وحالا نوبت می رسد به بحث اصلی که همان پیشگیری از به وجود آمدن چنین رابطه ای ست .

علل و عوامل گوناگونی در بروز رفتارهای نادرست در روابط دختران و پسران نقش دارند که می‌توان به‌طور کلی این عوامل را به سه دسته زیر تقسیم کرد:

1- نوجوان و افکار غیرواقعی او

2- خانواده و شیوه‌های برخورد آنان با نوجوان

3- شیوه‌های برخورد جامعه با نوجوان

 

 

1- نوجوان و افکار او

 

انسان در زندگی خویش پیوسته تجربیات تازه‌ای کسب و شناخت‌های نادرست خویش را تصحیح می‌کند. سنین میانسالی و پس از آن، به انسان این امکان را می‌دهد که به  واقعیات ذهنی خویش واقف شود و بپذیرد که آنچه را او می‌‌داند و می‌شناسد، تمامی واقعیت نیست. به این لحاظ است که انسان در میانسالی، اساسا با احتیاط سخن می‌گوید و با احتیاط عمل می‌کند.

 

در سنین نوجوانی ما شاهد شکل دیگری از این مسئله هستیم. نوجوان به دلیل غلبه «خودمحوری شناختی» بر ذهنش، نمی‌تواند به آسانی در خصوص وجود یا فقدان شاخه های دیگری از واقعیت و با احتمال خطا  بودن اندیشه خود، فکر کند. به سخنی دیگر نوجوان به آسانی نمی‌تواند از ذهن خویش خارج شود و ذهن دیگران را نیز در نظر بگیرد. به همین لحاظ است که در مورد اندیشه و باور خود مطلق عمل می‌کند و باور خود را تقریبا به‌طور مطلق، درست می‌پندارد. همین مسئله باعث می‌شود که کمتر به عواقب عمل خویش و وقایعی که ممکن است در آینده، به وقوع بپیوندند، بیندیشدبه همین دلیل باید به لحاظ تربیتی مراقبت بیشتری نسبت به افکار و اندیشه‌های نوجوان اعمال کرد.

باید از طریق برقراری روابط صمیمانه از طرف اولیای خانه و مدرسه با او، و نیز گفت وشنود زیاد با وی، در جریان محتوای فکری او قرار گرفت و بدون موضع‌گیری سریع و ناپخته در مقابل افکار نادرست وی، از طریق ارائه شواهد جانبی، نوجوان را به این فکر کشاند که در مورد باورهای خویش بیشتر تامل و افکار نادرست خود را اصلاح کند.

یکی از منابع بسیار مهم در تغذیه فکری نوجوانان، وجود افکار رایج  بین آنان است. افکاری که معمولا در گفتگوهای خصوصی و گاه به صورت حرف‌ها و مسائل پیش پا افتاده، ولی در عین حال قطعی، بین نوجوان رد و بدل می‌شود. این افکار معمولا به اطلاع مربیان، پدران و مادران نمی‌رسد. به این لحاظ برای آنان «نامرئی» است. این افکار درس‌های نامرئی است که به شکل غیررسمی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و از طریق گفت و شنودهای مکرر، آنها را می‌آموزند و ماحصل آنها را به صورت راهنمای عمل، مورد استفاده قرار می‌دهند.

 

دست ‌اندرکاران تعلیم و تربیت باید به اهمیت محتوای دروس نامریی و نیز نحوه شکل‌گیری و انتقال آنها در بین نوجوانان و میزان تضاد آنها با آموزش‌ها و دروس رسمی و مرئی واقف باشند. باید پیوسته بدانند دروس نامرئی در مدرسه‌ای به نوجوانان منتقل می‌شود که دیوار و کلاس بخصوصی ندارد. یعنی مدرسه هم نامرئی است.

 

شاید ارائه مثال‌هایی در این زمینه، بتواند در انتقال دقیق‌تر مطلب ما را یاری کندنوجوان دختری ممکن است در جمع دوستانش بشنود که کسی می‌گوید: «فلانی خیلی بی‌عرضه است، جرئت نمی‌کنه از یه پسر یه نامه قبول کنه» این جمله‌ها به سادگی و به آسانی بین نوجوانان رد و بدل می‌شود و بدون هیچ‌گونه استدلالی به دیگران منتقل می‌شود. که ملاک با عرضه بودن و یا ملاک بالا پریدن این است که دوست پسر و یا دوست دختر داشته باشی.

 

«دروس نامرئی» ضرورتا محتوایی منفی ندارد. چه بسا عناصری مثبت و سازنده نیز در مدرسه نامرئی به نوجوانان منتقل شود. انتقال ارزش‌هایی در زمینه با غیرت بودن، خوش خلق بودن شجاع بودن و بسیاری ارزش‌های دیگر در لابلای دروس نامرئی منتقل می‌شود.در مورد روابط دختران و پسران نیز باورها و عقایدی وجود دارد که در مدرسه نامرئی منتقل می‌شود و چارچوب عمل نوجوانان را می‌سازد. و با تاسف باید بگوییم که اکثر باورهای نوجوانان در مورد جنس مخالف و وظیفه‌ای که در قبال آن دارند، از طریق مدرسه نامرئی به آنان منتقل می‌شود.

 

مسائل و مطالب مربوط به مدرسه نامریی بسیار است، لکن بهتر است در اینجا تنها به برخی از مواد آن، که مربوط به روابط نامطلوب دختران و پسران است، اشاره کنیم. یکی از دروس نامرئی در میان برخی از نوجوانان «داشتن احساس مسئولیت برای پیدا کردن دوست دختر و یا پسر، برای یکدیگر است». نوجوانان برای پیدا کردن دوست از جنس مخالف برای دوستانشان، احساس مسئولیت می‌کنند. همان گونه که برخی از بزرگسالان نیز برای یافتن همسر برای دختران و پسرانی که به سن ازدواج رسیده‌اند، احساس مسئولیت کرده و اقدام به معرفی افرادی برای صحبت کردن می‌کنند. مشابه همین رفتار در میان برخی از نوجوانان نیز دیده می‌شود.

احساس رسالت در مورد پیدا کردن دوست برای یکدیگر، عاملی است تسهیل کننده در جهت برقراری روابط نادرست بین دختران و پسران.

یکی دیگر از عوامل مخفی در میان نوجوانان که تآثیر بسزایی در ایجاد روابط نامطلوب بین آنان دارد، پدیده‌ای است که می‌توانیم آن را «همدردی با عاشق» بنامیم. وقتی نوجوان در بین دوستان نزدیک خود اظهار می‌کند که من کسی را دوست دارم، گویی نوعی هم حسی و همدردی از آنان برمی‌انگیزد. دوستان نزدیک نوجوان‌ گاه براساس همین هم حسی و همدردی است که سعی می‌کنند. تسهیلاتی برای برقراری ارتابط بین آن دو فراهم کنند.

در حقیقت باید گفت نوجوانانی که برنامه مشخصی در زندگی ندارند و نیز روش‌های درست جلب توجه را نمی‌دانند، با کوچکترین احساس علاقه نسبت به فردی از جنس مخالف و یا حتی بدون وجود چنین علاقه ای، در چرخه‌ای از تعامل هم حسی و همدردی در بین دوستان صمیمی و نزدیک خود قرار می‌گیرند.

در این چرخه، آنان را به طرف بروز رفتارهایی سوق می‌دهد که گاه به لحاظ اجتماعی و اخلاقی نا‌پسند است. در چنین وضعیتی باید بگوییم علاقه‌مندی نوجوان به فردی خاص کاملا جنبه فرعی پیدا می‌کند، آنچه در اصل باعث می‌شود او دست به رفتارهایی همچون، نامه‌نگاری و یا ملاقات بزند، تعامل متقابل او با دوستانش است. به عبارت دقیقتر در چنین مواردی این احساس فردی نوجوان نسبت به فردی  از جنس مخالف نیست، که او را به نامه‌نگاری و یا ملاقات می‌کشاند، بلکه این تعامل متقابل دوستان اوست که وی را مستعد انجام چنین کارهایی می‌کند.

درمقاله ی بعد شرایطی را که درخانواده می تواند به این رابطه دامن بزند یا از ایجاد آن جلوگیری کند را بیان می کنبم .

 

 

 

 

باماهمراه باشید.

 

منبع :بر گرفته از کتاب تحلیلی تربیتی برروابط دخترو پسر درایران

سه شنبه 23/4/1388 - 14:23
ازدواج و همسرداری
شرایط ارتباط با جنس مخالفبر اساس بینش دینی و اسلامی هرگونه دوستی با جنس مخالف ممنوع و حرام است و عذاب اخروی در پی دارد، اما ارتباط عادی برای مصالح ویژه از قبیل مباحثات علمی، داد و ستد، رفت وآمدهای خانوادگی، استاد و شاگردی و مانند آن، كه لازمه زندگی اجتماعی هستند و منافع مادی و معنوی بر آن ها مرتب هستند، اشكال ندارد، ولی این ارتباطات هم شرایط و قوانینی دارند كه به بعضی از آن ها اشاره می شود: 1. رعایت حیای فردی و عفّت جمعی: ارتباط با جنس مخالف، كه در شرایط خاصی اتفاق می افتد، نه تنها مجوّز پرده دری و از بین بردن عفت نیست، بلكه از ابتدا برای حفظ حریم عفت و حیا تأسیس شده و به خاطر مصالح مهم اجتماعی وضع شده است; یعنی فلسفه ی وجودی این ارتباط، حفظ عفّت عمومی و تحكیم حیای فردی و كسب كمالات از طریق مقابل است. از این رو، ممكن نیست فلسفه وجودی آن را زیر پا نهاد. حتی برای زن و شوهر هم، كه از ارتباط دوستی بی حد و مرز برخوردارند، این آزادی در رفتار دوستانه وجود ندارد و همه باید حیای عمومی و حریم اخلاقی جامعه را حفظ كنند .خداوند متعال در سوره مباركه قصص، در داستان ارتباط دختران حضرت شعیب(علیه السلام) با حضرت موسی(علیه السلام) به این شرط تصریح دارد و می فرماید: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) در آب دادنِ به گوسفندان، به دختران شعیب(علیه السلام) كمك نمود، آنان نزد پدر رفتند و از جوانمردی حضرت موسی(علیه السلام) تعریف و تمجید كردند و حضرت شعیب(علیه السلام)تصمیم گرفت از حضرت موسی(علیه السلام)سپاس گزاری كند. به همین دلیل، دختران خود را به دنبال او فرستاد و دختران در اوج حیا و عفّت حركت كردند تا به كنار جاده رسیده و در آنجا منتظر ماندند تا حضرت موسی(علیه السلام) متوجه حضور آنان شود و حضرت موسی هم متوجه آمدن آنان شد. دختران از او تقاضا كردند تا پیش پدرشان بیاید و حضرت موسی هم قبول كرد، وقتی خواستند به طرف منزل بروند، حضرت موسی(علیه السلام)به خاطر حفظ حریم حیا و عفّت، دوشادوش دختران حركت نكرد، بلكه جلوتر از دختران راه می رفت و دختران شعیب به دنبال او با انداختن سنگ ریزه، مسیر را نشان می دادند.(1)بنابراین، ارتباط با جنس مخالف باید با حفظ حریم فردی، رعایت حیا و عفّت اجتماعی باشد و اگر برخاسته از تمایلات جنسی و شهوانی باشد، ممنوع است و گناه بزرگی در پی دارد. 2. رعایت دستورات دینی در ارتباطات: خواستگار در مراحل خواستگاری می تواند در قالب دستورات شرع با فرد موردنظر خود ارتباط داشته باشد، اما حتماً باید با رعایت دستورات دینی انجام گیرد تا ـ خدای ناكرده ـ به گناه منجر نشود. باید ارتباط آنان در فضایی جوانمردانه انجام شود; زیرا اگر مراعات مسائل دینی و اعتقادی در ارتباط وجود نداشته باشد، آرام آرام این ارتباط به طرف ناهنجاری اخلاقی كشیده شده، رابطه ناسالم می گردد و در این صورت، به ضرر هر دو تمام می شود . 3. هدفدار بودن: بسیاری از ارتباطات دختران و پسران نوجوان هدف جدّی و ارزشمند نداشته، صرفاً لذت جویی لحظه ای می باشد كه این لذت جویی ها اگر در چارچوب دستورات دینی ـ یعنی، پس از جاری شدن عقد ازدواج ـ نباشند، جایز نیستند. از این رو، این ارتباطات، كه صرفاً جنبه تفریحی دارند و منفعتی مشروع از آن ها به هیچ كدام از دختر و پسر نمی رسد مذموم است. از این رو، برای جلوگیری از هدر رفتن سن نوجوانی و سنین نشاط و بالندگی لازم است تا در ارتباطات اهدافی دنبال شود و از این فرصت برای بهره برداری علمی، اخلاقی، آموزشی و هنری استفاده گردد.  نتیجه اینكه در دستورات دینی و تربیتی اسلام، توجه ویژه ای به دوستی و ارتباط شده و معیارهایی كه برای انتخاب دوست بیان شده، همه در جهت تربیت و تكامل انسان ها بوده و سعی شده است ترقّی و بالندگی اخلاقی، علمی و معنوی در آن ها مورد توجه باشد و حتی در ارتباط با جنس مخالف هم دستورات و رهنمودهایی ارائه شده كه با كمال طلبی انسان ها سازگاری دارد و خط مشی طوری ترسیم شده است كه انسان ها را از انحراف و كج اندیشی بازداشته، به خالق یكتا نزدیك سازد و سعادت دنیوی و اخروی آنان را در پی داشته باشد.             ادامه دارد...

     نظر یادتون نره

سه شنبه 23/4/1388 - 14:21
ازدواج و همسرداری

شرایط ارتباط با جنس مخالف و ارتباط دختر و پسر و شرایط آن

 

آنچه در این مقاله می خوانید  آثار رابطه ی اشتباه با جنس مخالف است و شرایط برقراری  ارتباط سالم وقصد داریم در مقالات بعدی به خواست خدا عواملی که در خانواده و اجتماع به این گرایش وتبعات آن دامن می زند را بررسی کنیم .

با ما همراه باشید

 

آثار رابطه با جنس مخالف

 

ارتباط با جنس مخالف، به خصوص اگر رابطه ای خارج از محدوده اخلاق و دستورات دینی باشد، آثار و تبعات زیان باری به دنبال دارد:

1. از بین رفتن كرامت انسانی و غرق شدن در گرداب شهوت ها: اگر انسان به غریزه به عنوان یك هدف و خارج از چهارچوب مقرّرات اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی بپردازد، هر عاملی كه بهتر و بیشتر به شهوت ها پاسخ دهد، جایز شمرده می شود و در این صورت، چشم چرانی، اعتیاد به عكس ها و فیلم های مبتذل و آزادی ارتباط دختران و پسران با یكدیگر پسندیده می نماید، حتی اگر با ضابطه های عقلی و دینی در ستیز باشند و به نابودی شرافت انسانی و جامعه بشری بینجامند!

با نگاهی به جوامع غربی پیامدهای منفی رابطه دختران و پسران را بر فرد و جامعه به خوبی درخواهیم یافت. در این جوامع، هدف انسان از زندگی و آینده روشن از میان رفته و افزایش روزافزون قتل و جنایت، اعتیاد، خودفروشی، آشفتگی روحی و روانی و دیگر آسیب های اخلاقی و انسانی، همه ناشی از غلبه ی شهوات و بی بند و باری بر عقل و ایمان است.

 

 

2. كاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب: برخی صاحب نظران غربی آزادی های جنسی را عامل آرامش روحی و زدودن عقده های درونی می دانند، ولی پس از اجرای فراگیر این راهكار در غرب، شاهد افزایش روزافزون آمار بیماری های روانی، خودكشی و جنایت های ناشی از ناكامی ها می باشند.

كسی كه تقوا دارد و حریم الهی را نگه می دارد خداوند او را برای نجات از گرداب های اخلاقی یاری می دهد.

3. پیدایش تنوّع خواهی و اثرگذاری آن بر انتخاب فرد در ازدواج: نوجوانان و جوانانی كه پیش از ازدواج، با جنس مخالف خود، رابطه برقرار می كنند، هنگام ازدواج و انتخاب همسر، به همه با دید شك و تردید می نگرند. حتی پس از ازدواج نیز روحیه ی هوسبازانه و تنوّع طلبانه، روانشان را آزار می دهد و چه بسا به سوی منجلاب فساد كشیده شوند و راه بی بندباری را در پیش گیرند.

 

4. آلوده شدن به معصیت: قرآن كریم و روایات معصومان(علیهم السلام)از نگاه های شهوت آمیز برحذر داشته و وعده خسران و عذاب به مرتكبان چنین اعمالی داده است.

قرآن كریم می فرماید: (قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَی.... وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ.... زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ...) (نور: 30 و 31); به مؤمنان بگو! چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند و عفاف خود را حفظ كنند. این برای آنان پاكیزه تر است... و به زنان با ایمان بگو: چشم های خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را حفظ كنند و زینت خود را آشكار ننمایند جز بر شوهرانشان... .

     این آیه، به صراحت دستور داده است كه زن و مرد نامحرم به یكدیگر نگاه شهوت آلود نداشته باشند. به راستی، اگر به این آیه مباركه عمل شود و دختر و پسر نامحرم از ابتدا به یكدیگر توجه ننمایند و به هم نگاه هوس آلود نكنند، آیا دوستی ها و عشق های خیابانی به وجود می آیند؟

 

سه شنبه 23/4/1388 - 14:18
ازدواج و همسرداری

دوستی از دوجنس مخالف و ارتباط دختر و پسر و شرایط آن

 

یكی از نیازهای اساسی زندگی انسان، تعامل و ارتباط با دیگران است. انسان در طول رشد خود، پیوسته برای بقا و پیشرفت خویش، محتاج ارتباط با دیگران است كه بین این امر با سلامت رابطه ای نزدیك وجود دارد. تمام انسان ها به دنبال یافتن كسانی هستند كه با آن ها احساس خوش بختی كنند و از زندگی با آن ها لذت ببرند و در كنارشان منفعت بیشتری كسب كنند. در بین ارتباطات انسانی، نیاز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعی از زندگی انسان مطرح می شود و این زمانی است كه پسر و دختر تصمیم می گیرند تا همسر آینده را انتخاب كنند و در این ارتباط مقطعی كه لازمه شناخت از همدیگر است، اصولی مطرح هستند.

 

باید توجه داشت كه نیروی پیوندجویی دو جنس مخالف، دل دادگی های پسرانه و دلبری های دخترانه و دل بستگی های طرفین، در قشر جوان وجود دارد. البته این ارتباط ها و علاقه ها منشأ تشكیل خانواده و بقای نسل و ادامه حیات می گردند، ولی باید در چارچوب اصولی اخلاقی و شرعی باشند.

 

گاهی این علاقه ی درونی به جنس مخالف و نیاز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهای اجتماعی و دینی خارج می شود و به سوی بی عفّتی و گناه كشیده می شود كه این امر بسیار ناشایست و غیراخلاقی است.

 

در این مقالات ، سعی خواهد شد تا چارچوب ارتباط با جنس مخالف، كه گاهی برای انتخاب همسر لازم است، طبق معیارهای اسلامی و اخلاقی بیان گردد تا نوجوانان عزیز از شرایط آن مطّلع گردند. اما پیش از بیان اصول ارزشی و اخلاقی ارتباط، لازم است تعریف دوستی با جنس مخالف بیان گردد ـ تا خدای ناكرده ـ جوانان عزیز به این عمل ضدارزشی و حرام گرفتار نشوند.

 

 تعریف «دوستی دختر و پسر»

بر اساس قواعد كلی حاكم بر ارتباط میان فردی، نمی توان هر ارتباطی را «دوستی دختر و پسر» نامید، بلكه می توان گفت: «دوستی دختر و پسر» یعنی: ارتباطی كه بین دو جنس مخالف وجود دارد و در این ارتباط، محبت، صمیمیت، عشق و علاقه ی قلبی ویژه وجود دارد و از این رو، ارتباط دو كودك یا ارتباط تحصیلی یا ارتباط معلم با شاگرد و مانند آن، كه برای اهداف خاصی است، نمی تواند از مقوله دوستی دختر و پسر باشد.

 

 انگیزه های برقراری ارتباط با جنس مخالف

 

1. وعده ازدواج: یكی از بهانه های ارتباط بین پسران و دختران وعده ازدواج از ناحیه پسر است و معمولا با این وعده ها پسران با دختران ارتباط پیدا می كنند. در حقیقت، دختر و پسر با طرح مسئله «ازدواج» با یكدیگر رفاقت كرده، سعی می كنند نیازهای عاطفی همدیگر را برآورده كنند، اما حقیقت امر این است كه این وعده ها در حدّ خیال بافی می مانند و جامه عمل نمی پوشند; زیرا خانواده  چنین افرادی را در حدّ لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند، طرح مسئله «ازدواج» از سوی پسر اگر هم صورت گیرد، با مخالفت خانواده اش روبه رو می شود و حتی اگر پسر به خواستگاری دختر نیز برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند. بنابراین، وجود فكر ازدواج در بین دختران و پسران تنها نوعی ساز و كار دفاعی برای ایجاد رضایت خاطر و رهایی از اضطرابی است كه در نتیجه عملِ بر خلاف قواعد و هنجارهای خانواده و جامعه صورت می گیرد.

بهترین روش ایجاد ارتباط، در پرتو اصول دینی است كه خانواده پسر از خانواده دختر خواستگاری كند و تحت نظارت والدین تحقیقات ادامه یابند و از خصوصیات همدیگر مطلع شوند.

2. توهّم قدرت و جاذبه: یكی دیگر از انگیزه های دوستی با جنس مخالف این است كه پسران داشتن دوست دختر را یك قدرت اجتماعی برای خود تصور می كنند و دختران نیز داشتن یك دوست پسر را یك جاذبه فردی و اجتماعی برای خود به حساب می آورند.

 اما طول نمی كشد كه پی خواهند برد این قدرت نمایی و جاذبه ارائه شده به قیمت از دست دادن بسیاری از جاذبه ها و قدرت های اجتماعی و شخصیتی دیگر تمام شده، در نتیجه، دوستی ها به پایان می رسند و حسرت از دست دادن شرافت و ارزشمندی خویش، دنیایی از تعارض را در درون دختر و پسر باقی می گذارد.

 

3. پناه جویی به یكدیگر: دختران و پسرانی كه مورد بی محبتی در خانواده قرار می گیرند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه، خود را سرگردان و آشفته می یابند، از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد كسب رضایت و یا به عبارت دیگر، به دنبال یافتن شرایطی هستند كه برای آن ها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم كند و پناه گاهی برای جبران كمبود محبت خود فراهم سازند.

  اما اطمینان خاطری كه دختران و پسران از طریق برقراری دوستی بین خود جستوجو می كنند هیچ گاه حاصل نمی شود; زیرا این روابط پنهانی و به دور از چشم خانواده صورت می گیرد. به همین دلیل، دختر و پسر باید وقت و توان زیادی صرف كنند تا بتوانند زمینه این رابطه را فراهم كنند و تحمل ترس و اضطراب مستمری كه دو طرف باید تحمّل كنند تا این روابط از چشم آشنایان پنهان بماند، رضایتمندی و آرامشی را كه به دنبال آن هستند خنثی خواهد كرد.

سه شنبه 23/4/1388 - 14:13
طنز و سرگرمی
۱ ..۲ ..۳..

امتحان میکنیم.

. قطعه؟

.

. وصله؟.

.



قطعه؟.

.

ستاد اطلاع یابی از وصل شدن سامانه اس ام اس


یه دقیقه سکوت به احترام همه ی اون اس ام اس هایی که هیچ وقت به مقصد نرسیدند

آزاد سازی اس ام اس مبارک


دوست عزیز این اس ام اس صرفا برای اگاهی از وصل شدن سامانه اس ام اس میباشد و هیچ ارزش دیگری ندارد لطفا خونسردی خود را حفظ کرده ومثل ندید بدیدها به گوشی خود خیره نشوید.

.

.



متشکرم



 

به غضنفر میگن متاهلی یا مجرد ؟ میگه : به نام خدا ، کشاورزم!!! 







*۱۴۰*#دوستت دارم*#

.

.

.



شارژجدیدقلب 

 




این سیب، بهترین سیب، شكل سیب، سر سیب، كار سیب، گذاشتن سیب، یه سیب، آدم سیب، الافه سیب.
حالا سیب هارو حذف كن. از اول بخونش! 

از شیرجه جانانه شما بر روی گوشی متشکریم

شرکت حمایت از اس ام اس ندیده ها !!! 

سلام …. تو رو خدا ببخش … نمی‌خواستم این موقع شب بیدارت کنم ….. واقعاً ببخش …. سعی کن درکم کنی … من موبایلم گم شده زنگ بزن به گوشیم تا ببینم کجاست !. شرمنده‌ام



با سلام اینجا تهران است. ساعت ۳ بامداد … صدای مردم آزار



ببین یکی میخواست از خواب بیدارت کنه من نذاشتم
کار خوبی کردم؟


ببخشید که مزاحمت شدم میخواستم بگم شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره


این اس ام اس رو تا دو روز نخون
.
.
میگم نخون
.
.
نرو پایین
.
.
بیخیال شو
.
.
نه نمیشه بهت اعتماد کرد همون دو روز دیگه بهت میدم



به یارو می گن…





به تو چه که به یارو چی می گن؟


اگه خوابیدی بیدار شو اگه بیداری بشین اگه نشستی بلند شو راه برو اگه راه میری بلند شو پشتک بزن و خوشحال باش که از طرف من واست اس ام اس اومده


مشترک گرامی این اس ام اس برای بیدار کردن شما در نیمه شب فرستاده شده است لطفا پس از خواندنش لبخند بزنید و سعی کنید دوباره بخوابید !


شرمنده به خدا، آره میدونم خواب بودی، کارت داشتم که بیدارت کردم.

میخواستم بدونم ماهی وقتی غذا میخوره، آب نمیره تو دهنش؟


اومدم ازت معذرت خواهی کنم . میدونم خیلی تعجب کردی که واسه چی ؟ بعد وقتی میگم نمیفهمی ناراحت میشی .
آخه الان مگه ساعت ۳ نصفه شب نیست . خب واسه اینکه نصفه شب بیدارت کردم اومدم ازت عذرخواهی کنم . میشه منو ببخشی ! 



 


میخواستم ببینم شب‌ها که میخوای بخوابی، گوشیتو خاموش می‌کنی که سر کارت نزارن؟


شده خواب ببینی که وقتی خوابیدی تو خواب داری خواب میبینی که خوابی و داری می خوابی و خواب خوابو میبینی که در اون حالی که تو خواب داری خواب خواب رو میبینی تو خواب همونطور که خوابی یکی دیگه هم مثل خودت خوابه و تو خوابش خوابه خوابو میبینه و همین طور که خوابیده تو خواب به تویی که خوابی بگه:چقدر سرکاری؟


این SMS تنها برای بیدار کردن شما ارسال شده و هیچ ارزش دیگری ندارد حالا می تونی بری بخوابی شب بخیر……


پاشو سرت از رو متکا افتاده پایین




ببخشید که دیر وقته ولی یه سوال داشتم که خیلی وقت میخواستم ازت بپرسم که الآن یادم اقتاد : ایران به کشورهای دیگر نفت میفروشه بشکشو پس میگیره یا با بشکه میده؟!؟!؟!؟


مردن واسه زنی که عاشقشی خیلی آسون تر از زندگی با اونه


مردها ۳ تا آرزو دارند

۱.اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن

۲.اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن

۳.اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن


مهم نیست اس ام اسو میخونی یا نه، مهم نیست که جواب میدی یا نه، مهمم نیست که برات مهمم یا نه، مهم نیست دوستم داری یا نه، مهم اینه که تو مهمی!!



تازگی ها چقدر چاق شدی! می دونی از کجا فهمیدم؟ چون هر روز جای بیشتری تو قلم باز می کنی

گردآوری مجید اسکندری
  منبع از اس ام اس ها: Kocholo

دوشنبه 22/4/1388 - 22:29
طنز و سرگرمی
 

قصد دارم ضرب‌المثل‌هایی را كه با یكی از حروف الفبا شروع می‌شود، برایتان شرح دهم و معنایش را تفسیر كنم، آنچنان كه روحتان شاد شود.

آب كه از سر گذشت، چه یك وجب چه صد وجب

یعنی شما یك روزی (روزش مهم نیست) می‌روی در یك انتخاباتی به یك نفری یك رأیی می‌دهی. بعد به هر حال یك نفر دیگر رأی می‌آورد، دیگر هی غر نزن كه چرا فلان كس شد وزیر مثلاً علوم یا مثلاً چرا وزیر آموزش و پرورش در برابر سؤال‌های موهن واكنش مناسب نشان نداد  یا چرا مسكن قیمتش چند برابر شد یا چرا...... این حرف‌ها را ول كن، به قول معروف آب كه از سر گذشت، چه یك وجب چه صد وجب. خوب فهمیدین معنی این ضرب‌المثل رو؟

 

آب كه سر بالا بره قورباغه ابوعطا می‌خونه

یك روز در ولایتی دوردست در حدود 123 سال پیش یك اتفاقاتی افتاد كه اوضاع كلاً عوض شد و به هم ریخت و وضعیت به گونه‌ای شد كه علمای جامعه‌شناسی به آن می‌گویند: «كی به كیه». در چنین شرایطی كه طبق گفته آگاهان و براساس آمار مندرج در نشریات آن زمان یك عده كه تا دیروز در محله پشمك‌فروشی‌ها یخمك تبلیغ می‌كردند، شدند رئیس دایره حمل و نقل برون دهِ شركت‌های آفت‌زدایی و حومه، و مجال اظهارنظرهای عجیب پیدا كردند، طوری كه عقل كن فیكون می‌شد بدفرم. حكما سه شب و سه روز فكر كردند و به جای آن‌كه آن وضعیت را چاره كنند، برایش ضرب‌المثل درست كردند!

آسته برو آسته بیا كه گربه شاخت نزنه

طنز ننویس! با این اوضاع و احوال دیوانه‌ای طنز می‌نویسی؟! یعنی این‌كه با ملاحظه حركت كن تا مشكلی از هیچ جهت برایت پیش نیاید. گویا در قدیم گاوها خیلی سرشان شلوغ بوده و گربه‌ها به جایشان به مردم شاخ می‌زده‌اند. حالا این‌كه این وظیفه طی چه فرایندی به گربه‌ها محول شده بوده خیلی مشخص نیست. راستش مهم هم نیست، چرا كه مهم‌تر از آن شیوه حركت است. پیام اخلاقی این ضرب‌المثل این است كه داداش من مواظب خودت باش، از ما گفتن بود!

آمد زیر ابروش رو برداره، چشمش رو كور كرد

شهین دست طلا! گویا این كار را یك خانمی كه آرایشگر قابلی بوده و عروس هم درست می‌كرده دو میلیون تومن، مانیكور پدیكورش هم حرف نداشته، تهِ شینیون بوده، های‌لایت می‌كرده بیست، حتی بنا به بعضی روایات معروف بوده به شمسی پن‌كیك، انجام داده و به كسی كه زیر دستش نشسته بوده صدمات جبران‌ناپذیری زده. البته معنی و محتوای این ضرب‌المثل‌ خیلی به مرغوبیت ریمل یا انواع رژلب مربوط نمی‌شود و قطعاً به چیزهای دیگری مربوط است، اما این‌كه چرا ما فقط به همین بخش گیر داده‌ایم معلوم نیست!

آش نخورده و دهن سوخته

ساده معنی كنم یعنی این‌كه شما به یك مهمانی دعوت می‌شوید، بعد با دوستان راهی می‌شوید، دم در منزلی كه مهمانی در آنجا برپاست (چه جور هم برپاست!) متوجه می‌شوید كه آنجا برای شما مناسب نیست، چرا كه همه به آقایی شما نیستند و حتی احتمالاً چند فقره خانم هم در مهمانی هستند و ... (بقیه توضیح با خودتان) خب شما داخل نمی‌شوید (مثلاً) و همان دم در می‌خواهید برگردید كه می‌ریزند و همه از جمله شما را كه اصلاً نرفته‌اید می‌گیرند، خب اگر به آن حالت آش نخورده و دهن سوخته نمی‌گویند، پس چه می‌گویند؟!

آب دست یزید افتادن

امروزی‌اش می‌شود این‌كه كارت سهمیه‌بندی بنزینت بیفتد دست كسی كه با تو میانه خوبی ندارد. خلاصه وضعیت خوبی نیست و سخت است كه آدم در مورد یك وضعیت توضیح بدهد. مثل صفحه طنزی می‌ماند كه افتاده باشد زیردست مدیرمسئول! می‌فهمید كه؟!

آن‌قدر بایست كه زیرپایت علف سبز شود

دیروز یك مرد 50 ساله در حالی كه فریاد می‌زد من شش ماه است كه بیكار شده‌ام، خودش را زیر چرخ‌های مترو انداخت و مرد. سیب‌زمینی امسال به كیلویی 1500 تومن رسید. گرانی میوه بیداد می‌كند. مسكن وضعیت فاجعه‌باری دارد... حالا تو منتظری تا وضع اقتصادی خوب شود؟ پس آن‌قدر بایست تا زیر پایت علف سبز شود. شیرفهم شد؟!

 

دوشنبه 22/4/1388 - 22:23
شعر و قطعات ادبی

من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند
من اگر بنشینم
تو اگر بنشینی
چه کسی برخیزد ؟
چه کسی با دشمن بستیزد ؟
چه کسی
پنجه در پنجه هر دشمن دون
آویزد
دشت ها نام تو را می گویند
کوه ها شعر مرا می خوانند
کوه باید شد و ماند
رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند
در من این جلوه ی اندوه ز چیست ؟
در تو این قصه ی پرهیز که چه ؟
در من این شعله ی عصیان نیاز
در تو دمسردی پاییز که چه ؟
حرف را باید زد
درد را باید گفت
من چه می گویم ، آه
با تو کنون چه فراموشی ها
با من کنون چه نشست ها ، خاموشی است
تو مپندار که خاموشی من
هست برهان فراموشی من
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی خیزند
و چه خواهد شد آن

 

شعرازحمیدمصدق

دوشنبه 22/4/1388 - 22:20
دعا و زیارت

سیاست در نهج البلاغه

 

نهج البلاغه گنجی عظیم است که درعین پیدایی و رویت هنوز کشف نشده است . و خدا داند که چه بسیار سالها باید  بگذرد تا ما بتوانیم ذره ای از این گنج بی پایان بهره ببریم. در نهج البلاغه مولا علی(ع) همه چیز است از خداشناسی گرفته تا رعایت حق مخلوقات از دید ما کوچک .

سیاست و حکومتداری هم به عنوان یکی از ضروریات همیشگی بشر در این دریای با عظمت به فراموشی سپرده نشده است.ما در این کتاب با دستورات،راهنمایی ها،توصیه هاو مسائلی  در حوزه سیاست و حکومتداری بر میخوریم که بسیار روشن تر و بهتر از بسیاری  نظریات متفکران سیاسی سده های اخیر می باشد. در چند سطر پیش رو ما به اندیشه هایی  از مولا علی(ع)  اشاره میکنیم که در عین سادگی در بیان، دارای نکات ارزشمندی در عرصه عمل سیاسی نیز میباشد.

ابتدا باید ببینیم که منظور حضرت از سیاست چیست؟ آیا حضرت سیاست را دروغگویی ، دغلبازی ، ریا کاری ومواردی مانند اینها که در ذهن بسیاری از ما همان سیاست است وسیاست جز این نیست  میدانند. یا اینکه نگاهی آسمانی و مقدس به این موضوع دارند.

1-حضرت سیاست را غیر از حیله گری ونیرنگ می دانند فلذا در خطبه 200  نهج البلاغه میفرمایند:((سوگند به خدا،معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما معاویه حیله گر و جنایتکار است ،اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم.))

حضرت در خطبه فوق عوام فریبی یا همان سیاست دماگوژی را رد میکنند و این امر را برای رسیدن به هدف ناپسند می دانند.حضرت در جملات بالا خود را یک سیاستمدار میداند که معاویه با انجام دغلبازی نمی تواند بر حضرت در سیاستمداری چیره شود چون حضرت به وضوح سیاست را غیر از این می داند. همچنین حضرت اشاره می کنند که دارای توانایی در استفاده از حیله و نیرنگ هستند نه اینکه فاقد این کارایی می باشند و عدم انجام این کارهم، در واقع به علت ناتوانی ایشان است .بارها موقعیتهایی  برای حضرت پیش آمد که ایشان  می توانستند با دادن یک دروغ ویا حیله ای کوچک به راحتی خلافت را در دست بگیرند یا به زبان امروزه برای رسیدن به هدف وسیله را توجیه کنند. اما حضرت این کار را نکردند زیرا اگر این کاررا انجام می دادند، دیگر علی (ع)نبودند.وامروزه هم ما نمی توانستیم به چنین رهبری که ازحق خود میگذرد تا جامعه از هم فرونپاشد افتخار کنیم.حتی اگر این چشم پوشی از حق مانند استخوان در گلو و خار در خشم او را بیازارد.

2- حضرت  در کسب قدرت و چه در حفظ آن نیز هیچ ظلمی را روا نمی دارند وهمواره تاکید بر این می کنند که حتی حاضر به گرفتن رزق مورچه ای از دهان او  نیستند. این بر خلاف نظریات بسیاری از اندیشمندان سیاسی است که زمامدار را در حفظ قدرتش رجوع به خیانت ،ظلم وستم می دهند. حضرت علی (ع) در جواب اطرافیان خود برای بکار بردن این روشها بر اساس خطبه 126 نهج البلاغه می فرمایند(( آیا به من امر مى كنید كه پیروزى را با ستم بر كسى كه زمامدار او شده ام ، به دست آورم ؟؟ )) همان طور که گفته شد این بر خلاف نظر بعضی از اندیشمندان مانند ماکیاولی است که با دیدن چگونگی دعوت به گفتگو وبعد فریب دادن چند فرمانده جنگی توسط یکی از حاکمان زمان خودش به نام بورجا وقتل آنها ، این نسخه را به حاکمان برای ماندگاری قدرتشان  واز میدان به در کردن رقیبان توصیه میکند.  

3-موضوع بعد در نهج البلاغه اینست که ببینیم هدف و فلسفه سیاست و حکومت در این کتاب چه چیزبیان شده است ؟ اندیشمندان زیادی پیرامون این موضوع به بحث پرداخته اند مانند توماس هابز که  فلسفه  تاسیس حکومت را رسیدن به صلح و آرامش می داند . ویا پیروان نظریه اصالت سود مندی که هدف تاسیس دولت را سودمندی و فایده آن در رساندن افراد به لذت می دانند. اما حضرت هدف از سیاست وحکومت را در  نهج البلاغه  اجراى عدالت ، زعامت ، رهبرى و هدایت جامعه و مردم به سوى كمال و نزدیكى به خدا می داند .

ما می توانیم برای رسیدن به پاسخ این پرسش به سراغ خطبه 131 نهج البلاغه که به خطبه منبریه هم مشهور است برویم. حضرت در این خطبه چنین می فرمایند:(( خدایا تو می دانی که جنگ و در گیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه می خواستیم نشانه های حق و دین تو را به جایگاه خویش بازگردانیم، ودر سرزمین های تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده ات در امن و امان زندگی کنند، و قوانین و مقررات فراموش شده تو بار دیگر اجرا گردد.)) حضرت در این جملات مهمترین اهداف دولت اسلامی را اینچنین بیان می دارند: 1- ارائه ارزش های دینی و حفظ و گسترش آن 2- اصلاح حیات اجتماعی و روابط انسانی  3- تامین امنیت اجتماعی.

 همچنین این اهداف را می توان در نامه هایی که حضرت به والیان خود در شهرها می نویسد یافت

حضرت طی توصیه ای که در نامه 46 و خطاب به مالک اشتر است اینچنین می فرمایند((...پر و بالت را برابر رعیت بگستران، با مردم گشاده روی و فروتن باش، و در نگاه و اشاره چشم، در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باش، تا زور مندان در ستم تو طمع نکنند، و ناتوانان از عدالت تو مایوس نگردند.))

حضرت بار دیگر درنامه 53 نهج البلاغه به مالک اشتر می فرماید:((دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه ترین، و در عدل فراگیر ترین، و در جلب خشنودی مردم گستر ده ترین باشد، که همانا خشم عمومی مردم، خشنودی خواص را از بین می برد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر می کند.))

حضرت در بیانات بالا ونمونه های فراوان مانند آن که در این کتاب آمده است به کارگزاران خود توصیه می کند اکنون که به عنوان یک حاکم و سیاستمدار مشغول هستند با مردم مدارا و خوش رفتاری نمایند. این توصیه های حضرت زمانی مطرح شد که به قول ما امروزیها حکومت دموکراتیک و پارلمانی نبود که با این کارها بخواهند رای مردم را بدست آورند بلکه حضرت وظیفه حاکم را در هر حالت و هر شرایطی چیزی جز خدمت به مردم و خشنودی خداوند نمی داند وبه فرموده خود حضرت ((حاکمان پاسبانان خدایند در زمین او))

حاکم اسلامی به عنوان کسیکه در راس قدرت سیاسی می باشد و طبق نظر حضرت نماینده اجرایی او در زمین باید با بندگان او مدارا کند و عدالت را در حق آنان رعایت کند.

4-در این کتاب حضرت به صفات و شرایط حاکم اسلامی هم اشاره کرده اند . ایشان در خطبه 131 بعد از ذکر فلسفه حکومت اسلامی به شرایط رهبر اسلامی اشاره می کنند ومی فرمایند:(( خدایا من نخستین کسی هستم که به تو روی آورد، و دعوت تو را شنید و اجابت کرد، در نماز ، کسی از من جز رسول خدا (ص) پیشی نگرفت، همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد، و امامت مسلمین را عهده دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد، ونادن نیز لیاقت رهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند، و ستمکار نیز نمی تواند رهبر مردم باشد، که باستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند. و نه کسی که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل می کند و گروهی را بر گروهی مقدم می دارد، و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد زیرا که برای داوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال، وحق را به صاحبان آن نمی رساند، و آن کس که سنت پیامبر (ص) را ضایع می کند لیاقت رهبری ندارد زیرا که امت اسلامی را به هلاکت می کشاند.))

 امام علی (ع) در بیانات بالا به پاره ای از صفات حاکم اسلامی با ذکر اهمیت داشتن هر صفت اشاره می فرمایند که این صفات به این ترتیب هستند: 1-  بخیل نباشد 2- نادان نباشد 3-عادل باشد  4-رشوه خوار نباشد  5- پایبند به رعایت سنت پیامبر(ص) باشد. 

5-در نهج البلاغه به توصیه هایی نیز بر می خوریم که راهنمای خوبی  برای مردم ورهبر حکومت می باشد برای نمونه حضرت در سخنرانییکه در صفین فرموده اند ودر خطبه 216 نهج البلاغه آمده است به حقوق متقابل مردم و رهبر اشاره می کنند و اداء این حقوق متقابل را باعث اصلاح روزگار و برقراری عدالت برای مردم و تداوم حکومت می دانند وادامه می دهند اگر این حقوق اداء نشود آنگاه است که ظلم ، ستم ونیرنگ در جامعه زیاد شود.

حضرت در این مورد چنین می فرمایند((ودر میان حقوق الهی بزرگترین حق، حق رهبر بر مردم و حق مردم بر رهبر است،... وآنگاه که مردم حق رهبری را اداء کنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت یابد، وراههای دین پدیدار و نشانه های عدالت برقرار، وسنت پیامبر(ص) پایدار گردد، پس روزگار اصلاح شود و مردم در تداوم حکومت امیدوار و دشمن در آرزوهایش مایوس می گردد.اما اگر مردم بر حکومت چیره شوند، یا زمامدار بر رعیت ستم کند، وحدت کلمه از بین می رود، نشانه های ستم آشکار ونیرنگ بازی در دین فراوان می گردد، و راه گسترده سنت پیامبر (ص) متروک، هوا پرستی فراوان، احکام دین تعطیل، و بیماریهای دل فراوان شود.))

حضرت در ادامه این خطبه به  برخی از حقوق حاکم بر مردم مانند 1-عدم ستایش های غلو آمیز حاکمان 2- دوری از رفتار ظاهری با حاکم 3- مشورت دادن به حاکم اشاره می کنند.

 در خطبه 34 نیز پاره ای دیگر از این روابط متقابل آمده است:1- حاکم باید خیرخواه مردم باشد. 2- تقسیم عادلانه بیت المال و درآمد های عمومی بین مردم 3- آموزش سواد به مردم برای جلوگیری از رشد بی سوادی 4- وفادار ماندن مردم به بیعت با حاکم 5- اطاعت از حاکم و خودداری از سرپیچی از دستورات حکومتی.

حضرت ادای این حقوق را باعث 1- عزت یافتن حق 2- برقراری عدالت 3- مایوس شدن دشمن  میدانند ومی فرمایند که اگر این حقوق ادا نشود 1- اتحاد جامعه از بین می رود 2- ستم ونیرنگ در جامعه جای خود را باز می کند 3- سنت پیامبر به فراموشی سپرده می شود و در نتیجه اجرای احکام دین مسکوت می ماند. 

مطالب بالا قطره ای از کتاب گرانقدرنهج البلاغه است که ما فقط به صورت اجمال نگاهی به آن انداختیم تا بگوییم که نظریات سیاسی هم در اندیشه اسلامی وجود دارد که نمونه آن فرمایشات اول امام شیعیان حضرت علی (ع) است که گوشه ای از آن در نهج البلاغه آمده است. ان شاءالله این مطالب جرقه ای شود تا دیگران به غوص عمیقتری در این دریای بیکران انجام دهند.

دوشنبه 22/4/1388 - 22:19
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته