• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 307
تعداد نظرات : 25
زمان آخرین مطلب : 5206روز قبل
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

شاید میان جهل و گناه این تفاوت باشد كه جهل مانع شناخت است و گناه مانع اعتراف ؛ جهل پرده ى تعلیم و یاد گیرى است و گناه پرده ى تزكیه و پاكسازى ؛ جهل در قلب را به روى حكمت مى بندد و گناه در آن را به روى موعظه قفل كرده ، آن را به غفلت فرا مى خواند.
بدین سان یكى جهل به عقل نظرى و دیگرى گناه به عقل عملى مربوط مى شود؛ با توجه به این كه هر دوى آن ها در موارد گوناگون ارتباط تنگاتنگى با یكدیگر دارند و از آن جا كه قرآن از طرق گوناگون ارتباط ظریفى نیز میان این راه هاى مختلف هست ، یعنى حكمت و موعظه ى حسنه و مجادله ى نیكو مردم را به راه خداوند دعوت مى كند، هر یك از این راه ها شرطى دارد كه سبب تحقق آن مى شود و نیز مانعى دارد كه تحقق آن را منتفى مى سازد.
پس جهل سخت ترین مانع در برابر علم و حكمت نظرى است و گناه ضخیم ترین حجاب در مقابل موعظه و حكمت عقلى است . چنان كه تعصب جاهلى ، دین را نابود مى سازد و به شدت از جدال احسن باز مى دارد؛ همان گونه كه ناشنوایى مانع شنیدن نداى وحى و نابینایى ، پرده اى براى نگاه كردن در قرآن و نیز گنگ بودن ، مانع خواندن آن است ، چنان كه سنگینى سینه و تاریكى قلب و خاموشى نفس نیز مانع و پرده ى اعتراف ، و از موعظه پذیرى و تزكیه و امثال آن ، از اهداف عالى رسالت ، باز دارنده است .
سخن حضرت رضا علیه السلام به این مطلب اشاره دارد: لیكن مردم شوریده عقل گردیدند و از آنجا كه نمى دانستند، نسبت به حق كر و كور شدند؛ و لكن القوم تاهو و عموا و صموا عن الحق من حیث لایعلمون ؛ و این است فرموده ى خداى بزرگ : و من كان فى هذه اءعمى فهو فى الاخرة اءعمى و اءضل سبیلا (188) یعنى نسبت به حقایق موجود نابیناست ؛ و ذلك قوله عز و جل : و من كان فى هذه ... یعنى اءعمى عن الحقایق الموجودة ... .
مردم در این زمینه اختلاف داشتند، به گونه اى كه متحیر و سرگردان شدند و بارى نجات از تاریكى به تاریكى پناه آوردند؛ بدین گونه كه خداوند را با صفات خودشان وصف كردند و بیش از پیش از حق دور شدند، ولى اگر خداى بزرگ را به صفات ویژه ى خودش و مخلوقات را به صفات خودشان مى ستودند، قطعا با فهم بیش تر و یقین فزون تر سخن مى گفتند و اختلاف پدید نمى آمد، ولى چون اسباب سرگردانى خود را خواستند، درمانده شدند، با آن كه خداوند هر كه را بخواهد به راه راست هدایت مى كند؛ و انما اختلف الناس فى هذا الباب حتى تا هوا و تحیروا و طلبوا الخلاص من الظلمة بالظلمة فى وصفهم الله بصفة اءنفسهم ، فازدادوا من الحق بعدا؛ و لو وصفوا الله عز و جل بسفاته و وصفوا المخلوقین بصفاتهم لنالوا بالفهم و الیقین و لما اختلفوا، فلما طلبوا من ذلك ما تحیروا فیه ارتبكوا و الله یهدى من یشاء الى صراط مستقیم . (189)
از این بیان شریف حضرت بر مى آید: چنان كه گوش و چشم و حواس ‍ ظاهرى دچار نابینایى و ناشنوایى و تحیر مى گردند، قلب و بصیرت و دیگر مشاعر باطنى نیز گرفتار این عوارض مى شوند و نادانى به تحیر و دورى از حق در شناخت خداوند مى انجامد؛ خداوندى كه موجود مطلق و به دنیا و آخرت محیط است و بى مانند و فاقد شریك و نیز بدون دومى است ؛ بدین معنا كه او را استوارى داده ، یارى اش رساند و نگهدارى اش كند. چون جهان هستى نیازمند كسى است كه آن را استوار سازد و نگه دارد؛ ولى آفریدگار غنى محض هیچ نیازى ندارد.
غرض از آن كه ، براى شناخت قرآن از غیب سخن مى گوید، شرطى وجود دارد و نیز مانعى كه از شناخت جلوگیرى مى كند و انسان هاى جاهل با اخلال در شرط شناخت ، سرگردان و نابینا و ناشنوا مى گردند؛ لیكن اگر شرایط را فراهم آورند، قطعا به فهم و یقین مى رسند. سخن حضرت رضا علیه السلام فواید بسیارى را در بر دارد كه در مباحث آینده به آن اشاره مى شود؛ ان شاءالله .

188-سوره ى اسراء، آیه ى 72.
189-مسند الامام الرضا علیه السلام,ج2,کتاب الاحتجاجات,ص90,ح3.

منبع:کتاب قران کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 17:21
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

 همان گونه كه گناه و پلیدى و چرك و آلودگى و امثال آن عناوینى كه در زبان ثقلین آمده است ، از تاءمل و اندیشه در نظام خلقت و تفكر در آیات تكوینى منع مى كند، همچنین انسان را از تدبر در محتواى آیات تدوینى قرآن و استنباط از آن باز مى دارد. حضرت رضا علیه السلام در پاسخ كسى كه پرسید: چرا كه خداوند سبحان محجوب و مخفى است ؟ چنین فرمود: پوشیده بودن از خلق به سبب كثرت گناهان آنان است ، ولى او در هیچ لحظه اى از شب و روز چیزى بر او پوشیده نیست ؛ ان الاحتجاب عن الخلق لكثرة ذنوبهم ، فاءما هو فلا یخفى علیه خافیة فى آناء اللیل و النهار . (187)
بدین معنا كه گناه براى بعضى حجاب مشاهده ى فكرى و براى بعضى دیگر حجاب شهود قلبى است . زیرا فطرتى كه خداوند، مردم را بر اساس آن آفرید، حق را مى بیند و آن را به دیگران نشان مى دهد، ولى گناه چون غبارى بر آن آینه ى صاف فطرت است ؛ به گونه اى كه از سویى حجاب شناخت فطرى است و از سوى دیگر مانع شناخت فكرى و از سوى سوم مانع شناخت شهودى كامل مى شود. از این رو در مباحث گوناگون ، گناه را مانع و پرده دانستن كاملا صحیح است .

187-مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب التوحید، ص 72، ح 72.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 17:15
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند سبحان مى فرماید: اءفلا یتدبرون القران اءم على قلوب اءقفالها (182) گذشته از حجیت ظاهر قرآن و امكان استنباط معارف از آن و نیز تشویق و ترغیب به تدبر و اندیشیدن در قرآن ، از این آیه بر مى آید كه متدبر در قرآن همان قلب مجرد است ، نه قالب یا حس مادى و نیز قلب را درى است كه گاهى باز مى گردد و گاهى بسته مى شود و نیز قلب داراى قفل ویژه اى است كه با آن بسته مى شود و كفر و نفاق و امثال این حجاب هاى ظلمانى قفل هاى قلب هستند كه انسان را از تدبر در قرآن باز مى دارند.
در مقابل ، ایمان و خلوص و امثال آن اوصاف وجودى كمالى ، كلیدهاى قلب اند كه آن را باز كرده ، زمینه ى تدبر در قرآن را فراهم مى آورند؛ به شرط آن كه پرده ى گناه كه قفل قلب است ، وجود نداشته باشد.
اگر گناهكار، به جهل مقابل علم گرفتار نباشد و به انحصار شناخت با معیار حس و نیز انحصار موجود در محسوس معتقد نباشد و غیب را خرافه اى غیر موجود نپندارد و در قرآن تدبر كند، به اندازه ى لازم از معارف قرآنى بهره مى برد و حجت بر او تمام است ، هر چند به دریافت معارف بلند قرآنى موفق نمى شود و باب غیب به روى او گشوده نمى گردد تا آن كه غیب را رویاروى مشاهده كند. چون اگر گناه از جهت گناه بودنش مانع درك مقدار لازم از معارف باشد، علیه كفار و منافقان نمى تواند حجت باشد. زیرا فرض ‍ آن است كه آنان به سبب گناهكار بودنشان از مقصود براهین قرآنى براى توحید و نفى شرك و امثال آن آگاه نمى شوند.
از طرفى اگر فرض شود علم به حق بر ایمان به آن و ترك و گناه وابسته است ، دچار دور باطل شده ایم .
پس منظور از مانع شناخت بودن گناه این است : هنگامى كه گناهكار رو به سمت باطل داشته ، به آن مشتاق شود، فریب آن را بخورد، به سمت تدبر و اندیشه در قرآن تمایل ندارد، همان قرآنى كه وى را به حق و شادمانى به آن دعوت كرده ، به پرهیز از باطل و فریب نخوردن از آن هدایت مى كند. شاید بدین جهت بعضى از گناهكاران انگشتان خود را در گوش قرار داده ، لباس ‍ خود را بر سر مى كشند تا صداى دعوت پیامبر را نشنوند.
خداوند از قوم حضرت نوح علیه السلام چنین حكایت مى كند؛ و انى كلما دعوتهم لتغفر لهم جعلوا اءصابعهم فى اذانهم و استغشوا ثیابهم و اءصروا و استكبروا استكبارا (183) و از این قبیل است آیه ى اءلا انهم یثنون صدورهم لیستخفوا منه اءلا حین یستغشون ثیابهم یعلم ما یسرون و ما یعلنون انه علیم بذات الصدور . (184) زیرا این پنهان شدن گاهى به سبب نادانى به عدم انحصار موجود در محسوس و اسطوره نبودن غیب است و گاهى به سبب بیزارى از شنیدن حق ، به گونه اى كه با شنیدن سخنان حق بر بیزارى او افزوده مى شود، مانند شخص زكام كه از بوى مشك گرفته مى شود.
فرموده ى حضرت رضا علیه السلام به بعضى از این مطالب اشاره دارد. درباره ى كسانى سخن مى گوید كه از انتخاب خدا و اختیار رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم و اهل بیت ایشان رو برگردانده ، به اختیار و انتخاب خود تكیه مى كنند، در حالى كه قرآن به ایشان ندا مى دهد: و ربك یخلق ما یشاء و یختار ما كان لهم الخیرة سبحان الله و تعالى عما یشركون (185) و نیز مى فرماید: اءفلا یتدبرون القران اءم على قلوب اءقفالها... . (186)
آنجا كه حضرت علیه السلام استدلال مى كند كه قفل قلب ها و گناهان آن ، ایشان را از تدبر در آیات باز مى دارد؛ آیاتى كه دلالت مى كند بر این كه تعیین و نصب امام در دستان آنان و به اختیار ایشان نیست ، در صورتى كه اگر در قرآن تدبر كنند، قطعا در مى یابند كه تعیین امام علیه السلام به اختیار و انتخاب خداوند سبحان است .

182-سوره ى محمد، آیه ى 24.
183-سوره ى نوح ، آیه ى 7.
184-سوره ى هود، آیه ى 5.
185-سوره ى قصص ، آیه ى 68.
186-سوره ى محمد، آیه 24؛ مسند الامام الرضا علیه السلام ، ج 1، كتاب الامامة ، ص 99، ح 35.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 17:12
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

 یكى از موانع آن ، گناه است كه با پیروى هواى نفس و آرزوهاى بلند همراه است كه گاهى از آن به رجس و گاهى به رجز یاد مى شود. گناه سبب تنگى قلب و مهر خوردن آن و چركى سینه و طبیعت آن و انحراف روح و بسته شدن آن مى گردد. زیرا گناه حجابى است میان انسان گناهكار و حق كه بارزترین مصداق آن ، قرآنى است كه خداوند آن را به حق فرو فرستاد و به حق فرود آمد و نیز گناه ضد پاكى است و با كرامت و بزرگوارى منافات دارد و با تقوا تباین و جدایى داشته ، خلاف رفعت و هر صفت كمال است .
در بخش یكم گذشت كه طهارت شرط شناخت قرآن است ، پس گناه مانع آن است . چون پلیدى را با پاك ، كارى نیست و نیز لئامت و پستى بر گرد كرامت و بزرگوارى نمى چرخد و طغیان و سركشى همراه تقوا نمى گردد و فرومایگى با بلندى سازگار نیست و به طور كلى ناقص تا زمانى كه ناقص ‍ است ، كرامت كامل را حس نمى كند و انسان گناهكار چون فرد ناقصى است كه كرامت و بلنداى قرآن را درك نمى كند.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 17:2
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

از آنجا كه این معارف غیبى از امور مشترك در نبوت همه ى پیامبران است ، گفته هاى ملحدان نیز از مشتركات همه ى ملحدان جاهلیت مادى است . بدین جهت سخن باطل آنان در موارد متعددى در قرآن كریم آمده است كه در هر عصرى در برابر هر پیامبرى ، ملحدان چنین مى گفتند. به گونه اى كه امروز با وجود پیشرفت صنعت و الترونیك ، نهایت شبهات مادى گرایان و مشكل ترین مسائل اعتقادى آنان از گفته هاى پیشینیانشان تجاوز نمى كند؛ هر چند اختلاف زبانى و رنگى دارد، ولى قلب هایشان مانند یكدیگر است .
از این رو، چنان كه گذشتگان رویگردان از راه خداوند چنین مى گفتند: یا شعیب ما نفقه كثیرا مما تقول (174)، جانشینان طالح و بدكار آنان نیز مى گویند: این ها چیزى جز تحجز و ارتجاع و افتراهایى شبیه به این دو نیست ؛ مانند این سخن كه : دین افیون توده هاست .

174-سوره ى هود، آیه ى 91.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:56
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

اكنون نمونه هایى از معارف غیبى قرآن را مى آوریم كه ملحدان به انكار آن ها پرداخته اند و از آن ها شگفت زده شده اند و بیزارى جسته اند و از آن معارف غیبى به اسطوره یاد كرده اند. زیرا این گمان بر اوهام شان چیره شده كه موجود فقط شى ء محسوس است و هر چه را كه حس به ذات و جوهر آن نمى رسد، فرض وجودش محال است ، و نیز هر چیزى كه مانند جسم ذاتا یا به سبب چیزى كه در آن است ، مانند احوال جسم ، اختصاص به مكان یا وضعیتى نیابد، بهره اى از وجود ندارد.
این ملحدان مى گویند: و ما یهلكنا الا الدهر (163) و نیز مى گویند: لن نؤ من لك ... اءو تاءتى بالله و الملئكة قبیلا (164) خدا را بیاورى تا ما او را رویاروى ، همچون ماده ببینیم و نیز ملائكه را بیاورى تا آن ها را در مقابل خود بنگریم .
روشن است كسى كه نهایت درجه ى علمش این مقدار اندك است كه موجود را در محسوسات منحصر مى سازد، چگونه او خدا را مى تواند درك كند؟ خدایى كه لا تدركه الاءبصار و هو یدرك الاءبصار و هو اللطیف الخبیر (165) و نیز چگونه شدنى است چنین كسى نشئه ى نهایى را بشناسد كه ملائكه دیده نمى شوند، مگر این كه در همان نشئه باشد یا اگر هنوز به آن عالم نرفته ، در آن حالت ویژه باشد، چنان كه خداى متعالى مى فرماید: یوم یرون الملئكة لا بشرى یومئذ للمجرمین و یقولون حجرا محجورا .(166)
آنان نیز مى گفتند: لو لا نزل هذا القران على رجل من القریتین عظیم . (167) زیرا آن ها به زمین متمایل بوده ، گمان كرده اند كه اصالت براى ماده است و هر كه مالك تجملات و زینت آن باشد. او بزرگ است و نبوت هم مقام مادى بسیار بزرگى است كه ناگزیر از آن بزرگ مادى است .
روشن است كه محدوده ى علمش این اندازه ناچیز است ، چگونه مى تواند درك كند كه نبوت یك شاءن الاهى و داراى عظمت معنوى است و فقط صاحب خلق عظیم و ملكات نفسانى عظیمى چون عصمت ، به آن دست مى یابد. از این رو، با بى خردى مى گوید: لن نؤ من حتى نؤ تى مثل ما اءوتى رسل الله . (168) چنان كه خداوند از آنان حكایت مى كند: بل یرید كل امرى منهم اءن یؤ تى صحفا منشرة (169)، و نیز مى گفتند: ان هى الا حیاتنا الدنیا و ما نحن بمبعوثین (170) و ءاذا متنا و مكنا ترابا ذلك رجع بعید؛ (171) یعنى از حد امكان و از فهم عقلى ما دور است كه انسان ها پس از مرگ دوباره زنده و برانگیخته شویم . از این جهت چنین افرادى از معاد وحشت داشته ، از آن تعجب مى كنند و مى گویند: هل ندلكم على رجل ینبئكم اذا مزفتم كل ممزق انكم لفى خلق جدید . (172)
آرى كسى كه حوزه ى علمش این اندازه تنگ باشد، چگونه مى تواند درك كند كه انسان با مردن نیست مى شود، بلكه متوفى مى گردد و در زمین گم نمى شود، بلكه از خانه اى به خانه دیگر مى رود.
موارد فوق نمونه هایى است كه به مبداء و معاد و وحى و نبوت مربوط مى شود و مبناى همه ى آن ها عدم انحصار معیار شناخت در حس ، و موجود در محسوس است . از این رو، ملحدانى كه گمان مى كنند هر چه حس به آن نمى رسد، ممتنع الوجود است و هرگز پدید نمى آید، در برابر معارف غیبى چنین مى گویند: ان هذا الا اءساطیر الاءولین . (173)

163-سوره ى جاثیه ، آیه ى 24.
164-سوره ى اسراء، آیات 90 - 91.
165-سوره ى انعام ، آیه ى 103.
166-سوره ى فرقان ، آیه ى 22.
167-سوره ى زخرف ، آیه ى 31.
168-سوره ى انعام ، آیه ى 124.
169-سوره ى مدثر، آیه ى 52.
170-سوره ى انعام ، آیه ى 29.
171-سوره ى ق ، آیه ى 3.
172-سوره ى سباء، آیه ى 7.
173-سوره ى هود، آیه ى 91.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:40
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

اساس شناخت و معیار عقلى ، آن پذیرفتن انواع دوگانه ى موجودات است ؛ غیب و شهادت . بى تردید وحدت خداوند و سایر اوصاف ذاتى او نسبت به عالم طبیعت غیب است و از پلیدى و آلودگى طبیعت منزه است و نیز ملائكه و وحى و نبوت و رسالت و خلافت الاهى و عصمت و علم به غیب و خبر دادن از آن و مثال این گونه امور كه همگى از معارف قرآنى است ، به عالم غیبى مربوط مى شود كه حواس آن را درك نمى كند و دست تجربه و اعتبار اجتماعى به آن نمى رسد و بافته هاى خیال و احساسات وهم ، كرامت آن را لمس نمى كند.
بنابراین ، اساس علوم قرآنى بر پایه ى مجردات غایب از اوهام و به طریق اولى غایب از حس استوار است و مهم ترین شرط لازم براى شناخت قرآن آن است كه عقل پیراسته از طبیعت ، معیار شناخت قرار گیرد و پذیرفته شود كه مطلق وجود، تنها در طبیعت خلاصه نمى شود، بلكه دو نوع طبیعى و فرا طبیعى دارد. در این صورت است كه تدبر در قرآن و استنباط از آن و اعتماد و استناد و استدلال به آن و بهره گیرى از هدایت آن ممكن مى گردد؛ این مهم نیز پس از به دست آوردن سایر شرایط است .

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:34
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

این شرط معرفت یعنى شناخت غیب و ایمان به آن چون سایر پیش گفته داراى مراتبى است . هر كه تمام آن درجات را داشته باشد، بهره ى او از قرآن بیش تر است و هر كه بعضى از آن مراتب را دارا باشد، به همان اندازه از قرآن بهره مى برد. چنان كه قرآن عینى یعنى حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم براى همه ى فرستاده شد؛ و ما اءرسلناك الا كافة للناس بشیرا و نذیرا ، (161) ولى تنها مؤ من به غیب از وجود ایشان بهره مند مى شود. از این رو خداى متعالى مى فرماید: لقد من الله على المؤ منین اذ بعث فیهم رسولا . (162)
اكنون انسان آگاه زیرك به اهمیت این شرط در مقایسه با سایر شرایط پى مى برد، به گونه اى كه اگر گفته شود: این شرط از آن جا كه به عقل نظرى مربوط است ، مهم ترین شرط است ، سخن گزافى نیست . زیرا شرایطى كه مربوط به عقل عملى است ، در رتبه ى شرایطى نیست كه مربوط به عقل نظرى است ، چنان كه خود عقل عملى نیز در رتبه ى عقل نظرى نیست .
براى مثال ، طهارت از آلودگى تعلق به دنیا و نیز گسستن از این دنیاى كوچك و پیراستن از پستى وابستگى به ماده و تجملات و جواهرات و زیبایى هاى آن و امثال این گونه اوصاف نفسانى كه مربوط به عقل حقیقى است و به واسطه ى آن خداى رحمان عبادت و بهشت كسب مى شود. همه ى این امور از شئون عقل عملى است كه در مقایسه با شناخت غیب و ایمان به آن كه از شئون عقل نظرى است ، از اهمیت كم ترى برخوردار است .

161-سوره ى سباء، آیه ى 28.
162-سوره ى آل عمران ، آیه ى 164.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:30
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

یكى دیگر از شرایط شناخت قرآن شناخت غیب و ایمان اجمالى به آن است . زیرا قرآن - چنان كه گذشت - از غیب و باطن عالم خبر مى دهد. از این رو كسى كه وجود را مساوق با ماده مى داند و هر موجودى را مادى مى پندارد و بر آن است كه هر چه ماده ندارد، موجود غیر حقیقى ، بلكه خرافه اى است كه وهم آن را داراى دو نوع ساخته و دست خیال آن را بافته است ، چنین كسى از كتابى چون قرآن كه موجود را داراى دو نوع غیب و شهادت مى داند بهره اى نمى برد. زیرا اعتقاد او با محتواى آن كتاب مخالف است .
كسى كه بعضى از موجودات را غیر مادى مى داند و ملاك شناخت را تنها به حس محدود نمى كند، بلكه معیار اصیل شناخت را عقل یا شهود دانسته ، حس و تجربه را مددكار آن دو مى داند و نیز منشاء ارزش و اعتبار حس و شهادت را همان عقل مجردى مى داند كه خود نیز از عالم طبیعت نهان است ، چنین كسى از قرآن بهره مى برد. چون اعتقاد وى درباره ى موجودات با محتواى قرآن هماهنگ است .
خداوند سبحان راز بهره نبردن از قرآن را براى كسى كه وجود را منحصر به ماده مى داند، چنین بیان مى كند: ... و لكن اءكثر الناس لا یعلمون * یعلمون ظاهرا من الحیوة الدنیا و هم عن الاخرة هم غافلون . (158) آنان به باطن زندگى دنیا آخرت علم ندارند و با وجود آن كه آخرتى هست ، توجهى به آن ندارند، بلكه از آن غافلند. بدین جهت به رسولش ‍ صلى الله علیه و آله و سلم امر فرمود كه از این افراد روى گردان باشد. چون آگاهى آنان براى شناخت قرآن به حد نصاب لازم نمى رسد؛ فاءعرض ‍ عن من تولى عن ذكرنا و لم یرد الا الحیوة الدنیا * ذلك مبلغهم من العلم ان ربك هو اءعلم بمن ضل عن سبیله و هو اءعلم بمن اهتدى . (159)
مصحح این اعراض و رویگردانى و موجب دورى گزیدن نیكوى او، آن است كه قرآن براى هدایت مردم در هر شهرى و عصرى نازل شده است ، ولى معارف قرآن كه مبتنى بر غیب است ، براى كسانى كه به چیزى ایمان نمى آورند، مگر آن كه آن را حس كرده ، آشكارا بنگرند و تنها محسوسات و مشاهدات خود را باور دارند، سودى ندارد. از این رو خداى متعالى مى فرماید: هدى للمتقین * الذین یؤ منون بالغیب . (160)

158-سوره ى روم ، آیات 6 - 7.
159-سوره ى نجم ، آیات 29 - 30.
160-سوره ى بقره ، آیات 2 - 3.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:25
دعا و زیارت

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند سبحان مدار كرامت را تقوا مى داند. چون با پیدایش تقوا كرامت نیز پدید مى آید و با دوام آن نیز كرامت استمرار مى یابد. چنان كه با شدت و قوت تقوا، كرامت نیز تشدید و تقویت مى شود؛ ان اءكرمكم عند الله اءتقیكم (156) و با نابودى تقوا، كرامت نیز به طور كلى نیست مى شود. زیرا هنگامى كه از طریق طغیان ، تقوا از بین رود، از طریق اهانت ، كرامت زائل مى شود؛ ... و من یهن الله فما له من مكرم . (157) خداوند فقط متقیان را كرامت مى بخشد و اگر كسى به جهت طغیان و سركشى از تقوا جدا شود، با سوء اختیار خود كرامت را به خوارى جایگزین ساخته است و از كتابى كه بر گرد كرامت و كرامت نیز بر گرد آن مى چرخد، هیچ بهره اى ندارد.
بنابراین ، كرامت و پیراستگى از پستى هاى دنیوى ، شرط مهم شناخت قرآن كریم است . زیرا ستودن قرآن به كرامت مانند این سخن است كه قرآن را تنها كسانى حس مى كنند كه خداوند به آنان نسبت به دنیاى پست كرامت بخشیده باشد.
پس كسى كه دنیا او را فریفته است و بهره اش را به فرومایگى و پستى فروخته است و آخرتش را به بهاى اندك خریده و سركشى كرده ، در هواى نفس خود فرو رفته است ، چیزى از كتاب كریم را به ارث نمى برد، گر چه آن را تلاوت كند و ببوسد و بعضى اوقات آن را بر سر نهد راز مطلب همان است كه به آن اشاره شد.

156-سوره ى حجرات ، آیه ى 13.
157-سوره ى حج ، آیه ى 18.

منبع:کتاب قرآن کریم از منظر امام رضا علیه السلام

مولف:آیت الله جوادی آملی

يکشنبه 9/12/1388 - 16:17
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته