• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 203
تعداد نظرات : 95
زمان آخرین مطلب : 5274روز قبل
محبت و عاطفه

همه ذرات جان پیوسته با دوست همه اندیشه ام اندیشه اوست نمی بینم به غیر از دوست اینجا خدایا این منم یا اوست اینجا ؟

جمعه 29/6/1387 - 14:47
طنز و سرگرمی

الهی چوب بشی پشمك بشم دورت بگردم

جمعه 29/6/1387 - 14:45
محبت و عاطفه

وقتی كه بچه بودم هر شب دعا میكردم كه خدا یك ماشین به من بدهد. بعد فهمیدم كه اینطوری فایده ندارد. پس یك ماشین دزدیدم و دعا كردم كه خدا مرا ببخشد

جمعه 29/6/1387 - 14:44
محبت و عاطفه

برای تو و خویش چشمانی آرزو میكنم كه چراغها و نشانه ها را در ظلماتمان ببیند، گوشی كه صدا ها و شناسه ها را در بی هوشیمان بشنود،برای تو و خویش روحی كه این همه را در خود گیرد و بپذیرد  وزبانی كه در صداقت خود ما را از خاموشی خویش بیرون كشد و بگذارد از آن چیزها كه در بندمان كشیده است سخن بگوییم

جمعه 29/6/1387 - 14:42
محبت و عاطفه

فکر می کردیم عاشقی هم بچگیست... اما حیف این تازه اول یک زندگیست... زندگی چیزیست شبیه یک حباب.. عشق آبادیه زیبایی در سراب... فاصله با آرزو های ما چه کرد... کاش می شد در عاشقی هم توبه کرد

چهارشنبه 27/6/1387 - 22:28
محبت و عاطفه

یاد گرفتم که : 1. با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند. 2. با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.3. از حسود دوری کنم چون حتی اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز هم از من بیزار خواهد بود.4. تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهم

چهارشنبه 27/6/1387 - 14:17
محبت و عاطفه

وقتی تو نسیتی خورشید تابناك شاید دگر درخشش خود را و كهكشان پیر گردش خود را از یاد می برد و هر گیاه از رویش نباتی خود بیگانه می شود

چهارشنبه 27/6/1387 - 14:15
محبت و عاطفه

حتی ثانیه ای تركم نكن ، دلبندترین ! چرا كه همان دم آنقدر دور می شوی كه آواره جهان شوم ، سرگشته تا بپرسم كه باز خواهی آمد یا اینكه رهایم می كنی تا بمیرم !

چهارشنبه 27/6/1387 - 14:14
محبت و عاطفه

 آن چیزی را که دوست دارید بدست اورید، وگرنه باید آن چیزی را که بدست میاورید دوست بدارید

چهارشنبه 27/6/1387 - 14:13
محبت و عاطفه

روزی سفر خواهم كرد به شهری كه در آن لبخند عادت شده باشد و كینه در چشمها شعله نكشد من از دیار شرارت پیشگانی با تو سخن می گویم كه قلب مرا زیر خروارها حماقت خویش دفن كرده اند .

چهارشنبه 27/6/1387 - 14:8
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته