• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 449
تعداد نظرات : 661
زمان آخرین مطلب : 4528روز قبل
فلسفه و عرفان

 

یکی از همزندانی های یوسف خوابی جعل کرد و تعبیرش را از یوسف پرسید . وقتی یوسف تعبیر کرد و آن زندانی گفت دروغ گفتم و خواب را از خودم ساخته بودم . یوسف گفت : قضی الامر یعنی کار از کار گذشت و آنچه گفتم واقع خواهد شد . ما هم چند بار دروغی به خدا گفتیم دوستت داریم . بعد که ابتلائات و تبعات این دوستی ظاهر شد گفتیم : خدایا دروغ گفتیم . خداوند فرمود : قضی الامر یعنی کار از کار گذشت و تو به جمع دوستان ما ملحق شدی !

        از صحبت های حاج اسماعیل دولابی     

 

چهارشنبه 6/5/1389 - 15:2
محبت و عاطفه

 

هزار و یک‌ اسم‌ داری‌ و من‌ از آن‌ همه‌ اسم‌ "لطیف"را دوست‌تر دارم که‌ یاد ابر و ابریشم‌ و عشق‌ می‌افتم‌ .

خوب‌ یادم‌ هست‌ از بهشت‌ که‌آمدم

 

تنم‌ از نور بود و پَر و بالم‌ از نسیم. بس‌ که‌ لطیف‌ بودم، توی‌ مشت‌ دنیا جانمی‌شدم.

اما ...


زمین‌ تیره‌ بود. کدر بود، سفت‌ بود و سخت.

دامنم‌ به‌ سختی‌اش‌ گرفت‌ و دستم‌ به‌ تیرگی‌اش‌ آغشته‌ شد.

و من‌ هر روز قطره‌قطره‌ تیره‌تر شدم‌ و ذره‌ذره‌ سخت‌تر.

من‌ سنگ‌ شدم‌ و سد‌ و دیوار دیگر نور از من‌ نمی‌گذرد،

دیگر آب‌ از من‌ عبور نمی‌کند، روح‌ در من‌ روان‌ نیست‌ و جان‌ جریان‌ ندارد.

حالا تنها یادگاری‌ام‌ از بهشت‌ و از لطافتش،


چند قطره‌ اشک‌ است‌ که‌ گوشه‌ دلم‌ پنهانش‌ کرده‌ام


گریه‌ نمی‌کنم‌ تا تمام‌ نشود، می‌ترسم‌ بعد از آن‌ از چشم‌هایم‌ سنگ‌ریزه‌ ببارد


یا لطیف!

این‌ رسم‌ دنیاست‌ که‌ اشک‌ سنگ‌ریزه‌ شود و روح‌ سنگ‌ و صخره؟

این‌ رسم‌ دنیاست‌ که‌ شیشه‌ها بشکند و دل‌های‌ نازک‌ شرحه‌شرحه‌ شود؟


وقتی‌ تیره‌ایم، وقتی‌ سراپا کدریم، به‌ چشم‌ می‌آییم‌ و دیده‌ می‌شویم

اما لطافت‌ که‌ از حد بگذرد، ناپدید می‌شود

یا لطیف!

 

کاشکی‌ دوباره‌ مشتی، تنها مشتی‌ از لطافتت‌ را به‌ من‌ می‌بخشیدی‌


یا می‌چکیدم‌ و می‌وزیدم‌ و ناپدید می‌شدم

مثل‌ هوا که‌ ناپدید است، مثل‌ خودت‌ که‌ ناپیدایی...

 

یا لطیف!

 مشتی، تنها مشتی از لطافتت را به من ببخش. 

 

"خانم عرفان نظر آهاری"

سه شنبه 5/5/1389 - 19:42
فلسفه و عرفان

 

عارفى وارسته گفت : جوان عربى را در طواف كعبه ، با تنى نزار و زرد و ضعیف دیدم كه گویى استخوانهایش را گداخته بود . نزدیك رفتم و به او گفتم : گمانم تو محبّى و از محبّت بدین سان سوخته اى . گفت : آرى . گفتم : محبوب به تو نزدیك است یا دور ؟ گفت : نزدیك ، گفتم : مخالف است یا موافق ؟ گفت : موافق و مهربان . گفتم : سبحان الله ! محبوب به تو نزدیك و موافق و مهربان و تو بدین سان زار و نحیف ؟ گفت :

اى بى چاره ! مگر تو نمى دانى كه آتش وصال و موافقت بسى سوزنده تر از آتش دورى و مخالفت است ؟ چه ، در وصال او بیم فراق است و زوال ، و در میزان او امید وصال . من با شنیدن این توبیخ ، شرمنده شدم و حالم دگرگون شد

سه شنبه 5/5/1389 - 19:38
دانستنی های علمی

 

یک تحقیق نشان داد یک سوم مردان در هنگامی که همسرشان در حال رانندگی است احساس امنیت نمی‌کنند.
میلیون‌ها نفر از مردان زمانی که در کنار همسرشان نشسته‌اند، به دلیل آن که همسرشان دیر پدال ترمز را فشار می‌دهد پایشان را به کف خودرو فشرده‌اند
.
بسیاری دیگر نیز در هنگامی که همسرشان رانندگی می‌کرده‌ است بارها از ترس لبه صندلی را فشار داده‌اند.
یک دهم مردان اعلام کردند مواقعی پیش آمده است که همسرشان به دلیل بی‌توجهی از مسیر جاده منحرف شده و آن‌ها مجبور شده‌اند فرمان را بگیرند و خودرو را به جهت اول باز گردانند.
در نظر سنجی که توسط سایت OnePollو روی 3 هزار مرد انجام شده‌ است اکثر مردان اعلام کردند که رانندگی آن‌ها از همسرشان بهتر است.
آن‌ها معتقدند که مردان بسیار بهتر تمرکز می‌کنند، بیش‌تر به تابلو‌های راهنمای و رانندگی توجه می‌کنند و خیلی سریع‌تر و بهتر واکنش نشان می‌دهند.
یک پنجم مردان هم اعلام کردند زمانی که همسرشان رانندگی می‌کند هرگز احساس آرامش نمی‌کنند. یک پنجم مردان نیز به دلیل رانندگی همسرشان با او بگومگو کرد‌ه‌اند.
یکی از بزرگ‌ترین انتقاد مردان این است که زنان به راحتی و به سرعت حواسشان به دلیل توجه به کودکان، مناظر اطراف و دیگر خودروها پرت می‌شود.
از دیگر اعتراضات مردان این است که زنان به جای حرکت در یک خط مستقیم مرتبا از یک سمت به سمت دیگر می‌روند و فاصله خود را با خطوط کنار جاده رعایت نمی‌کنند.
فشردن ناگهانی پدال گاز و حرکت سریع خودرو و هم‌چنین نزدیک شدن بیش از حد به یک خودرو قبل از سبقت گرفتن از آن از دیگر مواردی بود که مردان در مورد شیوه رانندگی زنان انتقاد داشتند.
در همین حال نزدیک به یک دهم مردان ادعا کرده‌اند که گاهی اوقات لازم دانسته‌اند از همسر خود بخواهند خودرو را به کنار جاده منتقل کند تا آن‌ها خود پشت فرمان بنشینند.
با این حال سخنگوی این سایت گفت: من مطمئن هستم که رانندگی زنان به آن شدتی که مردان تصور می‌کنند بد نیست. شاید مردان در مورد رانندگی خود خیلی مطمئن هستند که این گونه فکر می‌کنند.

حقیقت چیست؟
با این که در این نظرسنجی مردان معتقدند بهتر از زنان رانندگی می‌کنند، اما تحقیقات دیگر ادعاهای دیگری را مطرح کرده‌اند.
تفاوت‌های بین مردان و زنان راننده در تصادفات رانندگی در کشورهای مختلف از جمله در آمریکا، اروپا، آسیا و آفریقا ثبت شده است و نشان می‌دهد که مردان نسبت به زنان در معرض خطر بیشتری قرار دارند.
شواهد گسترده‌ای وجود دارد که ثابت می‌کند مردان، به ویژه مردان جوان، در تمامی فرهنگ‌ها نسبت به زنان رفتارهای پرخطرتری دارند که بیشتر آن را به صورت مستقیم نشان می‌دهند. این موارد رانندگی ایمن را کاملاً تحت تاثیر قرار می‌دهد و رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی احتمال میزان تصادف را بالاتر می‌برد
.
میزان انحراف رفتاری و تخطی از قانون به شکل قابل ملاحظه‌ای در مردان بیشتر از زنان است. این مساله در تخطی از قوانین رانندگی شامل سرعت مجاز، سبقت و رانندگی در حال مستی نمود بیشتری پیدا می‌کند. همچنین به طور متوسط مردان در بسیاری از موارد، بیش از زنان جویای خطر و هیجان هستند. بنیان این تفاوت سازمان یافته جنسی بیش از آنکه تنها محصول جامعه یا تجربه باشد، پایه‌های فیزیولوژیک در زنان ومردان دارد.
سه شنبه 5/5/1389 - 12:20
خاطرات و روز نوشت

 

عهد ما بر آنست که هر صبح یادمان باشد که منتظَر داریم

پس سلام پدر

سلام بر قامت به انتظار نشسته ات

به چشم های در راه مانده ات

به دست های قنوت گرفته ات

سلام

هر صبح

هر روز

هر شب

هر ساعت

هر آن...

 

میلادت مبارک

سه شنبه 5/5/1389 - 11:15
خاطرات و روز نوشت

 

دوستای خوبم!

 

عید همتون مبارک

 

ان شاءالله لحظات خوبی داشته باشید

 

دوشنبه 4/5/1389 - 22:50
شعر و قطعات ادبی

 

در آرزوی تو هستم همیشه نورانی
اسیر زلف تو هستم، نگفته می دانی
تو از قبیله فریادهای خاموشی
زبانه می کشی از سینه های طوفانی
شمیم عطر تو در باغ لاله می پیچد
عزیز گمشده در کوچه های ظلمانی
نشسته ام به در انتظار یکرنگی
بدان امید که روزی گلی برویانی
شکسته قامت هر لاله ای غریبانه
غروب خسته مرا می کشد به ویرانی
شبانه می شنوم از نگاه اشک آلود
که می رسد به دلم عطر یاس پنهانی
هزار پنجره آدینه باز و بسته شود
به گوش دل نرسد نغمه های عرفانی
ولی شنیده ام از قاصدی که می خواند
ز کوی کعبه برآید جمال نورانی
به عشق خال رخت حال ما پریشان است
فدا کنم دل و جان را بر این پریشانی
به کنج میکده هر شب ترا، ترا خوانم
که شاید از می نابت مرا بنوشانی
لبان تشنه ما را ز کوزه ات تر کن
به انتظار تو باشم اگر چه طولانی
من از زمان شکفتن خدا خدا کردم
هزار بوسه برویت زنم به آسانی
اگر چه لایق عشقت نگشته ام اما
شوم به صبحدمی در ره تو قربانی
در انتظار ظهورت چنان پریشانم
که لحظه لحظه عمرم رود به حیرانی
به جز تو ای گل نرگس مرا خیالی نیست
به خاک پای تو سایم همیشه پیشانی
ضریح چشم سیاهت طواف هر شب من
صفای سعی مرا چشم بسته می دانی
دعای عهد ترا هر سحر وفا کردم
مگر به گوش من آید صدای روحانی
به انتظار تو «نادم» ز کفر می نالد
یقین شکایت دل را نگفته می خوانی


ابوالقاسم قربانی

دوشنبه 4/5/1389 - 22:4
آلبوم تصاویر

 

 

 

دوشنبه 4/5/1389 - 12:10
شعر و قطعات ادبی

 

 

فاصله درد میان من و توست
 باید این فاصله را کم کنیم
باید از این بعد مکان خارج شد
        وچنین اندیشید:
که تمام دنیا در همین یک قدمیست
          معتقد باید بود
که میان من و تو فاصله گر هست هنوز
دلمان نزدیک است
وبه هم قول دهیم
هرچه ما دور شویم من و تو فاصله را حس نکنیم

 

دوشنبه 4/5/1389 - 10:7
شعر و قطعات ادبی

 

پشت پَرچین سپیدار، من او را دیدم 
سایه در سایه دیوار، من او را دیدم

سبدی از گل و سیب و غزل وآینه داشت 
با یکی توسن رهوار، من او را دیدم

من زلال نفسش را به خدا! حس کردم 
نه خیال است و نه پندار، من او را دیدم

به صنوبر، به شقایق، به گل یاس قسم! 
پشت این پنجره صد بار من او را دیدم

به گل افشانی دلهای رها میآمد 
شاد و آزاد و سبکبار من او را دیدم

عطر پیغام سحر بود که جاری میشد 
در تن کوچه اسرار من او را دیدم

پی درمان غمِ دخترکی میآمد 
دختری خسته و تبدار من او را دیدم

ردّ پایش سر آن کوچه خلوت پیدا است 
دور از دیده اغیار من او را دیدم

در هوایش دل من بود که از خود میرفت 
با دل و دیده بیدار من او را دیدم

مثل هر روز سلامی و گل لبخندی 
باز هم وعده دیدار! من او را دیدم

عابران را گل و آیینه تعارف میکرد 
نه همین بار که بسیار من او را دیدم

صبح فردا زهمین کوچه گذر خواهد کرد 
باز این جمله به تکرار «من او را دیدم»

شنبه 2/5/1389 - 14:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته