وجه تسمیه برخی محلات شهر تهران چنین است.
سید خندان
سیدخندان پیرمردی دانا و البته خندهرو بوده كه پیشگوییهای او زبانزد مردم بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به همین پیرمرد بوده است؛ البته بعدها نام سید خندان بر ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران هم اطلاق میشده است.
فرمانیه
در گذشته املاك زمین های این منطقه متعلق به كامران میرزا نایبالسلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است.
فرحزاد
این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.
شهرك غرب
دلیل اینكه این محله به نام شهرك غرب معروف شد ساخت مجتمع های مسكونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریكایی و به مانند مجتمع های مسكونی آمریكایی بوده و در گذشته نیز محل اسكان بسیاری از خارجی ها بوده است.
آجودانیه
آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا می كند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است.
اقدسیه
نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمین های آنجا را به باغ تبدیل و برای یكی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) كاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد.
جماران
زمین های جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدند كه در كوه های این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عده ای هم معتقدند كه جمر و كمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مكان سنگهای بزرگ به دست می آمده است، آنجا را جمران، یعنی محل بهدست آمدن جمر نامیدهاند.
پل رومی
پل رومی در واقع پل كوچكی بوده كه دو سفارت روسیه و تركیه را هم متصل می كرده است. عدهای هم معتقدند كه نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است.
جوادیه (در جنوب تهران)
بسیاری از زمین های جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است كه اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است كه به نام مسجد فردانش هم معروف است.
داودیه (بین میرداماد و ظفر)
میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذكر شده داودیه نام گرفت.
دركه
اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست اما برخی آنرا مرتبط به نوعی كفش برای حركت در برف كه در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی درگ نامیده می شده است دانسته اند.
دزاشیب (نزدیكی تجریش)
روایت شده است كه قلعه بزرگی در این منطقه به نام آشِب وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو می گفتند.
زرگنده
احتمالا” دلیل نامگذاری این محل كشف سكه ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق كاركنان روسیه بوده است.
قلهك
كلمه قلهك از دو كلمه قله و ك تشكیل شده است كه قله معرب كلمه كله، مخفف كلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است كه به دلیل اهمیت آبادی قلهك كه سه راه گذرگاههای لشگرك، ونك و شمیران بوده است، به آن (قله- هك) گفته شده است.
كامرانیه
زمینهای این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجهتعلق داشت، و سپس كامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه، با خرید زمینهای حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترك زمینها كرد و سپس آن جا را كامرانیه نامید.
محمودیه (بین پارك وی تا تجریش یا ولیعصر تا ولنجك)
در این منطقه باغی بوده است كه متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه می گفتند. سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش، محمودخان احتشامالسلطنه، محمودیه نامید.
نیاوران
نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر كرده است به این ترتیب كه نیاوران مركب از نیا (حد، عظمت و قدرت)؛ ور (صاحب) و ان علامت نسبت است و در مجموع یعنی كاخ دارای عظمت.
ونك
نام ونك تشكیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ك) كه به صورت صفت ظاهر میشود.
یوسف آباد
منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفیالممالك در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث كرد و به نام خود، یوسف آباد نامید.
پل چوبی
قبل از این كه شهر تهران به شكل امروزی خود درآید، دور شهر دروازه هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممكن باشد. یكی از این دروازهها، دروازه شمیران بود با خندقهایی پر از آب در اطرافش كه برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده میشد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است.
شمیران
نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد. یكی از مطرح ترین دلایل عنوان شده تركیب دو كلمه سمی یا شمی به معنای سرد و ران به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است. همچنین در نظریه دیگری به دلیل وجود قلعه نظامی در این منطقه به آن شمیران می گفتند و همچنین برخی نیز معتقدند كه یكی از نه ولایت ری را شمع ایران می گفتند كه بعدها به شمیران تبدیل شده است.
گیشا
نام گیشا كه در ابتدا كیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (كینژاد و شاپوری) می باشد.
منیریه (در جنوب ولیعصر)
منیریه در زمان قاجار یكی از محله های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن كامرانمیرزا، یكی از صاحب منصبان قاجار، به نام منیر گرفته شدهاست.
شاید براتون جالب باشه كه بدانید:
ساختمان حصار و حفر خندقهای جدید تهران قریب به ده سال طول كشید(به دستور ناصرالدینشاه) و شهر تهران چندین برابر توسعه یافت و مساحت آن به سه فرسخ و نیم رسید و از طریق ۱۲ دروازه به محیط بیرون خود ارتباط یافت. این دروازهها كه هم اینك نیز، اگر چه ساختمان آنها از بین رفته، اما اسمشان باقی است. عبارتاند از:
دروازههای دولت، یوسف آباد و شمیران (در شمال شهر)
دروازههای خراسان، دولاب و دوشان تپه (در شرق شهر)
دروازههای باغشاه، قزوین و گمرك (در غرب شهر)
دروازههای غار، رباط كریم و حضرت عبدالعظیم (در جنوب شهر)
در واقع حدود جغرافیایی تهران به شرح ذیل بود:
شمال: طول خیابان انقلاب فعلی، از حدود پیچ شمیران تا كمی بعد از چهار راه كالج كه به شكل مایل به طرف غرب و خیابان سی متری (كارگر كنونی) امتداد داشت.
غرب: از حدود چهار راه جمهوری كنونی تا حوالی میدان گمرك
جنوب: خیابان شوش، از حدود میدان راه آهن تا حوالی میدان گمرك.
شرق: خیابان شهباز(۱۷ شهریور فعلی) تا بعد از میدان شهدای كنونی.
و محلاتی كه در داخل این محدوده قرار داشتند و هنوز بسیاری از آنها با همان اسم و رسم قدیم وجود دارند. محله دولت كه به دلیل نزدیكی با كاخهای سلطنتی به این نام خوانده میشد، خیابانهای لالهزار، خیابان شاهآباد، خیابان اسلامبول، خیابان علاءالدوله (فردوسی) خیابان لختی (سعدی) خیابان واگنخانه (خیابان اكباتان) عین الدوله، دوشانتپه (ژاله)، نظامیه (بهارستان) و دروازه شمیران را شامل بود.
محله عودلاجان (اودلاجان) تشكیل میشد از خیابان جلیل آباد (خیام) كاخ گلستان تا ناصریه (ناصر خسرو) و حدود مسجد شاه و شمال بوذرجمهری شرقی و پامنار و جنوب خیابان چراغ برق (امیر كبیر) و میدان توپخانه، كه محله كلیمیان و و زرتشتیان مقیم تهران بودهاست.
محله سنگلج كه بخش اعظم و عمده آن را امروزه پارك شهر تشكیل میدهد، در گذشته یكی از مراكز مهم سیاسی بود و با اینكه در حال حاضر تقریباً از بین رفته ولی هنوز اشتهار تاریخی خود را از دست نداده است .
دو روانشناس آمریکایی در تحقیقات خود کشف کردند که انسانها نزدیک به ۴۷ درصد از زمان بیداری خود را به چیزی غیر از آن کاری که در حال انجام آن هستند فکر میکنند.
آموزه های فلسفه سنتی و مذهبی نشان میدهد که خوشبختی میتواند با زندگی کردن در لحظه پیدا شود به طوریکه بسیاری از بزرگان دین اسلام نیز تاکید کرده اند که “فرزند زمان حال خود باشید” و یا “در زمان حال زندگی کنید”.
اکنون دو روانشناس دانشگاه هاروارد به نامهای “متیو کیلینگزورث” و “دنیل تی. گیلبرت” در تحقیقاتی نشان دادند که حق با این فلسفه سنتی است.
درحقیقت این محققان دریافتند که انسانها ۹/۴۶ درصد از زمان بیداری خود را به چیزی متفاوت از کاری که انجام میدهند فکر میکنند و به دلیل این “پرسه زنی ذهن” افراد به شدت احساس نارضایتی میکنند.
این دو روانشناس اظهار داشتند: “ذهن انسان سرگردان است و یک ذهن سرگردان، بدبخت است.”
برخلاف حیوانات، انسانها میتوانند زمان بسیاری را به فکر کردن درباره چیزی بگذرانند که در اطراف آنها وجود ندارد.
این فکر کردن میتواند درمورد حوادثی باشد که در گذشته رخ داده اند و یا حوادثی که میتوانند در آینده اتفاق بیفتند و یا هرگز رخ ندهند حتی در برخی از این افراد، پرسی زنی ذهن آنچنان توسعه یافته است که به نظر میرسد یک حالت پیش فرض در مغز آنها باشد.
این دانشمندان به منظور ردیابی این رفتار، برای تلفن همراه “آی- فن” یک نرم افراز را توسعه دادند که به صورت تصادفی با دو هزار و ۲۵۰ داوطلب تماس میگرفت و از آنها میپرسید که در آن لحظه چقدر احساس خوشبختی میکنند، مشغول انجام چه کاری هستند، آیا مشغول فکر کردن به کاری هستند که در آن لحظه انجام میدهند و یا به یک چیز مورد علاقه، یا ناخوشایند یا خنثی فکر میکنند.
داوطلبان میتوانستند بین ۲۲ فعالیت با ویژگیهای کلی مثل راه رفتن، خوردن، خرید کردن، تماشای تلویزیون و … یکی را انتخاب کنند.
نتایج این بررسیها نشان داد که ذهن مصاحبه شوندگان به طور متوسط ۹/۴۶ درصد از دفعات تماس نرم افزار را مشغول پرسه زنی در افکار متفاوت بود و این پرسه زنی ذهن هرگز به زیر ۳۰ درصد نرسید.
براساس گزارش ساینس، این محققان در این خصوص توضیح دادند: “پرسه زنی ذهن در طول تمام فعالیتها موجب میشود زندگی ما بسیار ناخوشایند باشد.”
این تحقیقات همچنین نشان داد افراد زمانی احساس خوشبختی میکنند که مشغول انجام تمرینات فیزیکی و یا گفتگو هستند درحالیکه زمانی که استراحت میکنند، در زمان کار و زمانی که در خانه از رایانه استفاده میکنند بسیار ناراضی و ناخرسند هستند.
وقتی بدانید ارزشهایتان چیست، گرفتن تصمیمات مهم دیگر سخت نخواهد بود.- روی دیزنی
آیا شده تا به حال با کسی در ماشین باشید و این سوال پیش بیاید که،
“دوست داری چه بخوریم؟”
“نمی دانم، تو چی دوست داری؟”
“منم نمی دانم، هر چی باشه خوبه.”
“ساندویچ خوبه؟”
“نه الان حال برگر خوردن ندارم.”
“هیچوقت نشده تا به حال تصمیم درستی بگیرم که کسی از آن خبردار شده باشد.” - چارلی جونز
تصمیم گیری سریع در همه جنبه های زندگی اهمیت بسیار زیادی دارد. هر تصمیمی که می گیرید یک نتیجه به دنبال خواهد داشت. برای بعضی ها این فرایند تصمیم گیری بسیار سریع و بدون مشکل است. برای بعضی دیگر حتی اینکه صبح که می خواهند سر کار بروند چه بپوشند هم یک پروژه بسیار طولانی و خسته کننده می شود.
چرا تصمیم گرفتن سخت است
اگر پشت هر تصمیم گیری یک قدرت اعجاب آور باشد و تصمیماتی که می گیرید زندگی شما را شکل دهد، پس چرا تصمیم گرفتن اینقدر سخت است؟ یک متخصص این توضیح را ارائه می کند: “بعضی چیزهای دنیای مدرن-مثل گوشی موبایل و ایمیل-برای رشد رهبران سالم نیست. قبل از اینکه گوشی موبایل اختراع شود، اگر رئیس حضور نداشت، مسولیت با مقام بعد از او بود. این تصمیم یا درست بود یا غلط اما باید مسئولیت را قبول می کردید. با همین کارها بود که آموزش می دیدید و رشد می کردید. الان دیگر خیلی راحت زنگ می زنند و از رئیس می پرسند که چه بکنند. رئیس های کارکشه و قدیمی تر معمولاً به کارمندانشان می گویند فقط وقتی به آنها زنگ بزنند که دیگر کار از کار گذشته است نه قبل از آن.”
باید بگویم من هم با عقیده این متخصص موافقم. مسئولیت تصمیم گیری باید روی تصمیم گیرنده باشد. اگر تصمیم گیرنده محکمی نباشید، بهترین کاری که برای بهتر شدن و تقویت خود می توانید بکنید این است که شروع به گرفتن تصمیمات مربوط به خود کنید. البته گفتن این خیلی ساده تر از عمل کردن به آن است. عوامل زیادی از تصمیم گیری افراد جلوگیری می کند که در زیر به آنها اشاره می کنیم.
ترس از شکست - یکی از دلایلی که چرا فرایند تصمیم گیری برای بعضی افراد اینقدر دشوار شده است به خاطر عواقب و نتایج سخت آن تصمیم می باشد. فرد نمی خواهد با نتیجه آن تصمیم روبه رو شود.
ترس از مسئولیت - بعضی ها نمی خواهند اگر تصمیمشان اشتباه باشد مسئولیت آنچه اتفاق می افتد را گردن بگیرند.
فقدان تجربه - وقتی در کودکی نتوانسته باشید برای خود تصمیمات بزرگ یا حتی کوچک بگیرید، توانایی تصمیم گیری در بزرگسالی را هم نخواهید داشت.انتخاب های زیاد – داشتن انتخاب های خوب زیاد فرایند تصمیم گیری را دشوار می کند.
محاسبات در مقابل احساسات
بیشتر مردم فکر می کنند که همه تصمیمات باید برحسب آنچه احساس می کنند گرفته شود. زمان هایی هست که تصمیم گیری براساس احساسات درست ترین روش بود. تصمیم گیری براین اساس فوایدی دارد. یکی از مزیت های آن سرعت عمل است. از روی احساس تصمیم گرفتن نیاز به هیچ حساب کتابی ندارد.
چند وقت پیش در یک جلسه آموزشی سمینار بودم که در آن پیتزا سرو می شد. وقتی همه به صف شدند و تکه های پیتزایمان را برداشتیم من متوجه دو دسته متفاوت از افراد شدم. بعضی ها به سمت جعبه های پیتزایی می رفتند که روی پیتزا مطابق میل و ذائقه شان بود. یک نگاه سریع می انداختند و بعد تکه ای که نزدیکتر به آنها بود را بر می داشتند. بعضی های دیگر به دقت به تکه های پیتزا نگاه می کردند و در ذهنشان حساب کتاب می کردند که کدام تکه کوچکتر است و آن تکه کوچکتر را برمی داشتند.
بااینکه برای آنهایی که در صف پشت آنها قرار داشتند اینکار کمی خسته کننده بود اما مشخص بود که تصمیم گیری آنها فقط از طریق شهود نیست. احتمالاً محتوی چربی، سدیم یا کربوهیدرات های هر پیتزا بر تصمیم آنها اثر داشته و باعث شده که به سمت پیتزاهای بزرگتر نروند. در برخی موارد، آن تصمیماتی که براساس حساب کتاب باشد تصمیمات بهتری هستند.
از طرف دیگر اگر همه تصمیم گیری ها براساس حساب کتاب باشد درست به اندازه تصمیمات صرفاً احساسی بد خواهد بود. اگر بخواهید شغلی را که ۴ سال آینده تان را می خواهید با آن بگذرانید را انتخاب کنید، ممکن است همه عوامل به نظرتان بسیار مهم برسند. شما باید تصمیم بگیرید که یک متخصص مالی شوید یا به کلاس آشپزی بروید. ممکن است برآورد کنید که می توانید براساس مهارت های کنونیتان، طول مدت آموزش، و درآمد شروع یک متخصص مالی تا یک متخصص آشپزی، یک متخصص مالی شوید.
ممکن است نتیجه گیری کنید که بهترین تصمیم براساس محاسباتتان این است که تخصص مالی را پیش بگیرید. بعد ممکن است با خودتان بگویید، “صبر کن، من اصلاً دوست ندارم یک متخصص مالی شوم.” بااینکه محاسباتتان شما را به یک سمت می کشاند اما علایقتان به سمت نقطه مخالف آن هدایتتان می کند.
بهترین راه برای شروع گرفتن تصمیمی که می خواهید با آن زندگی کنید این است که چند سوال مهم از خودتان بپرسید.
- آیا همه اطلاعات لازم برای گرفتن یک تصمیم درست را دارم؟
- چه انتخاب هایی پیش روی من است؟
- اگر تصمیم نادرست بگیرم چه می شود؟
- اگر تصمیمی که می گیرم نادرست باشد چه احساسی خواهم داشت؟
- آیا تابه حال لازم بوده در گذشته تصمیم مشابهی بگیرم؟ اگر اینطور است، نتیجه آن چه بوده؟
- ادراک و شهود من در این باره چه میگوید؟
گرفتن تصمیم
کسانیکه قادرند سریع تصمیمات درست بگیرند در همه مراحل زندگیشان با ارزش تلقی می شوند. در بیزنس کسانیکه می توانند تصمیمات درست بگیرند رهبران بهتر و تواناتری به شمار می روند. در فوتبال بازیکنان خط حمله مهمترین موقعیت را دارند چون تصمیم گیری نهایی با آنها است. حتی در خانه خودتان هم می بینید که کسی که اکثر تصمیمات را می گیرد کسی است که امور خانه را برعهده می گیرد. داشتن مهارت تصمیم گیری صحیح ارزش بسیار بالایی در زندگی دارد.
“… وقتی باید تصمیم سریعی بگیرید و می دانید که این احتمال وجود دارد که این تصمیم اشتباه باشد، بدترین کاری که می توانید بکنید این است که بنشینید آنجا و بترسید و امیدوار باشید.” — استیون ییتس
ارزشهای خود را بشناسید - وقتی چیزهایی که برایتان ارزشمند هستند را بشناسید، تصمیماتتان ساده تر خواهند شد. اگر به خانواده تان بیشتر از پول ارزش می گذارید آنوقت تصمیم اینکه کاری انتخاب نکنید که زمان استراحتتان کنار خانواده را نگیرد بسیار ساده تر به ذهنتان خواهد رسید. رمز کار اینجا این است که درمورد چیزهایی که برایتان ارزشمند است با خودتان صادق باشید. روی دیزنی، برادر والت دیزنی که در سالهای اخیر امور مالی دیزنی را اداره می کرد، می گوید، “وقتی بدانید ارزشهایتان چیست، تصمیم گرفتن دیگر سخت نخواهد بود.”
اطلاعات - تا می توانید سریع درمورد مسئله موردنظر اطلاعات جمع کنید. ممکن است بخواهید از کسی اطلاعات بگیرید اما وقتی تصمیمی آینده شما را تعیین می کند فقط روی توصیه های آنها تکیه نکنید. درعوض برای گرفتن تصمیمتان از اطلاعات آنها استفاده کنید.
آرام باشید – حفظ آرامش و خونسردی یکی از بهترین چیزهایی است که می توانید در تصمیم گیری های مهم داشته باشید. تصمیم گرفتن در آرامش مطمئناً خیلی بهتر خواهد بود چون قادر خواهید بود همه اطلاعات لازم را به خوبی بررسی کرده و احساسات گمراه کننده و نامربوط را از خودتان دور کنید.
“بعضی وقت ها مهم نیست از کدام طرف حصار پایین می پرید. مهم همان پایین پریدن است! بدون تصمیم گیری قادر به پیشرفت نخواهید بود.” - جیم ران
شجاعت می خواهد - تصمیم گیری سریع شجاعت می خواهد. اینکه بتوانید سریع فکر کنید و با نشانه های احتمالی یک تصمیم گیری نادرست کنار بیایید نیازمند شجاعت است. با گرفتن سریع تصمیمات کوچک از روی غریزه شروع کنید و بعد نتیجه را بررسی کنید. با یاد گرفتن اینکه برای هر موقعیت کوچکی که در آن هستید تصمیم بگیرید و بعد بررسی نتیجه آن قدم اول را بردارید.
نتیجه دلخواهتان را بشناسید - مهمترین دلیل برای گرفتن یک تصمیم در قدم اول این است که نیاز به یک نتیجه خاص است. مشکلی که معمولاً طی فرایند تصمیم گیری اتفاق می افتد این است که نتیجه دلخواه به طور کامل واضح نیست. باید بدانید که می خواهید تصمیمتان به چه نتیجه ای منتهی شود.
یاد بگیرید با تصمیماتتان زندگی کنید - باید یاد بگیرید که تصمیمات بد را پشت سر بگذارید. وقتی تصمیمتان نتیجه ای که می خواهید را در بر داشت جشن بگیرید و از تصمیمات بدتان هم درس بگیرید. خیلی وقتتان را صرف تصمیمات بدتان نکنید و سعی کنید آنها را از فکرتان بیرون بیندازید و بعد به عقب برگردید و ببینید چطور می توانید تصمیم را مدیریت کنید که بهترین نتیجه را به دنبال داشته باشد.
استیو ییتس در مجله شانس گفته است، “تاجران موفق وقت زیادی را صرف اندوه خوردن برای تصمیمات گذشته نمی کنند. اگر تصمیمی اشتباه از آب درآمد از آن سریع می گذرند. پس وقتی قرار است تصمیمی را سریع بگیرید و میدانید این امکان وجود دارد که اشتباه از آب دربیاید، بدترین کاری که می توانید بکنید این است که بنشینید همانجا و بترسید و امیدوار باشید. باید محکم باشید، جلو بروید و انجامش دهید.”
گرفتن تصمیمات مهم در زمان کم نیاز به قدرت و کنترل بیشتر در زندگیتان دارد. همچنین به این معناست که این فرصت را خواهید داشت که اطمینان دیگران را جلب کنید. اینکه بتوانید تصمیمات مهم بگیرید زندگی و کارتان را بهتر خواهد کرد. تصمیم گیری مهارتی است که برای موثر بودن در زندگی باید یاد بگیرید و وقتی دینامیک های تصمیم گیری را یاد بگیرید و چیزهایی که یاد گرفته اید را در زندگیتان پیاده کنید درست در مسیر موفقیت افتاده اید.