• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 586
تعداد نظرات : 114
زمان آخرین مطلب : 5009روز قبل
دانستنی های علمی



انتخاب سوال

در هر گونه ازمو ن انتخاب سوال مرحله ای حساس است . سوال امتحانی باید با بیا ن صریح روشن قابل فهم و حتی المقدور کوتاه مطرح شود تا امتحا ن دهندگا ن به سادگی مقصود را درک کرده و پاسخ را تشخیص دهند .
پرسش امتحانی باید با همه ی آ نچه که مورد توجه ارزشیابی است- مثلاً ما با همه ی برنامه تحصیلی دوره مربوطه _ ارتباط داشته باشد و فقط روی یک یا چند بخش متمرکز نباشد . پرسش امتحانی باید با مقدار پیامد وقتی که برای جواب گفتن به آزمایشی اختصاصی داده میشود . مناسبت معقول داشته باشد . وقت زیاد وکم هر یک متضمن پیامد هایی است که دقت و اعتبار ارزشیابی را ساقط میکند . سوال های امتحانی باید با رشد ذهنی و سن به خصوص با هدف ارزشیابی مناسب داشته باشند .پرسش های امتحانی باید حتی المقدور مستقل از هم باشند تا موجب دوباره کاری و اتلف وقت نشوند . سوال های امتحانی از لحاظ سهولت و دشواری باید حالت متعادل و میانی داشته باشند که دست اکثریت گروه را در تهیه پاسخ ببندند و نه آن چنان سهل و روشن که همه به آنها به آسانی جواب دهند و مجال را بر طبقه بندی درست امتحان دهندگان تهیه کند .
با توجه به این ضرورت ها ببینیم در تهیه دو گونه سوال های توصیفی و کوته جواب معمولاً چه مسائلی پیش می آید. ؟
درارتباط با پرسش های چند گزینه ای مسا له اساسی این است که تهیه این گونه پرسش ها خود به علم و آگاهی متناسب با شرایط ازمون نیازدارد . هر پرسش چند گزینهای فقط باید یک پاسخ درست داشته باشد . نحوه مطرح کردن این پاسخ در پاسخنامه اهمیت اساسی دارد. مهمتر از ان انتخاب سه یا چهار پاسخ نادرست برای هر پرسش است .
انتخاب پاسخ های نادرست از منابع مهم بروز نارسایی هاست . چنان پیش پا افتاده و بی محتوا در می ایند که تشخیص پا افتاده و بی محتوا در می ایند که تشخیص پاسخ درست کمرنگ جلوهمیکند و به صورت خودبه خودی ظاهر میشود . گاهی ازمون ها یا جواب درست دارد و یا چنان مبهم است که تشخیص درست و نادرست را دشوار می کند گاهی سلیقه و برداشت تهیه کننده در پیش بینی مطالب بیش از پراکندگی موضوع و محتوای مورد ارزشیابی در تهیه ی سوال ها رخنه می کند و بی شک بیشتر این موارد به لغزش و خظا در تهیه ی سوال ها باز می گردد، نه به متن و شیوه ی امتحان .
در این مقال، تاکید روی این حقیقت است که تهیه ی پرسش های چند گزینه ای ، فی نفسه دشوار و نیازمند سلاحیت و تخصص کافیست ، با این همه ، اکنون اجرای ازمون های چند گزینه ای ، معمول و به حکم ضرورت های اجتناب ناپذیر ، جای دیگر روش ها را گرفته است . در این صورت ، باید به کوشش وسیع و معنادار برای بازسازی، بهسازی و پاکسازی آن از موانع و زواید پرداخت .

ارزشیابی پرسش های امتحانی

بی گمان نتیجه و بنابراین، اعتبار هر امتحان ، تابع عوامل گوناگون است.
انتخاب سوال، نظم و انضباط اجرائی، ماخذ درست نمره گذاری و تصحیح اوراق ، همه در اعتبار ارزشیابی موثرند. اجرای برنامه ی وسیع ارزیابی سوال ها ، به ویژه در مواردی چون آزمون های گزینش دانشجو ، و آن ها که ملاک اختصاص امتیاز های قابل توجهی هستند که با سرنوشت انبوه جوانان برخورد دارند، به مراقبت جدی شدید و مستمر نیاز دارند، و این مستلزم اتخاذ راه و روند مناسب و معتبر برای ارزشیابی خود جریان و شیوه ی ارزشیابی است.
تهیه ی سوال های مناسب امتحان مرحله ای بسیار دشوار ات و جنبه ی حساس ارزشیابی دارد هر چه را که بتوان پرسید، نمی توان گفت که سوال امتحانی است ، سوال های امتحانی را غربال و صافی های دقیق لازم است تا در ارتباط با همه ی آثار امتحان ، نارسایی ها را شناسائی کنند و به حداقل تقلیل دهند.
به حکم همین ضرورت ، سوال های امتحانی باید نتیجه ی ارزشیابی های متعدد و با مجال تراز شده و قابل استناد باشند. اما پرسش های امتحانی را چگونه می توان ارزیابی کرد؟
خوشبختانه برای این منظور ، معیارهای نسبتاً دقیق فراهم کرده اند در اجرای این برنامه ، در درجه ی اول ، طبقه بندی امتحان دهندگان در سه گروه قوی، متوسط و ضعیف ، بر اساس نتیجه ی کلی امتحان لازم است ،
که از نتیجه ی مستقل کار هر گروه و مقایسه ی آن ها می توان به ویژگی های معینی رسید برای این گروه بندی از تعداد امتحان دهندگان ، می توان در هر طرف درصد معینی در نظر گرفت . در آزمایش صعودی نتیجه ی کلی امتحان مثلاً ۲۵% افراد را در هر طرف به عنوان دو گروه ضعیف و قوی و ۵۰% میانی را گروهی متوسط در نظر می گیریم . در ارزشیابی سوال ها ، آن ها را یک به یک مورد توجه قرار می دهیم ، هر سوال برای خود معیارهایی به دست می دهد . برای شناسایی سوال های بهتر ، می توان از ملاک های مختلف استناد کرد.
سختی و آسانی، قدرت تمیز، سلامت سوال از نظر موضوع و متن و … از جمله ضابطه های ارزشیابی هر سوالند.
شاخص های بر اساس نتایجی که از کاربرد مکرر سوال ها حاصل می شود، باید فراهم کرد. سوال هایی که در مقیاس انبوه با پاسخ های ناکافی ، نارسا و غیر مربوط برخورد می کنند ، فی نفسه مصون از عیب و نقص نیستند . در حقیقت، ماهیت این گونه پرسش ها را نقصانی است که به صورت ناتوانی گروه در مقابله با آن ها ظاهر شده است .
باری، در جامعه ی امروز که نوجوانان برای سال های دراز و به مدت قابل ملاحظه ، عمر خود را به حکم اجبار و به پیروی از رسم زمان در کلاس درس می گذرانند و توجه آنان به خط واحدی از پیروزی ، یعنی راه یافتن به تحصیلات دانشگاهی است ، ملاک های انتخاب باید قوی، قابل دفاع، نفوذدناپذیر و بنا شده بر پشتوانه های علمی منطقی و نوآور باشد.
مبادا که در آخرین مرحله ی تحصیلات دبیرستانی ، خدای ناکرده بی میزانی و معیار دست رد بر سینه ی بعضی گذاشته شود که نخیر، تو برای آنچه سال ها مترصد آن بوده ای ، شایسته نیستی و از این بدتر آن که ، راه دیگری هم پیش پای ان ها نگذاشته باشیم.
از این مقوله بگذریم که ، لُبِ سخن این که از ارزشیابی مستمر پرسش های امتحانی ، قابل قبول ترین سوال ها را از نقطه نظرهای مختلف باید شناسایی کنیم و در حفظ و سالم نگهداری آن ها بکوشیم، و همواره همتراز و موازی این کوشش ها ، در صدد آن باشیم که وقتی روش کار کهنه و شناخته شد از شیوه های بهتر ، موثر تر و سنجیده تری برای انتخاب به راستی بهترین ها سود بگیریم؛ در عین آن که برای دیگران نیز به فراخور شایستگی ها و توانایی هایشان راه و خط های دیگری فراهم آورده باشیم.
به هر حال ، سرنوشت را به خصوص آن گاه که نسل جوان، و در نهایت ، جامعه، به نتیجه ی آزمون های عمومی چشم دوخه اند و امیدها دارند، چشم بسته به پاره ای معیار های نیم بند نباید سپرد . آزمون عمومی هم به ترازوهای دقیق و سالم نیاز دارد، و هم وزنه ها و معیارهای موحد و بدون شورش لازم است تا عدالت اجتماعی را مرعی دارد و انتخاب های شایسته تری را برای مقابله با شرایط فردا فراهم آورد.
برای زندگی فردا مهار ها را به دست آن هایی باید داد که به راستی مهارت پذیر باشند.
منبع:academist
شنبه 17/11/1388 - 14:36
دانستنی های علمی





مقدمه

مـطـالعـه و بـررسـى مـسـائل و مـاهـیت روابط بین الملل همواره مورد توجه صاحب نظران و متفکران حوزه علوم سیاسى و سیاست بین الملل بوده و در قرن بیستم ، بویژه بعد از جنگ جـهـانـى دوم از اهـمـیـت فـزایـنـده اى بـرخـوردار شـده اسـت . در حـال حـاضـر بـه دلیل افزایش سطح تعاملات بین المللى ، روند رو به رشد ارتباطات جـهـانـى و بـه هـم وابـسـتـگـى زنـدگـى اجـتـمـاعـى بـیـن المـللى ، هـچـنـیـن افـزایـش مـسـائل و مـشـکـلات کـشـورهـا در سـطـح جـهـانـى ، مـطـالعـه روابـط بـیـن المـلل و سـیـاسـت جـهـانـى به منظور دریافت و فهم نظرى و کاربردى آن ، اهمیت ویژه اى دارد.
بـرخـى از نـظـریـه هـا درمـطـالعـه روابط بین الملل به مهم ترین بازیگر عرصه بین المـللى ، یـعـنـى دولت ( State ) تـوجـه دارنـد و روابـط بـیـن المـلل را در سـطـح واحـدهـا و مـتغیرهاى کشورى مورد بررسى قرار مى دهند. نظریه واقع گرایان در این ردیف قرار دارد.367 برخى از نظریه ها مانند نظریه « آرمان گرایان » بـه نـقش و اهمیت بازیگران غیر دولتى ، مانند سازمانهاى بین المللى نیز توجه دارند و بـر خلاف نظریه « واقع گرایان » نسبت به صحنه بین المللى و رفتار دولتها خوش بـیـن انـد.368 از سـوى دیـگـر، نـظـریـه هـاى کـلان و سـیـسـتـمـى ، روابـط بـیـن المـلل را از مـنظر ساختار نظام بین المللى و کلیّت آن مورد مطالعه قرار مى دهند. نظریه سـیـسـتمى کاپلان 369 و ساختارى والتز در این زمینه قرار دارد.370 به نظر مى رسد بـررسـى نـظـریـه هاى روابط بین الملل از نظر روش شناسى ، هستى شناسى و شناخت شـنـاسـى مـى تـوانـد تـا حـد زیـادى ما را به نوع نگاه به حوزه مطالعاتى روابط بین المـلل نـزدیـک سـازد. در ایـن مـیـان نـگـاه خـوش بـیـنـانـه و یـا بدبینانه به روابط بین الملل مى تواند ماحصل شناخت شناسى ، نوع نگاه به انسان و جهان و تاریخ روابط بین الملل باشد.
بـررسـى انـدیـشـه هـا و دیـدگـاه هـاى مـقـام مـعـظـم رهبرى نسبت به سیاست و روابط بین المـلل نـشان مى دهد که این دیدگاهها، ریشه در جهان بینى توحیدى و آموزه هاى اسلامى و نـوع نـگـاه اسـلام بـه انسان ، تعاملات انسانى و غایت زندگى بشرى در سطح فردى ، جـمـعـى و جـهـانـى دارد. لذا آنـچـه در بـحـث سـیـاسـت و روابـط بـیـن المـلل اهـمـیـت مـى یـابـد، تـوجـه بـه کـارگـزارى انـسـان و اراده اوسـت ، بـه هـمـیـن دلیل محور بحث روابط بین المللى و سیاست خارجى با توجه به جایگاه نقش انسان معنى و مـفـهـوم مـى یابد؛ زیرا مطالعه روابط بین المللى در خردترین سطح خود به انسان و ماهیت انسان مى پردازد. اسلام بیش از هر مکتبى به ابعاد وجود انسان توجه کرده و ماهیت دو گانه وى را مورد بحث قرار داده است . در این پژوهش تلاش مى شود تا دیدگاه مقام معظم رهـبـرى نـسبت به روابط بین الملل با توجه به نوع نگاه به انسان ، نظام بین المللى موجود و نظام جهانى مطلوب مورد بررسى قرار گیرد.

ماهیت انسان

در انـدیـشـه الهـى اسلام ، همه هستى آفریده خدا و جلوه گاه علم و قدرت او و پوینده به سـوى اوسـت و انـسـان بـرتـریـن آفـریـده و جانشین اوست . انسان مى تواند با استخراج گـنـجـیـنـه هـاى استعداد که در نهاد اوست ، خود را و جهان را که براى او آفریده شده به زیـبـاتـریـن وجـهـى بـسـازد و بـیـارایـد و با دو بال علم و ایمان به عروج معنوى و مادى نـایـل آیـد و مـى تـواند با تضییع و یا به انحراف کشیدن این استعدادها، جهنمى از ظلم و فـساد در جهان بیافریند. چراغ هدایت بشر، ایمان او به خدا و تسلیم او در برابر امر و نهى الهى است .371
مـقـام معظم رهبرى به نقش انسان ، اراده و قدرت انسان تاءکید زیادى دارند و مى فرمایند: « چون انسان بنده خداست ، وابسته به خداست و با نیروى اندیشه و اراده مى تواند حرکت تـکاملى را به طرف خدا طى کند» 372 و « انسان در جهان بینى اسلام آن موجودى است که در او اسـتـعـدادهـاى فـراوانى نهفته است این انسان مى تواند در میدانهاى علم و دانش و کشف رمـزهـا و حـقـایـق خـلقـت تـا بـى نـهـایـت پـیـش ‍ بـرود، در سـیـر مـراتـب مـعـنـوى و مراحل روحى مى تواند تا بى نهایت پیش برود.» 373
« درد بزرگ بشریت ، از زمان حضرت آدم و ماجراى پسران آدم تا همیشه دنیا، خودخواهى و خـودپـرسـتـى و سـرتـافـتـن از اطـاعـت خـدا و ظـلم و تـبـعـیـض و جهل است که بر اثر جهالت و ناآگاهى ، راه را خطا مى کند و پیامبران و راه هدایت را نمى شـنـاسـنـد».374 و عـدم اطـمـیـنـان ، عـدم آرامـش ، عـدم نـقـطـه اتـکـاء روحـى ، عـدم انـس و تـواصـل بـیـن انسانها، احساس قربت ، احساس انکسار، اینها امروز دردهایى است که تمدن غربى دچار آن است .375
مقام معظم رهبرى درباره ریشه عقاید فاسد مى فرمایند:
ریـشـه عـقـایـد فاسد چند چیز است ... گاهى ریشه یک اعتقاد غلط، خصوصیات نفسانى یک انـسان است ، بعضى انسانها لجوج اند، بعضى متعصب اند؛ بعضى خودخواه اند... بعضى انحرافات ناشى از هوسرانى ها و هواپرستى ها و شهوترانى هاست ، سودپرستى است . بـعـضـى بـه خـاطـر مـنـافـع خـودشـان یـک عـقـیـده درسـت را قـبـول نمى کنند... گاهى دورماندن از شنیدن محض حق و تبلیغ سخن حق ، تک ماندن ، تنها ماندن ، انسانها را دچار انحراف فکرى و عقیدتى مى کند.376
بـا تـوجـه بـه دیـدگـاه مـقام معظم رهبرى ، منشاء گرفتاریهاى بشر در دنیا این است که قـدرت و سـیـاسـت در دسـت انسانهاى فاسد و ظالم است و ریشه همه خطاها، محبت دنیا است . محبت دنیاى مذموم این است که شخص براى شهوات نفسانى ، ارزشها را زیرپا مى گذارد و همه جنگها و جدالها و انحرافات بزرگ از همین جا شروع مى شود.377
بـیـان ایـن وضـعـیت ، روابط بین الملل موجود را به خوبى نشان مى دهد که در آن سیاستِ قدرت و زور حاکم است و جایگاهى براى اخلاق انسانى در رفتار سیاست خارجى قدرتهاى بـزرگ وجـود نـدارد. بـراى بـررسـى ایـن وضـعـیـت ، ابـتـدا بـه روابـط بـیـن الملل موجود پرداخته مى شود.

1. روابط بین الملل موجود

در بـررسـى روابـط بـیـن المـلل در حـال حاضر، نقش مهم مربوط به کارگزاران و محیط عملیاتى نظام بین المللى است :
امروز گرفتاریهاى عمده ملتها در دنیا، گرفتارى ناشى از مدیران و دولتهاى گرداننده جـامـعـه است . آنها فاسدند که فساد در ملتها، ریشه همه ارزشها و اصالتها را مى کند و از بـیـن مـى بـرد، آنـهـا فـاسدند که ملتها، ذلیل و برده و نوکر صفت بار مى آیند. آنها فاسدند که قدرتهاى شیطانى بر ملتهایشان تسلط پیدا مى کنند.378
از سـوى دیـگـر مـقـام مـعـظـم رهبرى مى فرمایند: « امروز اگر در دنیا ظلم وجود دارد، اگر سـلطه وجود دارد، امروز اگر تمدن خشن غربى ، دنیا را پر کرده است ، از فضاى خشونت و ظـلم و زورگـویـى و نـاحـق گـویـى ، تـسـلط قـدرتـهـا بـر مـلتـهـا، غـارت امـوال مـلتـهـا بـه وسـیـله مراکز جهانى ، اینها به خاطر انزواى اخلاق انسانى است ، چون معنویت منزوى است ، چون اخلاق منزوى است ».379
مـقـام مـعظم رهبرى در ترسیم وضعیت کنونى نظام بین المللى و سلطه قدرتهاى غیرالهى مى فرمایند:
... امروز دنیا دارد از فشار قدرتهاى ضد خدایى مى نالد، آنچه امروز ملتها را بیش از هر چـیـز زیـر فـشـار قـرار مى دهد، سنگینى حکومتهاى غیر خدایى است که انسان را از طبیعت و فطرت و خواست دلشان دور نگه مى دارد.380
ایـشان با توجه به اینکه قدرت در سطح بین المللى در دست افراد فاسد و غیر خدایى اسـت ، از نظام بین المللى سلطه و نظام استکبارى یاد مى نمایند و مهم ترین خصلت نظام بین المللى کنونى را نظام بین المللى سلطه مى دانند که مورد بررسى قرار مى دهیم .

1 ـ 1. نظام بین المللى سلطه

البـتـه اسـتـکـبار معناى وسیعى دارد. در قرآن هم شاخه ها و مشتقات استکبار به کار رفته اسـت . مـکـرّر، خـودِ کـلمـه اسـتـکـبار هم در قرآن به کار رفته است . به نظر مى رسد که اسـتـکـبار غیر از تکبّر است . شاید این جور بشود گفت که تکبّر بیشتر اشاره مى کند به یک صفت قلبى و روحى ، یعنى انسان خود را برتر از دیگران بداند یا بگیرد. استکبار بیشتر به جنبه عملى این تکبّر توجه دارد. یعنى کسى که کبر مى ورزد و خود را بالاتر از دیـگـران مـى دانـد، حالا در رفتار خود با دیگران هم ، جورى کار را سازماندهى مى کند کـه ایـن تـکـبّر در عمل مشخص و واضح مى شود، دیگران را حقیر مى کند، به دیگران اهانت مى کند، در کار دیگران دخالت مى کند، براى دیگران به عنوان تصمیم گیرنده ظاهر مى شـود، ایـن مـى شـود اسـتـکـبار؛ ...381. ... مفهوم استکبار در قرآن همین است که عنصرى یا شـخـصـى یا جمعى یا جناحى ، خود را بالاتر از حق به حساب آورد و زیر بار حق نرود و خود و قدرتش را ملاک حق قرار بدهد... .382
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى بـا تـوجـه بـه نـقـش و قـدرت کـشـورهـاى بـزرگ در نـظـام بـیـن الملل معتقدند، ساختار نظام بین الملل تحت تاءثیر بازى قدرتهاى استکبارى بوده است و آنچه ماهیت نظام بین المللى را شکل مى دهد عبارت از نظام سلطه جهانى است :
امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است . این یک نظام جهانى است . تسلط نظام سلطه بر دنیا و زنـدگـى بشر، دو طرف دارد. یک طرف ، سلطه گرها که همان ابرقدرتهایند، و طرف دیـگـر، دولتـهـاى سلطه پذیر هستند که دخالتهاى وقیحانه و گستاخانه ابرقدرتها را قبول مى کنند، اینها هم خودشان شریک جرمند.383
ایـشـان مـى فـرمـایـنـد: « مـا در نـظام سلطه طرفین را مقصر مى دانیم ، هم سلطه گر و هم سلطه پذیر را، استکبار به معناى همین نظام سلطه اى است .» 384 همچنین :
در فرهنگ ما، استکبار به آن مجموعه قدرتى گفته مى شود که با تکیه بر تواناییهاى سـیاسى و نظامى و علمى و اقتصادى خود و با الهام از نگرش تبعیض آمیز به نوع بشر، مجموعه هاى بزرگ انسانى ، یعنى ملتها و دولتها و کشورها، را با سیطره اى قلدرانه و تحقیرآمیز به سود خود زیر فشار و استثمار مى گذارد، در کار آنها دخالت و به ثروت آنـهـا دسـت انـدازى مـى کـنـد، بـه دولتـها زور مى گوید و به ملتها ستم مى ورزد و به فرهنگها و سنتهاى آنان اهانت روا مى دارد.385
از دیـدگـاه ایـشـان اسـتـکـبار جهانى « یعنى آن قدرت مسلطى که به انسانها عقیده ندارند حقوق انسانها را قبول ندارد معتقد به منطق زور است ، معتقد به تجاوز است ».386
اسـتکبار جهانى یک دولت فقط نیست ، استکبار جهانى یک مجموعه قدرت است و این مجموعه هـاى قـدرت ... صـددرصـد مـتـشـکـل و مـتـحـد نیستند ... در درون خود این مجموعه اختلافات ، درگـیـریـهـا، دوگـانـگى هاى فراوانى هست . منتهى یک نقاط مشترک اساسى بین اجزاء این مـجـمـوعـه وجـود دارد. کـه بـه هـر صـورت وقـتـى یـک مـلتـى و یـک کـشـورى ... در مـقـابـل مـنـافـع ایـن مـجـمـوعـه قـیـام مـى کـنـد... هـمـه ایـن مـجـمـوعـه مـتـحـد در مقابل او صف آرایى کنند.387
مـقـام مـعـظـم رهـبـرى تـفـکـر حـاکـم بر استکبار جهانى را تفکر قدرت مى دانند که در پى اعـمـال سـلطـه بـر مـلتـهـا و انـسـانـهـاسـت و کـمـتـریـن حـقـى بـراى آنـهـا قائل نمى باشند:
در دنـیـا اسـتـکـبـار جـهـانـى و تفکرى که بر استکبار جهانى و بر گروههایى که تابع آنـهـایـند حاکم است « تفکر قدرت » است ، اصلاً براى ملتى که قدرت نداشته باشد حق حـیـات قـابـل نـیـسـت ! بـراى مـلتـهـاى جـهـان سـوم ... هـیـچ حـق حیاتـى قـایـل نیستند... بدون ... کمترین اعتنایى به نظر آنها... برایشان تصمیم مى گیرند... .388
از ایـن دیـدگـاه ، اسـتـکـبـار جـهـانـى حـیـات خـود را در اعـمال سلطه بر ملتها مى داند؛ لذا در پى تصرف قدرت سیاسى آنها است ، به گونه اى که انسانها مطیع قدرت استکبارى باشند:389
امـروز هـمـه مى دانند که فکر استکبار چیست ؟ فکر اینها، سلطه بر همه عالم است ... فکر اسـتکبارى ، دنبالش نقشه هاست ، این نقشه هاى ضد مردمى و ضد اسلامى ، سروکارش با انسانهاست .390
ایـن کـه دولتـى در آن سـر دنـیـا بـه خود حق مى دهد علیرغم منافع ملتهاى منطقه ، منافع خـودش را تـاءمـین کند، این همان روح استکبار است و چیز دیگرى نیست . این که دولتى به خـود حـق مـى دهـد کـه اگـر دولتـى مـخالف او بود، صریحاً و علناً و بدون هیچ خجالتى بگوید، من او را برمى اندازم ، این روح استکبار است .
بـراسـاس دیدگاه مقام عظماى ولایت ، آنچه در نظام سلطه حیاتى و براى نظام استکبارى اهمیت دارد، پذیرش این نظام از دو طرف سلطه گر و سلطه پذیر است :
نـظـام سـلطـه در پـشـت سـر خـود فـرهنگ سلطه را دارد. امروز دنیا به دو قطب و دو گروه تقسیم مى شود: یک گروه مسلطها، یک گروه تحت سلطه ها. هر دو گروه هم نظام سلطه را پـذیرفته اند. هم قدرتهاى بزرگ معتقدند و باور دارند که این سلطه و این نظام تسلط بـایـد بـرقـرار بـاشـد و هـم آن کـسـانـى کـه زیـر سـلطـه هـسـتـنـد، پـذیـرفـتـنـد و قبول کردند و تسلیم شدند که این نظام سلطه وجود داشته باشد. این بزرگ ترین عیب و اشکال در وضع کنونى جهان است !391
و در بـررسـى مـاهـیت نظام سلطه جهانى ، بر طبیعى جلوه دادن این نظام از جانب قدرتهاى بزرگ و حق به جانب بودن آنها در اعمال سلطه اشاره دارند:
گـویـى خـداى دنـیـا، مـعـاذالله ، جـبـاران و زورگـویـان و چـپـاولگـران و ابـرقدرتها و جـنـایـتکاران اند و استضعاف و استعباد و استثمار خلایق و علو و استکبار نسبت به بندگان خدا حق مسلم آنهاست و همگان باید پیشانى اطاعت بر آستان تفرعن آنها ساییده و در برابر زورگویى و غارتگرى و میل و اراده بى مهار آنان تسلیم باشند و اعتراض نکنند، چرا که وعـاظ السـلاطـیـن و نـوادگـان بلعم باعورا، فریاد بر خواهند آورد که دخالت در سیاست کردید و اسلام را چه به سیاست !392
ایـشـان بـا تـوجـه بـه سـیرى ناپذیرى سلطه طلبى و قدرت خواهى قدرتهاى بزرگ بـیـان مـى دارنـد کـه « قـدرتـهـاى مـادى ، حـدى بـراى خـود قـائل نـیـسـتـنـد، زنـدگـى مـلتـهـا در زیـر پـنـجـه هـاى قـدرت قـدرتـهـاى مـادى مثل زندگى معنوى آنها، در هم کوبیده مى شود».393
شـریر واقعى و درجه اول ، ابرقدرتها هستند، یعنى حکومتها و سردمدارانى که بخشى از دنیا در قبضه قدرت آنهاست و در امور ملتها هم غیر از ملت خودشان دخالت مى کنند.394
از دیدگاه مقام عظماى ولایت ، مساله ابر قدرتها، سیطره بر عالم است و قدرتهاى بزرگ بـراى کـسـب انـرژى ، نـفـت و گـاز، بـازار و فـروش مـحـصـولات خـود در پـى اعمال سیطره و نفوذ خود بر جهان هستند:395
در سـر تـا سـر دنـیـا، چـنـد قـدرت بـزرگ هـسـتـنـد کـه مـثـل قـلدرهـاى یـک مـحـله و گـردن کـلفـتـهـاى یـک آبـادى عـمـل مـى کـنـنـد و بـقـیـه مجبورند به آنها باج بدهند و از آنها اطاعت کنند و آنها را ملاحظه نمایند.396
و دربـاره وضـعـیـت کـنـونـى نـظام بین المللى و اعمال سلطه قدرتهاى بزرگ بر منابع ثروت و اقتصاد جهان مى فرمایند:
قدرتهاى بزرگ مایلند که ملتها بدون اجازه آنها نفس نکشند و ثروت و معادن و منابعشان بـه جـاى اینکه به درد خود ملتها بخورد، به کار آنها بیاید... . ابرقدرتها مى گویند آن مـقـدار که ما مى گوییم ، نفت بفروشید و به کسى که ما مى گوییم و به قیمتى که ما تعیین مى کنیم ، عرضه کنید.397
ایشان با توجه به رقابت شدید قدرتهاى سلطه گر مى فرمایند:
... ایـن جـنـگـل وحشى و غوغاى سلطه گرى که قدرتها با همدیگر بدند و از خودشان مى تـرسـنـد و حـسـاب مـى برند و آتش بس پنهانى را بین خود برقرار کرده اند تا دنیا را راحت تر تقسیم کنند و منابع کشورها را به غارت ببرند... .398
هـمـچـنـیـن در زمـیـنه رابطه قدرتهاى استکبارى با ملتها و نوع برخورد آنها با ملتها مى فرمایند:
هـر مـلت و دعـوت و نـظـامـى کـه فـرهـنـگ سـلطـه جـهـانـى را قبول کند، استکبار با او مى تواند بسازد و با او بحثى ندارد. هر فرهنگ و ملت و نظامى کـه فـرهـنـگ سلطه ، یعنى حاکمیت خداوندان زر و زور و امپراتوریهاى قدرت جهانى را رد کند او در نظر و چشم آنها مبغوض است .399
ادامه دارد...

پی نوشت ها :

367. ر.ک : هانس . جى . مورکنتا، سیاست میان ملتها، ترجمه حمیرا مشیرزاده ، (تهران : دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى ، 1374).
.368 ر.ک : جیمز دوئرتى و فالتزگراف ، نظریه هاى متعارض در روابط بین الملل ، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگى ، (تهران : قومس ، 1372).
.1977 wiley John :York New Relations International in Process and system : Kaplan .M .
.1979 York New , Politics International of Theory :Waltz .N.K .
371. بیانات در چهل و دومین اجلاس مجمع عمومى سازمان ملل متحد، 31 / 6 / 66.
372. بیانات در جمع مسئولین مخابرات ، 13 / 6 / 64.
373. خطبه هاى نماز جمعه ، 19 / 10 / 65.
374. دیدار با مسئولان و کارگزاران به مناسبت عید مبعث ، 24 / 11 / 69.
375. دیدار با روحانیون و وعاظ در آستانه ماه محرم ، 3/3/74.
376. خطبه هاى نماز جمعه ، 1/12/65.
377. بیانات در سه شنبه 7 / 8 / 81.
378. دیدار با مسئولان و کارگزاران 20 / 4 / 69.
379. بیانات مقام معظم رهبرى در اردوى رزمى ـ فرهنگى علویان ، 21 / 8 / 1380.
380. حدیث ولایت ، ج 9، ص 84.
381. دیدار با دانش آموزان و دانش جویان در آستانه سیزدهم آبان و روز ملى مبارزه با استکبار جهانى ، 9 / 8 / 75.
382. دیدار با دانش آموزان و دانشجویان در آستانه 13 آبان ، 10 / 8 / 1382.
383. بیانات معظم له در تاریخ ، 25 / 4 / 68.
384. بیانات در تاریخ 10 / 8 / 68.
385. بیانات در مراسم گشایش اجلاس سران کشورهاى اسلامى ، 18/9/1369.
386. بیانات در جمع نمازگزاران جمعه در مصلاى گناباد، 8/6/64.
387. دیدار با دانشجویان سراسر کشور در مشهد، 20/5/1375.
388. دیدار با مسئولان و روحانیون قزوین ، 11/4/1364.
389. دیدار با مردم طبس ، 3/6/67.
390. دیدار با دانشجویان و دانش آموزان به مناسبت سیزده آبان روز ملى مبارزه با استکبار، 15 / 8 / 1370.
391. بیانات مقام معظم رهبرى در مراسم افتتاحیه پنجمین کنفرانس اندیشه اسلامى ، 9 / 11 / 65.
392. بیانات در تاریخ 14 / 4 / 68.
393. حدیث ولایت ج 9، ص 85.
394. بیانات در تاریخ 2 / 1 / 69.
395. بیانات در تاریخ 8 / 11 / 80.
396. بیانات در تاریخ 1 / 9 / 67.
397. بیانات در تاریخ 25 / 4 / 68.
398. بیانات در تاریخ 25 / 4 / 68.
399. بیانات در تاریخ 12 / 11 / 68.

منبع: حصون ، زمستان 1385، شماره 10
شنبه 17/11/1388 - 14:35
آموزش و تحقيقات






حكاكی كاشی و سرامیك با استفاده از لیزر

حكاكی نقوش سفارشی بر روی كاشی و سرامیك نیازمند آن است كه تیراژ تولید از مقدار خاصی پایین تر نباشد تا حكاكی مقرون به صرفه باشد. اما با استفاده از دستگاه حكاكی لیزری می توان حتی یك عدد كاشی یا سرامیك را نیز حكاكی نمود.
حكاكی كاشی و سرامیك با لیزر ویژگی‌های دارد كه عبارتند از:
1- امكان حكاكی با ظرافت و دقت بالا
2- سرعت بالای حكاكی
3- امكان حكاكی طرح های بسیار پیچیده
4- امكان تبدیل سریع طرح اولیه به محصول نهایی به خاطر استفاده از كامپیوتر

حكاكی چرم و پارچه با استفاده از لیزر

در تولید مصنوعات تزیینی چرمی مانند كیف، كفش، دستكش، انواع البسه چرمی، كیف جیبی، روكش مبلمان و سایر مصنوعات گرانقیمت می توان سطح چرم را حكاكی نمود. در حال حاضر تنها با استفاده از قالب های فلزی می توان روی محصولات مذكور حكاكی نمود كه این حكاكی معمولا نام یا لوگوی تولید كننده است. اما با استفاده از لیزر می توان انواع طرح های پیچیده را بر روی چرم حكاكی نمود. همچنین به وسیله لیزر می‌توان بر روی پارچه انواع طرح‌های متنوع، ظریف و پیچیده را حكاكی نمود. این نوع حكاكی با استفاده از روش های سنتی امكانپذیر نیست و تنها دستگاه های لیزری می توانند چنین حكاكی هایی را انجام دهند. در ساخت انواع برچسب های پارچه ای، پارچه های تزیینی و ساخت اسباب بازی هایی كه پارچه در آن ها به كار رفته از دستگاه های حكاكی لیزری استفاده می شود.
حكاكی چرم و پارچه با استفاده از لیزر واجد ویژگی های زیر است:
1- امكان حكاكی طرح های بسیار پیچیده
2- سرعت و سادگی تبدیل طرح اولیه حكاكی به محصول نهایی
3- سطح حكاكی شده صاف
4- امكان حكاكی با ظرافت و دقت بالا

تصاویر نمونه كارها

حكاكی سنگ با استفاده از لیزر

دستگاه های لیزری پا توان بالا می توانند تصاویر افراد یا مناظر را با ظرافت و زیبایی خیره كننده ای بر روی سنگ حكاكی كنند. حكاكی روی سنگ سخت تر و زمانبر از حكاكی روی سایر انواع مواد است و معمولا از سنگ های گرانیت كاملا سیاه برای حكاكی تصاویر استفاده می شود. در واقع به خاطر قیمت بالای سنگ گرانیت و زمانبر بودن حكاكی روی سنگ، تابلوها یا سایر آثار حكاكی شده روی سنگ بسیار گرانقیمت هستند - البته زیبایی بی نظیر آن ها را نیز نباید از نظر دور داشت. برای حكاكی تصویر مورد نظرتان، تنها كافی است عكس خود را برای ما ارسال كنید و ابعاد تابلوی خود را نیز مشخص كنید، ما برایتان تابلویی زیبا تهیه خواهیم كرد كه زینت بخش خانه خود یا عزیزانتان خواهد شد. شما می توانید عكس های مراسم، عكس كودكان، عكس نامزد یا هرگونه عكس از افراد یا مناظر را برای حكاكی بر روی سنگ انتخاب كنید. دقت داشته باشید كه در عكس مورد نظرتان رنگ های نزدیك به هم كمتر وجود داشته باشد تا كیفیت تابلوی تهیه شده بهتر شود.

شما می توانید سنگ هایی با طرح مورد نظرتان برای هریك از موارد زیر سفارش بدهید:

• تصاویر افراد به عنوان هدیه یا برای استفاده شخصی
• لوح سنگی برای یادبود
• تصویر لوگو یا مارك تجاری شركت ها
• سنگ مورد استفاده در مقبره ها
ویژگی های تابلوها و آثار سنگی حكاكی شده با لیزر:

• ظرافت و زیبایی خیره كننده تصاویر
• متفاوت بودن با تابلوهای مشابه
• ماندگاری

حكاكی ورقه های لاستیكی با استفاده از لیزر

حكاكی بر روی لاستیك توسط روش های سنتی امكانپذیر نیست. این نوع حكاكی برای ساخت برچسب های لاستیكی كاربرد دارد علاوه بر این كه برای ساخت مهرهای بسیار ظریف نیز می توان از این روش استفاده نمود. با استفاده از دستگاه های حكاكی لیزری می توان مهرها و برچسب هایی با متون و طرح های بسیار ظریف را تهیه نمود.
ویژگی های حكاكی ورقه های لاستیكی با لیزر

• قابلیت حكاكی طرح‌های پیچیده – ساخت مهرهایی با نقوش بسیار ظریف
• ظرافت و دقت بالای حكاكی و امكان حكاكی نقوش و طرح های پیچیده
• سرعت و سهولت تبدیل طرح حكاكی به محصول نهایی

حكاكی چوب با استفاده از لیزر

چوب از جمله موادی است كه موارد كاربرد وسیعی در زمینه های صنعتی و هنری دارد. حكاكی چوب با دست، كاری زمانبر، غیر دقیق و گرانقیمت است. در این مورد می‌توان از دستگاه های برش لیزری استفاده نمود. در حال حاضر در بسیاری از كشورهای دنیا برای حكاكی تصاویر به روی چوب، ساخت قاب های تزیینی، ساخت فریم های چوبی تزیینی و سایر موارد از دستگاه های حكاكی لیزری استفاده می شود. برای تزیین درها، میزها و بوفه ها می توان از روش حكاكی لیزری استفاده نمود.
ویژگی‌های حكاكی لیزری چوب عبارتند از:
1- دقت و ظرافت بالای حكاكی
2- امكان حكاكی طرح های بسیار پیچیده و ظریف
3- تبدیل سریع و آسان طرح های اولیه به محصول نهایی
4- سطح حكاكی شده صاف و بدون خاك اره
5- امكان حكاكی با عمق های متفاوت

حکاکی پلکسی گلاس با استفاده از لیزر

پلکسی گلاس با اسامی مختلفی چون طلق ، اکریلیک ، پلی اکریلیک و پلکسی نامیده می شود . این ماده به خاطر زیبایی ، مقاومت ، شفافیت و سبکی در سالهای اخیر کاربردهای بسیاری یافته است . از این ماده برای تندیس ها ، لوح های یادبود ، دکوراسیون غرفه های نمایشگاهی ، تابلوهای تبلیغاتی ، قطعات خاص صنعتی و ظروف آشپزخانه مورد استفاده قرار می گیرد . این ماده با ضخامتهای مختلف ( بین 1 تا 30 میلی متر ) در بازار یافت می شود و برای ضخامتهای بالاتر از 30 میلی متر نیز با کمی جستجو به تنیجه خواهید رسید . یکی از مواردی که دستگاههای لیزری به خوبی در آن حکاکی ایجاد می کنند پلکسی گلاس است .
ویژگی حکاکی لیزری روی پلکسی گلاس به قرار زیر است :

1. حکاکی با ظرافت و دقت بالا
2. امکان حکاکی تصاویر ، نقوش و طرحهای بسیار پیچیده
3. سرعت حکاکی بالا
4. امکان حاکی با عمقهای متفاوت
5. سطح حکاکی شده صاف
منبع: noorafareen
شنبه 17/11/1388 - 14:35
آموزش و تحقيقات





نگاهی به تكنولوژی RFID و كاربردهای آن در زندگی روزمره
طبق تعریف به هر سیستمی که قادر به خواندن و تشخیص اطلاعات افراد یا کالاها باشد سیستم شناسایی گفته می‌شود. به طور کلی شناسایی اتوماتیک روشی است که طی آن اسباب و لوازم سخت‌افزاری یا نرم‌افزاری بدون کمک گرفتن از نیروی انسانی قادر به خواندن و تشخیص داده‌ها هستند. بارکدها، کدهای دو بعدی، سیستم‌های انگشت‌نگاری، سیستم شناسایی با استفاده از فرکانس رادیویی و... همگی از مشتقات RFIDها به شمار می‌روند. RFID که مخفف واژه Radio Frequency Identification است یکی از جدیدترین موضوعات مورد بحث دانشمندان جهت شناسایی افراد یا کالاها با استفاده از فرکانس رادیویی است. به عبارت دیگر عملکردRFID شبیه بارکدها یا نوارهای مغناطیسی روی کارت‌های اعتباری است. RFID برای هر شیء نقش یک شناسایی‌کننده مجزا را ایفا می‌کند و مانند بارکدها یا نوارهای مغناطیسی برای دریافت و شناسایی و اصلاح اطلاعات باید اسکن شود. یک مزیت برتر RFIDها به دیگر هم رده‌های خود این است که برای اسکن شدن نیازی نیست به طور دقیق نزدیک اسکنر قرار گیرد. همگی ما با مشکلاتی که بازرسان فروشگاه‌ها برای چک کردن محصولات توسط بارکد دارند آشنایی داریم. برای مثال، هنگام خرید از فروشگاه دیگر نیازی نیست تا تمامی سبد خرید خود را تخلیه کنید بلکه با قرار دادن سبد خرید در نزدیکی اسکنر، برچسب‌های RFID وظیفه خود را به خوبی انجام خواهند داد.

اولین RFIDها

فناوری RFIDکه ما امروز از آن استفاده می‌کنیم برای اولین‌بار در سال 1969 توسط" ماریو کاردلو" کشف شد، اما تا سال 1970 به علت گرانی کاربرد تجاری نداشت. از نظر فنی یک RFID از سه قسمت تشکیل شده است. یكی از این قسمت‌ها آنتن اسکن‌کننده است که برای برقراری ارتباط و ارسال امواج رادیویی استفاده می‌شود. همچنین یک رمزگشای فرستنده -گیرنده به منظور تفسیر داده‌ها و یک دستگاه گیرنده که به محض دریافت مخابره‌ای به طور خودکار آن را جواب می‌دهد و اطلاعات را ذخیره می‌کند از دیگر بخش‌های این RFID هستند.

دخالت RFIDها در صنایع

طبق برآوردهای بانک اطلاعاتی IDTechEX، ارزش بازار جهانی RFIDها از 25/5 میلیارد دلار در سال 2008 به 56/5 میلیارد دلار در سال 2009 افزایش یافته است. RFIDها شامل برچسب‌ها، خواننده‌ها (Reader)، نرم‌افزارها و سرویس‌های مخصوص کارت‌های RFID، لیبل‌ها و دیگر فاکتورهای مرتبط با آن‌ها می‌شوند. از این میان درصد بالایی از مبلغ مذکور یعنی 99/2 میلیارد دلار به کارت‌های RFID و سرویس‌های مرتبط با آن‌ها اختصاص دارد. بازار RFIDها روزبه‌روز در حال رشد است و دلیل این امر به طرح‌های دولتی مانند دخالت دادن RFIDها در بخش حمل و نقل، کارت‌های ملی و گذرنامه، علامت‌گذاری‌های نظامی و برچسب‌گذاری حیوانات مربوط می‌شود. در حال حاضر در برچسب‌گذاری پوشاک شرکت بریتانیایی Marks&Spencer یا پوشاک آمریکایی نیز از RFID استفاده می‌شوند به طوری که در سال 2009 در جهان تعداد 200 میلیون لیبل RFID مورد توجه دست‌اندرکاران صنعت پوشاک قرار گرفت. برچسب‌گذاری حیواناتی مانند خوک و گوسفند نیز روند رو به رشدی را طی می‌کند به طوری که این امر در بسیاری از مناطق به یک الزام قانونی تبدیل شده است. در سال 2009، تعداد 105 میلیون برچسب RFID در خصوص حیوانات استفاده شده است. کشورهایی مانند چین و استرالیا نیز شاهد چنین تغییر و تحولاتی هستند. برای مثال، تاکنون 350 میلیون بلیت RFID برای ترانزیت‌های شهری در جهان به فروش رفته است. در مجموع پیش‌بینی می‌شود تا پایان سال 2009، تعداد 35/2 میلیارد برچسب به فروش برود در حالی که در سال‌های 2008، 2006 و 2005 تعداد برچسب‌های به فروش رفته به ترتیب 91/1، 74/1 و 02/1 میلیارد بوده است.

با دولت‌ها همگام شوید تا سود کنید

در پیش‌بینی‌های انجام شده، کارشناسان همچنان عامل رکود اقتصادی را در نظر دارند. با نگاهی به طیف گسترده طرح‌ها و برنامه‌ها مشخص می‌شود که بزرگ‌ترین پروژه‌های RFID مدار، توسط دولت‌ها هدایت می‌شوند. به طور معمول چنین پروژه‌هایی برای تهیه‌کنندگان و تولیدکنندگان سودآور خواهد بود و احتمال سقوط و توقف آن‌ها نزدیک به صفر است. برای مثال، دولت هیچ‌گاه برچسب‌گذاری گذرنامه‌ها یا احشام را متوقف نمی‌کند. بیشتر شهرها در اطراف جهان به سمت استفاده از فناوری RFID در کارت‌ها، بلیت‌ها و موبایل‌ها در حرکتند. از آنجا که صنعت به طور معمول به دنبال کسب سود سریع نسبت به آنچه هزینه می‌کند است، RFIDها در این زمینه توانسته‌اند تا حدودی نسبت سود حاصل از هزینه را در بخش‌هایی مانند تولید، ردیابی سرمایه و برچسب‌‌گذاری کتاب تضمین کنند. برای آن دسته از افرادی که در پی تدارک برای شمار زیادی از برچسب‌های RFID در بازار آزاد هستند راهی جز ایجاد تغییر و تنوع در برنامه‌های ثابت نمی‌ماند. در حال حاضر بسیاری از شرکت‌ها با بودجه محدود، پروژه‌های RFID خود را به آینده موکول کرده‌اند اما برخی شرکت‌ها نیز درصدد سازگار کردن RFIDها در بخش‌هایی با سود رقابتی بالا و فروش فزاینده هستند. با تمام این احوال هنوز هم به ندرت مشتری پیدا می‌شود که بیش از 5 میلیون لیبل RFID را خریداری کند.
منبع:itnewsway
شنبه 17/11/1388 - 14:34
خواستگاری و نامزدی






قدیمی ها همیشه روی تغذیه سالم تاكید خاصی داشتند و هنوز هم پدربزرگ ها و مادربزرگ ها اعتقاد عجیبی به تاثیر غذاهای مختلف در درمان بسیاری از بیماری ها و حتی مشكلات پوست و مو دارند. بعضی از این حرف ها شاید بیشتر شبیه خرافات باشد ولی امروزه علم ثابت كرده كه یك تغذیه سالم در زیبایی افراد، بسیار موثر است. متخصصین تغذیه می گویند در افرادی كه دچار كمبود تغذیه ای هستند، به سرعت این كمبودها در اعضایی كه در ظاهر و زیبایی نقش دارند، نمود پیدا می كنند، مثلا، ناخن هایشان به سرعت می شكند، موهایشان خشك و كدر می شود، پوستی خشك و چروكیده پیدا می كنند و....
دكتر كالمن، متخصص تغذیه، از مركز تحقیقات میامی با تاكید بر اینكه خوردن و یا نخوردن بعضی مواد غذایی، می تواند بر مو و پوست افراد تاثیر داشته باشد، می گوید: <تحقیقات ما روی افرادی كه دچار ریزش مو شده اند، نشان داده است كه فقر غذایی و عدم رعایت تعادل و تنوع در رژیم غذایی آنها، موجب شده است كه چنین ظاهری پیدا كنند. به گفته وی ، اغلب افرادی كه دچار بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی هستند ، علاوه بر سایر علائم فیزیولوژیكی ، دچار ریزش مو نیز می گردند. دكتر كارملی عضو انجمن متخصصین تغذیه آمریكا هم می گوید: كمبود روی یكی از عواملی است كه به شدت با سلامت مو در ارتباط است.
این كمبود اغلب در افرادی دیده می شود كه یا به دلیل چاقی و یا به دلیل ابتلا به بیماری های خاص ( مثل دیابت ، چربی خون ، فشارخون و...) از رژیم های كم كالری استفاده می كنند. این كمبود در خانم های جوان بیشتر دیده می شود و موجب خشكی، كدورت و ریزش مو می گردد.> این ماده مغذی یعنی روی، در گوشت قرمز، تخم مرغ و انواع فرآورده های دریایی یافت می شود.
شاید به همین دلیل قدیمی ها می گویند برای تقویت موهایتان، پس از شستشوی آنها در حمام، تخم مرغ روی سرتان بگذارید و بعد از یك ربع آنها را آبكشی كنید!
به عقیده دكتر كالمن، افرادی كه از رژیم كم چربی و یا بدون چربی استفاده می كنند، به شدت در معرض ریزش مو قرار دارند، زیرا موها نیاز جدی به اسیدهای چرب ضروری دارند. كمبود این نوع چربی ها در رژیم غذایی موجب خشكی موها و پوست می گردد، در حالی كه دریافت منظم آنها از طریق غذا، سلامت فولیكول های مو را به دنبال دارد.در میان اسیدهای چرب ضروری، اسیدهای چرب امگا 3 از اهمیت بسیاری برای پوست و مو برخوردارند.
مصرف 2 تا 3 بار در هفته منابع غذایی این اسید چرب، بسیار حائز اهمیت است. اسیدهای چرب امگا 3 اغلب در ماهی های چرب نظیر ماهی آزاد، روغن و گردو به وفور یافت می شود. علاوه بر چربی های ضروری، نقش پروتئین ها و ویتامین ها در سلامت پوست نیز نباید فراموش شود.
دكتر كالمن می گوید: افرادی كه از منابع غذایی پر پروتئین كمتر استفاده می كنند و یا دچار كمبود ویتامین های گروه B به ویژه بیوتین هستند، بیشتر در معرض ریزش مو قرار دارند. این وضعیت در گیاه خوارانی كه به هیچ عنوان حاضر به مصرف منابع غذایی حیوانی نیستند، بیشتر دیده می شود.> دكتر كالمن به این افراد توصیه می كند كه تخم مرغ، جگر و سویا را حتما در رژیم غذایی خود قرار دهند. به گفته او، هنوز ثابت نشده كه بیوتین موجود در شامپوها می تواند از ریشه و یا ساقه مو جذب شود و بنابراین واقعا معلوم نیست كه شامپوهای حاوی این ویتامین، واقعا بتوانند به افرادی كه دچار ریزش موی شدید و یا طاسی هستند، كمكی بكنند. دكتر كالمن توصیه می كند كه مردم به شدت مراقب تغذیه خود باشند، چون رژیم غذایی مناسب، سلامت كل بدن و حتی پوست و مو را به همراه دارد.
منبع: khanevadeyema
شنبه 17/11/1388 - 14:34
دعا و زیارت




 
در این مقاله به آیاتی از قرآن پرداخته می شود كه از نگاه احادیث و مفسران در باره حضرت نازل شده و یا در ارتباط با ایشان می باشند .

خدیجه پاك و برگزیده...

و اذ قالت الملائكه یا مریم ان الله اصطفیك و طهرك و اصطفیك علی نساء العالمین
آنسان كه ملائكه گفتند : ای مریم خداوند شما را پاك گردانید و برگزید و نیز بر تمام زنان جهان هستی برتری داد (سوره آل عمران آیه 42)
مخاطب قرآن در این برتری كمال و پاكی حضرت مریم صلوات الله علیها می باشد لكن با توجه به اینكه مفسرانی چون قرطبی طبرسی ابن كثیر و آلوسی بغدادی در ذیل تفسیر این آیه با استناد به كلامی از رسول الله صلی الله علیه و آله كه فرمودند : فضلت خدیجه علی نساء امتی كما فضلت مریم علی نساء العالمین یعنی خدیجه بر زنان امتم برتری یافت همانگونه كه مریم بر زنان جهان برتری داشت و نیز در كلام دیگری كه حضرت علی علیه السلام فرمودند كه از رسول الله صلی الله علیه و آله شنیدم كه می فرمودند : خیر نسائها مریم بنت عمران و خدیجه بنت خویلد (تفسیر ابن كثیر ج 1 ص 323 ) یعنی بهترین زنان مریم دختر عمران و خدیجه دختر خویلد هستند گویای این واقعیت است كه مصداق دیگر این آیه حضرت خدیجه صلوات الله علیها نیز می باشند
بر استواری این ادعا احادیثی است كه مفسران در ذیل تفسیر این آیه گزارش كرده اند و در آنها نام مبارك این بانوی كم نظیر جهان هستی بیان شده است چنانچه قرطبی می نویسد : ظاهر قرآن و احادیث اقتضا می كند كه حضرت مریم از تمام زنان برتر و پس از آن فاطمه و سپس خدیجه و بعد آسیه باشد تفسیر جامع الاحكام ج 4 ص 59 این سخن مفهوم كلامی است كه از رسول الله علیه و آله گزارش شده است بنگرید خدیجه در سنت را
امید آنكه با انس و ارتباط و توسل به حضرت خدیجه صلوات الله علیها این واقعیت در باور ما مسلمانان جای گیرد.

نقش حضرت خدیجه در بی نیازی رسول الله از نظر مالی و...

ووجدك عائلا" فاغنی
و تو را فقیر الی الله یافت و سپس بی نیاز كرد سوره ضحی آیه 8
درتفسیر فرات كوفی با استناد به كلامی از ابن عباس خدیجه را عامل غنای رسول الله دانسته است .عن ابن عباس رضی الله عنه : ووجدك ضالا" عن النبوه "فهدی" الی النبوه "ووجدك عائلا" فاغنی" بخدیجه.تفسیر فرات كوفی حدیث 730
اگرچه برخی از مفسران (زمخشری در كشاف ج 4/768 و علامه طباطبائی در المیزان ج 20/311 ) بی نیازی را اقتصادی دانسته اند لكن كلی بودن آیه و كلام امام رضا (علیه السّلام) (در تفسیر صافی ج 4/342 و كنز الدقایق ج 14/321) كه فرمودند : خداوند با مستجاب نمودن دعای حضرت ایشان را بی نیاز نمودند .می توان خدیجه (سلام الله علیها) را عاملی بشری انسانی و مادی برای فراهم نمودن بستربی نیاز معنوی و مادی حضرت دانست .
و بر استواری این نتیجه كلام قرطبی است در تفسیر این آیه كه می نویسد:
شما را بواسطه خدیجه رضی الله عنها بی نیاز نمود. (تفسیر الجامع الاحكام ج 20/72)
منبع: aviny
شنبه 17/11/1388 - 14:33
دانستنی های علمی

 






دکتر مصطفی چمران در سال 1311 درتهران به دنیا آمد، وی در سال 1336 در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. چمران یک سال به تدریس در دانشکده فنی پرداخت. وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریکا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروف‌ترین دانشمندان جهان در کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه آمریکا - برکلی - با ممتازترین درجه علمی موفق به اخذ مدرک دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید.

فعالیتهای اجتماعی:

دکتر مصطفی چمران از 15 سالگی در جلسات مرحوم آیت الله طالقانی، در مسجد هدایت، و در درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری شرکت می‌کرد و از اولین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت داشت. بعد از کودتای ننگین 28 مرداد و سقوط دولت دکتر مصدق در لوای یک گروه سیاسی مبارزه او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران ادامه داشت.
چمران در آمریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه‌ریزی کرد. به دلیل این فعالیتها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع می‌شود. او پس از قیام خونین 15 خرداد سال 1342 به همراهی بعضی از دوستان مومن و همفکر، رهسپار مصر می‌شود و مدت دو سال در زمان عبدالناصر سخت‌ترین دوره‌های چریکی و پارتیزانی را می‌آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شده و مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی را بر عهده می‌گیرد.
وی به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی گرایی ورای اسلام، گریزان بود و وقتی در مصر مشاهده نمود که جریان ناسیونالسیم عربی باعث تفرقه مسلمین می‌شود، به جمال عبد الناصر اعتراض کرد. ناصر ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آنقدر قوی است که نمی توان به راحتی با آن مقابله کرد. چمران نیز با تاسف تاکید می‌کند که ما هنوز نمی‌دانیم که بیشتر این تحریکات از ناحیه دشمن برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است. از آن پس به چمران و یارانش اجازه داده می‌شود تا در مصر نظرات خود را بیان کنند.

حضور در لبنان:

بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی، ضرورت پیدا می‌کند، از این رو چمران رهسپار لبنان می‌شود. او به کمک امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را پی ر‌یزی می‌نماید. این سازمان پرچم خونین تشیع را در برابر صهیونیزم اشغالگر و راستگرایان فالانژ، به اهتزاز در می‌آورد.

چمران و انقلاب اسلامی ایران:

دکتر چمران با پیروزی انقلاب اسلامی بعد از 21 سال هجرت، به وطن باز می‌گردد و تلاش خود را صرف تربیت اولین گروههای پاسداران انقلاب در سعد آباد می‌کند. سپس در شغل معاونت نخست وزیری، مساله کردستان را فیصله می‌دهد. چمران بعد از این پیروزی بی‌نظیر از طرف امام خمینی (ره)، به وزارت دفاع منصوب گردید.
او در اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد. چمران سپس به نمایندگی حضرت امام (ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد. پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با اجازه امام (ره) و به همراه آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان نماینده دیگر امام در شورای عالی دفاع و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود، به اهواز رفت. او از همان بدو ورود و در شب اول حمله چریکی‌ای را علیه تانکهای دشمن که تا چند کیلومتری شهر اهواز پیشروی کرده بودند، آغاز کرد.
چمران گروهی از رزمندگان داوطلب را به گرد خود جمع کرد و با تربیت و سازماندهی آنان، ستاد جنگهای نامنظم را در اهواز تشکیل داد. یکی دیگر از کارهای مهم و اساسی او ایجاد هماهنگی بین ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی بود که در منطقه حضور داشتند. شهید چمران پیشاپیش یارانش، برای کمک به برادران محاصره شده در سوسنگرد، به سوی این شهر شتافت که در محاصره تانکهای دشمن قرار گرفت. او سایر رزمندگان را به سوی دیگری فرستاد تا نجات یابند و خود را به حلقه محاصره دشمن انداخت؛ در این درگیری همرزم چمران به شهادت رسید و او یک تنه به نبرد خود ادامه می‌داد و به سوی دشمن حمله می‌برد. تا آنکه از دو قسمت پای چپ زخمی شد. با پای زخمی بر یک کامیون عراقی حمله برد و آن را به غنیمت گرفت. او به کمک جوان دیگری که خود را به مهلکه رسانده بود به داخل کامیون نشست و از دایره محاصره خارج شد. چمران خود را به بیمارستانی در اهواز رسانید. اما بیش از یک شب در آنجا نماند، به مقر ستاد جنگهای نامنظم رفت و دوباره با پای زخمی به کار خود پرداخت. حتی در همان شبی که در بیمارستان بستری بود، جلسه مشورتی فرماندهان نظامی در کنار تخت او در بیمارستان تشکیل شد. او در همان شب پیشنهاد حمله به ارتفاعات الله اکبر را مطرح کرد.

شهادت:

در سی‌ام خرداد ماه 1360 یعنی یک ماه پس از پیروزی ارتفاعات الله اکبر، چمران در جلسه فوق العاده شورای عالی دفاع در اهواز با حضور مرحوم آیت الله اشراقی شرکت و از عدم تحرک و سکون نیروها انتقاد کرد و پیشنهادهای نظامی خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد. این آخرین جلسه شورای عالی دفاع بود که در آن شرکت داشت. او در سحرگاه سی‌و یکم خرداد 1360 در حین سرکشی به مناطق و خطوط مقدم بر اثر اثابت ترکش خمپاره‌های دشمن به شهادت رسید.

مناجات دکتر چمران

بخشی از بزرگی افراد را در مناجات و احساس کوچکی ایشان در مقابل خداوند می‌توان شناخت. آنچه از مناجات های آن مرد بزرگ علم و عرفان و هنر و جهاد عرضه می‌شود به مثابه گلی از گلستان است که آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید:
«خدایا تو را شکر می‌کنم که دریا را آفریدی، کوهها را آفریدی و من می‌توانم به کمک روح خود در موج دریا بنشینم و تاافق بی نهایت به پیش برانم و بدین وسیله از قید زمان و مکان خارج شوم و فشار زندگی را ناچیز نمایم. خدایا تو را شکر می‌کنم که به من چشمی دادی که زیباییهای دنیا را ببینم و درک زیبایی را به من رحمت کردی تا آنجا که زیباییهایت را و پرستش زیبایی را جزیی از پرستش ذاتت بدانم.» هرگاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هرکه و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی، هر کجا خواستم دل مضطرب و دردمندم را آرامش دهم، در سایه امیدی، و به خاطر آرزویی، برای دلم امنیتی به وجود آورم، تو یکباره همه را بر هم زدی، و در طوفان های وحشتزای حوادث رهایم کردی، تا هیچ آرزویی در دل نپرورم و هیچ خبری نداشته باشم و هیچ وقت آرامش و امنیتی در دل خود احساس نکنم ... تو این چنین کردی تا به غیر از تو محبوبی نگیرم و به جز تو آرزویی نداشته باشم، و جز تو به چیزی یا به کسی امید نبندم، و جز در سایه توکل به تو، آرامش و امنیت احساس نکنم ... خدایا تو را بر همه این نعمتها شکر می‌کنم.
منبع: سی نما رسانه،شماره414
شنبه 17/11/1388 - 14:32
دانستنی های علمی


روزی که می خواستم به ایران بیایم دوستانم می گفتند که بعد از چندماه پشیمان می شوی و برمی گردی، خدا را شکرکه هر روز عشق من نسبت به ایران زیاد شد، برای من اینجا با هیچ جای دنیا قابل قیاس نیست.
 

راسخون : مریم نوشین 35ساله است. 8 سال پیش به ایران آمد. تابعیت آمریکا را دارد واصالتاً اهل افغانستان است. مریم تحصیلات حوزوی دارد وفارغ التحصیل رشته تفسیر علوم قرآن درمقطع کارشناسی ارشد می باشد. از دورترین نقطه درآمریکا تا کانادا، آلمان، نپال و... برای انجام تبلیغات سفرکرده وی پس از10سال زندگی درآمریکا، آنجا ازدواج می کند و به همراه همسرش به استرالیا می رود ونهایتا پس از9 سال زندگی در استرالیا به ایران می آید، مریم 2پسر دارد و لذت زندگی درقم را با رندگی در هیچ نقطه دیگر دنیا عوض نمی کند.
کجا با انقلاب وامام آشنا شدید؟
آمریکا بودم که با انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام آشنا شدم.
اوضاع برای این آشنایی شما مساعد بود؟
خیر،آنجا تبلیغات منفی درخصوص شخصیت امام بسیار گسترده بود، اما هر بارمن تصویر امام را می دیدم احساس خوبی پیدا می کردم، پیش خودم فکر کردم باید علت این احساس خوب را در خودم جستجو کنم، تصمیم گرفتم درخصوص آثار امام بیشتر مطالعه کنم ونسبت به شخصیت ایشان اطلاعات بیشتری کسب کنم، پس از کسب این شناخت بود که زیارت امام آرزویم شد.
اوضاع نامساعد وتبلیغات منفی، شما را ترغیب کرد تا با واقعیت انقلاب آشنا و به شخصیت عظیم امام پی ببرید؟ یعنی تلاش غربی ها نتیجه عکس داشت؟
تأثیر رسانه ها که به صورت گسترده صورت می گیرد همیشه هم اثر معکوس نمی گذارد، بالاخره کسانی پیدا می شوند که با عمق مسائل انقلاب آشنا نباشند و تاثیرات منفی برروی آنها نمود یابد، در رخدادی مثل  11 سپتامبر،فضا را به گونه ای ایجاد کردند که مقصر اصلی حادثه را مسلمانان جلوه دهند وفرصت ایده آلی بود برای اسلام ستیزی،البته تاحدی درآن زمان موفق به این کارشدند اما 4سال پیش که من به آمریکا سفرکردم با چشمهای خودم دیدم خیلی از دوستان آمریکایی ام پس از این حادثه کنکاش کرده اند و به این نتیجه رسیده اند که اسلام حتما چیزی دارد که سران کشورهایشان تااین حد ازآن می ترسند و با پرس وجو به اسلام روی آورده اند.
به نظرشماعلت این فرآیند که تبلیغات آنها نتیجه عکس نشان می دهد چیست؟
این قضیه برمی گردد به حقانیت دین اسلام، دین اسلام کمترین تبلیغ را نسبت به ادیان دیگر انجام می دهد، زمانی که من در استرالیا بودم مبلغان استرالیایی تبلیغات خانه به خانه انجام می دادند وآنقدرها که باید در این کارموفق نبودند یا هنگامی که در آمریکا زندگی می کردم، جایی داشتیم که یک شنبه ها برای دروس اسلامی به آنجامی رفتم و شاهد کسانی بودم که بعد از مسلمان شدن ، اولین سوالی که ازآنان پرسیده می شد این بود که چرا مسلمان شدید؟ و آنها با قاطعیت می گفتند اسلام دین منطق است اگر می گوید خدا یکی است دلایل منطقی زیادی برای این گفته وجود دارد که جای هیچ شبهه ای باقی نمی ماند.
درقضیه زندان ابوغریب آمریکایی ها نگفتند که چه کردند، اما چه شد که مردم سراسر دنیا در راهپیمایی های عظیمی شرکت کردند؟ خوشبختانه امروز اخبار از رسانه های مختلف منتشر می شود و مردم آگاه می شوند، وقتی دو مطلب متضاد کنار هم قرار می گیرند حق و باطل به راحتی تفکیک می شود.
شأن امام را چگونه ارزیابی می کنید؟
کجاست آن که شأن نجابت قم بود، کجاست آنکه دلش جانماز مردم بود، ضریح چشم زلالش صفای رویا داشت،درست مثل غروب گرفته قم بود...
این غزل را هر بار می خوانم ،احسا س می کنم امام با ما هستند و نظر لطفشان همیشه با ما طلبه ها است.امام واقعا اینگونه بود.
آیا امام آن طور که باید به مردم کشورهای دنیا معرفی شده است؟
فکر کنم آن طور که حق امام است مردم ایشان را نمی شناسند، و درمعرض تبلیغات خطرناکی قرارگرفته اند، جای تأسف ونگرانی است که برخی مردم ایران که از گزند تبلیغات سوءغربی ها در امان نمانده اند به امام بی حرمتی نشان دادند. بسیار تعجب می کنم که چطور می شود ایرانی بود وآزادگی وایستادگی امام را درک نکرد؛ در دورترین نقطه آفریقا با کسی برخورد داشتم که آزاد مردی امام را می ستود، او فرزند امام است، درجایی که خبری از تمدن اسلامی نبود حقانیت امام بر او مستور نمانده بود.
اگر قرار باشد از ابتدا جایی برای زندگی انتخاب کنید کجا را برمی گزینید؟
ایران را انتخاب می کنم، روزی که می خواستم به ایران بیایم دوستانم می گفتند که بعد از چندماه پشیمان می شوی و برمی گردی، خدا را شکرکه هر روز عشق من نسبت به ایران زیاد شد، برای من اینجا با هیچ جای دنیا قابل قیاس نیست.
شنبه 17/11/1388 - 14:32
آموزش و تحقيقات


مواد مخدر از بلیه ‏های جهان امروز است . رشد بی رویه و پر شتاب اعتیاد به مواد مخدر، جوامع مختلف را با مشكلات اساسی روبرو كرده است. در این میان زنان اگر چه نسبت به مردان كمتر در معرض خطر اعتقاد قرار دارند، اما طبعاً از این آسیب یكسره بر كنار نیستند. امروزه شاهد رشد محسوس اعتیاد در میان زنان هستیم. اعتیاد زنان به عنوان ركن و اساس خانواده تأثیری فراتر از اعتیاد مردان بر خانواده و جامعه می‏نهد.
در مورد پدیده اعتیاد زنان و آثار آن با دكتر ساروخانی استاد جامعه ‏شناسی دانشكده علوم اجتماعی به گفتگو نشستیم. دكتر ساروخانی در زمینه جامعه ‏شناسی خانواده، جامعه شناسی طلاق، جامعه ‏شناسی ارتباطات، جامعه ‏شناسی جوانان، به تكدی گری، روش تحقیق در علوم اجتماعی و... صاحب آثار و تألیفاتی است. دایرهٔالمعارف علوم اجتماعی از جمله این آثاراست.
● ساختار اجتماعی فرهنگی ایران در رابطه با اعتیاد زنان را چگونه تبیین می‏كنید؟
ما از گذشته‏ های بسیار دور یك جامعه پدرسالار داشته ‏ایم كه هم اكنون آرام آرام از آن وضعیت خارج می‏شویم. در جامعه پدرسالار، پدر جایگاه بلند و رفیعی داشت و زن منقاد و مطیع بود. خانواده هم به jfu همین ساختار پدرسالار و پدر محور بود، بنابراین زنان یك پایگاه دون و بسیار پایین داشتند. این موضوع حتی درزبان جامعه و نهادهای اجتماعی هم منعكس بود. به نوعی می‏شود گفت زبان جامعه ما یك زبان مردانه است و نهادهای اجتماعی ما بر اساس نظر مردانه عمل می‏كنند. ما مزیت مردانه را پذیرفته‏ایم. می‏شود گفت كه جامعه ما در حال عبور از یك دوران گذار و ورود به یك عصر جدید است. ما اكنون در بین دو عصر پدرسالاری محض و برابری زن و مرد قرار داریم. ظاهرا در این عصر یك پدرسالاری مطلوب هم مطرح می‏شود ما در عصر برابری زن و مرد، برابری را گاه به ظاهر می‏پذیریم، ولی حاضر نیستیم هزینه هایش را بپردازیم یا حتی تحمل كنیم. مثلا اگر به ما بگویند كه با زنت مشورت كن و با نظر هم خرید كنید، در ظاهر مشورت می‏كنیم ولی در نهایت باز هم بر اساس نظر خودمان عمل می‏كنیم.
در ادبیات و زبانمان هم این موضوع محسوس است. وقتی به زنان ضعیفه می‏گوییم، انعكاس این مطلب است كه هنوز در فرهنگ و ساختار اجتماعی ما، زن ضعیف و پایین‏تر از مرد قرار دارد. ما هنوز به یك جامعه تعادلی نرسیده‏ایم جامعه‏ای كه نیمی از آن زنان و نیم دیگر آن مردان باشند، و هر دو در كنار هم فعال و منسجم باشند. و رابطه ارگانیك طبیعی بین دو نیمه برقرار باشد، نرسیده‏ایم. برای رسیدن به چنین وضعیتی راه درازی در پیش داریم. مخصوصاً طولانی بودن راه به سبب دشواریهایی‏مربوط به اندیشه و ارزش‏های اجتماعی مربوط است. ما اعتیاد زن را در چارچوب یك چنین شرایط اجتماعی باید قرار دهیم. در این شرایط دلیل اعتیاد زن پایگاه اجتماعی نابرابر وی در مقابل مردان جامعه است.
زن مطیع قاعدتاً تابع اندیشه‏ها و رفتار مرد است. بنابراین اعتیاد هم به او تسری‏پذیر است. تئوری من تئوری اعتیاد منفعل زن است، یعنی زن به حسب اعتیاد همسرش معتاد می‏شود نه با خواست و اراده و عملكرد ذاتی خودش.
یعنی اعتیاد زنان ایران به انفعال تاریخی و محرومیت‏های اجتماعی‏شان باز می‏گردد و البته در این زمینه پژوهش باید صورت بگیرد. یك دلیل اعتیاد زنان را باید ناتوانی و استرس موجود در جامعه دانست. وقتی زنان پایگاه طبیعی اجتماعی مشخصی نداشته باشند و از فرصت‏های طبیعی نتوانند برخوردار شوند، به اعتیاد پناه می‏برند. پس اعتیاد یك قبله برای زنان نیست، بلكه چون فرد به پایگاه طبیعی خود نرسیده و نابرابری را تجربه كرده به اعتیاد پناه می‏برد. بنابراین اعتیاد بعنوان یك پناهگاه برای فراموش كردن تلخی‏ها و فرصت‏های از دست رفته زن است كه البته این جدایی زن از جامعه و رفتن به سوی اعتیاد نوعی فرار از جامعه محسوب می‏شود كه جز مشكلات زیاد نتیجه‏ای ببار نمی‏آورد.
پس زن معتاد، انسانی استرس دار و ناتوان است. متأسفانه ما، در خانواده نابرابری را از طریق خود مادران برای زنان بازسازی كرده‏ایم. نكته مهمی در اینجا وجود دارد و آن این است كه مادرانی كه از نابرابری رنج می‏برند، اتفاقاً خودشان بانیان نابرابری هستند. آن‏ها از همان ابتدا بین دختر و پسر فرق قایل می‏شوند و این نابرابری را در خانواده‏ها باز تولید می‏كنند. بنابراین خانواده این نابرابری را به فرزندان و دختران خود انتقال می‏دهد. بنابراین به نظر من اعتیاد زنان نه تنها اعتیاد منفعل و نه تنها اعتیاد فراری یعنی برای فرار از جامعه است، بلكه به نوعی می‏شود گفت این اعتیاد یك نوع اعتیاد تسری‏پذیر هم هست و اعتیاد را بیشتر به درون خانواده تسری می‏دهد. اعتیاد پدر به اندازه‏ای كه اعتیاد زن می‏تواند به فرزندان انتقال یافته و تسری پیدا كند، قابلیت سرایت ندارد. به عبارت دیگر اگر بخواهیم اعتیاد را تیپولوژی كنیم، می‏توانیم بگوییم اعتیاد زنان نسبت به اعتیاد مردان بسیار انتقال‏پذیر و خیلی Risk Factor (عامل خطرزا) است.
● خانواده كوچكترین و در عین حال مهمترین نهاد اجتماعی است چون شخصیت اساسی افراد در آن شكل می‏گیرد، نهاد خانوادهمانند سایر نهادهای اجتماعی دارای ساختار، اجراء و روابط متقابل میان اجزاء می‏باشد، در این میان اگر یكی از اعضای خانواده بخصوص زن یا دختر دچار اعتیاد شود، چه تأثیری در روابط اجراء این نهاد خواهد گذاشت؟
اصولاً اعتیاد ارتباط انسانی را مختل كرده و از حالت طبیعی خارج می‏كند. اعتیاد مردانه در خانواده ممكن است تضاد ایجاد كند یعنی به نوعی مردیت استعلایی را به مخاطره اندازد. مرد می‏گوید من برترم، اما معتاد و ناتوان است، پتوی بچه را از روی سرش بر می‏دارد و برای خرید مواد مخدر می‏فروشد. مادر فعال، توانا و دلسوز اعتراض می‏كند. مرد می‏گوید من رئیس خانواده هستم، چون مرد هستم و برترم، ولی عملاً همین برتری او مورد سؤال است. اعتیاد مرد آن‏قدر به تضعیف او منتهی می‏شودكه مردیت طبیعی، ذاتی و استعلایی را با شكست مواجه می‏كند و مرد خانواده را به حقارت می‏كشاند و دیگر مرد نمی‏تواند رهبری و هدایت خانواده را بر عهده بگیرد. در چنین وضعی این زن و مادر است كه باید خانواده را اداره كند و رئیس خانواده باشد. چون پدر خانواده دیگر مردیت استعلایی مورد نظر را ندارد. این یك نكته است. اما اعتیاد مادر از جهات بیشتری باید مورد توجه قرار گیرد. از یك طرف تسری پذیری خیلی بالایی دارد. بچه‏ها دود مواد مخدر را كه مادر استفاده می‏كند استنشاق می‏كنند و امكان انتقال به بچه‏ها وجود دارد. از طرف دیگر آن رابطه مادر و فرزندی كه همواره رابطه‏ای مبتنی بر ایثار است از بین می‏رود، یعنی مادر معتاد، مادر گرفتار در اكثر مواقع به دنبال تهیه مواد، مصرف مواد، نشئگی و گرفتار خماری است و نمی‏تواند در فكر فرزندان و تربیت آنها باشد.
این زن دیگر مادر نیست در لحظات بسیار دشوار روابطش با فرزندان مشكل پیدا می‏كند. رابط مادرانه در آن لحظات تقلیل پیدا می‏كند. در چنین مواقعی مادر تعادل روانی ندارد و روابط هم به تبع آن از تعادل واقعی خارج می‏شود. بعد از مصرف مواد مخدر باز یك حالت شعفی بوجود می‏آید كه در این حالت باز هم روابط حقیقی بین مادر و فرزندان برقرار نمی‏شود. بنابراین می‏بینیم در بسیاری از زمان‏های طبیعی برقراری ارتباط در خانواده از بین می‏رود، چه به لحاظ عدم تعادل در زمان خماری كه مواد برای مصرف كردن در دسترس نیست و چه زمانی كه به نشئگی پس از مصرف مواد رسیده و حالت غیر متعارفی بوجود آمده، نمی‏تواند روابط سالم طبیعی و منظم با اعضای خانواده داشته باشد. به نظر من یكی از مهمترین عوامل اختلال ارتباطی نه تنها در خانواده بلكه در سطح كلان جامعه اعتیاد به مواد مخدر است.
● زن با توجه بقه نقش‏های اجتماعی متنوعی كه در جامعه و خانواده برعهده دارد، از قبیل مادر بودن، همسر بودن و... اگر با آسیب‏های اجتماعی رایج مانند اعتیاد هم درگیر باشد، عملا شاهد فروپاشی خانواده‏ها خمواهیم بود. اگر این فروپاشی خانواده‏ها گسترش یافته و در سطح جامعه تعمیم یابد ما به سمت فروپاشی اجتماعی كشیده خواهیم شد. در رابطه با اعتیاد زن و فروپاشی اجتماعی نظرتان را بفرمایید؟
صددرصد. در این مورد خانواده‏ها از دو جهت كمی و كیفی آسیب می‏بینند. در هر دو حالت هم ما با بیماری‏های اجتماعی مواجهه می‏شویم. خانواده اگر بماند و صرفاً اسكلتی از آن برجا باشد و ارتباطات درونی‏اش مختل شود، خانواده طبیعی نیست. در مواردی نبودنش بهتر از بودنش می‏باشد. تنش‏ها، كشمكش‏ها، اختلاف‏ها، گاهی لغات ركیك و حتی ضرب و شتم و خشونت‏های شدید تعادل طبیعی بچه‏ها را از بین می‏برد. ما به این نوع خانواده‏ها اصطلاحاً خانواده اضطراری می‏گوییم. این نوع خانواده فاقد معنا بوده و فضای عاطفی بسیار پایین و در حد صفر دارد و حتی می‏توان گفت خانواده متفرق است كه خود این ویژگی‏ها روی اعتیاد خانواده تأثیر گذار است.
ولی به یقین می‏گویم یكی از انواع مهم طلاق‏های موجود جامعه ما در نتیجه اعتیاد بوجود می‏آید، طلاقی كه در آن اعتیاد به جهات مختلف عامل اصلی است، قطع رابطه زن و مرد، اختلال در ارتباطات طبیعی افراد ایجاد كرده و بقای طبیعی خانواده را كه می‏توانست مثلاً ۳۰ تا ۴۰ سال باشد به ۲ یا ۳ سال تقلیل و باعث كاهش عمر طبیعی خانواده‏ها می‏شود.
● درفرآیند توسعه كدام نوع از خانواده‏های گسترده، هسته‏ای، ناقص و... بیشتر دچار تحول می‏شوند و زنان در كدامیك از این نوع خانواده‏ها در معرض آسیب اعتیاد قرار دارند؟
خانواده‏هایی كه اصطلاحاً خانواده‏های اتمیزه گفته می‏شوند بیشتر در معرض انواع آسیب قرار دارند. این نوع خانواده فاقد كلافه و چارچوب بوده و انسجام حقیقی ندارد. اعضای خانواده در یك سرا زندگی می‏كنند بدون اینكه اتحاد، انسجام و حتی پیوند عاطفی با همدیگر داشته باشند، اعضای خانواده منتظر یكدیگر هم نمی‏شوند و در كنار هم نمی‏نشینند. هر كسی كلیدی دارد و در را باز می‏كند و به آپارتمان وارد می‏شود، در اطاقش را باز می‏كند و داخل آن می‏شود، یعنی در تفرد همیشگی به سر می‏برد. از درون خانواده‏های فاقد انتظام انواع بیماری‏ها بر می‏خیزد و اعتیاد یكی از این بیماری‏ها است. در این خانواده‏ها كنترلی بر رفتار و اعمال اعضای خانواده بخصوص فرزندان وجود ندارد. چون تعادل طبیعی و روابط انسانی توأم با محبت در میان اعضای خانواده برقرار نیست. نیازهای روحی، رشد طبیعی عواطف، هدایت و سرپرستی اعضای كوچكتر خانواده بصورت طبیعی برآورده نمی‏شود. شما تصور كنید در چنین وضعیتی به غیر از بروز آسیب‏های اجتماعی می‏توان انتظار چیز دیگری را داشت؟
از نظر قشربندی اجتماعی، زنان كدام طبقه یا قشر اجتماعی بیشتر به اعتیاد كشیده می‏شوند، آیا چنین فرضیه یا سوال مشخصی را می‏توان طرح كرد كه زنان یك قشرمعین به دلایل مشخصی در معرض اعتیاد قرار دارند؟
اعتیاد زنان به دلایل مختلف می‏تواند در بین زنان اقشار مختلف اعم از بالا، متوسط و پایین وجود دارد اما اینكه شدت و نوع اعتیاد هر قشر و طبقه اجتماعی به چه صورت است، نیاز به انجام پژوهش دارد. دستگاه‏های تحقیقاتی باید امكان و فرصت انجام این پژوهش را فراهم كنند.
 

sabaنشریه

شنبه 17/11/1388 - 14:27
آموزش و تحقيقات


با نگاهی به تاریخچه مصرف مواد مخدر در هندوستان می توان شاهد بود که هندوها از دوهزار و هشتصد سال پیش، برگ ها و رزین گیاه شاهدانه را در مراسم مذهبی خود استفاده می کردند که مصرف آن هنوز هم ادامه دارد. اما افزایش اعتیاد زنان پدیده یی است که ارتباطی با سابقه تاریخی این کشور ندارد.
هندوستان به عنوان یکی از پرجمعیت ترین کشورهای جهان بعد از اصلاح اقتصادی خود از سال ۱۹۹۰ رشد چشمگیری در راه اقتصاد و توسعه داشته است و با توجه به آمار ارائه شده از سوی سازمان بهداشت جهانی (WHO) این کشور در بین ۱۶۳ کشور بررسی شده در سطح جهانی، درخصوص استفاده از مواد مخدر رتبه ۱۵۱ را دارد. این آمار در مقایسه با کشورهای همسایه هند که آمار بالاتری از اعتیاد را به خود اختصاص داده اند شاید به خاطر گاندی باشد زیرا او در سال ۱۹۲۰ مبارزاتی را علیه مواد مخدر انجام داد و حتی در یکی از سخنرانی های خود گفته بود؛ «دولت ها به خاطر منافع خود مردم را به بلای خانمانسوز و نابودکننده مصرف مواد مخدر مبتلا کرده اند.»
اما این دلیل نمی شود که اعتیاد در این کشور وجود نداشته باشد. در هندوستان امروز اعتیاد به مواد مخدر یکی از بزرگ ترین مشکلات سلامتی شهروندان است. نزدیک به ۷۰ میلیون معتاد در این کشور وجود دارند که این تعداد در مناطق شهری و نیمه شهری از رشد بیشتری برخوردارند. در یکی از تحقیقات UNODC هر پنج مرد معتادی که به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند، عنوان کرده اند که همسران آنان نیز معتاد هستند. این در حالی است که دولت هند عنوان کرده است مشکل اعتیاد زنان هند همچنان در جامعه پنهان است و تنها هفته یی دو تا سه زن در برابر ده، دوازده مرد برای ترک به مراکز بازپروری می آیند.
مطابق با آخرین تخمین UNODC در هندوستان بیش از ۴۰۰ مرکز ترک اعتیاد در کل کشور وجود دارد که فقط ۱۰ الی ۱۲ مرکز آن مختص به ترک اعتیاد زنان است.
با توجه به تحقیقات به عمل آمده مشخص شده است که گروه سنی ۱۸-۱۲ سال با بیشترین آمار اعتیاد زنان روبه رو بوده اند که از میان این گروه سنی ۴/۲۱ درصد به الکل، ۳ درصد به شاهدانه، ۷/۰ درصد به دارو و ۳ درصد هم به مواد دیگر اعتیاد دارند.
تنباکوی جویدنی در هندوستان (CIT) معمول ترین نوع اعتیاد در این کشور است. بیشترین آمار اعتیاد زنان هند به هروئین و دارو بوده و عمده معتادان، جوان و از قشر کارگر هستند. اگر آنان از قشر مذهبی باشند و مورد حمایت خانواده نیز قرار بگیرند می توان امیدوار بود که وارد چرخه تجارت بدن نشوند، در غیر این صورت به وجود آمدن چنین شرایطی امری غیرطبیعی نیست.
جامعه شناسان با بررسی اعتیاد زنان در هند از سال ۱۹۰۰ به بعد، اظهارنظر می کنند؛ «حالت گذار جامعه از سنت به مدرنیته، عوض شدن نحوه زندگی، پایین آمدن تحمل احساسی و نامساعد بودن شرایط اجتماعی باعث بروز پدیده اعتیاد زنان شده است.»
جز این موارد، هندوستان به خاطر موقعیت جغرافیایی و همسایه بودن با کشورهایی چون پاکستان و نپال نمی تواند از امر قاچاق مواد مخدر و ترانزیت آن به دور باشد. شایع است که کشور پاکستان از سال ۱۹۸۰ به طور مخفیانه از شورش های جدایی طلب منطقه کشمیر جانبداری می کند و پول این حمایت ها از راه قاچاق مواد مخدر تامین می شود.
اما دلیل عمده رشد اعتیاد در میان زنان هند به چه عواملی می تواند بستگی داشته باشد؟ آیا شرایط اجتماعی و اقتصادی باعث این رشد شده است یا تعداد بیشتر زنان نسبت به مردان این آمار را بالا می برد؟ با توجه به رشد جمعیت این کشور مطابق با جدول جهانی جمعیت سال ۲۰۰۰، در مقابل تولد هر ۱۰۰ پسر، ۱۰۵ دختر به دنیا می آید.
برای یافتن پاسخ سوالات بالا می توان به تحقیقی که در میان زنان مجرد، تحصیلکرده و شاغل شهرهای دهلی، بمبئی و آیزوال هندوستان انجام شده است، اشاره کرد. در این تحقیق اولین دلیل اعتیاد زنان هند، خانواده آنان عنوان شده است. زنان به خاطر جنسیت شان از سوی جامعه هم مورد سرزنش و تحقیر قرار می گیرند و این امر بار سنگین احساسی و فیزیکی را برای آنان دربر دارد زیرا بسیاری از زنان معتاد چه به لحاظ جسمانی و چه به لحاظ آزارهای شفاهی مورد اذیت قرار می گیرند. این زنان به دلیل اعتیاد، توانایی دفاع از خود را ندارند، برای همین از پلیس و مراجع قانونی فراری هستند و از سوی خانواده یا کسانی که مواد خود را تامین می کنند مورد آزار و اذیت قرار می گیرند. آنان با وجودی که شرایط روحی و روانی بسیار سختی را تحمل می کنند اما به مراکز ترک اعتیاد مراجعه نمی کنند.
در یک نگاه جامع می توان به این نتیجه رسید که زنان هند برای ترک اعتیاد خود با دو مشکل عمده روبه رو هستند؛ دلیل اصلی که موجب می شود این زنان اعتیاد خود را پنهان کنند نگاه منفی نسبت به آنان است و دلیل دیگر اینکه زنان معتاد معمولاً خانواده یی برای نگهداری دارند که مراجعه به مراکز ترک اعتیاد را برای آنان دشوار می کند.
تمامی این مشکلات چیزی است شبیه به اتفاقی که برای زنان معتاد در ایران افتاده است. هرچند بین آمار و نحوه کارکرد مراکز ترک اعتیاد ممکن است تفاوت هایی وجود داشته باشد اما مشکلات اصلی زنان معتاد گویی در هر جای دنیا که باشند شبیه به یکدیگر است.
 
پاکسیما مجوزی
روزنامه اعتماد
شنبه 17/11/1388 - 14:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته