• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 264
تعداد نظرات : 359
زمان آخرین مطلب : 5437روز قبل
آموزش و تحقيقات

بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت.

 

بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگاره ها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان آفرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس ) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه ) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .
نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست 1 . آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند ، زیبا و ... 2
پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمه های آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده ( به مانند تیمره ی خمین ) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد.3 با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته ( هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند ) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. ( به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است ) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند ، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است!4
نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است.5 به ویژه در جوامع کشاورزی و مادر سالار که ارتباط بسیار نزدیک به طبیعت داشته اند. ( و عموما نوعی از ادیان طبیعت پرستی داشته اند = پگانیسم 6 ) به عنوان مثال آناهید که تحت عنوان خدای آب های نیرومند بی آلایش از او یاد می شود.
اما در سنگ نگاره ها عموما ما با طرح " بز کوهی نر" و" کل" و " اندرمیش "مواجهیم. چگونه بز نر می تواند نماد باوری و رویش باشد؟ بزی هایی با شاخ هایی بلند و سرکش ، از روی نگاره ها میتوان دریافت که انگار برای کسانی که این نقوش را می آفریده اند بلندتر بودن شاخ بزها به نوعی برتری داشته و میل بیشتری بوده تا بزهایی با شاخ های بلند تر نقش شوند. آیا مشیه و مشیانه از شیر بز کوهی نر می نوشیده اند؟
ربط این بز ها به داستان مشیه و مشیانه بسیار غیر محتمل می نماید.اما به هر حال بزها در کنار سرچشمه های آب قرار دارند و این واقعیتی است عینی. پس به واقع چرا این سنگ نگاره ها حک شده اند؟
جواب به این سوال مسلما دقیق و واضح نخواهد بود.هر چه گفته شود مجموعه ای از احتمالات است ، که مسلما هر چه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و دقیق تر باشد جواب نیز به واقعیت نزدیک تر است.
ابتدا از مشاهده ی نوع حکاکی ها شروع میکنیم.مسلما بایستی سنگ نگاره ها در دوره های گوناگونی حک شده باشند.اما با کمی مشاهده می توان قدیمی تر بودن بعضی را تشخیص داد.اختلاف رنگ ها ، و میزان هوازدگی با کمی دقت مشخص میشوند 7. و در مناطقی که سنگ نگاره ها عموما بکرتر هستند و کمتر نقوش جدید در کنار آن ها حک شده است می توان به راحتی به آنچه میخواهیم برسیم.
اولین چیزی که به ذهن خطور میکند شبیه بودن بز های رسم به شده به هم دیگر است.در مناطقی که فاصله ی بسیار از هم دارند بز ها همواره شبیه به هم رسم شده اند. و حتی نوع حکاکی ها نیز غالبا شبیه به یکدیگر می باشد8. و از همه مهم تر مناطقی که حکاکی ها انجام گرفته نیز یکسان می باشد ؛ همواره در سرچشمه ی رودها ؛ چیزی به ذهن آدم می رسد که آیا کسانی که این حکاکی ها را انجام داده اند آموزش دیده بودند؟ منظورم از آموزش دیدن ، گروهی آموزش دیده و اعزامی از طرف یک دولت برای انجام حکاکی ها نیست ، بیشتر منظورم نوعی از آموزش آیینی و مذهبی است.آموزشی مذهبی که مردم عادی دیده باشند و کار حکاکی ها آنقدر عمومی باشد که مردم به مانند فریضه ای عادی به آن پرداخته باشند. اما چرا در کنار سرچشمه های آب؟
ایران همواره سرزمین کم آبی بوده است ، و به علت کوهستانی بودن و شیب زیاد آبرفت رودخانه ها بسیار کم ته نشین میشده ، به همین خاطر زمین ها حاصلخیز نبوده است ، بر خلاف منطقه ی بین النهرین که زمین هایی هموار دارد و به همین خاطر آبرفت هایی بسیار حاصلخیز از ته نشین شدن گل و لای رودخانه ها در آنجا تشکیل شده است 9. پس وجود بز ها در ایران عموما به خاطر تشکر از آب نبوده است! و همین طور تشکر از بزی که به اجدادمان شیر داده است. بزها به خاطر ترس از خشکسالی و بی آبی آنجا قرار داشتند. به جای آناهید خدای مادینه ی زیبای آب های نیرومند ، بایستی به دنبال خدای خشکسالی رفت! در اینجا تیشتر قدعلم میکند. ماجرای تیشتریه و دیو خشمگین خشکسالی! اپوشه دیو خشکسالی است که عامل تباه کنندگی زمین است و تیشتر ( همان درخشان ترین ستاره ی آسمان10 ) به نبرد با اپوشه می رود. آن دو در هم می آمیزند و تشیتر شکست میخورد. تیشتر به نزد هورمزد می رود و علت ناکامی اش را کامل نبودن نیایش مردم و کافی نبودن قربانی ها بیان می کند! اهوره مزادا خود شخصا برای تیشتر قربانی میکند.و از آن پس همه ی مردم برای این که تیشتر بتواند بر خشکسالی فائق آید برای او قربانی میکردند. و پس از قربانی کردن برای تیشتر است که آب میتواند بی مانع در میان مزارع و رودها جاری شود. بسیار محتمل می نماید که بزهای نری که در کنار سرچشمه ی آب های جاری نقش شده اند ، نشانی از قربانیان انسان ها برای تیشتر باشند.قربانیانی که از ترس از خشکسالی به تیشتر اهدا شده اند و سنگ نگاره ها نشانی از آن ها برای یادآوری کردن به تیشتر است که ما برایت قربانی کرده ایم ، تو نیز آب ها را در رودها جاری کن.11
احتمال دیگری نیز بسیار واضح به چشم میخورد : ما ایرانی ها معتقدیم که همه ی اسطوره ها و داستان ها دنیا از ما شروع می شود ؛ هرچند که زیاد هم بیراه نیست ، به عنوان مثال تمامی ادیان امروزی جهان حتی ادیان سامی کاملا وابسته و شکل گرفته از میتراییسم هستند12 ؛ اما در دنیایی که به راحتی اسطوره های ما به همه جا میرفته است بعید نیست که اسطوره های دیگران نیز به نزد ما آمده باشد." کوروکوپیا " 13 شاخ وفور نعمت بود ، بزی که با شکستن شاخ هایش به زئوس غذا می داد ، شاخ های او مملو از میوه های جادویی بود ، داستانی شبیه به داستان مشیه و مشیانه با این تفاوت که شاخ های بلند بزهای نقش شده در این داستان توجیه پذیر ترند.
مورد دیگری که نمیتوان به راحتی ازکنار آن گذشت نیز "بفومت" 14 می باشد.خدایی که خودش سری شبیه به بز دارد. بزی با ریش و دو شاخ بلند ، بفومت خدای زاد و ولد و باروری است ، خدای نیروی جنسی در آیین های طبیعت پرستی.شاید بتوان گفت که بز همواره نشانی از قدرت جنسی بوده است ، به عنوان مثال در نشانه های هیروگلیف " آمون" 15 یا خدا مذکر باروری مصری نیز با سر بز رسم شده است.و شاخ های بلند همواره نشانه ای از بی بند و باری جنسی بوده است.یکی دیگری از حدس هایی که میتوان در مورد این بزهای با شاخ های بلند زد این است که نوعی نماد پگانی از رابطه ی جنسی و باروری بوده اند.16
مسلما دانسته های ما از این نقوش رازگونه بسیار ناچیز و اندک است ، مطالعه ی بیشتر نقوش ، بدست آوردن نشانه هایی از مردمانی که آن ها را حک کرده اند و تعیین سن دقیق نگاره ها با روش های پیشرفته میتواند راهگشای خوبی باشد برای کشف رموز آن ها.آنچه در این متون آوردم نگاهی نماد شناسانه به طرح بزها بود ، مسلما این نظریات نه کامل هستند و نه دقیق.بسیار خوشحال خواهم شد که نظر دیگر محققان و مورخان را نیز در مورد طرح ها بخوانم و بدانم . با این امید که با جمع بندی تمام نظرات بتوان به نظری دقیق تر و جامع تر دست یافت.

تهران
تیر 1387
مصطفی یاوری آیین

پانوشت ها :
1- به عنوان مثال میتوان به بررسی هایی که استاد ارجمند جناب آقای ناصری فرد در سنگ نگاره های طبس داشته اند اشاره کرد.
2- هیلنز- جان ، شناخت اساطیر ایران ، ترجمه ی ژاله آموزگار – احمد تفضلی ، نشر چشمه 1386، ص 38
3- در محوطه ی بزرگ سنگ نگاره های تیمره در خمین چند کتیبه به زبان عربی وجود دارد.
4- گاوی سفید همچون ماه ، که پس از پیروزی اهریمن از اندام های او 55 نوع غله و 12 نوع گیاه دارویی بر زمین رویید و نطفه ی او به ماه رسید و حیوانات مختلف را به وجود آورد.
5- به دو کتاب ارزشمند امان الله قرشی به نام های " ایران نامک" و " آب و کوه در اساطیر هند و ایرانی " مراجعه کنید.
6- Paganism به ادیانی که ریشه در طبیعت دارند و عموما ریشه ای قبل از ادیان سامی دارند اطلاق می شود.
7- از روش های دقیق تر میتوان اندازه گیری سن به کمک رادیوکربن را نام برد که متاسفانه تا جایی که اطلاع دارم در ایران این روش در مورد هیچ اثر باستانی مورد استفاده قرار نمیگیرد.
8- بیشترحکاکی ها به روش پیکسلی ، یعنی از قرار گرفتن نقاط در کنار هم به وجود آمده اند.
9- در تمامی سرزمین بین النهرین اخلاف ارتفاع به 10 متر میرسد و این یعنی آب ها با سرعتی بسیار کم حرکن میکنند و تماما آبرفتشان ته نشین می شود. این را مقایسه کنید با تهران که در شمال و جنوبش حدود 300 متر اختلاف ارتفاع داریم.
10- پر نور ترین ستاره ی آسمان که در صورت فلکی کلب اکبر یا سگ بزرگ قرار دارد.با نام های شباهنگ و شعرای یمانی نیز خوانده می شود و نام ماه تیر نیز از آن گرفته شده است.در مصر باستان مورد احترام بوده است ، طلوع آن با طغیان نیل همرام بوده.
11- شخصا با یک سنگ نگاره در منطقه ی گلپایگان برخورد کردم که طرحی شبیه به صورت فلکی جبار داشت ،( جبار کمی بالاتر از تیشتر در آسمان قرار دارد) و محل قرارگیری آن به گونه ای بود که صورت فلکی جبار را در هنگام اعتدال بهاری نشان میداد! و قسمت پایین سنگ شکسته بود.
12- پرستش میترا یا مهر ، تقریبا با کمی دقت میتوان تاثیر آن را بر تمامی ادیان جهان دید : غسل تعمید ، آیین عشا ربانی ، آب مقدس ، قربانی کردن و ... تماما از میتراییسم وارد دیگر ادیان شده است.حتی نوع خاص لباس پوشیدن روحانیان ادیان نیز ریشه در میتراییسم دارد.
13- Cornucopia
14- Baphomet
15- Amon
16- حتی واژه ی horny در زبان انگلیسی از horn به معنای شاخ مشتق شده است !

منبع:سایت سنگ نگاره های ایران

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:40
آموزش و تحقيقات

در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، این دولت معمولا این‌گونه معرفی شده که دارای یک شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت است. این شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت که ما آن را رانتریسم می‌نامیم، دارای دو مشخصه‌ی عمده است؛ اول این که رانت توسط نخبگان حاکم کنترل می‌شود و ...

 

در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، این دولت معمولا این‌گونه معرفی شده که دارای یک شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت است. این شیوه‌ی خاص سیاست و حکومت که ما آن را رانتریسم می‌نامیم، دارای دو مشخصه‌ی عمده است؛ اول این که رانت توسط نخبگان حاکم کنترل می‌شود و دوم این که نخبگان حاکم از این رانت برای جلب همکاری و کنترل جامعه استفاده می‌كنند تا در نتیجه ثبات سیاسی دولت را حفظ کنند. بنابراین ادبیات مربوط به دولت رانتیر چنین تصور می‌كند که سیاست و حکومت در تمام دولت‌های رانتیر در چارچوب مدل رانتریسم قرار می‌گیرد؛ به عبارت دیگر، رانتریسم به عنوان جزء داخلی رفتار دولت رانتیر متصور می‌شود. در ادبیات مربوط به دولت رانتیر، سه تاثیر عمده در نظر گرفته شده است که عبارتند از: تاثیر روی خود دولت، تاثیر روی رابطه دولت و جامعه، تاثیر روی اقتصاد.
تاثیر روی دولت
تاثیر عمده‌ی مقادیر عظیم رانت روی دولت، زمانی قابل رؤیت است که دولت دریافت کننده‌ مستقیم و تنها دریافت کننده‌ رانت باشد. الگوی رانتریسم زمانی وجود دارد که رانت تحت کنترل نخبگان حاکم باشد. نخبگانی که بر اریکه‌ قدرت تکیه زده و از قدرت انحصاری در تصمیم‌گیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری در تصمیم‌گیری در مورد هزینه کردن آن برخوردارند. این قدرت انحصاری به دو علت به وجود می‌آید؛ یکی اینکه دسترسی دولت رانتیر به مقادیر عظیم رانت موجب تقویت استقلال آن از جامعه است. این استقلال به نوبه‌ی خود باعث می‌شود تا دولت قدرت انحصاری کسب کرده و در اتخاذ و اجرای سیاست‌های خود مجبور به در نظر گرفتن منابع جامعه نباشد. دوم اینکه نخبگانی که رانت را در اختیار دارند، می‌توانند از آن برای جلب همکاری دیگر گروه‌ها و نخبگان در جامعه استفاده کنند و معمولا چنین کاری را انجام می‌دهند. بنابراین اولین تاثیر عمده‌ رانت روی دولت این است که استقلال آن را از جامعه افزایش می‌دهد و دولت به علت دارا بودن قدرت انحصاری در استفاده از رانت، از آن برای حفظ و تداوم قدرت انحصاری خود استفاده می‌كنند. تاثیر دوم رانت روی دولت این است که به واسطه‌ وجود رانت، توانایی و کار ویژه‌ استخراجی و دوباره‌ی توزیعی دولت تضعیف می‌شود. بر خلاف اکثر دولت‌ها که مجبور به اخذ مالیات از جامعه و صنایع خود هستند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند. دولت رانتیر نیاز واقعی به اخذ مالیات ندارد؛ زیرا قسمت اعظم درآمد آن را رانت‌های خارجی تشکیل می‌دهد.
تاثیر روی روابط دولت و جامعه
رانتی که توسط دولت رانتیر دریافت می‌شود، به آن اجازه می‌دهد تا آن را در راستای کسب و حفظ مشروعیت خود به کار ببندد. دولت رانتیر برای کسب و حفظ مشروعیت می‌توانند با مصرف رانت در راستای رفاه مردم و جلب همکاری نخبگان و گروه‌های غیرحاکم توسط دولت رانتیر اغلب شکل پاتریمونیالیستی به خود بگیرد. به عبارت دیگر، ارتباطات خانوادگی و فامیلی به‌طور آشکار مورد استفاده قرار می‌گیرند تا افراد مورد نظر دولت رانتیر مورد حمایت واقع شوند. این حمایت می‌تواند به شکل اعطای مشاغل عالی‌رتبه، قراردادهای نان و آب‌دار، وام‌های بدون بهره و دیگر مواهب و مزایا باشد. استراتژی کلی گروه حاکم این است که قسمتی از ثروت هنگفتی را که از رانت به دست آورده‌اند، میان جامعه توزیع کند. این رانت در راستای رفاه عمومی جامعه مصرف می‌شود. تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه همچنین در عرصه‌ بوروکراسی قابل ملاحظه می‌باشد. نه‌تنها در این راستا رشد حجم بوروکراسی و سازمان اداری دولت رانتیر را می‌توان به‌عنوان یک تاثیر رانت روی روابط دولت – جامعه دانست، بلکه توسعه و گسترش بوروکراسی را نیز می‌توان به‌عنوان وسیله‌ای قلمداد کرد که دولت رانتیر توسط آن هم رانت را به‌طور موثری میان جامعه توزیع می‌کند و هم یک منبع گسترده برای اشتغال گروه‌های مختلف جامعه باشد. همزمان و شاید مهمتر اینکه یک بوروکراسی گسترده، به معنای فراهم بودن مناصب متعدد است که دولت می‌تواند برای جلب حمایت اعضای گروه‌های مختلف از آن استفاده كند.
تاثیر روی اقتصاد
رانت باعث می‌شود تا در کشور یک نوع روحیه‌ رانتی حاکم شود. ویژگی عمده‌ روحیه‌ رانتی این است که در گزاره‌ «کار و کوشش علت ثروتمند شدن است»، خدشه به وجود می‌آید. به عبارت دیگر، در اقتصاد رانتی کار و فعالیت شدید اقتصادی علت ثروتمند شدن نیست، بلکه شانس و تصادف است که ثروت می‌آفریند. این روحیه‌ رانتی به‌طور خودکار به پدیده‌ای منجر می‌شود که چاتلوس آن را «اقتصاد چرخشی» نامیده است. وی این اصطلاح را در مقابل اصطلاح «اقتصاد تولیدی» به‌کار می‌برد. دولت رانتیر برای ارضا‌ی تقاضاهای فزاینده‌ جامعه‌ تازه ثروتمند شده (نوکیسه) اقدام به واردات زیاد به‌ویژه کالاهای لوکس و مواد غذایی می‌كند و در نتیجه وابستگی دولت به این واردات زیاد می‌شود. علاوه بر این، در دسترس بودن کالاهای وارداتی خارجی که معمولا ارزان و با کیفیت مرغوب هستند، ضربه‌ مهلکی بر فعالیت‌های تولیدی داخلی وارد می‌سازد. یکی از تاثیراتی که محققان به بررسی آن پرداخته‌اند، تمایل دولت‌های رانتیر برای گسترش تولیدات داخلی و در نتیجه کاهش وابستگی به رانت خارجی است.
منبع:
اندیشکده روابط بین الملل
irtt

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:39
آموزش و تحقيقات

 چکیده: توسعه نیافتگی و علل آن، از دغدغه های بنیادین اقتصاد کشورهای در حال توسعه ای نظیر ایران است. مباحثی چون جهانی شدن اقتصاد و شتاب تاریخ و دیگر ملاحظات آینده شناختی موضوع توسعه نیز بر این دغدغه ها اثر افزایشی دارند. در حوزه مباحث منطقه ای اقتصاد ایران، استان لرستان دارای ویژگیهای خاص و مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می باشد. بنا بر طیف وسیعی از آمار و شاخص های رسمی و تحقیقی، متاسفانه روندها و گرایش های برنامه ریزی و سیاست گذاری دولت، لرستان را با انبوهی از مسائل و معضلات حل نشده و برجای مانده واگذارده است.

توسعه نیافتگی و علل آن، از دغدغه های بنیادین اقتصاد کشورهای در حال توسعه ای نظیر ایران است. مباحثی چون جهانی شدن اقتصاد و شتاب تاریخ و دیگر ملاحظات آینده شناختی موضوع توسعه نیز بر این دغدغه ها اثر افزایشی دارند. در حوزه مباحث منطقه ای اقتصاد ایران، استان لرستان دارای ویژگیهای خاص و مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می باشد. بنا بر طیف وسیعی از آمار و شاخص های رسمی و تحقیقی، متاسفانه روندها و گرایش های برنامه ریزی و سیاست گذاری دولت، لرستان را با انبوهی از مسائل و معضلات حل نشده و برجای مانده واگذارده است. بر همین اساس و با توجه به نقش حداکثری دولت در پدیداری وضعیت موجود توسعه نیافتگی، در این مقاله جهت تبیین بهتر موضوع مقاله، نگرش و رویکرد بین رشته ای اقتصاد سیاسی مورد توجه و زمینه ی بحث قرار گرفته است.
به واسطه ی اینکه در مباحث توسعه، شناخت دورهای باطلِ ضد توسعه ای و ارائه ی راه حل های چگونگی برون رفت از آنها مورد توجه است، بنا بر مطالعات نظری، تحقیقات مرتبط با موضوع و نهایتاً بررسی واقعیات خارجی موجود، پنج نظام اساسی که منشا و ایجاد کننده ی دورهای باطل و چرخه های ضد توسعه ای هستند، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته اند. در تحلیل محتوا، علاوه بر استناد به مباحث نظری راهگشا در این زمینه از جمله نگرش نهادگرایی در تحلیل های اقتصادی و معیارهای اقتصاد دانایی محور و حکمرانی خوب، آمارهای رسمی، شاخص ها، گزارش های کارشناسی و نتایج پژوهش های متناسب با ادبیات موضوع، بسیار مورد استفاده قرار گرفته اند.

واژه های کلیدی:
اقتصاد سیاسی، توسعه، مدارهای توسعه نیافتگی، نهادگرایی، اقتصاد دانایی محور.

مقدمه:
توجه به تحولات کلی جهان امروز و بروز پدیده های بسیار مهمی چون شتاب تاریخ و جهانی شدن اقتصاد ، اقتصاد کشورهای در حال توسعه را با شرایط بسیار جدید و ویژه ای روبرو کرده است (استیگلیتز، 17:1385).
در شرایط کنونی اقتصاد ایران و با نگاه به حرکت توسعه ی اقتصادی در بستر دانایی محوری ، تعمق و بصیرت نسبت به روند تغییر و تحولات جهانی و میزان اثر گذاری آن ها بر فرآیند توسعه ی ملی از سویی و از دیگر سوی علل و متغیرهای درون زای فرآیندهای توسعه ای و ضد توسعه ای در عرصه های ملی، منطقه ای و استانی بسیار مهم تلقی می شوند (OECD,1996).
از مهمترین عناصری که اکثریت قریب به اتفاق نظریه پردازان توسعه به آن توجه نموده اند، رابطه ی میان سطح توسعه ی ملی با سطح توانایی های هر جامعه در زمینه استفاده از ذخیره ی دانش و مهارت های انباشته شده در طول تاریخ و میزان توانایی آنها در به حداقل رساندن هزینه های ناشی از تکرار تجربیات تاریخی و پرداختن هزینه های ناشی از آزمون و خطاهای بی فرجام است. به عبارت دیگر یکی از مهمترین رموز توسعه عبارت از سطح بصیرت های تاریخی مدیریت توسعه و نحوه ی کاربست تجربیات مزبور در فرآیند پیشبرد امر توسعه ی ملی به شمار می رود (مومنی، 1385: 185).
به قاعده ی عقلی و تاریخیِ "گذشته، چراغ راه آینده است"، تعمق نسبت به علل بروز وضعیت نامناسب اقتصادی و شناسایی مدارهای ضد توسعه ای، از اساسی ترین گام های هر گونه حرکت جدیدِ تحولی و تعالی بخش خواهد بود.
چرا که اهمیت تاریخ صرفاً به این دلیل نیست که می توانیم از گذشته بیاموزیم، بلکه به دلیل آن است که حال و آینده به واسطه ی تداوم نهادهای یک جامعه با گذشته پیوند دارند. گذشته، انتخاب های امروز و فردا را شکل می دهد و گذشته را فقط در قالب حکایت تحول نهادی می توان فهمید (نورث، 13:1385).

1- اقتصاد سیاسی توسعه نیافتگی
اغلب صاحبنظران معتقدند در کشورهای توسعه نیافته نمی توان با رویکرد مرسوم علم اقتصاد، مسائل را به اندازه ضرورت به خوبی بررسی کرد؛ بلکه باید از از رویکردهای دیگر کمک گرفت تا عمق شناخت افزایش یابد (مومنی، 128:1386).
درباره ی مفهوم اقتصاد سیاسی طرز تلقی های مختلفی وجود دارد، اما در این مقاله این دیدگاه بیش از دیگر تلقی ها مورد توجه است: «اقتصاد سیاسی را می توان نوعی نگرش ژرف اندیش به حساب آورد که در چارچوب آن می توان مسائل اقتصادی- اجتماعی را به صورت بنیادی تر مورد توجه و تحلیل قرار داد» (کاتوزیان، 182:1374).
از سویی، در ادبیات توسعه به طور کلی سه تلقی از مفهوم توسعه ارائه شده است: توسعه به مثابه ی یک مجموعه اقدامات مشخص، توسعه به مثابه ی فرآیندهای دگرگونی بنیادی و بالاخره توسعه به مثابه ی مجموعه ای از دستاوردها و اقدامات مشخص، آنچه که در قلب اندیشه ی توسعه قرار دارد و محور شناخت اقدامات معطوف به اهداف توسعه و نتایج انتظاری ناشی از آن اقدامات مشخص می شود، شناخت عرصه هایی است که نیاز به تحول و دگرگونی دارند (مومنی، 5:1380).
تا زمانی که بصورت منطقی و تحلیلی، مسائل سطح توسعه ی اقتصادی را در هر جغرافیایی حل و فصل نکرده باشیم، نخواهیم توانست از سیاست گذاری و برنامه ریزی و ابزارهای متعارف و مرسوم اقتصاد کلان، کارکردهای مورد انتظار را توقع داشته باشیم.
از همین روی باید تعمق و بصیرت کافی نسبت به سطح کلی ترِ وضعیت اقتصاد کلان و توجه نسبت به عرصه های کلی که نیاز به تحول و دگرگونی دارند، صورت پذیرد.

2- اهمیت موضوع در استان لرستان
بر اساس فهرست وسیعی از انواع شاخص های اقتصادی، استان لرستان از نظر اقتصادی در بین استانهای کشور و در مجموع در اقتصاد ملی از موقعیت ضعیفی برخوردار است. با وجود منابع غنی طبیعی، تنوع آب و هوایی، آب فراوان، دشت های وسیع، معادن متنوع، نیروی کار جوان و فراوان و سرشار از قابلیت های گردشگری و ...، این استان نتوانسته است به تناسب توانمندی ها و فرصت های خود از اقتصاد ملی سهم مناسبی کسب کند. نوسانات در نرخ رشد بخشهای مختلف اقتصاد استان، وضعیت توسعه یافتگی این استان را بسیار نامناسبتر جلوه گر می کند (عزتی، 10:1380).
استان لرستان به عنوان پل ارتباطی جنوب با مرکز کشور و یکی از مناطق مهم جغرافیایی- اقتصادی و دارای ظرفیت های بالقوه و بالا در بخش های معدنی، صنعتی، کشاورزی و گردشگری در عرصه ی ملی، در صورت ادامه روندهای توسعه ی اقتصادی و با توجه به برخی نتایج ناموفق به دست آمده و تبدیل آن به بیکارترین استان کشور (مرکز آمارایران، 1386) با مسائل و چالش های بسیار بیشتری روبرو خواهد شد.
توجه به مسائلی نظیر بروز فراگیر فقر و بیکاری، وضع نامناسب توزیع درآمد، عدم امکان به کارگیری قابلیت های اقلیمی و طبیعی در فرآیندهای صنعتی و کشاورزی، سهم نامتناسب از تولید ناخالص ملی، نوسانات پر شدت روند سرمایه گذاری تولیدی، عدم بهره مندی از شرایط زیر ساختی و اعتبارات عمرانی مناسب، تعطیلی وسیع کارخانجات صنعتی، عدم دانش فنی متناسب با سطح تکنولوژی موجود، محدودیت های منابع مالی و اعتباری، سطح محدود و بعضا روند کاهنده ی بهره وری، میزان بالای بار تکفل خانوار و ... (سند ملی توسعه استان لرستان، 1384)، همگی از محدودیت ها و نقاط ضعفی به شمار می آیند که در شرایط خطیر و حساس آینده که همراه با اقتضائات و شرایط خاص خود خواهد بود، فرآیند باز تولید مدارهای عقب ماندگی و توسعه نیافتگی را بیش از پیش تداوم و شدت خواهد بخشید.

3- لرستان در آئینه ی مباحث اقتصاد سیاسی
1-3- بر اساس آمارهای رسمی منتشر شده، استان لرستان با وجود 37/2 درصد از کل جمعیت کشور، تنها 2/1 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را به خود اختصاص داده است و به تناسب جمعیت خود نتوانسته است سهمی مناسب و عادلانه از اقتصاد ملی کسب کند. شاخص نسبت تولید سرانه ملی به تولید سرانه استانی، 8/1 برابر است که نشانگر عمق عقب افتادگی این استان از حرکت اقتصاد ملی است (اشیری، 3:1378).
2-3- مطابق گزارش معاونت برنامه ریزی وزارت صنایع و معادن در موضوع «رتبه‌بندی استان‌‌های كشور به لحاظ توسعه‌یافتگی صنعتی» که در آن شش شاخص ارزش افزوده فعالیت صنعتی و معدنی، میزان سرمایه‌گذاری واحدهای فعال صنعتی و معدنی، میزان سرمایه ثابت طرح‌های دارای حداقل 60درصد پیشرفت، میزان اشتغال واحدهای فعال صنعتی و معدنی، میزان اشتغال طرح‌های دارای حداقل 60درصد پیشرفت فیزیكی و مساحت فاز عملیاتی در شهرك‌های صنعتی مورد استفاده قرار گرفته است، استان لرستان در این رده‌بندی، طی سال های 79، 80، 81، 82، 83، 84، 85 و 86 به ترتیب حائز رتبه های 20، 21، 21، 23، 24، 24، 24 و 24 گردیده است.
آنچه مشهود است چیزی نیست مگر روند قهقرایی توسعه یافتگی صنعتی در این استان.
3-3- علی رغم اشکالات علمی و تحلیلی در دو قلمرو تکنیک و ساختار آمارهای رسمی دولت در موضوع نرخ و شاخص های کنترلی که داعیه ی دولت را در این موضوع با چالش های جدی روبرو می کند (مومنی، 5:1386)، استان لرستان در سال گذشته بیشترین نرخ بیکاری را در سطح کشور به خود اختصاص داده و نکته ی قابل ملاحظه آنکه، این شاخص تقریباً دو برابر نرخ بیکاری کشور بوده است (مرکز آمار ایران، 1386).
4-3- فرآیند اشتغال زایی در این استان با مشکلات اساسی روبرو بوده است چرا که «میزان سرمایه گذاری در استان 5/0 درصد و میزان اشتغال صنعتی 9/0 درصد بوده که این رقم نشان می دهد لرستان در بین استان های کشور از لحاظ توسعه یافتگی بسیار عقب است و این استان در رتبه ی 24 صنعتی کشور قرار دارد» .
5-3- بررسی ها نشان می دهد فعالیتهای اقتصادی استان با اعتبارات دولتی پیوند حیاتی دارد و از این جهت وابسته و آسیب‌پذیر شده است. با این وجود همواره سهم هزینه‌های عمرانی استان از كل كشور كمتر از سهم جمعیت استان در كل كشور بوده به عنوان نمونه طی برنامه های اول و دوم توسعه، سرانه اعتبارات عمرانی استان، یك دوم سرانه اعتبارات عمرانی كشور بوده است. همچنین این نکته نیز قابل تأمل است که سهم هزینه‌های دولت در استان نسبت به كل كشور معادل 94/0% در برنامه اول و 63/0% برنامه دوم بوده است (عزتی، 12:1380).
6-3- بیشتر مالیاتهای دریافتی در استان، مالیاتهای مستقیم بوده است و سهم قابل توجهی از مالیاتهای مستقیم استان را مالیات بردرآمد تشكیل می‌دهد. سهم شركتها ومشاغل آزاد در مالیاتهای استان كمترازسهم مزدوحقوق بگیران است. همچنین مالیات برثروت كمترین سهم از مالیاتها را دارا بوده است. با این وجود میزان مالیاتهای دریافتی نسبت به ظرفیتهای مالیاتی استان کم است (همان،13).
7-3- عمده ی صادرات استان شامل سنگ های معدنی و محصولات دامی و كشاورزی، اغلب به صورت خام و فراوری نشده اند كه نشانگر ساختار غیر صنعتی استان است.
8-3- ساختار جوان جمعیت و نرخ بیکاری بالا ، موجب بالا رفتن ضریب بار تكفل شده است و در نتیجه تناسب بین درآمد و هزینه خانوارها را برهم زده و در نهایت مانع از ایجاد پس‌انداز و سرمایه‌گذاری قابل توجه در استان شده است. به طوری که نرخ پس‌انداز و سرمایه‌گذاری در استان بسیار كمتر از متوسط كشور است. این در حالی است که پس انداز محدود استان نیز به طور عمده از نوع سپرده کوتاه مدت و سپرده قرض الحسنه می باشد(همان،13).
9-3- با توجه به رابطه ی مستقیم میان توسعه نیافتگی گردشگری و عدم سرمایه گذاری دولت در زیر ساخت های مناسب گردشگری و علی رغم قابلیت های فراوان و بسیار جذاب گردشگری در این استان، شاهد عدم شکوفایی و توسعه نیافتگی صنعت گردشگری در این استان هستیم (مدهوشی و ناصر پور، 1382).
10-3- در مقاله ی ارزشمند «ملاحظاتی در باب فقر روستایی در ایران»، با محاسبه ی شاخص سرشمار فقر (P0)، شاخص شکاف نرمال شده ی فقر (P1) و شاخص درجه ی انزجار از فقر (P2)، در مناطق روستایی کشور و رتبه بندی نزولی آن، استان لرستان در میان 28 استان کشور به ترتیب شاخص ها، حائز رتبه های 21، 23 و 20 گردیده است. این شاخص ها نمایانگر شدت فقر در جامعه روستایی هستند (راغفر و ابراهیمی، 157:1385).
این نکته از آنجا اهمیت بسیار بیشتری می یابد که یکی از زمینه های اصلی حرکت توسعه در لرستان، بکارگیری توانمندی ها و ظرفیت های بخش کشاورزی است.
توجه به مشکلات و ناهنجاری های پیش گفته و موارد بسیار دیگری از این دست، در ساحت حیات فردی و اجتماعی این استان، ما را به این نکته رهنمون می کند که باید با ژرف نگری بیشتر و ارتقاء سطح بحث، "چرایی" عدم تعادل ها و نابسامانی های فوق را بررسی کنیم.
به دیگر سخن، باید این موضوع مبنای تفکر و تامل قرار گیرد که چرا با وجود این همه توانمندی های گسترده و فرصت های فراوان و غیر قابل بازگشت، عقب ماندگی های ساختاری و تاریخی اینچنینی، حیات انسانی این دیار را با چالش های بسیار جدی روبرو کرده و در چرخه های باطل و ناکارآمد قرار داده است؟
گویی معمایی است که بر تارک حیات نوع بشر جهان سومی تنیده شده و آن پیدا کردن راه صواب و نجات است برای ادامه ی حیات مطلوب این جهانی و گذر از مسیرهای پیچ در پیچ و سردرگم عقب ماندگی!

4- کلید حل معمای عقب ماندگی: شناخت مدارهای توسعه نیافتگی
با فرض سطوح تحلیلی دانش اقتصاد در سه سطح خرد، کلان و توسعه و لحاظ نمودن اینکه هر کدام از این سطوح دارای خاستگاه تاریخی مشخصی هستند و ابزار های تحلیلی خاص خود را دارند، مساله ی اساسی و بنیادین در حوزه تحلیل اقتصاد توسعه، شناخت مدار ها و دورهای باطل و ارائه ی ساز و کارهایی برای خروج از این دورهای باطل است.
یکی از مهمترین وجوه امتیاز تحلیل های توسعه این است که باید به دو گروه سوال در چارچوب این رویکرد پاسخ داد. گروه اول عبارت است از این که برای تحقق اهداف توسعه "چه کارهایی" باید انجام داد؟ و گروه دوم نیز ناظر بر این است که آن کارها را "چگونه" باید انجام داد؟ عمدتاً در اسناد برنامه های توسعه بحث از "چگونگی ها" به آیین نامه های اجرایی واگذار می شود و به سهولت از دقایق فنی آن هنگام تدوین و تصویب برنامه های توسعه در میگذریم. به همین خاطر است که در تحلیل های سطح توسعه به همان اندازه که شناخت دورهای باطل اهمیت دارد، شناخت توالی ها هم اهمیت دارد و شناخت ترکیبی این دو برای پژوهشگر چاره ای باقی نمی گذارد مگر اینکه از طریق مشاهده ی مستقیم واقعیت های خارجی و با اتکاء به دستاوردهای علوم ترکیبی مانند اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی اقتصادی و تاریخ اقتصادی بتواند به راهکارهای عالمانه و راه گشایی در این زمینه دست پیدا کند (مومنی،5:1380).
با توجه به مطالب پیش گفته و یادآوری این نکته که در نتیجه ی کم توجهی به علت های بنیادین توسعه نیافتگی در عرصه ملی عموماً و در استان لرستان خصوصاً، مدارهای مولد عقب ماندگی استمرار داشته اند و مشکلات و معضلات اساسی در پیش روی مدیریت اقتصادی استان در سه دهه پیش، هنوز هم همان معضلات و مشکلات هستند. در عین حال که در اسناد برنامه ای پیشین استان مکرراً به تنگناهایی نظیر شیوه ی تولید سنتی، کمبود نیروی انسانی ماهر، ضعف زیر ساخت های توسعه ای، ضعف کارآفرینی و کمبود سرمایه گذاری در بخش خصوصی، وجود برخی مسائل قومی- قبیله ای بازدارنده و ضعف دانش فنی و ... اشاره می شود، بدون کمترین تغییری همین معضلات و تنگناهای توسعه ای در آخرین سند توسعه ای استان مورد توجه قرار می گیرند (سند ملی توسعه استان لرستان، 1384).
پس از گذراندی سه دهه از انواع شیوه ها و روش های مدیریتی و برنامه ای، مدیریت عالی توسعه ی استان "بر ارایه راهكارهای اساسی توسعه استان، توسط مدیران تاكید می کند" .
نتیجه آنکه با گذشت روندهای مدیریتی مختلف سلیقه ای- سیاسی و صرف هزینه های مالی، اعتباری و انسانی فراوان، هنوز معضلات و تنگناهای اساسی توسعه ی استان لرستان، پای بر جای خویش می فشرند و این یعنی توسعه نیافتگی و حرکت بر مدارها و مسیرهایی که راه را به مقصد نمی رسانند و حیات جمعی را روز به روز با مشکلات و سختی های بیش تر مواجه می سازند.
از همین روی، توجه به علل تداوم مدارها و مسیرهای ضد توسعه ای بسیار کلیدی و با اولویت بالا تلقی میشوند.
بر اساس مطالعات و بررسی های نظری موضوع و یافته های پیمایشی نگارنده، مجموعه علل تداوم توسعه نیافتگی اقتصادی در استان لرستان را می توان در عدم کارکرد متعادل پنج نظام مورد توجه قرار داد.
به دیگر سخن، ناهنجاری پنج نظام، موجِد، منشا و مولِدِ مدارهای ضد توسعه ای در استان لرستان تلقی می شوند.
1-4- ناهنجاری نظام تولید امنیت و فرآیندهای انباشت سرمایه
2-4- ناهنجاری نظام تولید اندیشه
3-4- ناهجاری نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع
4-4- ناهنجاری نظام توزیع منافع
5-4- ناهنجاری نظام مسئولیت پذیری
بر اساس مطالب فوق، الگوی مفهومی مقاله را بدین شکل می توان ارائه نمود:
1-4- ناهنجاری نظام تولید امنیت و فرآیندهای انباشت سرمایه
اگر توسعه را فرآیند انباشت سرمایه های فیزیکی و انسانی در نظر بگیریم، در صورت اختلال در امنیت جامعه، فرآیندهای انباشت سرمایه از یکسو دچار اختلال و از سوی دیگر دچار ناهنجاری می شوند و این نشانگر ارتباط مستقیم میان این دو مقوله مهم حیات اقتصادی است. به یک معنا عدم امنیت را می توان "ام الامراض" حیات اقتصادی فرد و جامعه معرفی نمود.
1-1-4- در شرایط ناامنی، پنهان کاری، نفاق و چندچهره گی، ذاتی رفتار عاملان اقتصادی می شود که در نتیجه ی این وضعیت، عدم شفافیت در فضای عمومی فعالیت های گسترش می یابد و فساد و فعالیت های زیر زمینی، همزاد فعالیت های اقتصادی می شود(مومنی، 8:1380). گسترش و تعمیق فساد هم محصول ناامنی است و هم از عوامل ایجادی آن، که در نهایت آنچه مساله است اینکه روند مذکور حرکت بر مدارهای باطل و ضد توسعه ای را تثبیت میکند.
2-1-4- همچنان که در ادبیات عاملان اقتصادی مشهور است: "سرمایه ترسو است"، به دیگر سخن "سرمایه، ترسوترین موجود عالم مدرن است". از همین روی هر گونه اختلال و ناهنجاری منجر به تغییر منفی امنیت، به سرعت و شدت و شاید در کسری از ساعت، فرآیندهای سرمایه گذاری و تجاری جهانی را دچار نوسان نماید.
3-1-4- در شرایط ناامنی، به تعبیر اقتصادی، هزینه فرصت اندیشیدن به مراتب افزایش می یابد و اندیشمندان و صاحبان فکر و اصحاب قلم، ترجیح می دهند که یا توانایی خود را به کار نگیرند و یا آنکه در حوزه هایی مشغول باشند که پیوندی با نظام امنیت برقرار نکنند. نتیجتاً در صورت عدم حضور و یا کم رنگی افکار خلاق، فرآیندهای انباشت سرمایه های انسانی و کیفی و در پی آن نیز سرمایه های کمی و مادی دچار اختلال و نوسان خواهند گردید. علاوه بر نکته ی پیشین، این موضوع از مولفه های به وجود آورنده ی اختلال و ناهنجاری در نظام تولید اندیشه است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
4-1-4- مولفه ی امنیت با مولفه ی مالکیت و نوع تلقی از آن، رابطه ی بسیار وثیقی دارد. در صورت تحقق حقوق مالکیت امن و مطمئن، اولاً حقوق رسمی مالکیت خصوصی تا حد زیادی از طریق کاهش هزینه مبادله، اندازه بازار را افزایش می دهد. ثانیاً بدون حقوق مالکیت امن و مشخص مالکین کسب و کار که دارایی آنها رسمی نیست تنها می توانند رابطه تجاری ویژه با کسانی داشته باشند که آنها را می شناسند و یا به انها اعتماد دارند در حالی که سیستم مالکیت رسمی موجب می شود که مردم یک کشور به یک شبکه بزرگتر افراد قابل شناسایی و آژانس های اقتصادی فعال و حساب پس ده تبدیل گردند. ثالثاً کارآفرینان می توانند دارایی هایی مثل خانه یا زمین خود را برای اخذ وام و اعتبار در گرو وام یا در رهن بانک بگذارند. رابعاً صاحبان امن مالکیت، بیشتر سرمایه گذاری می کنند و سرمایه گذاری آنها محدود به بازار داخلی نمی شود (یوسفی، 11:1386).
با توجه به توضیح پیشین و شرایط محیط اقتصادی توسعه نیافته برای عاملان و کارآفرینان اقتصادی در لرستان، این مثال بسیار قابل استفاده است.
یک مطالعه نشان می دهد که کشاورزان تایلندی پس از اخذ سند مالکیت بر زمین خود توانستند بین 50 تا 500 درصد بیشتر وام و اعتبار دریافت نمایند و با افزایش سرمایه گذاری، سطح تولید جدید بین 14 تا 25 درصد بیش از کشاورزان بی سند ارتقاء یافت. تجربه کشورهای برزیل، اندونزی، تایلند و فیلیپین نشان می دهد که وقتی روستائیان صاحب سند شدند ارزش دارایی آنها بین 43 تا 81 درصد افزایش یافت. در کشورهای چین و هند پس از تضمین حقوق استفاده از زمین، در کشاورزی رشد اقتصادی بالایی را تجربه کردند (زالم ، 2006:48).
5-1-4- عاملان اقتصادی به شکل های مختلفی با امواج ناامنی روبرو می شوند که از آن جمله است: ناامنی ناشی از نوسانات اقتصادی و سیاست گذاری های شتاب زده و غیر قابل پیش بینی دولت، ناامنی ناشی از ضعف های محیط کسب و کار و زیر ساخت های محیط فعالیت اقتصادی، ناامنی روانی ناشی از نوع نگاه توده ی مردم فقر زده به صاحبان ثروت و سرمایه، ناامنی روانی ناشی از تنگ نظری و کم تدبیری بدنه ی اجرایی دولت و نحوه ی تعامل ایشان با عاملان اقتصادی.
موارد پیشین همگی در استان لرستان، تعیُّن دارند، هر چند که شدت هر کدام از عوامل نا امنی فوق در مقایسه با دیگر عوامل، دارای تفاوت هایی است.
6-1-4- یکی از نکات اساسی در توجیه و ارزیابی طرح های سرمایه گذاری، توجیه اقتصادی و بررسی بازار محصول آن است (نیاکان، 109:1383). در استان لرستان به واسطه ی فقر فراگیر و سطح محدود تقاضای کل - در نسبت با دیگر استانهای توسعه یافته تر- بازاری پر ظرفیت به لحاظ مصرف ارزیابی نمی شود، معمولا در مطالعات بررسی بازار و مکان یابی پروژه های تولیدی، از رتبه ی مناسبی برخوردار نمی گردد. نتیجتاً یک چرخه ی دیگر به فرآیندهای ضد توسعه ای و انباشت سرمایه ی این دیار اضافه می شود.
7-1-4- از جمله موارد دیگر قابل اشاره در موضوع ناامنی در این استان، پیگیری فعالیت های سیاسی- جناحی خارج از ظرفیت اجتماعی استان است. مثلاً رخداد غائله ی خرم آباد در سال 1379 در ایجاد نا امنی و اختلال در امنیت روانی در یک بازه ی زمانی چند ساله بسیار موثر واقع شد.

2-4- ناهنجاری نظام تولید اندیشه
ناهنجاری نظام تولید اندیشه در هر جغرافیایی، به واسطه ی اختلال و سوء کارکرد نرم افزار حرکت توسعه، حیات اقتصادی فرد و جامعه را با چالش های بسیار اساسی روبرو می کند و منشا دورهای باطل خاص خود می گردد.
1-2-4- با توجه به ملاحظات اقتصاد دانایی محور و نقش بارز سازمان های تولید اندیشه از جمله "دانشگاه ها" در تحقق آن (OECD,1996:12)، همواره پیوند میان دانشگاه های لرستان با بخش های اقتصادی، بسیار محدود و ضعیف بوده است، اظهارات مسئولین ذیربط گواه این مساله است که پیوند دانشگاه با صنعت، معدن و کشاورزی در لرستان، مراحل پیش مقدماتی خود را می گذراند .
2-2-4- همچنانکه عارضه ی فرار مغزها و یا به تعبیر دیگر خروج سرمایه های کیفی انسانی از محیط فعالیت اقتصادی، در ادبیات توسعه نیافتگی مورد توجه است و کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران با آن دست به گریبانند، به همان نسبت استان توسعه نیافته و محروم لرستان از خروج سرمایه های کیفی انسانی خود دچار آسیب شده است. عمدتاً صاحبان فکر، اندیشمندان، دانشگاهیان و نخبگان لرستانی به جهت عدم وجود جایگاه های متناسب و ناکارآمدی نظام پاداش دهی اجتماعی، تمایل چندانی برای حضور در زادگاهشان را ندارند.
اساساً فرصت های بالنده ی پیشرفت، به لحاظ توسعه ناموزون در عرصه ی ملی به گونه ای است که بنا بر آمارها و بررسی هایی که در این مقاله آمده است، سهم لرستان را باید در رده ی مناطق محروم و فرو دست کشور جستجو کرد نه بیش از آن.
آمارها نشان می دهد، دانشگاه لرستان از كمبود هفت هزار و ‌٣٣٩ متر مربع فضای پژوهشی و فن‌آوری تا برنامه چهار سال آینده رنج خواهد برد. در حال حاضر ‌١٠٠٠ متر مربع فضای پژوهشی در دانشگاه لرستان وجود دارد. سرانه فضای موجود پژوهشی وفن‌آوری دانشگاه ‌١٥/٠ متر مربع است در صورتی كه فضای مطلوب یك متر مربع است. این در حالی است که زیربنای مطلوب پژوهشی وفن‌آوری نیز به تناسب دانشگاه ‌٦٦٤٦ متر مربع است. در حال حاضر ، تنها در دانشگاه لرستان با كمبود پنج هزار و ‌٦٤٦ متر فضای پژوهشی و فن‌آوری مواجه است .
سرانه فضای آموزشی موجود در دانشگاه لرستان ‌٨٥/٦ متر مربع و كمك آموزشی ‌٧٢/٥ متر مربع است كه سرانه مطلوب این فضاها به ترتیب ‌١٢ و ‌١٠ متر مربع است .
3-2-4- کارکرد نهادهای دولتی و مدیریت عالی توسعه ی استان نیز در این زمینه، مقبول به نظر نمی رسد. عناوین پژوهش های مصوب شده ی ادارات مختلف در سال های پیشین و میزان بسیار محدود ادبیات تولید شده در موضوع توسعه نیافتگی لرستان، نشان از نوعی سطحی نگری نسبت به فرآیند تولید اندیشه و فکر خلاق است. حجم اندک ادبیات علمی و پژوهش های صورت گرفته در راستای علل توسعه نیافتگی لرستان گواه این مدعا ست .
4-2-4- اختلال و ناهنجاری در نظام تولید اندیشه در این استان، خود تابعی از ناهنجاری نظام تولید اندیشه در سطح ملی است. تنها در حوزه ی دانش اقتصاد، به دلیل تبیین های متفاوت و راه حل های غیر متناسب برای مسائل اقتصاد ایران، برخی صاحبنظران تعبیر «بحران علم اقتصاد در ایران» را برگزیده اند (مومنی، 86:1374).

3-4- ناهجاری نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع
در چارچوب سوء کارکردهای نظام های تولید امنیت و اندیشه، طبیعی است که مجموعه فرآیندهای تصمیم گیری و تخصیص منابع با سوء کارکرد مواجه باشد.
1-3-4- در ادبیات موضوع گفته می شود در کشورهای پیشرفته فرآیندهای تصمیم گیری بسیار کند، آرام، کسالت بار، ریز بین و حساس نسبت به کوچکترین جزئیات است. به همین خاطر نظام تصمیم گیری در این کشورها بسیار اندک و بسیار کند تصمیم می گیرد، اما زمانی که تصمیمات نهایی شد و نوبت به فرآیندهای اجرا رسید، قاطعانه، سریع و با حداقل مواجهه با امور غیر مترقبه و پیش بینی نشده عمل می شود. در ایران دقیقاَ به عکس است. یعنی فرآیندهای تصمیم گیری، شتابزده، پرکار و سریع است اما وقتی این تصمیمات می خواهد به مرحله اجرا درآید مرتباً انبوهی از مسائل در نظر گرفته نشده و پیش بینی نشده، منشا بروز ناهنجاری در تخصیص منابع می شود (مومنی، 10:1380).
2-3-4- هر چند فرآیندهای تصمیم سازی اقتصادی در عرصه ی ملی با اختلال مواجه است اما شدت این اختلال در استان لرستان بیش از سطح ملی است.
مشارکت نمایندگان حقیقی یا حقوقی غیر دولتی، پژوهشگران، دانشگاهیان و کارشناسان غیر دولتی در فرآیند اصلی برنامه ریزی توسعه و رفع عقب ماندگی ها، آنچنان کمرنگ و کم اثر است که می توان از تاثیر آن چشم پوشید.
همچنین برنامه ها و راهبردهایی که مستند به پژوهش های علمی باشند نیز بسیار محدودند.
3-3-4- علی رغم توصیه های دینی در اخلاق زمامداری و حکومت داری و از سوی دیگر تجربه ی معمول بشری در موضوع حکمرانی خوب و ارائه ی شاخص هایی نظیر پاسخگویی و حق اظهار نظر، پاسخگویی و مسوولیت پذیری، ثبات سیاسی (عدم آشوب)، حاكمیت قانون و مبارزه با فساد، مقررات زائد و اثر بخشی دولت (World Bank, 2007)، در استان لرستان به واسطه ی عدم اطلاع رسانی و شفافیت در فرآیندهای تصمیم گیری، شناختِ مردم از منابع مالی و اعتباری و حقوق اصلی خود در سطح پایینی قرار دارد. در وضعیتی که عموم مردم و کارشناسان و آگاهان جامعه از داشته های خود بی اطلاع و یا کم اطلاع باشند، طبیعتاً ارزیابی های ناشی از جهل، متناسب و عقلانی نخواهند بود.
یک مطالعه ی پیمایشی در اسفند ماه گذشته به روش مصاحبه و با نمونه گیری تصادفی به حجم 155 نفر از اقشار مختلف جامعه آماری لرستان در سه سطح مدیران و کارمندان دولتی، تحصیلکردگان دانشگاهی و عامه ی مردم انجام گرفته که نتایج آن بسیار جالب توجه است. در این مطالعه دو سوال از مصاحبه شوندگان پرسیده شده است:
1- آیا روند تخصیص اعتبارات عمرانی به لرستان را طی اجرای برنامه های توسعه اقتصادی، برابر و عادلانه می دانند؟
2- آیا می دانند که در یک دوره ی 10 ساله، سرانه اعتبارات عمرانی لرستان برابر با نصف سرانه اعتبارات عمرانی کل کشور بوده است؟
در پاسخ به پرسش اول، 100 درصد پاسخگویان روند تخصیص اعتبارات عمرانی را به لرستان، نابرابر و ناعادلانه دانسته اند.
در پاسخ به پرسش دوم، 7/98 درصد پاسخگویان از این آمار اظهار بی اطلاعی نموده اند (اشیری، 8:1386).
4-3-4- از منظر ملاحظات نهادی و ساختاری، با توجه به ساخت اقتصاد سیاسی رانتی ایران و تبدیل بخشی عمده از کارکردهای دولت به عنوان نهاد توزیع کننده رانت، عمدتاً تعاملات نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مدیران عالی استانی و کشوری، بیش تر یا جنبه ی پیگیری موارد جزیی دارد و یا حداکثر پی جویی مسائل اجرایی – عمرانی حوزه های انتخابیه. تاکنون هیچ پیشنهاد مشخصی در چارچوب مباحث بنیادین شناخت و رفع عقب ماندگی های استان لرستان از سوی مجمع نمایندگان فعلی و ادوار این استان ارائه نگردیده است (همان،18) و غالباً در تحلیل ها و ارائه ی راه حلهای ایشان، کلی گویی، نگاه بخشی و سطحی نسبت به مسائل توسعه ای بروز و ظهور دارد .
با توجه به دو شان کلیدی و اساسی نمایندگان مجلس در تقنین قوانین و نظارت بر حسن اجرای آنها (قانون اساسی، اصول 71 و 76)، به هیچ وجه مسائل و علل عقب ماندگی لرستان و به عنوان نمونه، روند نگران کننده و ناعادلانه ی اختصاص اعتبارات عمرانی استان مورد سوال و دغدغه ی جدی این عزیزان نبوده است.
اصل چهل و هشتم قانون اساسی در این مهم اینگونه بیان می دارد: "در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان ها و توزیع فعالیت های اقتصادی میان استان ها و مناطق مختلف کشور، باید تبعیض در کار نباشد. به طوری که هر منطقه فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم در دسترس داشته باشد".
لذا کارکرد ضعیف مجموعه ی نمایندگان استان لرستان در ادوار از مصادیق بارز و پر اثر بر ناهنجاری نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع در این استان تلقی می شود.
از سویی مردم برای گسست مدارهای توسعه نیافتگی و شکستن چرخه های فقر و بیکاری، نمایندگانی برمی گزینند که اصطلاحاً "صدایشان را به بالا برسانند و دادشان را امان بیاورند"، اما از سوی دیگر، بعضاً نمایندگان منتخب با فراموشی وظایف اصلی خویش و با جزئی نگری نسبت به مسائل کلی و بنیادین، روند توسعه نیافتگی را تعمیق و تثبیت می کنند.
علاوه بر موارد فوق، بخش اصلی فرآیند تخصیص منابع از طریق لایحه ی بودجه ی سالانه ی دولت و با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی صورت میپذیرد (قانون اساسی، اصل 74) و نمایندگان محترم مجلس می توانند به شرط بکارگیری ضوابط علمی و داشتن صلاحیت های متناسب کارشناسی، نقش مهمی را در توزیع عادلانه و منصفانه منابع دولتی ایفا نمایند و سطح توسعه نیافتگی را چه در عرصه ملی و چه در منطقه و استان خود بهبود بخشند.

4-4- ناهنجاری نظام توزیع منافع
مساله ی اساسی و بنیادین در این نظام، بحث عدالت و توزیع عادلانه فرصت ها، امکانات و منابع است. نظام توزیع عادلانه منافع، نظامی است که در آن برخورداری ها با صلاحیت ها متناسب و متعادل باشد.
با توجه به راهگشایی های نگرش نهادگرایی در اقتصاد شناسی توسعه نیافتگی، مرکز توجه این روش تحلیل اقتصادی نهادهای موجود در نظام اقتصادی است. نورث بین نهادها و سازمان ها تفکیک قائل شده است. چارچوب نهادی را به عنوان قاعده ی بازی و سازمان را به عنوان بازیگر در نظر گرفته است. طبق آراء نورث اگر نهادها مشوق و پاداش دهنده فعالیت های کارآمد باشند در آن صورت برای سازمان ها، فعالیت در اموری که رشد اقتصادی را به ارمغان می آورد، ارزشمند خواهد شد. از طرف دیگر، اگر ساختار نهادی، پاداش دهنده فعالیت های غیر کارآمد و توزیع تکراری منافع باشد، در آن صورت سازمان ها در آن زمینه به حداکثر سازی سود پرداخته و اقتصاد رشد نخواهد کرد (نورث، 105:1376).
ساختار اقتصاد ایران، یک ساختار سیاسی – رانتی است. در شرایط تداوم فعالیت های رانتی دولت، ملت نیز رویه های رانتی را شناسایی و تعقیب می کند. گویی این دولت رانتیر است که ملت رانتیر تربیت می کند. طبیعی است که در چنین شرایطی، قواعد بازی محیط اقتصادی تغییر می کنند و دسترسی به منابع و مصادر رانت، رویه ی عمومی رفتارهای عاملان اقتصادی می شود. هر چقدر عاملان اقتصادی «روابط» قوی تر و نزدیک تری با مراکز توزیع رانت برقرار نمایند روند دسترسی به منافع و موقعیت های مالی، شکل تصاعدی به خود می گیرد.
در این شرایط "ضوابط و معیارهای اصلی" به شدت در حاشیه ی "روابط و بی ضابطگی ها" قرار می گیرند.
در استان لرستان بنا بر استنادات متعددی که آورده شد، نظام توزیع منابع و منافع به شدت ناهنجار و مختل شده است. آنچه در این موضوع بسیار مشهود است تابعیت حداکثری این ناهنجاری از نوع نگرش، تدابیر و سیاست های دولت در مسائل توسعه ای است.
در این رابطه، هر چند علاوه بر نکته ی پیشین، مواردی چون " برخی مسائل قومی – قبیله ای بازدارنده" (سند ملی توسعه استان لرستان، 1384) در برخی نگرش های مدیریتی و فرهنگ عمومی لرستان قابل اشاره اند، اما در مجموع عمده ناهنجاری نظام توزیع منافع را باید در مجموع روندها و عملکردهای سیاستی و مدیریتی دولت جستجو کرد.

5-4- ناهنجاری نظام مسئولیت پذیری
در نتیجه ی ناهنجاری نظام های چهارگانه ای که ذکر شد، نظام مسئولیت پذیری نیز در سطح فرد و جامعه در جهت فرآیندهای توسعه ای، دچار ناهنجاری و اختلال می شود.
نظام مسئولیت پذیری را با رویکرد به مباحث اقتصاد سیاسی و مفهوم هرم قدرت، از دو منظر باید نگریست. نخست حرکت از قاعده ی هرم و طبقات عمومی مردم رو به سمت طبقه ی حاکمیت.
و از منظر دوم حرکت از راس هرم قدرت و حاکمیت به سمت قاعده ی مردمی هرم.
مستند به بیانات ارزشمند دین اسلام و آیات قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام)، در زندگی انسان مسلمان، حق وتکلیف، لازم و ملزوم همدیگرند. به عبارت دیگر و در ارتباط با موضوع بحث، اینکه به افراد حاکم در نظام اسلامی، حق حاکمیت داده می شود، لازمه ی این حق، تکلیف و مسئولیتی است که در مقابل مردم و حقوق ایشان پیدا می کند.
از دیگر سوی، مردم نیز هم حق تعیین سرنوشت خویش را دارند و هم مسئول اند که در اصلاح جامعه از هیچ تلاشی فرو گذار نکنند، به بیان نورانی نبوی: «کُلُّکُم راعٍ وَ کُلُّکُم مَسئُولٍ عَن رَعِیَّتِه» .
1-5-4- گریز از مسئولیت و موجه نشان دادن عملکرد مدیران در استان، از موارد قابل اشاره در این زمینه است. هر چند باید تلاش ها و زحمات بسیاری از مدیران و کارمندان و کارشناسان نهاد دولت را در رفع برخی مشکلات این استان ارج نهاد، اما رویه های اساسی حرکت توسعه در این استان، عمدتاً بر مدار معیوب مدیریت جامع اما ضعیف می چرخد. در حالی که بیکاری فراگیر خصوصاً در جمعیت جوان استان، شرایط ویژه و خطیری را به وجود آورده است استاندار محترم لرستان از عدم مشارکت بیش از نیمی از دستگاه های اجرایی در این موضوع و عدم تحقق اهداف برنامه های توسعه خبر میدهد .
2-5-4- از سوی دیگر، در سطح عامه ی مردم، به واسطه ی بروز مشکلات اقتصادی- اجتماعی ساختاری و تاریخی و بروز ناهنجاری های متعدد در نهاد خانواده، مساله ی مسئولیت پذیری دچار اختلال و ناهنجاری گردیده است.
طی یک بررسی، علل عمده ی بروز ناهنجاری رفتاری دانش آموزان لرستان، مشکلات اقتصادی عنوان می شود (سخاوت، 1379) . در سال 86، آمار طلاق در استان لرستان 11/96 درصد افزایش یافته است .
براساس یک پژوهش استان لرستان، در خصوص تعداد دختران فراری بعد از استانهای تهران و خراسان مقام سوم کشور را دارا بوده است. 66 درصد دختران فراری استان بین 15 تا 20 ساله، 62 درصد زیر دیپلم، 77 درصد بیکار، 37 درصد دارای سطح پایین اقتصادی - اجتماعی، 38 درصد دارای سابقه محکومیت، 61 درصد دارای ارتباط با دوستان هنجارشکن، 46 درصد دارای خانواده هنجارشکن بوده‌اند به طوری که تنها 22 درصد آنان پدر و مادرشان زنده و بایکدیگر زندگی می کردند . دختران فراری به ترتیب بی توجهی والدین و اعضاء خانواده، شرایط بد اقتصادی و اعتیاد والدین را عمده ترین دلایل فرار خود عنوان کرده‌اند (گنجی، 15:1383).
از سوی دیگر طی سال های گذشته روند هزینه های فرهنگی در سبد خانوار نیز در این استان، روند کاهشی را نشان می دهد (اشیری، 5:1387).
علاوه بر موارد فوق شاخص های مختلفی چون مشارکت فعالانه ی عموم در حل مسائل شهری و روستایی ، انضباط اجتماعی و تعهد عمومی به قوانین و ضوابط جامعه، سطح پرونده های کیفری و حقوقی تشکیل شده در دادگاه ها، میزان جرائم و مفاسد اجتماعی، جمعیت مبتلا به اعتیاد و ایدز نشان دهنده ی کاهش سطح مسئولیت پذیری خانواده ها در فرآیند مراقبت و تربیت و حمایت عاطفی نسبت به اعضای خانواده است.

5- جمع بندی و نتیجه گیری:
هدف محقق در این مقاله، معرفی و بررسی نظام هایی است که منشا، مولد و خاستگاه مدارها و چرخه های باطل و ضدتوسعه ای در استان لرستان هستند. همچنین ارائه ی تبیین روشن تری از وضعیت محرومیت و استضعاف حیات اقتصادی در این دیار نیز مورد توجه بوده است. در تحلیل ها سعی مجدانه ای بر آن بوده که با ابتناء مباحث بر نگرش های راهگشای دانش اقتصاد سیاسی و چارچوب تحلیلی نهادگرایی در اقتصاد، ارزیابی های سیستمی و روشمندی از آمارها، شاخص ها، گزارش های کارشناسی و پژوهش های مرتبط با موضوع ارائه گردد.
این نکته بسیار در خور توجه است که هر آنچه به پیش می رویم شرایط و اقتضائات جدیدتری در روبروی مساله ی توسعه یافتگی ما قرار خواهد گرفت و درک عمیق از شرایط جدید، در سمت گیری های ما بسیار سرنوشت ساز خواهد بود.
در مجموع، ناهنجاری در پنج نظام تولید امنیت و فرآیندهای انباشت سرمایه، تولید اندیشه، تصمیم گیری و تخصیص منابع، توزیع منافع و مسئولیت پذیری و در دو سطح چارچوب نظری و تحلیل متناسب با دیگر یافته های تحقیقاتی به انضمام آمارها و شاخص های موید بحث، مورد بررسی قرار گرفته است.
با توجه به چند علتی بودن پدیده های انسانی، همچنانکه در ایجاد و شکل گیری پدیده های اقتصادی، طیف متنوعی از عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دخیل هستند، بروز نابسامانی های اقتصادی نیز در ایجاد و شدت بخشیِ معضلات اجتماعی، روانی، سیاسی و فرهنگی بسیار موثر خواهند بود.
در این مقاله نشان داده شده است که چگونه روند تغییرات منفی متغیرها و عناصری چون امنیت، مالکیت، اندیشه، منابع، مشارکت، توزیع منافع و مسئولیت پذیری، می توانند در بروز کلیت ناهنجار و مختل مجموعه نظام های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اثرگذاری های بنیادین و اساسی داشته باشند و شرایط تاریخی و ساختاری توسعه نیافتگی را به همراه داشته باشند و چرخه ها و مدارهای باطل و ضدتوسعه ای بسیاری را تثبیت و تعمیق بخشند.
همچنین در واکاوی علل توسعه نیافتگی لرستان، به استناد طیف وسیعی از دلایل و استنادات، نقش دولت و نوع روندها و گرایش های سیاستی و مدیریتی دولتی، نقشی حداکثری داشته است.
از سوی دیگر با توجه به این نکته که ارائه ی راه حل ها و پیشنهادهای مرتبط با موضوع، از درون شناخت مشکلات و علل ایجادی شرایط نامناسب، زایش می شود، می توان راه حل های اساسی برای رسیدن به سطح توسعه یافتگی استان لرستان را در فرآیند مهندسی معکوس علل توسعه نیافتگی ارائه کرد.

منبع:
منابع فارسی:
1. استیگلیتز، جوزف (1385)، جهانی شدن و پیامدهای ناگوار آن، ترجمه: محمدرضا باوفا، چاپ اول، تهران، انتشارات امیر کبیر.
2. اشیری، سعید (1387و 1386)، مجموعه گزارش ها و تحلیل های اقتصادی در واکاوی توسعه نیافتگی لرستان، انتشار یافته در وب سایت روز وب، www.roozweb.ir .
3. راغفر، حسین و ابراهیمی، زهرا (1385)، ملاحظاتی در باب فقر روستایی، فصلنامه اقتصاد و جامعه، شماره 10.
4. سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، سند ملی توسعه استان لرستان، مصوب هیات وزیران در مورخ 5/4/1384.
5. سخاوت، جعفر (1381)، بررسی عوامل موثر بر ناهنجاری دانش آموزان استان لرستان، مجله جامعه شناسی ایران، شماره 4.
6. عزتی، مرتضی و همکاران تحقیقاتی (1380)، طرح جامع توسعه استان لرستان، پژوهش تفصیلی پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و معاونت برنامه ریزی استان لرستان.
7. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، انتشارات آگاه.
8. کاتوزیان، محمد علی (همایون) (1374)، ایدئولوژی و روش در اقتصاد، ترجمه م. قائد، چاپ اول، تهران، نشر مرکز.
9. گزارش "رتبه بندی استان های کشور به لحاظ توسعه یافتگی صنعتی"، معاونت برنامه ریزی وزارت صنایع و معادن.
10. گنجی، پروین (1383)، بررسی علل اقتصادی، اجتماعی وتربیتی مؤثر بر فرار دختران لرستانی از خانه، تحقیق پیمایشی، سازمان بهزیستی استان لرستان.
11. مدهوشی، مهرداد و ناصرپور، نادر (1382)، ارزیابی موانع توسعه صنعت گردشگری در استان لرستان، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، شماره 28.
12. مرکز آمار ایران (1386-1375)، شاخص های اقتصادی استان های کشور.
13. مومنی، فرشاد (1374)، علم اقتصاد و بحران در اقتصاد ایران، چاپ اول، تهران، انتشارات موسسه تحقیقات اقتصادی دانشگاه تربیت مدرس.
14. مومنی، فرشاد (1380)، نگاهی به مسائل اقتصاد ایران و راهکارهای آن، مقاله ارائه شده در مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، انتشار یافته در وب سایت مرکز مطالعات دین و اقتصاد، www.ires.ir .
15. مومنی، فرشاد (1385)، توسعه روستایی – نگاه از بلندای تاریخ، فصلنامه اقتصاد و جامعه، شماره 10.
16. مومنی، فرشاد (1386)، اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری، چاپ اول، تهران، انتشارات نقش و نگار.
17. نورث، داگلاس سی (1376)، نهادها و ثمره اقتصادی آنها، مهدی خداپرست، پژوهشنامه بازرگانی، شماره 5.
18. نورث، داگلاس سی (1385)، نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی، ترجمه: محمدرضا معینی، چاپ دوم، تهران، انتشارات سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور.
19. نیاکان، علی (1383)، امکان سنجی طرحهای صنعتی، تهران، چاپ دوم، انتشارات پژواک کیوان.
20. یوسفی، محمد قلی (1386)، حقوق مالکیت، عامل کلیدی توسعه اقتصادی، فصلنامه اقتصاد و جامعه، شماره 11.

منابع انگلیسی:
1. OECD, "Knowledge based Economy", Paris 1996 OECD/ GD (96) (02).
2. Zalm Gerrit (2006), "the other path to growth: private sector development". In Francois Bourgougnon, Boris Pleskovice and Jacques vander Gaag, (eds), (2006), Security Development in and Unstable world, World Bank, Washington DC. World Bank (2005) Doing Business, Washington Dc.
3. World Bank (2007), Challenges of "Good Governance",
wb-cu.car.chula.ac.th/papers/corpgov/cg0772.htm

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:38
اخبار

در این مقاله اطلاعات كامل از تمام زلزه هایی را كه در دنیا رخ داده به همراه تلفات و مقیاس ریشتر و محل دقیق آن ذكر شده است .

قبل از قرن بیستم
• زلزله شانكسی (1556). مرگبارترین زلزله شناخته شده تاریخ در چین كه تلفات آن 830000 نفر تخمین زده شده است.
• زمین لرزه داور استریتس سال 1580 (1580).
• زلزله كاسكادیا(1700).
• زلزله های كامچاتكا (1737 و1952).
• زلزله لیسبون در سال 1755 /زلزله یسبون (1755).
• زلزله نیومادرید (1811) ویك زلزله دیگر (1812) كه هر دو درشهر كوچك میسوری رخ دادند؛ این زلزله به عنوان قوی ترین زلزله در آمریكای شمالی گزارش شده و مسیر رودخانه می سی سی پی را موقتا تغییر داد.
• زمین لرزه فورت تجون (1857). بزرگی آن بیش از 8 درجه ریشتر تخمین زده شده واز آن به‌عنوان قوی ترین زلزله تاریخ كالیفرنیای جنوبی یاد می شود.
• زلزله لون ولی (1872). لرزه شناسان می گویند كه شاید قوی تری زلزله ای باشد كه در كالیفرنیا اندازه گیری شده و بزرگی آن 1/8 درجه در مقیاس ریشتر تخمین زده شده است.
• زمین لرزه چارلستون (1886). بزرگ‌ترین زلزله درجنوب شرقی ایالات متحده كه 100 نفرراكشت .
• زمین لرزه آسام در سال 1897 (1897). یك زلزله بزرگ با اندازه بیش از 8 ریشتر كه همه ساختمان ها را ویران كرد.
قرن بیستم
• زلزله سانفرانسیسكو در سال 1906/زلزله سانفرانسیسكو (1906). بین 7/7 و3/8 ریشتر بود و تقریبا 3000نفر را كشته و400میلیون دلار خسارت به بار آورد؛ ویرانگرترین زلزله تاریخ كالیفرنیا و ایالات متحده است .
• زمین لرزه گریت كانتو (1923). این زلزله در جزیره هانشو در ژاپن رخ داد و بیش از 140000نفر را درتوكیو و اطراف آن كشت .
• زلزله ناپیر (1931). 256 كشته.
• زلزله لانگ پیچ در سال 1933.
• زلزله آسام درسال 1950 (1950). زلزله به بزرگی 6/8 در]] آسام ]] هند.
• زلزله های كامچاتكا (1952 و1737).
• زمین لرزه گریت كرن كانتی (1952). این زمین لرزه دومین ریززلزله (tremor) قدرتمند تاریخ كالیفرنیای جنوبی است كه مرکز اصلی آن در 60 مایلی شمال لس آنجلس قرار داشت. خسارات عمده آن در بیكرزفیلد كالیفرنیا بود و لس آنجلس را نیز تكان داد .
• كویك لیك (1959). یك دریاچه را در مونتانای جنوبی در ایالات متحده ایجاد كرد.
• زلزله گریت چیلیان (1960). بزرگ‌ترین زلزله ای كه تاكنون ثبت شده؛ بزرگی آن 5/9 درجه در مقیاس اندازه گشتاور می باشد وباعث ایجاد سونامی هایی در سراسر اقیانوس آرام شد .
• زمین لرزه جمعه خوب (1964). درآلاسكا رخ داد و سومین زلزله بزرگ ثبت شده به اندازه M 2/9 است و باعث ایجاد سونامی هایی در سراسر اقیانوس آرام شد .
• زمین لرزه آنكاش در سال 1970 (1970). باعث رانش زمین شدوشهر یوگای ، پرو را دفن كرد كه منجر به كشته شدن بیش از 40000نفر گردید .
• زلزله سیلمار (1971) باعث آسیبهای زیاد و غیر منتظره در پل های بزرگ راه ها وباندهای هواپیما در سن فرناندو ولی شد، در نتیجه برای جلوگیری از ویرانی آزادراه ها در زلزله بعدی كالیفرنیا (1989) برای اولین بار به مقاوم سازی این ساختارها (با سرعت كم ) پرداختند.
• زلزله مانوگوا (1972) كه بیش از 10000نفر را كشته و%90از شهر را ویران كرد . این زلزله در نیمه شب 23 دسامبر 1972 رخ داد.
• زمین لرزه فریول (1976) كه در 6 می بیش از 2000نفر را در شمال ایتالیا به كام مرگ فروبرد .
• زلزله تانگشان (1976) مخرب ترین زمین لرزه عصر جدید است .آمار رسمی تلفات آن 255000نفر اعلام شد اما بسیاری از كارشناسان معتقدند كه دویا سه برابر این تعداد دراین زلزله كشته شده اند.
• گواتمالا(1976). منجر به مرگ 23000 نفر مصدوم شدن 77000نفر وویرانی 25000 خانه شد .
• زلزله كوالینگا ،كالیفرنیا (1983). 5/6 درجه در مقیاس ریشتر در قسمتی از گسل سن آندریاس. شش نفر كشته شدند مركز شهر گوالینگا ، كالیفرنیا ویران شد و میدان های نفتی دچار آتش سوزی شدند.
• زلزله بزرگ مكزیك (1985) بیش از 65000 نفر را به كام مرگ فروبرد (هرچند گمان می رود به دلیل ناپدید شدن مردم بیش از 30000 نفر كشته شده باشند ).
• زلزله ویتیرنروز (1987) .
• زلزله لینناكان /زلزله ارمنی (1988) .بیش از 25000 نفر كشته شدند.
• زمین لرزه لوماپریتا (1989) . به شدت سانتاكروز ،كالیفرنیا/ سانتاكروز ، سانفرانسیسكو واكلند ،كالیفرنیا دركالیفرنیا را تحت تاثیر قرار داد. به این زمین لرزه سری جهانی نیز می گویند. این زلزله درست در زمان برگزاری سری جهانی (مسابقات جهانی گلف) رخ داد. این زلزله لزوم بازسازی ساختهر جاده ها و پل ها را آشکار ساخت.
• زلزله لندرز ،كالیفرنیا (1992) خسارت های جدی در شهر كوچك یوكاولی ، كالیفرنیا به بار آورد ودر10ایالت غربی ایالات متحده احساس شد . 3ساعت بعد یك ریز زلزله به بزرگی 4/6 رخ داد و در سراسر كالیفرنیای جنوبی احساس شد .
• زلزله نورتریج در سال 1994/زلزله نورثریج ، كالیفرنیا (1994). خسارت های وارده معایب مقاومت لرزشی در ساختار ساختمان های كم ارتفاع جدید را نشان می داد.
• زلزله بزرگ هانشین (1995). بیش از 6400نفر را در كوبه و اطراف آن واقع در ژاپن قربانی گرفت .
• زلزله ایزمیت در سال 1999 درتركیه ، زلزله ایزمیت (1999 ) بیش از 17000 نفر را در شمال غربی ترکیه به کام مرگ فرستاد
• ]]هکتور ماین | زلزله هکتور ماین [[ (1999). یك زلزله 1/7 ریشتری كه مركز اصلی آن در 30 مایلی شرق بارستوف ، كالیفرنیا قرار داشت و به طور گسترده در كالیفرنیا و نوادا احساس شد.
• زلزله Duzce (19999) .
• زلزله چی چی (1999)
• زلزله باكو در سال 2000/ زلزله باكو (2000).
قرن بیست ویكم
• زلزله گجرات در سال 2001/ زلزله گجرات (2001).
• زلزله دودلی درسال 2002 /زلزله دودلی (2002
• زلزله نیسکوالی (2001)
• زلزله بم ، ایران سال 2002 # / زلزله بم (2003). بیش از 40000نفر گشته گزارش شدند.
• زلزله پارك فیلد / زلزله پارك فیلد ،كالیفرنیا (2004). این زلزله بزرگ نبود (6درجه ) اما پیش بینی شده ترین ومجهزترین زمین لرزه ای بود كه تا كنون ثبت شده واحتمالاً نگرشی را ایجاد می كند كه می تواند برای پیش بینی زلزله های آینده درجاهای دیگر با گسل های لغزشی – ضربه ای مشابه مفید باشد.
• زلزله چوتسودرسال 2004/ زلزله چوتسو (2004) .
• زلزله اقیانوس هند در سال 2004/ زلزله اقیانوس هند.(2004). یكی از بزرگ‌ترین زلزله هایی است كه درتاریخ ثبت شده و مقدار گشتاوری آن 1/9 تا3/9 است . مركز اصلی آن در سواحل جزیره سوماترا در اندونزی بود ؛ این زمین لرزه عظیم باعث به وجود آمدن مجموعه ای از سونامی های غول پیكر شد كه سواحل چند كشور را در نوردید و 229000نفررا به كام مرگ فرستادند. از این زلزله به عنوان یكی از بدترین بلایای طبیعی سیاره زمین یاد می شود.
• زلزله سال 2005 در سوماتران /زلزله سوماتران (2005).
• زلزله فاكووكا در سال 2005/ زلزله فاكووكا (2005).
• زلزله سال 2005 كشمیر /زلزله كشمیر (2005). بیش از 79000 نفر كشته شدند . عده بیشتری در خطر زمستان كشمیر قرار داشتند. – نیاز به بهنگام سازی دارد .
• زلزله دریاچه تانگانیا (2005).
• زلزله جاوه در ماه می سال 2006/ (2006).
• زلزله جاوه در جولای 2006/ زلزله 7/7 درجه ای جاوه در جولای 2006 كه باعث فعال شدن سونامی شد . (2006).
• زلزله 3/6 درجه ای جاوه در جولای 2006 (2006).
• زلزله 6/6 درجه ای سلبس در جولای 2006(2006).
• زلزله 9/5 درجه ای میكواكان در آگوست 2006 (2006).
• زلزله 6درجه ای خلیج مكزیكو درسپتامبر 2006(2006).

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:36
ادبی هنری

وقتی بخواهی از یك شاعر حرف بزنی ، یك چیز است و هنگامی كه بخواهی درباره یك شاعر یا كتاب سخن بگویی ، یك چیز دیگر ، اگر از شاعر سخن می گویی ناچاری پا در تاریخ بگذاری ! آن وقت به تاریخ ادبیات می رسی ! حالا باید از زندگی شاعر بگویی ، از شرایط اجتماعی و سیاسی اش از اینكه چه چیز را دوست داشته و از چه چیز بدش می آمده...

مقدمه :
وقتی بخواهی از یك شاعر حرف بزنی ، یك چیز است و هنگامی كه بخواهی درباره یك شاعر یا كتاب سخن بگویی ، یك چیز دیگر ، اگر از شاعر سخن می گویی ناچاری پا در تاریخ بگذاری ! آن وقت به تاریخ ادبیات می رسی ! حالا باید از زندگی شاعر بگویی ، از شرایط اجتماعی و سیاسی اش از اینكه چه چیز را دوست داشته و از چه چیز بدش می آمده ، كی به دنیا آمده و كی از دنیا رفته یا نرفته ، تحصیلاتش چه بوده ، به كجاها سفر كرده یا نكرده ، از خانواده اش و خلاصه هرچیزی كه مربوط به زندگی او می شود این نقد تاریخی است . خیلی خوب است ما را با شاعر آشنا می سازد ،‌اما چه فایده ای برای شناخت شعرش دارد . البته می تواند سایه روشن هایی ایجاد كند و شان نزول برخی شعر ها را تعیین نماید و گهگاه كلیدی برای ورود به متن بدهد. بیش از این كار دیگری از آن بر نمی آید .
اگر بخواهی درباره شعر یا اثری سخن بگویی می توانی شاعر و موثر را حاضر و ناظر بپنداری و دائماً او را در تاویل و تفسیر دخالت بدهی یعنی از زندگی اش و تاریخش برای تاویل و تفسیر و ادراك سود ببری و نیز می توانی از بنیاد ، شاعر و موثر را حذف كنی و تنها آن شعر را اثر را یك پدیده مستقل عینی در برابر خود ببینی و به همان روی كنی و هر چیز دیگر را نادیده بگیری ، یعنی می توانی فقط گوش كنی كه متن چه می گوید ، نه اینكه شاعر و موثر چه می گوید. اینجا دیگر شاعر و هنرمند نیست كه اثرش را برای تو تاویل و تفسیر می كند و توضیح می دهد ، بلكه برعكس ، این خود متن است كه خودش را توضیح می دهد و شاید هم این تو باشی كه متن را توضیح می دهی نه متن و نه شاعر و وای از دست این سه نفر ، شاعر و متن و خواننده كه چقدر هم با هم كلنجار می روند بالاخره اینها سه بعد ابیات هستند و باید مقداری با هم آشتی كنند نمی توانند تا ابد از هم جدا باشند !
و گرنه تكلیف چیست؟

چرا به زندگی شاعر و نویسنده می پردازیم ؟
زندگی یك شاعر و نویسنده یكی از عوامل بیرونی است كه در آثار او تاثیر خود را آگاه یا ناخود آگاه بر جای می گذارد و تا حدی زیادی بر بسیاری از كارهای وی پرتوی می افكند . اگر چه امروزه در برخی نظریه های ادبی ، مساله «مرگ نویسنده» مطرح می شود و به طور كامل او را از اثر جدا می كنند تا به طور مستقل به خود متن بپردازد ؛ اما واقعیت این است كه متن و جهان خارج با یكدیگر روابط ارگانیك و مستقیم دارند . مثلاًَ اگر قرار بود «جنگ و صلح » به جای تولستوی به وسیله ی داستایوسكی نوشته شود آیا باز هم همین بود كه همینك است . اگر قرار بود مثنوی را به جای مولوی فرخی بسراید آیا باز هم همین بود كه امروز هست . بدون تردید چنین امری منتقی است . امكان بررسی اثر را بدون مولف نمی توان كرد اما هیچ دلیلی نیز وجود ندارد كه بتواند اثبات كند كه شناخت مولف در درك اثر او روشنگر نیست . همان گونه كه مولف تنیده در اختیار ها و محدودیت ها تنیده است . اینجا است كه به واقع بررسی تاریخ ادبی برای شناخت كیفیت پدید آمدن اثر او و نیز برای درك برخی یا بسیاری از مفاهیم نهفته در اثر مفید است . خانواده ، تربیت ، جامعه ، فرهنگ و تاریخ ، تحصیلات ،‌شغل ، روحیات و ... همه چیز هایی هستند كه در اثر یك شاعر و نویسنده و در سبك او متجلی می شوند . از این نظر گاه است كه به زندگی شاعر و نویسنده می پردازیم .
كودكی مصدق :
حمید مصدق فرزند حاج عبدالحسین مصدق در بهمن ماه سال 1318 در شهرضا از توابع اصفهان به دنیا آمد . بعد ها به همراه خانواده اش به اصفهان نقل مكان كردند او در دوران تحصیلات ابتدایی و متوسط را در اصفهان گذرانده . اقای محمد حقوقی كه از دوستان كهن مصدق هستند می گویند : «‌اصفهان به هر حال مركزیت استان را داشت و یك خانواده اگر متوسط یا بالا بود در ده كه نمی مانند به شهر مركزی می آمدند. پدرش اگر اشتباه نكنم كسبی داشته در حد تجارت .وضع مالیشان خوب بود و هیچ و قت نگرانی مالی به آن معنا نداشتند فقط یك گرفتاری داشتند و این بود كه مصدق یك برادر داشت كه تقریباً یك سال با هم تفاوت سنی داشتند . و این برادر یك نقص عضوی داشت و از این رو روی مصدق خیلی اثر گذاشت ،‌اگر چه هیچ وقت راجع به این قضیه صحبت نكرد . برادرش كر و لال بود ... البته گاهی هم به خانه اش می آمد . اینها {در بچگی} هر دو تاشان مرض آبله می گیرند . او گرفتار می شود و روی قوای ذهنی اش اثر می گذارد و مصدق این وسط سالم می ماند همیشه می گفت: « اگر من جای او بودم چه می شد؟»
خانواده ی پدر مصدق در اصفهان نیز زندگی مرفهی داشتند باز هم جناب اقای حقوقی سخنشان را در این مورد ادامه می دهد:
اینها در اصفهان یك خانه ی قدیمی داشتند كه خیلی قشنگ بود، از این خانه هایی كه پاگرد دارد با شیشه های رنگی قدیمی و ...
دوران نوجوانی مصدق :
جناب استاد رضا خشكفابی – پدر خانم مصدق- نیز با اشاره به این امر درباره رفتار و اخلاق و مهمان نوازی خانوادگی پدر حمید مصدق گفته اند كه یك وقت ، زمانی كه حمید مصدق با خانواده به اصفهان می رفت ما را هم دعوت كرده بودند و بنا بر این به اتفاق ، « ما هم با ایشان به اصفهان به خانه ایشان رفتیم . خانه بزرگی بود رفتیم و دیدیم پدرشان تماماً دور تا دور آن حیاط را و برق های تمام اتاقشان را روشن كردند. من آمدم خاموش كنم ، ایشان آمدند و گفتند نه عزیزم ،‌مهمان داریم ،‌اجازه بدهید همه جا روشن باشد ما هیچ وقت چراغ اضافه روشن نمی كنیم ،‌اما وقتی مهمان عزیزی بیاید همه جا را روشن میكنیم .
حمید مصدق در چنین خانواده ای ، جوانی پر شور و فعال و عاطفی بار می آید . آقای محمد حقوقی در باره فعالیت های دوران دبیرستانی او می گوید:
« من در سال 31 به دبیرستان رفتم و مصدق هم از سال 34 به همان دبیرستان آمد و در هر حال من تا 36 فارغ التحصیل شدم و عقب افتادم و مصدق هم در سال 38 فارغ التحصیل شد . در آن دبیرستان ما چند تا چهره ی شاخص داشتیم كه الان همه از مشاهیرند . بهرام صادقی بود ، منوچهر بدیعی بود ،‌هوشنگ گلشیری بود .این مدرسه انجمن های مختلفی داشت ، انجمن كتاب داشت ، انجمن نمایش و انجمن ادبی ،‌و ریس انجمن ادبی من بودم . رییس كتابخانه هم همین مصدق بود و ما هفت تا هشت تا با هم ارتباط نزدیك داشتیم منتها ما همه از مصدق جلو تر بودیم.
یكی دیگر از دوستان قدیمی مصدق ،‌آقای دكتر صنعتی درباره دوران تحصیل و آشنایی شان می گوید :
«تاریخ دقیق این آشنا شدن با كشی دو قسمت است یك قسمت از آنجایی است كه آدم با یك نفر آشنا می شود و یك قسمت دیگر جایی است كه آدم با او رفیق می شود . حالا در مورد شاعران و نویسندگان و فرادی از این قبیل ، یك جای آشنایی همانجا است كه آدم با كار ها یشان آشنا می شود. به هر حال مصدق و حقوقی و گلشیری و بسیاری از این نویسندگان معاصر ما اهل اصفهان هستند. بنده هم اهل اصفهان هستم ، این خودش می تواند یكی از دلایلی باشد كه با هم آشنا شدیم . تعدادی از ما در یك مدرسه بودیم تعدادی به مدرسه «ادب» می رفتند بیشترینشان به دبیرستان سعدی می رفتند. فكر می كنم مصدق به دبیرستان «ادب » می رفت . وقتی كه من در سیكل دوم دبیرستان بودم آقای حقوقی دبیر ادبیات من بود من یك نسل عقبتر از آنها هستم و حمید هم كه آن انجمن «صائب» را درست كرده بود از آنجا با هم آشنایی داشتیم بخصوص كه در آن زمان این تفاوت های سنی خیلی بیشتر خودش را نشان می داد»
پس از پایان دوره ی دبیرستان ، مصدق در سال 38 در رشته بازرگانی در تهران پذیرفته شد و پس از آن نیز در رشته حقوق ادامه تحصیل داد.
وقتی از اصفهان برای تحصیل به تهران آمده بود « یك خانه دانشجوی در امیر آباد جنوبی داشت و آنجا زندگی می كرد.
ویژگی های اخلاقی :
یكی از خصلت های بسیار بارز مصدق ،‌دوست بازی او بود و همواره چه به صورت انجمن و چه به صورت های دیگر تلاش می كرد كه دوستان را دور هم جمع كند و با هم نشست داشته باشند در واقع او یك روحیه ی كاملاً اجتماعی داشت و همواره از انزوا می گریخت. آقای حقوقی در این زمینه می گوید :
« ما همدیگر را گاهی می دیدیم بیشتر او به خانه ما می آمد . منتها مصدق خیلی زودتر از ما خودش را وارد اجتماع كرد»
آقای دكتر صنعتی نیز درباره آشنایی بیشترشان در یك فعالیت هنری چنین می گوید «وقتی من آمدم تهران ایشان رشته حقوق می خواند و من رشته پزشكی بودم . آشنایی اصلی ما یك كار تلویزیونی شروع شد . دوستی مشترك ،‌تعدادی از ما ها را در هم جمع كرد كه یك كار تلویزیونی مشترك انجام دهیم. در آن جلسه غیر از حمید،‌منوچهر محجوبی هم بود ،‌محمد علی كشاورز هم بود ،‌از آنجا بود كه اشنایی من با حمید مصدق شروع شد . فكر می كنم حدود سالهای 44 و 45 بود.
این امر كه وی با دیگران به راحتی ارتباط بر قرار می كرد و خصلت اجتماعی داشت به طور طبیعی در شغل وكالت وی نیز تاثیر می گذاشت و می توانست او را به صورت یك وكیل موفق نشان دهد به همین دلیل وی وكالت بسیاری از نویسندگان و شاعران را در امور گوناگون به عهده داشت .
تحصیل ، شغل و سبك شعری مصدق :
می دانیم كه شعر مصدق ،‌علاوه بر جنبه عاشقانه ، جهت گیری سیاسی نیز دارد ، هر چند كه گویا به طور مستقیم هرگز فعالیت سیاسی آشكاری نداشته است . البته اگر كار سیاسی را پیوستن به یك حزب بدانیم چنین چیزی در زندگی مصدق نبوده است . اما كار سیاسی می تواند شكل های دیگر نیز داشته باشد .
شغل تدریس و وكالت مصدق در واقع پس از سال 1350 آغاز می شود . وی پس از اخذ درجه لیسانس ، در سال 1350 نیز از دانشگاه تهران به درجه فوق لیسانس حقوقی نائل می گردد. و از این پس با سمت استاد یاری در مدرسه عالی مدیریت كرمان به تدریس می پردازد و به گفته استاد رضا خشكنابی – پدر خانم مصدق- وی تحصیل خود را در دوره ی دكتری ادامه داد اما آن را نا تمام رها كرد ، گویا فقط رساله خود را ارائه نكرده بود .
حمید مصدق از سال 1353 به بعد با عنوان وكیل دادگستری در تهران مشغول به كار شد و از طرف دیگر در مدارس عالی تهران به تدریس اشتغال ورزید از آن پس بود كه به عضویت هیئت علمی دانشگاه علامه طبا طبایی در آمد و در دانشكده حقوق آن دانشگاه به تدریس پرداخت و تا پایان عمر در این سمت بود .
وی یك سال پس از اخذ درجه فوق لیسانس یعنی در سال 1351 با خانم باله خشكنابی ازدواج كرد . خانم لاله خشكنابی ، فرزند استاد رضا خشكنابی و برادر زاده استاد شهریار – شاعر معاصر هستند . حاصل این ازدواج دو فرزند به نامهای «غزل» و «ترانه» است .
كه مصدق در شعری به نام «حاصل عمر» آنان را ستایش می كند . خانم سیمین بهبهانی در باره همسر مصدق می نویسد :
«لاله مثل برگ گل لطیف است و دوست داشتنی ، اما كاردان و عاقل ، خانه اش از نظافت برق می زند و دو دسته ی گلش ، دو نور چشمش ، را به خوبی تربیت كرده است . می گویند در زندگی هر مرد موفقی یك زن خوب وجود دارد و لاله این گفته را ثابت می كند .
حمید مصدق با روحیاتی كه داشت ، همواره به عشق اهمیت می داد و این نكته در اشعارش نیز به خوبی بازتاب دارد . آقای دكتر صنعتی به این جنبه در روحیات حمید مصدق توجه كرده و می گویند:
« حمید دوست داشت كه از این لحظات زندگی‌اش لذت ببرد به جای اینكه برای مرگ خودش گریه كند و سوگوار باشد ، و چیزی كمكش می كرد این كار را بكند وجود عشق بود – خیلی از شعرا اینگونه بودند- حتی اگر فرض باشد ... حمید عاشق بود . این عشق به زندگی او بود ،‌به فرد خاصی بود . به شعر بود ، به هر حال اینها كمك می كرد بتواند هراس از مرگ را لاپوشانی كند »
بدین گونه آقای دكتر صنعتی در تحلیل روانشناسانه خود ، این عشق را نیز با نوعی هراس از مرگ پیوند می دهد . از اینروست كه مصدق ناخود آگاه چنانكه آقای حقوقی می گوید همواره عاشق بود. آقای حقوقی می فرماید:
آدم بسیار عاشق پیشه ای بود ... ظاهراً در یك اردوی رامسر بود .كه خانمش را دید . وقتی او را دید با او آشنا شد . شناخت كه او دختر برادر شهریار است . این خانم نقاش هم بود . اینها با هم آشنا می شوند و بعداً‌ منجر به ازدواج می شود . بعد هم خانه ای در همین كوی نویسندگان خرید و با او زندگی كرد و زندگیش روز به روز سر و سامان پیدا كرد و خانمش هم كاری می كرد و او هم به هر حال كار وكالت را ادامه داد .
خانم سیمین بهبهانی درباره مفهوم و ویژگی عشق در شعر مصدق می نویسد :
«عشقی كه اگر نه بر سر هر كوی و گذر ، دست كم در میان دانشجویان و جوانان همسن و سال حمید شناخته است و هنوز هم در هنگامه میانسالی او گهگاه نقل محافل است و پیگیری همین عشق بی فرجام شاید جاذبه شعر مصدق را حمیدی وار فزون كرده باشد . اما در عشق او خودخواهی جایی ندارد و معشوق نه تنها آماج تیر تهمت و دشنام نمی شود بلكه برای همیشه چون تندیسی مقدس در خلوت شعر او باقی می ماند .
واقعیت همین است كه این جنبه رمانتیك شعر او ،‌در كنار مفاهیم سیاسی ،‌شعر وی را در میان جوانان گسترش داده بوده است .
به واقع شعر او بیشتر شعر معناست و به همین دلیل ساخت و فرم در شعر او نیرومند نمی شود و این البته جای بررسی و بحث دارد .
به هر صورت از نظر جایگاه در طبقه بندی شاعران معاصر چنانچه گفته شد حمید مصدق شاخه اعتدال شعر نیما را كه دنباله افسانه است اشغال می كند.
به هر صورت ، حمید مصدق با تمام فراز و نشیب هایش همواره در میان جوانان پذیرفته شده بوده است .این طبیعی است كه هر سنی نیز در انسان اقتضای گونه ای از شعر و هنر را دارد . این یك ذوق است و ذوق نیز تابع قاعده و قانونی نیست و باید و نباید را نمی شناسد ،‌چنانكه استاد زرین كوب می فرمودند كه من ممكن است در این سن از مولوی خوشم بیاید اما كسی دیگر در سن و موقعیتی دیگر از شاعر دیگری خوشش بیاید ،‌حتی یك نفر هم در دوره های مختلف زندگی ممكن است شاعران گوناگونی را بپسندد.
این كه فعالیت های شغلی او را از تعمق در هنر و ادبیات ،‌مقداری باز داشته بود می تواند كاملاً درست باشد ، اما به هر حال مصدق همین است كه هست با تمام فرود و فراز ها و دوره ها اما ادعای عظمت نیز نداشت .
از نظر كارهای علمی و تحقیقاتی ،‌چنانچه پیشتر نیز گفته شد مدتی به همراه اخوان در حال بررسی و كاروری رباعیات عطار بوده است . می دانیم كه رباعیات عطار «مختار نامه» نام دارد .
مصدق با همكاری آقای صارمی ، غزلهایی از حافظ تهیه كرده بود كه چاپ نشده است همچنین غزلهای سعدی را نیز با همكاری آقای اسماعیل صارمی به چاپ رسانده است و رباعیات مولانا را نیز در سال 1360 چاپ و منتشر كرده است .
در نهایت سحرگاه هفتم آذر ماه سال 1377 بود كه با سكته قلبی از این جهان رخت بر بست و آرام گرفت و در بهشت زهرا در قطعه هنرمندان و دانشمندان به خاك سپرده شد . روانش شاد . یادش جاوید.

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:34
ادبی هنری

رده بندی كتابشناختی(هنری اولین بلیس ، 1870-1955) رده بندی كتابشناختی توسط هنری اولین بلیس پایه ریزی شد.

 

رده بندی كتابشناختی(هنری اولین بلیس ، 1870-1955)

رده بندی كتابشناختی توسط هنری اولین بلیس پایه ریزی شد. 

انتشاراین طرح 13سال طول كشید، از سال 1940تا1953. ویرایش اول آن در4 جلد توسط

كمپانی ویلسون منتشر شد.ویرایش جدید این رده بندی در 1977 توسط جك میلز انتشار یافت.

در حال حاضر همه طرحهای آن منتشر نشده است.

گرچه رده بندی كتابشناختی به صورت گسترده در ایالات متحده مورد استفاده قرار نگرفت ,ولی

دربریتانیا توجه بیشتری را به خود جلب نمود و در اكثر كتابخانه های دانشگاهی و مدارس كاربرد

دارد.

اصول به كار رفته در رده بندی بلیس عبارتند از :

1.اجماع

2.باهم قرار دادن موضوعات مرتبط

3.تابعیت خاص از عام

4.مرتبه بندی تخصص

رده بندی اصلی بلیس اساسا رده بندی است كه به ”جنبه ها“ توجه دارد یا رده بندی است كه

بر مبنای رشته های دانشگاهی می باشد كه در آن اطلاعات در مورد هر پدیده ای در رده ها

و رده های فرعی زیادی پراكنده شده است.

بلیس در توسعه رده ها وتقسیمات فرعی وقرار دادن موضوعات خاص در زیر موضوعات عام

وجامع تر از اصل تابعیت خاص از عام پیروی می كند.

نشانه های بلیس ساده است، رده های عمومی با اعداد عربی , رده های موضوعی با یك

حرف بزرگ و رده های فرعی با تركیب حروف بزرگ نشان داده می شوند.

رده بندی بلیس بر مبنای حروف الفبا و تركیبات آن است و با وجود اینكه قرار نیست تقسیمات

فرعی آن از 4 حرف تجاوز كند كاملا جامع به نظر می رسد.

در ویرایش جدید با این كه چارچوب ویرایش اول در حد زیادی محفوظ نگه داشته شد ولی

بسیاری از جزئیات درونی رده بندی مورد بازنگری قرار گرفت. هركدام از رده ها كاملا چهریزه ای

شدند، علاوه بر این واژه نامه آن كاملا بازنگری شد و در مقیاس زیادی گسترش یافت.

رده بندی كتابشناختی دارای 6جدول كمكی است كه شبیه تقسیمات فرعی استاندارد دیویی

به كار گرفته می شود. این جداول عبارتند از: جدول تقسیمات شكلی، جغرافیایی، زبانی

،تاریخی ،ریشه شناسی زبانها و نویسندگان انفرادی.

نشانه هایی كه برای موارد مندرج در جداول كمكی به كار می رود مشابه آنهایی هستند كه در

طرحهای اصلی به كار میروند: اعداد عربی، حروف بزرگ، یا تركیبی از آنها می باشند.

این رده بندی به صورت چاپی و الكترونیكی قابل دسترسی می باشد

منبع وبلاگ :daneshshenasi/

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:33
کامپیوتر و اینترنت

چاپگر از متداولترین دستگاههای خروجی در کامپیوتر است که از آن بمنظور چاپ اطلاعات استفاده می شود . کاربران کامپیوتر صرفنظر از نوع استفاده ، ممکن است در مقاطع زمانی خاصی نیازمند استفاده از چاپگر باشند. چاپگرها دارای انواع متفاوتی می باشند. چاپگرهای جوهر افشان،لیزری تک رنگ و لیزری رنگی ، سه گروه عمده از چاپگرهای موجود می باشند. هر یک از چاپگرها ( از چاپگرهای جوهر افشان تا چاپگرهای لیزری ) دارای طراحی منحصربفرد خود بوده و بمنظور اهداف و کاربردهای خاصی ، طراحی شده اند .

جایگاه چاپگر
در زمان انتخاب یک چاپگر ، اکثر متقاضیان علاوه بر در نظر گرفتن قیمت ، به پارامترهای دیگری نظیر سرعت و کیفیت نیز دقت داشته و تصمیم آنان برخاسته از توازن بین پارامترهای فوق ، می باشد . تولید کنندگان با ارائه چاپگرهای پیشرفته و تغییر در مدل های قبلی خود ، سعی در جلب رضایت مشتریان می نمایند .چاپگرهای جوهر افشان با امکان اتصال به دوربین های دیجتال ، تحولی بزرگ را در زمینه چاپ تصاویر ایجاد نموده اند. در مواردیکه از جوهر و کاغذ مخصوص چاپ تصاویر در چاپگرهای جوهر افشان استفاده گردد ، تصاویر چاپ شده دارای کیفیت بسیار بالائی خواهند بود.کیفیت چاپ در چاپگرهای لیزری تک رنگ ، یکی از نکات مهم و برجسته این نوع از چاپگرها محسوب می گردد. با توجه به امکانات ارائه شده توسط این نوع از چاپگرها نظیر حافظه وسینی محل استقرار کاغذ ، می توان از آنان در مواردیکه حجم عملیات چاپ بالا باشد،استفاده نمود. از چاپگرهای لیزری رنگی می توان بمنظور چاپ متن و تصاویر با کیفیت و سرعت مناسب ، استفاده نمود. بموازات کاهش قیمت چاپگرهای لیزری رنگی ، تعداد بیشتری از کاربران تمایل به استفاده و بکارگیری این نوع چاپگرها را پیدا نموده اند .

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:31
کامپیوتر و اینترنت

تا حالا شده از سرعت پایین اینترنت و دانلود ناراضی باشید ؟ مسلما جواب اکثر کاربرایی که از Dial Up استفاده میکنند "بله" هست.این توضیحات در مورد ویندوز XP هستند و بر روی سیستم عامل ایکس پی تست شده اند.

 ترفند افزایش سرعت اینترنت

تا حالا شده از سرعت پایین اینترنت و دانلود ناراضی باشید ؟ مسلما جواب اکثر کاربرایی که از Dial Up استفاده میکنند "بله" هست.این توضیحات در مورد ویندوز XP هستند و بر روی سیستم عامل ایکس پی تست شده اند.
استارت منو را کلیک کنید بعد کنترل پنل را باز کنید در پنجره کنترل پنل روی ایکون Phone and Modem Options کلیک کنید تا پنجره مربوطه باز شود در این پنجره به سربرگ Modems رفته و مودم خود را انتخاب کنید دقت کنید که اگر در این پنجره چند گزینه دارید و نوع مودم خود را هم نمیدونید ببینید کدام گزینه با Com3 معرفی شده همان گزینه را انتخاب کنید بعد کلید Properties را بزنید تا پنجره مربوط به مودمتان باز شود در این پنجره به سربرگ Advanced بروید و در کادر Extra initialization commands عبارت AT&FX را با حروف بزرگ تایپ کنید سپس پنجره های باز شده را ok کنید . تا اینجا مربوط به سرعت اینترنت بود ادامه مطلب مربوط میشه به سرعت دانلود . برای بالا بردن سرعت دانلود ابتدا استارت منو را باز کرده سپس بر روی کنترل پنل کلیک کنید تا پنجره کنترل پنل باز شود در این پنجره بر روی ایکون Display کلیک کنید تا پنجره Display Properties باز شود سپس در این پنجره به سربرگ Desktop رفته و کلید Customize Desktop را بزنید تا پنجره Desktop Items باز شود در این پنجره به سربرگ Web رفته و کلید Properties را بزنید تا پنجره My Current Home Page Properties باز شود در این پنجره به سربرگ Download بروید و گزینه Limit hard-disk usage for this page to را فعال کرده و مقدار عددی آن را از 500 به 5000 تغییر دهید . حالا به اینترنت وصل شوید و سرعت اینترنت خود را امتحان کنید.

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:30
بیماری ها

همه ما حداقل یك بار درد كمر را در طول زندگی تجربه كرده‌ایم كه عامل بالقوه وجود این شرایط به طور عمده مكان‌های كاری می‌باشد. عوارض استخوانی ومفصلی ناشی از كار و تغییر شكل وضعیت طبیعی بدن از زمان‌های قدیم شناخته شده‌اند.شغل و كار ضمن این كه زندگی افراد را تامین می‌كند برای سلا‌‌مت او نیز خطراتی راممكن به بار آورد. تكرار مداوم حركات یكنواخت باعث می‌شود كه بدن حالتی را كه در موقع انجام دادن این حركات به خود می‌گیرد حفظ نماید، در نتیجه از حالت طبیعی خود خارج شده و وضع غیرعادی به خود بگیرد كه ممكن است باعث درد عضلا‌‌ت مربوطه گردد.

 

تاثیر حرکات ورزشی در درمان دردهای ناحیه کمر

در قرن اخیر گرچه بشر توانسته است با پیشرفت علوم مختلف از جمله صنعت داروسازی و اختراع انواع واکسن ها بر بسیاری از بیماریهای عفونی فایق آید, اما تغییر شیوه زندگی و صنعتی شدن جوامع و در پی آن تبدیل کارهای بدنی به کارهای فکری و اداری افزایش ساعات اشتغال افراد> وضعیت نامناسب فیزیکی بدن درحین کار, رژیم غذایی نامناسب, عدم استراحت کافی, افزایش استرس های روحی, بیماریهای قلبی عروقی, روماتیسم, تصادفات و ... در دنیا نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. در بین این بیماریها مشکلات ستون فقرات مخصوصا کمر درد, بالاترین میزان را داراست که علت اصلی آن تغییر شیوه زندگی از زندگی پر تحرک و پر فعالیت به سمت کم تحرکی و پشت میز نشینی و عدم تطابق صحیح وضعیت بدن با این نوع حیات است. در بررسی آماری شیوع کل دردهای ناحیه کمر حدود 80% گزارش شده است یعنی 80% مردم جهان حداقل یکبار کمردرد را تجربه کرده اند که در جوامع صنعتی اولین تظاهرات آن از حدود 30 سالگی آغاز شده و روند تخریبی سریعتری نیز دارد.
این آمار بسیار بالا ضرورت شناخت وضعیت های مناسب را در زندگی امروزی نشان می دهد.
کمر جزئی از سیستم پیچیده ستون مهره ها است و اجزای آن عبارتند از:
1- ستون مهره ها:
33 استخوان (مهره) دارد. 24 استخوان بالایی بوسیله دیسک هایی که نقش بالشتک دارند, از هم جدا می شود. این استخوان ها توسط 118 مفصل بهم متصل می گردند.
2- نخاع:
نخاع در واقع طنابی از اعصاب است که 45 سانتیمتر طول و 2/5 سانتیمتر ضخامت دارد. تمام فعالیت هایی که پایین تر از سطح گردن اتفاق می افتد, تحت هدایت نخاع است.
3- اعصاب:
31 جفت عصب از نخاع خارج می شود. این اعصاب اطلاعات را از مغز به سایر قسمت های بدن منتقل می کند.
4- ماهیچه ها:
در این منطقه 400 ماهیچه وجود دارد که باعث حرکت در تمامی جهات می گردند.
عوامل بروز کمردرد:
کمردردهای مکانیکی:
شامل آن دسته از بیماری هایی هستند که در اثر و با بواسطه یک عامل مکانیکی مانند ضربه, حرکات فیزیکی نامناسب, کم بودن قوام عضلات و یا فشار بیش از حد به ناحیه ستون فقرات کمری و در اثر بد قرار گرفتن وضع بدن در حالت نشسته و ایستاده ایجاد می گردند. این دسته از بیماری ها 90% از علل کمردرد را تشکیل می دهند و نکته جالب اینکه به راحتی قابل پیشگیری هستند که عوامل بروز آن ها در زیر آمده است.
1- قرار گرفتن در وضعیت های نا مناسب:
وضعیت نامناسب ایستادن: قرارگرفتن در وضعیت نامناسب هنگام ایستادن, سبب افزایش یا کاهش قوس های ستون فقرات و یا انحراف جانبی آنها می شودکه در هر صورت باعث بروز کمردردهای شدید می گردد.
وضعیت ایستا: وضعیت ایستا و بدون تحرک بخصوص وقتی که نامتقارن و کج باشد, برای ستون فقرات بسیار مضر است. این حالت در کار با ماشین آلات, که نیاز به قرار گرفتن در یک وضعیت ثابت و نامتقارن به مدت طولانی دارد بسیار اتفاق می افتد و اگر اصلاح نگردد می تواند باعث درد قابل توجهی در ناحیه کمر شود.
افرادی که با کامپیوتر کار می کنند به طور مداوم در یک وضعیت ایستا قرار دارند به طوری که سر خم شده, دست ها بر روی صفحه کلید قرار گرفته و تنها انگشتان حرکت می کنند. این حالت با فشار بر نواحی شانه ای و انقباض ممتد عضلات گرد و کتف همراه است و اغلب این افراد از درد در ناحیه شانه های خود شکایت دارند. در صورتی که صفحه کلید در سمت چپ و صفحه کامپیوتر در سمت راست کاربر قرار گیرد به طوری که وی مجبور باشد در طی روز مدام سرش را حرکت دهد و یا اینکه صفحه کلید بالاتر و یا پایین تر از ارتفاع استاندارد خود قرار گیرد, فشار مکانیکی وارد بر ستون فقرات بیشتر شده و سبب آسیب بیشتری می گردد.
وضعیت نامناسب نشستن, خم شدن های طولانی از ناحیه کمر, چمباتمه زدن به مدت طولانی, خم و راست شدن مکرر نیز ا دلایل دیگر است.
2- کاهش تحرک
کاهش تحرک می تواند نتیجه عدم استفاده و یا بهبود ناکافی عضو بعد از آسیب دیدن باشد.
عدم استفاده: کاهش دامنه طبیعی حرکات ستون فقرات و عدم استفاده فعالانه از این عضو منجر به سفتی و کاهش خاصیت ارتجاعی آن شده و از طرفی باعث آتروفی (لاغر شدن) عضلات نگهدارنده ستون فقرات می گردد. عضلات ضعیف و لاغر, قدرت حمایت از ستون فقرات کمری در شرایط مورد نیاز مثل بلند کردن جسم سنگین از روی زمین را ندارند در نتیجه سبب بروز کمردرد می شوند. این وضعیت با ورزش فعال در کل دامنه حرکتی ستون فقرات, فیزیوتراپی و تقویت عضلات نگهدارنده قابل جبران آن است. البته کاهش دامنه حرکات مفصلی می تواند ناشی از عوامل دیگری مانند اسکار سوختگی, علل مادرزادی (مانند جوش و خوردن 2 مهره و یا مثلا افرادی که محدودیت حرکتی دارند(مانند افراد هموفیلی) به خاطر فشارهای غیر معمول مفاصل دیگر نظیر ران و زانو بیشتر از بقیه مستعد پشت دردند. برای مثال اگر زانوها یا ران ها درست راست نشوند, فرد اجبارا به جلو متمایل می شود. این حالت فشار غیر معمولی به ستون فقرات وارد می کند و در دراز مدت موجب بروز درد خواهد شد.)
3- بهبود ناکافی
به طور مثال عدم بهبود کامل بعد از یک حمله کمر درد ناشی از اسپاسم عضلانی که منجر به کاهش گودی کمر شده است, می تواند باعث کاهش تحرک ستون فقرات شود. در این مورد با بهترین درمان انجام تمرینات ورزشی به طور فعالانه و تحت نظر یک فیزیوتراپیست جهت اصلاح گودی کمر و بازگشت به وضعیت طبیعی است.
4- استرس ناشی از کار
نیرو و ارتعاش: نیرو و ارتعاش تولید شده توسط ابزار مختلف, از طریق دست ها و یا اندام دیگر به بدن منتقل می شود و باعث فشارهای غیر معمول به خصوص در اطراف گردن شانه ها می گردد. برای مثال کار با دریل های بادی, چکش زدن مداوم, پوشیدن دستکش های سنگین و یا رانندگی طولانی مخصوصا با وسایل نقلیه سنگین از قبیل تراکتورها, یک نیروی ارتعاشی قوی را به بدن منتقل می کند که با افزایش فشار عمودی به دیسکهای بین مهره ای سبب آسیب به آنها و بروز کمردرد می گردد.
توالی و تداوم کار: کار سنگین و مداوم در یک وضعیت ثابت برای ستون فقرات بسیار مضر است. به خصوص در مشاغل صنعتی که نیروی زیادی برای انجام کار صرف می گردد, بهتر است زمانی هر چند کوتاه به استراحت جهت تجدید قوا اختصاص داده شود, تا از آسیب های ناشی از کار سنگین بر ستون فقرات کاسته شود.
5- چاقی
وزن زیاد مشکل شایعی است که گریبان گیر برخی افراد جامعه می باشد. صرف نظر از شکل ظاهری که یک مقوله شخصی است, عوارض ناشی از چاقی مانند: فشار حاصله بر روی قلب, تمایل به افزایش فشار خون, آسیب به ستون فقرات(بخصوص ناحیه کمر) و ... قابل توجه است. مهم است بدانید آسیب حاصل از چاقی بر ستون فقرات کمری بلافاصله قابل تشخیص نیست بخصوص اینکه درد ناشی از آن بیشتر در ناحیه لگن و زانوها احساس می شود. شایع ترین شکل آسیب به صورت افزایش گودی کمر در اثر حجم زیاد شکم و آویزان بودن آن است. این حالت به مرور سبب پیدایش کمردردهای شدید و مزمن می گردد, که البته در حاملگی نیز شایع است ولی باید توجه داشت که مدتی پس از ختم حاملگی, ستون فقرات به شکل طبیعی خود بازمی گردد ولی در مورد چاقی مزمن این طور نیست. کاهش تحرک نتیجه قطعی چاقی است به طوریکه افزایش حجم بافت نرم موجب قطع حرکات مفصلی در انتهای دامنه طبیعی حرکتشان می گردد. تمامی مفاصل بخصوص مفاصل ران و زانوها درگیر شده و توانایی تحرک در کل دامنه حرکتیشان را از دست می دهند. افراد چاق بیشتر از بقیه به آرتروز مهره های کمری مبتلا می شوند در نتیجه در افراد چاق, کاهش وزن, اولین و مهم ترین اقدام در درمان کمردرد می باشد.
عوامل آشکارساز:
در واقع عوامل مستقیم و ناگهانی کمردرد هستند. این عوامل می توانند سبب ایجاد درد کمر برای بار اول و یا عود کمردرد های قلبی گردند. این ها را می توان یر اساس طبقه بندی میتلند(1986) به صورت ذیل برشمرد:
1- استفاده جدید:
به هرگونه فعالیت تمرین نشده و یا اجرا نشده از قبل می گویند که می تواند تحریک آمیز بوده و سبب بروز درد گردد. بنابراین یک حرکت که برای زمانی انجام نشده است اگر به طور ناگهانی انجام شود و یا فراتر از توانایی عضوی باشد که در حالت کنونی سالم است می تواند سبب آسیب به غضو (مثلا ستون فقرات کمری) و درد ناگهانی آن گردد. مانند: تغییر وضعیت ناگهانی پس از یک کار طولانی یا انجام یک ورزش سنگین برای اولین بار در سنین میانسالی.
2- استفاده نادرست:
به هرگونه حرکت نادرست یا قرار گرفتن در وضعیت نامناسب جهت انجام کار گفته می شود. مثلا خم شدن برای برداشتن فرش به شیوه غلط و یا قرار گرفتن در وضعیت نامناسب برای خاموش کردن لامپ یا بالا کشیدن تنه برای رسیدن به کمد, این ها همگی حرکات نرمالی هستند که اگر به درستی اجرا شوند هیچگونه بیماری ایجاد نمی شود, اما این کارها با عضلات نا متعادل و یا حرکت ناگهانی, سبب فشار به ستون فقرات کمری و بروز درد می شود, یک کمر سالم ممکن است از عهده این شرایط بر آید ولی کمری که اغلب از درد رنج می برد تسلیم می گردد.
3- استفاده بیش از حد:
عبارت است از استفاده درست و معمولی از عضوی که بیش از حد خسته است و به مدت طولانی تحت فشار و استرس قرار داده شده است. این حالت در ستون فقرات کمری سبب آسیب به آن و بروز درد شدید کمر می شود.
4- ضربه:
در هر تصادف و یا حادثه ای مانند سقوط از بلندی یا ضربه مستقیم, ستون فقرات کمری ممکن است آسیب ببیند. این آسیب می تواند از یک کوفتگی مختصر عضلانی یا رگ به رگ شدن مهره ها تا پارگی لیگامانها, شکستگی مهره ها و یا آسیب به نخاع کمری باشد. البته شکستگی مهره و آسیب به نخاع بیشتر در اثر پرت شدن از بلندی(مثلا از روی نردبان) و یا تصادف با اتومبیل اتفاق می افتد. باید توجه داشت که در افراد مسن, مهره های کمر به علت پوکی استخوان ضعیف شده اندو ممکن است یک ضربه آرام هم باعث شکسته شدن آن ها شود. در چنین مواردی, باید تا حد امکان از حرکت دادن بیمار جلوگیری کرد. اگر بیمار نمی تواند پاهایش را حرکت دهد, معنی آن این است که نخاع صدمه دیده است. در این حالت گردن بیمار نباید خم شود و بیمار نباید بشیند و یا از جای خود برخیزد بلکه باید وی را بر روی وسیله ای شبیه برانکارد گذاشته و سریعا به بیمارستان انتقال داد.
علل غیرمکانیکی:
علل غیرمکانیکی شامل آن دسته از علل طبی و یا بیماری های سیستمیک هستند که در سیر بیماری به طرق مختلف ممکن استباعث کمردرد شوند و تشخیص و درمان این بیماری ها تماما به عهده پزشک معالج شما می باشد. به طور کلی هرگاه دچار کمردرد شدید به عنوان اولین اقدام به پزشک مراجعه کنید تا ابتدا علل طبی یا سیستمیک آن بررسی گردد. شایع ترین علل طبی عبارتند از: یماریهای التهابی, بماریهای عفونی, سرطان ها و بیماریهای متابولیکی و ... که تشخیص و درمان همه آن ها همانطور که گفته شد بر عهده پزشک معالج شما می باشد.
بیماریهای التهابی: آرتریت روماتوئید-اسپوندیلیت آنکلیوزان
بیماریهای عفونی: عفونت حاد فضای بین مهره ای(دیسک) و استخوان مهره – سل-تب مالت(در ایران شایع است)عفونت مزمن مهره ها و عفونت خارجی
تومورها: تومور ریشه اعصاب - تومور مهره ها – تومور اولیه استخوانی – تومور اولیه عصبی – تومور متاستازی مهره ها(از پستان, پروستات, ریه, کلیه, تیروئید)
بیماریهای متابولیکی: پوکی استخوان- نرمی استخوان از علل کمتر شایع می توان به مسمومیت با فلزات سنگین مثل رادیم و بیماریهای ناشی از اختلال جریان خون اشاره کرد.
نکاتی که بیشتر به نفع علل طبی کمردرد هستند عبارتند از:
1- سن بالای 54 سال, بخصوص در بیماریهای غیر التهابی و بیمارانی که سابقه ای از عوامل مکانیکی را ذکر نمی کنند.
2- کمردردهای شبانه که با استراحت نیز بهبود می یابند.
3- وجود علائم و نشانه های کمردرد مانند: تب, تعریق, کاهش وزن, ضعف و خستگی مزمن که با کنترل درد نیز بیمار احساس سلامتی نمی کند. در بسیاری از موارد به رغم معاینه فیزیکی دقیق و انجام آزمایشات مختلف, علت مشخصی برای کمردرد پیدا نمی شود. در چنین مواردی با در نظر گرفتن عوامل روانی که باعث پیدایش و یا تشدید کمردرد می شوند باید با یک روانپزشک و یا روانشناس مشورت کرد. همچنین تمارض برای از زیر کار در رفتن و یا گرفتن خسارت از بیمه مربوط به عواملی هستند که پزشک معالج باید آنها را در نظر داشته باشد.
پیشگیری:
پیشگیری از صدمات ناحیه کمر به مراتب آسانتر از معالجه آنهاست.
امروزه اکثر متخصصان معتقدند ورزش هایی مثل پیاده روی, شنا و دوچرخه سواری ممکن است در بهبود کمردرد مفید باشد زیرا این روش ها باعث تقویت عضلات اطراف ستون فقرات و مفاصل و باعث تعادل و تناسب بدن می شوند. امروزه ما به جای پیاده روی یا دوچرخه سواری از اتومبیل استفاده می کنیم. بنابراین ممکن است عضلات پاهایمان ضعیف شده و عملکرد قلب و ریه نیز به طور موثر کاهش می یابد. با ورزش می توان عضلات را تقویت کرد و فشار وارد بر ستون فقرات را کاهش داد و مفاصل را متحرک نگه داشت. علاوه بر این با ورزش عملکرد قلب و ریه نیز بهبود می یابد.
ناراحتی های ماهیچه و رباط ها ممکن است در اثر کار سنگین وزیاد خم شدن و بلند کردن اشیا با روش نادرست, چرخیدن و پیچش ناگهانی کمر, سقط و زمین خوردن یا حتی ایستادن نادرست اتفاق بیفتد. در این مقاله سعی شده ورزش های مناسب جهت تقویت عضلات اطراف ستون فقرات و شکم به صورت عملی آموزش داده شود.
از جمله مواردی که برای پیشگیری از کمردرد باید رعایت شود:
1- هنگام ایستادن, راه رفتن و بخصوص نشستن پشت شما کاملا راست باشد.(سر خود را بالا گرفته, شکم را به داخل کشیده و قفسه سینه را در حالت استراحت قرار دهید.)
2- هنگام ایستادن و راه رفتن, انگشت ها تا حد امکان به سمت جلو قرار گرفته و بیشتر وزن روی پاشنه ها تحمیل شود. وزن خود را به طور مساوی بر روی هر دو پا تقسیم کنید, هرگز به عقب خم نشوید.
3- حتی الامکان از پوشیدن کفش های پاشنه بلند خودداری شود.
4- هنگام نشستن در خانه, محل کار یا ماشین باید پشتتان به جایی تکیه داشته باشد در این هنگام حوله ای را لوله کنید و در ناحیه کمری قرار دهید. تا حد ممکن از صندلی هایی محکم و صاف استفاده کنید. در صورت امکان در حالت نشسته یک یا هر دو زانو بالاتر از سطح ران ها قرار گیرد. این مساله بخصوص در هنگام رانندگی (با جلو کشیدن صندلی راننده) یا هنگام نشستن در اتومبیل به عنوان مسافر اهمیت دارد.
5- اجسام را به طور صحیح از زمین بلند کنید(بلند کردن اشیا باید به نحوی باشد که فشار ناگهانی و شدید به کمر وارد نکند.) صحیح بلند کردن, یعنی با حفظ راستای ستون فقرات از زانو و عضلات قوی پا استفاده کردن. اگر شی مورد نظر وزن زیادی دارد, از بلند کردن آن خودداری کنید و از دیگران کمک بگیرید. اگر باید چیزی را بلند کنید, آن را به تنه خود نزدیک کنید, تا فشار وارده بر کمرتان حداقل شود و هرگز بار را از ناحیه کمر به بالا نبرید.
6- حتما تخت راحتی داشته باشید, طاق باز و با زانوهای خم بخوابید یا به پهلو خوابیده و یکی از دو زانو را خم کنید. اگر هرروز با کمردرد از خواب بلند می شوید, احتمالا تخت خیلی سفت یا خیلی نرمی دارید و در هنگام خواب وضعیت های مختلفی به خود بگیرید و هرگز به روی شکم نخوابید.
7- اگر کارهایی مانند باغبانی انجام می دهید که مستلزم به جلو خم شدن است, بعد از پنج دقیقه بایستید. همچنین می توانید کمی به عقب خم شوید. در این صورت تمامی اعضایی که مدتی در اثر به جلو خم بودن تحت فشار بوده اند کشیده می شوند و شما احساس راحتی می کنید.
8- از چاقی پرهیز کنید یک رژیم غذایی متنوع و متعادل که شامل مقادیر زیادی میوه و سبزیجات تازه است, برای خود در نظر بگیرید . مصرف انواع چربی, شیرینی و نمک را کم کنید.
9- از کشیدن سیگار اجتناب نمایید. زیرا سیگار خطر پوکی استخوان را افزایش داده نیکوتین موجود در سیگار از طریق تداخل با مواد غذایی که به دیسک های مهره های کمری می رسند آنها را آسیب پذیر می کند.
10- برای جلوگیری از خشکی پشت, مرتب ورزش کنید. پیاده روی, شنا و غیره به شما کمک خواهند کرد(اگر پیاده روی یا دویدن را انتخاب کردید کفش مناسب به پا کنید). در این موارد سخت گیری نکنید. مقدار ورزش را به تدریج افزایش دهید. 5 دقیقه نرمش روزانه بهتر از یک ساعت و یک بار نرمش در هفته است.
تمرین های بدنی: (برای پیشگیری از کمردرد )
تمرین های بدنی که به شرح آن ها می پردازیم برای حفظ قوای عضلانی و کمک به هرچه فعال تربودن شما طراحی شده اند. اگر به ورزش کردن عادت ندارید, اول برنامه را به آرامی شروع کنید. تعداد این تمرین ها را هنگامی که بدنتان آمادگی لازم را پیدا کرد اضافه کنید. در شروع, هر تمرینی را پنج بار تکرار و بعد پنج تا پنج تا اضافه کنید. اگر در انجام تمرین خاصی, درد و نارحتی احساس می کنید, آن را انجام ندهید و تمرین های پیشنهاد شده دیگر را انجام ندهید. از وزنه استفاده نکنید. تمرین ها را منظم انجام دهید. تمرین های سبک و منظم بسیار با ارزش تر از تمرین های سنگینی است که بعد از یک هفته کاملا کنار گذاشته شود.
1- مانند شکل به پشت بخوابید. زانوها را خم کنید و کنار یکدیگر قرار دهید. حال آن ها را به سمت راست و چپ حرکت دهید.
2- در همان حالت قبل, باسن را بالا و پایین ببرید.
3- به پشت بخوابید و زانوها را به آرامی به سمت قفسه سینه بکشید.
4- به پشت بخوابید و زانو ها را خم کنید. با سفت کردن عضلات شکم, پشت خود را صاف کنید. بعد سر وشانه ها را از زمین بلند کنید و دست ها را به زانو برسانید. به آرامی سر جای اول برگردید و ماهیچه ها را شل کنید.
5- به شکم بخوابید. با زانوی صاف کل اندام تحتانی را به نوبت بلند کنید.
6- به شکم بخوابید. ساعد را روی زمین قرار دهید و سر و شانه ها را بالا ببرید.
7- به پشت بخوابید. روزانه به مدت ده دقیقه صاف بخوابید تا بدنتان کاملا کشیده شود.
تمرین های پر خطری که باید از آن ها اجتناب کرد:
1- لمس انگشتان پا در حالت خم شده
این ورزش به منظور کشش عضلات همسترینگ (عضلات پشت ران) طراحی شده است. این حالت باعث فشار آمدن به مهره ها و زانوها می شود.
2- برخاستن از حالت خوابیده به حالت نشسته در حالی که با دست ها روی گردن یا سر فشار می آید.
این حالت باعث فشار آمدن بر روی گردن و قسمت بالایی ستون فقرات می شود.
3- چرخش گردن به صورت دایره کامل
این ورزش باعث فشار آمدن گردن به (قسمت بالایی ستون فقرات) می شود (می توان چرخاندن گردن به صورت نیم دایره را جایگزین کرد.)



منبع:
amerinia

iranian-vic
tebyan
mehrnews

پنج شنبه 3/11/1387 - 19:29
دعا و زیارت

این‌ مقاله‌ براساس‌ سرگذشت‌ و زندگانی‌ مقدس‌ سرور و سالار شهیدان‌ امام‌حسین‌(ع) تنظیم‌ گردیده‌، و هدف‌ از نوشتن‌ این‌ مقاله‌ یادآوری‌ و الگو قراردادن‌ زندگانی‌مبارک‌ ایشان‌، همانند مشعل‌ فروزان‌، در مسیر زندگی‌ همه‌ می‌باشد.

 

اِن‌َّ الحُسین‌َ مِصْباح‌ُ هدی‌ و سَفینَهٔ‌ُ نَجاهٔ‌ِ
تاریخ‌ گذشته‌، تومار بازی‌ است‌ در برابر تومار بسته‌ آینده‌. به‌وسیلهٔ‌ این‌ تومار باز،باید بخش‌ بسته‌ را گشود و خطوط‌ حرکت‌ آینده‌ را ترسیم‌ کرد، و از زندگانی‌ گذشتگان‌درس‌هایی‌ فراوان‌ آموخت‌.
امام‌ حسین‌(ع) از جهات‌ فضیلت‌ و کمال‌ اخلاقی‌ بر همه‌ کس‌ برتری‌ و رجحان‌داشته‌ است‌. عشق‌ و اراده‌، صبر و فداکاری‌، حسن‌ خلق‌، تواضع‌، ادب‌، بخشش‌، صله‌ رحم‌،راستی‌، درستی‌، عبادت‌، فراست‌ و ذکاوت‌، شجاعت‌ و شهامت‌، آزادی‌ و سعادت‌، فداکاری‌ وگذشت‌، امیدواری‌ و آرزو، شرافت‌ و عشق‌، مرام‌ و مسلک‌، سیاست‌ ملی‌ و مظلومیت‌اجتماعی‌، بر همه‌ کس‌ صراحت‌ دارد که‌ اگر حسین‌(ع) نبود این‌ کلمات‌ معنا نمی‌شد.
حسین‌(ع) از جهت‌ امامت‌ و ولایت‌ با پدر و برادرش‌ در یک‌ سطح‌ قرار داشته‌اند وسایر ائمه‌ هدی‌ هم‌ در همان‌ صف‌ بوده‌اند ولی‌ هر یک‌ از آنها در بروز خصال‌ و مکارم‌شخصی‌ یک‌ اهمیت‌ و مزیت‌ خاصی‌ داشته‌اند و از میان‌ همه‌ آنها حسین‌(ع) ویژگی‌خاصی‌ دارد، زیرا او مکتب‌ تربیتی‌ خاصی‌ گشود و در مکتب‌ عملی‌ خود درس‌ فضیلت‌ واخلاق‌ داد و روش‌ اخلاقی‌ او و پرورش‌ تربیتی‌ او چنان‌ بود که‌ پیغمبر(ص) و علی‌(ع) و خلفاو اصحاب‌ همه‌، در اکرام‌ و احترام‌ او تأکید و مبالغه‌ داشتند و حتی‌ معاویه‌ که‌ رقیب‌سرسخت‌ او، پدرش‌ و برادرش‌ بود حضوراً و غیاباً نسبت‌ به‌ حسین‌ نهایت‌ احترام‌ می‌کرد واعتراف‌ به‌ مقام‌ و فضیلت‌ او می‌نمود.
مقدمه‌
ای‌ گشته‌ فلک‌ منور از رأی‌ حسین ‌افتاده‌ ملک‌ چو سایه‌ در پای‌ حسین‌
شد رنگ‌ قمر عارض‌ زیبای‌ حسین ‌طوبی‌ خجل‌ از قامت‌ رعنای‌ حسین‌

ای‌ گشته‌ عیان‌ بنزد اقبال‌ حسین ‌دانسته ‌ زقول ‌ نبوی ‌ حال ‌ حسین‌
خواهی‌ که‌ خداوند تو را دارد دوست ‌در دل‌ جا ده ‌ محبت‌ آل‌ حسین‌

ملل‌ پیشرفتهٔ‌ جهان‌ ملتی‌ هستند که‌ برای‌ آینده‌شان‌ از گذشته‌ سرمشق‌ گیرند ومسیر بزرگان‌، آباء و اجداد و اقوام‌ خود را انتخاب‌ کنند تا به‌ مطلوب‌ خود برسند. ملت‌رستگار آن‌ است‌ که‌ اخبار تاریخی‌ ـ ملی‌ خود را حفظ‌ و در آن‌ سیر کند تا به‌ سرحد کمال‌نائل‌ گردد.
جالب‌ترین‌ صفحات‌ اوراق‌ گذشته‌ تاریخ‌، شرح‌ حال‌ رجال‌ و پیشوایان‌ جامعهٔ‌بشری‌ است‌ که‌ برای‌ سعادت‌ خانواده‌ یا ملت‌ خود قیام‌ کرده‌ و گام‌های‌ بلند برداشته‌ و باخطرات‌ خانمان‌ برافکن‌ مبارزه‌ کرده‌اند و در نتیجه‌، نسل‌ آینده‌ و اخلاف‌ آن‌ها از این‌مجاهدت‌ برای‌ پیشرفت‌ و ارتقاء فردی‌ و جمعی‌ استفاده‌ نموده‌اند. بهره‌گیری‌ از سیرهٔ‌بزرگان‌، سنت‌ بشری‌ است‌ که‌ هر قوم‌ و ملتی‌ آداب‌ و عادات‌، حرکات‌ و سکنات‌، کردار وگفتار بزرگان‌ خود را به‌ عمل‌ گذاشته‌ و به‌ صورت‌ شئون‌ ملی‌ و رسوم‌ اجتماعی‌ درآورده‌است‌. پس‌ مجموعهٔ‌ اندیشه‌ و گفتار و کردار بزرگان‌ یک‌ قوم‌ آداب‌ ملیت‌ و شئون‌ قومیت‌آن‌ جامعه‌ را تشکیل‌ می‌دهد.
هرکه‌ ناموخت‌ از گذشت‌ روزگارهیچ‌ ناموزد زهیچ‌ آموزگار
میلاد سید الشهدا
اشعهٔ‌ آفتاب‌ وجود مبارک‌ «با سوابقی‌ که‌ جبرئیل‌ به‌ پیغمبر خدا از مولود او خبرداده‌بود» روز پنج‌ شنبه‌ سوم‌ شعبان‌ سال‌ چهارم‌ هجرت‌ در مدینه‌ از مشرق‌ دامان‌فاطمه‌ زهرا۳ در خانهٔ‌ امیرالمؤمنین‌(ع) پرتو افکن‌ گردید. او دومین‌ ثمرهٔ‌ پیوند فرخندهٔ‌علی‌(ع) و حضرت‌ فاطمه‌۳ بود.
حسین‌ بن‌ علی‌(ع) در دوران‌ خود به‌ شجاعت‌ و آزادگی‌ و ایستادگی‌ در برابر ستم‌شهرت‌ داشت‌. میلادش‌ مانند زندگانی‌ و شهادتش‌ شگفت‌انگیز است‌. حضرت‌ در مدت‌زندگی‌ خود در کنار جدش‌ رسول‌ خدا(ص) با آن‌ حضرت‌ مأنوس‌ بوده‌ و حتی‌ وقت‌ نماز از آن‌حضرت‌ جدا نمی‌شد. رسول‌ خدا(ص) سخت‌ به‌ او و برادرش‌ اظهار علاقه‌ کرده‌ و با جملاتی‌که‌ دربارهٔ‌ آنها فرمودند، گوشه‌ای‌ از فضایل‌ آنها را برای‌ اصحاب‌ بازگو کردند. اکنون‌ در آثارحدیثی‌، شمار زیادی‌ فضیلت‌ برای‌ امام‌ حسین‌(ع) نقل‌ شده‌ که‌ بسیاری‌ از آنها نظیرحدیث‌ «الحسن‌ والحسین‌ سیدا شباب‌ أهل‌ الجنهٔ‌» متواتر بوده‌ و یا فراوان‌ نقل‌ شده‌ است‌.
بعد از تولد حسین‌(ع)، بی‌درنگ‌ او را که‌ شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا آمده‌ بود، به‌ حضورپیغمبر خدا(ص) بردند. به‌ اتفاق‌ تمام‌ مورخان‌ رسول‌ خدا کام‌ کودک‌ را با آب‌ دهان‌ خودبرداشت‌ و زبان‌ در دهان‌ او گذاشت‌ و او را از شیرهٔ‌ جان‌ خود سیراب‌ کرد و فرمود: «حسین‌منی‌ و انا من‌ حسین‌» و آن‌ طور که‌ میل‌ داشت‌ حسین‌ را پرورش‌ داد و تربیت‌ کرد تابزرگ‌شد. ابن‌ اثیر می‌نویسد: در زمان‌ تولد امام‌ حسین‌(ع)، رسول‌ خدا(ص) در گوش‌راست‌ او اذان‌ و در گوش‌ چپش‌ اقامه‌ گفت‌ و اسراری‌ را به‌ گوش‌ او خواند و اماناتی‌ به‌ اوتحویل‌ داد. حسین‌ هم‌ اسرار و امانت‌ جدش‌ را بهتر از هر کس‌ حفظ‌ کرد و به‌ عمل‌گذاشت‌.
در مسیر تاریخ‌ سه‌ نفر شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا آمدند
آنچه‌ از تاریخ‌ به‌ دست‌ می‌آید، سه‌ نفر شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا آمده‌اند:
یحیی‌ بن‌ زکریا، عیسی‌ بن‌ مریم‌ و حسین‌ بن‌ علی‌ (ع)
عالمان‌ طبیعی‌ اروپا از روی‌ موازین‌ علمی‌ تکامل‌ ثابت‌ کرده‌اند که‌ جنین‌ آدمی‌شش‌ ماهه‌ کامل‌ نمی‌شود و زیست‌ نمی‌کند. هر مولود شش‌ ماهه‌ ناقص‌ الخلقه‌ می‌شود؛زیرا مقدار تکامل‌ سلول‌های‌ او به‌ حد زیست‌ نرسیده‌ و می‌گویند هر مولودی‌ باید کمتر از۲۵۰۰ گرم‌ وزن‌ نداشته‌ باشد و حد کمال‌ جنینی‌ او در نه‌ ماهگی‌ است‌ و حال‌ آن‌که‌ حسین‌شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا امد و این‌ قول‌ مورد انفاق‌ فریقین‌ است‌ و از نظر صورت‌ وسیرت‌ هم‌زیباترین‌ و کامل‌ترین‌ افراد بشر بود. نه‌ تنها نقصی‌ در او دیده‌ نشد بلکه‌ به‌ کمال‌ جسمانی‌و رشد کامل‌ روحانی‌ خود رسید. قیام‌ عاقلانه‌ و حکیمانه‌ او مثل‌ اعلای‌ کیاست‌ و سیاست‌ونشانهٔ‌ جرئت‌ بود. نباید حساب‌ زندگانی‌ ابی‌ عبدالله را با سایر مردم‌ عادی‌ مقایسه‌ نمود.حسین‌ مرد آسمانی‌ بود و از آب‌ و خاک‌ِ دیگر عجین‌ شده‌ و نشو و نما یافته‌ و سیر فکری‌ اوباعث‌ نجات‌ بشر از نابخردی‌ است‌.
ابن‌ شهر آشوب‌ می‌نویسد: پس‌ از تولد حسین‌، فاطمه‌ مریض‌ شد و رسول‌ خدا(ص)دایه‌ خواست‌. حسین‌ از پستان‌ احدی‌ شیر نخورد مگر آن‌ که‌ چهل‌ شبانه‌ روز از انگشت‌وزبان‌ پیغمبر(ص) تغذیه‌ کرد تا بزرگ‌ شد.
دوران‌ کودکی‌ سیدالشهدا(ع)
امام‌ حسین‌(ع) تا هفت‌ سالگی‌ زیر نظر مقام‌ نبوت‌ و رسالت‌ سایه‌وار حرکت‌می‌کرد و در کنار مهد عصمت‌ و طهارت‌ بود. تا سی‌ وهفت‌ سالگی‌ در حجر ولایت‌ مطلقه‌الهیهٔ‌ پدرش‌ و تا چهل‌ وهشت‌ سالگی‌ در کنار مهر و عاطفهٔ‌ امامت‌ برادرش‌، حضرت‌مجتبی‌ عمر گذرانیده‌ و یازده‌ سال‌ هم‌ دورهٔ‌ امامت‌ و ولایت‌ مطللقه‌ خود او بود. بنابراین‌دوران‌ِ کودکی‌ و جوانی‌، کمال‌ و امامت‌ او در مهبط‌ نزول‌ وحی‌ و مهد عصمت‌ و دامان‌ ولایت‌و ساحل‌ امامت‌ و مکتب‌ ولایت‌ ادامه‌ داشته‌ تا عاشورا که‌ سن‌ او پنجاه‌ وهفت‌ سال‌ سال‌ وهفت‌ ماه‌ بود.
در تربیت‌ حسین‌ اسرار شرافت‌، پاکیزگی‌، فضیلت‌، سعادت‌، سیادت‌، شهامت‌،شجاعت‌، استقامت‌ و پافشاری‌ در راه‌ دین‌، عزت‌ و حمیت‌، حفظ‌ ناموس‌ و حقوق‌ دیگران‌،دستگیری‌ از بینوایان‌، احقاق‌ حق‌ مستمندان‌، تسلیم‌ نشدن‌ و زیر بار زور نرفتن‌،طرفداری‌ از حق‌ و حقیقت‌، نهفته‌ است‌.
سجایایی‌ که‌ حسین‌ از جد و پدر و مادرش‌ به‌ ارث‌ برد برای‌ احدی‌ امکان‌پذیر نبود.در پرورشگاه‌ محمدی‌ شخصیت‌ حسین‌ عامل‌ مؤثری‌ در احیاء شریعت‌ اسلام‌ بود و مثل‌اعلای‌ درس‌ فضیلت‌ و اخلاق‌ گردید.
دوستی‌ حسین‌ برای‌ پیغمبر نه‌ تنها از راه‌ عاطفهٔ‌ فرزندی‌ بود، بلکه‌ برای‌سفارشاتی‌ بود که‌ از زبان‌ وحی‌ گرفته‌ و حسین‌ را سبب‌ِ جاودانگی‌ و استمرار رسالت‌ و نبوت‌خود شناخت‌.
حسین‌، احیاگرِ مجد و عظمت‌ اسلام‌ و سبب‌ ابقاء حیات‌ اجتماعی‌ مسلمین‌ برای‌همیشه‌ گردیده‌ و نقش‌ او فراموش‌ شدنی‌ نیست‌.
حسین‌ و نسب‌
امام‌ حسین‌ از حیث‌ نسب‌ ممتازترین‌ انسان‌ است‌؛ زیرا جدش‌ رسول‌ خدا(ص)،مادرش‌ فاطمه‌ زهرا، پدرش‌ علی‌ مرتضی‌، برادرش‌ حسن‌ مجتبی‌، خواهرش‌ زینب‌ کبری‌و همسرش‌ دختر یزدگرد پادشاه‌ ساسانی‌ است‌ و این‌ نسب‌ برای‌ احدی‌ نیست‌
حسین‌ و صورت‌ و سیرت‌
خواند میر از شواهد النبوه‌ نقل‌ می‌کند که‌ امام‌ حسین‌(ع) صورتی‌ زیبا و جمالی‌منور داشت‌ که‌ چون‌ در خانه‌ تاریک‌ می‌نشست‌ از سفیدی‌ رخسار مبارکش‌ محیط‌ اطراف‌روشن‌ می‌شد و همه‌ می‌دانستند امام‌ حسین‌(ع) است‌.
حسین‌ بن‌ علی‌ شخصاً داری‌ مزایایی‌ بود که‌ دیگران‌ فاقد آن‌ بودند وسرتاسرزندگیش‌ عجیب‌ بود؛ یکی‌ آن‌ که‌ شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا آمد و دیگر آن‌ که‌ شهادتش‌بی‌نظیر بود. در قیام‌ خونین‌ او بسیاری‌ از کلمات‌ عملاً ترجمه‌ شد که‌ اگر حسین‌(ع) نبوداین‌ کلمات‌ معنا نمی‌شد: عشق‌ و اراده‌ و صبر و فداکاری‌ از جمله‌ آن‌ موارد است‌. سالارشهیدان‌ در حسن‌ خلق‌، تواضع‌، ادب‌، بخشش‌، صله‌ رحم‌، راستی‌، درستی‌، عبادت‌،فراست‌ و ذکاوت‌، شجاعت‌ و شهامت‌، آزادی‌ و سعادت‌، فداکاری‌ و گذشت‌، امیدواری‌ وآرزو، شرافت‌ و عشق‌، مرام‌ و مسلک‌، صبر وبردباری‌، سیاست‌ ملی‌ و مظلومیت‌ اجتماعی‌دارای‌ نبوغ‌ فکری‌ بود. این‌ کلمات‌ را چنان‌ معنا کرد که‌ تاکنون‌ کسی‌ چنین‌ معنانکرده‌است‌.
امام‌ حسین‌(ع) سرباز با شخصیت‌ و فداکار اسلام‌ است‌ که‌ درس‌ آزادی‌ و فداکاری‌و مجد و عظمت‌ را به‌ مسلمین‌ آموخت‌ و در صورت‌ و سیرت‌ بی‌نظیر و ممتاز بود.

دوران‌ کودکی‌ سیدالشهدا(ع)
امام‌ حسین‌(ع) تا هفت‌ سالگی‌ زیر نظر مقام‌ نبوت‌ و رسالت‌ سایه‌وار حرکت‌می‌کرد و در کنار مهد عصمت‌ و طهارت‌ بود. تا سی‌ وهفت‌ سالگی‌ در حجر ولایت‌ مطلقه‌الهیهٔ‌ پدرش‌ و تا چهل‌ وهشت‌ سالگی‌ در کنار مهر و عاطفهٔ‌ امامت‌ برادرش‌، حضرت‌مجتبی‌ عمر گذرانیده‌ و یازده‌ سال‌ هم‌ دورهٔ‌ امامت‌ و ولایت‌ مطللقه‌ خود او بود. بنابراین‌دوران‌ِ کودکی‌ و جوانی‌، کمال‌ و امامت‌ او در مهبط‌ نزول‌ وحی‌ و مهد عصمت‌ و دامان‌ ولایت‌و ساحل‌ امامت‌ و مکتب‌ ولایت‌ ادامه‌ داشته‌ تا عاشورا که‌ سن‌ او پنجاه‌ وهفت‌ سال‌ سال‌ وهفت‌ ماه‌ بود.
در تربیت‌ حسین‌ اسرار شرافت‌، پاکیزگی‌، فضیلت‌، سعادت‌، سیادت‌، شهامت‌،شجاعت‌، استقامت‌ و پافشاری‌ در راه‌ دین‌، عزت‌ و حمیت‌، حفظ‌ ناموس‌ و حقوق‌ دیگران‌،دستگیری‌ از بینوایان‌، احقاق‌ حق‌ مستمندان‌، تسلیم‌ نشدن‌ و زیر بار زور نرفتن‌،طرفداری‌ از حق‌ و حقیقت‌، نهفته‌ است‌.
سجایایی‌ که‌ حسین‌ از جد و پدر و مادرش‌ به‌ ارث‌ برد برای‌ احدی‌ امکان‌پذیر نبود.در پرورشگاه‌ محمدی‌ شخصیت‌ حسین‌ عامل‌ مؤثری‌ در احیاء شریعت‌ اسلام‌ بود و مثل‌اعلای‌ درس‌ فضیلت‌ و اخلاق‌ گردید.
دوستی‌ حسین‌ برای‌ پیغمبر نه‌ تنها از راه‌ عاطفهٔ‌ فرزندی‌ بود، بلکه‌ برای‌سفارشاتی‌ بود که‌ از زبان‌ وحی‌ گرفته‌ و حسین‌ را سبب‌ِ جاودانگی‌ و استمرار رسالت‌ و نبوت‌خود شناخت‌.
حسین‌، احیاگرِ مجد و عظمت‌ اسلام‌ و سبب‌ ابقاء حیات‌ اجتماعی‌ مسلمین‌ برای‌همیشه‌ گردیده‌ و نقش‌ او فراموش‌ شدنی‌ نیست‌.
حسین‌ و نسب‌
امام‌ حسین‌ از حیث‌ نسب‌ ممتازترین‌ انسان‌ است‌؛ زیرا جدش‌ رسول‌ خدا(ص)،مادرش‌ فاطمه‌ زهرا، پدرش‌ علی‌ مرتضی‌، برادرش‌ حسن‌ مجتبی‌، خواهرش‌ زینب‌ کبری‌و همسرش‌ دختر یزدگرد پادشاه‌ ساسانی‌ است‌ و این‌ نسب‌ برای‌ احدی‌ نیست‌
حسین‌ و صورت‌ و سیرت‌
خواند میر از شواهد النبوه‌ نقل‌ می‌کند که‌ امام‌ حسین‌(ع) صورتی‌ زیبا و جمالی‌منور داشت‌ که‌ چون‌ در خانه‌ تاریک‌ می‌نشست‌ از سفیدی‌ رخسار مبارکش‌ محیط‌ اطراف‌روشن‌ می‌شد و همه‌ می‌دانستند امام‌ حسین‌(ع) است‌.
حسین‌ بن‌ علی‌ شخصاً داری‌ مزایایی‌ بود که‌ دیگران‌ فاقد آن‌ بودند وسرتاسرزندگیش‌ عجیب‌ بود؛ یکی‌ آن‌ که‌ شش‌ ماهه‌ به‌ دنیا آمد و دیگر آن‌ که‌ شهادتش‌بی‌نظیر بود. در قیام‌ خونین‌ او بسیاری‌ از کلمات‌ عملاً ترجمه‌ شد که‌ اگر حسین‌(ع) نبوداین‌ کلمات‌ معنا نمی‌شد: عشق‌ و اراده‌ و صبر و فداکاری‌ از جمله‌ آن‌ موارد است‌. سالارشهیدان‌ در حسن‌ خلق‌، تواضع‌، ادب‌، بخشش‌، صله‌ رحم‌، راستی‌، درستی‌، عبادت‌،فراست‌ و ذکاوت‌، شجاعت‌ و شهامت‌، آزادی‌ و سعادت‌، فداکاری‌ و گذشت‌، امیدواری‌ وآرزو، شرافت‌ و عشق‌، مرام‌ و مسلک‌، صبر وبردباری‌، سیاست‌ ملی‌ و مظلومیت‌ اجتماعی‌دارای‌ نبوغ‌ فکری‌ بود. این‌ کلمات‌ را چنان‌ معنا کرد که‌ تاکنون‌ کسی‌ چنین‌ معنانکرده‌است‌.
امام‌ حسین‌(ع) سرباز با شخصیت‌ و فداکار اسلام‌ است‌ که‌ درس‌ آزادی‌ و فداکاری‌و مجد و عظمت‌ را به‌ مسلمین‌ آموخت‌ و در صورت‌ و سیرت‌ بی‌نظیر و ممتاز بود.
حسین‌ بر دوش‌ پیغمبر(ص)
شیبانی‌ از عبدا.. بن‌ شداد روایت‌ می‌کند که‌ پدرش‌ گفته‌ در یکی‌ از اوقات‌ نمازهای‌جماعت‌ خدمت‌ پیغمبر بودم‌ ایشان‌ حسن‌ و حسین‌ را بر دوش‌ خود سوار کرده‌ بود و چون‌نزدیک‌ شد، آنها را بر زمین‌ گذاشت‌. آن‌ گاه‌ برای‌ نماز جماعت‌ تکبیر گفت‌. هنگام‌ سجودخیلی‌ طول‌ کشید. من‌ سر خود را بلند کردم‌، دیدم‌ حسین‌ بر پشت‌ پیغمبر(ص) سوار شده‌.من‌ دوباره‌ به‌ سجده‌ رفتم‌. چون‌ نماز تمام‌ شد، بعضی‌ گفتند: یا رسول‌ الله میان‌ دو سجده‌آنقدر طول‌ دادی‌ که‌ ما گمان‌ کردیم‌ امری‌ حادث‌ شده‌ و یا وحی‌ بر تو نازل‌ شده‌، فرمود:هیچ‌ کدام‌ از آنها نبود، فقط‌ پسرم‌ حسین‌ سوارم‌ شده‌ بود و من‌ نخواستم‌ او را پایین‌ آورم‌صبر کردم‌ تا خود فرود آید.
ابوسعید خدری‌ روایت‌ کرده‌ که‌ حسین‌ را دیدم‌ دوان‌ دوان‌ نزد پیغمبر آمد. رسول‌خدا نماز می‌خواند و حسین‌ به‌ گردنش‌ آویخت‌ و پیغمبر با دست‌ او را گرفت‌ و تا به‌ رکوع‌رفت‌، او را نگاه‌ داشت‌.
بخاری‌ از ابوهریره‌ نقل‌ می‌کند که‌ حسین‌ و حسن‌ نزد پیغمبر(ص) و در دامان‌ مهر وعطوفت‌ او بودند که‌ هوا تاریک‌ شد. پیغمبر(ص) فرمود بروید به‌ حجرهٔ‌ مادرتان‌. گفتندتاریک‌ است‌ ما می‌ترسیم‌. ناگاه‌ نوری‌ ظاهر شد یا برقی‌ زد و فضا را روشن‌ کرد. حسنین‌ به‌خانهٔ‌ مادر رفتند.
ابو عمر بن‌ عبدالله قرطبی‌ نقل‌ می‌کند که‌ با چشم‌ خود دیدم‌ پیغمبر(ص) حسین‌ راصدا می‌کرد و او از دامان‌ رسول‌ الله بالا می‌رفت‌. آن‌ گاه‌ دهان‌ حسین‌ را می‌بوسید ومی‌گفت‌: خدایا من‌ حسین‌ را دوست‌ دارم‌ تو نیز او را دوست‌ دار.
حسین‌ و فدایی‌ شدن‌ ابراهیم‌
در ترجمه‌ المستقصی‌ نقل‌ کرده‌اند که‌ پیغمبر(ص) امام‌ حسین‌ را بر زانوی‌ راست‌ وابراهیم‌ را بر زانوی‌ چپ‌ خود نشانیده‌ بود که‌ جبرئیل‌ نازل‌ شد و گفت‌: خدایت‌ سلام‌می‌رساندو می‌فرماید این‌ دو فرزند را برای‌ تو جمع‌ نخواهد کرد و یکی‌ را از تو باز خواهدگرفت‌، اینک‌ بیندیش‌ و هر کدام‌ را خواهی‌ اختیار کن‌.
پیغمبر(ص) بر چهرهٔ‌ حسین‌ و ابراهیم‌ نگریست‌ و فرمود: اگر حسین‌ وفات‌ کند ازمفارقت‌ او دل‌ من‌ و علی‌ و فاطمه‌ هر سه‌ خواهد سوخت‌، ولی‌ اگر ابراهیم‌ وفات‌ یافت‌ اکثردرد و حزن‌ نصیب‌ من‌ خواهد شد و انتقال‌ ابراهیم‌ را قبول‌ نمود و او را فدای‌ حسین‌ کرد وپس‌ از سه‌ روز ابراهیم‌ مریض‌ شد و وفات‌ یافت‌.
حسین‌(ع) و لباس‌های‌ مختلف‌
لباس‌، معرف‌ فرد و اجتماع‌ است‌ و با لباس‌ می‌توان‌ افراد و قبایل‌ و ملل‌ را از هم‌تشخیص‌ داد. سادگی‌ و بی‌آلایشی‌ لباس‌ نمونهٔ‌ سادگی‌ و بی‌آلایشی‌ روح‌ است‌.
در روایتی‌ مجلسی‌ نقل‌ می‌کند که‌ در روز عید حسنین‌ لباس‌ رنگارنگ‌، تن‌ کودکان‌مردم‌ دیدند و از جدشان‌ لباس‌ خواستند، جبرئیل‌ لباس‌ حریر سفید آورد و آن‌ گاه‌ آنان‌لباس‌ رنگین‌ خواستند. طشتی‌ آوردند جبرئیل‌ آب‌ ریخت‌ و لباس‌ حسن‌ سبز و لباس‌حسین‌ سرخ‌ شد در این‌ موقع‌ حسین‌ پنج‌ ساله‌ بود.
حسین‌(ع) دارای‌ لباس‌های‌ بهشتی‌ بود؛ یعنی‌ لباس‌ مخصوص‌ پیغمبر ازتافته‌های‌ نرم‌ بود که‌ فاطمه‌۳ تهیه‌ کرده‌ بود و بر او می‌پوشانید و می‌فرمود لباس‌بهشتی‌است‌.
حسین‌ در بزرگی‌ لباسش‌ همانند لباس‌ پیغمبر و پدرش‌ علی‌ بوده‌. عمامه‌ تیره‌رنگ‌، پیراهن‌ سفید، نعلین‌ یمانی‌، انگشتر عقیق‌ در دست‌ داشت‌ و ابن‌ زیاد برای‌ واردشدن‌ به‌ کوفه‌ همین‌ حیله‌ را کرد که‌ لباسی‌ مانند لباس‌ حسین‌ پوشید و نقاب‌ بر او انداخت‌تا کسی‌ او را نشناسد و آن‌ گاه‌ وارد دارالاماره‌ شد.
چند روایت‌ در مورد حسنین
«سئل‌ رسول‌ الله(ص) ایما اهل‌ بیتک‌ احب‌ الیک‌ قال‌ (ص) الحسن‌ و الحسین‌»
از پیغمبر(ص) پرسیدند کدام‌ یک‌ از اهل‌ بیت‌ خود را بیشتر دوست‌ داری‌، فرمود:حسن‌ و حسین‌ را.
شیخ‌ طوسی‌ از حدیفه‌ نقل‌ می‌کند که‌ پیغمبر(ص) فرمود: فرشته‌ای‌ بر من‌ نازل‌ شدکه‌ تا آن‌ وقت‌ به‌ زمین‌ نیامده‌ بود. سلام‌ کرد «و ابشرنی‌ ان‌ ابنتی‌ فاطمه‌ سیدهٔ‌ نساء اهل‌الجنه‌ و ان‌ الحسن‌ و الحسین‌ سیدا شباب‌ اهل‌ الجنهٔ‌».
شیخ‌ طبرسی‌ نقل‌ می‌کند که‌ پیغمبر(ص) فرمود: روز قیامت‌ عرش‌ خدا را به‌ نور حق‌زینت‌ می‌کنند. حسن‌ طرف‌ راست‌ و حسین‌ طرف‌ چپ‌ عرش‌ قرار خواهند گرفت‌.
و در روایتی‌ دیگر دربارهٔ‌ علی‌، فاطمه‌ و حسن‌ و حسین‌ : فرمود: هر کس‌ با آنان‌جنگ‌ آورد، من‌ با او به‌ جنگ‌ می‌خیزم‌ و هر آن‌ که‌ تسلیم‌ آنها شود، من‌ با او سر آشتی‌دارم‌.
رسول‌ خدا(ص) دست‌ حسنین‌ را گرفت‌ و فرمود: هر که‌ من‌ و این‌ دو پسر و پدر آنهارا دوست‌ دارد، روز قیامت‌ در صف‌ من‌ قرار خواهد گرفت‌.
عایشه‌ روایت‌ کرده‌، یک‌ روز صبح‌ حسن‌ و حسین‌ و فاطمه‌ و علی‌(ع) در زیر عبای‌پیغمبر(ص) جمع‌ شدند. آن‌ گاه‌ رسول‌ خدا(ص) فرمود: (انما یرید الله لیذهب‌ عنکم‌ الرجس‌اهل‌ البیت‌ و یطهرکم‌ تطهیراً).
علاقهٔ‌ رسول‌ خدا به‌ این‌ دو فرزند، بر همه‌ اصحاب‌ آشکار بوده‌ و همانطور که‌ دربارهٔ‌امام‌ حسین‌(ع) گذشت‌، پیامبر(ص) می‌کوشید تا مردم‌ را از علاقه‌ خود به‌ این‌ دو امام‌ آگاه‌کرده‌ و حتی‌ می‌فرمود: خدایا دوست‌ بدار کسی‌ که‌ آنها را دوست‌ بدارد: «من‌ احبنی‌ فلیحب‌هذین‌»، و فرمود: «من‌ أحب‌ الحسن‌ والحسین‌ فقد أحبنی‌، و من‌ أبغضهما فقدابغضنی‌» آن‌ حضرت‌ درباره‌ این‌ دو برادر فرمود: هما ریحانی‌ من‌ الدنیا»، درباره‌ امام‌حسین‌(ع) فضایل‌ اختصاصی‌ نیز آمده‌ است‌ که‌ یکی‌ از مشهورترین‌ آنها، روایت‌ «حسین‌منی‌ و أنا من‌ حسین‌» است‌.
یحیی‌ ابن‌ سالم‌ موصلی‌ که‌ از غلامان‌ امام‌ حسین‌(ع) بود، می‌گوید: با امام‌ درحرکت‌ بودیم‌. به‌ خانه‌ رسیدند و آب‌ طلبیدند. کنیزی‌ با قدحی‌ پر از آب‌ بیرون‌ آمد. امام‌پیش‌ از خوردن‌ آب‌ «فضه‌ای‌» را درآورده‌ به‌ او دادند و فرمودند: این‌ را به‌ اهلت‌ بسیار، آن‌گاه‌ به‌ نوشیدن‌ آب‌ پرداختند.
از امام‌ باقر(ع) روایت‌ شده‌ است‌ که‌ امام‌ حسین‌(ع) در سفر حج‌ پیاده‌ حرکت‌می‌کرد، در حالی‌ که‌ چهار پایان‌ او پشت‌ سر او حرکت‌ می‌کردند.
نقل‌ یک‌ روایت‌ هم‌ در اخلاق‌ امام‌ حسین‌(ع) مناسب‌ می‌نماید. بن‌ ابی‌ الدنیا نقل‌کرده‌ است‌ که‌ امام‌ حسین‌(ع) بر گروهی‌ از فقیران‌ عبور می‌کرد که‌ سفره‌ شان‌ پهن‌ بود وغذایی‌ فقیرانه‌ داشتند. وقتی‌ امام‌ را دیدند، حضرت‌ را دعوت‌ کردند. آن‌ حضرت‌ پیاده‌ شد وفرمود: (ان‌ الله لا یحب‌ المستکبرین‌) آن‌ گاه‌ نشست‌ و با آنها غذا خورد. پس‌ از آن‌فرمود: شما دعوت‌ کردید، من‌ پیرفتم‌. اکنون‌ من‌ شما را دعوت‌ می‌کنم‌، باید بپذیرید. پس‌از آن‌ به‌ رباب‌ گفت‌: تا هرچه‌ آماده‌ کرده‌ بیاورد تا با هم‌ بخورند.
اشتغال‌ حسن‌ و حسین‌(ع) در حضور پیغمبر(ص) به‌ بازی‌های‌ کشتی‌، خط‌ نویسی‌،و «لعب‌ المداحی‌» چاله‌ بازی‌ با ریگ‌ و گودال‌ و خاک‌ و مسابقه‌ اسب‌ سواری‌ و تیر اندازی‌ وسبقت‌ در نماز و وضو و غیره‌ بوده‌ است‌.
سلمان‌ فارسی‌ روایت‌ می‌کند که‌ دیدم‌ حسین‌ در دامان‌ پیغمبر(ص) بود و می‌فرمود:تو سید فرزند سیدی‌ و پدر ساداتی‌، تو امام‌، فرزند امام‌ و پدر ائمه‌ هستی‌، تو حجت‌، فرزندحجت‌ و پدر حجج‌ خدایی‌، نُه‌ تن‌ از نسل‌ تو حجت‌ خدا هستند و نهمین‌ آنها قائم‌ ایشان‌است‌.
خصال‌ و مکارم‌ اخلاق‌ سید الشهدا از زبان‌ رسالت‌
شیخ‌ صدوق‌ در امالی‌ از حدیفه‌ الیمان‌ روایت‌ می‌کند که‌ دیدم‌ رسول‌ خدا دست‌حسین‌ را گرفته‌ و فرمود: یا ایها الناس‌ هذا الحسین‌ بن‌ علی‌ فاعرفوه‌ فوالذی‌ نفسی‌ بیده‌انه‌ لفی‌ الجنهٔ‌ و محبیه‌ فی‌ الجنه‌ و محبی‌ محبیه‌ فی‌ الجنهٔ‌».
ای‌ گروه‌ مردم‌، این‌ است‌ حسین‌ پسر علی‌ بن‌ ابیطالب‌، او را بشناسید. قسم‌ به‌خدایی‌ که‌ جان‌ من‌ بدست‌ اوست‌، حسین‌ در بهشت‌ است‌، دوستان‌ حسین‌ در بهشت‌ اند ودوستان‌ِ دوستان‌ او نیز در بهشت‌ خواهند بود.

نماز گزاردن‌ِ حسین‌ بر پدر و برادر و خواهرش‌
طبری‌ در تاریخ‌ کبیر می‌نویسد: چون‌ امیرالمؤمنین‌(ع) از جهان‌ درگذشت‌. حسن‌و حسین‌ و عبدالله بن‌ جعفر عامل‌ غسل‌ و کفن‌ و دفن‌ او شدند و او را در پارچه‌ای‌کفن‌کرده‌، دفن‌ نمودند و بر او نماز خواندند و حسن‌(ع) نُه‌ تکبیر بر جنازهٔ‌ پدر گفت‌.
حسین‌(ع) و حج‌ خانه‌ خدا
مورد اتفاق‌ مورخان‌ است‌ که‌ حضرت‌ حسین‌(ع) بیست‌ وپنج‌ سفر پیاده‌ از مدینه‌ به‌مکه‌ برای‌ حج‌ رفته‌ است‌؛ یعنی‌ در مدت‌ عمر، که‌ بیشتر سنوات‌ آخر زندگی‌ آن‌ حضرت‌بوده‌، بیست‌ وپنج‌ بار به‌ خانهٔ‌ خدا رفته‌ است‌.
حسین‌(ع) و کمک‌ به‌ مستمندان‌ و صفات‌ ممتاز ایشان‌
باری‌، حسین‌ بن‌ علی‌(ع) ظروف‌ چوبی‌ و قدح‌ از پوست‌ کدو داشته‌اند که‌ در آن‌ غذامی‌خوردند.
آن‌ حضرت‌ دارای‌ این‌ صفات‌ ممتاز بوده‌: مهمان‌ را گرامی‌ می‌داشت‌، سائل‌ رامحروم‌ نمی‌کرد و آنقدر می‌داد که‌ بی‌نیاز می‌شد. صله‌ ارحام‌ می‌نموده‌ و به‌ تمام‌ ارحام‌مقرری‌ می‌داد تا بی‌نیاز گردند. با فقرا مجالست‌ و معاشرت‌ داشت‌ و به‌ درد دل‌ آنهامی‌رسید. پیاده‌ها را سوار می‌کرد. ارباب‌ حوائج‌ را به‌ حاجت‌ خود می‌رسانید. برهنه‌ها رامی‌پوشانید. گرسنه‌ها را سیر می‌کرد. قرض‌ مقروضین‌ را ادا می‌نمود. پشتیبان‌ ضعفا بود.دوست‌ و شفیق‌ ایتام‌ بود. محتاجان‌ را ضمانت‌ و اعانت‌ می‌کرد. هر مالی‌ که‌ برای‌ اومی‌رسید یک‌ جا به‌ سائل‌ می‌داد تا دیگر گدایی‌ نکند.
امام‌ حسین‌(ع) به‌ سائلی‌ که‌ از راه‌ دور سراغ‌ خانهٔ‌ کریم‌ آمده‌ بود، از پشت‌ در چهارهزار درهم‌ یا دینار داد و از این‌ که‌ اندک‌ است‌، عذر خواست‌. با این‌ اخلاق‌ و بخشش‌حسین‌(ع) تمام‌ فامیل‌ و اقارب‌ و عشیره‌ و همسایگان‌ و اهل‌ مدینه‌ و قبایل‌ بدوی‌ و ارباب‌حوائج‌ دور دست‌ را فریفتهٔ‌ ملکات‌ اخلاقی‌ خود نمود.
در زیر آسمان‌ مردی‌ شجاع‌تر از حسین‌ نبود، زیرا شرایط‌ ابراز شجاعت‌
در مواقع‌ ابراز شجاعت‌ِ پیغمبر(ص) و علی‌(ع) چنان‌ نبود که‌ در جنگ‌ حسین‌(ع)موجودبود.
حسین‌(ع) و شرافت‌
امام‌ حسین‌(ع) فطرتاً شریف‌ بوده‌، زیرا برای‌ نجات‌ ملت‌ اسلام‌ از هلاکت‌،اضمحلال‌ و مرگ‌ همیشگی‌ قیام‌ کرد و با بیان‌ حق‌ و حقیقت‌ معانی‌ شرف‌ و شرافت‌ را درخلال‌ مسافرت‌ خود برای‌ مردم‌ ترجمه‌ کرد و اگر حسین‌(ع) با کردار و گفتار خود شرف‌ رامعنا نکرده‌ بود، بسیاری‌ دیگر از الفاظ‌ واقعاً و در حقیت‌ بدون‌ معنا در ابهام‌ می‌ماندند!
حسین‌ بود که‌ شرافت‌ محمد(ص) و آل‌ محمد را روشن‌ کرد و با فداکاری‌ و سعی‌ وعمل‌، خاندانش‌ را در نجات‌ بشر و هدایت‌ و ارشاد جامعه‌ با منطق‌ عملی‌ مبرهن‌ و ثابت‌نمودو خطر بزرگی‌ که‌ داشت‌ مسلمین‌ و اسلام‌ را تهدید به‌ مرگ‌ می‌کرد، به‌ شرافت‌ نفس‌خود برطرف‌ فرمود. اقتدار و عظمت‌ و شرافت‌ را برای‌ پیروان‌ اسلام‌ ثابت‌ کرد ودرخشان‌ترین‌ مظاهر صفات‌ فاضله‌ را که‌ به‌ شرافت‌ ترجمه‌ می‌شود، بر مردم‌ بیان‌ فرمود وملیت‌ اسلام‌ را جاویدان‌ فرمود.
بزرگی‌ به‌ مردم‌ و آزادگی‌ است‌نه‌ از مال‌ و جاه‌ و ملک‌ زادگی‌ است‌
زخوی‌ نکو مرد یابد شرف‌نه‌ از پرتو و دودمان‌ سلف‌
که‌ هر نیک‌ و بد زادهٔ‌ آدمندزخوی‌ نکو با شرف‌ مردمند
حسین‌(ع) و صبر و شکیبایی‌
صبر وحوصله‌ حسین‌ به‌ قدری‌ بود که‌ جبرئیل‌ دربارهٔ‌ صبر و عطش‌ او گفت‌: آسمان‌از صبرش‌ انگشت‌ حیرت‌ به‌ دندان‌ می‌گزد او آنقدر صبر می‌کند که‌ پوست‌ بدن‌ اطفالش‌ ازتشنگی‌ به‌ هم‌ جمع‌ می‌شود و لب‌ هایش‌ از رطوبت‌ خالی‌ و خشک‌ می‌گردد و باز هم‌ به‌دشمن‌ نفرین‌ نمی‌کند، بلکه‌ آنان‌ را به‌ دعا هدایت‌ می‌فرماید و می‌گوید: خداوندا این‌ قوم‌را هدایت‌ فرما. «صغیرهم‌ یمیته‌ العطش‌ و کبیرهم‌ جلده‌ منکمش‌».
مورخان‌ نوشته‌اند: به‌ قدری‌ صبر حسین‌ در مصیبت‌ با اهمیت‌ و با عظمت‌ بود که‌در روی‌ کرهٔ‌ زمین‌ مصیبتی‌ چون‌ مصیبت‌ او رخ‌ نداده‌ و بزرگ‌ترین‌ آثار مصیبت‌ او صبرحسین‌ است‌.
حسین‌(ع) و علم‌ و دانش‌
امام‌ حسین‌(ع) در دانش‌ وارث‌ مقام‌ نبوت‌ و مکان‌ امانت‌ و ولایت‌ و عصمت‌ وطهارت‌ بوده‌، علوم‌ و دانش‌ را از لسان‌ وحی‌ فرا گرفته‌ و آنچه‌ هم‌ اخذ کرده‌ به‌ مرتبهٔ‌ علم‌الیقین‌ او رسیده‌ و لذا هرچه‌ علما و فضلای‌ مکتب‌ اسلام‌ مانند: ابن‌ عباس‌ و محمد حنفیه‌و.. خواستند حسین‌ را از رأی‌ خود منحرف‌ کنند، چون‌ علم‌ الیقین‌ در کار خود داشت‌ مانندکوه‌ پا برجا و استوار بر اجراء نقشه‌ خود بود. اندیشهٔ‌ امام‌ حسین‌ مانند ساعت‌ منظم‌ کارمی‌کرد و هیچ‌ حادثه‌ای‌ او را متزلزل‌ نمی‌ساخت‌.
حسین‌(ع) از نظر روحی‌ و جسمی‌ شبیه‌ پیغمبر اکرم‌(ص) می‌باشد.
بزرگ‌ آیینه‌ای‌ بود در برابر حق‌ که‌ هر چه‌ بود سراپا در اوست‌ عکس‌پذیر.
مراحل‌ زندگی‌ حسین‌ بن‌ علی‌(ع)
حسین‌ بن‌ علی‌(ع) مدت‌ شش‌ سال‌ از دوران‌ کودکی‌ خود را در زمان‌ جد بزرگوارخود سپری‌ کرد و پس‌ از رحلت‌ آن‌ حضرت‌، مدت‌ سی‌ سال‌ در کنار پدرش‌امیرالمؤمنین‌(ع) زندگی‌ کرد و در حوادث‌ مهم‌ دوران‌ خلافت‌ ایشان‌ به‌ صورت‌ فعال‌شرکت‌ داشت‌. امام‌ حسین‌(ع) در جنگ‌های‌ جمل‌، صفین‌ و نهروان‌ حضور داشت‌ و درکنار پدر به‌ جنگ‌ با پیمان‌ شکنان‌ و ظالمان‌ پرداخت‌. از آن‌ حضرت‌ خطبه‌ای‌ از جنگ‌صفین‌ نقل‌ شده‌ است‌ که‌ ضمن‌ آن‌ مردم‌ را به‌ جنگ‌ ترغیب‌ می‌کردند.
امام‌ حسین‌(ع) در مراحل‌ مقدماتی‌ صفین‌ در گرفتن‌ مسیر آب‌ از دست‌ شامیان‌نقش‌ داشت‌. امام‌ علی‌(ع) پس‌ از آن‌ پیروزی‌ فرمود: «هذا اول‌ فتح‌ ببرکهٔ‌ الحسین‌(ع)».
زمانی‌ عبیدالله بن‌ عمر در صفین‌ امام‌ را صدا کرد و گفت‌ که‌ پدر تو قریش‌ را چنین‌و چنان‌ کرده‌ است‌. امام‌ او را متهم‌ به‌ پیروی‌ از قاسطین‌ کرده‌ و فرمودند که‌ اینان‌ به‌ زوراسلام‌ را قبول‌ کرده‌اند، اما در اصل‌ مسلمان‌ نشده‌اند.
پس‌ از شهادت‌ امیرمؤمنان‌(ع) (در سال‌ چهلم‌ هجری‌) مدت‌ ده‌ سال‌ در صحنهٔ‌سیاسی‌ و اجتماعی‌ در کنار برادر بزرگ‌ خود حسن‌ بن‌ علی‌ (ع) قرار داشت‌ و پس‌ ازشهادت‌ امام‌ حسن‌(ع) (در سال‌ پنجاه‌ هجری‌) به‌ مدت‌ ده‌ سال‌، در اوج‌ قدرت‌ معاویهٔ‌ بن‌ابی‌ سفیان‌، بارها با وی‌ پنجه‌ در افکند و پس‌ از مرگ‌ وی‌ نیز در برابر حکومت‌ پسرش‌یزید قیام‌ کرد و در محرم‌ سال‌ ۶۱ هجری‌ در کربلا به‌ شهادت‌ رسید.
امام‌ حسن‌(ع) در دورهٔ‌ امامت‌ برادرش‌، از سیاست‌ وی‌ دفاع‌ می‌کرد. آن‌ حضرت‌در برابر درخواست‌های‌ مکرر مردم‌ عراق‌، برای‌ آمدن‌ آن‌ حضرت‌ به‌ کوفه‌، حتی‌ پس‌ ازشهادت‌ برادرش‌، حاضر به‌ قبول‌ رأی‌ آنها نشده‌ و فرمودند: تاوقتی‌ معاویه‌ زنده‌ است‌، نبایددست‌ به‌ اقدامی‌ زد. معنای‌ این‌ سخن‌ آن‌ بود که‌ امام‌ در فاصلهٔ‌ ده‌ سال‌ به‌ اجبار حکومت‌معاویه‌ را تحمل‌ کردند. این‌ نکته‌ مهمی‌ در مواضع‌ سیاسی‌ امام‌ حسین‌(ع) است‌ که‌ کمترمورد توجه‌ قرار گرفته‌ است‌، دلیلش‌ نیز آن‌ است‌ که‌ ما، امام‌ حسین‌(ع) را بیشتر از زاویه‌اقدام‌ انقلابی‌اش‌ در کربلا می‌شناسیم‌.
مناسبات‌ امام‌ و معاویه‌ و گفتگوهایی‌ که‌ در مواقع‌ مختلف‌ صورت‌ گرفته‌، نشان‌ ازتسلیم‌ ناپذیری‌ امام‌ از لحاظ‌ سیاسی‌ در برابر پذیرش‌ مشروعیت‌ قطعی‌ معاویه‌ است‌.یکی‌ از مهمترین‌ دلایل‌، نامهٔ‌ مفصل‌ امام‌ به‌ معاویه‌ است‌ که‌ ضمن‌ آن‌ به‌ حقایق‌ زیادی‌دربارهٔ‌ جنایات‌ معاویه‌ در حق‌ شیعیان‌ امام‌ علی‌(ع) اشاره‌ شده‌ است‌. امام‌ در این‌ نامه‌ به‌معاویه‌ نوشتند: من‌ قصد جنگ‌ و مخالفت‌ با تو ندارم‌ و...
در جای‌ دیگری‌ نیز بلاذری‌ خلاصهٔ‌ نامه‌ را ذکر کرده‌ که‌ یک‌ جملهٔ‌ اضافه‌ دارد. درآنجا آورده‌ که‌ امام‌ به‌ معاویه‌ نوشتند: «و ما أعلم‌ فتنه‌ أعظم‌ من‌ ولایتک‌ هذه‌ الامهٔ‌».یعنی‌ من‌ فتنه‌ای‌ سهمگین‌تر از حکومت‌ تو بر این‌ امت‌ سراغ‌ ندارم‌.
بعدها، وقتی‌ معاویه‌ رو در رو با حسین‌ بن‌ علی‌(ع) قرار گرفت‌، به‌ او گفت‌: آیاشنیدی‌ ما بر سر حجر و اصحاب‌ و شیعیان‌ پدرت‌ چه‌ آوردیم‌؟ امام‌ فرمود چه‌ کردید؟معاویه‌ گفت‌ آنها را کشتیم‌، کفن‌ کردیم‌، نماز بر آنان‌ خواندیم‌ و دفن‌ کردیم‌. امام‌ فرمود: امااگر ما یاران‌ تو را بکشیم‌، نه‌ آنها را کفن‌ می‌کنیم‌ و نه‌ بر آنها نماز می‌خوانیم‌ و نه‌ دفن‌می‌کنیم‌.
آخرین‌ بخش‌ زندگانی‌ امام‌ حسین‌، یعنی‌ دوران‌ امامت‌ آن‌ حضرت‌، مهمترین‌بخش‌ زندگی‌ او به‌ شمار می‌رود.
مبارزات‌ حسین‌ بن‌ علی‌(ع) در دوران‌ قبل‌ از امامت‌
حسین‌ بن‌ علی‌(ع) از دوران‌ نوجوانی‌ که‌ شاهد انحراف‌ دستگاه‌ حکومت‌ اسلامی‌از مسیر اصلی‌ خود بود، از موضعگیری‌های‌ سیاسی‌ پدر خود پیروی‌ و حمایت‌ می‌کرد؛چنان‌ که‌ در زمان‌ خلافت‌ عمر بن‌ خطاب‌، روزی‌ وارد مسجد شد و دید عمر بر فراز منبرنشسته‌ است‌. با دیدن‌ این‌ صحنه‌، بالای‌ منبر رفت‌ و به‌ عمر گفت‌: از منبر پدرم‌ پایین‌ بیاو بالای‌ منبر پدرت‌ برو!
عمر که‌ قافیه‌ را باخته‌ بود، گفت‌ پدرم‌ منبر نداشت‌! آن‌ گاه‌ او را در کنار خود نشانید وپس‌ از آن‌ که‌ از منبر پایین‌ آمد، او را به‌ منزل‌ خود برد و پرسید: این‌ سخن‌ را چه‌ کسی‌ به‌تو یاد داده‌ است‌؟ او پاسخ‌ داد: هیچ‌ کس‌!
در جبهه‌های‌ نبرد با ناکثین‌ و قاسطین‌
حسین‌ بن‌ علی‌(ع) در دوران‌ خلافت‌ پدرش‌، امیر مؤمنان‌(ع)، در صحنه‌های‌سیاسی‌ و نظامی‌ در کنار آن‌ حضرت‌ قرار داشت‌. او در هر سه‌ جنگی‌ که‌ در این‌ دوران‌ برای‌پدر ارجمندش‌ پیش‌ آمد، شرکت‌ فعال‌ داشت‌.
در جنگ‌ جمل‌ فرماندهی‌ جناح‌ چپ‌ سپاه‌ امیرمؤمنان‌(ع) به‌ عهده‌ وی‌ بود و درجنگ‌ صفین‌، چه‌ از راه‌ سخنرانی‌های‌ پرشور و تشویق‌ یاران‌ علی‌(ع) برای‌ شرکت‌ درجنگ‌ و چه‌ از رهگذر پیکار با قاسطین‌، نقشی‌ فعال‌ داشت‌. در جریان‌ حکمیت‌ نیز یکی‌ ازشهود این‌ ماجرا، از طرف‌ علی‌(ع) بود.
حسین‌ بن‌ علی‌(ع) پس‌ از شهادت‌ علی‌(ع) در کنار برادر خویش‌، رهبر و پیشوای‌وقت‌، حسن‌ بن‌ علی‌(ع)قرار گرفت‌، و هنگام‌ حرکت‌ نیروهای‌ امام‌ مجتبی‌(ع) به‌ سمت‌شام‌، همراه‌ آن‌ حضرت‌ در صحنه‌های‌ نظامی‌ و پیشروی‌ به‌ سوی‌ سپاه‌ شام‌ حضور داشت‌،و هنگامی‌ که‌ معاویه‌ به‌ امام‌ حسن‌ (ع)پیشنهاد صلح‌ کرد، امام‌ حسن‌، او و عبدالله بن‌جعفر را فرا خواند و درباره‌ این‌ پیشنهاد، با آن‌ دو به‌ گفتگو پرداخت‌ و بالاخره‌ پس‌ از متارکه‌ جنگ‌ وانعقاد پیمان‌ صلح‌، همراه‌ برادرش‌ به‌ شهر مدینه‌ بازگشت‌ و همانجا اقامت‌گزید.
اوضاع‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌ دوران‌ امامت‌ حسین‌(ع)
در زمان‌ امام‌ حسین‌(ع) انحراف‌ از اصول‌ و موازین‌ اسلامی‌، که‌ از «سقیفه‌» شروع‌شده‌ و در زمان‌ عثمان‌ گسترش‌ یافته‌ بود، به‌ اوج‌ خود رسیده‌ بود، در آن‌ زمان‌ معاویه‌ که‌سالها از سوی‌ خلیفه‌ دوم‌ و سوم‌ بعنوان‌ استاندار در منطقه‌ شام‌ حکومت‌ کرده‌ وموقعیت‌خود را کاملاً تثبیت‌ کرده‌ بود، به‌ نام‌ خلیفه‌ مسلمین‌ سرنوشت‌ و مقدرات‌ کشور اسلامی‌ رادر دست‌ گرفته‌ حزب‌ ضد اسلامی‌ اموی‌ را بر امت‌ اسلام‌ مسلط‌ ساخته‌ بود و به‌ کمک‌عمال‌ ستمگر و یغماگر خود مانند: زیاد بن‌ ابیه‌، عمرو بن‌ عاص‌ و... حکومت‌ سلطنتی‌استبدادی‌ تشکیل‌ داده‌ و چهره‌ اسلام‌ را وارونه‌ ساخته‌ بود.
معاویه‌ از یک‌ سو، سیاست‌ فشار سیاسی‌ و اقتصادی‌ را در مورد مسلمانان‌ آزاده‌ وراستین‌ اعمال‌ می‌کرد و با کشتار، قتل‌، شکنجه‌ و آزار و تحمیل‌ فقر و گرسنگی‌ بر آنان‌ ازهرگونه‌ اعتراض‌ و جنبش‌ و مخالفت‌ جلوگیری‌ می‌کرد و از سوی‌ دیگر، با احیای‌تبعیض‌های‌ نژادی‌ و رقابت‌های‌ قبیله‌ای‌ در میان‌ قبائل‌، آنان‌ را به‌ جان‌ هم‌ می‌انداخت‌ واز این‌ رهگذر نیروی‌ آنان‌ را تضعیف‌ می‌کرد تا خطری‌ از ناحیهٔ‌ آنان‌ متوجه‌ حکومت‌ وی‌نگردد، و از سوی‌ سوم‌، به‌ کمک‌ عوامل‌ مزدور خود با جعل‌ حدیث‌ و تفسیر و تأویل‌ آیات‌قرآن‌ به‌ نفع‌ خود، افکار عمومی‌ را تخدیر کرده‌، و به‌ حکومت‌ خودش‌ وجههٔ‌ مشروع‌ ومقبول‌ می‌بخشید. این‌ سیاست‌ ضد اسلامی‌، به‌ اضافهٔ‌ عوامل‌ دیگری‌ همچون‌ ترویج‌فرقه‌های‌ باطل‌ نظیر: جبریه‌ و مرجئه‌ که‌ از نظر عقیدتی‌ با سیاست‌ معاویه‌ همسو بودند،آثار شوم‌ و مرگباری‌ در جامعه‌ بوجود آورده‌ و سکوت‌ تلخ‌ و ذلت‌ باری‌ را بر جامعه‌حکمفرماساخته‌ بود.
حسین‌ و وفاداری‌ در پیمان‌ معاویه‌
حسین‌(ع) مثل‌ اعلای‌ فضیلت‌ و کمال‌ و ارشاد و هدایت‌ بود. او در همه‌ حال‌مصالح‌ عمومی‌ را بر منافع‌ شخصی‌ ترجیح‌ می‌داد و دل‌ نگران‌ جامعه‌ بود و در فکر استفاده‌شخصی‌ نبود، بلکه‌ همواره‌ برای‌ ملت‌ اسلام‌ و برای‌ واژگون‌ کردن‌ نظام‌ امویان‌ تلاش‌ کرد.
حسین‌ با معاویه‌ در صلح‌ امام‌ حسن‌ پیمان‌ بست‌ که‌ قیام‌ نکند و با آنکه‌ معاویه‌ به‌شرایط‌ صلح‌ عمل‌ نکرد، حسین‌ بن‌ علی‌(ع) راضی‌ نشد شخصیت‌ خود را با نقض‌ عهد وپیمان‌ شکنی‌ مانند معاویه‌ خدشه‌دار نماید، لذا در پیمان‌ با معاویه‌ پایدار بود. هیچ‌ کس‌ننوشته‌ حسین‌ در تمام‌ عمرش‌ یک‌ دفعه‌ پیمان‌ شکنی‌ کرده‌ باشد.
شیخ‌ مفید می‌نویسد: وقتی‌ امام‌ حسن‌(ع) درگذشت‌، مردم‌ کوفه‌ و شیعیان‌علی‌(ع) از اطراف‌ نامه‌ نوشتند که‌ حاضرند معاویه‌ را خلع‌ کرده‌ و با او بیعت‌ کنند ولی‌حسین‌ بن‌ علی‌(ع) قبول‌ نکرد و فرمودند: «میان‌ من‌ و معاویه‌ عهدیست‌ که‌ وجدان‌ من‌اجازه‌ نمی‌دهد، نقض‌ عهد کنم‌. بنابراین‌ تا معاویه‌ زنده‌ است‌ من‌ بر عهد خود پایدارم‌ وچون‌ او در گذرد من‌ دربارهٔ‌ تصمیم‌ خود تجدید نظر خواهم‌ نمود.»
مخالفت‌ حسین‌ با معاویه‌ در بیعت‌ یزید
ابن‌ کثیر شامی‌ می‌نویسد: معاویه‌ در سال‌ پنجاه‌ وسه‌ هجری‌ از مردم‌ برای‌ یزیدبیعت‌ گرفت‌. حسین‌(ع) از کسانی‌ بود که‌ با او مخالفت‌ کرد و حاضر به‌ بیعت‌ نشد و اهل‌کوفه‌ در این‌ امر برای‌ حسین‌(ع) نامه‌ نوشته‌، کسب‌ تکلیف‌ نمودند و اصرار داشتند که‌حسین‌ به‌ کوفه‌ رود تا با او بیعت‌ کنند و به‌ معاویه‌ بفهمانند که‌ حاضر به‌ قبول‌ خلافت‌ یزیدنخواهند بود و جمعی‌ بسیار هم‌ برای‌ این‌ کار به‌ مدینه‌ آمدند که‌ شاید حسین‌ را به‌ بیعت‌راضی‌ کنند که‌ اقلا پس‌ از معاویه‌ قبول‌ زمامداری‌ کند. چنانکه‌ پدرش‌ پس‌ از عثمان‌تقاضای‌ مردم‌ را قبول‌ کرد.
ولی‌ ابی‌ عبدالله به‌ آنان‌ جواب‌ منفی‌ داد؛ زیرا نمی‌خواست‌ نقض‌ عهد کند و تامعاویه‌ زنده‌ است‌ اختلاف‌ و اغتشاش‌ بر پا سازد. محمد حنفیه‌ و ابو سعید خدری‌ و مسیب‌بن‌ نجیبه‌ فرازی‌ نیز اصرار داشتند ولی‌ امام‌ حسین‌(ع) آنها را قانع‌ به‌ صبر و بردباری‌ کرد وفرمود در انتظار آینده‌ باشید.
امام‌ حسین‌(ع) در تحولات‌ اجتماعی‌ و دعوت‌های‌ متوالی‌ در این‌ ده‌ سال‌، بسیارسیاست‌ روشنی‌ را تعقیب‌ کرد وبا مردم‌ با کمال‌ تدبیر عمل‌ نموده‌ و همه‌ را به‌ آینده‌ای‌پرغوغا توجه‌ داد.
دربار یزید مرکز انواع‌ فساد و گناه‌ شده‌ بود و بی‌دینی‌ دربار او در جامعه‌ چنان‌گسترش‌ یافته‌ بود که‌ در دوران‌ حکومت‌ کوتاهش‌، حتی‌ محیط‌ مقدسی‌ همچون‌ «مکه‌» و«مدینه‌» نیز آلوده‌ شده‌ بود. یزید سرانجام‌ جان‌ خود را در راه‌ هوسرانی‌ از دست‌ داد و افراط‌در شرابخواری‌ سبب‌ مسمومیت‌ ومرگ‌ وی‌ گردید.
او بیش‌ از چهار سال‌ پس‌ از فاجعهٔ‌ عاشورا زنده‌ نماند، اما این‌ ننگ‌ و رسوایی‌ رابرای‌ ابد برای‌ خاندان‌ بنی‌ امیه‌ به‌ ارث‌ گذاشت‌. به‌ طوری‌ که‌ هر یک‌ از خلفای‌ اموی‌اندکی‌ عقل‌ و درایت‌ داشتند از تکرار کارهای‌ یزید پرهیز می‌کردند.
شواهد و مدارک‌ فساد و آلودگی‌ یزید و زندگی‌ ننگین‌ و حکومت‌ پلید وی‌ به‌ قدری‌زیاد است‌ که‌ طرح‌ آنها از حدود این‌ بحث‌ فشرده‌ خارج‌ است‌.
پیام‌ آوران‌ قیام‌ کربلا
هر قیام‌ و نهضتی‌ از دو بخش‌ «خون‌» و «پیام‌» تشکیل‌ می‌گردد. مقصود از بخش‌خون‌، مبارزات‌ خونین‌ و قیام‌ مسلحانه‌ است‌ که‌ مسلتزم‌ کشتن‌ و کشته‌ شدن‌ و جانبازی‌ درراه‌ آرمان‌ مقدس‌ است‌. مقصود از بخش‌ پیام‌ نیز، رساندن‌ و ابلاغ‌ پیام‌ انقلاب‌ و بیان‌آرمان‌ها و اهداف‌ آن‌ است‌.
در پیروزی‌ یک‌ انقلاب‌ اهمیت‌ بخش‌ دوم‌ کمتر از بخش‌ اول‌ نیست‌، زیرا اگراهداف‌ و آرمان‌های‌ یک‌ انقلاب‌ در سطح‌ جامعه‌ تبیین‌ نشود، انقلاب‌ از حمایت‌ وپشتیبانی‌ مردم‌ برخوردار نمی‌گردد و کانون‌ اصلی‌ بدست‌ فراموشی‌ سپرده‌ می‌شود، و چه‌بسا گرفتار تحریف‌ها و دگرگونی‌ها می‌شود.
با بررسی‌ قیام‌ مقدس‌ امام‌ حسین‌(ع) این‌ دو بخش‌ کاملاً در آن‌ به‌ چشم‌ می‌خورد؛زیرا انقلاب‌ امام‌ حسین‌(ع) تا عصر عاشورا مظهر بخش‌ اول‌؛ یعنی‌ بخش‌ خون‌ و شهادت‌و ایثار خون‌ بود و رهبر و پرچمدار آن‌ نیز خود حسین‌(ع) بود در حالی‌ که‌ بخش‌ دوم‌ آن‌ ازعصر عاشورا آغاز گردید و پرچمدار آن‌ امام‌ زین‌ العابدین‌ و زینب‌ کبری‌۸ بودند که‌ پیام‌انقلاب‌ و شهادت‌ سرخ‌ آن‌ حضرت‌ و یارانش‌ را با سخنان‌ آتشین‌ خود به‌ اطلاع‌ افکارعمومی‌ رساندند و طبل‌ رسوایی‌ حکومت‌ پلید اموی‌ را به‌ صدا درآوردند.
با توجه‌ به‌ تبلیغات‌ بسیار گسترده‌ و دامنه‌ داری‌ که‌ حکومت‌ اموی‌ از زمان‌ معاویه‌ به‌بعد بر ضد اهل‌ بیت‌ (به‌ ویژه‌ در منطقهٔ‌ شام‌) در راه‌ انداخته‌ بود، بی‌شک‌ اگر بازماندگان‌حسین‌(ع) به‌ افشاگری‌ و بیدارسازی‌ نمی‌پرداختند، دشمنان‌ اسلام‌ و مزدوران‌ قدرت‌های‌وقت‌، قیام‌ و نهضت‌ بزرگ‌ و جاویدان‌ آن‌ حضرت‌ را در طول‌ تاریخ‌ لوث‌ می‌کردند و چهرهٔ‌آن‌ را وارونه‌ نشان‌ می‌دادند.
آثار سیاسی‌ رخداد کربلا در شیعه‌
واقعهٔ‌ کربلا از حوادث‌ تعیین‌ کننده‌ در جریان‌ تکوین‌ شیعه‌ در تاریخ‌ است‌.می‌دانیم‌ که‌ مبانی‌ تشیع‌، به‌ ویژه‌ اساسی‌ترین‌ آنها در اصل‌ آن‌، یعنی‌ امامت‌ در قرآن‌ وسنت‌ یافت‌ می‌شود. اما جدایی‌ تاریخی‌ شیعه‌ از دیگر گروه‌های‌ موجود در جامعه‌، به‌تدریج‌ صورت‌ گرفته‌ است‌. سنت‌ و اندیشه‌ای‌ که‌ از دورهٔ‌ خلافت‌ امام‌ علی‌(ع) به‌ یادگارماند، تا حدودی‌ به‌ شیعه‌ از لحاظ‌ فکری‌ انسجام‌ بخشید. حمایت‌ امویان‌ از اسلام‌ ساختهٔ‌خودشان‌ که‌ سیاست‌ گزاری‌های‌ معاویه‌ اجازه‌ نداده‌ بود، ماهیت‌ و فاصلهٔ‌ آن‌ با اسلام‌واقعی‌ آشکار شود، در جریان‌ به‌ خلافت‌ رسیدن‌ یزید وضوح‌ بیشتری‌ یافت‌. در حادثهٔ‌کربلا جدایی‌ تاریخ‌ شیعه‌ از سایر گروه‌هایی‌ که‌ تحت‌ تأثیر اسلام‌ مورد حمایت‌ امویان‌بودند. قطعی‌ شد. از آن‌ پس‌ تشخیص‌ و تشخص‌ شیعه‌ از دیگر گروه‌ها ـ گروهی‌ که‌ ازسنت‌ و سیرهٔ‌ علی‌ و جانشیان‌ او پیروی‌ می‌کردند ـ کاملاً ممکن‌ بود.
در میان‌ شیعیان‌ گروهی‌ از هر حیث‌ تابع‌ ائمه‌ بوده‌ و آنها را وصی‌ پیامبر(ص) ومنتخب‌ او می‌دانستند. از سوی‌ دیگر گروه‌هایی‌ از مردم‌ عراق‌ و بعضی‌ مناطق‌ دیگر تنهابرتری‌ علویان‌ را بر امویان‌ در نظر داشته‌ و تشیع‌ آنها در همین‌ حد بود. افرادی‌ که‌ در کربلادر کنار امام‌ حسین‌(ع) در شهادت‌ رسیدند، از شیعیانی‌ بودند که‌ امامت‌ را تنها حق‌علی‌(ع) و فرزندانش‌ می‌دانستند. خود امام‌(ع) در موارد متعددی‌ از مردم‌ خواست‌ تا حق‌ رابه‌ اهلش‌ بسپارند و او را یاری‌ کنند، زیرا امویان‌ غاصب‌ این‌ حق‌ هستند.
حکمت‌ شهادت‌ امام‌ حسین‌(ع)
جنبش‌ کربلا به‌ عنوان‌ یک‌ نهضت‌ مقدس‌ مذهبی‌ و یک‌ حرکت‌ سیاسی‌ از نوع‌انقلابی‌ آن‌، پایدارترین‌ جنبش‌ در فرهنگ‌ سیاسی‌ شیعه‌ است‌. این‌ جنبش‌، نهضتی‌ برای‌احیای‌ احکام‌ دین‌، زدودن‌ انحرافات‌ دینی‌ و سیاسی‌ و جایگزین‌ کردن‌ حکومتی‌ علوی‌ به‌جای‌ نظام‌ اموی‌ بوده‌ است‌. جنبش‌ کربلا از زاویه‌ دستیابی‌ به‌ اهداف‌ خود حاوی‌ نوعی‌شکست‌ و نوعی‌ پیروزی‌ بود. شکست‌ سیاسی‌ با توجه‌ به‌ پذیرفتن‌ این‌ که‌ هدف‌ سرنگونی‌حکومت‌ اموی‌ و ایجاد دولتی‌ علوی‌ بوده‌ است‌. پیروزی‌ معنوی‌ به‌ دلیل‌ تحکیم‌آرمان‌های‌ معنوی‌ اصیل‌ و دینی‌ در جامعه‌ اسلامی‌. اگر کسی‌ سرنگونی‌ حکومت‌ اموی‌ رادر شمار اهداف‌ امام‌ حسین‌(ع) نیاورد، شاید شکست‌ سیاسی‌ را هم‌ نپذیرد.
حقیقت‌ آن‌ است‌ که‌ جنبش‌ کربلا را باید آخرین‌ تلاش‌ سیاسی‌ ممکن‌ برای‌بازگرداندن‌ حکومت‌ به‌ آل‌ علی‌(ع) تلقی‌ کرد. کوچکترین‌ تردیدی‌ وجود ندارد که‌امام‌علی‌(ع) حق‌ خویش‌ را پس‌ از رسول‌ خدا(ص) از دست‌ رفته‌ می‌دید، اما به‌ دلایلی‌سکوت‌ کرد. پس‌ از عمر، انتظار آن‌ را داشت‌ تا حق‌ به‌ حق‌دار بازگردد. در این‌ باره‌ خودوشیعیانش‌ نظیر مقداد و عمار تلاش‌ کردند، اما این‌ تلاش‌ها به‌ جایی‌ نرسید. پس‌ از آن‌ دردورهٔ‌ عثمان‌، امام‌ چنین‌ احساس‌ کرد که‌ در شرایط‌ جدید، رهبری‌ جامعه‌ چشم‌ اندازموفقی‌ ندارد، با این‌ حال‌ اصرار مردم‌ اور ا امیدوار کرد. این‌ امید در طی‌ چهارسال‌ و نه‌ ماه‌اقدامات‌ سخت‌ِ امام‌ برای‌ رهبری‌ صحیح‌ بر باد رفت‌. تلاش‌ محدود و نومیدانهٔ‌امام‌حسن‌(ع) هم‌ به‌ سرعت‌ در هم‌ شکسته‌ شد. اکنون‌ باید انتظار بیست‌ ساله‌ای‌ تا مرگ‌معاویه‌ مطرح‌می‌شد. امام‌ حسین‌(ع) این‌ مدت‌ را صبر کرد، گرچه‌ در این‌ مدت‌اعتراضاتی‌ بر معاویه‌ در زمینه‌های‌ سیاسی‌ به‌ ویژه‌ قتل‌ برخی‌ شیعیان‌ داشت‌.
در سالهای‌ آخر حیات‌ ننگین‌ معاویه‌ سخن‌ از ولایت‌ عهدی‌ یزید به‌ میان‌ آمد،امام‌ حسین‌(ع) مخالفت‌ کرد، اما چندن‌ امیدی‌ نبود. با این‌ حال‌ امام‌ در مقام‌ امامت‌نمی‌توانست‌ تحمل‌ کند.
با روی‌ کار آمدن‌ یزید، امام‌ از روی‌ اعتراض‌ به‌ مکه‌ آمد. اینجا بود که‌ روزنهٔ‌ امیدی‌از سمت‌ شرق‌ گشوده‌ شد. عراق‌ چند بار تجربه‌ نامیمونی‌ را پشت‌ سر گذاشته‌ بود، اما چه‌می‌شد کرد. اگر قرار بود اقدامی‌ صورت‌ گیرد، نه‌ در شام‌ و حجاز بلکه‌ فقط‌ در عراق‌ ممکن‌بود. آیا ممکن‌ بود که‌ یک‌ بار دیگر به‌ کمک‌ مسلمانان‌ عراق‌ که‌ شیعیان‌ در آن‌ بودند،حکومت‌ اموی‌ را سرنگون‌ کرد ودولت‌ علوی‌ را برپا نمود؟ ظاهر امر، یعنی‌ حمایت‌های‌گسترده‌ای‌ که‌ خبر آنها به‌ امام‌ رسید، این‌ امر را تا اندازه‌ای‌ تأیید می‌کرد. امام‌ فرصت‌ را ازدست‌ نداد اما وقتی‌ به‌ کوفه‌ نزدیک‌ شد، اوضاع‌ دگرگون‌ شده‌ بود. او در برابر سپاه‌ ابن‌ زیادقرار گرفت‌. سخن‌ از تسلیم‌ شدن‌ و بیعت‌ با یزید بود. امام‌ نپذیرفت‌. نتیجه‌ آن‌ شد که‌همراه‌ یاران‌ محدودش‌ در کربلا به‌ شهادت‌ رسید.
علامه‌ مجلسی‌ می‌نویسد:
و باید دانست‌ که‌ مذلت‌های‌ دنیا موجب‌ مزید عزت‌ ایشان‌ است‌ و دوست‌ خدا به‌اینها ذلیل‌ نمی‌گردد. آنها که‌ خواستند ایشان‌ را ذلیل‌ گردانند، اکنون‌ نام‌ ایشان‌ به‌ غیر ازلعن‌ و نفرین‌ در زمین‌ مذکور نمی‌شود و نسل‌های‌ ایشان‌ منقرض‌ شدند و نشانی‌ ازقبرهای‌ ایشان‌ نیست‌ وحق‌ تعالی‌ نام‌ آن‌ بزرگواران‌ را بلند گردانیده‌ و علوم‌ و کمالات‌ایشان‌ عالم‌ را فرا گرفته‌ و دوست‌ و دشمن‌ بر ایشان‌ در نماز و غیر نماز صلوات‌ می‌فرستندو به‌ شفاعت‌ ایشان‌ دردرگاه‌ خدا حاجت‌ می‌طلبند، و رئوس‌ منابر و مناره‌ها را و وجوه‌ دنانیرو دراهم‌ را به‌ نام‌ نامی‌ ایشان‌ مزین‌ می‌گردانند، و پادشاهان‌ روی‌ زمین‌ وسلاطین‌ باتمکین‌ به‌ طوع‌ و رغبت‌ از روی‌ اخلاص‌ روی‌ بر خاک‌ آستان‌ ایشان‌ می‌مالند، و هر روزچندین‌ هزار کس‌ به‌ برکت‌ زیارت‌ ایشان‌ مغفور می‌گردند، چندین‌ هزار کس‌ به‌ برکت‌لعنت‌ بر دشمنان‌ ایشان‌ مستحق‌ بهشت‌ می‌گردند، و چندین‌ هزار کس‌ از برکت‌ گریستن‌بر ایشان‌ و محزون‌ گردیدن‌ از مصائب‌ ایشان‌ صحیفهٔ‌ سیئات‌ خود را از لوث‌ گناه‌می‌شویند، و چندین‌ هزار کس‌ به‌ برکت‌ اخبار و نشر آثار ایشان‌ به‌ سعادات‌ ابدی‌ فایزمی‌گردند، و چندین‌ هزار کس‌ به‌ برکت‌ احادیث‌ ایشان‌ به‌ درجهٔ‌ معرفت‌ و یقین‌ می‌رسند،وچندین‌ هزار کس‌ به‌ متابعت‌ آثار ایشان‌ و اقتدای‌ به‌ سنت‌ ایشان‌ به‌ مکارم‌ اخلاق‌ ومحاسن‌ آداب‌ محلی‌ می‌گردند، و چندین‌ هزار کور ظاهر و باطن‌ در روضات‌ مقدسات‌ایشان‌ شفا می‌یابندو آلاف‌ و الوف‌ از مبتلای‌ به‌ بلاهای‌ جسمانی‌ و روحانی‌ از دارالشفای‌بیوت‌ رفیعه‌ و علوم‌ منیعهٔ‌ ایشان‌ صحت‌ می‌یابند.
سخن‌ آخر
زندگانی‌ پنجاه‌ وهفت‌ سالهٔ‌ حسین‌(ع) قدم‌ به‌ قدم‌ اعجازانگیز بوده‌. از مولود ومیلاد، از شیرخوارگی‌ و کودکی‌، از شباب‌ و جوانی‌، از شجاعت‌ و شهامت‌، از جود و بخشش‌،از وفا و صداقت‌، از حفظ‌ ناموس‌ و احترام‌ قانون‌، از حمایت‌ مظلوم‌ و خصم‌ ظالم‌، از عبادت‌و فضیلت‌، از مسافرت‌ و معاشرت‌ و حتی‌ شهادتش‌ همه‌ حیرت‌آور است‌.
راستی‌ این‌ چه‌ رازی‌ است‌ که‌ پاکان‌ تاریخ‌، عموماً مظلومان‌ تاریخ‌ هستند؟ گویااین‌ یک‌ سنت‌ تاریخی‌ است‌ که‌ مظلومان‌ تلخی‌ ستم‌ را بر خود هموار کنند، و آوارگی‌ رابپذیرند، تا بتوانند مظلومان‌ را نصرت‌ و آوارگان‌ بشری‌ را به‌ سامان‌ برسانند.
نتیجه‌گیری‌
حسین‌ بن‌ علی‌ از جهات‌ فضیلت‌ و کمال‌ اخلاقی‌ بر همه‌ کس‌ برتری‌ داشته‌ است‌.
حسین‌(ع) از جهت‌ امامت‌ و ولایت‌ با پدر وبرادرش‌ در یک‌ سطح‌ قرار داشته‌اند وسایر ائمه‌ هدی‌ هم‌ در همان‌ صف‌ بوده‌اند، ولی‌ هر یک‌ از آنها در بروز خصال‌ ومکارم‌شخصی‌ یک‌ اهمیت‌ و مزیت‌ خاصی‌ داشته‌اند و از میان‌ همه‌ آنها حسین‌ ویژگی‌ خاصی‌دارد، زیرا او مکتب‌ تربیتی‌ خاصی‌ گشود و در مکتب‌ عملی‌ خود درس‌ فضیلت‌ و اخلاق‌ دادوروش‌ اخلاقی‌ او و پرورش‌ تربیتی‌ او چنان‌ بود که‌ پیغمبر(ص) و علی‌(ع) و خلفا و اصحاب‌همه‌ در اکرام‌ و احترام‌ او تأکید و مبالغه‌ داشتند و حتی‌ معاویه‌ که‌ رقیب‌ سرسخت‌ او وپدرش‌ برادرش‌ بود در حضور و غیاب‌ به‌ حسین‌ نهایت‌ احترام‌را می‌کرد و اعتراف‌ به‌ مقام‌ وفضیلت‌ او می‌نمود.
امام‌ حسین‌ سرباز با شخصیت‌ و فداکار اسلام‌ بودکه‌ درس‌ آزادی‌ و فداکاری‌ و مجدو عظمت‌ به‌ مسلمین‌ آموخت‌ و درصورت‌ و سیرت‌ بی‌نظیر و ممتاز بود، و باید همه‌،زندگانی‌ امام‌ حسین‌ را همچون‌ مشعل‌ فروزان‌، الگو و پیشرو همه‌ جانبهٔ‌ راه‌ زندگانی‌ خودقرار دهند.
ای‌ که‌ مأیوس‌ از همه‌ سویی‌ به‌ سوی‌ عشق‌ رو کن‌قبلهٔ‌ دل‌ هاست‌ این‌ دل‌ هرچه‌ خواهی‌ آرزو کن‌
در آتش‌ خشم‌ ایزدی‌ سوخته‌ کیست‌هر کس‌ که‌ نمود قصد آزار حسین‌
ای‌ که‌ مأیوس‌ از همه‌ سوئی‌ به‌ سوی‌ عشق‌ رو کن‌ قبله‌ دلهاست‌ این‌ دل‌ هر چه‌ خواهی‌ آرزو کن‌
منبع:
۱ ـ عماد الدین‌ حسین‌ اصفهانی‌ (عمادزاده‌)، زندگانی‌ امام‌ حسین‌(ع)، محمد، ۶۸.
۲ ـ مهدی‌ پیشوایی‌، سیره‌ پیشوایان‌ اسلام‌، مؤسسهٔ‌ تحقیقاتی‌ و تعلیماتی‌امام‌صادق‌(ع)، قم‌ ۷۸.
۳ ـ رسول‌ جعفریان‌، تاریخ‌ خلفا،دفتر نشر الهادی‌، قم‌، ۷۷.
۴ ـ رسول‌ جعفریان‌، حیات‌ فکری‌ و سیاسی‌ امامت‌ شیعه‌، انصاریان‌، قم‌ ۷۶.
۵ ـ سید هاشم‌ رسولی‌ محلاتی‌، زندگانی‌ امام‌ حسین‌(ع)، علمیه‌ اسلامیه‌.
۶ ـ مهدی‌ پیشوایی‌، پژوهشی‌ پیرامون‌ زندگی‌ امام‌ حسین‌(ع)، قم‌، ۵۸.
۷ ـ محسن‌ غرویان‌، پرتوی‌ از کل
پنج شنبه 3/11/1387 - 19:26
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته