در شب عاشورا زینب بود و حسین علیه السلام، زینب بود و همه کس و همهچیز. در شب یازدهم، زینب بود و زینب، باز هم زینب بانوی بانوان. در این شب، زینب قافله سالار اسیران بود و نقطهی اتکاء یتیمان! به نگهبانی اسیران پرداخت، به گرد آوردن زنان و کودکان پرداخت، به جمعآوری گمشدگان در بیابان پرداخت، به پرستاری بیمار ناتوان پرداخت، پس از آن که از این کارها فراغت یافت به سوی خدا رفت و به عبادت پرداخت. نماز شب به جای آورد. آنقدر ناتوان شده بود که نتوانست ایستاده بخواند. نماز شب را نشسته به جای آورد و با خدای خود به راز و نیاز پرداخت.
امام باقر(ع) فرماید: چون خدا عقل را آفرید از او بازپرسى كرده باو گفت پیش آى پیش آمد، گفت باز گرد، بازگشت، فرمود بعزت و جلالم سوگند مخلوقى كه از تو به پیشم محبوبتر باشد نیافریدم و ترا تنها بكسانیكه دوستشان دارم بطور كامل دادم. همانا امر و نهى كیفر و پاداشم متوجه تو است. اصول کافی ج 1