• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 351
تعداد نظرات : 75
زمان آخرین مطلب : 6143روز قبل
دعا و زیارت
منزلت و مرتبت زن در آيينه آموزه هاي اسلامي بخش سوم

البته این حکمت حکم و فلسفه این امور است ، نه علت تامه و غالباً چنین است ، نه در همه موارد و همه جا . بلکه بر مبنای مصالح کلی اجتماعی و یک سیستم حقوقی عادلانه و متناسب با شرائط و خصوصیات و مسئولیتهای هر یک و نهایتاً مسئولیت زن و مرد و زن و شوهر در امر بنیاد خانواده و بنیادهای اجتماعی است و این نوع دستورات حکیمانه بیشتر برای رعایت حقوق زن و کاهش بار مسئولیت او و عنایت به مصالح جامعه و زن و مرد و خانواده و فرزندان و رشد و توسعه و شکوفائی و تولید ثروت است، تا عنایت به مصرف و هزینه کردن و گرایش به ظواهر و تجمّلات. به همین عنایت زینت و مصرف طلا و نقره برای مردان حرام و ممنوع و برای زنان نه تنها ممنوع که مطلوب نیز هست.

این دقیقا مطابق حکمت و مصلحت و مطلوبیت زنان نسبت به مردان است، گرچه ین نوع جاذبه و تمایلات در مردان مطلوب نبوده و توصیه نمی شود و زندگی مردان باید توأم با عفاف و کفاف و قناعت و بدور از تجملّات و مصرف زدگی باشد؛ لیکن در زنان بویژه برای همسران و در محیط خانه زیور طلا و نقره و استعمال ظروف طلا و نقره پسندیده است.

باید متذکر گردید که نمی شود نیمی از احکام دین را برگرفت و نیم دیگر آنرا [که احیاناً به ضرر منافع فردی است] کناری نهاد. دین نه به مثابه قطعات سرگردان پازل بلکه چون پکیچ منسجم و شبکه واحد و منظمی است؛ چینش اجزاء و قطعات آن در کنار یکدیگر و مکمل و مقوم هم است و سلسله احکام نیز نه چون جزیره ای پراکنده بلکه مملکتی واحد و همگی انعکاس اراده ذات باریتعالی و مراد حق است لذا از این دید،احکام بر مبنای عدالت ترسیم شده و هر چیز به فراخور استعداد و پتانسیل و ظرفیت خود و متناسب با مراتب وجودی خویش مشمول حکمی گردیده است ـ و در اصول کلی خلقت این تناسب و توازن و الفت و محبت و حکمت و هدفداری و هدفمندی و مصلحت و دور اندیشی و تدبیر و ربوبیت حضرت ربّ العالمین لحاظ شده است.

[جهان چون و خط و خال و چشم ابرو است که هر چیزش بجای خویش نیکوست.
اگر یک ذره را برگیری ازجای خلل یابد همه عالم سراپای]٭

در نظام خلقت تقسیم کار و تقسیم مسئولیت و اصل مکمل بودن و هدفدار و هدفمند بودن و اتقان صنع و ازدواج و تناسل و تناسب و پویائی و تحول و حرکت و تکامل و استعداد و قابلیت از یک سو و فعلیت و تعالی از سوی دیگر است. و غفلت از این رمز بزرگ و مشی سترگ آفرینش موجب غفلت از خود و خسارت دنیا و آخرت خواهد شد.

٭در رخداد شکوهمند انقلاب اسلامی ملت ایران،زنان نیز پا به پای مردان در تکوین و تداوم نهضت سهم بزرگی ایفاء کردند و رسالت خطیر تاریخی خود را آنسان که شایسته و بایسته زن مسلمان ایرانی است به منصه ظهور و بروز رساندند.در طول دوران پرفراز و فرود انقلاب نیز نقش فعال و برجسته زنان در حوزه اجتماعی کمرنگ نشد ـ در جریان جنگ تحمیلی و دوران سازندگی و برحه کنونی نیززنان در بسیاری از میادین فعالیت دارند و بحمدا... امروز سهم قابل توجهی از کرسی های دانشگاهی و حوزوی را به خود اختصاص داده اند.

رویکرد قانون اساسی بمثابه میزان نظام و شاغول تراز ساختار مهندسی اجتماعی کشور به مقام و منزلت زن در مقدمه این منشور با عنوان « زن در قانون اساسی» متجلی شده است:
"در ایجاد بنیادهای اجتماعی اسلامی،نیروهای انسانی که تاکنون درخدمت استثمار همه جانبه خارجی بوده اند هویت اصلی و حقوق انسانی خود را باز می یابند و در این بازیابی طبیعی است که زنان بدلیل ستم بیشتری که تاکنون از نظام طاغوتی متحمل شده اند استیفای حقوق آنان بیشتر خواهد بود.

خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابنده انسان است اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است زن در چنین برداشتی از واحد خانواده از حالت (شیئی بودن)و یا (ابزارکاربودن)و در خدمت اشاعه مصرف زدگی و استثمار خارج شده و ضمن بازیافتن وظیفه خطیر و پرارج مادری در پرورش انسانهای مکتبی پیشاهنگ و خود هم رزم مردان در میدانهای فعال حیات می باشد و در نتیجه پذیرای مسئولیتی خطیرتر و در دیدگاه اسلامی برخوردار از ارزش و کرامتی والاتر خواهد بود."

در قانون اساسی نظام مقدس جمهوری اسلامی صریحاً بر تساوی آحاد شهروندی در برابر قانون تأکید شده و چنانچه منطوق اصل 20 ق.ا اشعار می دارد: "همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی ـ سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند."

تعهد و تأکید قانون اساسی در قبال حقوق زن به حدی است که در اصل 21 صریحاً اشعار داشته:«دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید و امور زیر را انجام دهد:

1ـ ایجاد زمینه های مساعد برای رشد شخصیت انسان و احیای حقوق مادی و معنوی او
2ـ حمایت مادران بالخصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایت از کودکان بی سرپرست
3ـ ایجاد دادگاه صالح برای حفظ کیان و بقای خانواده
4ـ ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست
5ـ اعطای قیمومیت فرزندان به مادران شایسته در جهت غبطه آنها در صورت نبودن ولی شرعی.»

٭ در قوانین مدنی نیز مسئولیتها و حقوق زن و مرد به فراخور شرایط و اقتضائات در اکثر امور یکسان و در بعضی متفاوتند. فی المثل در بحث عقد نکاح بین زوجین هر یک متناسب با جایگاهشان برخوردار از حقوق و تکالیفی هستند.(فصل 8 باب اول کتاب هفتم ق.م)

از آنجا که در منشور اندیشه دینی نهاد خانواده واجد اهمیت وافری است و کانون پرورش و پردازش و تکوین و تربیت شخصیت آحاد شهروندان است و زن به مثابه ستون فقرات این پیکره و ناخدای هدایتگر کشتی خانواده به سمت ساحل امن مطلوب است لذا قوانین و مقررات و احکام اسلامی توجه ویژه ای بدین مهم مبذول نموده اند.

قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز که منبعث از این آموزه هاست تأکید زیادی بر اهمیت ـ نقش و کارکرد خانواده دارد چنانچه اصل 10 ق.ا اشعار می دارد:
« از آنجا که خانواده واحد بنیادی جامعه است همه قوانین و مقررات و برنامه ریزی های مربوط باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده ـ پاسداشت از قرائت آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد»

چنانچه مستحضرید امروزه نهاد خانواده در معرض مخاطرات فراوانی است و اتخاذ تدابیر نابخردانه و کوته نظرانه مدعیان عقل و علم و تجربه پیرامون روابط دو جنس زن و مرد ضربات جبران ناپذیری بر پیکره حساس این نهاد بنیادین وارد آورده است. نتایج اسفناک این بی مهری ها را امروزه به وضوح شاهدیم. لهذا در قوانین و مقررات نظام اسلامی بر حفظ و حراست از کیان و بقاء توأم با صحت و سلامت خانواده تأکید فراوانی شده و متولیان اداره ملت ملزم به تدارک تمهیدات مقتضی در راستای استحکام و انسجام نهاد خانواده شده اند.

به هر تقدیر زنان بعنوان محور نهاد خانواده به عنوان واحد بنیادین جامعه نقش بسیار حائز اهمیتی در فرآیند رشد و توسعه کشور دارند و می توانند بعنوان موتور محرک بالندگی و عزت مندی میهن عزیزمان قدمهای بلندی بردارند خصوصاً آنکه امروزه حصول به آرمانهای بلند چشم انداز 20 ساله برای رشد و شکوفایی کشور به عنوان یک ضرورت غیر قابل تردید و انکار مطرح است و کشور ما باید مسیر توسعه و تعالی را به سرعت طی نماید تا ظرف 20 سال آینده تبدیل به یک قدرت منطقه ای و حتی جهانی شود.

امید آنکه زنان عفیف و پاکدامن ما با تأسی از سیره و سلوک حضرت صدیقه طاهره(س)و اسوه های قرآنی دیگر در سایه سار قرآن و عترت سربلند و سر افراز و پیروز و بهروز باشند و بتوانند با نقش آفرینی مؤثر و مثبت خود در نهاد خانواده و حوزه اجتماعی و گستره بین المللی رسالت حقیقی زن مسلمان را ایفاء نمایند و الگوی زنان آزاده و خرد ورز و با ایمان جهان باشند و پابه پای مردان جامعه،برای ساختن دنیای آباد و آخرت حسنه مجاهدت ورزند، چنانچه قرآن کریم می فرماید:
و یا« لو اهل القراء آمنوا و اتقّوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض »
و چنانچه مولی الموحدین امیرالمؤمنین (ع) می فرماید:
ان المتقین ذهبوا بماجل الدنیا و اجل الاخرة فشارکوا اهل الدنیا فی دنیاهم و لم یشارکوا اهل الدنیا فی آخرتهم(نامه 27 نهج البلاغه)

آنچه در فرهنگ اسلامی اصالت و اعتبار ذاتی دارد،وصول انسان به دارالقرآن امن و عدل و دارالسلام ایمان و سدرة المنتهی قرآن و کوثر ولایت و جوهر حقیقت و مقام صدق عند ملیک مقتدر است.ما بقی و سایر تمایزات و اختلافات عارضی و جانبی برای تدبیر امور و تحکیم اصول و تکمیل زنجیره تکامل در آفرینش است و هرگز اصالت نداشته و معیار امتیاز و تفوّق طلبی و تفرعن و خودکامگی نبوده و نیست و این همان صراط مستقیم ایمان و ولایت و انسانیت و خلافت الهی است.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:53
دعا و زیارت
منزلت و مرتبت زن در آيينه آموزه هاي اسلامي بخش دوم
امروز نیز که در هزاره سوم قرار گرفته ایم و مناسبات سنتی جای خود را به مراودات نوین داده است. اگر چه تحرکات مثبتی به چشم می خورد اما تا نقطه مطلوب و مُوَجّه فاصله ای فراوان داریم؛لذا بایسته است رفع 2 خلاء عمده در دستور کار قرار گیرد:

●مقتضی است اولاً؛رویکردی حکیمانه به مبانی اعتقادی قوی و قویم و نگاه دقیق و عمیق و صحیح به زن و نقش و جایگاه و ارزشهای والا و متعالی او(متناسبت به خلقت و فطرت الهی دیده شود.)
ثانیاً؛اتخاذ سیاستها و تدابیر اجرائی و عملی حکیمانه و منطبق با فطرت الهی و بینش وحیانی و بدور از افراط و تفریط و خود باختگی و یا تحجّّر و عقبگرد و تکرار تاریخ تلخ گذشته.

امروز گرچه سعی می شود نقش برجسته ای از زن در نظام اجتماعی به نمایش گزارده شود اما در پس این ظاهر آرایی مشاهده می شود که هنوز مقام و منزلت شایسته و بایسته زن مغفول مانده است ـ اکنون مشاهده می شود که منسوجات و محصولات فرهنگی و بنیادهای سینمای و فیلم ها ـ رمان ها و... با رویکردی نمایان تلاش می کنند زنان را فراتر از آنچه فرهنگ سنتی جوامع معرفی می کند نشان دهند ـ در فیلمهای پلیسی زنان را مقتدر و قدرتمند (و گویی به جای مردان) می نشانند و با ترفندهای تبلیغاتی چنان شخصیت کاذب،خشن و قلدری می سازند که هر که نداند چنان تلقی می کند که هیچ تفاوت روحی بین صنف زن و مرد نیست. این عقده گشایی ها واعراض گری از مسیر اعتدال اگر چه قابل درک و تحلیل و معلّل است اما آوردۀ آن همچنان تداوم خط اجحاف به مقام و منزلت زن و بالتبع جامعه انسانی است و هنوز نگاه سنگین ابزار گونه به جنس زن جاری و ساری است.

ج) زن در آینه وحی= زن در آینه آموزه های دینی و ادیان الهی منزلت اصیل و منطبق با گوهروجودی خود را می یابد. و چرخ تکامل عالم را به حرکت در می آورد. آری! در منطق وحی هویت حقیقی و اصالت ملکوتی انسان وجه نظر قرار می گیرد. هویتی ماوراء اصناف و اجناس ـ نه سیاه و سپید ـ نه زن و مرد ـ نه عرب و عجم هیچیک در برابر گوهر وجود عرض اندام نمی کند .صُهیب رومی ـ بلال حبشی ـ سلمان فارسی هر یک سَوای تبار و تعلقاتشان به اندازه سنخیت با وجود آفرین و هم نوایی با عبودیت و عرض بندگی اجزاء هستی، برخوردار از مقام و مکنت حقیقی اند. خداوند تاج کرامت و ردای خلافت را نه برسر زن یا مرد که بر فرق "انسان بما هو انسان" می نهد و به زیور " لقد کرمّنا بنی آدم" می آرایاند چراکه او وجه تسمیه فتبارک الله احسن الخالقین است.

هم او که رب العالمین است مدال افتخار احسن الخالقین را به جهت خلقت خیر المخلوقین به حضرت خویش می دهد.چرا که گوهری در نهاد وجود ابناء بشر به ودیعت گزارده شده که بدان واسطه قابلیت و استعدادی بمراتب فراتر از جمادات و نباتات و حیوانات می یابد تا بدانجا که :

" باردیگر از ملک پران شوم آنچه اندرو هم ناید آن شوم "٭

آری راه برای وصول به مقام" دَنیٰ فَتَدَلّیٰ فَکٰانَ قاٰبَ قُوُسَیْنِ اَوُاَدْنٰی"فراهم می شود.و به یمن مجال کرامت ذاتی و اکتسابی به اوج قلّه های کمال راه می یابد.

در مصحف آسمانی،زن در کنار مرد مخاطب کلام الهی قرار می گیرد ـ نه تحقیر و تضعیف می شود و نه شأنی از شئون انسانی از تارک او محذوف می گردد. بلکه تنها و تنها شأنیت و مرتبت انسان تقویٰ الهی و مظهریت او از اسماء و صفات الهی است. بر همین مبنا حقوق و تکالیف انسانی بروی بار می شود ضمن اینکه بر تساوی بین اصناف انسانی تأکید می شود تفاوتها نیز در گردونه خلقت نادیده انگاشته نمی شود. لذا در گستره حقوق و حدود فردی نیز تمایزات بر محور تفاوتهاست و این هر دو در نظام عدالت محور هستی بر مبنای نیل انسان و جامعه انسانی به سوی کمال مطلوب و متعالی و مقام قرب است و لذا در مهندسی خلقت زن و مرد مکمل یکدیگر و نمایشگر قدرت حکیم علی الاطلاق و ربوبیت حضرت رب العالمین اند.

زن گوهر تابناک و درخشان آفرینش و مظهر جمیل علی الاطلاق و تجلّی" یا من اظهر الجمیل" است. و بنیان آفزینش جز با وجود او تکامل نخواهد یافت. و چراغ زندگی جز با تلألو او روشن نخواهد شد. و بار مسئولیت امانت الهی جز به برکت او به سامان و پایان نخواهد رسید.

لیکن عمده شناخت صحیح و آگاهانه این کیمیای سعادت و این گنج پربرکت انسانیت است. تا به برکت آن راه برای هدایت و بهره برداری درست از این سرمایه عظیم الٰهی فراهم گردد. و بستر تعالی و تکامل و انسانسازی که بزرگترین کار در جهان آفرینش است با اهتمام زنان انسانساز و مادران فداکار و همسران شجاع و مربّیان بزرگ تحقق یابد.

این مبانی حکیمانه بعنوان عقبه نزول و اصدار احکام در آموزه های دینی لحاظ شده است.لذا در حوزه انسانی زن همان قدر محق است که مرد ـ و همانسان مکلف و موظف است که مرد برگرده اوست. امّا در حیطه صنفی خویش،مبتنی بر تفاوتهای جسمی و تمایزات روحی و جنسی زن و مرد،حقوق و تکالیف انحصاری و ویژه ای برای این هر دو صنف مقرر شده است. آیه شریفه قرآن می فرماید « و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه» [سوره بقره آیه 228]زنان بر مردان همان حقوقی را دارند که مردان نیز بر زنان دارند که باید به روش پسندیده اداء گردد. البته مردان بر ایشان منزلت (تمایزی) دیگر دارند.

لهذا در قوانین مدنی و جزائی اسلام در حوزه صنفی این تمایزات نمود یافته و احکام خاصی بر جنس زن و مرد مترتب شده است؛ بدون توجه به این منظومه منسجم قضاوت صحیحی از متون و احکام بدست نخواهد آمد و بدون لحاظ نمودن مبانی و اصول، فلسفه انشاء فروع و جزئیات پدیدار نخواهد شد. تمایزات در قوانین ارث ـ خانواده و مسائل حقوقی و جزائی دیگر هر کدام مبتنی بر مبانی و منابع روان شناسی و جامعه شناختی حکیمانه ای است که می باید با اشراف بلند نظرانه و دور اندیشانه و همه جانبه ای در کنار هم چیده شود تا افق واقع نمایی فراروی اذهان جستجو گر بگشاید.فی المثل اگر وظیفه خطیر اداء نفقه و پرداخت مهریه که صرفاً بر عهده مرد گزارده شده است، در کنار تمایزات در سهم الارث زن و مرد گذاشته شود مبنای عقلانی و منطقی آن پدیدار می شود.

ـ متأسفانه رویکرد مرد سالارانه مبتنی بر منطق بی بنیان(الحق لمن غلب)!به بعضی مقولات سبب آن شده است که به اطراف و اکناف احکام عالمانه نگریسته نشود و جوانب امر به بوته فراموشی سپرده شود. همان شریعتی که حکم سهم الارث 2 برابر مرد در قبال زن در بخشی از قوانین ارث را مقرّر نموده همان مصدر تمام وظایف مالی را از دوش زن برداشته و مسئولیتهای فراوانی را برعهده مردان قرار داده است .

در امر قصاص و تفاوت در مقدار دیه و یا پرداخت مابه التفاوت در قصاص مرد در برابر زن نه اینکه در اصل انسانیت و ارزش الهی زن و مرد تفاوتی باشد و یا در اصل قانون قصاص و آیات قصاص تبعیضی باشد، بلکه هر دو از لحاظ ملاکهای انسانی یکسان و از منظر آیات قصاص نیز برابرند . آنچه دررابطه با اختلاف در دیه مطرح است،تنها به اعتبار بعدمسئولیت اقتصادی زن و مرد و اختلاف در وظائف محوله به عهده آنهاست.

در حقیقت مرد به اعتبار مسئولیت خطیری که در امر تأمین زندگی زن و فرزندان و خانواده دارد،نفقه و کلیه هزینه های مربوط به زندگی زناشویی و اداره خانواده و همسر و فرزندان بعهده اوست ؛ لذا اسلام در احکام مالی ودیه تفاوت قائل شده و متناسب با مسئولیت هر یک دستور داده و پرداخت دیه صرفاً به اعتبار مسئولیتهای مادی و اجتماعی و رسالت هر یک در امور خانواده و تولید ثروت و تدبیر معیشت و تأمین همسر و فرزندان و وظائف محوله به هر یک در امور مادی و اقتصادی و معاش و زندگی است.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:52
دعا و زیارت
منزلت و مرتبت زن در آيينه آموزه هاي اسلامي بخش اول
نويسنده : آيت الله دري نجف آبادي

٭ الف) پیشگفتار :
●ولادت با سعادت سیده زنان اهل بهشت حضرت صدیقه کبری،فاطمه زهرا (س) فرصت مغتنمی است تا در باب مقام و جایگاه زن در نظام هستی و مسائل پیرامونی آن تأمل و تدبر کنیم و نسبت به نیمی از جمعیت مؤثر جامعه بشری[ که اگر درست هدایت شود،سعادت همه بشریت را بدنبال دارد] به بحث و گفتگو بپردازیم.

● زن مظهر جمال الهی و دیباچه و مطلع ورود انسان به آفرینش است. خداوند متعال مظروف سهم انسان از روح خود را (نفخت فیه من روحی) در ظرف زن قرار داده و نه فقط در مطلع ورود به دنیا ـ که در تمامی عرصه ها دامان پرمهر زن را پرورشگاه انسانها و بستر رشد فضائل و مکارم اخلاق مقرر نموده است.چنانچه امام راحل فرمود:" از دامان زن مرد به معراج می رود." و نقش مادران در تعالی و تکامل و سلامت و سعادت انسانها بسیار حیاتی،سرنوشت ساز و بی بدلیل است.

ایشان در فرازی از بیانات خود می فرمایند: زن مربی انسان است. زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است. برای این که زنان،بانوان،علاوه بر این که خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند،قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت می کنند. خدمت مردها هم بسیارش مرهون خدمت زنهاست."

بهمین مناسبت استکه پیامبر اکرم(ص)فرمودنده اند:"اَلجنة تحت اقدام الامهات،" بهشت زیر پای مادران است چرا که تأثیر مادران در تربیت فرزندان بیشتر است.

در فرهنگ اسلامی مقام زن،مقام مادر،مقام همسر،مقام انسان سازی و تعلیم و تربیت بوده و از جایگاه رفیعی برخوردار است ـ لذا پیامبر اکرم (ص) در حدیث دیگری در پاسخ شخصی که درباره نیکی به پدر و مادر سؤال می کرد. سه بار فرمودند:" اَبْرر امّک" به "مادرت نیکی کن. به مادرت نیکی کن. به مادرت نیکی کن" و در مرتبه چهارم فرمودند، به "پدرت نیکی کن". فلسفه این تأکید چیزی نیست جزاشاره به نقش والای مادر و زنان در تعلیم و تربیت نسلها و تحکیم خانواده ها و قداست دامان پاک مادران فرهیخته ای که به رسالت عظیم مادی خود واقف اند ـ و آینده سازان واقعی هستند و شخصیت فرزندان و کودکان و نوجوانان تحت تأثیر عمیق و مؤثر و هدایتگر آنهاست.

نظام آفرینش در جوهره وجودی خود آمیخته ای است:از ائتلاف و تألف و ترکیب و تمایز و تشابه و تفاوت و رشد و تکاپو و همواره مشحون از اتحاد، انضمام، ترکیب، تمایزات و تفاوتها ـ (به انحاء مختلف و در اشکال گوناگون) بوده است. اساساً نگارگر هستی آنسان نقش آفرینی نموده که عناصر و اعضاء خلقت هر کدام تجلی اسماء و صفات او باشد و چنانچه اهل دل گویند عالم هستی مظهر وجه ا... و تجلی اسماءاو است ودرپس این مظاهر،حقیقت ظاهر هویداست (هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن).

البته تمایزات و تفاوتهای خلقت ـ نه اسباب تفاخر و تفرعن و انانیت و"(اناَ خَیْرٌ مِنه)" گویی،بلکه زمینه ساز کمال مطلوب و اعتلای حقیقی و تعالی و تکامل جوهر آفرینش و وصول انسان بمنزل مقصود و قرب الهی است وانسان ـ این دردانه آفرینش نیز ـ از این تمایز ها و تفاوتها برخورداراست؛تمایز جنسی،جسمی و خصوصیات فیزیکی و خصائل معنوی و روانی و احساسی و عاطفی و و بسترهای هدایت و ربوبیت و حکمت و تدبیر الهی جهت رشد و تعالی و تکامل و تعامل سازنده و مثبت نظام خلقت از یکسو و جامعه انسانی از سوی دیگرـ این چینش حکیمانه و پردازش و گزینش هدفمند، همه وهمه برای اینست که انسان ـ این جستجو گر مسیر قرب و رهپوی کوی ولایت و وصول و رجوع الی الله و تحول از قوه به فعلیت و از نقص به کمال در حرکت جوهری خویش انسان بسوی حضرت ربّ العالمین ـ در سایه سار این خصائل راه خویش را از چاه بازشناسد و رهرو صراط مستقیم سعادت گشته، از افتادن در ورطه سقوط صراط جحیم برحذر بماندو در سپهر ولایت الهی تا سدرة المنتهی پرواز کند.

ب) نگاهی به تاریخچه موضوع :
مروری گذرا بر تاریخ جوامع بشری نشانگر آنست که زن تا پیش از وضعیت بظاهر مترقیانه امروزیش( و درفضایی که مدعیان فراوانی سخن از آزادی و حقوق انسانی و دموکراسی می رانند و ادعای آزادیخواهی سر می دهند)، به درجات مختلف و صور گوناگون موجودی طفیلی ـ انسانی درجه 2 و بدون حق یا با کمترین حق لحاظ شده است. تازه برای اولین بار،در قرن 20 میلادی بحث حقوق زن در برابر حقوق مرد مطرح شد.انگلستان که ادعا داردمهد دموکراسی و پرچمدار آزادی و پیشقراول حرمت گذاری به حقوق بشر است در اوایل قرن 20 برای زن در کنار مرد حقوق مساوی قائل شد.دول متحد امریکا با آنکه در قرن 18 ـ ضمن اعلام استقلال ـ به حقوق بشر اعتراف کرده بودند در سال 1920 میلادی قانون تساوی زن و مرد را در حقوق سیاسی تصویب کردند ـ همچنین فرانسه نیز در قرن 20 تسلیم این امر شد. البته این قبیل امور عموماً مکتوم و محصور در کاغذ است نه در میدان عمل.

٭ محدودیتها و تبعیض فراوان جنسی که بر علیه زنان اعمال شده بود البته با واکنشهای دیر هنگامی مواجه شد؛«نهضتی که در اروپا برای احقاق حقوق پایمال شده زن صورت گرفت، بدلیل آنکه دیر به این فکر افتاده بودند، با دستپاچگی و شتابزدگی انجام گرفت و احساسات مهلت نداد رویکردی عالمانه به این مقوله گردد و اندیشه سکاندار جهت گیریها شود. از این رو تر و خشک با هم سوخت. این نهضت یک سری رنجها و بدبختیها را از زن گرفت و در شعار حقوق زیادی را به او داد و درهای بسته ای را بازکرد اما در عوض بدبختیها و بیچارگیها ی دیگری برای خود زن و برای جامعه بشریت بوجود آورد» متأسفانه برخوردها بیشتر جنبه عکس العملی داشته تا صورت واقعی و حکیمانه. وغالباً شعاری بوده تا خردمندانه و بر اساس واقعیتهاو شرائط و مصالح ونیازها و ضرورتها و توانائیها و حکمت های بالغه انسان آفرین.

فریادهایی که به نام آزادی و تساوی و رهایی زن از استیلای مردان به آسمان برخاسته بود از آنجا که بدور از تعادل و فاقد همسویی با میزان فطرت بود، بیش از آنکه او را از اسارت آزاد سازد،از قیود اخلاقی رها ساخت و در زیر بمباران هوس چرانی و لاقیدی،بنیان خانواده را متزلزل و مضمحل نمود و کلید فروپاشی اخلاقی جامعه غرب را به اسم مدرنسیم و پیشرفت و ترقی زد! و اکنون نیز به نوعی دیگر خط سیر اجحاف و جفا به مقام زن تداوم دارد و باز هم مثنوی مُطَوََّل اِسٰائِه به کرامت و حیثیت و شرف زن کما فی السابق باقی است.

ثمره نامبارک این درخت کج بینان سست ریشه آسیب پذیری شدید خانواده و فقدان کانون گرم و مهرورزانه ای است که می باید پرورشگاه کودکان و نوجوانان و نسل آینده و آینده سازان جوامع باشد. چنانچه شاهدیم دوری خانواده از کارکرد مقتضی و مبتنی بر فطرتش اسباب انتشار جنایت و خباثت و نابسامانی در جوامع است و میوه های زقوم این گسست و نابسامانی در خانواده ها قتل و غارت و عصبیت و تجاوز و خشونت و بی بند وباری است.

براستی این نتایج مولود چه اندیشه هایی است؟ آیا آنان که انسان را صرفاً از دریچه مادیات می بینند و حتی درغالب افراطیشان ـ زمانیکه می خواهند تاج کرامت بر سر او بنهند،بر طبل انسان مداری در اتمسفر خشک مادی می کوبند ـ می توانند درک صحیحی از جایگاه زن در حوزه فردی و عرصه خانوادگی و اجتماعی داشته باشند و یا مجاری اداراکی خود را فقط بر امواج احساسات درونی و اغراض جنسی و تمنیات جسمانی متمرکز می کنند و چشم بر واقعیات می بندند!؟

رهاورد انقطاع از آموزه های انسان آفرین همانست که مشهودست و در طول قرون و اعصار مختلف نیز چون بختک نامیمونی دامنگیر جهان بشریت بوده است.



اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:52
دعا و زیارت
نماز وسيله محو گناهان

و أقم الصّلوة طرفي النّهار و زلفاً من الّيل إنّ الحسنات يذهبن السّيئات ذلك ذكري للذّاكرين و اصبر فان الله لا يضيع أجر المحسنين.
نماز را در دو طرف روز و اوايل شب برپادار، چرا كه حسنات،‌ سيئات (و آثار آنها را) برطرف مي‌سازد، اين تذكري است براي آنها كه اهل تذكرند و شكيبائي كن كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نخواهد كرد. «هود ، 114»
نماز و صبر
در اين آيات، انگشت روي دو دستور از مهمترين دستورات اسلامي كه در واقع روح ايمان و پايه‌ اسلام است گذارده شده:
نخست فرمان به اقامه‌ نماز داده مي‌گويد: نماز را در دو طرف روز و در اوايل شب برپادار
سپس براي اهميت نماز روزانه خصوصاً و همه‌ عبادات و طاعات و حسنات عموماً چنين مي‌گويد:(حسنات، سيئات را از ميان مي‌برد).(ان الحسنات يذهبن السيئات).
و اين تذكر و ياد‌آوري است براي آنها كه توجه دارند. (ذلك ذكري للذاكرين).
آيه‌ فوق همانند قسمتي ديگر از آيات قرآن تأثير اعمال نيك را در از ميان بردن آثار سوء اعمال بد بيان مي‌كند، در سوره‌ نساء آيه‌ 31 مي‌خوانيم
ان تجتنبوا كبائر ما تنهون عنه نكفر عنكم سيئاتكم
اگر از گناهان بزرگ دوري كنيد گناهان كوچك شما را مي‌پوشانيم.
و در آيه (7 عنكبوت) مي‌خوانيم
و الذين آمنوا و عملوا الصالحات لنكفرن عنهم سيئاتهم
كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند گناهان آنان را مي‌پوشانيم.
و به اين ترتيب اثر خنثي كننده گناه را در طاعات و اعمال نيك تثبيت مي‌كند.
از نظر رواني نيز شك نيست كه هر گناه و عمل زشتي يك نوع تاريكي در روح و روان انسان ايجاد مي‌كند كه اگر ادامه يابد اثرات آنها متراكم شده به صورت وحشتناكي انسان را مسخ مي‌كند.
ولي كار نيك كه از انگيزه‌ الهي سرچشمه گرفته به روح آدمي لطافتي مي‌بخشد كه آثار گناه را مي‌تواند از آن بشويد و آن تيرگيها را به روشنايي مبدّل سازد.
اما از آنجا كه جمله فوق (ان الحسنات يذهبن السيئآت) بلافاصله بعد از دستور نماز ذكر شده يكي از مصداقهاي روش آن نمازهاي روزانه است و اگر مي‌بينيم در روايات تنها تفسير به نماز‌هاي روزانه شده دليل بر انحصار نيست بلكه همان گونه كه بارها گفته‌ايم بيان يك مصداق روشن قطعي است.
اهميت فوق‌العاده‌ نماز
در روايات متعددي كه ذيل آيات فوق از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ائمه‌ معصومين ـ عليهم السّلام ـ نقل شده تعبيراتي ديده مي‌شود كه از اهميت فوق‌العاده‌ نماز در مكتب اسلام پرده برمي‌دارد.[1]
نماز انسان را در برابر گناه بيمه مي‌كند و نيز نماز زنگار گناه را از آيينه‌ دل مي‌زدايد.
نماز جوانه‌هاي ملكات عالي انساني را در اعماق جان بشر مي‌روياند.
نماز اراده را قوي و قلب را پاك و روح را تطهير مي‌كند.
نماز در صورتي كه به صورت جسم بي‌روح نباشد مكتب عالي تربيت است.
به هر حال جاي ترديد نيست كه هر گاه نماز با شرايطش انجام شود انسان را در عالمي از معنويت و روحانيت فرو مي‌برد كه پيوندهاي ايماني او را با خدا چنان محكم مي‌سازد كه آلودگيها و آثار گناه را از دل و جان او شستشو مي‌دهد.[2]
چند داستان زيبا در الميزان
1ـ و در مجمع البيان از واحدي و او به سند خود از حماد بن سلمه از علي بن زيد از ابي عثمان روايت كرده كه گفت: من با سلمان در زير درختي بوديم سلمان شاخه خشكي از درخت گرفت و به شدت تكانش داد تا برگ‌هايش ريخت آنگاه گفت: اي ابا عثمان آيا نمي‌پرسي چرا چنين كاري كردم؟ گفتم: چرا چنين كردي؟ گفت: رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ هم در روزي كه من با آن جناب زير درختي بوديم همين عمل را انجام داد شاخه خشكي گرفت و به شدت تكان داد تا برگهايش ريخت و فرمود: سلمان نپرسيدي چرا چنين كردم عرض كردم چرا چنين كردي؟ فرمود مسلمان وقتي وضو مي‌گيرد، و نيكو وضو مي‌گيرد و نمازهاي پنجگانه‌اش را به جاي مي‌آورد گناهانش مانند اين برگها مي‌ريزد آن وقت اين آيه را تلاوت فرمود:(و اقم الصلاة) الخ.
2ـ و نيز در همان كتاب به سند خود از حارث از علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ آورده كه فرمود: ما در مسجد در خدمت رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ بوديم و منتظر بوديم تا وقت نماز شود، مردي برخاست و عرض كرد يا رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ من به گناهي رسيدم رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ از وي روي برگردانيد (و به نماز ايستاد) دوباره پس از آنكه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ نماز را به پايان رسانيد برخاست و همان حرف را تكرار كرد حضرت فرمود: آيا با ما نماز خواندي؟‌و براي آن به نيكوئي طهارت نگرفتي؟ گفت: چرا، فرمود: همان كفاره گناه توست.[3]
3ـ و در تفسير عياشي از ابي حمزه‌ ثمالي روايت كرده كه گفت: من از يكي از آن دو بزرگوار (امام باقر و امام صادق ـ عليه السّلام ـ ) شنيدم كه مي‌فرمود: علي‌ ـ عليه السّلام ـ رو به مردم كرد و فرمود كدام آيه از قرآن كريم براي شما اميدوار كننده‌تر است؟
بعضي گفتند: آيه‌:(انّ الله لا يغفر ان يشرك به و يغفر مادون ذلك لمن يشاء) فرمود: اين اميدوار كننده هست، ولي آن طور كه بايد باشد نيست، بعضي ديگر عرض كردند آيه:(يا عبادي الّذين اسرفوا علي انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله) فرمود: اين هم خوبست ولي آن نيست. بعضي ديگر عرض كردند آيه:(و الّذين اذا فعلوا فاحشة او ظلموا انفسهم ذكروا الله فاستغفروا لذنوبهم فرمود: اين هم خوب است ولي آن نيست.
مردم همه سكوت كردند حضرت فرمود: چرا سكوت كرديد بگوييد ببينم مسلمان‌ها؟ عرض كردند نه به خدا سوگند ما آيه ديگري به نظرمان نمي‌رسد، فرمود: من از رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ شنيدم كه مي‌فرمود: اميدوار كننده‌ترين آيات كتاب خدا آيه: (اقم الصّلاة طرفي النّهار و زلفاً من الليل( الخ است و فرمود: اي علي به آن خدايي كه مرا به حق مبعوث كرده و بشير و نذيرم قرار داده يكي از شما كه برمي‌خيزد براي وضو گرفتن، گناهانش از جوارحش مي‌ريزد. و وقتي به روي خود و به قلب خود متوجه خدا مي‌شود از نمازش كنار نمي‌رود مگر آنكه از گناهانش چيزي نمي‌ماند و مانند روزي كه متولد شده پاك مي‌شود و اگر بين هر دو نماز گناهي بكند نماز بعدي پاكش مي‌كند آنگاه نمازهاي پنجگانه را شمرد.
علي ـ عليه السلام ـ از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل كرده كه فرمود: انّما منزلة الصّلوات الخمس لامّتي كنهر جار علي باب احدكم فما يظن احدكم لو كان في جسده درن ثمّ اغتسل في ذلك النّهر خمس مرّات كان يبقي في جسده درن فكذلك و الله الصّلوات الخمس لامّتي.
نمازهاي پنجگانه براي امت من همچون يك نهر آب جاري است كه بر در خانه يكي از شما باشد، آيا گمان مي‌كنيد اگر كثافتي در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل كند آيا چيزي از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلماً نه) همچنين است به خدا سوگند نمازهاي پنجگانه براي امت من.

[1] . تفسير نمونه، ج 9 ـ 256 تا 267.
[2] . نمونه، ج 9، ص 269.
[3] . هم در الميزان و هم نمونه و مجمع البيان آمده.


اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:51
دعا و زیارت
نماز موهبتي الهي

وجعلناهم ائمّةً يهدون بامرنا و اوحينا اليهم فعل الخيرات و اقام الصّلوةِ و ايتاءَ الزّكوةِ و كانوا لنا عابدين
و آنان را پيشواياني قرار داديم كه به دستور ما هدايت مي‌كنند و به آنان وحي فرستاديم تا كارهاي نيك انجام دهند و نماز را برپا دارند و زكات بدهند و آنان همگي عبادت كننده ما بودند.(انبياء،73)
سومين و چهارمين موهبت و ويژگي آنها اين است كه ما به آنها انجام كار خير را وحي كرديم، و همچنين برپا داشتن نماز و اداي زكات.
اين وحي مي‌تواند وحي تشريعي بوده باشد يعني ما انواع كارهاي خير و اداي نماز و اعطاي زكات را در برنامه‌هاي ديني آنها گنجانيديم و نيز مي‌تواند وحي تكويني باشد يعني به آنها توفيق و توان جاذبه‌ معنوي براي انجام اين امور بخشيديم.
البته هيچ يك از اين امور جنبه اجباري و اضطراري ندارد بلكه تنها آمادگيها و زمينه‌ها است كه بدون اراده و خواست خود آنها هرگز به نتيجه نمي‌رسد.
ذكر اقامه صلوة و اداء زكات بعد از فعل خير است؛ به خاطر اهميت اين دو برنامه است كه نخست بطور عام در جمله (اوحينا اليهم فعل الخيرات) بعد به طور خاص بيان شده است.[1]
فعل خيرات را كه از انواع عبادات (نماز و زكات) است وحي كرديم.[2]
در تفسير مجمع البيان آمده: ابن عباس گويد: يعني برنامه‌هاي نبوّت و به‌پا داشتن نماز و اداي زكات را به آنها وحي كرديم.[3]
انجام كارهاي نيك و نماز و زكات را به آنان وحي كرديم.
صاحب الميزان مي‌گويد: ائمه مويد به روح القدس، ‌و روح الطهارة و مويد به قوتي رباني هستند كه ايشان را به فعل خيرات و اقامه نماز و دادن زكات (انفاق مالي مخصوص بهر شريعتي) دعوت مي‌كند.

[1] . تفسير نمونه، ج 13، ص 456.
[2] . روض الجنان، ج 13، ص 249.
[3] . مجمع البيان، ج 7 ـ 8 ص 88.


اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:51
دعا و زیارت
علم و نماز

لكن الرّاسخون في العلم منهم و المؤمنون يؤمنون بما انزل اليك و ما انزل من قبلك و المقيمين الصّلوة و المؤتون الزّكوة و المؤمنون بالله و اليوم الآخر اولئك سنؤتيهم اجراً عظيماً.
ولي آن دسته از آنها كه راسخ در علمند و آنها كه ايمان دارند به تمام آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان مي‌آوردند و آنها كه نماز را برپا مي‌دارند و آنان كه زكات مي‌دهند و آنها كه به خدا و روز قيامت ايمان آ‌ورده‌اند به زودي به همه‌ آنان پاداش عظيمي خواهيم داد.«نساء ، 162»
ـ در اين آيه افراد با ايمان و پاكدامن يهود را مورد ستايش قرار داده و پاداش بزرگي به آنها نويد مي‌دهد.
ـ وجود دانشمندان و مؤمنان واقعي در ميان يهوديان.
ـ نقش ايمان واقعي به اديان گذشته در پذيرش قرآن و ديگر كتب آسماني.
ـ يهوديان به پا دارنده نماز و پرداخت كننده زكات، به قرآن و ديگر كتب آسماني ايمان مي‌آورند.
ـ مؤمنان به خدا قيامت و قرآن، به پا دارندگان نماز و پرداخت كننده زكات از پاداش بزرگ الهي برخوردار خواهد شد.
ـ اهميت والاي نماز و زكات و عنايت ويژه‌ الهي نسبت به اقامه كنندگان نماز.
ـ منصوب آوردن (مقيمين) به تقدير در مدح و اخص براي تأكيد بيشتر اهميت نماز و عنايت خاص خداوند به اقامه كنندگان آن.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:50
دعا و زیارت
‌جهاد و نماز

«الم تر الي الّذين قيل لهم كفّوا ايديكم و اقيموا الصّلوة و آتوا الزّكوة».
آيا نديدي كساني را كه (در مكّه) به آن‌ها گفته شد (فعلاً) دست از جهاد بداريد و نماز برپا كنيد و زكات بپردازيد.«سوره نساء / 77»
نقش اقامه نماز در ميدان جهاد
نخستين سؤالي كه پيش مي‌آيد اين است كه چرا از ميان تمام دستورهاي اسلامي تنها مسئله نماز و زكات ذكر شده است، در حالي كه دستورهاي اسلامي منحصر به اين‌ها نيست.
ـ پاسخ سؤال اين است كه «نماز» رمز پيوند با خدا و «زكات» رمز پيوند با خلق خدا است، بنابراين منظور اين است كه به مسلمانان دستور داده شد با برقراري پيوند محكم با خداوند و پيوند محكم با بندگان خدا، جسم و جان خود و اجتماع خويش را آماده براي جهاد كنند، و به اصطلاح خودسازي نمايند، و مسلماً هر گونه جهادي بدون آمادگي‌هاي روحي و جسمي افراد و بدون پيوند‌هاي محكم اجتماعي محكوم به شكست خواهد بود.
مسلمان در پرتو نماز و نيايش با خدا ايمان خود را محكم و روحيه خويش را پرورش مي‌دهد و آماده هر گونه فداكاري و از خود گذشتگي مي‌شود،و به وسيله زكات شكاف‌‌هاي اجتماعي پر مي‌گردد، و از نظر تهيّه نفرات آزموده و ابزار جنگي كه زكات يك پشتوانه اقتصادي براي تهيه آن‌ها مي‌باشد بهبود مي‌يابد، و به هنگام صدور فرمان جهاد آمادگي كافي براي مبارزه‌ي با دشمن خواهند داشت.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:50
دعا و زیارت
نماز و تقوا

وان أقيموا الصّلوة و اتّقوه و هو الّذي اليه تحشرون.
(و نيز به ما فرمان داده شده به) اين كه نماز را برپا داريد و از او بپرهيزيد و تنها او است كه به سويش محشور خواهيد شد.
«انعام ، 72»
در اين آيه دستور داده شده كه نماز را برپا داريد و تقوا را پيشه كنيد.
به ما گفته‌اند در برابر پروردگار عالميان تسليم شده و نماز به پاي داشته از او بپرهيزيد با ذكر كلمه (و اتقوه) تمامي عبادات و عمليات دين را خلاصه كرد و تنها از ميان آنها نماز را اسم برد براي ان اهميّتي كه داشته و عنايتي كه خداوند در امر آن دارد چه اهتمام قرآن شريف نسبت به نماز جاي هيچ ترديد نيست.[1]

[1] . الميزان، ج 7، ص 231؛ نمونه، ج 5، ص 298.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:49
دعا و زیارت
اخلاص در نماز

قل انّ صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله ربّ العالمين.
بگو همانا نماز و تمام عبادات و زندگي و مرگ من همه براي خداوند پروردگار جهانيان است. «انعام، 162»
آيه اشاره مي‌‌كند به اين كه بگو نه تنها از نظر عقيده من موحّد و يكتا پرستم بلكه از نظر عمل هر كار نيكي كه مي‌كنم نماز من و تمام عبادات من و حتي مرگ و حيات من همه براي پروردگار جهانيان است. براي او زنده‌ام به خاطر او مي‌ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مي‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستي من او است قل ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين
«نسك» در اصل به معني عبادت است و لذا به شخص عبادت كننده (ناسك) گفته مي‌شود ولي اين كلمه بيشتر درباره‌ اعمال حج به كار مي‌رود و مي‌‌گويند: مناسك حج، بعضي احتمال داده‌اند كه (نسك) در اينجا به معني (قرباني) بوده باشد ولي ظاهر اين است كه هر گونه عبادتي را شامل مي‌شود در واقع نخست اشاره به نماز (صلوة) به عنوان مهمترين عبادت شده بعد همه‌ عبادات را به طور كلي بيان كرده است يعني هم نماز من و هم تمام عباداتم و حتي زندگي و مرگم همه براي او است.[1]

[1] . تفسير نمونه، ج 6، ص 61 ـ سوره‌ي انعام، آيه‌ي 162.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:49
دعا و زیارت
نماز از روي كسالت

انّ المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصّلاة قاموا كسالي يراؤون النّاس و لا يذكرون الله الاّ قليلاً.
منافقان مي‌خواهند خدا را فريب دهند، در حالي كه او آنها را فريب مي‌دهد و هنگامي كه به نماز برمي‌خيزند با كسالت برمي‌خيزند و در برابر مردم رياء مي‌كنند و خدا را جز اندكي ياد نمي‌‌نمايند. «نساء ، 142»
در اين آيه چند صفت منافقان را بيان مي‌كند
1ـ آنها براي رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد مي‌شوند و حتي مي‌خواهند: به خدا خدعه و نيرنگ زنند در حالي كه در همان لحظات كه در صدد چنين كاري هستند در يك نوع خدعه واقع شده‌اند زيرا براي به دست آوردن سرمايه‌هاي ناچيزي سرمايه‌هاي بزرگ وجود خود را از دست مي‌دهند.
2ـ آنها از خدا دورند و از راز و نياز با او لذت نمي‌برند و به همين دليل:
و اذ اقاموا الي الصلوة قاموا كسالي.
هنگامي كه به نماز برخيزند سر تا پاي آنها غرق كسالت و بي‌حالي است.
3ـ آنها چون به خدا و وعده‌هاي بزرگ او ايمان ندارند اگر عبادت يا عمل نيكي انجام دهند آن نيز از روي ريا است نه به خاطر خدا. (يراؤون الناس)
4ـ آنها اگر ذكري هم بگويند و يادي از خدا كنند از صميم دل و از روي آگاهي و بيداري نيست و اگر هم باشد بسيار كم است.
و لا يذكرون الله الا قليلا
5ـ آنها افراد سرگردان و بي‌هدف و فاقد برنامه و مسير مشخص‌اند نه جزو مؤمنانند و نه در صف كافران.![1]

[1] . تفسير نمونه، ج 4، ص 177.

اگه خوشتون اومد نظر بدید
دوشنبه 19/6/1386 - 0:48
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته