پلاک لایه ی نازک و چسبنده ای از میکروبهاست که بر روی سطح دندان ایجاد میگردد. قند موجود در غذاها به پلاک میکروبی در بوجود آوردن اسیدها کمک میکند که این اسیدها موجب خوردگی مینا شده و تدریجاً در مینا ایجاد حفره مینماید . بعلاوه وجود پلاک میکروبی در محل اتصال لثه با دندان باعث ایجاد بیماری لثه میشود .
وجود پلاک میکروبی در اطراف دندانها تدریجاً باعث جدا شدن لثه از دندانها میشود . سپس مواد زائد ناشی از پلاک میکروبی به استخوان نگاه دارنده دندانها حمله کرده و موجب از بین رفتن آن میشود . دندانها تدریجاً لق شده و نهایتاً از دست می رود . به خاطر داشته باشید که:
«بیماری لثه شایعترین عامل از دست دادن دندان در بزرگسالان است »
?
گفتم:چقدر احساس تنهایی می کنم.
گفتی:من که نزدیکم. (بقره/186)
گفتم:تو همیشه نزدیکی،من هستم که دورم.....کاش می شد بهت نزدیک شم.
گفتی:هر صبح و عصر،پروردگارت رو پیش خودت با خوف و تضرع و با صدای آهسته یاد کن. (اعراف/205)
گفتم:این هم توفیق می خواهد.
گفتی:دوست ندارید خدا ببخشدتون؟ (نور/22)
گفتم:معلومه که دوست دارم منو ببخشی.
گفتی:پس از خدا بخواید ببخشدتون،بعد توبه کنید. (هود/90)
گفتم:با این همه گناه....آخه چیکار می تونم بکنم؟
گفتی:مگه نمی دونید خداست که توبه رو از بنده هاش قبول می کنه؟ (توبه/104)
گفتم:دیگه روی توبه ندارم.
گفتی:خدا عزیزه و دانا.او آمرزنده ی گناه هست و پذیرنده ی توبه. (غافر/2-3)
گفتم:با این همه گناه،برای کدوم گناه توبه کنم؟
گفتی:خدا همه ی گناها رو می بخشه. (زمر/53)
گفتم:یعنی بازم بیام؟بازم منو می بخشی؟
گفتی:به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه. (آل عمران/135)
گفتم:نمی دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم!آتیشم میزنه،ذوبم می کنه،عاشق میشم!توبه می کنم!
گفتی:خدا هم توبه کننده ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره. (بقزة/222)
ناخواسته گفتم:الهی و ربی من لی غیرک
گفتی:خدا برای بنده اش کافی است. (زمر/36)
گفتم:در برابر این همه مهربونیت چیکار می تونم بکنم؟
گفتی:ای مؤمنین،خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید.ا. کسی هست که خودش و فرشته هاش بر شما درود و رحمت می فرستن تا شما رو از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون بیارن.خدا نسبت به مؤمنین مهربونه. (احزاب/41-43)
با خودم گفتم:خدا......خالق هستی......با فرشته هاش.......به ما درود می فرستن تا آدم بشیم؟
?
نمیدونم چرا بعضی وقتها شرایتی برای آدم پیش میاد که آدم نه راه پس داره نه راه پیش آخه چرا باید اینجوری باشه؟
میگم خدا جون حالا که اینجوری امتحان میکنی به این سختی یه راهنمایی هم بکن تا منم بتونم راه حل رو پیدا کنم .
بعضی وقتها هم هست که یه کاری میخوای انجام بدی فکر میکنی که به همه چیز فکر کردی و تو محاسباتت هیچ ایرادی نداری در اینجور مواقع به یه نتیجه یا چند نتیجه مشخص میرسی که اگه این کارو انجام بدی اینجوری میشه ولی وقتی فکرتو عملی میکنی میبینی یه نتیجه کاملا متفاوت که اصلا بش فکر نکرده بودی بدست میاد واقعا تو اینجور موارد چه کار میکنید ؟ غافلگیری تا چه حد؟
ولی خوب همیشه تو اینجور موارد خدا رو شکر میکنم چون همیشه یه شرایت بدتری هم هست که امکان داشت ما تو اون شرایت باشیم.
برام خیلی دعا کنید تو این چند وقت بدترین شرایت تو کل زندگیم رو داشتم . نه اشتباه نکنید نه دپرسم نه کم آوردم فقط ناراحتم که الان کاری ازم بر نمیاد و زمان باید مشخص کنه که چی میشه.
موفق باشید التماس دعا
یا حق
؟
مردی در عالم رؤیا فرشته ای را دید که
در یک دستش مشعل
و در دست دیگرش سطل آبی
گرفته بود و در جاده ای روشن و تاریک راه می رفت
مرد جلو رفت و از فرشته پرسید:
این مشعل و سطل آب را کجا می بری؟
فرشته جواب داد:
می خواهم با این مشعل بهشت را آتش بزنم
و با این سطل آب آتش های جهنم را خاموش کنم.
آن وقت ببینم چه کسی واقعا" خدا را دوست دارد!
؟
به طور مسلّم گروه بسیاری از جن و انس را برای دوزخ قرار دادیم .نشانه ی آنها این است:
عقل دارند و با آن اندیشه نمی کنند!
چشم دارند و با آن نمی بینند!
گوش دارند و با آن نمی شنوند!
آنها همچون چهارپایانند،بلکه گمراه تر!آنها همان غافلانند!
اعراف/179