• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 166
تعداد نظرات : 31
زمان آخرین مطلب : 5883روز قبل
خواستگاری و نامزدی

 
وقتی زندگی 100 دلیل برای گریه كردن به تو نشان میده، تو 1000 دلیل برای خندیدن به اون نشون بده .

شنبه 11/3/1387 - 17:7
خواستگاری و نامزدی

 
زندگی زیباست زشتی‌های آن تقصیر ماست، در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست! زندگی آب روانی است روان می‌گذرد... آنچه تقدیر من و توست همان می‌گذرد

شنبه 11/3/1387 - 17:1
ورزش و تحرک

فقط برق شیراز

قهرمان جام حذفی

شنبه 11/3/1387 - 16:59
خاطرات و روز نوشت


تصور کن اگر قرار بود هر کس به اندازه ی دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا  حاکم میشد......ناپلئون

شنبه 11/3/1387 - 16:53
خواستگاری و نامزدی
آنچه که هستید بهتر شما را معرفی می کند تا آنچه که می گویید.
شنبه 11/3/1387 - 15:46
خواستگاری و نامزدی
زندگی مثل یه امتحان می مونه

هی می نویسیم  هی تصمیم می گیریم که پاک کنیم

بعضی چیز ها پاک می شن

اما بعضی چیز ها هیچ وقت پاک نمی شوند

ما هم یا داریم چیز هایی را می نویسیم که فرداها شاید کمر به پاک کردنش ببندیم

یا در حال کلنجار رفتن با برگه ی امتحان هستیم تابلکه بتوانیم  جواب هایی را که قبلا در درست بودنش شک نداشتیم را از برگه ی امتحانمون پا ک کنیم

اما غافل از اینکه ناگهان عزرائیل فریاد می زند:

برگه ها بالا 

شنبه 11/3/1387 - 15:44
خواستگاری و نامزدی
مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. ?کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی. مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه ی بهتری خواهد بود،?پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. ?باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه. برای بار سوم در طویله بار شد. لبخند بر لبان مرد جوان ظاهر شد. این ضعیف ترین، کوچک ترین و لاغرترین گاوی بود که تو عمرش دیده بود. این گاو، برای مرد جوان بود! در حالی که گاو نزدیک میشد، در جای مناسب قرار گرفت و درست به موقع بر روی گاو پرید. دستش رو دراز کرد... اما گاو دم نداشت!..زندگی پر از فرصت های دست یافتنیه. بهره گیری از بعضی هاش ساده ست، بعضی هاش مشکل. اما زمانی که بهشون اجازه میدیم رد بشن و بگذرن (معمولاً در امید فرصت های بهتر در آینده)، این موقعیت ها شاید دیگه موجود نباشن. برای همین، همیشه اولین شانس رو بچسب
شنبه 11/3/1387 - 15:42
خواستگاری و نامزدی
خوشبختی را در درون خود (در دید خود نسبت به زندگی ) جست و جو کنید نه در اطراف خود.
شنبه 11/3/1387 - 15:40
دعا و زیارت
هر روز ما آف هامونو باز می کنیم و پیام هایی رو که دوستامون فرستادن می خونی ... اما تا حالا چند بار "قرآن" رو باز کردیم تا پیام هایی رو که خداوند فرستاده بخونیم.
شنبه 11/3/1387 - 15:38
خواستگاری و نامزدی

بدبخت کسی است که در مسیر آب شناور است و خوشبخت کسی که بر روی آن شناگر

جمعه 10/3/1387 - 23:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته