• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 196
تعداد نظرات : 30
زمان آخرین مطلب : 4496روز قبل
فلسفه و عرفان

پرنده بر شانه های انسان نشست.

انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت: "اما من درخت نیستم. تو نمی توانی  روی شانه ی من
آشیانه بسازی"
پرنده گفت: "من فرق درخت ها و ادم ها را خوب می دانم. اما گاهی پرنده ها و ادم ها را 
اشتباه می گیرم"
انسان خندید و به نظرش این خنده دار ترین اشتباه ممکن بود.
پرنده گفت: "راستی چرا پر زدن را کنار گذاشته ای؟"
انسان منظور پرنده را نفهمید اما باز هم خندید.

پرنده گفت: "نمی دانی توی اسمان چقدر جای تو خالی ست"
انسان دیگر نخندید.
انگار ته ته خاطراتش چیزی را به یاد اورد. چیزی که نمی دانست چیست. شاید یک ابی دور.
یک اوج دوست داشتنی...
پرنده گفت: "غیر از تو پرنده های دیگری را هم می شناسم که پر زدن از یادشان رفته است.
درست است که پرواز برای یک 
پرنده ضرورت است اما اگر تمرین نکند فراموش می شود."
پرنده این را گفت و پر زد. انسان رد پرنده را دنبال کرد...
تا اینکه چشمش به یک ابی بزرگ افتاد و به یاد اورد روزی نام این ابی بزرگ بالای سرش 
اسمان بود و چیزی شبیه دلتنگی 
توی دلش موج زد...
ان وقت خدا بر شانه های کوچک انسان دست گذاشت و گفت: "یادت می اید تو را با دو بال و 
دو پا افریده بودم؟ زمین و 
اسمان هر دو برای تو بود. اما تو اسمان را ندیدی. راستی عزیزم بال هایت را کجا جا گذاشتی؟"
انسان دست بر شانه هایش گذاشت...
و جای خالی چیزی را حس کرد...
ان وقت رو به خدا کرد...
و گریست...

دوشنبه 9/6/1388 - 17:6
ادبی هنری

 

یك مشت دانه ی گندم، توی پارچه ای نمناك خیس خوردند؛ جوانه زدند و سبز شدند.
كمی كه بالا آمدند، دورشان را روبانی قرمز گرفت و همسایه ی سكه و سیب شدند.
بشقاب سبزه آبروی سفره ی هفت سین بود.
دانه های گندم خوشحال بودند و خیالشان پر بود از رقص گندم زار های طلایی. آن ها به پایان قصه فكر می كردند؛
به قرص نانی در سفره و اشتیاق دستی كه آن را می چیند. نان شدن بزرگ ترین آرزوی هر دانه ی گندم است.
اما برگ های تقویم تند ورق خورد و سیزدهمین برگ، پایان دانه های گندم بود، روبان قرمز پاره شد و دستی دانه
های گندم را از مزرعه های كوچكشان جدا كرد. رویای نان و گندم تكه تكه شد و این آخر قصه بود.
دانه ها دلخور بودند، از قصه ای كه خدا برایشان نوشته بود.
سپس به خدا گفتند:" این قصه ای نبود كه دوستش داشتیم، این قصه ناتمام است و نان ندارد."
خدا گفت:" قصه ی شما كوتاه بود، اما ناتمام نبود. قصه ی شما، زندگی بود و كوتاهی اش، رسالتتان گفتن همین
 بود."
خدا گفت:" قصه ی شما اگر چه نان نداشت، اما زیبا بود، به زیبایی نان."

دوشنبه 9/6/1388 - 16:57
دانستنی های علمی

نوارهای آبی رنگ کاملا موازی با هم هستند.اما خطای دید چیز دیگری نشان میدهد!

باورتون میشه این دو تا اسب همرنگ هستن؟

امیدوارم كه لذت برده باشید.

دوشنبه 9/6/1388 - 16:18
بیماری ها

 


بهتر است بدانید که بهترین راه برای رهایی از چروک های پوستی و مبارزه با سرطان ها ،خوردن میوه ها با پوست است. در ادامه به 5 نوع از میوه هایی که پوست آنها دارای خواص مفیدی است اشاره میشود.

تا آنجا که دهان در تماس با انواع خوراکی ها، از جمله میوه هاست، تمام انواع آنها به نوعی نرم و آبدار هستند ، به خصوص گوشت میانی یا همان مغز میوه . ولی طبق یک تحقیق انجام شده توسط دانشگاه فلوریدا ، به این نتیجه رسیده اند که بعضی از انواع آنتی اکسیدان های محافظ سلامتی در پوست میوه ها موجود است. بنابرا ین دور ریختن پوست آنها عاقلانه نیست. مثلا میوه کیوی با اینکه پوستی کرکی دارد و خوردن آن چندان خوشایند نیست اما به هر حال باید راهی برای بدست آوردن مواد مغذی آن موجود باشد . پس بهتر است به هر طریق ممکن آنها را مصرف کنید.
سیب: مواد فیتوشیمیایی ضد سرطانی موجود در پوست سیب درختی ، 87 درصد بیشتر از مغز خود میوه آن است. بنابراین بهتر است از این به بعد سیب را پوست آن صرف کنید.
خیار: پوست این میوه کم کالری از ماده سیلیکا تشکیل یافته است که خود این ماده باعث تازگی و طراوت پوست و مانع ایجاد چروک می شود. یعنی خاصیت کلاژنی دارد. هیچ پیشنهادی برای مقدار مصرف روزانه سیلیکا وجود ندارد ولی متخصصین اظهار کرده اند که حداقل 5 میلی گرم سیلیکا در یک روز مقداری است که بعد از خوردن یک خیار با پوست کسب می کنید.
بادمجان: پوست بادمجان در حدود 300 میلیگرم ناسونین دارد . آنتی اکسیدانی که مانع از آسیب سلولهای مغزی می شود. همچنین حاوی 200 میلی گرم پتاسیم (ضد گرفتگی عضله) و 13 میلی گرم منیزیم موثر در ساختمان بافت پیوندی و 3 گرم فیبر موثر در لاغری شکم است.
کیوی: مواد شیمیایی موجود در این پوست کرکدار عاملی برای مبارزه با باکتری های استافیلوکوک  و باکتری ایکولای است.
پرتغال: پوست پرتغال حاوی ماده لیمونین است که دشمن کشنده اشعه فرابنفش می باشد. دانشمندان معتقدند که خوردن یک قاشق چای خوری پوست پرتغال در هر هفته ، احتمال ابتلا به سرطان پوست را تا 30 درصد کاهش می دهد

گردآوری :پایگاه اینترنتی بخون دات کام

منبع: .bekhon

يکشنبه 8/6/1388 - 20:28
ورزش و تحرک

شنا یکی از ورزش ها و سرگرمی های بسیار مناسب و لذت بخش برای تمامی افراد در سنین مختلف، به ویژه در فصل گرما است. لذت این تفریح سالم تعداد زیادی را حتی در فصل سرما راهی استخرها می کند، اما آنچه شاید از سوی برخی کمتر مورد توجه قرار گیرد، آب «سالم» استخرها است. رعایت مسائل بهداشتی به ویژه پاکیزگی آب و تجهیزاتی که در این محل ها استفاده می شود، باید به طور کامل نظارت و کنترل شوند.

معمولاً آب استخرها بر اثر اضافه شدن موادی از
بدن شناگران به آن مانند مو، چربی، میکروب های دستگاه تنفس و گوارش و سایر باکتری های مضر و مواد زائد روی پوست، آلوده می شود و چون میزان این آلودگی بر اثر شنا و استفاده افراد مختلف از استخرها، به طور مرتب در حال افزایش است، استخر را به محل مناسبی برای آلوده شدن بهره بران آن تبدیل کرده است، بنابراین به منظور جلوگیری از ابتلا به بیماری باید به معیارهای بهداشتی که برای استخرهای شنا تدوین شده است، توجه کرد. صافی و شفافیت آب استخر، درجه حرارت، مقدار کلر آزاد و باقیمانده در آب و میزان موجودات ذره بینی از جمله معیارهایی هستند که توجه به آنها اهمیت زیادی دارد.
نایب رئیس فدراسیون شنا درباره
بهداشت استخرها می گوید: «با آغاز فصل گرما، معمولاً تعداد مراجعه کنندگان به استخرها افزایش می یابد، لذا ضروری است که مسئولان سازمان تربیت بدنی، اداره کل استان ها و هیأت های شنای هر استان، نظارت بر استخرها را بیشتر کنند. معمولاً اداره کل تربیت بدنی استان ها، قبل از شروع فصل تابستان کلاس های آموزشی برای مدیران استخرها برگزار می کنند تا آنها بیشتر با مسائل مربوط به بهداشت استخرها آشنا شوند.»

فاطمه سلامی نکته بسیار مهم در این زمینه را
بهداشت آب عنوان می کند و می افزاید: «در این کلاس ها مدیران استخرها نحوه اندازه گیری میزان کلر آب را می آموزند تا در صورت کم شدن کلر، به راحتی بتوانند این ماده را به آب اضافه کنند؛ به خصوص در استخرهای روباز که کلر سریع تر در فضا منتشر می شود.
همچنین با آغاز فصل گرما، بازرسانی از سوی اداره کل تربیت بدنی، به استخرها اعزام می شوند تا علاوه بر بررسی بهداشت، تعداد دوش های آب و سرویس های بهداشتی را نسبت به تعداد مراجعه کنندگان بررسی کنند و به عبارتی بر همه استخرها با جدیت نظارت می شود.»

سلامی اظهار می کند: «برای پیشگیری از انتقال بیماری ها و ویروس ها در استخر باید مراجعان
بهداشت فردی و اجتماعی را رعایت کنند و اگر فردی مبتلا به بیماری های پوستی، قارچی، عفونی و غیره است، از مراجعه به استخر خودداری کند، همچنین دوش گرفتن قبل و بعد از شنا، استفاده از کلاه شنا، حوله، دمپایی شخصی، بسیار ضرورت دارد و به هیچ وجه استفاده از وسایل دیگران یا اجاره کردن آنها توصیه نمی شود.»

وی درباره انتقال بیماری های عفونی در زنان می گوید: «در صورتی که میزان کلر آب به اندازه باشد، مشکلی در این زمینه برای زنان به وجود نمی آید، اما اگر زنان هم نکات بهداشتی را رعایت نکنند، علاوه بر این که می توانند بیماری را به دیگران منتقل کنند، خود نیز هم به علت مستعد بودن، آماده دریافت میکروب ها و ویروس ها می شوند، بنابراین رعایت نکات
بهداشت فردی بسیار ضروری است.»

سلامی در ادامه توصیه می کند: «صاحبان استخرها باید از مدیران باتجربه ای که سابقه کار در استخر دارند، استفاده کنند و داشتن کارت مربیگری شنا برای مدیران الزامی است. همچنین مدیران باید تجربه نگهداری سالم آب را داشته باشند تا بتوانند میزان کلر آن را در هر ساعتی از روز اندازه گیری کنند و در صورت کم بودن، کلر به آب تزریق کنند.»

دکتر مسعود مردانی، فوق تخصص بیماری های عفونی نیز در این زمینه می گوید: «اگر استفاده از استخر با توجه به اصول بهداشتی نباشد، می تواند برای فرد مشکلاتی را به وجود آورد، چرا که استخر یک مکان عمومی است و با سلامت همه افراد ارتباط دارد.»وی با تأکید بر این که رعایت
بهداشت فردی و اجتماعی هنگام شنا کردن بسیار ضروری است، می گوید: «همه افراد قبل از رفتن به استخر باید دوش بگیرند و این نکته بسیار اهمیت دارد؛ همچنین آب استخر با کلر ضدعفونی می شود و کلرینه می تواند باکتری های گرم منفی روده ای را از بین ببرد.
مناسب بودن میزان کلر، باکتری ها و میکروب ها را از بین می برد و از سویی دیگر اگر میزان کلر بیش از حد عادی باشد، موجب حساسیت های ریوی و استنشاقی در فرد می شود.»

وی با هشدار نسبت به این که در صورت رعایت نکردن بهداشت، آب استخر می تواند موجب انتقال بیماری ها شود، تأکید می کند: «والدین باید به فرزندان خود بیاموزند که از ادرار کردن در آب استخر خودداری کنند، زیرا این کار علاوه بر ناپسند بودن موجب بروز عفونت های روده ای، انگلی و قارچی می شود. همچنین در صورتی که میزان کلر آب زیر حد استاندارد باشد، باکتری های گرم منفی روده ای موجب بروز اسهال های عفونی می شوند و در صورت خوردن آب و تماس دست با آب آلوده، اسهال، استفراغ،
تب و عفونت روده ای در فرد بروز می کند. این مشکل در کودکان بیشتر است.»

دکتر مردانی با هشدار به بیماران مبتلا به عفونت انگلی می گوید: «در صورتی که این افراد قبل از رفتن به استخر دوش نگیرند، آب را آلوده کرده و انگل ها را که با چشم قابل رؤیت نیستند، در آب پخش می کنند و درنتیجه موجب بروز این بیماری در دیگران با علایم دل درد، تهوع و استفراغ می شوند. نکته مهم دیگر عفونت های قارچی است که در محیط های گرم بیشتر زندگی می کنند و معمولاً در چین های
بدن مثل زیر بغل و کشاله ران مشاهده می شود و در صورتی که فرد مبتلا به این عفونت ها به استخر برود موجب آلودگی آب و انتقال بیماری به دیگران می شود، پس ضرورت دارد افراد از مصرف وسایل مشترک یا اجاره ای همانند حوله، مایو، دمپایی و غیره خودداری کنند.»

این فوق تخصص بیماری های عفونی در ادامه تأکید می کند: «البته این مسائل نباید موجب ترس از مراجعه به استخر شود و افراد را از شنا کردن منصرف کند. بلکه باید بیشتر به رعایت
بهداشت فردی و اجتماعی توجه کرد و مسئولان استخرها نیز باید به تناوب و بسته به میزان استفاده، آب استخر را عوض کنند.»

دکتر منصور میرصمدی، فوق تخصص قرنیه و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، با بیان این که آب استخر می تواند موجب بروز بیماری های چشمی شود، اظهار می کند: «آب آلوده استخرها می تواند موجب مشکلات چشمی در کوتاه مدت و حتی طولانی مدت شود؛ سوزش، قرمزی، حساسیت و تحریک چشم از جمله مشکلات موقتی است که به خاطر زیادی میزان کلر به وجود می آید و به خودی خود برطرف می شود. در صورتی که آلودگی میکروبی وجود داشته باشد، آدنوویروس ها بروز کرده و منجر به انتقال عفونت ویروسی می شوند که بسیار خطرناک بوده و موجب سوزش، درد و قرمزی چشم می شود، این عفونت منجر به ورم ملتحمه شده و قرنیه را گرفتار می کند. به این بیماری زخم قرنیه یا کراتیت گفته می شود.»

وی در ادامه با اشاره به کدورت قرنیه می گوید: «در صورت بروز این بیماری، تاری دائمی چشم به وجود می آید. همچنین افرادی که از لنز استفاده می کنند، باید هنگام ورود به استخر لنز خود را بردارند، چرا که امکان دارد هنگام شنا کردن، لنز از چشم بیرون بیاید و در صورت استفاده مجدد چون روی آن لایه ای از عفونت، قارچ، باکتری و ویروس می چسبد، می تواند برای فرد مشکلات خطرناکی را به وجود آورد.»

وی هشدار می دهد: «این مشکلات در افرادی که از لنز نرم استفاده می کنند، بیشتر است، لذا افرادی که شماره چشم آنها چندان زیاد نیست، می توانند از عینک استفاده کنند.»

يکشنبه 8/6/1388 - 20:26
ورزش و تحرک

عضلات در حال ورزش 10 تا 18 برابر در حال استراحت احتیاج به خون دارند، 20 دفعه بیشتر قند و اكسیژن مصرف مى نمایند، 50 بار زیادتر گازكربنیك دفع مى نمایند، و با توجه به همین ارقام ، اهمیت كار قلب هنگام ورزش روشن مى گردد .
در واكنش
قلب در برابر كار عضلانى ، مشاهده مى شود ضربانهاى دبى ، حجم خون ، فشارخون و حتى تركیبات فیزیكوشیمیایى خون را دگرگون مى سازد. ضربان قلب هنگام كار بدنى ، یعنى زمانى كه عضلات را به فعالیت مى داریم ، 2 - 3 و حتى 4 برابر، و امكان دارد به 200 ضربه در دقیقه برسد. حجم خون 2 - 3 برابر و دبى قلب 6 - 7 و حتى 8 برابر و گاه زیادتر شود و دبى قلب از 4 لیتر در دقیقه ممكن است به 30 تا 35 لیتر در دقیقه برسد، در صورتى كه دبى قلب شخص سالم و ورزیده در حال معمولى 25 لیتر است .

حجم
قلب ورزش كاران و كارگرانى كه كار بدنى سنگینى دارند، بدون شك افزایش مى یابد، اما این افزایش به عقیده بسیارى ، فیزیولوژیك و كاملا طبیعى است . در اثر فعالیت بدن ، حجم قلب افزایش مى یابد، زیرا جدار بطن ها به ویژه بطن چپ ضخیم مى شوند، یعنى همانطور كه عضلات بازو در اثر ورزش یا ابتلا به برخى بیمارى ها قوى مى شود، عضلات قلب هم در اثر كار، قوى مى گردد و در نتیجه قدرت انقباض قلب زیاد مى شود...))(7)

نقش
ورزش در عضلات بدن :
1. قدرت انقباض و نظم ضربان
قلب پس از مدتى ورزش كردن بهتر مى شود...

2. گنجایش ریه ها بیشتر مى گردد و در نتیجه ، اكسیژن بهترى و بیشترى به
بدن مى رسد... ورزش صحیح و معتدل و متناسب با مزاج ، سبب نظم و ثبات حركات تنفس مى گردد و تنفس عمیق تر، ولى شمارش آن كمتر مى شود.

3. هرچه شخص ورزیده تر باشد، مقدار سوخت بدنش نقصان مى یابد، یعنى در حقیقت در اثر مدتى
ورزش كردن ، بدن بهتر از مواد غذایى خود استفاده مى كند.

4. رشد و نمو بهتر انجام مى گیرد، زیرا اكسیژن بهتر و بیشتر به تمام نسوج مى رسد و در نتیجه ، فعالیت غدد داخلى افزوده شده و بنابر عقیده اى در عضلاتى كه فعالیت مى كنند، موادى ایجاد مى شوند كه به رشد و نمو كمك مى نماید.

5. قوه جذب و دفع بهتر مى شود.

6.
بدن عادت مى كند در برابر مختصر فعالیت ، ناگهان نفس تنگى پیش ‍ نیاید و ضربان قلب زیاد نشود و دیرتر خسته گردد و عرق نماید.

7. هماهنگى بین اعصاب و مراكز عصبى و تقویت اعصاب ، ایجاد شده و كارهاى فكرى ، آسانتر مى شود.

در كتاب زن و
ورزش نیز درباره فواید ورزش چنین آمده است :
((بدن انسان برخلاف ماشین یا هر وسیله دیگر كه بر اثر كار و فعالیت مستهلك مى گردد، با كار جان گرفته و توانایى بیشترى كسب مى نماید. در زمانهاى گذشته ، حركت و تمرین هاى بدنى ، بخشى از كار روزانه فرد به شمار مى رفت ، اما امروزه بر اثر پیشرفت تكنولوژى و ماشین ، باید بیشتر از گذشته در جستجوى حركت بود، و هر فرد بایستى آن را در برنامه روزانه خود بگنجاند...

تنفس و یا نفس كشیدن وسیله اى است كه با آن ، اكسیژن به همه
بدن مى رسد و مواد زاید و اكسیده به بیرون ریخته مى شود. در خلال تمرین ، میزان نفس كشیدن افزایش مى یابد. شخصى كه بدنش تربیت شده با تمرین هاى ورزشى است ، آهسته تر و عمیق تر از افراد دیگر نفس مى كشد، فشارهاى وارد بر سیستم تنفسى خویش را با تلاش كمتر و كارایى بیشتر پاسخ ‌گوست .

تمرین ها به دستگاه هاضمه به دو طریق كمك مى كنند:
1. به علت پى آمد نیاز
بدن به غذا، اشتها را افزایش مى دهند،
2. حركت اندامهاى هاضمه تسریع مى شود و حركات دودى شكل
معده - كه موجب هضم غذا مى گردد - سریعتر و راحت تر صورت مى گیرد.

تمرین هاى ورزشى ، عمل تخلیه را بهبود و از یبوست پیشگیرى مى كند. حركات دودى شكل افزایش مى یابد و در نتیجه ، روند ترشحات
بدن كارآمدتر تنظیم مى شوند. به طور كلى افرادى كه فعالیتهاى جسمانى بیشترى دارند، كمتر از افراد كم حركت ، به بیمارى سنگ كلیه و اختلالات مشابه به آن مبتلا مى شوند.

بسیارى از مواد زاید، از طریق غدد عرق در
پوست بدن بیرون ریخته مى شود. این فرایند با تمرینهاى شدید ورزشى تسریع مى شود، علاوه بر این ، عرق كردن باعث تمیز شدن پوست مى گردد.

ارزش دیگر تمرینهاى ورزشى ، در افزایش تولید سلولهاى قرمز
خون در بافتهاى لنفاوى استخوان است . شمارش هموگلوبین خون بر اثر فعالیت بالا مى رود. تمرینها از بالا رفتن فشار خون جلوگیرى مى كند.))

به طور كلى نقش
ورزش در سلامتى انسان آنقدر زیاد است كه امروزه بسیارى از بیماریها را با ورزش مداوا مى كنند، كه به این شیوه مداوا (( ورزش درمانى )) گفته مى شود.

يکشنبه 8/6/1388 - 20:25
ورزش و تحرک

بنشین، پاشوهای والدین، وقتی که کوچک بودیم و سر ظهر، هوس بازی و ورزش و فعالیت به سرمان می زد، حالا دارد نتیجه می دهد!

ورزش بانوان

قامت های خمیده و کج،
بدن های حساس و خسته و استخوان هایی که بلد نیستند وزن بدن را تنظیم کنند، نتیجه همین سخت گیری های آپارتمان نشینی و زنگ های فوق برنامه مدارس است که همه مقدم بر دو دور چرخیدن دور حیاط محسوب می شدند. این ها متهمان ردیف اول نسل بدخلق و بدفرم امروزند! می گویند عقل سالم در بدن سالم است.

شما اما این جمله را به "روان سالم" تعمیم دهید تا مطابق تحقیقات علمی روز جلو رفته باشید. این روزها ارتباط مستقیم ذهن و جسم واقعیت انکار ناپذیری است که روان شناسان و پزشکان، هر دو بر آن تاکید دارند. با این حال،
بدن های کم طاقت و رنجور نیمی از دنیای امروز، چشم انداز بدی را برای ساله های آینده ترسیم می کند. خمیدگی و خمودگی «فقر حرکتی» زنان و دختران همزاد تاریخی آن ها است! معضلی که در تمام مراحل رشدی دختران، از کودکی گرفته تا بلوغ و میانسالی پا به پای آن ها رشد می کند و مشکل می تراشد و حالا، رفته رفته دارد تبدیل می شود به بحران سلامتی زنان در دنیا. فقر حرکتی با بالا رفتن سن، چاقی، یائسگی تشدید می شود و روی عملکرد کلیه، قلب و دستگاه گوارش اثر می گذارد و زمینه مشکلاتی از قبیل پوکی استخوان را فراهم می آورد.

افرادی که فقر حرکتی دارند، دچار چاقی می شوند. اما این فقط لیست صدماتی است که فقر حرکتی به
بدن وارد می کند. اثرات روانی منفی، نتایج ثانویه فقر حرکتی هستند. کم تحرکی و چاقی، صرف نظر از مشکلات جسمانی که برای زنان به وجود می آورد، روی اعتماد به نفس آن ها هم اثر می گذارد و سلامت روان این افراد را به خطر می اندازد. دکتر الهام ریاضی، فیزیوتراپیست در این باره می گوید: "آپارتمان نشینی، از سال های اولیه زندگی، فضای حرکتی کودکان را محدود می کند. محدودیت امکانات ورزشی در مدارس و دانشگاه ها هم این معضل را دامنه دار می کند. به طوری که یک خانم جوان بسیاری از توانمندی های حرکتی سن خود را ندارد و این صرف نظر از نقص های فیزیکی او است.

" دکتر ریاضی ادامه می دهد: "مشاغل کم تحرک و پشت میزی هم در دنیای امروز به خودی خود فقر حرکتی به وجود می آورند و از نتایج دیگر آن، چاقی، به خصوص چاقی شکمی است که موجب می شود خانم ها از اندام خود ناراضی باشند و این روی اعتماد به نفس آن ها اثر می گذارد. علاوه بر این، چاقی شکمی از چاقی کلی خطرناک تر است و بیشتر موجب ناراحتی های قلبی می شود. حالا شما تصور کنید که همین مسئله، زمینه ساز رژیم های لاغری غیر اصولی هم می تواند باشد. بنابراین یک سیکل معیوب شکل می گیرد که فرد دائما در معرض آسیب های روحی و جسمی است.

" سید غلامرضا کمانه مدیرکل تربیت‌بدنی وزارت آموزش و پرورش هم در این باره می گوید: "بررسی ناهنجاری‌ قامتی دانش‌آموزان یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی است که در مراکز سلامت ما انجام می‌شود. آخرین بررسی های انجام شده نشان می دهد که ۱۰ درصد از دانش‌آموزان کشور ناهنجاری قامتی دارند که شایع‌ترین این ناهنجاری‌ها «پشت گرد» است." او می افزاید: "ناهنجاری‌های قامتی از قبیل «سر به جلو»، «شانه نامتقارن»، «پشت کج»، «پشت گرد»، «پشت گود»، «پشت صاف»، «زانوی ضربدری»، «زانوی پرانتزی»، «کف پای صاف» و «شصت کج» هم در دانش آموزان دیده شده اند با این حال، شایع‌ترین نوع ناهنجاری در دانش‌آموزان، ناهنجاری «پشت گرد» است.

وقتی دانش‌آموز یک‌جا نشسته است، شانه‌هایش داخل می‌رود و پشتش، گرد می‌شود که باید در این مرحله دانش‌آموز درمان شود.
" مدیرکل تربیت‌بدنی وزارت آموزش و پرورش، بد
ورزش کردن را از موارد ابتلا به ناهنجاری قامتی ذکر کرده و می گوید: "در بررسی‌ها مشخص شده است که ابتلا به ناهنجاری‌های قامتی در دانش‌آموزان دختر، ۲ برابر پسران است و علت این امر، عدم فعالیت‌بدنی مناسب برای دختران دانش‌آموز و کمبود سالن‌‌های ورزشی سرپوشیده است.

" او ادامه می دهد: "اخیرا دبیران تربیت‌بدنی آموزش دیده اند و به محض آنکه با موارد ناهنجاری قامتی مواجه شوند، دانش‌آموزان را به مراکز تخصصی ارجاع می‌دهند.

"
ورزش درمانی طراوت و شادابی، اعتماد به نفس، احساس قدرت و تقویت اراده، تقویت تمرکز فکر و افزایش دقت عمل، افزایش قدرت خلاقیت همه از اثرات روانی مهم ترین زنگ تحصیلی دانش آموزان هستند که هیچ گاه به عنوان یک واحد درسی، جدی گرفته نمی شود. این در حالی است که روان شناسان معتقدند انجام حرکات ورزشی می‌تواند پس از دارو درمانی و روان درمانی، سومین راه درمان افسردگی به شمار آید. به اعتقاد روان شناسان، موثرترین و بهترین روش درمان افسردگی همراه کردن روان درمانی با ورزش است و بنابراین متخصصان، ورزش را به عنوان بخشی از برنامه درمان افسردگی به بیماران توصیه می‌کنند.

دکتر طاها، روانشناس عمومی در این باره می گوید: "بازی های
ورزش و گروهی، در رشد و شکوفایی خلاقیت، توانایی مدیریت در گروه و ایفای نقش موثر است. شادابی خاصل از ورزش هم خود عامل مهمی است که توانایی مدیریت مشکلات، تحمل، قدرت مواجهه با مسایل و حل مسئله را در فرد تقویت می کند." دکتر پروانه عارضی، کارشناس امور تربیت بدنی و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد زاهدان در ارتباط با فقر حرکتی زنان و مشکلات ناشی از آن در زنان می گوید:
«فقر حرکتی با بر هم زدن تعادل بیومکانیکی
بدن و کاهش بازدهی مفید دستگاه اهرمی بدن، سلامت زنان را تهدید می کند.
تا جایی که در برخی موارد، فقر حرکتی در دختران و زنان جوان باعث بروز اختلالات قلبی- عروقی و کاهش حجم تنفسی می شود، اختلالاتی در عملکرد اندام های داخلی ایجاد می کند و ناراحتی های کلیوی را به وجود می آورد.»

او اثر فقر حرکتی بر دختران و زنان جوان را حادتر می داند و می گوید: «فقر حرکتی اختلالاتی در عملکرد اندام های داخلی ایجاد می کند و ناراحتی های کلیوی، کاهش آمادگی های حرکتی و روانی در یادگیری و انجام مهارت ها (از امور ساده گرفته تا مهارت های پیچیده
ورزشی و شغلی) و بازدهی نامطلوب در انجام وظایف اجتماعی و امور روزانه را در پی دارد و نیز موجب دردهای عضلانی و مفصلی در آنان می شود.»

بلوغ زودرس
بلوغ زودرس، مهمان ناخوانده چاقی و کم تحرکی زنان است. اتفاقی که به گفته روان شناسان اگرچه در پسران پیامدهایی چون افزایش عزت نفس، محبوبیت در گروه همسالان، اعتبار اجتماعی و حس رهبری در گروه دوستان را در پی دارد، با این حال همین مسئله در دختران، می تواند زمینه ساز مشکلات روانی و اجتماعی باشد.

دکتر طاها در این باره می گوید: "بلوغ زودرس دختران، مسئولیت های اجتماعی تازه ای را به آن ها محول می کند که مغایر با رشد اجتماعی، تجربیات و آمادگی های ذهنی آن ها است. توقع از آن ها معمولا بیشتر می شود، از کسی که تا آن زمان کودک بوده، والدین و جامعه انتظارات بزرگسالانه دارند و همین امر، می تواند باعث سرخوردگی، سر در گمی و افسردگی دختران زود بالغ شود.
" او ادامه می دهد: "از سوی دیگر، تغییرات فیزیولوژیکی حین بلوغ، اندام و چهره تازه ای به دختر نوبالغ می ده که تفاوت عمده ای با همسالان او دارد.
همین، باعث کاهش اعتماد به نفس، کناره گیری از جمع دوستان و بازی ها و فعالیت های آنان و باز هم افسردگی می شود.
" به گفته دکتر طاها، اگرچه یکی از نتایج فیزیولوژیکی فقر حرکتی، مستقیما بلوغ زودرس است، اما تبعات روانی این بلوغ زودرس، نتیجه غیر مستقیم همان فقر حرکتی محسوب می شود. به طور کلی، هنگامی که بلوغ در سنین پائین شروع شود، رشد قدی کودکان بیشتر می شود و به نسبت کودکان هم سن خود قدبلندتری خواهند داشت ولی پس از ۳-۲ سال که بلوغ کامل شد، رشد قدی متوقف شده و در نهایت بزرگسالان کوتاه قدی خواهند شد و این از نظر روانی نو بالغ را دچار مشکلات زیادی می کند. چرا که در مقایسه با سایر همسالان خود، به نوعی اضطراب شدید در مورد اندام خود دچار می شوند."

نگارش یافته توسط ابوالفضل قوچانی
منبع وبلاگ:krcom

يکشنبه 8/6/1388 - 20:24
ورزش و تحرک

تاریخچه ورزش
براى پى بردن به اهمیت
ورزش و لاینفك بودن آن از زندگى انسان ها در طول تاریخ ، خوب است بحثى پیرامون تاریخچه ورزش داشته باشیم .
اصل
ورزش را از یونان دانسته اند كه به منظور چابكى بدن و ایجاد قوت انجام مى یافت و پارو زنى ، بوكس ، كشتى ، شنا، شمشیرزنى ، تیراندازى ، اسكى و ورزشهایى چون بیس بال ، سافت بال ، و بسكتبال و انواع فوتبال و چوگان بازى ، والیبال ، گلف ، انواع تنیس ، شنا، پرتاب وزنه و... جزء ورزش محسوب مى شوند.

اولین ملتى كه ژیمناستیك را بنیان و آن را نام نهاده اند، یونانیان قدیم مى باشند، كه ابتدا اصول
ورزش در یونان خیلى خشن و ناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن مى دانستند. بعدها ورزش در یونان به شكل ریسمان بازى (جان بازى ) درآمد و براى آن اهمیت زیادى قایل بودند و عمل كنندگان آن را آكروبات مى نامیدند و این نوع حركات را آكروباتیك مى گفتند. به محلهایى كه در آن جا ورزش ‍ مى نمودند، ژیمنازیوم گفته مى شد، كه مهمترین آنها یكى لیسه و دیگرى آكادمى نام داشت و چون مردم در آن محلها لخت ورزش مى كردند، كلمه ژیمناز از كلمه گیمنوس كه به معناى لختى است گرفته و به آن محلها نام نهادند و بعدا به عموم ورزشهاى بدنى نیز ژیمناستیك نام گذاشته شد.

مورخ مشهور، ویل دورانت مى نویسد: آن ( مدینه فاضله بچه ها ) فنون خانه دارى را به دختران و فنون شكار و جنگ را به پسران مى آموختند و به پسران آموزش مى دادند كه چگونه شكار كنند و ماهى بگیرند و شنا كنند و همچنین شخم زدن كشتزارها، دامگسترى ، دامپرورى و نشانه روى با تیر و نیزه را مى آموختند، تا در جمیع مخاطرات زندگى توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند.
اما اگر بیشتر در مسائله دقت كنیم ، درخواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سكنا گزیدن بشر در روى زمین آغاز شده است . خاك و سنگ و كوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگى و نیازهاى آن . نخستین كتابهاى درسى نوع بشر بوده اند.

از قدیم ترین روزگاران و حتى پیش از پیدایش خط، نیاز به تامین خوراك و پوشاك از راه شكار حیوانات و احتیاج به كسب توانایى براى مقابله با خطرهاى طبیعى و دشمنان گوناگون ، جوامع كهن بشرى را واداشته بود كه به امر تربیت بدنى ، به عنوان یكى از مهمترین امور زندگى توجه نمایند و این حقیقت را دریابند كه قدرت ، استقامت ، مهارت و سرعت را كه در زندگى انسانها از اهمیتى برخوردار است ، مى توان با بهره گیرى از تمرینها و فعالیتهاى جسمانى تا حد قابل ملاحظه اى تقویت كرد.

وقتى دولتها و حكومتها تشكیل و تاسیس شدند، رهبران آنها متوجه شدند كه براى حفظ یا گسترش مرزهاى خود، نیازمند بازوان توانایى هستند كه در جنگها بتوانند پیروزى را براى آنها به ارمغان آورند، ویل دورانت در این باره مى نویسد:
از ضروریات دولتها و تاءكید بر روى حفظ نیروى جسمانى ، پیروزمندى در جنگهایى بوده است كه متكى بر قدرت بدنى و نیرومندى جسمانى بوده است ، و نیرومندى و مهارت بدنى ، حاصل نخواهد شد، مگر در
ورزش هایى كه (در بازیهاى المپیك ) مقرر گردیده است .

در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندى ، عوامل زیر نقش اساسى داشته است :
1.انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت ، كه از بدو تولد تا سپرى شدن عمر او را تهدید مى كرده ، ضرورت نیرومندى را دریافته است .
2. از طرفى بر اثر قهر طبیعت ، ناچار به مهاجرت براى یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام ، براى حفظ بقاى خویش و بقاى اجتماعى .
3. و از جناح نیازهاى فیزیولوژیك كه براى ارضاى نیازهاى طبیعى خویش و خانواده ، به ویژه نظام معیشتى جدیدى كه در اثر مهاجرت براى او ایجاد مى گردید.

اما در خصوص تاریخچه
ورزش در ایران باید گفت : در میان كشورهاى مشرق زمین ، بى گمان ایران تنها كشورى بود كه در نظام تعلیم و تربیت خود بیشترین اولویت را به ورزش و تربیت بدنى داده بود، چه در حالى كه چینیان به امر ورزش و تربیت بدنى توجه چندانى نداشتند و هندوان نیز پرورش تن و فعالیتهاى بدنى را گاه مذموم هم مى دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایى و سلامتى بدن به عنوان وسیله بسیار مهمى براى فراهم آوردن ارتشى سلحشور و پیروزمند، پى برده بودند.

هرودوت ، مورخ مشهور یونانى مى نویسد:
ایرانیان از پنج سالگى تا بیست سالگى سه چیز را مى آموختند: 1. سوارى ، 2. تیروكمان 3. راستگویى .
جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز مى كردند، و از جمله تمرینات معمولشان ، ساختن با جیره اندك و تحمل گرماى بسیار و پیاده روى هاى طولانى و عبور از رودخانه ، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هواى آزاد بود.
سوارى و شكار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روى اسب و فرو پریدن از روى آن در حال دویدن و به طور كلى سرعت و چالاكى ، از ویژگى هاى سواركاران سوار نظام ایران بود.
به خصوص درباره دوران پارتها یا اشكانیان و پیدایش كلمه پهلوان باید گفت : شرح فتوحات این قوم آریایى و حكومت پانصد ساله آنها پر از دلاورى ها و كوششهاى این مردم است . كلمه پهلوان و پهلوانى ، ریشه پارتى است كه هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمى جنگجو و شكارچى بودند.
هنستین ، مورخ یونانى مى نویسد:
((پارتها جنگ و شكار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام كهولت همیشه با
ورزش و تمرینات سخت جنگى و شكار بار آمده بودند.)).

يکشنبه 8/6/1388 - 20:23
ورزش و تحرک

ورزش در قرآن
قرآن كتاب آسمانى اسلام ، بزرگترین سرمشق و راه گشاى زندگى انسانها در همه شئون و امور، تا روز قیامت است . در این كتاب بزرگ و بى نقص - كه كلام خالق انسان و تمام هستى مى باشد - آیاتى وجود دارد كه به گونه اى بر اهمیت
ورزش و نیرومندسازى جسم در كنار تقویت روح و بعد علمى دلالت دارد. ما در این جا به برخى از این آیات - در حد وسع مقاله- اشاره مى كنیم ، باشد كه راه گشاى ورزشكاران ، ورزش دوستان و سایر اقشار جامعه مؤمن و مسلمان ما باشد، انشاءالله .

طالوت و نیرومندى جسمانى
از جمله مواردى كه نیرومندى جسمانى به عنوان یك مزیت و امتیاز در قرآن ذكر شده ، داستان طالوت و قوم بنى اسرائیل است . قوم یهود كه در زیر سلطه فرعونیان ، ضعیف و ناتوان شده بودند، بر اثر رهبرى هاى خردمندانه حضرت موسى (علیه السلام ) از آن وضع اسف انگیز نجات یافته و به قدرت و عظمت رسیدند، ولى پس از مدتى دچار غرور شده و دست به قانون شكنى زدند، و به همین جهت ، سرانجام از قوم ((جالوت )) - كه در ساحل دریاى روم ، بین فلسطین و مصر مى زیستند - شكست خورده و 440 نفر از شاه زادگانشان نیز به اسارت جالوتیان درآمدند.

این وضع ، چندین سال ادامه داشت ، تا آن كه خداوند پیامبرى به نام ((اشموئیل ))(26) را براى نجات و ارشاد آنها برانگیخت . بنى اسرائیل گرد او اجتماع نموده و از او خواستند رهبر و امیرى براى آنها انتخاب كند، تا همگى تحت فرمان و هدایت او، با دشمن نبرد كنند و عزت از دست رفته خویش را بازیابند.(27)

اشموئیل به درگاه خداوند روى آورده و خواسته قوم خود را به پیشگاه حضرت احدیت عرضه داشت ، به او وحى شد كه طالوت را به پادشاهى ایشان برگزیدم :
و قال لهم نبیهم ان الله قد بعث لكم طالوت ملكا(28)
و پیامبرشان به آنها گفت : خداوند، طالوت را براى زمامدارى شما مبعوث (و انتخاب ) كرده است .
از آنجا كه طالوت مردى كشاورز بوده و توانایى مالى چندانى نداشت ، اشراف با انتخاب وى مخالفت نمودند:
قالوا انى یكون له الملك علینا و نحن احق بالملك منه و لم یؤ ت سعة من المال (29)
گفتند: چگونه او بر ما حكومت داشته باشد، با این كه ما از او شایسته تریم ؟ و او ثروت زیادى ندارد.
او نه ثروت و قدرت مالى دارد و نه موقعیت اجتماعى و خانوادگى ، زیرا از خاندان نبوت و پیامبرى نبوده و از خاندان پادشاهى نیز نیست .
اشموئیل در پاسخ گفت :
ان الله اصطفیه علیكم و زاده بسطة فى العلم و الجسم (30)
خداوند او را بر شما برگزیده و علم و ( قدرت ) جسم او را وسعت بخشیده است .
چنان كه ملاحظه مى شود، اشموئیل پیامبر دو خصلت ((گسترش ‍ علمى و توانایى جسمى )) را بر دو خصوصیت دیگر، یعنى قدرت مالى و افتخارات نژادى و نسبى ، فضیلت و ترجیح مى دهد(31) و دارنده این دو خصلت را براى احراز مقام رهبرى شایسته تر مى داند، در این جا قدرت بدنى با صراحت به عنوان یك مزیت و فضیلت مطرح شده و در كنار علم و قدرت علمى قرار گرفته و با آن مقایسه شده است . هنگامى اهمیت این مقایسه روشن مى شود كه با اهمیت علم از دیدگاه اسلام آشنا شویم
. در قرآن مى خوانیم :
انما یخشى الله من عباده العلماء(32)
((در جمع بندگان الهى ، فقط علما هستند كه ترس و بیم از خداوند دارند (و حس تقوا و پرهیزكارى در دل آنها راه دارد).))
من یؤ ت الحكمة فقد اوتى خیرا كثیرا(33)
كسى كه از حكمت (و دانش و استحكام در اندیشه و گفتار و رفتار) برخوردار گردد، به خیر و بركت فراوانى دست یافته است .
خداوند در مقام بیان منزلت والاى حضرت یحیى (ع ) مى فرماید:
و اتیناه الحكم صبیا(34)
ما به یحیى (ع )، آنگاه كه كودكى بیش نبود، حكم و داورى متین و راى و اندیشه اى استوار ارزانى داشتیم . و در كودكى به او دانایى عطا كردیم .
یرفع الله الذین امنوا منكم والذین اوتوا العلم درجات (35)
خداوند آنهایى را كه ایمان آورده اند و كسانى را كه دانش یافته اند، به درجاتى برافرازد.
در احادیث نبوى نیز در این خصوص چنین آمده است :
مداد العلماء افضل من دماء الشهداء(36)
مركب قلم دانشمندان از
خون شهدا برتر است .))
ان الملائكة لتضع اجنحتها لطالب العلم رضى بما یصنع (37)
فرشتگان آسمانى براى ابراز رضایت و شادمانى نسبت به دانش آموختن طالبان علم ، پروبال خویش را فرو مى نهند.))
اطلبوا العلم ولو بالصین (38)
جویاى دانش و علم باشید، هر چند آن را در چین (و نقاط بسیار دوردست ) سراغ گرفته باشید.
فقیه اشد على الشیاطین من الف عابد(39)
وجود یك فقیه و فرد واجد بینش و بصیرت دینى ، از دیدگاه شیطان ها و اهریمن صفتان ، طاقت فرساتر و تحمل ناپذیرتر از وجود هفتاد عابد است .
موت قبیلة ایسر من موت العالم (40)
مرگ یك گروه قبیله ، از مرگ یك عالم و دانشمند، آسانتر و تحمل پذیرتر است .
حال كه تا حدودى با ارزش و مقام والاى علم و عالم از دیدگاه اسلام آشنا شدیم ، مى توانیم به اهمیت تقویت جسم نیز پى ببریم ، زیرا در این آیه قرآنى ، نیرومندى جسمانى در ردیف نیرومندى علمى - و البته بلافاصله پس از آن - ذكر شده است . البته باید توجه داشت نیرومندى علمى بر توانایى جسمانى اولویت و برترى دارد و رهبر چنان چه از نظر علمى ضعیف باشد، دیگر نمى تواند رهبرى كند و توانایى جسمى او نیز كمكى به وى نخواهد كرد. بدین جهت است كه مى بینیم ابتدا توانایى علمى طالوت مطرح شده و سپس توانایى جسمى وى ، و فرمود:
و زاده بسطة فى العلم و الجسم .
از همین جا مى توان استفاده كرد كه قوى بودن جسمانى براى یك ورزشكار كافى نبوده و باید به موازات تقویت جسم - بلكه مقدم بر تقویت جسم - به تقویت جنبه علمى و ایمانى نیز بپردازد. قدرت بدنى و حتى قدرت علمى فراوان ، چنان چه با ایمان به خدا همراه نگردد، جز زیان و خسران ، فایده دیگرى براى جامعه بشرى نداشته و همچون تیغ تیزى خواهد بود در دست زنگى مست .

برگرفته از كتاب :
ورزش در اسلام
نام نویسنده : حسین صبورى

يکشنبه 8/6/1388 - 20:22
ورزش و تحرک

بسیاری از افراد با دیدهای مختلفی رو به ورزش می آورند و خواسته های گوناگونی از آن دارند که در ذیل به مقایسه آنها با دین اسلام میپردازیم :

1 - برخى از
ورزش كاران ، براى گذران امور زندگى و رسیدن به نان و نوا ورزش مى كنند، ولى ورزش به این منظور تاسیس نشده است ؛ پس اینان را باید در حاشیه ورزش دانست .

2 - برخى دیگر، براى رسیدن به مقامات
ورزش و كسب شهرت و محبوبیت ، ورزش مى كنند. شهرت طلبى و مقام پرستى تا آن جا كه براى مطرح شدن ((من )) و ((خود محورى )) باشد، از نظر اسلام مذموم بوده و خطرناك نیز هست . چنین افرادى ممكن است براى رسیدن به مقام و شهرت ، از هر وسیله اى ولو نامشروع ، غیر انسانى و ناجوانمردانه - استفاده كنند، ولى اگر هدف از مقام و شهرت ، خدمت بیش تر ارزش هاى واقعى و انسانى و بندگان خدا باشد - نه این كه این موضوع بهانه اى براى رسیدن به هواهاى نفسانى قرار گیرد - بد نیست .

3 - گروهى نیز براى این
ورزش مى كنند، تا قوى شده و سپس به زور گویى پرداخته و آن چه را كه حق آن ها نیست به دست آورند! زشتى طرز تفكر و عملكرد این گروه ، مستغنى از بیان است .

4 - بعضى نیز به منظور وقت گذرانى و بدون هیچ هدف عقلایى
ورزش ‍ مى كنند؛ مى خواهند به هر نحوى كه شده روزها را به شب و شب ها را به صبح رسانده و بزرگ ترین سرمایه خود، یعنى عمر و جوانى خود را به پایان رسانند. از نظر اسلام ، هر گونه عملى كه بیهوده بوده و تنها به منظور وقت گذرانى صورت گیرد، تحت عنوان ((لهو و لعب )) قرار گرفته ، و به عنوان مثال ، ورزش به منظور تقویت جسم ، كسب سلامتى ، تقویت بنیه نظامى و رزمى و یا فرار از عواقب زیان بخش بى كارى صورت گیرد، مجاز و گاه مستحب و مطلوب خواهد بود، زیرا در این فرض ، از تحت عنوان ((لهو)) خارج است .

از نظر اسلام ، هیچ كدام از موارد مذكور نمى تواند به عنوان یك هدف عالى و ارزشمند براى
ورزش و یا ورزشكار مطرح باشد. این ها همه ، امور گذرا و اهداف كوتاهى هستند كه ارزش صرف سرمایه اى بى نهایت گران بها، همچون عمر و جوانى را ندارند.

ورزشكار باید داراى همتى بلند و روحى بزرگ و دیدى وسیع باشد. او باید نیرو و توان خویش را در جهتى مصرف كند كه با گذشت زمان و بالا رفتن سن و فرا رسیدن ایام كهولت و ضعف و یا حتى مرگ ، از بین نرود.

پس باید به خاطر جلب رضاى خدا
ورزش كند و از بدن نیرومند و تخصص ورزشى خود، در راهى كه مورد رضاى خدا و به نفع بندگان خدا باشد استفاده نماید.

قوى ترین مرد تاریخ جهان ، شیر خدا، حضرت على مرتضى علیه السّلام ، در راز و نیازى كه با معبود خویش دارد، عرضه مى دارد:
((الهى قو على خدمتك جوارحى ؛
پروردگارا! اعضا و جوارح مرا در راه خدمت به خودت ، قوى و نیرومند گردان .))
از این فقره دعا چنین فهمیده مى شود، كه باید
ورزش ، ورزشكار و همه نیرو و توان او در جهت خدمت به خدا باشد، تا ارزشمند تلقى شود. و از آن جایى كه خدا به خدمات بندگان هیچ نیازى ندارد، پس خدمت به خدا، به معناى خدمت به بندگان خدا و دین خداست و این ورزشكار است كه بدان محتاج است و خواهد بود.

همین مضمون را در دعاى روزهاى اول ماه رمضان مى خوانیم ؛ آن جا كه عرض مى كنیم :
((اللهم قونى فیه على اقامه امرك ؛
پروردگارا! مرا در این روز براى انجام فرمانت قوت بخش .))
و اذا قویت فاقو على طاعة الله ، و اذا ضعفت فاضعف عن معصیة الله ؛
هر گاه توانا باشى ، بر طاعت خدا توانا باش ، و اگر ناتوان بودى ، از معصیت خدا ناتوان باش .
اقوى الناس ، اعظمهم سلطانا على نفسه ؛
در بین مردم ، آن كسى از همه قوى تر است كه تسلطش بر (هواى نفس ) خویش ، بیش تر باشد.
اقوى الناس من قوى على غضبه بحلمه
در بین مردم ، آن كسى از همه تواناتر است كه به فرونشاندن خشم خود، به واسطه حلم و بردبارى اش توانا باشد.

يکشنبه 8/6/1388 - 20:22
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته