گاوه سرما ميخوره
به جاي شير بستني ميده!!!
اگه يه روز بغض گلوت رو فشرد ،
خبرم کن
بهت قول نمي دم که بخندونمت ولي مي تونم باهات گريه کنم .
به يه جوجه تيغي ميگن آرزوت چيه ؟
.
اشک توي چشماش جمع ميشه ، مي گه بغلم مي کني ؟
وقتي ديدي که سنگ گريه مي کند ،
وقتي توانستي بر آتش بوسه بزني ،
آن وقت بدان من هم مي توانم فراموشت کنم
(مادر)
مثل بچه ها به اندازه تمام انگشتان پاهايم دوستت دارم
قربانت مار کبري
اگه يه همزبون مي خواي ،
يه يار مهربون ميخواي خودش و قربونت کنه ،
اصلا روي من حساب نکن .
پروردگارا من در کلبه ي حقيرانه ي خود چيزي دارم که تو در عرش کبريايي خود نداري
من چون تويي دارم و تو چون خود نداري .
خونه ي مادربزرگه چمن و سبزه داره ،
نري توي سبزه ها مخمل تله مي ذاره .
وقتي احساس کردي به آخر خط رسيدي
از اتوبوس پياده شو .