تبیان، دستیار زندگی

?

 گرچه فرزند عزیز است، چه دختر چه پسر

بیشتر مِـــهــر پدر، جانب دخـتــــر گیرد

 بــــارها گفت نبی، فــاطمــه جان من است

که گمان داشت کسـی جان پیمــبر گیرد؟

?

علایق را بیفکن در پس سر

چــــو افکندی بـگو الله اکبر

?

انسانها دو دسته اند:

آنهایی که بیدارند در تاریکی

و

آنهایی که خوابند در روشنایی

?

 باران گلوله ها، باریدن گرفت و پیراهن ها، باغچه ی گلهای سرخ شدند.

 پانزده هزار کبوتر در 15 خرداد 42 در خون خویش پرپر زدند.آسمان به زیارت  کبوتران بر سنگفرش خیابان ها بوسه می زد.خیابان های قم، تهران، مشهد، تبریز و شیراز بوی حرم می داد.خیابان ها، زیارت کردنی شده بودند.

 یتیم های دلتنگ به زیارت آمده اند زمزمه کنان، که شهیدان که اند این همه خونین کفنان.پیراهن ها، بوی یوسف گرفته اند و گلوله ها زیر پیراهن ها زائر شده اند.

 آری، نیمه ی خرداد برادر تنی عاشوراست، حماسه سازان این روز همسایه ی دیوار به دیوار کربلائیانند.15 خرداد یک روز نیست، یک فرهنگ است.آری صفحه ی سرخی است که در تقویم حماسه به نام 15 خرداد ثبت شده است.

?

امـّــت از داغ پدر عقده ی دل وا می کرد

گریه بر غربت و مظلومی زهرا می کرد

اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له

?

انسان همواره خواسته است که از پرندگان تقلید کند.اولین ماشین پرنده، یک بالن بود که در نیمه دوم قرن هجدهم ساخته شد.هوای داغ سبکتر از هوای سرد است و به همین دلیل بالن به هوا می رود.

در اواسط قرن نوزدهم موتوری به بالن اضافه شد و اولین کشتی هوایی در تاریخ ساخته شد.از آنجا که این بالن ها با حوادث أسف باری روبرو می شدند زود از رونق افتادند.

در 1903 اولین پرواز با هواپیمای موتوردار انجام شد.امروز ما هواپیماهایی داریم که با دو برابر سرعت صوت حرکت می کنند.هواپیما به دلیل بیشتر بودن فشار هوا در زیر باله هایش به نسبت بالای آنها در هوا می ماند.

چرخ بال به کمک پروانه یا ملخ و نیز به کمک پروانه کوچکی در دم آن صعود می کند.این وسیله مناسب برای حمل بار و مسافر در مناطق صعب العبور است و به عنصراصلی حمل و نقل انسانی تبدیل شده است.

؟

تا دیروز فقط به خواستن هایم اندیشیده ام،در همه ی لحظه ها.

امروز می خواهم به داشته هایم بیندیشم و همه ی آنچه را که دارم شماره کنم.چه بی مُنتهاست آنچه خدا به من داده است و چنان اندیشیدن چه اطمینان آور و امیدبخش است.

فردا را با دست پر آغاز خواهم کرد.

?

هنگامى كه فرشتگان بر حضرت آدم سجده كردند، عجب و خودپسندى به او راه یافت و در حالیكه به خود مى بالید عرض كرد: پروردگارا، آیا مخلوقى كه نزد تو محبوبتر از من باشد، آفریده اى؟ و این سؤال را سه بار تكرار كرد و هر سه بار بى جواب ماند.

سپس از جانب پروردگار خطاب آمد: بلى یا آدم، مخلوقاتى از تو محبوبتر دارم كه اگر آنان نبودند تورا نیز نمى آفریدم. عرض كرد: پروردگارا آنان را به من نشان بده.

در آن هنگام خداى تعالى به فرشتگان حاجب درگاه الهى فرمود: پرده ها را كنار بزنید. (بلى، آفریننده ى جهان در پشت پرده ى غیب موجوداتى دارد كه سبب تربیت آدم و اولاد آدمند). چون حجابها برداشته شد، از پشت پرده ى غیب، پنج شبح ظاهر شدند كه در پیشگاه عرش ایستاده بودند.

حضرت عرض كرد: پروردگارا اینان كیستند؟ خطاب آمد: این پیامبر من، این على امیرالمؤمنین پسر عم او، این فاطمه دخترش و این دو، حسن و حسین پسران على و فرزندان پیامبر من هستند. و پس از معرفى نامهاى آنها، خداى تعالى فرمود: یا آدم، اینان مقام اول را دارا هستند و درجاتشان بسیار عالى و مرتبه ى تو تالى مقام والاى اینان مى باشد. و بعدها وقتى كه حضرت آدم مرتكب و مبتلاى آن ترك اولى شد، عرض كرد: پروردگارا، از تو مسئلت دارم كه به حق محمد و على و فاطمه و حسن و حسین از خطاى من درگذرى. پس دعایش مستجاب شد و مشمول عفو و آمرزش خداى تعالى قرار گرفت.

?

هرگز دمی ز نام تو غافل نبوده ایم

یا گفته ایم نـــــام تو را یا شنیده ایم

السلام علیک یا روح الله

؟

مگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد چه من باشم،چه نباشم

(امام خمینی)