دانستنی های علمی
روزی یک مرد با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا!
دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"، خداوند او را به سمت دو در
هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد، مرد نگاهی به داخل انداخت، درست در
وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود، که آنقدر
بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد، افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار
لاغر مردنی و مریض حال بودند، به نظر قحطی زده می آمدند، آنها در دست خود
قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان
وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف
خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمایند، اما از آن جایی که این دسته ها از
بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در
دهان خود فرو ببرند.
مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد، خداوند گفت:
"تو جهنم را دیدی، حال نوبت بهشت است"، آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا
در را باز کرد، آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود، یک میز گرد با یک ظرف
خورش روی آن و افراد دور میز، آنها مانند اتاق قبل همان قاشق های دسته
بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و چاق بوده، می گفتند و می
خندیدند، مرد روحانی گفت: "خداوندا نمی فهمم؟!"، خداوند پاسخ داد: "ساده
است، فقط احتیاج به یکمهارت دارد، می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به
یکدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار اتاق قبل تنها به خودشان
فکر می کنند!"
هنگامی که موسی فوت می کرد، به شما می اندی شید، هنگامی که عیسی مصلوب می
شد، به شما فکر می کرد، هنگامی که محمد وفات می یافت نیز به شما می اندی
شید، گواه این امر کلماتی است که آنها در دم آخر بر زبان آورده اند، این
کلمات از اعماق قرون و اعصار به ما یادآوری می کنند که یکدیگر را دوست
داشته باشید، که به همنوع خود مهربانی نمایید، که همسایه خود را دوست
بدارید، زیرا که هیچ کس به تنهایی وارد بهشت خدا (ملکوت الهی) نخواهد شد.
تخمین زده شده که 93% از مردم این متن را برای دیگران ارسال نخواهند کرد، زیرا آنها تنها به خود می اندیشند
پنج شنبه 25/4/1388 - 8:13
بیماری ها
چهار مغز فندق ، گردو ، بادام و پسته از جمله مواد غذایی هستند كه برای
بدن بسیار مفیدند و میتوانند یكی از منابع غذایی بسیار مفید و مغذی در
زنجیره غذایی ما باشند. پزشكان متخصص تغذیه توصیه میكنند مصرف این
چهارمغز باید در سبد غذایی خانوادهها قرار گیرد.
فندق
در هر 28 گرم فندق كه به طور متوسط معادل 20 عدد مغز آن است، 176 كالری
انرژی نهفته است. این مقدار فندق دارای 17 گرم چربی، 5 گرم كربوهیدرات، 4
گرم پروتئین و حدودا 2 گرم آب میباشد.
فندق با داشتن روغنی خاص (اسید اولئیك)، پروتئین، كربوهیدرات،
بتاسیتوسترول، ویتامینها و املاح ضروری، جایگاه مخصوصی را در بین دیگر
مغزها باز كرده است. بتاسیتوسترول كه به مقدار زیادی در فندق یافت
میشود، اثر فوقالعادهای در كاهش كلسترول و پیشگیری از سرطان مخصوصا
سرطان سینه و پروستات دارد بنابراین مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، بدن
را هم در برابر بیماریهای قلبی و هم در برابر سرطان محفوظ میدارد.
ثابت شده است كه مصرف 25 تا 30 گرم فندق در روز، تمامی ویتامین E مورد
نیاز در روز را تامین میكند و برای پیشگیری از بیماریهای عروق سیاهرگ
قلبی و سرطان كافی است.روغن فندق بهترین منبع شناخته شده ویتامین E است كه
برای سلامت ماهیچههای قلب و دیگر ماهیچههای بدن ضروری است.
گردو
گردو را به نام «غذای مغز» نیز میشناسند و این فقط به خاطر شباهت آن
به مغز نیست، بلكه به خاطر وجود امگا 3 فراوان آن است. برای درست عمل كردن
مغز، به امگا 3 نیاز داریم. مصرف 4 عدد مغز گردو در روز موجب افزایش اسید
چرب ضروری امگا 3 میشود. پانزده درصد از چربیهای گردو از نوع چربیهای
غیر اشباع و مفید برای سلامت قلب میباشد.
این نوع چربی، پایین آورنده كلسترول بد (LDL) و افزایش دهنده كلسترول
خوب (HDL) است.یك چهارم فنجان مغز گردو، در حدود 8/90 درصد نیاز روزانه
بدن به این چربی ضروری را تامین میكند.
گردو فواید زیادی دارد نظیر: افزایش قابلیت ارتجاعی رگهای بدن، محافظت
در برابر بیماری قلبی، افزایش قدرت ذهن و هوش، مفید برای تنگی نفس،
جلوگیری از ورم مفاصل، مفید در بیماریهای پوست نظیر: اگزما و پسوریازیس
(به وجود آمدن لكههای قرمز رنگ در پوست)، ضد سرطان، دارای آنتی اكسیدان.
در بین آجیلها، محافظت از سیستم ایمنی، جلوگیری از لخته شدن خون، تنظیم
سوخت و ساز در بدن، تنظیم فشار خون، تنظیم قند خون، جلوگیری از پاركینسون
و آلزایمر، جلوگیری از سنگ كیسه صفرا، حفاظت از استخوان، روغن گردو درمان
كننده دردهای مفاصل است و جذب مواد غذایی را آسان میكند.
پسته
مقدار فراوان آهن موجود در مغز پسته و توانایی بدن برای جذب بالای آن
باعث شده كه پسته به مادهای موثر برای درمان كمخونی فقرآهن معرفی شود.
در ضمن پسته حاوی مقداری پروتئین گیاهی، اسیدهای چرب ضروری، فیبر، روی،
كلسیم، فسفر و ویتامین E میباشد كه همه این مواد برای سلامتی مفید
میباشند.
مغز پسته حاوی مقادیری ویتامین A ، آهن، اسیدهای چرب غیراشباع، ویتامین
E ، ویتامین ب 1، ب 2 ، ب 6 ، پتاسیم، پروتئین، روی، سلنیوم، فسفر، فولات،
فیتواسترول، كلسیم، مس و فیبر است. ویتامینA موجود در پسته به بینایی در
تاریكی كمك كرده و محرك رشد سلولها و بافتهای بدن است.
بادام
بادام دارای مقدار زیادی چربی است، اما از نوع غیر اشباع! این چربی خطر
بیماریهای قلبی را كم میكند. تحقیقات نشان داده است كه تمامی مغزهای
خوراكی، بیماریهای قلبی و كلسترول بد را دور میكنند.
ویتامین E در پوست بادام وجود دارد. این ویتامین، یكی از انواع آنتی
اكسیدانهاست. فواید آنتی اكسیدانها در بدن بسیار زیاد است. آنتی
اكسیدانها جلوی برخی امراض را میگیرد، از جمله: سرطان، بیماری قلبی،
فراموشی، آلزایمر، خوب عمل نكردن سیستم ایمنی، آب مروارید چشم (كاتاراكت)،
ضعیف شدن ماهیچهها و همچنین بر سلامتی پروستات اثر میگذارند و از تخریب
سلولها و DNA جلوگیری میكنند.
بادام دارای منیزیم و پتاسیم است. هنگامی كه به مقدار كافی منیزیم در
بدن باشد، در خون جریان مییابد و اكسیژن و مواد مغذی را سریع تر حمل
میكند و جلوی افزایش ضربان قلب را میگیرد.
چهارشنبه 24/4/1388 - 20:47
دانستنی های علمی
یک سخنران مشهور سیمینارش را با در دست گرفتن بیست دلار اسکناس شروع کرد او پرسید : چه کسی این بیست دلار را می خواهد ؟ دستها بالا رفت . او گفت : من این بیست دلار را به یکی از شما می دهم اما اجازه بدهید اول کاری را انجام دهم . او اسکناس ها را مچاله کرد و پرسید » چه کسی هنوز این ها را می خواهد ؟ باز هم دست ها بالا بودند . او جواب داد خوب اگر این کار را بکنم چه ؟ او پول ها را روی زمین انداخت و آن ها را لگد کرد بعد آنها را برداشت و گفت : حالا چه کسی آن ها را می خواهد ؟ باز هم دست ها بالا رفت . سپس گفت : هیچ اهمیتی ندارد که من با پول ها چه کردم . شما هنوز هم آن ها را می خواهید . چون ارزشش کم نشده و هنوز بیست دلار می ارزد . اوقات زیادی ما در زندگی رها می شویم ، مچاله می شویم و یا با تصمیم های که می گیریم و حوادثی که به سراغ ما می آیند آلوده می شویم و ما فکرمی کنیم که بی ارزش شده ایم اما هیچ اهمیتی ندارد چه چیزی اتفاق افتاده یا چه چیزی اتفاق خواهد افتاد شما هرگزارزش خود را از دست نمی دهید . کثیف یا تمیز ، مچاله یا چین دار شما هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند بسیار ارزشمند هستید . ارزش ما در کاری که انجام می دهیم یا کسی که می شناسیم نیست . ارزش ما در این جمله است که : « ما که هستیم ؟» هیچ وقت فراموش نکنید که شما استثنائی هستید .
پنج شنبه 18/4/1388 - 10:46
دانستنی های علمی
مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند
قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند
لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند
لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها
قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند
عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند
مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند
حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند
تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است
اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان!
چهارشنبه 17/4/1388 - 11:20
دانستنی های علمی
1. خداوند از تو نخواهد پرسید كه چه اتومبیلی سوار می شدی، بلكه از تو خواهد پرسید كه چندنفر را كه وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
2. خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود، بلكه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوشامد گفتی؟
3. خداوند از تو نخواهد پرسید كه چه لباس هایی در كمد داشتی، بلكه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
4. خداوند از تو نخواهد پرسید بالاترین میزان حقوق تو چقدر بود، بلكه از تو خواهد پرسید آیا سزاور گرفتن آن بودی؟
5. خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود، بلكه از تو خواهد پرسید آیا آن را به بهترین نحو انجام دادی؟
6. خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی، بلكه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
7. خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می كردی، بلكه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار كردی؟
8. خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود، بلكه از تو خواهد پرسید كه چگونه انسانی بودی؟
9. خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول كشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی، بلكه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.
10. خداوند از تو نخواهد پرسید كه چرا این مقاله را برای دوستانت نخواندی، بلكه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می كردی؟
چهارشنبه 17/4/1388 - 11:19
دانستنی های علمی
دانش آموزی همراه پروفسوری از دانشگاهی که در آن درس میخواند، قدم میزد. همین که کمی دور شدند یک جفت کفش کهنه میبینند که متعلق به کشاورز فقیری بود. پسر فکری به ذهنش میرسد و به پروفسور میگوید: بیا کفش های این مرد را برداریم و پشت آن بوته ها قایم شویم و ببینیم عکس العمل این مرد چیست.
پروفسور گفت من فکر بهتری دارم. به جای اینکه کفش هایش را برداری در هر لنگه یک سکه بگذار و بعد منتظر بمان و ببین چه میشود.
پسر همین کار را کرد. وقتی کشاورز آمد و پایش را درون کفش کرد متوجه چیزی شد. سکه را برداشت داخل جیبش گذاشت و بعد زانو زد و رو به آسمان کرد و با صدای بلند از خداوند تشکر کرد و در همان حین از بیماری همسرش و از نداشتن نان برای سیر کردن شکم بچه هایش صحبت کرد. و از دستان بخشنده ی آن ناشناس به خاطر نجات دادن به موقع زندگی اش تشکر کرد.
پسر که این صحنه ها را دید تحت تاثیر قرار گرفت. پروفسور رو به پسر گفت: "حالا این احساس، بهتر از آن کاری که اول میخواستی انجام بدهی نیست؟
پسر گفت: " شما درسی را به من دادی که هیچ وقت فراموش نمیکنم. حالا معنی آن کلمات را میفهمم که قبلا از درک آن عاجز بودم. "دادن (بخشش) خیلی زیبا تر و خداپسندانه تر از گرفتن است.
چهارشنبه 17/4/1388 - 11:17
دانستنی های علمی
هوا بد جوری توفانی بود و آن پسرو دختر کوچولو حسابی مچاله شده بودند . هر دو لباس کهنه و گشادی به تن داشتند و پشت در خانه می لرزیدند . پسرک پرسید : ببخشین خانم شما کاغذ باطله دارین کاغذ باطله نداشتم و وضع مالی خودمان هم چنگی به دل نمی زد و نمیتوانستم به آنها کمک کنم . می خواستم یک جوری از سر خودم بازشان کنم که چشمم به پاهای کوچک آنها افتاد که توی دمپایی های کهنه کوچکشان قرمز شده بود . گفتم : بیاین تو یه فنجون شیر کاکائوی گرم براتون درست کنم . آنها را داخل آشپزخانه بردم و کنار بخاری نشاندم تا پاهایشان را گرم کنند . بعد یک فنجان شیر کاکائو و کمی نان برشته و مربا به آنها دادم و مشغول کار خودم شدم . زیر چشمی دیدم که دختر کوچولو فنجان خالی را در دستش گرفت و خیره به آن نگاه می کند .بعد پرسید : ببخشین خانم شما پولدارین ؟! نگاهی به روکش نخ نمای مبل هایمان انداختم و گفتم : من .. نه ! دختر کوچولو فنجان را با احتیاط روی نعلبکی آن گذاشت و گفت : آخه رنگ فنجون و نعلبکی اش به هم می خوره . آنها در حالی که بسته های کاغذی را جلوی صورتشان گرفته بودند تا باران به صورتشان شلاق نزند رفتند . فنجان های سفالی آبی رنگ را برداشتم و برای اولین بار درعمرم به رنگ آنها دقت کردم . بعد سیب زمینی ها را داخل آبگوشت ریختم و هم زدم . سیب زمینی ، آبگوشت ، سقفی بالای سرم ، همسرم ، یک شغل خوب و دائمی همه اینها به هم می آمدند . صندلی ها را از جلوی بخاری برداشتم و سرجایشان گذاشتم و اتاق نشیمن کوچک خانه مان را مرتب کردم . لکه های کوچک دمپایی را از کنار بخاری پاک نکردم . می خواهم همیشه آنها را همان جا نگه دارم که هیچ وقت یادم نرود آدم ثروتمندی هستم .
چهارشنبه 17/4/1388 - 10:41
دانستنی های علمی
چهارشنبه 17/4/1388 - 8:2
دانستنی های علمی
ین داستان به اواخر قرن 15 بر می گردد.
در یك دهكده كوچك نزدیك نورنبرگ
خانواده ای با 18 بچه زندگی می كردند. برای امرار معاش این خانواده بزرگ،
پدر می بایستی 18 ساعت در روز به هر كار سختی كه در آن حوالی پیدا می شد
تن می داد. در همان وضعیت اسفباك آلبرشت دورر و برادرش آلبرت (دو تا از 18
بجه) رویایی را در سر می پروراندند. هر دوشان آرزو می كردند نقاش چیره
دستی شوند، اما خیلی خوب می دانستند كه پدرشان هرگز نمی تواند آن ها را
برای ادامه تحصیل به نورنبرگ بفرستد.
یك
شب پس از مدت زمان درازی بحث در رختخواب، دو برادر تصمیمی گرفتند. با سكه
قرعه انداختند و بازنده می بایست برای كار در معدن به جنوب می رفت و برادر
دیگرش را حمایت مالی می كرد تا در آكادمی به فراگیری هنر بپردازد، و پس از
آن برادری كه تحصیلش تمام شد باید در چهار سال بعد برادرش را از طریق
فروختن نقاشی هایش حمایت مالی می كرد تا او هم به تحصیل در دانشگاه ادامه
دهد.
آن ها در صبح روز یك شنبه در یك كلیسا سكه انداختند. آلبرشت دورر
برنده شد و به نورنبرگ رفت و آلبرت به معدن های خطرناك جنوب رفت و برای 4
سال به طور شبانه روزی كار كرد تا برادرش را كه در آكادمی تحصیل می كرد و
جزء بهترین هنرجویان بود حمایت كند. نقاشی های آلبرشت حتی بهتر از اكثر
استادانش بود. در زمان فارغ التحصیلی او درآمد زیادی از نقاشی های حرفه ای
خودش به دست آورده بود.
وقتی هنرمند جوان به دهكده اش برگشت، خانواده
دورر برای موفقیت های آلبرشت و برگشت او به كانون خانواده پس از 4 سال یك
ضیافت شام برپا كردند. بعد از صرف شام آلبرشت ایستاد و یك نوشیدنی به
برادر دوست داشتنی اش برای قدردانی از سال هایی كه او را حمایت مالی كرده
بود تا آرزویش برآورده شود، تعارف كرد و چنین گفت: آلبرت، برادر بزرگوارم
حالا نوبت توست، تو حالا می توانی به نورنبرگ بروی و آرزویت را تحقق بخشی
و من از تو حمایت می كنم.
تمام سرها به انتهای میز كه آلبرت نشسته بود
برگشت. اشك از چشمان او سرازیر شد. سرش را پایین انداخت و به آرامی گفت:
نه! از جا برخاست و در حالی كه اشك هایش را پاك می كرد به انتهای میز و به
چهره هایی كه دوستشان داشت، خیره شد و به آرامی گفت: نه برادر، من نمی
توانم به نورنبرگ بروم، دیگر خیلی دیر شده، ببین چهار سال كار در معدن چه
بر سر دستانم آورده، استخوان انگشتانم چندین بار شكسته و در دست راستم درد
شدیدی را حس می كنم، به طوری كه حتی نمی توانم یك لیوان را در دستم نگه
دارم. من نمی توانم با مداد یا قلم مو كار كنم، نه برادر، برای من دیگر
خیلی دیر شده...
بیش از 450 سال از آن قضیه می گذرد. هم اكنون صدها
نقاشی ماهرانه آلبرشت دورر، قلمكاری ها و آبرنگ ها و كنده كاری های چوبی
او در هر موزه بزرگی در سراسر جهان نگهداری می شود.
یك روز آلبرشت دورر
برای قدردانی از همه سختی هایی كه برادرش به خاطر او متحمل شده بود، دستان
پینه بسته برادرش را كه به هم چسبیده و انگشتان لاغرش به سمت آسمان بود،
به تصویر كشید. او نقاشی استادانه اش را صرفاً دست ها نام گذاری كرد اما
جهانیان احساساتش را متوجه این شاهكار كردند و كار بزرگ هنرمندانه او را "
دستان دعا كننده" نامیدند.
اگر زمانی این اثر خارق العاده را مشاهده كردید، اندیشه كنید و به خاطر بسپارید كه رویاهای ما با حمایت دیگران تحقق می یابند
يکشنبه 14/4/1388 - 9:13
دانستنی های علمی
۱ – افرادی که بیشترین وقت خود را صرف زندگی دیگران میکنند (مشاوره، راهنمایی و …)، از رسیدن به زندگی خود باز میمانند.
۲ – کسانی که میگویند “من نباید این راز را فاش کنم اما فقط به تو میگویم” دقیقا راز شما را نیز به همین صورت برای دیگران بازگو مینمایند.
۳ – گفتن حقیقت مهم است؛ این مهم نیست که ما راست میگوییم و دیگران اشتباه میکنند.
۴ – هیچ هدفی بدون طی کردن مسیر و راه آن دست یافتنی نیست.
۵ – کسانی که سر خود را مانند کبک در برف فرو میبرند در واقع لگد دیگران را به جان میخرند.
۶ – آنچه که در ظاهر هر شخص میبینیم، به ندرت دقیقا همان چیزی است که آن شخص واقعا هست.
۷ – جرات و شهامت این نیست که روبروی شیر بایستیم بلکه این است که بفهمیم چطور میتوان از شر او جان سالم بدر برد.
۸ – ما از همان اول پدر و مادر زاده نشدهایم، بلکه باید بیاموزیم که چطور میتوان پدر و مادر بود.
۹ – کلماتی که بر زبان جاری میگردند، قدرت خود را از ما گرفتهاند – از خود هیچ قدرتی ندارند.
۱۰ – افراد خردمند در سکوت به سر میبرند تا بیش از هر چیز صدای تمنای خود را بشنوند.
۱۱ – فرشته ها به زمین نمیآیند تا ببینند ما چه میکنیم بلکه میآیند تا به ما بگویند چه کار بهتر است انجام دهیم.
۱۲ – هیچ چیز مانند ارتباط و وابستگی با دیگران، با تمام وجود، به درد انسان نمیخورد.
۱۳ – در واقع ما هیچچ چیز را کنترل نمیکنیم مگر رفتار و کردار و تصمیمات خودمان.
۱۴ – هیچ کس نمیتواند ما را شاد کند جز خودمان. (اگر بخواهیم)
۱۵ – این یک اشتباه بزرگ است اگر از تجربیات خود درس نگیریم.
۱۶ – من هیچ چیز نمیدانم، به من بیاموزید؛ من هیچ چیز نمیشنوم، به من بگویید؛ من هیچ چیز نخواهم دید، به من نشان دهید – ما با هم پیروزیم.
۱۷ – پشیمانی از آن دسته چیزهایی است که ما به اشتباه آن را انتخاب میکنیم.
۱۸ – آنچه در قلب خود میپرورانیم، همان است که در زندگی ان دنیا در دستان خود داریم.
۱۹ – تنها به این دلیل که بذری را که کاشته ایم نمیبینیم، نمی توانیم بگوییم چیزی از اینجا بیرون نمیآید.
۲۰ – جنسیت واقعی وجود ندارد. هر کسی قسمتی از روحیات جنس مخالف را در خود دارد.
۲۱ – تجربیات شما، تجربیات شما هستند؛ شخصیت شما نیستند.
۲۲ – فرض کردنها از تنبلی ما در جستجوی حقیقت سرچشمه میگیرند.
۲۳ – هیچ کس به طور کامل بیطرف نیست.
۲۴ – خانوادۀ ما تنها جایی نیست که ما در ان متولد شدهایم؛ گاهی یک دست باز و رویی گشاده نیز ما را متولد میکند.
۲۵ – شما همیشه راه درست را نمیپیمایید.
۲۶ – فروتنی و تواضع، در واقع توانایی پذیرفتن خطاست.
۲۷ – توانایی یک مرد آن چیزی نیست که در جیبش دارد، بلکه آن است که بر دوشش دارد.
۲۸ – اگر شما یک قدم مثبت بردارید، کائنات ۱۰۰ قدم به سمت شما میآیند.
۲۹ – اگر میخواهید بدیها سرتان نیاید، نخواهید سر دیگران آید.
۳۰ – اگر میخواهید با حقیقت سر و کار نداشته باشید، همیشه در خیالات خود گم هستید.
۳۱ – فخرفروشی لباسی است که فقط تن احمقان میشود.
۳۲ – کسی که از همه بیشتر میداند، معمولا همان کسی است که کمتر حرف میزند.
۳۳ – هر کسی سزاوار ارزشمند شدن و معشوق دیگران بودن است.
۳۴ – هیچ کس جواب نهایی را به شما نخواهد داد، مگر خودتان.
۳۵ – شما تنها با ابزاری که دارید میتوانید عمل کنید، پس به دنبال ابزار جدید وقت خود را تلف نکنید.
۳۶ – اگر خطاهای خود را خطا در نظر نگیریم، آنگاه با هر خطا راهی اشتباه را کشف کردهایم.
۳۷ – این انسانها هستند که به زندگی معنا میدهند و نه اشیاء.
۳۸ – همیشه سوالاتی هستند که جوابشان ناپیداست و بزودی جوابشان پیدا خواهد شد.
۳۹ – در حال حاضر نه آینده وجود دارد و نه گذشته، زندگی جاریست.
۴۰ – اگر بخواهید، اسکلت همیشه در کنج کمد منتظر شماست تا شما را بخورد.
۴۱ – وقتی صحبت میکنیم، صدای هیچ کس را نمیشنویم.
۴۲ – والدین نباید کوچکترها را در برابر تصمیمات زندگی مسئول بدانند.
۴۳ – اینکه پدران ما چه کاره بودهاند مهم نیست، مهم این است که ما چه خواهیم کرد و چه خواهیم شد.
۴۴ – اگر فکر میکنید که باید همین الآن بگویید، پس بگویید و اگر می دانید که باید کاری را الآن انجام دهید، پس انجام دهید.
۴۵ – هر تغییری نیاز به حرکت دارد.
۴۶ – کمک دیگران به معنای انجام تمام و کمال کار ما نیست.
۴۷ – اینطور نیست که هر کسی شما را دوست بدارد ولی شما میتوانید هر کسی را دوست داشته باشید.
۴۸ – اگر کاری را همیشه برای کسی انجام دادید، او هرگز آن کار را یاد نخواهد گرفت.
۴۹ – هیچ چیز بیشتر از خنده مسری و واگیردار نیست.
۵۰ – بهترین هدیهای که میتوان به دیگران داد، وقت و صبر خودمان است.
۵۱ - زیبایی محض با چشم قابل مشاهده نیست، بلکه با فکر و دل دیده میشود.
۵۲ – هر کسی بذر کمال را در وجودش دارا میباشد، اما کمتر کسی میتواند آنرا پرورش دهد.
۵۳ – تنها راه پایان دادن به مشاجرهها، پیدا کردن یک راه حل است.
۵۴ – هر عملی که انجام میدهیم و هر حرفی که میگوییم به ما باز میگردد اما نه به گونهای که انتظارش را داشتیم.
۵۵ – اگر یک پله از نردبان شکست، با کمی زحمت پا را باید بالاتر گذاشت.
۵۶ – هرگز کلمات ناگفته را در اتاق دربسته محبوس نکنید.
۵۷ – هرکس بیش از آنچه خود را میشناسد است.
۵۸ – از هر چه بترسیم اسیرش میشویم.
۵۹ – نیازمندترین انسانها حریصترین آنهاست.
۶۰ – آنچنان خیال کنید که گویا تا ابد زندهاید و انچنان عمل کنید که گویا امروز میمیرید.
۶۱ – بخندید همچنانکه نفس میکشید و دوست داشته باشید همچنانکه زندگی میکنید.
۶۲ – هیچ کس نمیتواند بازگردد و شروعی جدید را رقم بزند اما هر کسی میتواند شروع کند و پایانی خوش را بسازد.
۶۳ – مهمترین چیزها در زندگی چیزی نیستند که قابل لمس باشند.
۶۴ – زیباترین عکسها در اتاقهای تاریک ظاهر میشوند؛ پس هر موقع در قسمتی تاریک از زندگی قرار گرفتی بدان که طبیعت میخواهد تصویری زیبا از تو بسازد.
۶۵ – برف سنگینی بارید؛ درختی شکست، درختی زیباتر شد.
۶۶ – زندگی مانند بازی حکم است، مهم نیست که دست خوبی نداشته باشیم، مهم این است که یار خوبی داشته باشیم.
۶۷ – از کوتهی ماست که دیوار بلند است.
۶۸ – از شیشۀ جلو به زندگی نگاه کنید نه از آینۀ رو به عقب.
۶۹ – به خاطر ترساندن موش خانهات را آتش نزن.
۷۰ – هنر زندگی کردن، هنر نقاشی کردن بدون پاک کردن است.
۷۱ – بهترین لذت زندگی انجام دادن عملی است که دیگران میگویند نمیتوانیم.
۷۲ – هر روز از زندگی معجزه است. من روزم را هدر نمیدهم. من قدر معجزات را میدانم.
۷۳ – آرام بنشین. تقلا نکن. بهار میآید و سبزهها رشد میکنند.
۷۴ – اینکه چه میاندیشیم، چه میدانیم و به چه اعتقاد داریم مهم نیست. مهم این است که چه میکنیم.
۷۵ – از زندگی هر انچه لیاقتش را داریم به ما میرسد نه آنچه آرزویش را داریم.
۷۶ – از آنجا که زندگی آینۀ وجود ماست، فقط با تغییر ما تغییر میکند.
۷۷ – ساعتی که خراب است، در هر روز دوبار زمان را درست نشان میدهد.
۷۸ – هرگاه در زندگی خانهای از یخ ساختی، بر آب شدنش گریه نکن.
۷۹ – برای انسانهای بزرگ چون بر این باورند که : یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت.
۸۰ – آرزوهایت را یک جا یادداشت کن و یکی یکی از خدا و کائنات بخواه. خدا و کائنات یادشان نمیرود اما تو یادت خواهد رفت آنچه را که امروز داری، آرزوی دیروزت بوده است.
۸۱ – برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چون برگی زردی یا سیبی سرخ؟
۸۲ – اگرنتوانستی کسی را ببخشی از بزرگی گناه او نیست، از کوچکی دل توست.
۸۳ – به کسی که در جستجوی حقیقت است ایمان آور و به کسی که حق را یافته است شک کن.
۸۴ – ما آمدهایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم نه به هر قیمتی زندگی کنیم.
۸۵ – هر کس چرای زندگی را یافت با هر چگونهای خواهد ساخت.
۸۶ – سخن نیک را از گویندۀ آن بگیرید هر چند خود بدان عمل نکند.
۸۷ – ناتوانترین مردم کسی است که نتواند دوستی پیدا کند و ناتوانتر از او کسی است که دوستان خود را از دست بدهد.
۸۸ – چون عقل کامل گردد، سخن گفتن کمتر شود.
۸۹ – صبحگاهان به جستجوی روزی درآیید که برکت و موفقیت در صبح زود نهفته است.
۹۰ – به بار نشستن هر کار نیازمند ۱۰۰۰ روز صبر است.
۹۱ – راز موفقیت در این است که با طبیعت و کائنات هماهنگ باشیم و در مسیر موجهای زندگی لذت ببریم.
۹۲ – موفقیت یک مسیر است و نه هدف.
۹۳ – موفقیت بیشترین و بهترین استفاده از آن چیزی است که هم اکنون داریم.
۹۴ – شکست موفقیت است، اگر از آن درس بگیریم.
۹۵ – موفقیت این نیست که هرگز اشتباه نکنیم بلکه این است که یک اشتباه را دوبار مرتکب نشویم.
۹۶ – موفقیت دستیابی به آن چیزی است که میخواهیم و شادمانی خواستن آن چیزی است که بدست میآوریم.
۹۷ – موفقیت توانایی پرش از شکستی بر شکستی دیگر است بدون اینکه خسته شویم.
۹۸ – من میدانم که تمام هستی برای من خلق شده. پس نگران نیستم و تمام هستی را یار و یاور خود میبینم.
۹۹ – بازی زندگی بازی بومرنگهاست. مراقب بومرنگ خود باشیم که به کدام طرف پرتاب میشود.
۱۰۰ – تفکر مثبت اساس هر موفقیت است.
شنبه 13/4/1388 - 8:32