• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 199
تعداد نظرات : 188
زمان آخرین مطلب : 5423روز قبل
دانستنی های علمی

خدایا !!!!

چنان ذکرت را بر زبانم جاری کن که حتی در بستر بیماری و در زمان گفتن هر آنچه که نمی دانم، فقط نام تو بر زبانم باشد بگذار چنان در روح و افکارم رخنه کنی که هیچ تارو پودی از من بدون تو شکوفا نگردد.

سه شنبه 15/10/1388 - 7:8
شعر و قطعات ادبی


من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من خودم بودم و یک حس غریب

که به صد عشق و هوس می ارزید

من خودم بودم و دستی که صداقت می کاشت

گر چه درحسرت گندم پوسید

من خودم بودم و هر پنجره ای

که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود

و خدا می داند سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود

من نه عاشق بودم و نه دلداده گیسوی بلندو نه آلوده به افکار پلید

من به دنبال نگاهی بودم که مرا از پس دیوانگیم می فهمید

آرزویم این بود... دور اما چه قشنگ

تا روم تا در دروازه نور

تا شوم چیده به شفافی صبح ...

:) :)
 

دوشنبه 14/10/1388 - 5:55
دعا و زیارت
عشق امام حسیــــن

می گم عاشقم

اما خودم بهتر می دونم که نالایقم

کدوم عاشقی؟

من که همیشه برای تو آینه دقم

کجا عاشقم؟

می گم مجنونم ...

ولی نماز اول وقتم رو نمی خونم

کسی به فکر مهدی نیست

نبودنش عادی شده

وا حسرتا ...

غریب ارباب !

همش به ما گفتن که هستی تشنه آب

نه به اون خدا ...

"هل من ناصر" تو می گه هستی تشنه جواب ...

گرچه بدم ...

حالا که برگشتم پیش تو نکن ردم ...

پشیمونم ...

از تموم نفس هایی که بی یاد تو زدم

گر چه بدم

 

 

من که عمری سر سفرت آقا روزیم رو خوردم ...

داده ای آبرو اما من چی ؟ آبرو بردم !

 

اینقدر نپرسیم از عباس برات پابوسی چی شد ...

جواب آقا رو بدیم ...غیرت ناموسی چی شد ؟

امون بده ! لیلای من یک خبری به مجنون بده !

من که مردم! کرب و بلات رو نشون بده !

دنیای من "اللهم العجل محیای" محیای من !

ای وای من ...من واسه تو گریه می کنم تو برای من ...

مگه من چی دارم آقاجون که بریزم زیر پات ؟

به جز این دلی که باز دوباره خیلی تنگه برات ...

می خوام صدات کنم حسین ولی خجالت می کشم ...

دوباره ناز کن آقاجون ... دوباره منت می کشم ...

پنج شنبه 3/10/1388 - 6:35
دانستنی های علمی

چرا خدا اجازه می‌دهد رنج ببریم؟

در کتب آسمانی آمده، "خداوند سرچشمه عشق است."اما اگر واقعاً خدا سرچشمه عشق است، چرا اینقدر رنج و بدبختی وجود دارد؟

در کتب آسمانی آمده، "خداوند سرچشمه عشق است."
اما اگر واقعاً خدا سرچشمه عشق است، چرا اینقدر رنج و بدبختی وجود دارد؟
چرا با عمل وحشیانه طبیعت اینهمه آدم در سال می‌میرند و چرا برای سیر کردن شکم صدها هزار انسان که از گرسنگی رنج می‌برند، غذای کافی وجود ندارد و چرا اینقدر ظلم و ستم بر مردم اعمال می‌شود؟ چرا اتفاقاتی مثل تراژدی که در شهر اوکلاهاما شاهد بودیم روی می‌دهد که دیوانه‌هایی به جان مردان، زنان و کودکان بی گناه بیفتند؟
در یکی از رمان‌های هیو والپول، یک مرد جوان می‌گوید، "میدانی وانسا، خدا نمی‌تواند وجود داشته باشد. باید به این مسئله ایمان پیدا کنی...از خودت بپرس، چطور می‌تواند خدا وجود داشته باشد و زندگی اینطور باشد؟ اگر خدایی بود باید از خودش دلگیر می‌شد."
یک نفر که موضوع سخنرانی این هفته ام را دیده بود می‌گفت، "اینم عجب سوالیه." و واقعاً هم همینطور است. چند شب پیش همسرم سوال کرد که موضوع سخنرانی این هفته ام چیست و وقتی به او گفتم که موضوع "چرا خدا اجازه می‌دهد رنج ببریم؟" است، گفت، "آره واقعاً چرا؟"

حتی وقتی نگاهی به این "چرا؟" می‌اندازم، صداهایی را می‌شنوم که در گوشم زنگ می‌زنند، "مال ما این نیستیم که متعجب باشید چرا، مال ما این است که فقط انجام دهید یا ........."

اولین مشکل در مواجهه با مشکل رنج کشیدن، نظریه قدیمی متداول بین خیلی از مسیحی‌هاست که اشتباه است بپرسیم، "چرا؟" نباید در مورد وجود انسان و مشکلات او از خدا گله کنیم.

اما پیشنهاد من برعکس این است. پرسیدن "چرا" نه تنها اشکالی ندارد بلکه اولین قدم به سمت آشتی با پروردگار درخلال درد و رنج است و کاملاً با سنت کتب آسمانی هماهنگ است:

حضرت موسی با قوم خود در بیابان به جانب خدا فریاد می‌زند، "خدایا چرا در حق این مردم بدی می‌کنی؟"
جدعون در زمان غم و ناراحتی می‌گوید، "اگر خدا با ماست، پس چرا این اتفاقات برای ما می‌افتد؟"
حضرت ایوب که نماد مواجهه با مشکلات و رنج‌هاست می‌گوید، "من زندگی خودم را دارم، آزادانه گله وشکایتم را ابراز می‌کنم و به تلخی روحم سخن می‌گویم. به خدا می‌گوید، آیا ستم دادن به من به نظرت درست است؟"

و اگر هنوز هم متقاعد نشده اید، سخنان خود حضرت عیسی را بشنوید: "خدای من، خدای من، چرا من را به خودم واگذاشته ای؟"

پس حالا که اینطور است، اجازه بدهید ما هم پیش برویم و بپرسیم، "چرا؟" "چرا خدا اجازه می‌دهد رنج ببریم؟"

پرسش "چرا" به چهار نوع مشکل و سختی نمود دارد که منجر به رنج و بدبختی می‌شود. اجازه بدهید نگاهی اجمالی به آنها بیندازیم:

1. بلایای طبیعی
گردبادی به یک شهر حمله ور می‌شود، سیل جامعه ای را نابود می‌کند، آتش قومی را در هم می‌کشد، و تصادفات که ھر سال جان تعداد بیشماری از مردم را می‌گیرد. مثلاً خدا نمی‌توانست وقتی یک هواپیما درحال سقوط کردن است، نیرو جاذبه را نگه دارد؟
ایده خیلی خوبی به نظر می‌رسد اما اگر نیروی جاذبه ناگهان قطع شود، همه جهان بر هم می‌ریزد.
شاید بتوان با مشکلات و سختی‌های ناشی از بلایای طبیعی کنار بیاییم اما درمورد این چطور:

2. بیماری‌ها
چرا خدا زندگی را طوری خلق کرده که بعضی از سلولهای بدن تخریب می‌شوند؟ آیا نمی‌توانست زندگی انسانها را طوری خلق کند که هیچوقت به بیماری و مریضی گرفتار نمی‌شدند؟
این هم در نظر اول ایده خوبی به نظر می‌رسد مخصوصاً وقتی صحبت از بیماری جوانها و کودکان باشد. اما وقتی زندگی واقعیت می‌شود همه انواع و اشکال زندگی نیز ممکن می‌شود، حتی سلولهای بیمار. خیلی از بیماریها متعلق به گذشته است و با پیشرفت علم پزشکی درمان آن پیدا شده است. به نظر می‌رسد که انسان باید همراه با خدا برای از بین بردن مشکلات و دشواری‌های انسان تلاش کند. بااینکه دردآور است اما گاهی اوقات فشار و چالش و درد زندگی است که باعث می‌شود بیشترین تلاش خود را به کار گیریم.
بیماری و مریضی با همه بدی که دارند اما بخشی از انسانیت و مرگ و میر انسان هستند. خداوند قصد نداشته است که در این جهان به انسان عمر جاودانه بدهد.

3. درد روحی و احساسی
چرا باید متحمل دردها و ناراحتی‌های روحی شدید بشویم؟ چه از دست دادن عزیزی باشد یا شاهد درد کشیدن یکی از عزیزان بودن، گاهی اوقات دردهای احساسی است که باعث می‌شود آن "چرا"ها به زبانمان بیاید.

خیلی خوب یادم می‌آید شبی را که با چشمهای گریان رو به آسمان نگاه می‌کردم و از خدا می‌پرسیدم، "چرا؟ چرا بایداینطوری شود؟" و خوب یادم می‌آید که همان موقع سوال دیگری به ذهنم آمد که "آیا برای فرار از این فقدان، دست از تجربه عشق می‌کشی؟"

 4. بدی‌های انسانی
یک آهنگ معروف بود که می‌گفت، "چطور آدما میتونن اینقدر بی احساس باشن، چطور میتونن اینقدر سنگدل باشن؟"

نامهایی مثل جان واینه و جفری داهمر بعنوان نمونه‌هایی از بدترین نوع شر در زمین در ذهن همه ما حک شده اند. تیم مک ویگ هم به آن لیست اضافه شده است.

خوب گوش کنید. من کاملاً متقاعد شده ام که در صورت شر انسانی است که می‌توان شیطان واقعی را دید.
و هنوز هم... حتی در صورت شر انسانی مثل آنچه که شهر اوکلاهما دیدیم دقیقا آنچه سنت پاول نوشته را می‌بینیم: "همه چیز برای آنها که خداوند را دوست دارند، خوب پیش می‌رود." که می‌تواند تصویر آن مرد آتش نشانی را در شهر اوکلاهما فراموش کند که کودک یک ساله ای را از لاشه هواپیما بیرون می‌کشید. آن کودک به طرز تاسف برانگیزی جان سپرد. اما تصویر مرد آتش نشان و مادر آن کودک که شریک در غم از دست رفتن کودک همدیگر را در آغوش گرفته بودند به یاد ماندنی است. یعنی غریبه‌ها درمیان رنج و بدبختی با هم همدردی می‌کنند.

اینجا نکته مهمی است که درمواجهه با درد روحی و احساسی باید به یاد داشته باشید. وقتی آسیب روحی دیده ایم، به دنبال پاسخ‌های عقلانی و منطقی نیستیم. تصور کنید که به حادثه اوکلاهما نگاه می‌کردید و می‌پرسیدید، "خدایا چرا؟" و بعد یک فرمول علمی جادویی در آسمان با پاسخ ظاهر می‌شد... "به خاطر این است که x+y بر جذر y و...." آیا این راضیتان می‌کند؟ نه. راه حل اینجاست:

ما دنبال پاسخ برای مغزمان نیستیم بلکه به دنبال مرحمی برای زخممانیم.

وقتی آسیب روحی دیده ام، آسیب با مغزمان در ارتباط نبوده و روحمان را خدشه دار کرده است. بیشتر از اینکه به دنبال پاسخ چراهای خود باشیم، زجه می‌زنیم و از دردمان می‌گوییم. از این گذشته، آخرین باری که اتفاق فوق العاده ای برایتان افتاد و از خدا پرسیدید، "چرا من" کی بود؟

اجازه بدهید درسهایی برایتان عنوان کنم که شما را در دردها و ناراحتی‌ها به خدا نزدیکتر می‌کند

1. پرسیدن "چرا" از خدا اشتباه نیست.
به آخرین قسمت انجیل نگاه کنید....حتی پیامبر خدا نیز در رنج و بدبختی از خدا می‌پرسد، "چرا؟" و احساس تنهایی می‌کند.

2. خدا برای تنبیه ما رنج و ناراحتی نمی‌فرستد.
انجیل متی مسیحی به ما نشان می‌دهد که روح او بر غم و اندوه غالب شده بود. "روح من تا حد مرگ انباشته از درد است." تابه حال آنرا حس کرده ای؟ مسیح هیچ کار اشتباهی انجام نداده بود. درواقع، او کسی است که در هماهنگی کامل در بهشت با خدای خود زندگی می‌کند. اگر کسی در دنیا باشد که به هیچ وجه شایسته تحقیر، طرد شدگی و درد نباشد، اوست. پس خدا برای تنبیهمان درد و ناراحتی نمی‌فرستد.

3. خدا در رنج و تنهایی ما را تنها نمی‌گذارد، او هم کنار ما رنج می‌کشد.
کمی به آن فکر کنید. وقتی زجه می‌زنید که "چرا؟" برای کسی زجه می‌زنید که می‌داند این چرا چرا کردن‌ها، احساس تنهایی و طردشدگی و احساس درد فیزیکی و احساسی یعنی چه.

نه، خدا وقتی ما درد می‌کشیم غایب نیست و درست کنار ماست. یکی از دوستانم می‌گفت که در بدترین و دردآورترین تجربه زندگیش به سمت خدا زجه زده است که "وقتی پسرم مرد کجا بودی؟" بعد صدایی نرم و آرام را شنیده که می‌گوید، "من همانجا بودم که تو بودی وقتی پسرم مرد."

چرا درد و رنج و بدبختی زندگی ما را نابود می‌کند؟ چرا خدا اجازه همچنین چیزی را می‌دهد؟ هر پاسخ عقلانی به این سوال قاصر خواهد بود. فقط پذیرفتن اینکه خدا در همه دردها کنار ماست باعث می‌شود که از تاریکی بیرون بیاییم.

و آخر اینکه انجیل به ما یاد می‌دهد که خدا هر اشتباهی را درست می‌کند، هر قلب شکسته ای را ترمیم می‌کند و هر دل خالی که به سمت او آمده را پر می‌کند. "...خدا خودش با آنها خواهد بود. هر اشکی را از صورت‌ها می‌زداید. مرگ دیگر وجود نخواهد داشت. درد و زجه و ناراحتی دیگر وجود نخواهد داشت."
آنکه گفت، "به خاطر همه آن چیزهایی که دیده ام، برای چیزهایی که ندیده ام به خدا اعتماد میکنم" حقیقتاً راست گفته است.

چهارشنبه 25/9/1388 - 6:48
بیماری ها

متخصصان توصیه می كنند از مصرف نوشابه برای كودكان مبتلا به اسهال و استفراغ باید خودداری كرد .

اسهال و استفراغ یكی از عوارض شایع دوره كودكی است كه در موارد شدید ، باعث كم آبی بدن كودكان می شود .

 هر چند پیشتر متخصصان مصرف نوشابه را برای جبران كم آبی كودكان توصیه می كردند اما پژوهشگران با درج مقاله ای در مجله آرشیو بیماریهای كودكان اعلام كردند : میزان قند نوشابه های رایج ، بیش از حد مجاز و میزان نمك آنها كمتر از حدی است كه كمبود آب و املاح كودكان بیمار را جبران كند .

 متخصصان تاكید می كنند ، او آر اس ، بهترین محلول برای جبران كم آبی كودكان مبتلا به اسهال و استفراغ است

سه شنبه 24/9/1388 - 7:28
ورزش و تحرک

حضور نكونام در تمرینات استقلال سوژه ای است كه عكاسان مطبوعات ورزشی را بابت از دست دادن این تمرین عزادار كرد!

 

به گزارش ایسنا،‌ جوادنكونام، ستاره اوساسونا برای دقایقی در تمرین استقلال حضور یافت. او كه برای دیدن دوستان سابقش در تیم ملی و پاس، بهزاد غلامپور و هادی شكوری به ورزشگاه دستگردی آمده بود، یاد روزهایی افتاده بود كه با پاس در این ورزشگاه تمرین می كرد.

 

نكو كه با استقبال گرم بچه های استقلال رو به رو شد، درباره غلامپور به شوخی گفت: "بزرگترین افتخار آقا بهزاد این است كه 5 گل از من خورده."

حضور جواد نكونام در تمرینات استقلال در شریطی بود كه آبی ها از تمرینات سخت راینر كرافت به تنگ آمده و دنبال فرصتی برای رفع خستگی بودند.

دوشنبه 23/9/1388 - 6:50
آموزش و تحقيقات

یکی از کارهایی که کلیه کاربران هر از گاهی خواسته یا ناخواسته به سراغ آن میروند ، نصب نسخه های مختلف ویندوز است. به دید بسیاری از افراد نصب ویندوز یک پروسه خشک و تکراری است و در هنگام نصب آن تنها میتوان صبر کرد تا کار به اتمام برسد. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در هنگام نصب ویندوز و عبور از مرحله اولیه ، شما میتوانید در حین نصب به گشت و گذار در محیط CMD هم بپردازید! این کار وقتی بسیار به کمک شما میاید که به فرض هنگام نصب از شما درخواست شماره سریال شود و شماره سریال داخل فایل متنی داخل خود CD نصب ویندوز باشد ، با این ترفند میتوانید همان موقع فایل متنی خود را باز کرده و سریال را بخوانید. همچنین شما قادر خواهید بود فایل های exe را نیز اجرا کنید ، بدین معنی که به هنگام نصب ویندوز شما میتوانید نرم افزارهای جانبی را نیز به شکل همزمان بر روی سیستم خود نصب کنید.

بدین منظور:
پس از عبور از مراحل اولیه و انتخاب درایو ها و رستارت سیستم ، شما میتوانید با فشردن دو کلید Shift و F10 به شکل همزمان وارد محیط CMD شوید.
با استفاده از این محیط کلیه عملیات اجرایی فوق را میتوانید صورت دهید.

يکشنبه 22/9/1388 - 6:47
آموزش و تحقيقات

در حالی که شما می‌توانید در روزهای سرد زمستان لباس گرمی بپوشید و خود را از سرما مصون بدارید، چنین چیزی ممکن است چندان برای گوشی‌های تلفن همراه میسر نباشد.

معمولاً وسایل الکترونیکی و سرما میانه چندان خوبی با یکدیگر ندارند و عقیده عموم بر آن است که سرمای شدید می‌تواند اثری بسیار بدتر نسبت به گرمای زیاد داشته باشد.

اما سرما چه اثری می‌تواند بر روی تلفن همراه بگذارد؟ آیا سرمای زیاد می‌تواند منجر به از کار افتادن و یا بروز اختلالات جدی در آن شود؟ آیا رها کردن تلفن همراه در برف به مدت یک ساعت می‌تواند آن را از کار بیندازد؟

گروهی از افراد ماجراجو این موضوع را با انجام آزمایش امتحان کرده‌اند. آن‌ها تعدادی گوشی موبایل را در معرض سرمای شدید قرار داده‌اند تا ببینند واقعاً چه اتفاقی برای آن‌ها می‌افتد.

نتایج آزمایش‌ها به صورت کلی چنین بود:

• در دمای منفی 12 درجه سانتی‌گراد: صفحه نمایش گوشی‌ها تاریک شد.
• در دمای منفی 23 درجه سانتی‌گراد: برخی گوشی‌ها دچار مشکلات باتری شدند.
• در دمای منفی 29 درجه سانتی‌گراد: برخی گوشی‌ها خاموش شدند.
• در دمای منفی 34 درجه سانتی‌گراد: صفحه‌های نمایش و باتری دچار مشکلات بسیار جدی شدند.
• منفی 40 درجه سانتی‌گراد: تمام تلفن‌ها در این دما از کار افتادند، به جز یک گوشی موتورولا. گوشی مورد نظر تا دمای منفی 48 درجه سرما را تحمل کرد.

این در حالی است که هیچ‌گدام از گوشی‌ها دچار مشکلات دائمی نشدند و تمامی این مشکلات موقتی بودند، بدین معنی که پس از بازگشت تلفن‌های همراه به دمای عادی، مشکلات آن‌ها برطرف شد.

شنبه 21/9/1388 - 6:44
بیماری ها

جام جم آنلاین: مصرف عصاره برگ كلم در درمان و پیشگیری از زخم معده موثر است. پژوهشگران دانشگاه علوم پزشكی قزوین اثر عصاره برگ كلم را بر زخم معده ناشی از آسپرین در شماری از موش‌های آزمایشگاهی بررسی كردند.
بر پایه این بررسی عصاره برگ كلم به مقدار 100‌میلی‌گرم در كیلوگرم ، بیشترین اثر را در پیشگیری از زخم معده ناشی از آسپرین دارد.

این بررسی همچنین نشان می‌دهد ، مقدار 200 میلی گرم بر كیلوگرم عصاره برگ كلم ، مؤثرترین مقدار در درمان زخم معده است. پژوهشگران با توجه به این بررسی معتقدند ، در پیشگیری یا درمان از زخم معده می‌توان از برگ كلم استفاده كرد.

پژوهشگران احتمال می‌دهند ، عصاره این گیاه با كاهش ترشح اسید معده و تحریك ترشح بی ‌كربنات ‌سدیم در محیط معده، در بهبود و پیشگیری از زخم معده موثر است.

از مهم‌ترین كاربردهای برگ كلم در طب سنتی، استفاده از آن برای بهبود دردهای دستگاه گوارش است.

شنبه 21/9/1388 - 6:43
شعر و قطعات ادبی

معشوق افلاكی
ندیدم مهری ازماهی كه دل بندم به دلخواهی
نشد كاشانه ام روشن نه از مهری نه از ماهی
نجستم لیلی آیینی كه مجنونم كندعمری
چو یوسف بی زلیخایی شدم زندانی چاهی
نگفتم درد دل با كس نه با ابری نه با بادی
نكردم راز عشق افشا نه با اشكی نه با آهی
به خلوت خو چنان كردم كه در عالم نخواهم شد
نه هم پیمان درویشی نه هم پیمانه با شاهی
كجا از فتنه ی گردون شوی ایمن كه با افسون
نماید كاهی از كوهی بسازد كوهی از كاهی
نبود ای آسمان جز اشك و آه من اگر دیدی
سحابی در سحرگاهی شهابی در شبانگاهی
شتابان عمر كوته را چنان دیدم كه در چشمم
نماید هفته چون روزی شود طی سال چون ماهی
الهی رو به درگاهت نهم از درد تنهایی
كه از افسانه ی پنهان دل تنها تو آگاهی
صبا معشوق افلاكی مرا یار است و پشتیبان
دگر در عالم خاكی چه غم گر نیست همراهی

جمعه 13/9/1388 - 10:20
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته