سلام
چند روزي است حالم ديدنيست
حال من از اين و آن پرسيدنيست
گاه بر روي زمين زل مي زنم
گاه بر حافظ تفاءل مي زنم
حافظ شيراز فالم را گرفت
يک غزل آمد که حالم را گرفت:
ما ز ياران چشم ياري داشتيم
خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم
حقيقت هميشه زيبا ،و زيبايي هميشه حقيقت نيست.
ولي حقيقت و زيبايي در نقطه اي باهم تلاقي مي كنند.
ومن در جستجوي آن نقطه هستم.
(بتهون)
بسم الله الرحمن الرحيم «سوره الزخرف» «لقد جئنكم بالحق ولكن اكثرهم للحق كرهون 78» براستيكه ما حق را برشما فرو فرستاديم، حق و حقيقت را ولي افسوس كه اكثريت شما از آن روي گردانيد.. اين آيه خود نماد واضحي از تقابل حقيقت و واقعيت در زندگي است. كلام حق و الهي زماني مورد انكار واقع خواهد شد كه دلها تيره و تار گرديده و از دريافت آن عاجز گردد.. زمانيكه واقعيات بر اساس منافع و لذتهاست و نه حقيقتها .. در آن زمان است كه كلام حق انكار ميگردد چون مغاير با آن منافع و لذت ها واقع شده است در آن زمان است كه دلها نيز از درك حقانيت آن عاجزند چرا كه در پس منافع و هواهاي نفساني تيره و تار گشته اند.. عشق خواهد كين سخن بيرون بود آينه ات غماز نبود چون بود آينه ات داني چرا غماز نيست زانك زنگار از رخش ممتاز نيست
ميدوني چرا خدا به همه دو تا دست , دو تا پا , دو تا چشم داده ,
اما فقط يکي دونه قلب داده؟ براي اين که بگردي , اون يکيش رو پيدا کنی
هر كس با زني به خاطر مالش ازدواج كند، خداوند او را به مال وي واگذار كند، و هر كه با او به خاطر جمال و زيبايي ازدواج نمايد، در او چيزي را كه خوشايند او نيست، خواهد ديد. و هر كه با وي به خاطر دينش ازدواج كند، خداوند تمامي اين مزايا را براي او جمع ميكند. (پيامبر اكرم-وسايل الشيعه
هر کس سه جوانی دارد: جوانی تن، جوانی دل و جوانی فکر. اما افسوس که این سه هرگز هیچگاه با هم در یکجا جمع نمی شوند.
حضرت امام جعفر صادق (ع)
واسه كفترای معصوم كه تو آسمون می گردن
از علامه طباطبايي،رحمة الله عليه آورده اند كه فرمود:عيال ما كه زن بسيار مومن و بزرگواري بود و به همراه ايشان براي تحصيل به نجف اشرف مشرف شديم،هر سال در روز عاشورا براي زيارت به كربلا مي آمديم، ولي پس از آن كه از نجف اشرف به تبريز بازگشتيم در روز عاشورايي كه ايشان در منزل نشسته و مشغول خواندن زيارت عاشورا بودند،مي گويند:ناگهان دلم شكست و با خود نجوا كردم كه ده سال در روز عاشورا كنار مرقد مطهر امام حسين عليه السلام بوديم و امروز از چنين فيضي محروميم.يك مرتبه ديدم در حرم مطهر حضرت سيد الشهداء عليه السلام در زاويه ي حرم بين بالاسر و روبرو ايستاده ام و رو به مرقد مطهر مشغول خواندن زيارت هستم و مشخصات بارگاه سالار شهيدان هم چون گذشته بود.و از آن جايي كه روزعاشورا بود و مردم غالبا براي تماشاي دسته هاي عزادار و سينه زن مي رفتند تعداد زايرين كم بود و تنها در پايين پاي مبارك چند نفري مقابل قبر ساير شهدا ايستاده بودند و برخي از خدام براي آن ها زيارت مي خواندند چون به خود آمدم ديدم در خانه(تبريز)نشسته ام و مشغول خواندن ادامه ي زيارت عاشورا هستم.