تبیان، دستیار زندگی

آنان که رنگ پریدگی پاییزرادوست ندارند

نمیدانندپاییزهمان بهاریست

که عاشق شده است

پاییزرادوست دارم   چون فصل غم است

غم رادوست دارم   چون اشک دل است

اشک رادوست دارم   چون شاه دل است

دل رادوست دارم   چون محبت رابه من آموخت

محبت رادوست دارم  چون دوست رابی آنکه بدانم چرا دوست دارم

هروقت دلت گرفت هروقت

آسمون مثل همیشه برات آبی نبود

هروقت احساس کردی زیربارمشکلات

خردمیشی هروقت حس کردی دیگه

به دردهیچ کاری نمیخوری هروقت

حس کردی که خیلی بی مصرف وپوچی

هروقت حس کردی خیلی تنهاشدی...

به اون بالانگاه کن

آسمان برای گرفتن ماه تله نمیگذارد

بلکه آزادی ماه است

که اوراپایبندمیکند.

چون خیالت هرشب مونس

ودمسازمن است

شرم دارم که شکایت کنم

ازتنهایی

دنیاآنقدروسیع است که برای

همه مخلوقات جایی هست

پس بجای اینکه جای کسی رابگیرید

تلاش کنیدجای واقعی خودرابیابید

اگرروزی حس کردی دنیا

وآدماش به تواخم کردن

دلیلشوتولبهای بدون لبخند

خودت جستجوکن

گریه هایم بی صداست

عشق من بی انتهاست

ردپای اشکاموبگیر

تاببینی خانه عاشق کجاست

شخصی رابه جهنم میبردنددرراه

برمیگشت وبه عقب خیره میشد

ناگهان خدافرمود:اورابه بهشت ببرید

فرشتگان پرسیدند:چرا؟پروردگارفرمود:

اوچندباربه عقب نگاه کرد...

اوامیدبه بخشش داشت

پرنده ای راکه دوست داری رهایش کن

اگه عاشق باشه برمیگرده

وگرنه هیچوقت عاشقت نبوده ..

پرنده من هیچوقت برنگشت