چگونه بودن را از خانواده ای بیاموزیم که در آن،پدر علی است و مادر،فاطمه است و چهار گل پرورش یافته ی این بوستان،حسن و حسین و زینب وام کلثوم.
سرمشق تربیتی این خانه،اسلام است و گهواره جنبان این تربیت،عشق و ایمان است.
عصر ظهور،رجعتِ دوباره ی بعثت در حرا،وامامت در غدیر است.
غیبت،دورانِ انتظار جوشش دوباره ی غدیر عاشورایی در نینوای تاریخ است،در بستری از فراتِ ظهور و علقمه ی نور!
آنکه نقد جوانی را رایگان از کف دهد،کوله باری از حسرت را،تا دامنه ی قیامت باید به دوش بکشد.
جوانی،زیباترین گلی است که در بوستانِ عمر می شکفد.امّا...عمرش کوتاه،گلبرگهایش لطیف و بسیار آسیب پذیر است.
جوانی مناسبترین فصل رسیدن به خود باوری است.جوانان اگر از پند پیران و تجربه ی بزرگان بهره گیرند،کمتر دچار حسرت می شوند.
جوانی،موسم عطر افشانی ِبوستان عمر و فصل شکوفه باران زندگی است.اگر غوغای بهار در باغ زندگی ما برپا نشود،و اگر بلبل جوانی بر شاخسار عمرمان ترانه ی زیبای پاکی نخواند،ما همان خزان زده ی سرد و خمودیم،هر چند صدها بهار بیاید و بگذرد....کاش قدر جوانی را بدانیم!...
آرامش روح،در زندگی آمیخته به معنویّـت و خداجویی است.
عمری که در پی شکم و شهوت بگذرد،چراگاه شیطان است.
امام هادی(ع)،هادی امّت و هدایت یافته از غیب بود.