از منابعی كه از دیر باز در مباحث انتقادی درباره « جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی» مورد استفاده قرار گرفته است كلام امیرالمومنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می باشد. اما یك بررسی اجمالی در سیره حضرت ثابت می كند كه آن حضرت علیرغم سنت جاهلیت به شخصیت و مقام زن احترام بسیار می گذاشته است. او نه تنها در خانه شریك زندگی همسر خود بوده است بلكه مردان را نیز به پاسداری از حرمت و حقوق زنان توصیه كرده و كوششهای ایشان را در اداره خانه و تربیت فرزندان ارج نهاده است. در بیان كرامت و منزلت زن همین بس كه او را مظهر جمال و عطوفت الهی معرفی نموده و می فرماید: «المراة ریحانه و لیست بقهرمانه» «زن گل خوشبوی زندگی است و نباید كارهای دشوار را بر او تحمیل كرد». در كلامی دیگر از زن به عنوان امانت الهی یاد شده است كه همچون امانتهای دیگر خداوند ارزشمند و قابل احترام می باشد و باید آنچنانكه شایسته امانت گذار است از او محافظت و نگهداری شود. امام علی (علیه السلام) پیش از هر مكتب مادی طرفدار زن، مدارا با زنان را تحت هر شرایطی حتی در صورت بد رفتاری و اهانت لازم و ضروری دانسته و خشونت و تعرض به او را محكوم نموده است. «فداروهن علی كل حال» در بررسی های روانشناختی و تحلیل های رفتار اجتماعی زن، تاثیر تربیتی چنین شیوه ای را اثبات نموده است. نقشی كه زن در تربیت و پرورش نسل بشری ایفا می كند جایگاه ممتاز و منحصر به فرد او را در نظام خلقت مشخص می سازد.
قرآن برای بیان نقش زن در سعادت و تربیت فرزندان، همسران حضرت نوح و لوط را مثال می زند كه چه بسا به سبب عدم صلاحیت آنان، فرزندانشان به كفر كشیده شدند. حضرت علی (علیه السلام) به جهت آگاهی و اعلام همین جایگاه ممتاز است كه حتی وجود پدری همچون خود با آن همه رشادتها كه تاریخ ازاو سراغ دارد - فاتح خیبر، قاتل عمروبن عبدود….- را برای داشتن فرزندی دلیر و نیرومند كافی نمی داند. از این رو عدم دلاوری محمد حنفیه را به مادر او نسبت داده و برای داشتن فرزندی شجاع و مبارز از عقیل می خواهد كه همسری شایسته برای او برگزیند. حضرت به احیای حقوق زن - سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تربیتی، اجتماعی … توجه خاصی مبذول می فرمود. افزون برآنكه مردان را به رعایت حقوق زنان توصیه و در بعضی موارد مجبور كرده است، در جهت بالا بردن سطح آگاهی و شناخت زنان از حقوق خویش نیز تلاش نموده است تا آنجا كه معاویه را نیز به اقرار و اعتراف واداشته است. در بررسی خطبه ها ضمن مردود شمردن تمام تحلیلهائی كه عایشه را تنها مصداق آن و یا سند خطبه را مورد خدشه قرار داده اند توجه به چند نكته ضروری است: ◄ هیچكدام از تفاوتهای موجود بین زن و مرد جنبه ارزشی ندارد. ◄بسیاری از گزاره های نهج البلاغه قضایای خارجی است نه قضایای حقیقی. ◄تبیین خطب باید با تكیه به قران و سیره عملی حضرت و ادله مذكور در متن روایت انجام گیرد. مقدمه: امروزه محرز است كه شركت همگانی مردم برای توسعه پایدار و قابل كنترل لازم و اجتناب ناپذیر است. زنان نیمی از جمعیت جهان را تشكیل می دهند. آنان ذخیره های انسانی مهم و ارزشمندی برای سازندگی، اعتلای معنوی و مادی كشور محسوب می شوند و شركت ایشان در فعالیت های اجتماعی در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و سیاسی از لوازم اساسی رشد كشور و از آرمانهای انقلاب اسلامی تلقی می شود. آنچه كه موجب بالا رفتن میزان مشاركت زنان در جامعه می شود احترام به حقوق و شؤون ایشان است. بدون شناخت ویژگیهای روانی، اخلاقی، نیاز ها، توانایی ها و ظرافتهای دنیای شگفت انگیز بانوان و آگاهی از جایگاه حقیقی آنان در نظام هستی استفاده از عواطف، ادراكات، و توانیهای جسمی و روحی زنان مقدور نیست. اما علی رغم پژوهشها و كوششهای انجام گرفته هنوز سؤالات و شبهاتی در این زمینه اذهان جوانان را به خود مشغول داشته است. یكی از منابعی كه از دیرباز در مباحث اخلاقی درباره جایگاه و منزلت زن در نگرش دینی به آن استناد شده است كلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه می باشد. دسته ای با تمسك به ظاهر كلام حضرت كمال پذیری زن و وجود ارزشهای والای انسانی او را انكار كرده و آن را موجودی دون و بی مایه پنداشته اند، گروهی دیگر با تاكید بر كرامت و منزلت زن كلام حضرت را منافی با مقام و جایگاه حقیقی زن انگاشته اند. اكنون سؤال اینست، واقعیت چیست؟ در نگرش علی (علیه السلام) زن چگونه موجودی است؛ سلوك اجتماعی و سیره عملی حضرت كدام نظریه را تایید می كند؛ آیا در طول زندگی حضرت می توان موردی یافت كه عمل و كردار حضرت به گونه ای بوده است كه با كرامت انسانی و مقام و منزلت زن منافات داشته باشد؟ عكس العمل حضرت در برابر عایشه بعد از جنگ جمل و شكست او چگونه بود؟ در برابر دشمنیها و توطئه های او، حضرت چه رفتاری داشت؟ آیا از حضرت در رابطه با كرامت و منزلت زن كلام صادر نشده است؟! در زمینه حقوق زن چطور؟! و در صورت صدور، جمع بین این اقوال چگونه خواهد بود؟! و خلاصه آنكه آیا زن در دیدگاه علی (علیه السلام) موجودی ارزشمند و والا و برخوردار از حقوق انسانی است یا برعكس موجودی پست و بی ارزش است؟ مقاله حاضر با اعتراف به بضاعت برای پاسخ به پرسشهایی از این قبیل در سه فصل تدوین گردیده است: فصل اول← متكفل بیان «كرامت و منزلت زن از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) می باشد. فصل دوم← حقوق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی زن در نگاه حضرت تبیین گردیده است. فصل سوم← سخنان و كلمات حضرت را كه ظاهر آنها به نحوی منافی كرامت زن دانسته شده مورد مطالعه و بررسی قرار داده است. كرامت و منزلت زن: شناخت زن و منزلت او در حقیقت، شناخت انسان و كرامت اوست. زن در آفرینش در بعد روحی و جسمی از همان گوهری آفریده شده كه مرد آفریده شده است، تمایز و فرقی در حقیقت و ماهیت میان زن و مرد نیست. قرآن كریم به صراحت از این حقیقت پرده برمی دارد و در اولین آیات سوره ای كه نساء نامیده شده می فرماید: «یا ایها الذین اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منها رجالا كثیرا و نساء….» آیت الله جوادی آملی در ذیل آیه می فرمایند: «منظور از نفس در آیه كریمه همان گوهر، ذات و واقعیت شیء است و مراد از آن روح، جان و روان نیست. این مثل آنست كه گفته می شود «فلان شیء فی نفسه» چنین است یعنی در ذات و هستی خود چنین است یا گفته می شود «جائنی فلان نفسه» یعنی فلان كس خودش آمده است. بنابراین آیه دلالت دارد كه همه انسانها از هر صنف، خواه زن و خواه مرد، از یك ذات و گوهر آفریده شده اند. زیرا كلمه «ناس» شامل همگان می شود. پس حضرت حوا از همان ذات و گوهری آفریده شده كه حضرت آدم (علیه السلام) از آن آفریده شده است، نه از گوهر دیگر و فرع بر مرد و زاید و طفیلی وی و…» خداوند حكیم به جهت اهمیت مطلب و ثبوت آن در اذهان و رفع هر گونه شبهه در آیات متعددی آن را ذكر نموده است. آیه ای كه می فرماید: «و من آیاته خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها» نیر دلالت دارد كه ازواج و همسران شما مانند شما هستند و این مثل آیه ای است كه می فرماید: «اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم» از بیان آیات روشن شد كه آفرینش زن و مرد از یك گوهر است و هیچ مزیتی برای مرد نسبت به زن در اصل آفرینش نیست. اگر در بعضی روایات مزیتی اینچنینی ذكر شده است یا از جهت سند نارساست و یا از جهت دلالت ناتمام است. اینكه زن از دیدگاه امیرالمومنین (علیه السلام) دارای چه مقام و منزلتی است مبتنی بر این است كه در بینش حضرت، انسان از چه مقام و جایگاهی برخوردار است، زیرا پیامبر و ائمه اطهار (علیه السلام) تنها برای هدایت مرد نیامده اند بلكه برای هدایت انسان آمده اند و فصلی كه عهده دار بیان ارزشها و ضد ارزشهاست هرگز موصوف آنها را بدن نمی داند؛ یعنی بدن نیست كه مسلمان یا كافر، عالم یا جاهل، متقی یا فاجر، صادق یا كاذب… می باشد. به عبارت دیگر زن بودن یا مرد بودن مربوط به پیكر است نه جان و روح. تعلیم و تربیت و تهذیب و همه ارزشها از آن نفس است و نفس غیر از بدن و بدن غیر از نفس است. حقیقت انسان كه نفس و روح است نه زن و مرد. اما اگر چه زن و مرد از نظر خلقت دارای موقعیت یكسانی هستند لكن به جهت مسئولیتهای متفاوتی كه در عرصه حیات دارند هر یك دارای ویژگی های خاصی نیز می باشند كه مهم ترین ویژگی های زن در دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) عبارتند از: مظهر جمال و مهر الهی: زن مظهر عاطفه و مهر الهی است و از آنجا كه معمولا عاطفه بیش از قهر كارساز است، خداوند نیز عالم را بر محور محبت اداره می كند، راه محبت كوتاه ترین و سهل ترین راه در جهت تقرب الی الله می باشد. زن راه محبت را بهتر از مرد درك می كند.
قرآن
«و من آیاته ان خلق لكم من انفسكم ازواجا لتسكنوا الیها و جعل بینهما مودة…» منشا گرایش مرد به زن و آرمیدن مرد در سایه انس به زن همانا مودت رحمتی است كه خداوند بین آنها قرار داده است. این مودت و رحمت خدایی غیر از گرایش غریزه در جنس مخالف است كه در حیوانها هم موجود است و حتی در حیوانات وحشی گاهی بیش از انسان یافت می شود. پس راز اصیل آفرینش زن چیزی غیر از گرایش غریزی و اطفای شهوت خواهد بود. و از این رهگذر است كه زن محبوب رسول اكرم (صلی الله علیه واله) واقع می شود: «حبب الی من دنیاكم النساء و الطیب و قرة عینی فی الصلاة» در پرتو همین نگرش است كه حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: « فان المراة ریحانة…» چه تعبیر لطیف و زیبائی! چه نكته ها و حكمت هایی كه در این تشبیه زیبا نهفته است. زن گل هستی است. گل مظهر محبت و عشق و صفاست. گل كانون طراوت و شادابی است. حضرت با یك جمله كوتاه اما پر معنی به چند ویژگی اساسی زن اشاره می كند، ویژگی هایی كه بیانگر راز آفرینش او و تعیین كننده نقش او در هستی است. زن با توجه به آن می تواند بسیاری از مسئولیتهای خود در زندگی را درك كند. تعدادی از این ویژگی ها عبارت است از: ₪ زن آرامش بخش زندگی است. ₪طراوت و شادابی جهان از اوست. ₪زن زیبایی بخش هستی و دور كننده كدورتها و ناملایمات زندگی است. ₪زن عطر هستی است. ₪زن لطیف و ظریف است نباید كارهای مشكل و دشوار را بر او تحمیل كرد . ₪زود افسرده و پژمرده می شود نباید عواطف و احساسات او جریحه دارشود. همچنانكه باغبانی مهربان و توانا لازم است تا از گل مراقبت نماید تا طراوت و شادابی خود را از دست ندهد، جامعه و به ویژه خانواده باید توجه و مراقبت خاصی را نسبت به دختران و زنان مبذول دارند، از این رو اسلام با دستورات و احكام سازنده خود تدبیرات لازم را در این زمینه اندیشیده است. با اینكه اسلام زنها را به حجاب دعوت می كند اما از عاطفه زن به عنوان یك محور تربیتی استفاده می كند. اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضائل به صحنه می آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا… باشد. دنیای كنونی به ویژه غرب، حجاب را از زن گرفت تا زن به بازار بیاید و غریزه را تامین كند. زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست فرمان شهوت می دهد نه دستور گذشت. آنها زن را آزاد كرده اند و مسخر غرایز شده اند، یعنی آن هنر و فضیلت و جمال خدادادی كه به نام عاطفه، رحم، رقت، به زن داده شده از آن محرومند و آنچه را كه خدا به طبیعت زن داد آن را بر خود مسلط كرده اند. آیت الله جوادی آملی در این رابطه تشبیه زیبا و گویایی دارند: «عاطفه است كه بنیان مرصوص را نگه می دارد هرگز نمی شود كاخی ساخت كه همه اش از آهن و سنگ سخت باشد بلكه یك ملاط نرم نیز لازم است تا سنگهای سرد و سخت و آهن های متصلب را در آغوش خود جا بدهد. زن مظهر عواطف و احساسات است و اگر عاطفه را از جامعه گرفتید مثل آن است كه این ملاطها را از لا به لای این دیوارها و آجرها و سنگها برداشته اید كه رفتن این ملاطها همان و سقوط ساختمان همان». اگرچه این بحث شیرین و از زوایای گوناگون قابل بررسی است اما حضرت در كلامی دیگر تاكید دارند كه نباید عواطف و احساسات صرف مبدء تمام انفعال و رفتار زن باشد بلكه بهره گیری زن از زیبایی های ظاهری وجودی اش در تمام مراتب باید به گونه ای باشد یعنی استفاده صحیح و درست از اندام زیبایش، بهره گیری از عاطفه و محبت و احساس، روی آوردن به آرامش بدن و لباس و ظرایف گفتار و عملش آیه و نشانه عقل می باشد. «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم …» یعنی ظهور فعلی عقل زن در بهره گیری صحیح از جمالش امكان پذیر است و جمال زن باید مظهر اندیشه و جوهره عقل باشد. هیچگاه این كلام حضرت نكوهش زن نیست. ممكن است بیان حضرت معنای دستوری داشته باشد نه وصفی، بدین معنی كه حضرت در مورد توصیف دو صنف از انسان نیستند كه بفرمایند عقل زن در جمال او خلاصه می شود و جمال مرد در عقل او تعبیه شده است بلكه معنای آن اینست كه زن موظف است یا می تواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه و زیبایی گفتار و رفتار ارائه دهد چنانكه مرد می تواند هنر خود را در اندیشه انسانی و تفكر عقلانی خویش متجلی سازد. جایگاه ممتاز زن در هستی: زن به مقتضای خلقت خویش از جایگاه ممتازی برخوردار است كه مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد. جایگاهی بزرگ كه تعیین كننده وظیفه و مسئولیت اجتماعی اوست. وظیفه ای آنچنان بزرگ كه انجام آن، محور اساس صلاح فرد ی و اجتماعی بوده و عدم انجام آن اساس فساد فردی و اجتماعی می باشد. مسئولیتی كه اگر آن را به عنوان یك امر الهی و تكلیف عقلی و دینی انجام رساند به كمال انسانی خویش خواهد رسید و بهشت را زیر پای خویش خواهد دید ولی رها ساختن و كنار زدن آن جایگاه كه زیر بنای تكوینی مسئولیت انسانی و تكلیف الهی است زن را به پایین ترین مرتبه وجودی تنزل خواهد داد چنان جایگاهی عبارت است از پرورش و آماده سازی انسان. زن كشتزار نسل بشری است. او نگهدارنده و حافظ بقای حیات است. كرامت آدمی بسته به كرامت زن است. «نسائكم حرث لكم» كلمه حرث این معنی را در بردارد كه شرط اصلی پرورش بذر و دانه، كشتزاری است كه آنها در آن نهفته شده است. كشتزاری كه شرط اساسی محصول مناسب را ندارد اگر بهترین بذر هم در آن كاشته شود هرگز به بار نخواهد نشست پس اینكه خداوند رحم و دامان زن را كشتزار رشد و پرورش انسان قرار داده است شرط اساسی جوانه های شرف و انسانیت و فضائل اخلاقی را در آن به ودیعت گذاشته است كه از جمله عاطفه، مهر و دلسوزی است. ویل دورانت می گوید: «انداختن مسئولیت اصلی تشكیل شخصیت نوزاد انسانی برعهده مادر از لحاظ روانشناسی چنین معنا می دهد كه زن در واقع سرچشمه زندگی است.» طبق قانون توارث كه هر موجودی صفات و خصوصیات جسمانی و روحی خود را به موجود مستقر در صلب و بطنش هست منتقل می كند، صفات و خصوصیات جسمانی و روحی زن به نطفه ای كه در رحم او جای گرفته انتقال می یابد اگر صفات و حالات منتقل شده به كودك، جهت انسانی و مثبت داشته باشد، زمینه رشد شخصیت مثبت انسانی قوی تر از شخصیت منفی خواهد بود و چنانچه صفات انتقالی دور از شایستگی های معنوی و انسانی باشند زمینه رشد منفی شخصیت شدیدتر خواهد بود. رحم مادر نقش مهمی در جهت گیری استعدادها و چگونگی ظهور مراتب دارد. به همین جهت پیشوایان دینی تاكید بر ازدواج با زن صالح دارند. حضرت علی (علیه السلام) نیز بعد از شهادت حضرت زهرا (علیها السلام) از عقیل خواستند با توجه به علم انساب همسری برای ایشان انتخاب كند كه فرزندانی قوی و شجاع به دنیا آورد. آنگاه كه حضرت ترس فرزندشان محمد حنفیه را در رویارویی با دشمن در جنگ جمل مشاهده كردند آن روحیه را نیز از آثار به جای مانده از مادرش دانسته و فرمودند: «ادركك عرق من امك» با اینكه حضرت علی (علیه السلام) در شجاعت بی نظیر بودند اما این، برای داشتن فرزندی شجاع كافی نیست و بدین وسیله حضرت بر نقش ممتاز و اساسی زن در شكل گیری شخصیت فرزند و شكوفایی استعدادهای او تاكید می فرمایند. آیا مسئولیتی هست كه با این وظیفه الهی و انسانی برابری كند؟ محرم اسرار الهی: در تفكر قرآنی زن انسانی است كه اگر به صفات برجسته الهی مزین شود به قدری مقام پیدا می كند كه شایسته، نمونه و الگوی رفتاری برای تمام مؤمنین می گردد. این تفكر قرآنی است كه در سیره عملی حضرت ظهور می یابد آنجا كه در میان تمام مردان و زنان تنها یك بانوی متقی یعنی ام سلمه است كه لیاقت و شایستگی آن را یافت كه محرم اسرار حضرت قرار گیرد. مرحوم كلینی از امام صادق (علیه السلام) روایت نموده كه فرمود: علی (علیه السلام) هنگامی كه سوی كوفه رفت نامه ها و وصیت خود را نزد ام سلمه به امانت سپرده و چون امام حسن (علیه السلام) بازگشت ام سلمه آنها را به او تسلیم نمود. همین عمل حضرت در خاندان او نیز سنت گردید و هنگامی كه امام حسین (علیه السلام) عازم عراق بود نامه ها و وصیت خویش را نزد آن بانوی خردمند به امانت گذارد و چون امام سجاد بازگشت این زن حكیم و فرزانه آنها را به ایشان تسلیم نمود. امانت الهی: حضرت علی (علیه السلام) زن را امانت الهی می داند كه همچون امانتهای دیگر خداوند ارزشمند و قابل اكرام و احترام می باشد و باید آنچنانكه شایسته امانت گذار است از او محافظت و نگهداری شود. زیرا در قیامت خداوند متعال از امانتهای خود سؤال می فرماید كه با آنها چگونه رفتار كردید. آیا حق امانتداری را به جا آوردید؟! «انهن امانة الله عندكم فلا تضاروهن و لا تعضلوهن» زنان امانت خدا بر شما هستند به ایشان زیان نرسانید و بر ایشان سخت نگیرید. امام (علیه السلام) دو جمله را از آیات 6 سوره طلاق و 232 سوره بقره و 19 سوره نساء اقتباس فرموده است. به همین جهت است كه وقتی حضرت، فاطمه (علیها السلام) را به خاك می سپارند، می فرمایند: «امانت خدا از دست من گرفته شد.» اوجگرائی و تكامل زن: زن را باید به چشم یك انسان والا به عنوان یك موجودی كه می تواند مایه ای برای اصلاح جامعه و پرورش انسانهای والا شود نگاه كرد تا معلوم شود زن كیست؟ و توانایی او چقدر است؟ قرآن هرگاه از كمالات و ارزشهای والایی كه انسانها بدان می رسند سخن می گوید، زنان را نیز همدوش و همسان مردان مطرح می نماید: «ان المسلمین و المسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات … » زن می تواند تا آنجا پیش برود كه افتخار خاندان وحی گردد. امام خمینی (ره) می فرماید: «یك زن به دنیا آمد كه مقابل همه مردان است، یك زن به دنیا آمد كه نمونه انسان است، زن به دنیا آمد كه تمام هویت انسانی در او جلوه گر است.» تلخیص ازجایگاه حقوقی زن در نهج البلاغه فصلنامه نهج البلاغه، شماره 9و10 |