اخبار
استاد عبد المنعم حسن سودانی:
او با مطالعات فراوان در تاریخ و حدیث, به حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پی برده و با رها كردن مذهب خود,
تشیع را انتخاب می كند.
او در توصیف و وجه نام گذاری كتابش, بنور فاطمه اهتدیت می گوید:« هر انسانی در اندرون خود نوری را احساس می كند كه راهنمای به حق است, ولی هواهای نفسانی و پیروی ازگمان بر آن نور پرده می اندازد, لذا انسان نیازمند تذكر و بیداری است و فاطمه ـ علیها السّلام ـ اصل آن نور است. من آن نور را دائماً در وجود خود احساس می كنم...»
او نیز دربارة نظریة عدالت صحابه می گوید:
« عدالت صحابه نظریه ای است كه اهل سنت در مقابل عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ جعل نمودند, و چقدر بین این دو فرق است. عصمت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ حقیقتی است قرآنی و پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز بر آن تأكید دارد و در واقع نیز تحقق پیدا كرده است. اما نظریة عدالت صحابه, مخالف قرآن كریم است. همان گونه كه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح به خلاف آن نموده است, بلكه خود صحابه به بدعت هایی كه در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز تصریح بر خلاف آن نموده است, بلكه خود صحابه به بدعت هایی كه در زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و نیز بعد از آن ایجاد كردند, اقرار نمودند.»
و نیز می فرماید:
« من در وجود خود چیزی می یابم و احساس می كنم, كه نمی توانم توصیفش كنم. ولی نهایت تعبیری كه می توانم از آن داشته باشم این كه:
هر روز احساس می كنم كه به جهت تمسك به ولای اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود قرب بیشتری به خداوند متعال پیدا كرده ام, و هر چه در كلمات آنان بیشتر تدبر می كنم معرفت و یقینم به دین بیشتر می شود. معتقدم اگر تشیع نبود, از اسلام خبری نبود. و هر گاه در صدد تطبیق و پیاده كردن تعلیمات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در خود بر می آیم, لذت ایمان و لطافت یقین را در خود احساس می كنم.و هنگامی كه دعاهای مباركی را كه از طریق اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده و در هیچ مذهبی یافت نمی شود, قرائت می كنم, شیرینی مناجات پروردگار را می چشم...» شنبه 1/8/1389 - 15:26
اخبار
استاد معتصم سید احمد سودانی:
او نیز از جمله كسانی است كه با مطالعات فراوان پی به حقانیت تشیع برده, او مذهب اهل سنت را رها كرده تشیع را انتخاب می كند. او از جمله كسانی است كه بدون خوف و ترس از كسی , به طور علنی اعتراف به تشیع نموده و مردم را نیز درمصر به آن مذهب دعوت می نماید.
در بخشی از كتاب خود
الخدعة, رحلتی من السنة الی الشیعة می نویسد:
« در مدتی كه سنی بودم, مردم را به عقل گرایی دعوت كرده و شعار عقل را سر دادم, ولی
در میان قوم خود جایگاهی نیافتم و از هرطرفی تهمت ها و شایعات علیه خود شنیدم ... و من به خوبی می دانستم كه
كوتاه آمدن از عقل یعنی ذوب شدن در پیشینیان و در نتیجه انسان بدون هیچ شخصیتی خواهد بود كه واقع را بر او روشن
كند... من هرگز چیزی را بدون تحقیبق و دقت نظر نمی گویم... عقل گرایی من عامل اساسی و تمایلم به سوی تشیع و
خط اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و اختیار مذهب آنان بود...»
شنبه 1/8/1389 - 15:26
شخصیت ها و بزرگان
شـیخ سلیم بشرى :
كه از علماى اهل سنت و جماعت بوده و دوبار ریاست جامع شریف الازهر را بـه عـهـده گـرفـتـه اسـت , میان او و
عبدالحسین شرف الدین كه از علماى شیعه است مناظراتى مـتـعـدد در گـرفت كه در كتابى به نام المراجعات جمع آورى
شده و این مناظرات فقهى سبب تشیع شیخ سلیم بشرى گشت .
او در اولین مناظره اعلام كرد كه متعصب نبوده و مى گوید:
من تنها جوینده یك گمشده و خواهان یك حقیقت مى باشم , پس اگر حق آشكار شد,مسلما پیروى از حق سزاواتر است , و اگر نشد من مانند گوینده این بیتم : نحن بما عندنا وانت بما عندك راض والراى مختلف (هر یك از ما و شما به آنچه دارد راضى است , هر چند كه آراء مختلف باشد).
ایـن مناظرات بیانگر دانش , بزرگوارى , اخلاق وحقیقت جویى دوطرف بوده ودر پایان مناظرات شیخ سلیم بشرى اعلام مى دارد:
پـوشـیـده هـا نـمـایان , حقیقت از مخفى گاه خود ظاهر وروشنایى صبح براى هر بینائى پدیدار گـشـت , خدا را شكر مى كنم كه ما را به دین خود هدایت
وتوفیق عمل در راه خود را به ما عنایت نمودوصلوات وسلام خدا بر پیامبر وآل او باد
شنبه 1/8/1389 - 15:25
شخصیت ها و بزرگان
دكتر محمد تیجانی سماوی:
او در تونس متولد شد. و بعد از گذر از ایام طفولیت به كشورهای غربی مسافرت نمود تا بتواند از شخصیتهای مختلف علمی
بهره مند شود. در مصر علمای الازهر از او درخواست كردند كه در آنجا بماند و طلاب الأزهر را از علم فراوان خود بهره مند
سازد ولی قبول نكرد و در عوض سفری كه به عراق داشت با مباحثات فراوان
با علمای شیعة امامیة مذهب تشیع را انتخاب نمود و الآن در دنیا از مروجین تشیع شناخته می شود و
كتابهایی را نیز در دفاع از این مذهب تألیف نموده است.
او در بخشی از كتابش می گوید:
«شیعه ثابت قدم بوده و صبر كرده و به حقّ تمسك كرده است ... و من از هر عالمی تقاضا دارم كه با علمای شیعه مجالست كرده و با آنان بحث نماید: كه به طور قطع از نزد آنان بیرون نمی آید جز آن كه به مذهب آنان كه همان تشیع است بصیرت خواهد یافت ... آری من جایگزینی برای مذهب سابق خود یافتم و سپاس خداوند را كه مرا بر این امر هدایت نمود و اگر هدایت و عنایت او نبود, هرگز بر این امر هدایت نمی یافتم.
ستایش و سپاس خدایی را سزاست كه مرا بر فرقة ناجیه راهنمایی كرد؛ فرقه ای كه مدتها با زحمت فراوان در پی آن بودم. هیچ شك ندارم هر كس به ولای علی و اهل بیتش تمسك كند به ریسمان محكمی چنگ زده كه گسستنی نیست. روایات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در این مورد بسیار است, روایاتی كه مورد اجماع مسلمین است. عقل نیز به تنهایی بهترین راهنما برای طالب حق است ... آری, جایگزین را یافتم, و در اعتقاد به امیر المؤمنین و سید الوصیین امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ, به رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ اقتدا كردم و نیز در اعتقاد به دو سیّد جوانان اهل بهشت و دو دسته گل از این امّت امام ابو محمّد حسن زكّی و امام ابو عبدالله حسین , و پاره تن مصطفی خلاصة نبوت, مادر امامان و معدت رسالت و كسی كه خداوند عزیز به غضب او غضبناك می شود, بهترین زنان, فاطمة زهراء.
به جای امام مالك, با استاد تمام امامان امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ و نه نفر از امام معصوم از ذریة حسین و امامان معصوم را برگزیدم ..».
او بعد از ذكر حدیث « باب مدینه العلم » می گوید:
« چرا در امور دین و دنیای خود از علی ـ علیه السّلام ـ تقلید نمی كنید, اگر معتقدید كه او باب مدینة علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است؟ چرا باب علم پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را عمداً ترك كرده و به تقلید از ابو حنیفه و مالك شافعی و احمد بن حنبل ابن تیمیه پرداخته اید, كسانی كه هرگز در علم, عمل, فضل و شرف به او نمی رسند؟»
آن گاه خطاب به اهل سنت نموده می گوید: «ای اهل و عشیرة من! شما را به بحث و كوشش از حقّ و رها كردن تعصّب دعوت می كنم، ما قربانیان بنی امیه و بنی عباسیم، ما قربانیان تاریخ سیاهیم. قربانی های جمود و تحجر فكری هستیم كه گذشتگان برای ما به ارث گذاشته اند.»
او كتاب هایی در دفاع از تشیع نوشته كه برخی از آنها عبارت از:
ثم اهتدیت لأكون مع الصادقین فاسألوا أهل الذكر
الشیعه هم أهل السنة
اتقوا الله و یا قومنا أجیبوا داعی الله
شنبه 1/8/1389 - 15:24
شخصیت ها و بزرگان
علامه شیخ احمد امین انطاكی
او برادر شیخ محمد امین است كه بعد از مطالعة كتاب المراجعات سید شرف الدین عاملی و تدبر و تفكّر در مطالب آن, از
مذهب خود عدول كرده, مذهب تشیع را انتخاب نموده است.
او نیز در مقدمة كتابش فی طریقی إلی التشیع می گوید:
«سبب تشیع من گفتاری است از پیامبر اكرم كه تمام مذاهب اسلامی بر آن اتفاق نظر دارند. پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«مثل اهل بیت من همانند كشتی نوح است, هر كسی بر آن سوار شد نجات یافت هر كسی از آن سرپیچی كرد غرق شد». ملاحظه كردم كه اگر از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ پیروی كرده و احكام دینم را از آنان اخذ كنم بدون شك نجات یافته ام. اگر آنان را رها كرده و احكام دین خود را از غیر آنان اخذ نمایم, از گمراهان خواهم بود ...».
و نیز می فرماید:
«با تمسك به مذهب جعفری ضمیر و درونم آرامش یافت. مذهبی كه در حقیقت مذهب آل بیت نبوت ـ علیهم السّلام ـ است, كه درود و سلام خدا تا روز قیامت بر آنان باد. به عقیده ام از عذاب خداوند متعال با پذیرفتن ولایت آل رسول نجات یافته ام زیرا نجات جز با ولایت آنان نیست . شنبه 1/8/1389 - 15:22
شخصیت ها و بزرگان
بسم الله الرحمن الرحیم
تعدادى ازعلما و نخبگان اهل سنت توانستند زنجیرهاى خود را شكسته واز موانع خفقان تـبـلـیـغـاتـى عـبور كنند
وخود را به علوم و معارف مذهب تشیع به عنوان مـذهبى با تاریخ ، معارف و فرهنگ خاص خود رسانند و با مطالعه آن
ابرهاى تیره گمراهى از آسمان حقیقت كنار رفته با مشاهده حقانیت تشیع به این مذهب گرویدند و فریاد حق سر داده
وخود را پیرو و مبلغ مكتب اهل بیت (ع ) اعلام كنند.
ایـن جـریـان شـامـل هزاران روشنفكر و نویسنده قدیم و معاصر مى شود كه مجال ذكر اسامى همه آنها نیست و تنها به چند نمونه از میان آنان اكتفا مى كنیم :
۱-علامه شیخ محمّد مرعی, امین انطاكی:
فارغ التحصیل جامع الازهر كه در حلب مقام قاضى القضاة را بـه عـهـده داشته است .
او داراى موقعیت علمى و اجتماعى بوده, كه خداوند متعال او را به پیروى ازمـكـتـب اهـل بیت (ع ) هدایت نمود .
او كتابى دارد به نام لماذا اخترت مذهب الشیعه كه چاپ و منتشر شده است و همراه با او هزاران نفر از اهالى حلب شیعه شدند.
او در عوامل و اسبابی كه منجر به تمسك به مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ شد می گوید:
اولاً: مشاهده كردم كه علم به مذهب شیعه مجزی است و ذمة مكلف را به طور قطع بری
می كند. بسیاری از علمای اهل سنت ـ از گذشته و حال ـ نیز به صحت آن فتوا داده اند ...
ثانیاً: با دلایل قوی, برهان های قطع آور و حجت های واضع, كه مثل خورشید درخشان در
وسط روز است, ثابت شد حقانیت مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و این كه آن مذهب همان مذهبی است كه شیعه آن
را از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ اخذ كرده و اهل بیت نیز از رسول خدا و او از جبرائیل و او از خداوند جلیل اخذ كرده است ...
ثالثاً: وحی در خانة آنان نازل شد و اهل خانه از دیگران بهتر می دانند كه در خانه چیست. لذا بر
عاقل مدبّر است كه دلیل هایی كه از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ رسیده رها نكرده, و نظر بیگانگان را دنبال نكنند.
رابعاً: آیات فراوانی در قرآن كریم وارد شده كه دعوت به ولایت و مرجعیت دینی آنان نموده است.
خامساً: روایات فراوانی از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل شده كه ما را به تعبد به
مذهب اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ دعوت می كند, كه بسیاری از آنها را در كتاب الشیعه و حججهم فی التشیع آورده ام.
شنبه 1/8/1389 - 15:21
شعر و قطعات ادبی
و فقط می توان سلام داد . به هیچ. به نبودنی که هست. به راه های نرفته ای که باید رفت. به ندیده هایی که آشکارند. به ناشنیده هایی که شنیدنشان گوش نمی خواهد.
باید سلام داد. به زردی که خورشید است؛هرچند بگوییم متنفر. و نگوییم مشکی رنگ عشق است. همانگونه که تا چندی پیش نباید می گفتیم مشکی رنگ نیست.
و بدانیم سپیدارها چیزی دارند که ما از درک آن عاجز نیستیم ولی درکشان نمی کنیم. چون برای درک کردن، دنبال درک شده ها می رویم، تثبیت شده ها.
و بیایید در نوروز به کلاغ سلام کنیم. و باور کنیم که صدای کلاغ هم در نت های موسیقی می گنجد. و بدانیم سیاهی پر کلاغ حتما از قلب های ما سیاه تر نیست.
بیایید آنقدر خوب باشیم که سادگیمان را نبینیم. آن قدر ساده باشیم که خوبی را در بیشتر ساده بودن ببینیم.
و درک کنیم که ترساندن یک یاکریم خنده دار نیست. و بدانیم اگر یاکریمی هنگام فرار از دستت با بال هایش صورتت را لمس کرد ، خداوند موهبتی به تو داده است.
نمی گویم قطره های باران را بشماریم ولی باید دانست که هر قطرهف یک قطره است. یک قطره را باید احساس کرد،چشید،دید،شنید. باران برای همه است، و هر قطره هم.
بیایید امسال نگوییم عاشق شده ام؛ نگوییم به خاطرت خودکشی می کنم،نگوییم تو عشق مرا نمی فهمی، بیایید بگوییم: اسمان را نگاه کن. هنگام تبسم تو وسعت شادیم بیشتر از این آسمان آبی است.
و بدانیم اگر گلی را بکاریمف هزارها انسان را از تنهایی نجات داده ایم. چون اگر این گل فقط برای یک نفر،فقط یک نفر،گل تنهایی باشد،آن یک نفر کم کم زنده می شود و مفهوم زندگی را می فهمد. و آن وقت ان یک نفر می تواند هر که را دید، سرشار از حیات کند.
تمام ما انسان ها می دانیم و شعار می دهیم که عشق باید دو طرفه باشد و تداوم داشته باشد. ما انسان ها معشوقیم. همه ی عمرمان، خدا عاشق ماست. پس چرا ما عاشق نیستیم؟ بزرگترین آزمون جهان، آزمون عشق است؛ ان هم عشق به خداوند. چرا عاشق نباشیم/ چرا در گلبرگ های شقایق خدا را نبینیم؟ چرا محدود می کنیم دیدارمان را با یگانه عاشقمان در زیارتگاه ها و هنگام مصیبت ها و...
از شما می پرسم. برای دیدار یک دوست آیا جایی بهتز جوار گل های محمدی و زمانی جز خلوت ترین و دوستی بهتر از خدا وجود دارد؟
جمعه 30/7/1389 - 14:37
دانستنی های علمی
مقدمه
گوشهای ما مسئول دو حس حیاتی اما کاملا متفاوت هستند: شنوایی و تعادل. صداهای تشخیص داده شده از طریق گوشها ، اطلاعات اساسی را درباره محیط خارجی به ما میدهند و به ما اجازه میدهند با روشهای پیچیدهای چون گفتار و موسیقی ارتباط برقرار کنیم. علاوه بر این گوشها در حس تعادل ما نیز سهم دارند. درک ناخود آگاه وضعیت بدن در فضا به ما اجازه میدهد تا بایستیم و حرکت کنیم بدون آنکه زمین بخوریم.
گوش دارای اندامهای مجزای شنوایی و تعادل است که صداهای دنیای اطرافمان و اطلاعات درونی درباره وضعیت و حرکتمان را تشخیص میدهد. ساختمانهای حسی داخل گوش ، اشکال متفاوت اطلاعات را به صورت ایمپالسهای عصبی برگردانده تا از طریق اعصاب به قسمتهای مختلف
مغز ، جایی که اطلاعات تجزیه و تحلیل میشوند، فرستاده شوند. توانایی ما در تفسیر اصوات و استفاده از اطلاعات ، درباره تعادل در زمان نوزادی و کودکی شکل میگیرد.
کیفیت صوت
در واقع صوت ارتعاش مولکولها در هوای اطراف ماست. درجه بلندی (Pitch) یک صدا (میزان بم یا زیر بودن) ویژگیای از امواج صوت میباشد که
فرکانس (تواتر) نامیده میشود. فرکانس تعداد ارتعاش در هر ثانیه است و در واحدهایی به نام
Hertz سنجیده میشود. هر چقدر فرکانس بالاتر باشد صدا زیرتر است. شدت و قدرت یک صدا به نیروی امواج صوتی بستگی دارد که در واحدهایی به نام
دسی بل (Decibel) اندازهگیری میشود . با هر ١٠ دسی بل افزایش در قدرت صدایی به بلندی دو برابر شنیده میشود، بنابراین صدایی با ٩٠ دسی بل دو برابر قویتر از صدایی با ٨٠ دسی بل است.
مکالمه بطور معمول در حدود ٦٠ دسی بل است صدایی تقریبی ترافیک معمولا در حدود ٨٠ دسی بل میباشد. قرار گرفتن در معرض صدای بالاتر از ١٢٠ دسی بل حتی برای مدتی کوتاه میتواند به شنوایی ما آسیب برساند.میزان توانایی ما در تجزیه صداهای مرکب مثل موسیقی و اینکه یک صدا چقدر بلند باشد تا قادر به شنیدن آن باشیم با یکدیگر متفاوت است. گوش انسان بطور معمول قادر است صداهایی با فرکانسهای بین ٢٠٠٠٠ - ٣٠ هرتز را تشخیص دهد، اما توانایی شنیدن صداهای فرکانس بالا با افزایش سن ، کاهش مییابد. حیواناتی مثل خفاش (bat) و سگ میتوانند صداهایی با فرکانس های بالاتر از حد طبیعی شنوایی انسان را بشنوند.
تعادل و حرکت
در تعادل و حرکت گوشها دارای این عملکرد هستند: آگاهی از موقعیت سر و تشخیص چرخش و حرکت سردر تمامی جهات. مغز اطلاعات گوشها را با اطلاعات حاصل از گیرندههای موقعیت در عضلات ، تاندونها و مفاصل و اطلاعات بینایی بدست آمده از چشمها ترکیب میکند. ترکیب این اطلاعات باهم ما را قادر میسازد تا بدون از دست دادن تعادل در جهات مختلف حرکت کنیم. گوش از سه قسمت خارجی ، میانی و داخلی ساخته شده است. گوش خارجی دارای لاله گوش و مجرا میباشد. این لوله پر از هوا به
پرده گوش منتهی میشود که در پاسخ به صدا مرتعش میشود.
پشت پرده گوش ، گوش میانی قرار دارد که از هوا پر شده و دارای سه استخوان ظریف میباشد که
استخوانهای شنوایی نامیده میشوند.
چکشی(malleus) ،
سندانی (incus) و
رکابی (stapes). این استخوانها ارتعاش پرده را به غشا دریچه بیضی که جدا کننده گوش میانی از گوش داخلی است ، منتقل می کنند. در گوش داخلی که پر از مایع میباشد حلزون قرار دارد که دارای گیرنده حسی برای شنوایی و ساختمانهای دیگری برای حرکت و تعادل است.
مکانیسم شنوایی
توانایی شنوایی به یک سری وقایع پیچیده در گوش بستگی دارد. امواج صوتی در هوا از طریق ساختمانهایی به گیرنده شنوایی منتقل میشوند. این گیرنده اندام کورتی نام داشته و در گوش داخلی قرار گرفته است. داخل اندام کورتی ، ارتعاشات فیزیکی بوسیله سلولهای مویی (hair cells) حسی تشخیص داده میشود و این سلولها با تولید سیگنالهای الکتریکی پاسخ میدهند. اعصاب این سیگنالها را به مغز منتقل میکنند و در آنجا این سیگنالها تفسیر میشوند . فرکانسهای مختلف صوتی سلولهای مویی را در قسمتهای مختلف اندام کورتی تحریک کرده و باعث درک اصواتی مثل موسیقی و مکالمه میشوند. صدا در نواحی شنوایی دو طرفه مغز پردازش میشود. اما صحبت بیشتر در طرف چپ مغز تفسیر میشود.
حس تعادل
توانایی ایستادن صاف و راه رفتن بدون آنکه بیفتیم به حس تعادل ما بستگی دارد. ساختمانهایی در گوش داخلی مثل دستگاه وسیتبولار (دهلیزی) شناخته شدهاند که با تعیین وضعیت و حرکت سر در ایجاد تعادل نقش دارند. دستگاه وستیبولار از سه مجرای نیم دایره و دو دهلیز ساخته شده است. حرکت سر بوسیله سلولهای مویی در ساختمانهایی در مجاری نیم دایره که کریستا (cristae) نامیده میشوند و دو ساختمان در دهلیز که ماکولا (maculae) نامیده میشوند تشخیص داده میشود. حرکات چرخشی سر بوسیله کریستا که در مجاری نیم دایره قرار دارند تشخیص داده میشوند. بنابراین حرکت سر در هر جهتی بوسیله حداقل یک مجرا تشخیص داده میشود. این اطلاعات باعث حفظ تعادل و ثبات بینایی هنگام حرکت سر میشود.
حرکت خطی و وضعیت ایستا(ساکن static )
دو ماکولای درون و ستیبول در گوش داخلی حرکت خطی را حس میکنند. به عنوان مثال هنگام مسافرت با ماشین یا استفاده از آسانسور موقعیت سر به نیروی جاذبه بستگی دارد. تشخیص موقعیت سر در ارتباط با جاذبه به ما کمک میکند. به عنوان مثال ، هنگامی که درون آب عمیق شیرجه میزنیم به ما میفهماند از چه جهتی به سطح آب بیاییم.
راههای ارتباطی
اگر چه گوشها به ظاهر ساختمانهای مجزایی دارند، آنها مستقیما با
بینی و
حلق ارتباط دارند. قسمت قابل رویت گوش ،
لاله گوش (pinna) با مجرای گوش مرتبط است که در انتهای آن
پرده گوش (eardrum) قرار دارد. پشت این پرده ، گوش میانی است که یک فضای پر از هواست که از طریق مجرایی به نام شیپور استاش (Eustachian tube) با حفره پر پشت بینی و حلق مرتبط میباشد . این مجرا مسوول ایجاد فشار مشابه در هر دو طرف پرده است. ساختمان گوش داخلی در عمق
جمجمه قرار گرفته و حاوی اندامهای حسی برای صدا و تعادل میباشد.
چهارشنبه 28/7/1389 - 16:48
دانستنی های علمی
ساختمان چشم
- مردمک چشم که دیافراگم دهانه چشم است، یک دیافراگم قابل کنترل است. در واقع یک دهانه اتوماتیک است که می تواند بسته به شدت نور ، قطرش را بین 2 تا 8 میلی متر تغییر دهد. زمانی که شدت نور زیاد است، برای اینکه نور کمی به داخل چشم برسد، قطر مردمک 2میلی متر می باشد.
- عدسی چشم از تعداد بسیار زیادی دیوپتر تشکیل یافته است که ضریب شکست آنها از مرکز نوری عدسی به طرف کناره ها ، به طور مرتب در حال کاهش است تا به دیوپتر خارجی میرسد.
- در کناره های عدسی ماهیچه های مژگانی وجود دارد که ضخامت عدسی به کمک آنها ، برای مشاهده اجسام دور و نزدیک ، تنظیم می شود.
- درون چشم شامل مایعی به ناممایع زجاجیه است.
- شبکیه چشم که صفحه حساس به نور است از سلولهای استوانه ای و مخروطی شکل تشکیل یافته است که حساسیت آنها در تمام سطح شبکیه یکسان نیست.
- حساسترین قسمت شبکیه به نور ، لکه زرد چشم است و این نقطه محل تلاقی محور اصلی سیستم چشم با شبکیه می باشد. در واقع وقتی به یک جسم با دقت نگاه می کنیم، می خواهیم تصویر جسم را بر روی لکه زرد بیندازیم.
نحوه تشکیل تصویر در چشم
- قطر سلولهای مخروطی و استوانه ای در حدود 4.5 میکرون است. هر کدام از این سلولها به منزله یک فتودیود می باشند. وقتی نور بر روی این سلولها می افتد، آنها را تبدیل به الکتریسیته می کند و از طریق اعصاب چشم ، الکتریسیته تولید شده روی سلولهای چشم ، به مغز منتقل میشود و بینایی شکل میگیرد. چشم قادر به رویت تمام اجسام دور و نزدیک و در سطوح مختلف میباشد.
- رویت واضح اجسام در چشم به علت ساختار چشم و تطابق در چشم و تحرک چشم میباشد. این سه عامل باعث میشوند که چشم منطقه وسیعی را در فاصله های مختلف واضح ببیند.
- اگر جسم را از بینهایت تا فاصله 15 متری بیاوریم، در تمامی این حالات تصویر جسم بر روی یک سلول از شبکیه درچشم می افتد و آن جسم برای چشم به منزله یک نقطه خواهد بود.
تطابق در چشم
عدسی چشم یک عدسی اتوماتیک است، بدین معنی که می تواند با تغییر دادن شعاع انحنای دیوپترهای تشکیل دهنده چشم ، فاصله کانونی خود را تغییر دهد. تنظیم فاصله کانونی در چشم و واضح کردن تصویر بر روی شبکیه ، عمل
تطابق نام دارد. این عمل از 15 متر که
حداکثر رویت میباشد تا 15 سانتی متر که
حداقل رویت میباشد، انجام میگیرد.
تحرک چشم
اگر مخروطی را درنظر بگیریم که راس آن بر روی
لکه زرد چشم است، زاویه ای که تحت آن می توانیم اجسام را ببینیم، 50 دقیقه است. زاویه دید چشم در حالت معمولی 60 درجه است. اگر حرکت چشم در کاسه خودش را هم اضافه کنیم چشم می تواند زاویهای حدود 160 درجه را به طور همزمان رویت کند.
چهارشنبه 28/7/1389 - 16:45
دانستنی های علمی
قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزی خون را به سرتاسر بدن تلمبه میکند. در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان میزند. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد نیاز دارد که توسط شریانهای کرونری ، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد. |
آناتومی قلب
این عضو مخروطی شکل بصورت کیسهای عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی
ریهها پنهان شده و سپس توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است. ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل بدن) میباشد.
قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ تقسیم میشود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم میشوند. حفره های بالایی که کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون میباشند. حفرههای پایینی که بزرگتر و ضخیمترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ میکنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ).
شریانهای کرونری
شریانهای کرونری از آئورت بیرون میآیند. آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ ، خون را خارج میسازند. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی
اکسیژن زیاد را دریافت میدارند. دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر دارند.
این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریبا یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج میباشد به همین دلیل کلمه لاتین
شریانهای کرونری (Coronary یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخهها و تغییراتی که میتواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحا
نزولی قدامی و
شریان سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند.
این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن ، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به
ریهها میباشد. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار دارد، خون دراین شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب منقبض میشود، فشار آن به قدری زیاد میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده میکند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک میشوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم میگردند. (مانند هنگامی که که یک لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند).
در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمیتوانند بر اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچار
درد سینه و آنژین قلبی میگردد. در چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانیاش گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد و این یعنی
سکته قلبی چهارشنبه 28/7/1389 - 16:43