کامپیوتر و اینترنت
همانطور که اکثر کاربران در دنیای مجازی اینترنت می دانند سایت هایی هستند که با دارا بودن سرور های قدرتمند فایل ها را میان کاربران به اشتراک می گذارند. یکی از این سایت ها که امروز و از چند سال قبل محبوبیتی فوق العاده بالا داشته است رپیدشیر نام دارد. سایتی که مدت زیادی را برای محبوب شدن و به اوج رسیدن صرف نکرد. این سایت به دادن قابلیت های مهمی توانسته به معروف ترین سایت به اشتراک گذاری فایل ها تبدیل شود. اما به طبع محدودیت هایی را هم برای سرورها و فایل هایش در نظر گرفته است. کاربرانی که از این سایت اکانت پرمیوم خریداری نمایند بدون هیچ گونه مشکلی و با بالاترین سرعت ممکن می توانند فایل های مورد نظر را دریافت کنند. اما کاربرانی که قصد استفاده رایگان از رپیدشیر را دارند با مشکلاتی برای دانلود رو به رو خواهند بود. نبود قابلیت Resume ، یک دانلود در هر لحظه ، پائین بودن سرعت دانلود و مسدود شدن آی پی ها تنها نمونه ای از این مشکلات است.
امروزه رپیدشیر به اوج خود نزدیک شده است. همانطور که می بینیم تقریبا 90 درصد سایت ها برای به اشتراک گذاری فایل ها از این سایت استفاده می کنند. آسان دانلود هم برای لینک های کمکی از رپیدشیر بهره می برد. بسیاری از کاربران برای دانلود از رپیدشیر محدودیت هایی دارند. اولا شاید به صرفه نباشد برای دانلود در سطح چند کیلوبایت و یا نهایتا چند مگابایت اکانت خریداری شود و ثانیا همه کاربران همیشه که قصد دانلود از این سایت را ندارند.
گروه آسان دانلود این بار قصد دارد برای آن دسته از کاربرانی که می خواهند از رپیدشیر به صورت رایگان استفاده کنند ابزاری با نام
RapidShare Plus را معرفی نماید. نرم افزاری بسیار کم حجم که هیچ گونه نیازی به نصب ندارد و بدون درد سر لینک های رپیدشیر را دانلود می نماید. مهم ترین مشکلی که این نرم افزار دارد فعلا قابلیت Resume است. اما بقیه قابلیت های این ابزار این مشکل را می پوشاند. مسدود شدن آی پی ها ، دانلود همزمان و ... همگی در این ابزار برطرف شده است.
قابلیت های کلیدی نرم افزار RapidShare Plus v2.1.1:
- دانلود بدون درد سر از رپیدشیر و از بین رفتن بسیاری از محدودیت ها
- بالا بودن سرعت دانلود
- دانلود همزمان چندین فایل
- از بین رفتن محدودیت مسدود سازی آی پی ها
- قابلیت زمان بندی دانلود ها
- حجم بسیار اندک در حدود 40 کیلوبایت
- ابزاری بدون نیاز به هیج گونه نصب و به صورت پرتابل
- و ...
طریقه فعالسازی : این برنامه برای اجرا نیازمند نسخه ۲ به بالای NET Framwork. است که می توانید آن را از سایت مایکروسافت دانلود کنید
قیمت: رایگان
دانلود - 41 كیلوبایت
يکشنبه 16/1/1388 - 13:1
کامپیوتر و اینترنت
گوشی های سری N نوکیا شامل N80,N70,N73 و... از گوشی های پرطرفدار حال حاضر بازار هستند. این گوشی ها نسبت به گوشی های سری 60 کلأ دارای ویژگی های بارزتری هستند ، یکی از این ویژگی قابلیت صدای بالاتر هنگام پخش فایلهای صوتی است. اما در سیستم عامل این گوشی ها ابزار دیگری نیز نهفته است که به شکل پیش فرض فعال نیست ، در این ترفند قصد داریم روشی را معرفی کنیم که با بهره گیری از آن میتوانید با اندکی افت کیفیت صدای گوشی سری N خود را تا حد زیادی افزایش دهید.
برای این کار ابتدا باید یکی از آهنگ های گوشی (غیر از زنگهای پیش فرض) را به طریق زیر اجرا کنید:
از طریق منوی گوشی به Gallery بروید. سپس All Files را انتخاب کنید. (فارسی موبایل) حالا یکی از آهنگ های موجود را اجرا نمایید. همان طور که آهنگ در حال پخش است ، Options و سپس Equaliser را انتخاب کنید. اکنون از میان گزینه های موجود یکی را به دلخواه (مثلأ Rock یا Bass) را به وسیله دکمه وسط انتخاب نمایید. اکنون دکمه Edit را بزنید. در صفحه جدید که مربوط به تنظیم Equaliser است ، تمامی Level ها را به بالاترین حد ممکن ببرید. اکنون در صورتی که دکمه Back را بزنید خواهید دید که صدای آهنگ بسیار بیشتر از گذشته خواهد شد.
البته مقداری افت کیفیت صدا خواهید داشت ، اما با اندکی ایجاد توازن در Level ها میتوانید کیفیت و صدا را متوازن کنید.
به این نکته نیز توجه داشته باشید که اگر آهنگ ها را از طریق File Manager گوشی اجرا کنید این عمل میسر نمیشود زیرا در این حالت هنگامی که Options در Music player گوشی را انتخاب میکنید گزینه Equaliser وجود ندارد.
پنج شنبه 11/7/1387 - 11:58
محبت و عاطفه
از همه اندوهگین تر...
شخصی است که از همه بیشتر می خندد.
ژان پل سارتر
شنبه 6/7/1387 - 17:44
محبت و عاطفه
ثروتمندان و فقرا دو نگرش کاملا متفاوت نسبت به پول داشتهاند.
فقرا آرزو میکردهاند پول به دست آورند و ثروتمندان ایمان داشتهاند که بدست میآورند
شنبه 6/7/1387 - 17:44
محبت و عاطفه
از خود شعری نگفتم
هر چه گفتم دفتر شعر غریبه ها بود
تف به شعر من ...
که در ماتم کده ای دیگر
جولان گاه عاشقی
مثل من خواهد شد
شنبه 6/7/1387 - 17:43
محبت و عاطفه
نانوا هم جوش شیرین می زند بیچاره فرهاد !
شنبه 6/7/1387 - 17:42
محبت و عاطفه
می گویند می آید...
کسی
بر کرانه این نفرین شده زمین
که سالیانیست جز تنفر از بطن آن
چیزی نمی روید
که خاکش به بوی ناپاک ظلم ملوس است
و مردمش در کام دام های خود پرستی ها مسلول
می آید، وقتی دردها کرانه آبی زندگی را
به خاکستری بنشانند
و دریاها به سرخی خون تلاطم زنند
و فریادها، بی فریادرس در گلو گره گردد و
خورشید هم برای نورش مزدی بطلبد!
----------------------------------------
شنبه 6/7/1387 - 17:41
محبت و عاطفه
آنگاه که خدا را می بینی و
بنده ی خدا را نا دیده می گیری
می خواهم بدانم
دستانت را به سوی کدام آسمان دراز می کنی
تا برای خوشبختیت دعا کنی
به سوی کدام قبله نماز می گزاری
که دیگران نگزارده اند.....
شنبه 6/7/1387 - 17:40
محبت و عاطفه
همین گناه تو بود؛ ایستاده پر زدنت هراس داشت زمین از پرندهتر شدنت
به کوه میبرمت تا مگر چو ابراهیم
بیافرینمت از روی پارههای تنت
ولی چه فایده وقتی به سنت دیرین
غریبکش شدهای لای پرچم وطنت
به خاک می سپرم تا در آخرین لحظات
یواش دست نهد بر جراحت بدنت
شبانه آمدهاند و لباس دوختهاند
عروسهای جهان از سپیدی کفنت
که عطر خاطرههای تو را بیفشانند
اگر به رقص درآیند مثل پیرهنت
به عشوه بر لبشان نام توست؛ پاشو ببین
که یکصدا همه نی میزنند با دهنت
مسلم فدایی
شنبه 6/7/1387 - 17:40
محبت و عاطفه
حالا که پنج روز است رفتهای،
هر چه بخواهم سیگار میکشم، هر جا که بخواهم.
نان سوخاری درست میکنم و
با مربا و گوشت دودی میخورم.
وقت به بیهودهگی میگذرانم.
به خودم میرسم.
اگر حالاش را داشته باشم در ساحل قدم میزنم.
و حالاش را دارم، تنها و
انباشته از یادهای جوانیم.
آدمهایی که بسیار دوستام میداشتند.
و او که بیش از هرکسی دوستاش میداشتم.
یکی پس از دیگری.
با خودم میگویم که درست همان کاری را میکنم
که میخواهم
حالا که رفتهای!
اما یک کار نمیکنم.
در بستر نمیخوابم.
میخوابم به هرجای لعنتی که بخواهم-
جایی که بی تو بهتر میخوابم
بر راحتی ِ شکستهی اتاق ِ کارم.
نشسته در برابر تلویزیون چرت میزدی
اما هنوز به بستر نرفته بودی که زنگ زدی.
خوابیده بودم یا نیمخواب،
به گاهی که زنگ تلفن به صدا درآمد.
میخواستی بیشتر بگویی از جشنی که گرفته بودی.
و اینکه جای مرا خالی کرده بودید.
گفتی، درست مثل گذشته، و خندیدی.
غذا وحشتناک بود.
همه از جشن راضی بودند، عالی، محشر،
اما تو رفتی در برابر آن مرد ایستادی
وقتی داشت به بالا میرفت
و حرف زدی باش و به پاییناش کشاندی.
گفتی به زحمت جلوی فاجعه را گرفتی، و باز خندیدی.
دیگر به یاد نمیآوردی از آن پس چه روی داد.
آدمها بارانیشان را برداشتند و رفتند.
باید چند دقیقهای در برابر تلهویزیون به خواب رفته باشی
زیرا وقتی سرت داد کشید که برایش نوشیدنی بیاوری، بیدار
شدی.
به هرحال، تو در پیتزبورگی
و من اینجا، در شهرکی آن سوی کشور نشستهام.
هرکسی از زندگیمان بیرون رفته است اکنون.
میخواستی زنگ بزنی و احوال بپرسی.
و بگویی که به من فکر میکردهای، و به گذشته.
و بگویی که دلت برام تنگ است.
در آن دم باید به سالهای گذشته فکر میکردم
و آن زمان که تلفنها با صدای زنگشان میلرزیدند.
و به آدمهایی که صبح زود
وحشت زده به در میکوبیدند.
به وحشت دورن اعتنا نکن.
به یاد آوردم، شامهای پرگوشت را.
کاردهای نهاده در اینجا و آنجا
به انتظار پوسیدن.
گوشی را چنان نگه داشتهبودم که انگار بازوی یار بود.
و میخواستم دعا کنم برامان
این را گفتم، و آنگاه گوشی را گذاشتیم.
شنبه 6/7/1387 - 17:38