زیارت گروهى از آسمان
از ((حضرت ابى عبداللّه (ع)) شنیدم كه فرمودند:
((مساحت قبر حسین بن على صلوات اللّه علیهما بیست ذراع در بیست ذراع بوده و آن باغى است از باغ هاى بهشت و از آنجا فرشتگان به آسمان عروج مى كنند و هیچ فرشته مقرّبى و نبّى مرسلى نیست ، مگر آنكه از خدا طلب زیارت آن حضرت را مى كند، لذا فوجى از آسمان به زمین آمده تا آن حضرت را زیارت كرده و فوجى پس از زیارت از زمین به آسمان مى روند.))
زیارت فرشته ها و انبیاء
((صفوان جمّال )) گفت :
وقتى حضرت ابوعبداللّه (علیه السلام) به ((حیره )) تشریف آوردند به من فرمودند: آیا مایل به زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) هستى ؟
عرض كردم : فدایت شوم آیا قبر آن حضرت را زیارت مى كنى ؟
حضرت فرمودند: چگونه آن را زیارت نكنم و حال آن كه خداوند متعال در هر شب جمعه با فرشتگان و انبیاء و اوصیاء به زمین هبوط كرده و او را زیارت مى كنند.
البتّه حضرت محمّد(صلی الله علیه واله) افضل انبیاء و ما افضل اوصیاء هستیم .
(طبق فرموده مرحوم مجلسى مقصود از زیارت حق تعالى ، انزال رحمت هاى خاصه اش بر آن حضرت و زوّار آن جناب مى باشد).
سپس صفوان عرض كرد: فدایت شوم پس ، هر شب جمعه قبر آن حضرت را زیارت كرده تا بدین وسیله زیارت پروردگار را نیز كرده باشیم ؟
حضرت فرمودند: بلى ، اى صفوان ملازم این باش برایت زیارت قبر حسین (علیه السلام) را مى نویسند و این تفضیلى است (یعنى زیارت قبر حسین (علیه السلام) این فضیلت را دارد كه در آن زیارت پروردگار نیز مى باشد).
هفتاد هزار فرشته
از حضرت ابو عبداللّه (علیه السلام) شنیدم كه مى فرمود:
خداوند متعال مخلوقى زیادتر از فرشتگان نیافریده ، در هر شب هفتاد هزار فرشته از آسمان نازل شده و از اوّل شب تا طلوع صبح بیت اللّه الحرام را طواف مى كنند و پس از طلوع صبح به طرف قبر نبى اكرم (صلی الله علیه و اله) برگشته و به آنجا كه رسیدند به حضرتش سلام نموده و بعداً به نزد قبر امیرالمؤ منین (علیه السلام) رفته و به آن جناب سلام كرده و پس از آن به نزد قبر حسین (علیه السلام) آمده و بر آن وجود مبارك سلام داده و قبل از طلوع آفتاب به آسمان عروج مى كنند و پس از ایشان فرشتگان روز كه آنها نیز هفتاد هزار نفر هستند به زمین آمده ابتداء بیت اللّه الحرام را طواف كرده و طول روز به آن اشتغال دارند و پس از غروب آفتاب به طرف قبر رسول خدا(صلی الله علیه واله) رفته و بر آنجناب سلام داده و پس از آن نزد قبر امیرالمؤ منین (علیه السلام) مى آیند و بر آن حضرت سلام كرده و بعد به نزد قبر حسین (علیه السلام) حاضر شده و بر آن حضرت سلام داده و سپس پیش از غروب آفتاب به آسمان مى روند.
زیارت پنجاه هزار فرشته
((اسحاق بن عمّار)) نقل مى كند:
محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) عرض كردم : شب عرفه در حائر بوده و نماز مى خواندم و در آنجا قریب پنجاه هزار نفر از مردمى دیدم زیبا روى و خوش بو كه طول مدّت شب را در آنجا نماز مى خواندند و هنگامى كه صبح طلوع نمود به سجده رفتم و پس از برداشتن سر احدى از ایشان را ندیدم .
امام (علیه السلام) به من فرمودند:
پنجاه هزار فرشته به حسین (علیه السلام) عبور كرده و در حالى كه آن حضرت كشته شده بودند پس به آسمان بالا رفتند و خداوند متعال به ایشان وحى فرستاد:
به پسر حبیبم مرور كردید در حالى كه او كشته شده بود، پس چرا كمك و یارى او نكردید؟ حال به زمین فرو روید و نزد قبرش ساكن شوید و با هیئتى ژولیده و حالى غمگین باقى بمانید تا قیامت بپا شود.(ترجمه كامل الزیارات ص 377)
دعاى معصومین (علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند:
اى ((معاویه)) به جهت ترس و وحشت زیارت قبر حضرت امام حسین (علیه السلام) را ترك مكن ، زیرا كسیكه زیارت آن حضرت را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو نماید قبر آن حضرت نزد او باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود، ((آیا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببیند كه حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) و حضرت على و فاطمه و ائمه (علیه السلام) در حقشان دعاء فرموده اند. ترجمه كامل الزیارات ص 378
دعاى امام صادق (علیه السلام)
((معاویة بن وهب)) گفت :
اذن خواستم كه بر امام صادق (علیه السلام) داخل شوم ، به من گفته شد كه داخل شو، پس داخل شده آن جناب را در نمازخانه منزلشان یافتم ، نشستم تا حضرت نمازشان را تمام كردند، پس شنیدم كه با پرودگار مناجات نموده و مى فرمودند:
بار خدایا، از كسى كه ما را اختصاص به كرامت داده و وعده شفاعت دادى و مختص به وصیّت نمودى (یعنى : ما را وصى پیامبرت قرار دادى ) و علم به گذشته و آینده را به ما اعطاء فرمودى ، و قلوب مردم را مایل به طرف ما نمودى ، من و برادران و زائرین قبر پدرم حسین (علیه السلام) را بیامرز.
آنانكه اموالشان را انفاق كرده و بدنهایشان را به سختى و تعب انداخته به جهت میل و رغبت در احسان به ما، و به امید آنچه در نزد تست به خاطر صله و احسان به ما و به منظور ادخال سرور بر پیغمبرت و به جهت اجابت فرمان ما و به قصد وارد نمودن غیظ بر دشمنان ما.
اینان اراده و نیّتشان از این ایثار تحصیل رضا و خشنودى تو است ، پس تو هم از طرف ما این ایثار را جبران كن و بواسطه رضوان احسانشان را جواب گو باش ، و در شب و روز حافظ و نگاهدارشان بوده و اهل و اولادى كه از ایشان باقى مانده اند را بهترین جانشینان آنها قرار بده و مراقب و حافظشان باش .
و شر و بدى هر ستمگر عنود و منحرفى از ایشان و از هر مخلوق ضعیف و قوى ، خود كفایت نما و ایشان را از شر شیاطین انسى و جنّى محفوظ فرما و به ایشان برترین چیزى را كه در بودنشان از وطن هاى خویش از تو آرزو كرده اند اعطاءكن .
و نیز به ایشان برتر و بالاتر از آنچه را كه بواسطه اش ما را بر فرزندان و اهل و نزدیكانشان اختیار كرده اند ببخش .
بار خدایا دشمنان ما بواسطه خروج بر ایشان آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار داده اند ولى این حركت اعداء ایشان را از تمایل به ما باز نداشت و این ثبات آنان از باب مخالفتشان است با مخالفین ما، پس تو این صورت هائى كه حرارت آفتاب آنها را در راه محبّت ما تغییر داده مورد ترحّم خودت قرار بده .
و نیز صورت هائى را كه روى قبر ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) مى گذارند و بر مى دارند، مشمول لطف و رحمتت قرار بده و همچنین به چشم هائى كه از باب ترحم بر ما اشك ریخته اند، نظر عنایت فرما و دل هائى كه براى ما به جزع آمده و بخاطر ما سوخته اند را ترحم فرما.
بار خدایا به فریادهائى كه بخاطر ما بلند شده برس ، خداوندا من این ابدان و این ارواح را نزد تو امانت قرار داده تا در روز عطش اكبر كه بر حوض كوثر وارد مى شوند آنها را سیراب نمائى .
و پیوسته امام (علیه السلام) در سجده این دعاء را مى خواندند و هنگامى كه از آن فارغ شدند، عرض كردم : فدایت شوم این فقرات و مضامین ادعیه اى كه من از شما شنیدم اگر شامل كسى شود كه خداوند عزّ و جلّ را نمى شناسد، گمانم این است كه دوزخ هرگز به آن فائق نیاید!!!
به خدا سوگند آرزو دارم آن حضرت (حضرت امام حسین (علیه السلام)) را زیارت كرده ولى به حج نروم .
امام (علیه السلام) به من فرمودند:
چقدر تو به قبر آن جناب نزدیك هستى ، پس چه چیز تو را از زیارتش باز مى دارد؟
سپس فرمودند: اى معاویه زیارت آن حضرت را ترك مكن . عرض كردم : فدایت شوم نمى دانستم كه امر چنین بوده و اجر و ثواب آن این مقدار است . حضرت فرمودند:
اى معاویه كسانى كه براى زائرین امام حسین (علیه السلام) در آسمان دعاء مى كنند به مراتب بیشتر هستند از آنانكه در زمین براى ایشان دعاء و ثناء مى نمایند
مصافحه با رسول خدا(صلی الله علیه واله)
معاویة بن وهب از حضرت ابى عبداللّه نقل كرده ، وى گفت :
امام (علیه السلام) به من فرمودند:
اى معاویة به خاطر ترس و خوف زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترك مكن ، زیرا كسى كه آن را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو كند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود آیا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببیند كه حضرت رسول (ص) و حضرات على و فاطمه و ائمّه (علیهم السلام ) در حقشان دعاء فرموده اند؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه به واسطه آمرزش لغزشهاى گذشته طومار اعمالت تغییر یابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزیده شود؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه از دنیا رفته بدون اینكه گناه قابل مؤ اخذه داشته باشى ؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه رسول خدا (ص) با آنها مصافحه مى فرمایند؟!(6)
مصافحه با رسول خدا (صلی الله علیه و اله)
معاویة بن وهب از حضرت ابى عبداللّه نقل كرده ، وى گفت :
امام (علیه السلام) به من فرمودند:
اى معاویة به خاطر ترس و خوف زیارت امام حسین (علیه السلام) را ترك مكن ، زیرا كسى كه آن را ترك كند چنان حسرتى بخورد كه آرزو كند قبر آن حضرت نزدش باشد و بتواند زیاد به زیارتش برود آیا دوست دارى كه خدا تو را در زمره كسانى ببیند كه حضرت رسول (صلی الله علیه و اله) و حضرات على و فاطمه و ائمّه (علیهم السلام ) در حقشان دعاء فرموده اند؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه به واسطه آمرزش لغزشهاى گذشته طومار اعمالت تغییر یابد و گناهان هفتاد سال از تو آمرزیده شود؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه از دنیا رفته بدون اینكه گناه قابل مؤ اخذه داشته باشى ؟!
آیا دوست دارى از كسانى باشى كه رسول خدا(صلی الله علیه و اله) با آنها مصافحه مى فرمایند؟!كامل الزیارت ، 383
نماز زائر
((عنبسه ))، از ((حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام))) نقل كرد:
شنیدم از امام صادق (علیه السلام) كه مى فرمودند:
خداوند متعال هفتاد هزار فرشته را بر قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام) موكّل ساخته كه او را نزد قبر عبادت كنند، یك نماز از یك نفر آنها معادل با هزار نماز آدمیان مى باشد و ثواب نمازشان براى زوار قبر حضرت امام حسین (علیه السلام) است .
و وزر و وبال زوار براى قاتل آن حضرت كه لعنت خدا و ملائكه و مردم اجمعین بر او باد محسوب مى گردد
حوض كوثر
((محمّد بصرى ))، از ((حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) نقل كرد:
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: از پدرم شنیدم به یكى از دوستانشان كه از زیارت (مقصود زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) است ) سؤ ال كرده بود فرمودند:
چه كسى را زیارت مى كنى و چه كسى را با این زیارت اراده مى نمائى ؟ یعنى : با این زیارت قصد تقرّب به چه كسى را دارى ؟
عرض كرد: مراد و مقصودم خداوند تبارك و تعالى است ، یعنى قصدم تقرّب به خدا مى باشد .
حضرت فرمودند: كسى كه بدنبال زیارت یك نماز بخواند و با این نماز قصد تقرّب خدا را داشته باشد، در روزى كه خدا را ملاقات مى كند بر او نورى احاطه مى كند كه تمام اشیائى كه او را مى بینند فقط نور مشاهده مى نمایند و خداوند متعال زوّار قبر مطهّر امام حسین (علیه السلام) را مورد اكرام قرار مى دهد و آتش جهنّم را از رسیدن به آنها باز مى دارد.
و زائر در نزد حوض كوثر مقامى بسیار مرتفع و مرتبه اى لایتناهى دارد و امیرالمؤمنین (علیه السلام) كه در كنار حوض ایستاده اند با او مصافحه كرده و وى را از آب سیراب مى فرماید و احدى در وارد شدن بر حوض بر وى سبقت نمى گیرد مگر پس از او و سیراب شدن او، و پس از سیراب گشتن به جایگاهش در بهشت برگشته و در حالى كه فرشته اى از جانب امیرالمؤمنین (علیه السلام) با او بوده كه به صراط امر مى كند براى وى پائین بیاید و با او مدارا كرده تا از روى آن بگذرد و به آتش جهنّم فرمان مى دهد كه حرارت و سوزشش را به او نرساند تا وى از آن گذر كند.
و نیز با او فرستاده اى است كه امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن را فرستاده اند.
حسرت زیارت
((هشام بن سالم)) از حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) در حدیثى طولانى نقل كرده كه شخصى نزد امام صادق (علیه السلام) مشرّف شد و به آن جناب عرض كرد:
اى پسر رسول خدا (صلی الله علیه و اله): آیا پدر شما را مى توان زیارت كرد؟
حضرت فرمودند: بلى ، علاوه بر زیارت نماز هم نزد قبر مى توان خواند ، منتهى نماز را باید پشت قبر بجا آورد نه مقدّم و جلو آن .
آن شخص عرض كرد: كسى كه آن حضرت را زیارت كند چه ثواب و اجرى دارد؟
حضرت فرمودند: اجر او بهشت است مشروط به اینكه به آن حضرت اقتداء كرده و از او تبعیّت كند.
عرض كرد: اگر كسى زیارت آن حضرت را از روى بى رغبتى و بى میلى ترك كند چه خواهد دید؟
حضرت فرمودند: روز حسرت ( روز قیامت ) حسرت خواهد خورد.
عرض كرد: كسى نزد قبر آن جناب اقامت كند اجر و ثوابش چیست ؟
حضرت فرمودند: هر یك روز آن معادل یك ماه مى باشد.
عرض كرد: كسى كه براى رفتن و زیارت نمودن آن حضرت متحمل هزینه و خرج شده و نیز نزد قبر مطهّر پول خرج كند چه اجرى دارد؟
حضرت فرمودند: در مقابل هر یك درهمى كه خرج كرده هزار درهم دریافت خواهدنمود.
عرض كرد: اجر كسى كه در سفر به طرف آن حضرت فوت كرده چیست ؟
حضرت فرمودند: فرشتگان مشایعتش كرده و براى او حنوط و لباس از بهشت آورده و وقتى كفن شد بر او نماز خوانده و روى كفنى كه بر او پوشانده اند. فرشتگان نیز كفن دیگرى قرار مى دهند و زیر او را از ریحان فرش مى نمایند و زمین را چنان رانده و جلو برده كه از جلو فاصله سه میل طى شده و از پشت و جانب سر و طرف پا نیز مانند آن این مقدار مسافت و فاصله منهدم و ساقط مى گردد.
و براى آن دربى از بهشت به طرف قبرش گشوده شده و نسیم و بوى خوش بهشتى به قبر او داخل گشته و تا قیام قیامت بدین منوال خواهد بود.
آن شخص مى گوید: محضر مباركش عرضه داشتم :
كسى كه نزد قبر نماز بگذارد اجر و ثوابش چیست ؟
حضرت فرمودند: كسى كه نزد قبر مطهّرش دو ركعت نماز بخواند از خداوند چیزى را در خواست نمى كند، مگر آنكه حق جلّ و على آن را به او اعطاء مى فرماید.
عرض كردم : اجر كسى كه از آب فرات غسل كرده و سپس به زیارت آن جناب رود چیست ؟
حضرت فرمودند: زمانى كه شخص از فرات غسل كرده در حالى كه اراده زیارت آن حضرت را داشته باشد تمام لغزش ها و گناهانش ساقط و محو شده و وى نظیر آن روزى مى باشد كه از مادر متولّد شده است .
آن شخص مى گوید: عرض كردم :
اجر كسى كه دیگرى را مجهّز كرده و به زیارت قبر آن حضرت بفرستد، ولى خودش بواسطه عارضه و علّتى كه پیش آمده به زیارت نرود، چیست ؟
حضرت فرمودند: به هر یك درهمى كه خرج كرده و انفاق نموده حقتعالى همانند كوه احد حسنات براى او منظور مى فرماید و باقى مى گذارد و بر او چند برابر آنچه متحمّل شده و بلا و گرفتارى هائى كه بطور قطع نازل شده تا به وى اصابت كرده را از او دفع مى نماید و مال و دارائى او را حفظ و نگهدارى مى كند.
آن شخص مى گوید: عرض كردم :
اجر و ثواب كسى كه نزد آن حضرت كشته شود چیست ؟ مثلا سلطان ظالمى بر وى ستم كرده و او را آنجا بكشد؟
حضرت فرمودند: اولین قطره خونش كه ریخته شود خداوند متعال تمام گناهانش را مى آمرزد و طینتى را كه از آن آفریده شده فرشتگان غسل داده تا از تمام آلودگى ها و تیره گى ها پاك و خالص شده همان طورى كه انبیاء مخلص خالص و پاك مى باشند و بدین ترتیب آنچه از اجناس طین اهل كفر با طینت وى آمیخته شده زدوده مى گردد.
و نیز قلبش را شستشو داده و سینه اش را فراخ نموده و آنرا مملو از ایمان كرده و بدین ترتیب خدا را ملاقات كرده در حالى كه از هر چه ابدان و قلوب با آن مخلوط هستند پاك و منزه مى باشد و برایش مقرّر مى شود كه اهل بیت و هزار تن از برادران ایمانى خود را بتواند شفاعت كند.
و فرشتگان با همراهى جبرئیل و ملك الموت متولى خواندن نماز بر او مى گردند و كفن و حنوطش را از بهشت آورده و در قبرش توسعه داده و چراغ هائى در آن مى افروزد و دربى از آن بهشت باز مى كنند و فرشتگان برایش اشیاء تازه و تحفه هائى بدیع از بهشت مى آورند و پس از هیجده روز او را به ((خطیره القدس )) (بهشت ) برده پس پیوسته در آنجا با اولیاء خدا خواهد بود تا نفخه اى كه با دمیده شدنش هیچ چیز باقى نمى ماند دمیده شود.
و وقتى نفخه دوّمى دمیده شد و وى از قبر بیرون آمد اوّلین كسى كه با او مصافحه مى كند ((رسول خدا(صلی الله علیه و اله) و امیرالمؤ منین (علیه السلام) و اوصیاء سلام اللّه علیهم )) بوده كه به وى بشارت داده و مى گویند: با ما باش و سپس او را كنار حوض كوثر آورده و از آن به او مى نوشانند و سپس به هر كسى كه او بخواهد و دوست داشته باشد نیز مى آشامانند.
آن شخص مى گوید: عرض كردم : اجر و ثواب كسى كه به خاطر زیارت آن حضرت حبس شده چیست ؟
حضرت فرمودند: در مقابل هر روزى كه حبس شده و غمگین مى گردد سرور و شادى منظور شده كه تا قیامت ادامه دارد و اگر پس از حبس او را زدند در قبال هر یك ضربه اى كه به وى اصابت مى كند یك حوریّه اى به او داده شده و به ازاء هر دردى كه بر پیكرش وارد مى شود هزار هزار حسنه ملاحظه گردیده و هزار هزار لغزش و گناه از او محو و زائل گشته و هزار هزار درجه ارتقاء داده مى شود و از ندیمان رسول خدا(صلی الله علیه و اله) محسوب شده تا از حساب فارغ گردد و پس از آن فرشتگانى كه حَمَله عرش هستند با او مصافحه كرده و به او مى گویند: آنچه دوست دارى بخواه . و زننده وى را براى حساب حاضر مى كنند پس هیچ سئوالى از او نكرده و با هیچ چیز اعمالش را نسنجیده و محاسبه نكرده بلكه دو بازویش را گرفته و او را برده و به فرشته اى تحویل داده و آن فرشته به او جرعه اى از ((حمیم )) (آب داغ جهنم ) و جرعه اى از ((غسلین )) (آب چرك كه از پوست و گوشت دوزخیان جارى مى باشد) مى چشاند و سپس او را روى تكه اى سرخ از آتش قرار داده و به وى مى گویند: بچش چیزى را كه دست هایت بواسطه زدن شخصى كه او را زدى براى تو پیش فرستاده اند، كسى را كه زدى پیك و پیام آور خدا و رسول خدا بود و در این هنگام مضروب را آورده و نزدیك درب جهنّم نگاه داشته و به او مى گویند: به زننده خود بنگر و به آنچه به سرش آمده نظر نما آیا سینه ات شفاء مى یابد؟ این عذابى كه به او وارد شد بخاطر قصاص براى تو مى باشد، پس مى گوید: حمد خدا را كه من و فرزند رسول خدا را یارى فرمود.
احسان به اهلبیت
((عبداللّه بن عبدالرحمن اصم )) نقل كرده : حدیث گفت براى ما ((معاذ))، از ((ابان ))،كه گفت :
از او شنیدم كه مى گفت : حضرت ابوعبداللّه (علیه السلام) فرمودند:
كسیكه به زیارت قبر ((حضرت ابا عبداللّه الحسین (علیه السلام))) رود محققا به رسول خدا و به ما اهل بیت احسان نموده و غیبتش جایز نبوده و گوشتش بر آتش حرام است و در مقابل هر یك درهمى كه انفاق كرده خداوند متعال انفاق اهالى و سكنه ده هزار شهرهائى كه در كتابش مضبوط و معلوم است را به او اعطاء مى فرماید، و بدنبال آن حوائج و نیازمندى هایش را روا مى فرماید، و آنچه را كه از خود باقى گذارد حقتعالى حافظ آنها است و در خواست و سؤ ال چیزى از خدا نمى كند مگر آنكه بارى تعالى اجابتش مى فرماید اعم از آنكه سریع و بدون مهلت حاجتش را روا كرده یا با تاخیر و مهلت آنرا برآورده نماید.
دعاى مستجاب
((صفوان جمّال )) از حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) حدیثى طولانى را نقل كرده و در ضمن آن مى گوید:
محضر مبارك امام (علیه السلام) عرضه داشتم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه نزد قبر مطهّر آن حضرت (امام حسین (علیه السلام)) نماز بخواند؟
حضرت فرمودند: كسى كه نزد قبر آن جناب دو ركعت نماز بخواند چیزى را از خدا نخواسته مگر آنكه حق تعالى آن را به وى اعطاء مى فرماید.
عرض كردم : چه اجر و ثوابى است براى كسى كه از آب فرات غسل كرده و سپس به زیارت آن حضرت رود؟
امام (علیه السلام) فرمودند: هنگامى كه با اراده زیارت آن حضرت از فرات غسل مى كند تمام گناهانش ریخته شده و پاك مى گردد، مثل اینكه تازه از مادر متولد گردیده .
عرض كردم : ثواب و اجر كسى كه خودش بخاطر جهتى نمى تواند به زیارت رود ولى دیگرى را مجهّز ساخته و به زیارت فرستد چه مى باشد؟
حضرت فرمودند:
در مقابل هر یك درهمى كه خرج كرده خداوند متعال به قدر كوه اُحُد از حسنات به وى داده و چند برابر هزینه اى را كه متحمل شده برایش باقى مى گذارد، و نیز بلاهائى كه نازل شده را از وى دور مى گرداند و همچنین مال و دارائى وى را حفظ و نگهدارى مى فرماید
لوازم زائر
((محمّد بن مسلم )) براى ما نقل كرد كه :
محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) عرض كردم : هرگاه به زیارت پدر بزرگوارتان (حضرت امام حسین (علیه السلام)) مى رویم آیا بهمان هیئت و كیفیّتى كه به حج مى رویم باشیم ؟
حضرت فرمودند: بلى .
عرض كردم : پس آنچه بر حاجى لازم است بر ما نیز لازم است ؟
حضرت فرمودند: چه چیزهائى را گفتى ؟
عرض كردم : اشیائى را كه بر حاجى لازم مى باشد.
حضرت فرمودند:
بر تو لازم است كه با همراهانت خوش رفتار باشى ، سخن اندك بگوئى و حتى الامكان تكلّم نكنى مگر به خیر.
بر تو لازم است زیاد بیاد خدا باشى .
و بر تو لازم است جامه و لباس هایت را نظیف و پاكیزه نگاه دارى .
و بر تو لازم است پیش از اینكه به حائر برسى غسل نمائى .
لازم است بر تو كه خاشع بوده و زیاد نماز خوانده و بسیار بر محمّد و آل محمّد صلوات بفرستى و به آنچه از تو نیست و مال دیگرى است احترام گذارده و بر ندارى .
لازم است به آنچه حلال نیست نگاه نكرده و چشم خود را از آن فرو ببندى .
لازم است وقتى برادر ایمانى خود را نیازمند دیده و ملاحظه كردى كه بواسطه نداشتن نفقه از ادامه عمل عاجز است به دیدنش رفته او را كمك كرده و به مواسات با او رفتار نمائى .
بر تو لازم است تقیه كه دین تو به آن قائم است را رعایت كنى .
واجب است از آنچه منهى هستى و از خصومت و دشمنى و زیاد قسم خوردن و از جدال كردن كه در اثناء آن به خوردن قسم مبادرت مى ورزى اجتناب و دورى كنى .
و وقتى به این دستورها عمل كردى البتّه حجّ و عمره تو تمام و كامل بوده و به واسطه صرف نفقه و دور شدن از اهل و عیالت و روى تافتن از آنچه به آن مایل هستى از كسى كه آنچه نزدش بوده و تو آن را طلب كردى استحقاق پیدا مى كنى كه از سفرت مراجعه كرده در حالى كه مغفرت و رحمت و رضوانش شامل تو شده باشد.
((حضرت امام صادق (علیه السلام))) فرمودند:
هنگامى كه اراده زیارت حضرت حسین (علیه السلام) را نمودى پس آن حضرت را با حالى غمگین و اندوه ناك و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه زیارت نما.
زیرا حضرتش كشته شدند در حالى كه غمگین و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه بودند و از آن جناب حوائج و خواسته هاى خود را بخواه و سپس از آنجا برگرد و آن مكان شریف را وطن براى خود قرار مده .
((حسین بن ثویر بن ابى فاخته )) ، مى گوید: حضرت ابوعبداللّه (علیه السلام) فرمودند:
اى حسین ! كسى كه از منزلش بیرون آید و قصدش زیارت قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام) باشد، اگر پیاده رود خداوند منّان به هر قدمى كه بر مى دارد یك حسنه برایش نوشته و یك گناه از او محو مى فرماید.
تا زمانى كه به حائر برسد و پس از رسیدن به آن مكان شریف حق تبارك و تعالى او را از رستگاران قرار مى دهد، تا وقتى كه مراسم و اعمال زیارت را به پایان برساند، كه در این هنگام او را از فائزین محسوب مى فرماید، تا زمانى كه
اراده مراجعت نماید، در این وقت فرشته اى نزد او آمده و مى گوید: رسول خدا(صلی الله علیه و اله) سلام رسانده و به تو مى فرماید: از ابتداء عمل را شروع كن ، تمام گناهان گذشته ات آمرزیده شد.(
فرشته ها ملازم زوار
((مفضّل بن عمر)) نقل كرده كه : حضرت ابو عبداللّه (علیه السلام) فرمودند:
گویا مى بینم كه فرشتگان با مؤ منین بر سر قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام) ازدحام كرده اند.
راوى مى گوید: عرضه داشتم : آیا مؤ منین فرشته را مى بینند؟
حضرت فرمودند: هرگز، هرگز، آنها به خدا قسم ملازم و همراه مؤمنین بودند، حتّى با دست هایشان به صورت هاى آنها مسح مى كشند.
سپس امام (علیه السلام) فرمودند: خداوند منّان هر صبح و شام از طعام بهشت بر زوّار امام حسین (علیه السلام) نازل مى فرماید و خدمتكاران ایشان فرشتگانند.
هیچ بنده اى از بندگان خداوند حاجتى از حوائج دنیا و آخرت را از خداوند متعال درخواست نمى كنند ، مگر آنكه خدا به او عطاء مى فرماید. راوى مى گوید: عرض كردم : به خدا قسم این كرامت مى باشد.
امام (علیه السلام) به من فرمودند: اى مفضّل : برایت بیشتر بگویم ؟
عرضه كردم ، بلى سرور من .
حضرت فرمودند: گویا مى بینم تختى از نور را كه گذارده اند و بر روى آن قبّه اى از یاقوت سرخ زده شده كه با جواهرات آن را زینت نموده اند و حضرت امام حسین (علیه السلام) بر روى آن تخت نشسته اند و اطراف آن حضرت نود هزار قبه سبز زده اند و مؤمنین آن حضرت را زیارت كرده و بر آن جناب سلام مى دهند.
پس خداوند متعال به ایشان مى فرماید:
اى دوستانم از من سؤ ال كنید و بخواهید، پس زیاد اذیّت شدید و خوار و مقهور گردیدید، امروز روزى است كه حاجتى از حاجات دنیا و آخرتتان را از من درخواست نكرده ، مگر آنرا روا نمایم .
پس خوردن و آشامیدنشان در بهشت مى باشد، پس به خدا قسم كرامت و احسانى كه زوال نداشته و انتهاء آن را نمى توان درك كرد همین است . ترجمه كامل الزیارات ص 443
جزء عمر حساب نشود
حضرت ابى الحسن الرضا(علیه السلام) نقل نموده و آن جناب از پدر بزرگوارشان حكایت كرده اند كه ابو عبداللّه جعفربن محمّد الصادق (علیه السلام) فرمودند:
ایّام زیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) جزء عمر زائر شمرده نشده و از اجلشان محسوب نمى گردد.(ترجمه كامل الزیارات ص 446)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: كسى كه مى خواهد در همسایگى رسول خدا(صلی الله علیه و اله) و حضرت على و فاطمه (علیهاالسلام ) باشد، زیارت حسین بن على (علیه السلام) را ترك نكند .
كنار نهرها
((محمّد بن ابى جریر قمّى )) گفت :
از حضرت اباالحسن الرضا(علیه السلام) شنیدم كه به پدرم مى فرمودند:
كسى كه حضرت حسین بن على (علیه السلام) را زیارت كند در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد از هم صحبت هاى حق تعالى بالاى عرش مى باشد، سپس این آیه را قرائت فرمودند: انّ المتّقین فى جنّات و نهر، فى مقعد صدق عند ملیك مقتدر.
(همانا اهل تقوى در باغ ها و كنار نهرها منزل گزینند، در منزل گاه صدق و حقیقت نزد خداوند عزّت و سلطنت جاودانى متنعّم مى باشند).
طلب رحمت
حضرت ابو عبداللّه (علیه السلام)، فرمودند: هنگامى كه روز قیامت شود منادى نداء مى كند: زوّار حسین بن على (علیه السلام) كجا هستند؟
گردن هاى تعدادى از مردم كشیده مى شود كه عدد آنها را غیر از خداوند متعال كس دیگرى نمى داند، پس به ایشان گفته مى شود قصد شما از زیارت قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام ) چه بود؟
مى گویند: پروردگارا آن حضرت را زیارت كردیم بجهت محبّتى كه به رسول خدا(صلی الله علیه و اله) و حضرت على و فاطمه (علیهاالسلام ) داشته و به منظور طلب رحمت براى صاحب قبر به ازاء آنچه از آن حضرت صادر گردید.
پس به آنها گفته مى شود:
ایشان محمّد و على و فاطمه و حسن و حسین سلام اللّه علیهم هستند، به آنها ملحق شوید.
شما با ایشان و در درجه و مرتبه آنها هستید، به لواء و پرچم رسول خدا(صلی الله علیه و اله) ملحق گردید، پس بطرف لواء آن حضرت رهسپار شده و در سایه آن قرار مى گیرند، در حالى كه لواء به دست امیرالمؤ منین على (علیه السلام) مى باشد و بدین ترتیب به بهشت وارد مى شوند، ایشان جلو پرچم و سمت راست و جانب چپ و پشت آن بوده و چهار طرف لواء را گرفته اند.
از روى شوق
حضرت ابى جعفر(علیه السلام)، آن حضرت فرمودند:
اگر مردم مى دانستند كه در زیارت قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام) چه فضل و ثوابى است حتما از شوق و ذوق قالب تهى مى كردند و بخاطر حسرت ها نفس هایشان به شماره افتاده و قطع خواهد شد.
راوى مى گوید: عرض كردم : در زیارت آن حضرت چه اجر و ثوابى مى باشد.
حضرت فرمودند:
كسى كه از روى شوق و ذوق به زیارت آن حضرت رود خداود متعال هزار حجّ و هزار عمره قبول شده برایش مى نویسد و اجر و ثواب هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده كه در راه خدا آزاد شده باشند برایش منظور مى شود و پیوسته در طول ایام سال از هر آفتى كه كمترین آن شیطان باشد محفوظ مانده و خداوند متعال فرشته كریمى را بر او موكّل كرده كه وى را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زیر قدم نگهدارش باشد و اگر در اثناء سال فوت كرد فرشتگان رحمت الهى بسویش حاضر شده و او را غسل داده و كفن نموده و برایش استغفار و طلب آمرزش كرده و تا قبرش مشایعتش نموده و به مقدار طول شعاع چشم در قبرش وسعت و گشایش ایجاد كرده و از فشار قبر در امانش قرار داده و از خوف و ترس دو فرشته منكر و نكیر بر حذرش مى دارند و برایش دربى به بهشت مى گشایند و كتابش را به دست راستش مى دهند و در روز قیامت نورى به وى اعطاء مى شود كه بین مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مى گردد و منادى نداء مى كند: این كسى است كه از روى شوق و ذوق حضرت امام حسین (علیه السلام) را زیارت كرده و پس از این نداء احدى در قیامت باقى نمى ماند مگر آنكه تمنّا و آرزو مى كند كه كاش از زوّار حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) مى بود.(ترجمه كامل الزیارات ص 467)
محبت
((ذریح محاربى )) ، وى مى گوید: محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) عرض كردم : از خویشاوندان و فرزندانم كسى را ملاقات نكردم مگر وقتى به آنها خبر دادم به اجر و ثوابى كه در زیارت قبر حضرت امام حسین (علیه السلام) هست ، من را تكذیب نموده و گفتند: تو بر حضرت جعفر بن محمّد(علیه السلام ) دروغ بسته و این خبر را از پیش خودت مى گوئى !
حضرت فرمودند:
اى ذریح مردم را رها كن هر كجا كه مى خواهند بروند، بخدا قسم حق تعالى به زائرین امام حسین (علیه السلام) مباهات كرده و افتخار مى نماید و مسافر و زائر را فرشتگان مقرّب خدا و حاملین عرش رهبرى مى كنند حتى حق تعالى به فرشتگان مى فرماید:
آیا زوّار حسین بن على (علیه السلام ) را مى بینید كه از روى شوق و محبّت به آن حضرت و علاقه به حضرت فاطمه (علیهاالسلام ) دخت رسول اللّه (صلی الله علیه و اله) به زیارت آمده اند؟ به عزّت و جلال و عظمت خود قسم كرامت خویش را بر ایشان واجب كرده ام و ایشان را حتما به بهشتى كه براى دوستانم و براى انبیاء و رسل و فرستادگانم آماده كرده ام داخل مى كنم .
اى فرشتگان من ! ایشان زوّار قبر حسین حبیب محمّد رسول من بوده و محمّد (صلی الله علیه و اله) حبیب من است و كسى كه من را دوست داشته باشد حبیب من را نیز دوست مى دارد و كسى كه حبیب من را دوست داشته باشد دوست دار حبیبم را نیز دوست دارد و كسى كه نسبت به حبیب من بغض ورزد، كسى است كه به من بغض مى ورزد و بر من واجب است كه به اشد عذاب ، عذابش نموده و به آتش دوزخم او را بسوزانم و جهنم را مسكن و مكانش قرار داده و وى را چنان عذابى كنم كه احدى از اهل عالم را آن طور عذاب نكرده باشم .
محبوبترین اعمال
حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) فرمودند:
محبوب ترین اعمال نزد حق تعالى زیارت قبر حضرت حسین (علیه السلام) بوده و برترین اعمال نزد او جلّ و على ادخال سرور و شادى بر مؤ من است و نزدیك ترین بنده به خدا، بنده اى است كه در حال سجود بدرگاه الهى گریان باشد.
زیارت قبر مطهر
((محمّد بن سنان )) از بشیر دهّان برایم نقل كرد و گفت :
در هر سال به حجّ مشرّف مى شدم ، یكسال تنبلى كرده و آنرا ترك كردم و سال بعد كه به حج رفته و محضر حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) رسیدم به من فرمودند:
اى بشیر چه چیز تو را در سال گذشته از حج سست و تنبل كرده ؟
عرض كردم : فدایت شوم مالى داشتم كه از مردم مى خواستم و خوف داشتم تلف شود.
لذا به حج نیامده ولى در عوض روز عرفه به زیارت قبر مطهّر حضرت امام حسین (علیه السلام) رفتم .
حضرت به من فرمودند:
آنچه نصیب اهل موقف (حاجى ها) شد، از تو فوت نگردید، اى بشیر كسى كه قبر حسین (علیه السلام) را زیارت كند، در حالى كه به حق آن حضرت عارف و آگاه باشد، مانند: كسى است كه خدا را در عرش زیارت نموده
رزق و عمر طولانى و در زمره سعدا
((عبدالملك خثعمى ))، از حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام)، گفت : حضرت به من فرمودند:
اى عبدالملك زیارت حسین بن على (علیه السلام) را ترك مكن و یاران و اصحابت را به آن امر فرما، و شیعیان ما را امر كنید به زیارت آن حضرت ، زیرا حق تعالى بواسطه آن عمر تو را طولانى كرده و روزى و رزقت را واسع مى فرماید و امورى كه بدى و شر را جلب مى كند دفع مى نماید. در حال حیات سعید و سعادتمند نموده و نخواهى مرد مگر سعید و تو را در زمره سعداء مى نویسد.(ترجمه كامل الزیارات ص 494)
و زیارت آن حضرت بر هر مؤ منى كه اقرار به امامت حضرتش از طرف خدا دارد واجب است .
مسافرین خدا
حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) حضرت فرمودند:
خداوند متعال فرشتگانى دارد كه موكّل قبر مطهّر حضرت حسین بن على (علیه السلام ) مى باشند، هنگامى كه شخص قصد زیارت آن حضرت را مى نماید خداوند گناهان او را به این فرشتگان اعطاء نموده و در اختیار آنها مى گذارد وقتى وى قدم گذارد فرشتگان گناهان را محو مى كنند سپس وقتى قدم بعدى را برداشت حسنات او را مضاعف مى نمایند و پیوسته حسنات او را مضاعف كرده تا جائى كه بهشت را براى وى واجب مى گردانند سپس اطرافش را گرفته و تقدیس و تنزیهش مى نمایند و سپس فرشتگان آسمان را نداء مى دهند كه زوّار حبیب حبیب خدا را تقدیس و تنزیه نمائید و وقتى زوّار غسل زیارت نمودند حضرت محمّد(صلی الله علیه و اله) ایشان را نداء داده و مى فرماید: اى مسافرین خدا بشارت باد شما را كه با من در بهشت همراه خواهید بود.
سپس امیرالمؤ منین (علیه السلام) ایشان را نداء داده و مى فرماید:
من ضامنم كه حوائج شما را برآورده و در دنیا و آخرت بلاء و محنت را از شما دور نمایم .
پس از آن فرشتگان دور ایشان حلقه زده و از راست و چپ آنان را در بر گرفته تا به اهل و خویشاوندان خود بازگردند.
رحمت واسعه
((عبداللّه بن مسكان ))، مى گوید:
حضور مبارك حضرت اباعبداللّه (علیه السلام) رسیدم در حالى كه گروهى از اهل خراسان خدمت آن جناب مشرّف شده بودند، ایشان از آن جناب راجع به زیارت قبر حضرت حسین بن على (علیه السلام) و ثوابى كه در آن است سؤال نمودند؟
حضرت فرمودند: پدرم از جدّم نقل كردند كه مى فرمودند:
كسیكه آن حضرت را صرفاً براى خدا و به قصد قربت زیارت كند خداوند متعال از گناهان رهایش نموده و او را همچون نوزادى كه مادر زائیده قرار مى دهد و در طول سفرش فرشتگان مشایعتش كرده و بالاى سرش بال هاى خود را گشوده و با این حال او را همراهى كرده تا به اهلش باز گردد و نیز فرشتگان از خداوند مى خواهند كه او را بیامرزد و از اطراف و اكناف آسمان رحمت واسعه الهى او را فرا گرفته و فرشتگان نداء كرده و به وى مى گویند:
پاك هستى و آن كس كه زیارتش نمودى نیز پاك و مطهّر است و پیوسته وى را بین اهل و خویشانش حفظش مى نمایند.
سى حج مقبول
((موسى بن قاسم حضرمى )) مى گوید: ((حضرت ابو عبداللّه (علیه السلام))) در ابتداء حكومت ((ابو جعفر عباسى )) (منصور دوانیقى ) وارد عراق شده و در نجف نزول اجلال فرمودند، به من فرمودند:
اى موسى ، برو كنار جاده بزرگ بایست و منتظر باش كه عنقریب مردى از طرف ((قادسیّه )) خواهد آمد، هر گاه نزدیك تو شد به وى بگو: یكى از فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و اله) تو را مى خواند، او بزودى با تو خواهد آمد.
موسى مى گوید: من به طرف جاده مزبور رفته و به آنجا رسیدم و كنار آن ایستاده و هوا بسیار گرم بود، پیوسته در آنجا ایستاده بودم بحدّى كه نزدیك بود مخالفت كرده و بر گشته و ملاقات با او را ترك كنم ، در این هنگام چشمم به چیزى خورد كه به جلو مى آید و شبیه مردى است كه روى شترى نشسته ، پس چشم به آن دوخته تا نزدیك به من شد، به او گفتم : اى مرد در اینجا یكى از فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و اله) شما را مى خواند ایشان شما را به من معرفى كرده و پیام برایت فرستاده اند.
مرد گفت : با هم به خدمتش برویم .
موسى مى گوید: او را بردم تا نزدیك خیمه رسیدیم ، وى شترش را خواباند و درب خیمه ایستاد منتظر اذن دخول بود، پس حضرت از درون خیمه او را خواندند، اعرابى داخل خیمه شد و من نیز نزدیك شده تا درب خیمه رسیده و سخن ایشان را مى شنیدم ولى آنها را نمى دیدم .
حضرت ابو عبداللّه (علیه السلام) به وى فرمودند، از كجا آمدى ؟
او گفت : از دورترین نواحى یمن .
حضرت فرمودند: تو از فلان و فلان مكان هستى ؟
او عرض كرد: بلى من از فلان موضع مى باشم .
حضرت فرمودند: براى چه به این صوب و طرف آمدى ؟
عرض كرد: به قصد زیارت حضرت اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) آمدم .
حضرت فرمودند:
تنها براى زیارت آمده اى و هیچ حاجت دیگرى نداشتى ؟
عرض كرد: هیچ حاجتى نداشتم مگر آنكه به سر قبر مطهّر آن حضرت رفته و نماز خوانده و جنابش را زیارت كرده و سپس از حضرتش خداحافظى كرده و به اهل و خویشانم برگردم .
حضرت فرمودند: در زیارت آن حضرت چه مى بینید؟
عرض كرد: در زیارتش بركت در عمر خود و اهل و اولاد و اموال و معایشمان بوده و حوائج و خواسته هایمان بر آورده شده و گرفتاریمان بر طرف مى گردد.
موسى مى گوید: امام (علیه السلام) به وى فرمودند: اى برادر یمنى آیا از فضیلت زیارت آن حضرت بیشتر از این برایت نگویم ؟ آن مرد عرض كرد: از پسر رسول خدا زیادتر بفرمائید:
حضرت فرمودند: زیارت امام حسین (علیه السلام) معادل یك حجّ مقبول و پاكیزه اى است كه با رسول خدا(صلی الله علیه و اله) انجام شود. آن مرد از این گفتار تعجب كرد.
حضرت فرمودند: آرى ، به خدا سوگند معادل دو حجّ مقبول و پاكیزه اى است كه با رسول خدا(صلی الله علیه و اله) انجام شود.
آن مرد بر تعجبش افزوده شد پس بدین ترتیب امام (علیه السلام) بر تعداد حج هاى مقبول مى افزودند تا اینكه در آخر فرمودند:
زیارت آن حضرت معادل با سى حجّ مقبول و پاكیزه اى است كه با رسول خدا(صلی الله علیه و اله) انجام گیرد.
غریب و شهید
((یزید بن عبدالملك )) مى گوید: محضر مبارك حضرت ابى عبداللّه (علیه السلام) بودم پس گروهى كه بر درازگوش ها سوار بودند بر ما گذشتند.
حضرت به من فرمودند: اینها قصد كجا را دارند؟
عرض كردم : به زیارت قبور شهداء مى روند.
فرمودند، چه چیز ایشان را از زیارت غریب شهید باز داشت ؟!!
مردى از اهل عراق محضر مباركش عرض كرد: آیا زیارت آن حضرت (امام حسین (علیه السلام)) واجب است ؟
حضرت فرمودند: زیارت آن جناب از یك حجّ عمره و یك عمره و یك حجّ بهتر است .
سپس حضرت تعداد حجّ و عمره ها را زیاد كرده تا بیست حجّ و بیست عمره شمردند و بعد فرمودند: البتّه تمام آنها مقبول و مبرور باشند.
راوى مى گوید: به خدا سوگند از محضرش مرخّص نشده بودم كه مردى آمد و حضورش رسید و عرض كرد: من نوزده حجّ انجام داده ام ، از خداوند بخواهید كه یك حجّ دیگر نصیبم شده و بدین ترتیب تا عدد بیست كامل گردد.
حضرت فرمودند: آیا قبر امام حسین (علیه السلام) را زیارت كرده اى ؟ آن مرد عرض كرد: خیر. حضرت فرمودند: زیارت آن حضرت از بیست حجّ بهتر مى باشد.
شفاعت
((عبداللّه بن شعیب تیمى ))، از حضرت ابا عبداللّه (علیه السلام) نقل مى كند كه حضرت فرمودند:
روز قیامت منادى ندا مى كند: شیعیان آل محمّد در كجا هستند؟!
پس از میان مردم گردنهائى كشیده شده و افرادى بپا مى خیزند كه عدد آنها را غیر از حقتعالى كس دیگر نمى داند. ایشان در قسمتى از مردم بپا خاسته اند، سپس منادى ندا مى كند: زوّاز قبر حضرت امام حسین (علیه السلام) در كجا هستند؟!
خلق بسیارى به پا مى خیزند.
پس به ایشان گفته مى شود: دست هر كسى را كه دوست دارید بگیرید و آنها را به بهشت ببرید، پس شخصى كه جزء زائرین است هر كسى را كه بخواهد گرفته و به بهشت مى برد، حتى بعضى از مردم به برخى دیگر مى گویند: اى فلانى من را مى شناسى ؟ من كسى هستم كه در فلان روز و در فلان مجلس براى تو ایستاده و احترام از او نمودم پس من را نیز دریاب ، زائر او را نیز گرفته و به بهشت داخل نموده بدون اینكه دافع و مانعى در بین باشد.
ملائكه گریان
((ابى الصباح كنانى ))، مى گوید: از حضرت امام صادق (علیه السلام) شنیدم كه مى فرمود:
در طرف شما قبرى است كه هیچ مكروب و اندوهگینى به زیارت آن نمى رود، مگر آنكه خداوند متعال اندوهش را بر طرف كرده و حاجتش را روا مى سازد و از روزى كه آن حضرت شهید شدند چهار هزار فرشته كه جملگى ژولیده و غبار آلود و گرفته هستند اطراف قبر مطهّرش بوده و تا روز قیامت بر آن جناب مى گریند و كسى كه او را زیارت كند فرشتگان تا وطن و مأوایش مشایعتش كرده و اگر مریض و بیمار شود عیادتش كنند و اگر بمیرد جنازه اش را تشییع نمایند .
ارواح طیبه عصمت بزیارت حسین (علیه السلام)
جناب حاج ملا على كازرونى رحمة اللّه علیه كه یكى از افراد و با ایمان با اخلاص بود نقل فرمود: شب 23 ماه رمضان بالاى منزل تنها احیاء داشتم كه هنگام سحر ناگاه حالت سستى و بى خودى به من دست داد.
در آن حال متوجه شدم كه تمام عالم اعلاء مملو از جمعیت و غلغله است و سر و صداى فراوانى است از صدائى كه فصیحتر و به من نزدیكتر بود، پرسیدم تو را به خدا تو كیستى ؟ فرمود: من جبرائیل هستم ، گفتم : چه خبر است امشب ؟ فرمود: حضرت بى بى عالم فاطمه زهراء با مریم و آسیه و خدیجه و كلثوم (هنّ) براى زیارت قبر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) مى روند. و این جمعیت ارواح پیغمبران و ملائكه هستند.
گفتم : براى خدا مرا هم ببرید، فرمود: زیارت تو از همین جا قبول است و سعادتى داشتى كه این منظره را ببینى .
حضرت آیة اللّه شهید دستغیب فرمود براستى حاجى مزبور علاقه شدیدى به حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) نصیبش شده بود كه در همان مجلس دو ساعتى چند مرتبه كه اسم مبارك حضرت را مى برد بى اختیار گریان و نالان مى شد. و تا چند دقیقه نمى توانست سخن بگوید و فرمود: من طاقت ذكر مصیبت آن حضرت را ندارم
زیارت امام حسین (علیه السلام)
مرحوم سید بن طاووس رضوان اللّه تعالى علیه نقل نموده از محمد بن داود كه گفت : همسایه اى داشتم معروف به على بن محمد بود كه ایشان برایم گفت من از ایام جوانى هرماه بزیارت حضرت امام حسین (علیه السلام) میرفتم تا اینكه سن من بالا رفت و نیروى جسمیم ضعیف شد و یك چند وقتى زیارت را ترك كردم ، پس از مدتى بقصد زیارت پیاده حركت كردم پس از چند روز بكربلا رسیدم و بزیارت آقا امام حسین (علیه السلام) نائل شدم و دو ركعت نماز بجا آوردم و بعد از زیارت و نماز از فرط خستگى راه كنار حرم خوابم برد. در عالم خواب دیدم مشرف شدم خدمت آقاى خودم ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) حضرت رویشان را به بنده كرد و فرمود: اى على چرا به من جفا كردى با اینكه نسبت بمن خوبى و نیكى مى كردى ؟ عرضكردم : اى سیدى اى آقاى من بدنم ضعیف شده و توانایى خود را ازدست دادم و توان آمدن ندارم و چون فهمیده ام آخر عمرم است و با آن حالى كه داشتم این چند روز راه را به عشق شما بزیارت آمدم و روایتى از شما شنیدم دوست داشتم آن را از خود شما بشنوم . حضرت فرمود آن روایت رابگو: گفتم چنین نقل شده كه (قال من زارنى فى حیوتى زرته بعد وفاته ) هر كه مرا در حال حیاتش زیارت كند و بزیارت من نائل گردد من هم بعد از وفاتش او را زیارت میكنم و بزیارت او مى آیم حضرت فرمود بله من گفته ام ، حتى اگر او را (زیارت كننده ام را) در آتش ببینم نجاتش خواهم داد.(
حضرت موسى (علیه السلام) به زیارت حسین (علیه السلام)
ابى حمزه ثمالى فرمود در اواخر سلطنت بنى مروان اراده زیارت آقا ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) را نمودم و پنهانى از اهل شام خود را به كربلا رساندم در گوشه اى پنهان شدم تا اینكه شب از نیمه گذشت پس بسوى قبر شریف روانه شدم تا آنكه نزدیك قبر مقدس و شریف رسیدم . ناگهان مردى را دیدم كه بسوى من مى آید و گفت خدا ترا اجر و پاداش دهد برگرد زیرا به قبر شریف نمى رسى من وحشت زده و ترسان مراجعت كردم و در گوشه اى دوباره خود را پنهان كردم تا آنكه نزدیك طلوع صبح شد باز به جانب قبر روانه شدم و چون دوباره نزدیك شدم باز همان مرد آمد و ممانعت كرد و گفت به آن قبر نمى توانى برسى . به او گفتم عافاك اللّه چرا من به آن قبر نمى رسم و حال اینكه از كوفه به قصد زیارت آن حضرت آمده ام بیا بین من و آن قبر حائل نشو، زیرا من مى ترسم كه صبح شود و اهل شام مرا ببینند و مرا در اینجا به قتل برسانند، وقتى این حرف را از من شنید گفت یك مقدار صبر كن چون حضرت موسى بن عمران (علیه السلام) از خداى خود اجازه گرفته كه به زیارت آقا سید الشهداء (علیه السلام) بیاید و خدا به او اجازه داده و با هفتاد هزار ملائكه به زیارت آقا آمده اند و از اول شب تا به حال در خدمت قبر شریف هستند و تا طلوع صبح كنار قبر هستند و بعد به آسمان عروج مى كنند. ابوحمزه ثمالى گوید از آن مرد پرسیدم كه توكیستى ؟
گفت من یكى از آن ملائكه هستم كه مامور پاسبانى و پاسدارى قبر آقا سید الشهداء (علیه السلام) هستم و براى زوار آقا طلب مغفرت مى كنیم تا این را شنیدم برگشتم پنهان شدم و هنگام طلوع صبح سر قبر حضرت آمدم دیگر كسى را ندیدم كه مانع شود پس زیارتم را كردم و بر كشندگان آن حضرت لعن نمودم و نماز صبح را در آنجا اقامه كردم و از ترس مردم شام سریع به كوفه برگشتم
احترام امام زمان به زوار حسین (علیه السلام)
مرحوم آیة اللّه حاج میرزا محمّد على گلستانه اصفهانى در آن وقتى كه ساكن مشهد بودند براى یكى از علماء بزرگ مشهد نقل فرموده بودند كه ، عموى من مرحوم آقاى سید محمّد على از كه مردان صالح و بزرگوار بود نقل میكرد، در اصفهان شخصى بود به نام جعفر نعلبند كه او حرفهاى غیر متعارف ، از قبیل آن كه من خدمت امام زمان (علیه السلام) رسیده ام و طى الارض كرده ام میزد و طبعا با مردم هم كمتر تماس میگرفت و گاهى مردم هم پشت سر او به خاطر آن كه چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند، حرف مى زدند.
روزى به تخت فولاد اصفهان براى زیارت اهل قبور میرفتم ، در راه دیدم ، آقا جعفر به آن طرف میرود، من نزدیك او رفتم و به او گفتم دوست دارى باهم راه برویم ؟ گفت مانعى ندارد، در ضمن راه از او پرسیدم مردم درباره شما حرفهائى مى زنند آیا راست مى گویند كه تو خدمت امام زمان (علیه السلام) رسیده اى ؟
اول نمى خواست جواب مرا بدهد، لذا گفت آقا از این حرفها بگذریم و باهم مسائل دیگرى را مطرح كنیم ، من اصرار كردم و گفتم : من انشاءاللّه اهلم .
گفت : بیست و پنج سفر كربلا مشرف شده بودم تا آنكه در همین سفر بیست و پنجم شخصى كه اهل یزد بود در راه با من رفیق شد چند منزل كه باهم رفتیم ، مریض شد و كم كم مرضش شدت كرد تا رسیدیم به منزلى كه قافله به خاطر نا امن بودن راه دو روز در آن منزل ماند تا قافله دیگرى رسید و باهم جمع شدند و حركت كردند و حال مریض هم رو به سختى گذاشته بود وقتى قافله مى خواست حركت كند من دیدم به هیچ وجه نمى توان اورا حركت داد لذا نزد او رفتم و به او گفتم من مى روم و براى تو دعاء میكنم كه خوب شوى و وقتى خواستم با او خدا حافظى كنم ، دیدم گریه مى كند، من متحیر شدم از طرفى روز عرفه نزدیك بود و بیست و پنج سال همه ساله روز عرفه در كربلا بوده ام و از طرفى چگونه این رفیق را در این حال تنها بگذارم و بروم ؟!
به هرحال نمى دانستم چه كنم او همینطور كه اشك مى ریخت به من گفت : فلانى من تا یك ساعت دیگر مى میرم این یك ساعت را هم صبر كن ، وقتى من مُردم هرچه دارم از خورجین و الاغ و سایر اشیاء مال تو باشد، فقط جنازه مرا به كربلا برسان و مرا در آنجا دفن كن .
من دلم سوخت و هر طور بود كنار او ماندم ، تا او ازدنیا رفت قافله هم براى من صبر نكرد و حركت نمود.
من جنازه او را به الاغش بستم و به طرف مقصد حركت كردم ، از قافله اثرى جز گرد و غبارى نبود و من به آنها نرسیدم حدود یك فرسخ كه راه رفتم ، هم خوف مرا گرفته بود و هم هرطور كه آن جنازه را به الاغ مى بستم ، پس از آنكه یك مقدار راه مى رفت باز مى افتاد و به هیچ وجه روى الاغ آن جنازه قرار نمى گرفت . بالاخره دیدم نمى توانم او را ببرم خیلى پریشان شدم ایستادم و به حضرت سید الشهداء (علیه السلام) سلامى عرض كردم و با چشم گریان گفتم : آقا من با این زائر شما چه كنم ؟ اگر او را در این بیابان بگذارم مسئولم و اگر بخواهم بیاورم مى بینید كه نمى توانم درمانده ام و بى چاره شده ام .
ناگهان دیدم ، چهار سوار كه یكى از آنها شخصیت بیشترى داشت پیدا شدند و آن بزرگوار به من گفت : جعفر بازائرما چه میكنى ؟ عرض كردم : آقا چه كنم ؟ در مانده شده ام نمى دانم چه بكنم ؟ در این بین آن سه نفر پیاده شدند، یكى از آنها نیزه اى در دست داشت با آن نیزه زد چشمه آبى ظاهر شد آن میّت را غسل دادند و آن آقا جلو ایستاد، و بقیّه كنار او ایستادند و بر او نماز خواندند و بعد او را سه نفرى برداشتند و محكم به الاغ بستند و ناپدید شدند.
من حركت كردم با آنكه معمولى راه مى رفتم دیدم به قافله اى رسیدم كه آنها قبل از قافله ما حركت كرده بودند، از آنها عبور كردم پس از چند لحظه باز قافله اى را دیدم ، كه آنها قبل از این قافله حركت كرده بودند از آنها هم عبور كردم بعد از چند لحظه دیگر به پل سفید كه نزدیك كربلا است رسیدم و سپس وارد كربلا شدم و خودم از این سرعت سیر تعجب مى كردم .
بالاخره او را بردم در وادى ایمن (قبرستان كربلا) دفن كردم ، من در كربلا بودم ، پس از بیست روز رفقائى كه در قافله بودند به كربلا رسیدند آنها از من سئوال میكردند توكى آمدى ؟ و چگونه آمدى ؟ من براى آنها به اجمال مطالبى را میگفتم و آنها تعجب مى كردند، تا آنكه روز عرفه شد وقتى به حرم حضرت سیدالشهداء اباعبداللّه الحسین (علیه السلام) رفتم دیدم بعضى از مردم را بصورت حیوانات مختلف مى بینم از شدت وحشت به خانه برگشتم باز دو مرتبه از خانه در همان روز بیرون آمدم ، باز هم آنها را به صورت حیوانات مختلف دیدم .
عجیب تر این بود كه بعد از آن سفر چند سال دیگر هم ایام عرفه به كربلا مشرف شده ام و تنها روز عرفه بعضى از مردم را به صورت حیوانات مى بینم ولى در غیر آن روز آن حالت برایم پیدا نمى شود.
لذا تصمیم گرفتم دیگر روز عرفه به كربلا مشرف نشوم و من وقتى این مطالب را براى مردم در اصفهان مى گفتم آنها باور نمى كردند و یا پشت سر من حرف مى زدند. تا آنكه تصمیم گرفتم كه دیگر باكسى از این مقوله حرف نزنم و مدتى هم چیزى براى كسى نگفتم ، تا آنكه یك شب باهمسرم غذا مى خوردیم ، صداى در حیاط بلند شد، رفتم در را باز كردم دیدم شخصى مى گوید: جعفر حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) تو را میخواهد.
من لباس پوشیدم و در خدمت او رفتم مرا به مسجد جمعه در همین اصفهان برد، دیدم آن حضرت در صفحه اى كه منبر بسیار بلندى در آن هست نشسته اند و جمعیّت زیادى هم خدمتشان بودند من با خودم میگفتم : در میان این جمعیت چگونه آقا را زیارت كنم و چگونه خدمتش برسم ؟
ناگهان دیدم به من توجّه فرمودند و صدا زدند جعفر بیا، من به خدمتشان مشرّف شدم فرمودند چرا آنچه در راه كربلا دیده اى براى مردم نقل نمى كنى ؟
عرضكردم اى آقاى من آنها را براى مردم نقل میكردم ولى از بس مردم پشت سرم بدگوئى كردند تركش نمودم ، حضرت فرمودند توكارى به حرف مردم نداشته باش تو آن قضیّه را براى آنها نقل كن تا مردم بدانند كه ما چه نظر لطفى به زوّار جدّمان حضرت ابى عبداللّه الحسین (علیه السلام) داریم
منبع:كتاب داستانهایى از فضیلت زیارت امام حسین (علیه السلام)