نصایح اخلاقی آیت الله مظاهری خداوند متعال در ابتدای سوره مؤمنون، یکی از صفات مؤمنین را اعراض از «لغو» برمیشمرد: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛ الَّذینَ هُمْ فی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛ وَ الَّذینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ »[1] بنابراین همه باید لااقل در این یک ماه، مراقب زبان خویش باشند و از گفتار لغو و بیهوده پرهیز نمایند. آیت الله العظمی آقای اراکی میگفتند به جهت کاری به مغازه یک نجار رفتم. در آخر کار گفت: آقا هرکس به مغازه من میآید، من نصیحتی از او میگیرم، شما هم یک نصیحت بکنید. آقای اراکی میگفتند به او گفتم: تقاضا دارم مواظب زبانت باش. مراقبت از زبان خیلی مهم است. یک کسی آمد خدمت پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآ له» گفت: یا رسول الله یک موعظه به من بکنید. فرمودند: اگر بگویم گوش میکنی؟ گفت: بله. باز پیامبر فرمودند اگر بگویم گوش میدهی؟ عمل میکنی؟ گفت بله. دفعه سوم باز پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآ له» از آن عهد گرفتند عمل میکنی؟ بله. فرمودند: مواظب زبانت باش. برای اینکه اکثر مردم به خاطر زبان خویش به جهنم میروند. این حرفهای بیهوده فشار قبر دارد. پیامبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآ له» جوانی را داخل قبر گذاشتند. شرکت در دفنش کردند که مادرش آمد گفت: برای تو گریه نمیکنم، زیرا میدانم پیغمبر اکرم «صلّیاللهعلیهوآله» تو را در قبر گذاشتهاند و آمرزیدهای. اما مادر که رفت پیغمبر فرمودند: قبر چنان فشاری به او داد که زیر منگنه الهی له شد. گفتند: یارسول الله خیلی آدم خوبی بود. فرمود: بله. اما «ما لا یغنی» زیاد داشت، یعنی این فشار قبر برای «ما لا یغنی» بود. ممکن است بهشتی هم باشد اما این اثر وضعی کردار و گفتار بیهوده را باید تحمل کند. مرحوم آیت الله العظمی اراکی پس از نصیحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند: تو برای همه درب میسازی، اگر میتوانی یک درب هم برای دل خودت بساز. این مکافات مربوط به کسی است که حرف بیهوده می زده است. حساب دروغ و غیبت و تهمت و ... اینگونه نیست. دروغ هایی که در بازار و در معاملات گفته می شود، حق الناس، کم کاری و بیکاری در اداره، گناهان بزرگی هستند که ارزش روزه را تباه می کنند. گناه تحقیر ارباب رجوع و توهین و بداخلاقی نسبت به او و فریب دادن دیگران جای خود دارد. کسی که در حین انجام وظیفه مشکل گشائی نمی کند و گره در کار دیگران می اندازد را می آورند صف محشر در حالی که چشم های او در گودی فرو رفته است و از ترس رنگ او پریده و در غل و زنجیر اسیر است، در پیشانی وی نوشته شده «ایس من روح الله»، خدا چنین کسی را رسوا می کند و می گوید: او خائن به من است. او خائن به پیغمبر است. خائن به اسلام عزیز است، برای اینکه می توانست گره از کار مسلمان ها بگشاید، نگشود. این گونه افراد نمی توانند اول افطار بگویند: «الهم لک صمت و علی رزقک افطرت و علیک توکلت»، اگر بتوانند بگویند نیز ارزش ندارد و خداوند میزبان چنین اشخاصی نیست و لذا پاداشی نظیر تقوا یا خود خداوند برای آنان در نظر گرفته نمی شود. قرآن کریم میفرماید: «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[2] بسیاری از مردم سر سفره افطار یا هنگام سحر، گوشت مرده میخورند، زیرا یا غیبت میشنوند یا میگویند. بیائید این یک ماه به جای «ما لا یغنی» قرآن بخوانیم. دعا بخوانیم. به جای این تهمتها، غیبتها و شایعهها، خودسازی کنیم. غیبت های سیاسی از خانه ها بیرون برود. الان در همه خانه ها غیبت ها و تهمت های سیاسی و دامن زدن به شایعات رایج شده است. دو برادر بر سر اختلاف نظر سیاسی مثل دو گرگ با هم می جنگند. فتنه ای به پا شده است که اعضای خانواده ها را به هم دشمن کرده است. بیایید در ماه مبارک رمضان این فتنه را خاموش کنیم. قدری فکر کنید. قدری از نفس خویش مواظبت کنید. «تفکر ساعة خیرٌ من عبادة سبعین سنة»[3]. انسان باید یک قانون مراقبه برای خودش درست کند و شب و روز از نفس خویش مراقبت نماید. صاحب وسائل در کتاب «صوم» روایات فراوانی نقل میکند هرکه دروغ بگوید، روزهاش باطل است. هرکه غیبت کند، روزهاش باطل است. هرکه تهمت بزند، روزهاش باطل است. هرکه مالا یغنی داشته باشد، روزهاش باطل است. این بطلان اخلاقی است؛ یعنی روزهای که در آن غیبت بشود فایده ندارد و مقبول نیست. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآل� �وسلّم» در ماه شعبان برای اینکه مردم را مهیا کنند فرمودند همه باید روزه بگیرند. به حکم پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآل� �وسلّم» همه روزه گرفتند. و فرمودند هرکه میخواهد افطار کند از من باید اجازه بگیرد. لذا دسته دسته میآمدند اجازه میگرفتند. پیغمبر اکرم«صلّیاللهعلیهوآل� �وسلّم» اجازه میدادند. یک پیرمرد آمد اجازه گرفت. گفت: یا رسول الله دو تا دختر هم داشتم حیا کردند و از خانه نیامدند. اجازه بدهید آن دو نفر هم افطار کنند. فرمودند: تو روزهای امّا این دو تا دختر روزه نیستند. گفت یا رسول الله اینها مقدّسند. حرف شما را میشنوند. فرمودند: برو به آنها بگو استفراغ کنید. دو لخته گشت متعفّن از دهان آن دو افتاد. آمدند خدمت رسول گرامی «صلّیاللهعلیهوآلهوس لّم». گفتند: یا رسول الله ما گوشت نخورده بودیم. حضرت فرمودند: مگر نخواندی «وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یَأْكُلَ لَحْمَ أَخیهِ مَیْتاً فَكَرِهْتُمُوه»[4]. لذا این روایتها این معنایش است. روزه صحیح فقهی قضا ندارد، کفّاره ندارد، اما روزه با غیبت، دیگر روزه نیست. با دروغ که دیگر روزه نیست. مطلب مهمتر اینکه علاوه بر گوش و چشم و زبان، دل انسان هم باید کنترل بشود. دل روزهدار باید، کنترل داشته باشد. مرحوم آیت الله العظمی اراکی پس از نصیحت کنترل زبان به آن نجار گفته بودند: تو برای همه درب میسازی، اگر میتوانی یک درب هم برای دل خودت بساز. روزی یکی از بزرگان این داستان را روی منبر تعریف کرده بود. مرحوم آقای زاهد که از بزرگان اهل معرفت بود، پای منبر بلند بلند گریه کرده و گفته بود: آقا دل نداریم تا برای آن درب بسازیم. در ماه مبارک رمضان انسان باید دل پیدا کند، سپس برای آن دل درب بسازد. تخیّلها، وسوسهها، تفکّرها، تفکّرهای تخیّلی کنار برود. صاحب دل جایگزین آن شود. صاحب دل چه کسی است؟ «أَنَّ قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن»[5] چنین کسی می تواند روز عید از خدا خود خدا را عیدی بگیرد: «الصوم لی و انا اجزی به». خدایا این ماه مبارک رمضان فرصت بزرگی است، خدایا توفیق عمل به آنچه گفته شد به همه ما عنایت بفرما. «و صلیالله علی محمد و آل محمد»
چرا از خانمها در مواردى نماز خواسته نشده، ولى در تمام موارد روزه طلب شده است؟ طبق روایاتى كه از ائمه اطهار (ع) گزارش شده، كیفیت عبادت خانمها در مواردى خاص (عذر شرعى مثل ایام عادت) دچار تغییر مىشود; از جمله این تغییرات، عدم وجوب قضاى نمازها و وجوب به جاى آوردن قضاى روزه است . البته باید توجه داشت: الف) برطرف شدن موقتى نماز، به معناى عدم جواز هر گونه عبادت دیگر نیست . زنها مىتوانند در آن چند روز مخصوص هنگام نماز وضو گرفته، بر سجاده نماز بنشینند و به گفتن اذكار و خواندن ادعیه بپردازند; حتى كراهت قرائت قرآن در این ایام نیز به معناى كمتر بودن ثواب آن است . پس: عبادت تعطیل نمىشود، فقط دچار تغییر كمى و كیفى مىگردد . ب) نماز، معراج مؤمن و عمود دین است; اما چه نمازى؟ آیا هر نمازى مىتواند این قابلیت را داشته باشد؟ واقعیت آن است كه انسان باید به گونهاى كه رضایتخدا در آن است، با خدا رابطه برقرار كند; مثلا همین نماز باعظمت و اثرساز را نمىتوان از دو ركعتبه سه ركعت تغییر داد; چون رابطه با خدا، رابطهاى دو طرفه است . تنظیم كیفیت و چگونگى ساختار رابطه به دست طرفین رابطه است و هر چه این رابطه عاشقانهتر باشد، میزان محوریت نظر و خواست معشوق بیشتر شده، عاشق سعى مىكند آن طور كه معشوق مىپسندد رابطه برقرار كند . پس به حكم «پسندم آنچه را جانان پسندد» خدا نماز دو ركعتى مىپسندد نه سه ركعتى . همچنین خداوند عبادت زنها در موارد خاص را در قالب اذكار، ادعیه، نیایش و توسل مىپسندد نه در قالب نماز . بنابراین، ایجاد تغییر در ساختار عبادت زنها نه به معناى پست و ناقابل دانستن آنها است و نه به معناى عدم نیازشان به عبادت; تنها علت این تغییر، حكمت و مصلحتبینى خدا است و دستورهاى او، به حكم مهربان بودنش، همگى، جلوهاى از رحمت و مهربانى او است . پس از توجه به نكات یاد شده، براى درك علت عدم وجوب قضاى نماز و وجوب انجام قضاى روزه عنایتبه روایت زیر سودمند است: حضرت امام صادق (ع) فرمود: روزه ماه مبارك رمضان در تمام سال یك ماه بیشتر نیست، اما نماز هر روز و شب به جاى آورده مىشود . چون جبران كردن آن همه نماز موجب سختى و آزار زن است، خداوند به جهت راحتى و رفع سختى قضاى نماز را نخواسته است; ولى روزه در سال یك ماه بیشتر نیست و زن نیز حداكثر ده روز از این مدت را، به خاطر عادت، روزه نمىگیرد; بنابراین، در انجام قضاى روزه تصور سختى و مشقت راه ندارد . حتى اگر نیاز باشد بیش ازده روز نیز جبران گردد، باز مشكلى در كار نخواهد بود . (1) پس سبب وجوب قضاى روزه آن ایام مخصوص، عدم دشوارى آن و علت عدم وجوب قضاى نماز و سختى و دشوارى آن است .
روزه در شریعت پیامبران نویسنده:مجید احسانی منبع:روزنامه جام جم روزه گرفتن یعنی پیکاری درونی به منظور آماده شدن برای پیکارهای سخت بیرونی که رمضان کلاس آموختن است ، کلاسی در قلب اجتماع و معلمانش همه پیامبران خدا، از ابراهیم تا محمد و همه امامان شیعه از علی تا مهدی و همه رهبران به حق مردم از آغاز تا امروز و تا همیشه و کتابش قرآن است سخن خدای مردم برای رهایی و نجات مردم ، کلاسی به فرمان خدا و شاگردانش همه مردم ، مردمی که باید آگاه شوند از بند جهالت ها و باید بیدار شوند از افسون رویاها و غفلت ها و رمضان ، اردوگاه مهیا شدن است برای پیکار، پیکاری رهایی بخش از ستم ستمکاران و ظلم بیدادگران.اردوگاه آموزش پیکار است ، سربازانش توده مردم و افسرانش بهترین فرزندان مردم. رمضان ماه وحی است.در این مقاله می خواهیم روزه را در شریعت پیامبران مورد بررسی قرار دهیم. رمضان فروردین است در اندیشه های مردم و عید فطرش ، نوروز است در بیدار شدن مردم و جشنش ، جشن انقلاب است در برانگیختن طبیعت ، پس رمضان را خدا آفرید تا انسان را زنده کند. خدایی که فروردین را آفرید تا طبیعت را زنده کند که فروردین از شاخه های خشک ، گلهای سرخ می شکوفاند و رمضان ، از تن های اسیر، اندیشه های آزاد می خروشاند. آنجا، نور آفتاب است ، ماه باز آمدن ابراهیم ، ماه زنده شدن موسی ، ماه برانگیخته شدن محمد، ماه بازگشت خورشید، ماه تابیدن آفتاب بر گورستان سرما و سکون ، ماه خدا، ماه سخن گفتن خدا.در شخصیت انسان و زندگی وی برخی مسائل ثابت و برخی دیگر متغیرند. ادیان الهی روش زندگی این انسان است و لذا در طول تاریخ ، اصولی ثابت و مسائلی متغیر داشته اند.اعتقاد و ایمان به خدای متعال و پیامبران وی و روز واپسین در همه ادیان الهی یافت می شود، چراکه این گونه مسائل ، بازگوینده واقعیت های اصلی موجود است که هرگز تغییری نمی پذیرد. اصول کلی تشریع نیز در شریعت های پیامبران (علیهم السلام) مشترک است چون انسان به حکم طبیعت و زندگی اش نیازهایی ثابت دارد که پیشرفت و تکامل احوال و شرایط زندگی وی بر ثبات آنها می افزاید. آیا نیاز انسان به روابط اجتماعی و همکاری و ایستادگی در برابر ظلم ، نیازهایی ثابت در طول نسلها نبوده است؟یکی از این نیازهای ثابت ، نیاز انسان به فریضه روزه است که جزیی از سیستم عبادتی اسلام به شمار می رود. اهداف این فریضه ، عبارت از تامین برخی نیازهای انسانی است که در همه عصرها، ثابت و دگرگون ناشدنی است. خدای متعال ، در آیاتی که درباره روزه نازل فرموده است ، ما را به این حقیقت توجه می دهد:ای ایمان آوردگان ، روزه بر شما واجب شده است ، همان گونه که بر پیشینیان شما واجب شده بود. باشد که پرهیزگار شوید. (بقره 183) مفسران قرآن نوشته اند که منظور از عبادت پیشینیان شما پیامبران و امتهایی است که از زمان آدم علیه السلام تا دوران شما آمده اند، یعنی روزه ، عبادتی قدیم و اصیل است که خدا هیچ امتی را نگذاشته است ، مگر آن که روزه را بر آن واجب شمرده است. (تفسیر المیزان ، جلد 2، صفحه 5) عاملی (قدس سره) در وسائل ، از امام صادق علیه السلام روایت می کند که حضرت فرمود:خداوند متعال به موسی (ع) وحی فرمود: چه چیزی تو را از مناجات من باز می دارد؟ موسی گفت : پروردگارا، تو را اجل از مناجات می دانم ، چراکه بوی دهان روزه دار، نامطبوع است. خدای بزرگ به او وحی فرمود: ای موسی ، بوی نامطبوع دهان انسان روزه دار، نزد من از رایحه خوش مشک نیز مطبوع تر و خوش تر است. (وسائل الشیعه ، جلد 7 ص 290) قمی (قدس سره) نیز روایت می کند که مردی درباره روزه از ابن عباس (رضی الله عنه) سوال کرد. ابن عباس به وی پاسخ داد: «اگر روزه داود پیامبر (ع) را می خواهی ، او عابدترین مردم بود و روزی را به روزه می گذرانید و روز دیگر را افطار می کرد. اگر روزه فرزند وی سلیمان (ع) را می خواهی ، وی 3روز از اول ماه و 3 روز از میانه ماه و 3روز از پایان آن را روزه دار بود و اگر روزه عیسی (ع) را می خواهی که او سراسر عمر را روزه دار بود و لباس بافته شده از موی حیوانات بر تن می کرد و اگر روزه مادرش مریم (ع) را می خواهی که او 2روز روزه می گرفت و یک روز افطار می کرد و اگر روزه پیامبر اکرم (ص) را می خواهی ، او از هر ماه 3روزه را روزه می گرفت و می گفت روزه این 3روز ، همچون روزه سراسر عمر است». (سفینه البحار ، ماده صوم). متون تورات و کتب انجیل که اینک در دسترس هستند نیز دلالت بر این دارند که روزه نزد امتهای سابق شناخته شده بوده است. در سفر نجمیا و سفر استیر، از روزه سخن رفته است. از سفر استیر چنین فهمیده می شود که یهودیان هنگام سختی ها به روزه پناه می بردند.همچنین در انجیل متی ، بخشهای چهارم ، ششم ، نهم و دوازدهم ، از روزه ذکری به میان آمده است. با وجود آن که تورات و انجیلی که امروز در دست ماست ، تحریف شده است و کتابهای اصلی که خدای متعال آنها را نازل فرموده است ، غیر از کتبی است که امروز وجود دارد؛ اما باز هم به آنها استناد جسته ایم تا این نکته را تذکر دهیم که هنوز هم برخی حقایق و قواعد شرعی حتی پس از تحریف باقی مانده است. روزه در شریعت اسلام برخی گفته اند که خدای متعال در آغاز تشریع ، روزه معینی را بر مسلمین واجب کرده است ، سپس آن را به وسیله روزه ماه رمضان منسوخ فرموده است ، اما این امر ثابت نشده است البته این روایت وجود دارد که پیامبر اسلام (ص) آنقدر روزه می گرفت که گفته می شد او روزه خود را نمی شکند و گاهی آنقدر افطار می کرد که می گفتند او روزه نمی گیرد. پس از آن ، این را ترک کرد و روزی را روزه دار و روز دیگر افطار می کرد و این روزه داود (ع) است سپس این را نیز ترک کرد و 3روز «غر» یا «بیض» را که سیزدهم ، چهاردهم و پانزدهم هر ماه بود ، روزه می گرفت سپس این را نیز کنار گذاشت و در هر 10روز ، یک روز را روزه می گرفت. از دهه اول و سوم ، روز پنجشنبه و از دهه دوم نیز چهارشنبه را انتخاب می کرد تا وقتی که جان وی گرفته شد ، او چنین عمل می کرد. (وسائل جلد 7 صفحه 309). در سال دوم هجرت مبارک پیامبر ، خدای متعال قانون روزه را نازل فرمود و پیامبر خدا (ص) آیات پروردگار خویش را درباره این فریضه تلاوت فرمود. آوای این آیات در سراسر شهر پیچیده و دلهای مسلمین ، این حکم را تا روز قیامت پذیرفت. در عهد پیامبر خدا (ص) ، مسلمانان هر ساله ماه رمضان را با بشارت و شادی استقبال و روزه ماه رمضان را ادا می کردند. پیامبر (ص) نیز احکام و آداب این فریضه را برای آنان تشریح می کرد و آن را در زندگی مسلمین ، مستحکم می ساخت. اگر چه بسیاری از خطبه ها و موعظه ها و احادیث پیامبر (ص) را که درباره روزه بیان شده است ، گردآوری نکرده ایم ، اما آنچه ذکر خواهیم کرد دارای بلیغ ترین و رساترین موعظه ها و نشانه های هدایت است :از پیامبر (ص) روایت شده است : روزه سیری از آتش است. روزه دار ، 2 بار شاد می شود: یک بار هنگام افطار و بار دیگر هنگام دیدار پروردگار. روزه دار حتی اگر در رختخواب باشد ، در حال عبادت است به شرط آن که غیبت مسلمانی را نکند.از امام باقر (ع) روایت شده است :تجمع و گردهمایی ماه رمضان ، برتری خاصی بر تجمع در دیگر ماهها دارد. همان گونه که ماه رمضان نیز بر دیگر ماهها برتری دارد.از امام صادق (ع) روایت شده است :روزه دار در باغهای بهشت در گردش است و فرشتگان برای او دعا می کنند تا این که افطار کند.از امام رضا (ع) روایت شده است :درباره انسان روزه دار تا وقتی که افطار کند، قلم جاری نمی شود تا گناهان و لغزشهای او را ثبت کند، مگر آن که کاری از او سرزند که روزه او را نقض کند.در بالا بخشی از روایات را ذکر کردیم و احادیث شریف بسیار دیگری از پیامبر (ص) و خاندانش (ع) روایت شده است. بعد خطبه جامع پیامبر درباره روزه را، خواهیم آورد.ماه مبارک رمضان از دیر باز و تاکنون تاثیر بسیاری در دلهای مسلمین و زندگی آنان داشته است. هر چه مسلمین از اسلام دور شوند، ماه رمضان که ماه خداست ، هر ساله می آید تا آنان را به دامان اسلام بازگرداند و فضایی از تحرک عقلی و معنوی را در جوامع مسلمین ایجاد کند. گویی آیات ماه رمضان هم اینک نازل شده است و ما را برای ادای این فریضه ربانی مقدس دعوت می کند. در میان این آیات ، آیه ای است که دلها را از خشوع و خضوع در برابر خدا ذوب می کند. آنجا که می فرماید:اگر بندگان من از من پرسند، من به آنان نزدیکم. دعوت هر دعوت کننده ای را اگر مرا بخواند، پاسخ می دهم. پس آنان مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند، باشد که رشد یابند.برای درک بهتر این مقاله و در چکیده سخن آیاتی از سوره بقره را بیان می داریم :ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما واجب شده است ، همان گونه که بر پیشینیان شما واجب شده بود. باشد که پرهیزگار باشید.روزهایی معدود است ، پس اگر کسی از میان شما بیمار یا در سفر بود، به جای آن روزهایی دیگر را روزه می گیرد.و آن کسان که روزه گرفتن برای آنان سخت است (مانند سالخوردگان) فدیه باید بدهند که خوراک بینوایی است. آن کس که داوطلبانه خواستار نکویی کردن است ، برای او پاداشی است و اگر روزه بگیرید، برای شما بهتر است ، اگر بدانید. بقره (185 - 183).
: سوال: چرا مسلمانان روزه می گیرند؟ .: پاسخ: 1)- روزه اختصاص به دین مبین اسلام نداشته بلکه برای همه ادیان الهی این عبادت تشریع شده است، البته اختلافاتی در نحوه انجام آن بین ادیان وجود دارد ولی اصل حکم برای همه انسانها ثابت است، قرآن کریم میفرماید: "یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ"[1] «ای افرادی که ایمان آوردهاید! روزه بر شما نوشته شده، همانگونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد؛ تا پرهیزکار شوید.» لذا فقط مسلمانان روزه نمیگیرند. باز قرآن کریم از قول حضرت مریم (ع) نقل میکند که: "فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرّی عَیْنًا فَإِمّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولی إِنّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْمًا فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا"[2] )از این غذای لذیذ) بخور؛ و (از آن آب گوارا) بنوش؛ و چشمت را (به این مولود جدید) روشن دار! و هرگاه کسی از انسان ها را دیدی، (با اشاره) بگو: من برای خداوند رحمان روزهای نذر کردهام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمیگویم! (و بدان که این نوزاد، خودش از تو دفاع خواهد کرد!(« 2)- آنچه از نظر عقل در آن شک و تردید نیست این است که خداوند متعال آگاه به مصالح و مفاسد همه چیز است و عقل حکم میکند که خداوند میداند چه چیزهایی به نفع انسان و چه چیزهایی به ضرر انسان است. لذا به آنچه که برای انسان نفع دارد امر کرده و از آنچه ضرر دارد نهی نموده است. بنابر این به حکم عقل میفهمیم که روزه قطعاً برای انسان منفعت دارد. 3)- گر چه دسترسی به علل و فلسفه همه احکام برای بشر ممکن نیست ولی بعضی از علل احکام در آیات و روایات به آن تصریح شده که از جمله علت حرمت شراب را میتوان نام برد. و پارهای از احکام اگر چه به علت واقعی آن اشاره نشده ولی در روایات، مواردی به عنوان حکمت وجوب حکم (از جمله وجود روزه) بیان گردیده که به مواردی اشاره می شود: الف: روزه برای تثبیت اخلاص است. ب: تشنگی و گرسنی انسان در حال روزه سبب میشود که به یاد فقرا و بیچارگان باشد. ج: تشنگی و گرسنی انسان در حال روزه سبب میشود که به یاد تشنگی و گرسنگی قیامت باشد. د: روزه عامل تقویت اراده است. ه: روزه سبب تسلط انسان بر شهوت و هوای نفس است. و: روزه سبب میشود که در ساعاتی از روز، فقیر و ثروتمند یکسان شوند (هر دو گرسنه) و ثروتمند کمی رنج و تعب فقرا را درک کند. ی: روزه سبب سلامت جسم است. م: معده انسان خانه تمام دردهاست و روزه بالاترین داروهاست ن: جدا از سفارشات معصومین (ع) علم جدید و نظریه پزشکان امروزه بر این نکته تأکید دارد که روزه برای سلامتی و شادابی جسم و روح انسان بسیار مفید است. --------------------------- 1. سوره بقره، آیه 183. 2. سوره مریم، آیه 26.
صلوات تحفه ی بهشتی ست كه روح را جلا می دهد وذكر الهیست كه نور پل صراط و شفیع انسان است وموجب كمال دعا واستجابت آن می گردد وانسان را به هدف نهایی آفرینش كه تقرب به درگاه حضرت دوست است نزدیك می كند. اگر حجابها را از دل بر داریم و زنگار دل را با آب توبه شستشو دهیم ، ندای خدا و ملائک را خواهیم شنید كه در قرآن همراه با ملائك بر پیامبر درود می فرستندو موُمنان را ندا می دهند:« بر پیامبر درود و صلوات بفرستید. از این رو در این ماه پر بركت برآنیم تا از این هدیه ی الهی بر انسان بهره مند گردیم. چرا كه رسول خدا می فرماید هر که بر من صلوات فرستد ، خدا و فرشتگان بر او صلوات می فرستند، هر که خواهد کم فرستد و هر که خواهد بیش.چه لذتی بالاتر از این كه خدا وملائك مقرب درگاهش بر انسان درود فرستند. دوستان گرامی در فرستادن تعداد صلوات آزادید ودوستان باید تعداد صلوات هایی كه برحضرت محمد(ص) وخاندان مباركشان می فرستند را در این تاپیك مرقوم فرمایند.
غلامعلی رجائی شب ها و روزهای ماه مبارک رمضان با همان سرعتی که به ما رسیدند، دارند از ما دور و دورتر می شوند. ازشبهای قدر ـ هرچند این اصطلاح صحیح نیست و ما یک شب قدر بیشتر نداریم که از هزار ماه برتر و والاتر است ـ فقط یک شب، آن هم بر اساس آنچه از روایات معصومین علیهم السلام برداشت شده و می شود شبی که در آن بیشتر از شبهای دیگر دهه سوم این ماه عزیز احتمال قدر بودن آن می رود و اصلی ترین آنهاست یعنی، شب بیست وسوم، باقی مانده است. وقتی ماه مبارک رمضان به دهه سوم خود می رسد و به خصوص پس از شب قدر بیست و سوم دیگر با حسرت می توان گفت که این ماه رمضان هم بر ما گذشت و یا به تعبیر بهتر ما از ماه رمضان گذشتیم! ماهی که از ابتدای خلقت، و برای امتهای قبل از ما همواره بوده و برای امتهای پس از ما همواره خواهد بود. این همه رمضان بر من و ما گذشت، به دور از آقایی که نمی دانیم شب قدر خود را در کدام گوشه این زمین که وی حجت خدا و ولی او بر همه خلائق و موجودات آن و بلکه در تمام عالم هستی، اعم از انسان و غیر انسان است، سپری کرده است. این همه رمضان بر من و ما گذشت و وجود مبارک امام زمان در کشور ما ایران که با نام و راه و رسم علی و اولاد او عشقبازی کرده و می کند و مفتخر است که شیعه و پیرو او و فرزندان پاک اوست در منزل خود و در جمع اعضای خانواده اش، که در میان جوامع بشری در کنار مولای ما زندگی می کنند و کمتر کسی را یارای دسترسی به آنان است، و یا در کنار دوستان خالص و شیعیان مخلص و امتحان داده ای ـ که حتی نزدیکترین افراد به آنها از تشرفشان به محضر مولای عالم وجود و رابطه بین عالم غیب و شهود خبری نداشته و ندارند ـ به پای سفره های افطار نشست و ما از محضر او دور بودیم. این همه رمضان بر من و ما گذشت و ما دور از مکانی ماندیم که افتخار آن را پیدا کرده تا آخرین فرزند علی در عالم هستی روزها و شبهای نورانی و معطر خود را در آن سپری کرده و بکند. مکانی که به دلیل استقرار آن وجود مبارک در آن، محل نزول و صعود حضرت روح، که بزرگترین موجود مقرب الهی است که بعضی آن را جبرائیل و بعضی دیگر فرشته ای با جایگاهی والاتر و بالاتر از وی دانسته اند، و محل فرود و اوج میلیونها فرشتگانی شده است که در شب قدر به زمین نازل می شوند تا مقدرات و سرنوشت یک سال نه تنها انسانهای کره زمین و غیرزمین! بلکه تمامی موجودات عالم هستی را به محضرش عرضه بدارند تا ایشان که جانشین و خلیفه خدا در زمین و غیر زمین است مقدرات نوشته شده برای عالم هستی را مشاهده فرمایند و مقدراتی که مشیت حضرت حق برای بندگان خود اعم از انسان و غیر انسان ـ که بر اساس آیه قرآن همه موجودات زمین و آسمان عبد خداوند هستند ـ رقم زده، به نظر مبارک و تایید ایشان رسانده شود. این همه رمضان بر من و ما گذشت و اعمال بد ما، ما را از آن وجود مبارک که دوست داشتنی ترین موجود در میان موجودات عالم هستی و عصاره فضائل و دارنده مناقب نیکان و صالحان پیش از خود است دورتر و دورتر نمود. این همه رمضان بر من و ما گذشت و شاید بگذرد، بی آن که در بعضی از ما عزم و اراده ای پدید آید که با ترک اعمال و رفتارهایی که مشاهده آنها برای آن حضرت ـ که به مثابه چشم عالم خدا در خلقت است و آنگونه که خود فرموده اند هیچ امری از دید و نظر مبارک ایشان دور نمانده و نمی ماند ـ بسیار سخت و نارواست و جایگزینی اعمالی نیک و پسندیده به جای این اعمال ناپسند حضرت، که گل لبخند را بر لبهای زیبای او که زیباترین و نورانی ترین موجود عالم هستی است نشانده و می نشاند بخواهیم به محضر ایشان تقربی داشته باشیم. این همه رمضان بر من و ما گذشت و ما غرق در دریاهای رحمت و فضل وجود و بخشش خدای مهربانی قرار گرفتیم که در این ماه شریف خلعت مهمانی خویش را بر اندام عالم وجود پوشانید تا به یمن این مهمانی و ضیافت، بندگان عاصی و دور مانده از آستان بندگی خود را بیامرزد و اندکی از شهد مناجات با خویش را در کام جان آنها بنشاند و مستی وصالش را به آنان بچشاند. خدایا! ماه تو دارد از میان ما می رود، ماهی که بندگانی در آن با ترک خود و دست شستن از خود و غیر تو و پاک کردن دلی که فقط جای توست و بس، به وصال تو رسیدند و با ذکر حقیقی مدام خود که ذات جان آنان شده است! همنشین تو شدند و بر قله رفیع خشنودی و رضایت تو جای گرفتند. بارالها، چه کنیم اگر پس از این ماه بدون کسب توشه تقوای پرهیز از گناهان و کسب تقوای ستیز با شیاطینی که فرشتگان زندانبان آنها پس از غروب آخرین روز این ماه شریف، غل و زنجیر از پایشان باز می کنند و آنها با حرص و ولع و تحمل سختی ناشی از یک ماه در غل و زنجیر بودن ناتوانی در گمراهی بندگانت دوباره و همانند سالهای قبل به جان آنها که نخواستند یا نتوانستند از این ضیافت تو بهره ای داشته باشند بیفتند و با کینه ای که از تو و ما بندگان تو دارند در صدد آن برآیند تا هر آنچه که در این ماه در پرتو فضل و رحمت و کرم تو بدست آورده ایم را در معرض فنا و نیستی و نابودی قرار دهند و بر ویرانه های کاخهای عزم و اراده ای که با مرحمت تو بنیان کرده ایم، مستانه بساط پایکوبی راه بیندازند. پروردگارا، ما پس از گذشت این همه رمضان و روزه و ریاضت و روضه و عبادت و دعا و شب زنده داری، هنوز، حریف شیطان وجودی خود نشده ایم. بزرگان ما گفته و می گویند که شیطان، سگ درگاه توست و سگ درگاه، به اهل خانه و آشنایان صاحب خود، کاری ندارد. خدایا به حرمت علی که قسم و سوگند که در نظر رسول گرامی تو سوگندی، نزد تو از آن بالاتر و والاتر نیست و آن وجود شریف و مبارک هرگاه حاجتی به درگاه تو داشت تو را به حرمت برادرش، علی سوگند می داد تا حاجت او را برآوری، در این محدود روزهای باقی مانده از ماه رمضان، همان گونه که در این ایام، بعضی از بندگان سعادتمند را در زمره بندگان مخلصی قرار دادی که دیگر شیاطین را یارای وسوسه و تصرف در مملکت الهی شده وجود آنان نیست، ما را نیز در زمره بندگان مخلص و خالص شده از خویش، بپذیر و به مقام ترک خویش و فنای در خودت برسان که فرموده اند: کمال اخلاص، در آن است که بنده مخلص و خالص شده، حتی از اخلاص خویش هم خلاص بشود! یعنی آنگونه وجود خود را در محضر حق فانی ببیند و در مقام فنای حضرت حق مستغرق شود که دیگر برای خود، آن ظرف وجودی را قائل نباشد تا بخواهد گوهر نایافتنی اخلاص به حق را در درون آن جای دهد!