زمین و آسمان اى شیعه در حزن و غم است امشب
همه اوضاع عالم زین مصیبت در هم است امشب
امام پنجمین شد كشته از زهر هشام دون
مدینه غمسرا از این غم و زین ماتم است امشب
امام شكوهمندترین پیوند آسمانى میان خالق و مخلوق است ،
طرحى آسمانى و تجلى استیلا و هیمنه درخشان حقیقت ربوبى
بر جسم و جان زمین خاكى است ، امام ، مائده مملكت جبروت حضرت
حق است كه تاریخ و گستره ابدى حیات بشرى را به خویش
فرا مى خواند و خرد خاموش ادمى جز با استمداد و بهره ورى
از نسیم نقره اى عنایت در اقیانوس بیكران قداست و طهارت
او چشم نخواهد شست.
تصویر تابنده امامت چونان خورشیدى درخشان فرا راه مردمان است
و ذهن سیال عبودیت در دریاى جارى كلام طراوت شفاف حضور و
نگاه امام به سمت حقیقت جارى مى شود.
حقیقت این است كه هرگاه از بلنداى قرون و عصرها به تاریخ
توفنده تفكر شیعى نظر مى كنیم با حقایقى بزرگ و درخشنده و
بر خاسته از عمق میراث امامت بر خوریم كه تاریخ را به چرخه اى
شگرف در آورده است انگاه به صلابت و استوارى میراث جاودانه
امامت خیره مى شویم و عقل و خرد را در چشمه حیرت و شرم
تطهیر مى كنیم ، مسیر زندگى امامان شیعه و تاریخ حركت و پویش
الهى آنان در جاده هاى روشن یقین و عبودیت آنچنان شگفت
و دشوار است كه ابدیت بلند قامت فكر را مبهوت خویش مى گرداند.
امامان بزرگ شیعه در عصر و روزگار خویش هر یك به اقتضاى اوضاع
و شرایط و گنجایش ادمیان به گونه اى نگاهبان حریم حرمت و
شكوهمندى عقل و وحى بوده اند، انچه در آغاز از تفاوت و گونه
گونى عرصه هاى عمل و كلام و گفتار و رفتار امامان شیعه به
چشم مى آید اگر چه شاید از منظر تاریخى و بیرونى نا پیوسته
و مختلف باشد او در باطن از سرانجام یكسان و محاسبه عقلانى
و روحانى شگفت اورى برخوردار است ، چشمى كه مبانى
و بنیادهاى توحید و روشنگرى امامان را به درستى ببیند از تیزبینى
و آینده نگرى و ژرف كاوى آسمانى آنان به حیرت فرو خواهد رفت.
تصویر آینهسان امامت گاه در خود، صلح سرخ امام حسن ، این
پرشكوهترین نرمش قهرمانانه تاریخ را دارد و گاه قیام خونین حسین
را نشان مى دهد، گاهى امام باقر و امام صادق در عرصه هاى علم
و دانش و فقاهت و كلام به چشم مى خورند و گاهى امام جواد
علیه السلام در حفظ و تداوم بخشیدن به رود جارى ولایت .
اینها همه جلوه هاى است ، امام در نهایت یكرنگ تاریخ حیات و
زندگانى امامان شیعه است ، روشن است ان كسى كه به
زندگانى ان بزرگان نظر مى كند اگر به این تحول بالنده اگاه نباشد
جز حیرت هیچ چیز فرا چنگ نخواهد آورد. اینك در این سطور نمى
از اقیانوس كران ناپیداى حیات پنجمین خورشید فروزان آسمان امامت
ولایت وجود مقدس امام محمد باقر علیه السلام را پیشكش ارباب
معرفت و دلسوختگان وادى ولایت مى اوریم شاید كه روح خویشتن
را در شط اگاهى زلال امامت تطهیر كنیم .
حضرت امام محمد باقر علیه السلام در دوران كودكى با بزرگترین
مصیبت تاریخ اسلام یعنى واقعه كربلا روبرو شد، او با چشمان
معصوم خود مشاهده كرد كه شجره خبیثه بنى امیه چگونه فرزند
فاطمه زهرا و یادگار مصطفى یعنى حسین علیه السلام را همراه
با عده اى از بنى هاشم و بهترین اصحاب اباعبدالله با كمال قساوت
شهید كردند و بازماندگان از خاندان رسالت را به اسارت بردند.
امام پنجم علیه السلام ، همگام با اسیران پیروز كربلا غمها و محنتها
را مى چشید و شاهد اهانتها، جسارتها، قتل و غارتها و... بود. ایشان
حمله دژخیمان و اصحاب شیطان را به مدینه الرسول دید و شاهد
بود كه چگونه كینه توزان بدر و احد به حرم رسول خدا حمله كردند و
كشتند و سوزاندند و بیحرمتیها نمودند، امام پنجم مى دید كه بنى امیه
در پى محو اثار وحى و نبوتند و با هر چه كه وابسته به خاندان
رسالت است به مبارزه اى بى امان برخاسته اند مى فرمودند:
ناخوشایندى این مردم از ما تنها به خاطر ان است كه ما اهلبیت
رحمت و شجره نبوت و معدن حكمت و محل نزول وحى هستیم .
امام باقر علیه السلام در چنین اوضاعى پس از شهادت امام زین
العابدین عهده دار مقام امامت مى شوند سن مباركشان در آغاز مقام
امامت چهل سال بود حضرت به دنبال سیره پدر ارجمندش حضرت
سجاد علیه السلام به سر پرستى ایتام و تفقد از ضعفاء و محرومین
شیعه پرداخته و حتى الا مكان به وضع اقتصادى آنان سرو سامان
مى دهند حضرت به موازات فعالیتهاى دیگر خویش به مبارزه
با احیاى جاهلیت و انحرافات فرهنگى جامعه مى پردازد.
و آنچنان در این قسمت فعالیت مى كنند كه به اندك مدتى شعله هاى
فتنه فرهنگى دشمن را مهار كرده و سعى در خاموش كردن ان
مى نمایند خود حضرت مى فرمایند:
«ما خزانه دار گنجینه هاى علم الهى و عهده دار مقام ولایت هستیم.»
محصلین مدرسه اى كه انروز امام باقر و امام صادق بنیان نهادند تا
به امروز و بزرگوار توانستند بیش از سى هزار حدیث پیرامون معارف
اسلام به خصوص فقه وارد فرهنگ جامعه نمایند و با هجوم ویرانگر
احادیث جعلى كه زا زاویه متعفن ظلمتكده اهل غضب نشات
مى گرفت ، مبارزه اى جدى و قاطع نمایند و از طرفى شاگردانى
امثال زر اره ، محمد بن مسلم ، ابو بصیر، ابان ابن تغلب و... تربیت
نمودند كه هر كدام در قلمرو خویش چراغ هدایتى شدند كه هنوز
نور ان از لابلاى كتب حدیث و اخبار مى درخشد حال در پایان این
مقاله به فراز سخنى از سخنان گوهر بار ان امام گرامى مى پردازیم
تا با زلال سخنش كویر جانمان را طراوت و حیات مجدد ببخشیم.
هنگامى كه جابر به خدمت اما باقر علیه السلام ، مشرف شد حضرت
فرمود: اى جابر در چه حالى هستى ؟ جابر كه به ضعف پیرى مبتلا
شده بود، گفت : حالى دارم كه پیرى را بر جوانى ، بیمارى را بر
تندرستى ، مردن را بر زیستن ترجیح می دهم امام علیه السلام
در مقام اگاه كردن او بر آمد و فرمود: جابر، ما اهلبیت چنین نیستیم
اگر حق تعالى پیرى دهد، پیرى را، اگر جوانى دهد، جوانى را، اگر
بیمارى دهد بیمارى را، اگر شفا دهد شفا را، اگر حیات بخشد، حیات
را و اگر موت دهد، موت را ترجیح مى دهیم (یعنى جابر در مقام
صبر بود و حضرت در مقام رضا كه بالاترین مراتب است)
پس جابر دست آن حضرت را بوسید و اراده پابوس نیز نمود كه ان
حضرت مانع شد جابر گفت : صدق رسول الله راست گفت پیامبر كه
فرمود: بزودى تو فرزندى از فرزندان مرا دریابى كه نام او نام من
باشد و مسائل علمى را مى شكافد و به عمق ان مى رسد.
در این حدیث نكاتى به چشم مى خورد كه مى توان براى ارباب
بصیرت موثر افتد، انسان هر چقدر هم كه بزرگ و پر تجربه و
استاد دیده باشد باز هم بى نیاز از استاد نیست جابر از معدود كسانى
است كه عمر طولانى و پر بركت خویش را در محضر چند از معصومین
علیه السلام سپرى كرده است.
رسول خدا را درك كرده و از آن حضرت دانشها آموخته ، به خدمت
حضرت على رسیده و كسب فیض كرده ، از محضر امام حسن
درسها اموخته ، از مجالست با سالار شهیدان بهره ها برده است
و اولین زائر قبر حسین محسوب مى شود، با امام سجاد علیه
السلام همنشین بوده و علم آموخته ، اما با اینهمه در یك برخورد
كوتاه و ساده برایش معلوم شد كه هنوز نا اموخته هاى فراوانى
دارد و این درسى است به همه پویندگان راه علم و فضیلت كه
هیچگاه از تعلم و تربیت فارغ التحصیل نخواهند شد.