شنبه 13 مرداد 1403 - 25 محرم 1446 - 3 آگوست 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
sm1372
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 372
تعداد نظرات : 47
زمان آخرین مطلب : 5794روز قبل
آموزش و تحقيقات
طوفان مغناطیسی2
در هنگام پخته شدن سفالها در دمای بالا، ناخالصیهای آهنی موجود در خاك رس حالت دقیق میدان مغناطیسی زمین را دقیقاً در آن لحظه به ثبت میرسانند. جان شاو زمین شناس از دانشگاه لیورپول انگلیس، با بررسی كوزهها از عصر حجر تا زمان حال مدرن كشف كرده است كه شدت تغییرات میدان مغناطیسی تا چه حد هیجانانگیز میباشد. او میگوید: «هنگامی كه ما نمودار نتایج حاصل از سرامیكها را رسم میكنیم، كاهش سریعی را با حركت به سمت زمان حال مشاهده میكنیم. نرخ تغییرات در 300 سال اخیر از هر زمان دیگری در 5000 سال گذشته بیشتر است. میدان مغناطیسی از یك میدان قوی به سمت یك میدان ضعیف به پیش میرود، و این اتفاق به سرعت در حال افتادن است.»
با نرخ كنونی، میدان مغناطیسی زمین در عرض چندین قرن به طور كامل از بین میرود، و سیاره زمین در برابر جرقههای بیرحمانهی ذرات باردار كیهانی بدون حفاظ میماند با نتایجی غیر قابل پیشبینی برای جو زمین و حیات. احتمالات ممكن دیگر: میدان میتواند از ضعیف شدن دست بكشد و دوباره قوی بشود، و یا بعد از ضعیف شدن تا حد خاصی ناگهان جهت خود را تغییر دهد - یعنی اینكه قطبنماها سمت قطب جنوب را نشان میدهند. آثار قدیمیتری از نوسان میدان مغناطیسی زمین نسبت به آنچه از تحقیقات شاو حاصل شده است نتایجی بسیار پیچیدهتر را نشان میدهد. گدازههای آتشفشانی كهن در جزیره هاوایی هم در مورد قدرت میدان مغناطیسی زمین با توجه به زمان سرد شدن گدازهها و هم در مورد جهت قطبهای شمال و جنوب مغناطیسی با توجه به جهت گدازهها به ما اطلاعات میدهند.
شنبه 23/6/1387 - 23:8
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
طوفان مغناطیسی1
طوفان مغناطیسی
همانند طرح یك فیلم علمی-تخیلی نوع ب، اتفاق عجیب غریبی در عمق زیر زمین در حال اتفاق افتادن است، جایی كه چرخش پیوستهی هستهی مایع و فلزی زمین، میدان مغناطیسی نامرئیای تولید میكند كه سیارهی ما را از تابشهای مضر كیهانی محافظت میكند. این میدان، به آرامی در حال ضعیفتر شدن است. آیا ما به سمت رستاخیز غیرمغناطیسی شدنی به پیش میرویم كه ما را در برابر اثرات مهلك بادهای خورشیدی و اشعههای كیهانی بدون دفاع باقی میگذارد؟ «طوفان مغناطیسی» برای آیندهی مبهم مغناطیسی ما محتمل به نظر میرسد. دانشمندانی كه این مسأله را مورد بررسی قرار دادهاند در همهجا به مطالعه پرداختهاند، از مریخ، كه در چهار بیلیون سال پیش دچار یك بحران مغناطیسی شده است و از آن زمان به بعد عاری از هرگونه میدان مغناطیسی، جو قابل ملاحظه و محتملاً حیات شده است، گرفته تا آزمایشگاهی در دانشگاه مریلند، كه تیمی به سرپرستی دن لاترپ فیزیكدان، دست به شبیهسازی هستهی مذاب آهنی زمین با استفاده از 240 پوند سدیم مذاب به شدت قابل انفجار زدهاند. واضحترین نشانههای میدان مغناطیسی زمین شفقهای قطبی هستند، كه در اثر برهمكنش ذرات باردار كیهانی با جو زمین در هنگام فروافتادن در قطب شمال و جنوب مغناطیسی به وجود میآیند.
لیكن نشانههای تحلیل میدان مغناطیسی بسیار ظریف میباشند - اگرچه آنها در هر ظرف سفالیای كه تا كنون در كوره پخته شده است آشكارند.
شنبه 23/6/1387 - 23:7
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک13
هیچ كس نمیداند كه دقیقاً چگونه، كجا و چه زمانی، حیات شروع شد. شاید تلفیقی از مواد شیمیایی بیجان، در ابتدا منجر به تشكیل شدن بدن یك موجود زنده شد. به نظر نمیرسد كه این اتفاق به شكل آنی و لحظهیی و در یك مرحله افتاده باشد و بیهیچ گفتوگویی، میتوان ادعا كرد كه یك فرآیند فیزیكی پیچیده و طولانی طی شده اما هنوز مشخص نیست كه این سیر تكامل حیات، از مشكلات و مسایلی است كه باید در حوزهی فیزیك بررسی شود یا نه.
گاهی اوقات ادعا میشود كه زندگی بر پایهی قانونهای فیزیكی نوشته شده است. البته این مساله درست است كه اگر این قوانین اندكی متفاوت بودند، زندگی به طور كلی دگرگون میشد اما هیچ چیزی در این قانونهای شناخته شده وجود ندارد كه جسم یا مفهومی را به ساماندهی در زندگی مجبور كند. اگر قانون حیات نیز در طبیعت وجود داشته باشد، نمیتوان در لابهلای قانونهای فیزیكی آن را یافت كه خاستگاهش، نظریاتی چون تئوری اطلاعات و... است. علاوه بر اینها، یك سلول زنده، نوعی از مادهی ناشناخته و جادویی نیست كه یك سیستم و نظام بسیار پیچیدهی پردازش و تكرار اطلاعات است.
قوانین حاكم بر تئوری اطلاعات یا تئوری پیچیدگی، همچنان مورد استفاده هستند. در سطح مشابه و از سوی دیگر، همانطور كه اروین شرودینگر در دههی
۱۹۲۰
ادعا كرده بود، مكانیك كوانتومی نیز نقش مهمی در تاریخچهی حیات بازی میكند.
هرچند كه قوانین مربوط به پردازش كوانتومی اطلاعات، به شكل قابل ملاحظهیی با سیستمهای كلاسیك بیولوژیك تفاوت دارند اما میتوانند كلیدی برای حل این مشكلات و پاسخ به این سوالها باشند.
شنبه 23/6/1387 - 22:52
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک12
۷)
این سوالهای من از كجا میآیند؟
هوشمندی و آگاهی انسانها از كجا میآید؟ چرا برخی الگوها و صفحات سلولی الكتریكی مانند صفحات سلولی در مغز، دارای احساس و اندیشه هستند در حالی كه برخی دیگر از این صفحات مانند سلولهای سراسری در دستگاه گوارش یا دستگاه تنفسی احتمالاً چنین احساساتی را ندارند؟ یا از سوی دیگر، چگونه میشود كه مفاهیم انتزاعی و غیرجسمانی مانند تفكرات یا آرزوها میتوانند الكترونها و یونها را به سمت مغز حركت دهند و دستگاه حركت فیزیكی بدن را تحریك نمایند؟
یا آیا این سوالات فقط مغلطهی بیمعنا و بیمورد مفاهیم هستند؟ آیا فیزیكدانها این سوالات را به راحتی پاسخ میدهند؟ عدهیی فكر میكنند كه این سوالها برای فیزیكدانها، به آسانی پاسخ داده میشوند. ارتباط دادن جهان مادی و جهان معنوی، چیزی است كه اكثر فیزیكدانها از آن اجتناب و دوری میكنند. اما اگر فیزیك مدعی باشد كه یك علم جهانشمول و عمومی است، میتوان نتیجهگیری كرد كه آگاهی و معرفت علمی، تعریفی عام و تلفیقی از هر دوی این مفاهیم است.
مكانیك كوانتومی به عنوان یك كلید در این زمینه شناخته شده است. بیشتر به این دلیل كه ناظر بیرونی، نقشی اساسی در تعریف و تعبیر سیستمهای كوانتومی بازی میكند. اما هنوز راه زیادی مانده تا این موضوع روشن شود كه تاثیرات كوانتومی میتواند به كل دستگاه و مجموعهی نورونها و سلولهای عصبی برسد یا نه.
شاید كلید رسیدن به پاسخ، رجوع كردن به تعریف زندگی است.
شنبه 23/6/1387 - 22:52
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک11
اگر جهان هستی را یك كل در نظر بگیریم، آنگونه كه گسترش پیدا میكند و پسزمینهی كهكشانی در حال ساطع كردن امواج گرمازا (پسفروزشهای در حال محو شدن پس از انفجار بزرگ) یعنی همهی اجزای ظاهری و قابل رویت جهان هستی، به وجود یك اصل فراگیر و نافذ اشاره میكنند، یعنی جهان پنهان هستی.
تئوریهای اینچنینی در مورد ماهیت ماده یا "جرم تاریك" باز هم وجود دارند. از دستههای بزرگ سیاهچالههای فضایی گرفته تا ذرات ریز تجزیه شده بر اثر انفجار بزرگ. اساساً در این مورد، سه ایدهی اصلی وجود دارد. نخستین ایده، نظریهی "انرژی تاریك" است كه مانند اجرام محو و پنهان درون فضا به شكل یكسان و یكنواخت پراكنده شدهاند، رفتار میكند. مشاهدات به ما نشان میدهد كه این اجرام میتوانند بیش از دو سوم كل مواد جهان هستی را تشكیل دهند. نظریهی دوم، نظریهی "اشیای نورانی فشرده و حجیم" معروف به
MACHO
است. اشیایی مانند كوتولههای قهوهیی فضایی! فضانوردان، برخی از آنها را كشف كردهاند اما برای تشكیل دادن باقیماندهی جهان هستی، این اشیا بسیار ناچیز هستند.
در نهایت، اجزا و ذرات ریز زیراتمی مانند نوترونها را داریم. این اجرام روان و سیال به سختی با دیگر اجرام و مواد تعامل میكنند و بسیار گنگ و نامعلوم به نظر میرسد كه آیا آنها به كرهی زمین هم وارد میشوند یا نه. تعداد بسیار زیادی از آنها وجود دارند كه شاید هر گروه یك میلیارد نوترونی از آنها، فقط به اندازهی یك نوترون در برابر تمام مقادیر موجود در گیتی به حساب بیاید اما احتمالاً این ذرات جرم بسیار كمی دارند و بخش كوچك و ناچیزی از مواد و اجرام موجود در جهان را تشكیل میدهند.
تئوریسینها معتقد به وجود نوع دیگری از مادههای پرنفوذ هستند كه جرم قابل توجه و فراوانی دارند و به عنوان
WIMP
یا "ذرات حجیم كمتعامل" شناخته میشوند و آزمایشها برای به دست آوردن و جمعآوری آنها در حال انجام است.
ایدههای عجیب و هیجانانگیز دیگری مانند مواد و اجرام پنهان شده در بعد چهارم یا وجود یك جهان دیگر در سایهی كهكشهانهای شناخته شده نیز مطرح شدهاند. شاید ماهیت جهان تاریك، مركبی از بسیاری چیزها باشد كه بسیاری از آنها هنوز هم ناشناختهاند. آنچه كه واضح و مبرهن است اینكه به نظر میرسد اتمهای معمولی و رایجی كه ما و كرهی زمین از آنها ساخته شدهایم، تنها بخش كوچكی از كل جرم و مادهی موجود در جهان هستی را شامل میشود كه بخش عمدهی آن را ناشناختهها تشكیل میدهند.
شنبه 23/6/1387 - 22:52
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک10
این مساله در مباحث مربوط به تئوری اطلاعات نیز به شكلی دیگر مطرح شد. وقتی ستارهیی از یك سیاهچاله برمیخیزد، محتوای اطلاعات جزیی ستاره (مانند تعداد اجزا و ذرههایی كه از آن تشكیل شده است و از هر نوع ذره و قسمت، چند تكه عضو در ستاره به كار رفته) برای یك ناظر بیرونی، غیرقابل مشاهده خواهد بود.
در نتیجه زمانی كه یك سیاهچالهی فضایی از بین میرود، آیا اطلاعات بر اثر نوعی از تابش كه هاوكینگز مطرح كرد، دوباره برمیگردند؟ این سیاهچالهها به نظر میرسد به وضوح در همهجای جهان هستی وجود دارند و حاضر هستند. اگر پیچ و تابهای موجود در حفرههای ماری (حفرههای تكینی) باعث آشكار شدن یك چالهی جدید در بعد فضا
–
زمان میشوند، پس میتوان نتیجه گرفت كه جهان هستی مثل یك كفگیر یا صافی فضایی در حال نشست كردن است؟ اگر اینگونه است، پس محتویاتش به كجا میروند؟
۶)
جهان هستی از چه چیز ساخته شده است؟
دریغ و افسوس كه این سردرگمی همچنان ادامه دارد. فیزیكدانها دقیقاً نمیدانند و مطمئن نیستند كه آنجا چه چیزهایی هست. در نجوم اینگونه مطرح میشود كه آنچه شما میبینید، دقیقاً آنچه نیست كه وجود دارد. ستارهها، سیارهها و تودههای غبار موجود در فضا از اتمهای معمولی تشكیل شدهاند. اما برای هر گرم از اجرام معمولی در جهان هستی، چندین گرم اجرام نادیده و ناشناخته وجود دارد.
ما این را از نوع حركت ستارهها میدانیم. كهكشان راه شیری بیش از حد تند میچرخد و این برای نیروی جاذبه ایجاد مشكل میكند كه همهی اجسام و اجرام قابل مشاهدهی بر روی آن را نگاه دارد. ستارههای اطراف نیز اگر مقدار زیادی از اجرام و اجسام فضایی در اطرافشان در حال كشیده شدن نبودند، حتماً سقوط میكردند. كهكشانهای دیگر نیز همینگونه اند. حجم زیادی از مواد و اجرام نادیده و ناشناس در بین كهكشانها وجود دارند كه آنها را به دستههای در حال جنب و جوش و آسیاب كردن تبدیل میكنند.
شنبه 23/6/1387 - 22:51
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک9
۵)
آیا ما در یك صافی كهكشانی زندگی میكنیم؟
سیاهچالههای آشنای كهكشانی همچنان میتوانند باعث ایجاد بهت و حیرت برای فیزیكدانهای تئوریست شوند. یك سیاهچالهی فضایی میتواند زمانی كه یك ستارهی بزرگ آتش میگیرد و محو میشود، تشكیل گردد. هستهی آن بر اثر جاذبهی درونی فراوان، به دو نیم تقسیم میشود. اگر جسم به لحاظ شكلی، كروی باشد، آنگاه همهی مواد تجزیهشده از ریشه با نسبتهای مساوی به سمت مركز هندسی هسته، ریزش میكنند در نتیجه مقدار میدان چگالنده و میدان جاذبه به بینهایت میل خواهد كرد. تا زمانی كه جاذبه، خود را به عنوان تاروپودی از هندسهی مكان
–
زمان معرفی میكند، میزان خمیدگی و پیچش این دو بعد یعنی زمان و مكان، به بینهایت میل خواهد كرد و برای زمان
–
مكان یا هر دوی آنها، یك خط مرز و محدوده خواهد ساخت. ریاضیدانها، این پدیده را تكین یا فردیت مینامند.
هیچ كس نمیداند كه از این فردیتها، چه چیزی حاصل میشود. آیا فضا-زمان، همانجا به پایان خواهد رسید یا این فردیتها به از كارافتادگی نظریات ما منجر میشوند؟ اگر زمان
–
مكان مرز و حدودی داشته باشد، آنگاه پیشبینی كردن حاصل آن نیز غیرممكن خواهد بود. از آنجایی كه پیش بینی و فلسفهی جبر و تقدیر، پایهی همهی تصاویر علمی و منطقی از جهان حاضر را تشكیل میدهد، فردیتها میتوانند پا را از مرزهایی فراتر بگذارند كه علم نمیتواند.
وقتی یك سیاهچالهی فضایی، حاصل یك تفرد را در بربگیرد، آن دیگر پوشیده و مستور میشود و دیگر تهدیدآمیز نیست. در
۱۹۶۷
، راجر پنروز، فرضیهی "سانسور فضایی" را مطرح كرد. در این فرضیه، اعتقاد بر این بود كه همهی تفردهای ایجادشده بر اساس كاهش جاذبه، قاعدتاً توسط سیاهچالههای فضایی پوشیده میشوند و در نتیجه برای ما غیرقابل مشاهده هستند. راه چاره نیز غیرقابل دسترسی بود یعنی وجود تفردهای ناپوشیده كه میتوانند باعث اتفاقاتی بدون توجیه و دلیل منطقی و عقلانی شوند.
سپس چند سال بعد، استفان هاوكینگز، یك پیچیدگی دیگر در مورد این مساله را نیز مطرح كرد. او متوجه شد كه سیاهچالهها، امواج گرمایی از خود منتشر میكنند و به آرامی تجزیه میشوند. تئوریسینهای فیزیكی، آنچه كه ممكن بود در پایان اتفاق بیفتد را اینگونه تصور كردند: آیا این تبخیر و تبدیل در نهایت، تفردهای موجود در دل سیاهچالهها را نمایان و بیپرده خواهد كرد؟
شنبه 23/6/1387 - 22:51
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک8
یكی از راههای سفر به عقب در زمان، استفاده از یك "لانهی مار" فضایی خواهد بود. تئوریسینها معتقدند چنین تونل یا دروازهی ستارهیی كه دو نقطه را در ابعاد زمان
–
مكان به یكدیگر متصل كند، وجود دارد. اگر یكیشان را پیدا كنید و داخلش بپرید، چند لحظهی بعد از نقطهیی دیگر در جهان هستی سردر خواهید آورد. آنها معتقدند اگر چنین چالهیی وجود داشته باشد، میتوان آن را با ماشین زمان نیز مطابق و هماهنگ كرد. میتوانید از طریق آن سفر كنید و نه تنها از یك مكان دیگر سر دربیاورید، كه وارد یك زمان دیگر نیز بشوید. این "زمان" میتواند در گذشته یا آینده باشد.
اگر امكان سفر به گذشته وجود داشته باشد، انواع پارادوكسها و تضادها نیز اتفاق خواهند افتاد. مانند معمای یك مسافر زمان كه به سالهای گذشته میرود و مادرش را وقتی یك كودك است، به قتل میرساند. از این تضادها میتوان گریخت اگر اصرار بورزیم و بدانیم كه هیچ چیز نمیتواند قانون علت و معلول و كنش و واكنش را از بین ببرد. اما سفری دوطرفه در مسیر زمان، هنوز پیچیده و غیرقابل هضم است.
برای بسیاری از فیزیكدانها، این مساله بسیار غیرعقلانی است. استفان هاوكینگز نظریهی "تخمین محافظت از تسلسل وقایع" را مطرح میكند و معتقد است كه یك نیرو یا عامل خاص باعث میشود تا اجسام فیزیكی یا نیروها نتوانند به گذشته برگردند. این مساله شاید به دلیل موانع و سدهای فیزیكی اساسی بر سر راه ساخت ماشین زمان اتفاق میافتد. برای مثال انرژی خلاء كوانتومی در صورتی كه هیچ محدودیتی برای ورود به حفرههای ماری فضا نداشته باشد، طغیان خواهند كرد و دفع خواهند شد.
این مساله همچنان لاینحل باقی مانده اما موضوعی است كه بسیاری از مردم، وقت و تلاش خود را صرف آن میكنند. همانطور كه هاوكینگز اشاره كرده، صرف هزینه برای تحقیق در مورد سفر به زمان بسیار سخت است. در نتیجه به نظر میرسد برهان یا تكذیبیهیی برای حل این مساله، خود به مشكلات عمومی دیگر منجر شود. مانند طرح یك نظریهی رامشدنی و قابل دسترسی در مورد جاذبهی كوانتومی.
شنبه 23/6/1387 - 22:45
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک7
مثلاً ما یك توپ كرهای شكل را به صورت دایره ببینیم! به طریق مشابه، ممكن است ادعا شود كه ما در حال حاضر تنها تصویری سه بعدی از اجسام و مفاهیمی را میبینیم كه در واقع چهاربعدی هستند.
اما فضای "سه لایهیی" ما میتواند تنها در چهار بعد نیز محدود نشود. لایههای قابل كشف دیگری نیز میتوانند وجود داشته باشند كه در فضای چهاربعدی حضور دارند. اثبات این فرضیه، انجام آزمایشهایی تازه را میطلبد كه وجود بعد چهارم را نیز به ما نشان دهد. اما این نظریه وجود دارد كه برخورد لایههای چندبعدی در مقیاسهای اینچنینی میتواند به تكرار شدن "انفجار بزرگ" منجر گردد در نتیجه حضور ما بر روی كرهی زمین شاید اصلاً موید همین مطلب باشد كه فضا واقعاً سهبعدی نیست!
۴)
آیا سفر در زمان امكانپذیر است؟
شاید سوال یك نیز بازگویی همین سوال باشد. ماهیت جسم و جاذبهی كوانتومی را فراموش كنید. شاید این سوال را هر كسی دوست دارد كه پاسخ دهد. سفر در زمان به یك موضوع علمی
–
تخیلی مورد علاقه و جذاب برای مردم تبدیل شد پس از اینكه اچ.جی. ولز، رمان نوگرایانه و جالب خود با نام "ماشین زمان" را نوشت. اما هرآنچه كه اینجا مطرح شده، لزوماً علمی
–
تخیلی نیست. برای مثال سفر در زمان به سوی آینده، یك واقعیت علمی پذیرفته شده است. تئوری نسبیت اینشتین تایید میكند كه یك جسم ناظر و مشاهدهگر در برابر زمین، میتواند به سمت آیندهی زمین جهش كند. این تاثیر را ساعتهای اتمی ثابت كردهاند.
اما اینگونه درگیر شدن با تار و پودهای زمان، به سرعتی مشابه سرعت نور نیاز دارد كه شاید در تئوری قابل اثبات و ممكن باشد اما به یك شاهكار بزرگ مهندسی نیاز دارد، حتی اگر به بودجه و هزینههایش فكر نكنیم. اما سفر در زمان به سمت عقب، مشكلات بزرگتری خواهد داشت. نسبیت، این فرضیه را تایید نمیكند كه یك جسم ناظر بتواند در دو بعد زمان-مكان سفر كند و به عقب هم برگردد. اما در همهی داستانها و سناریوها، چنین شرایط خارقالعادهیی نیز در نظر گرفته شده است.
شنبه 23/6/1387 - 22:45
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
آموزش و تحقيقات
هفت شگفتی عظیم در جهان فیزیک6
شاید فضا سه بعدی نیست و تنها اینگونه برای ما نشان داده میشود. شاید فضا
۹
یا
۱۰
بعد دارد و حتی ابعاد بیشتر! برخی از تئوریهایی كه قصد یكپارچهسازی نیروهای طبیعت را دارند مانند فرضیهی فرا-رشتهیی، امكان وجود تعداد ابعاد بیشتری نسبت به آنچه كه ما میبینیم را رد نمیكنند.
دلیلشان نیز این است كه بسیاری از معادلاتی كه برای توصیف وضعیت موجود به كار میروند، با در نظر گرفتن تعداد بیشتر ابعاد، نتایج بهتری میدهند! در نتیجه نمیتوان آن را كاملاً بیمعنی دانست. ابعاد اضافی فضا، سابقهی حل بسیاری از مشكلات و مسایل حلناشدنی فیزیك را دارند. برای مثال اینشتین برای توصیف كردن جاذبه، به یك بعد اضافی نیاز داشت و آن، زمان بود. و تئودور كالوتزا نیز یك بعد به سه بعد اثبات شده اضافه كرد چرا كه میخواست نظریات جاذبه را با فرضیات ماكسول در مورد الكترومغناطیس، همگون سازد.
مطمئناً ما نمیتوانیم بعد چهارم را ببینیم اما این هم احتمالاً یك دلیل دارد. این بعدهای اضافه، میتوانند بسیار كوچك و فشرده شوند. یك لولهی پلیمری آب را از دور در نظر بگیرید. مانند یك خط دراز و معوج به نظر میرسد. از یك بعد نزدیكتر آن را نگاه كنید. به شكل تیوب یا لوله دیده میشود. اما آنچه كه در حقیقت این لوله را میسازد، یك سطح دایرهیی شكل كوچك است كه دور محیط لوله چرخیده است. به طور مشابه، بعد چهارم نیز میتواند چنین لولهیی باشد كه دور فضای سهبعدی میچرخد اما آنقدر كوچك است كه دیده نمیشود.
در نتیجه تصور كردن ابعاد بسیار زیادتری كه اینگونه در فضا پنهان شدهاند، به راحتی ممكن است. اما متاسفانه نظریهی فرا-رشتهیی هنوز دقیقاً سه بعد گشودهشده را تایید نمیكند در نتیجه برای تصور ما نسبت به جهان هستی هم تعریف درستی نمیتوان ارایه داد.
اما برای تصور كردن یك بعد جدید، راههای دیگری هم هست. فرض كنید نیروهای فیزیكی بتوانند نور و جسم را به یك صفحهی سهبعدی مسطح یا ورقیشكل تقلیل دهند و محدود كنند در حالی كه به برخی پدیدههای دیگر فیزیكی اجازه میدهند تا وارد بعد چهارم شوند. ساكن شدن سطوح دو بعدی به جای اجسام سهبعدی در فضاهای مشخص باعث میشود تا هر جسم و پدیدهیی به شكل طرح و نقشهاش نشان داده شود
شنبه 23/6/1387 - 22:44
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته