22 - تلخیصی از جلد دوم حماسه حسینی، مرتضی مطهری، ص193-197
نقد و تحلیل
حجت الاسلام علی جدیدبناب عضو هیئت علمی دانشگاه
رئیس اداره طرح های ملی و جشنواره های سراسری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها گفت: جوانب مختلف ازدواج های دانشجویی رصد می شود به طوری که کمتر از یک درصد آمار طلاق برای ازدواج های دانشجویی ثبت شده است. به گزارش سلامت نیوز ، حجت الاسلام حسین افتخاریان در گفت و گو با پانا، درخصوص پژوهش های انجام شده در رابطه با وضعیت ازدواج های دانشجویی گفت: در واقع پژوهش به آن معنای واقعی در این راستا انجام نمی شود اما باید گفت که در سال های اخیر این ازدواج ها بیشتر رصد و جوانب کار سنجیده می شود. رئیس اداره طرح های ملی و جشنواره های سراسری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها در پاسخ به این سوال که چه میزان از ازدواج های دانشجویی به طلاق منجر می شود، گفت: با توجه به برخی شایعاتی که در مورد سست بودن ازدواج های دانشجویی مطرح شده بود و شایعاتی در راستای کیفیت نامطلوب این گونه ازدواج ها طرح شده بود، برنامه ازدواج دانشجویی رصد شده و کیفیت آن سنجیده شد. حجت الاسلام افتخاریان درخصوص اقدامات این مرکز برای مطالعه کیفیت ازدواج های دانشجویی گفت: یکی از اقداماتی که صورت گرفت این بود که بانکی از اطلاعات ازدواج های دانشجویی را در طول 5 سال جمع آوری کردیم و به آمار 185 هزار زوج دانشجو را به سازمان ثبت احوال ارسال کردیم. رئیس اداره طرح های ملی و جشنواره های سراسری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها اظهار داشت: به سازمان ثبت احوال اعلام کردیم که گزارشی از ثبت طلاق های این زوج ها را به ما اعلام کنند که این سازمان حدود هزار و 300 مورد ثبت طلاق را اعلام کردند که این آمار کمتر از یک درصد می شود. وی با اعلام اینکه امسال نیز دانشگاه آزادی ها بیشترین ثبت نامی ها را برای برگزاری مراسم ازدواج دانشجویی داشته اند، گفت: امسال نیز مثل سال های گذشته دانشگاه آزاد بیشترین تعداد ثبت نامی ها را در ازدواج دانشجویی داشته است و در این دوره از مراسم ازدواج دانشجویی 61 هزار زوج دانشجو در سامانه ازدواج دانشجویی نهاد ثبت نام کردند. حجت الاسلام افتخاریان تأکید کرد: اعزام کاروان های ازدواج دانشجویی از 17 بهمن ماه آغاز شد و تا ابتدای خردادماه سال 91 نیز ادامه دارد و در مجموع در این دوره 26 هزار زوج( 50 تا 55 هزار نفر) به شهر مشهد مقدس اعزام می شوند.
کودکانی که خرناس میکشند یا با مشکلات تنفسی در هنگام خواب روبهرو هستند بیشتر از سایرین در خطر مشکلات رفتاری قرار دارند. به گزارش فارس، تحقیقات بر روی 11 هزار کودک بریتانیایی طی 6 سال نشان میدهد کودکانی که خرناس کشیده یا با مشکلات تنفسی در شب روبهرو هستند بیشتر از سایرین با خطر رفتارهای پرخاشگرانه و بیش فعالی روبهرو هستند.آنها همچنین در ایجاد رابطه دوستی با همسالان خود دارای مشکل هستند. به نوشته دیلی میل، کارن بانوک استاد پزشکی خانواده و اجتماعی که مدیریت این تحقیق را بر عهده داشته میگوید که مشکلات تنفسی برای رشد مغز کودکان خطرناک است. به گفته وی این قویترین مدرک تا کنون در رابطه با ارتباط خرناس کشیدن، تنفس از راه دهان و اختلالات تنفسی هنگام خواب با عواقب سوء رفتاری و اجتماعی در کودکان است و والدین باید توجه بیشتری را به اختلالات تنفسی کودکان هنگام خواب داشته باشند. حدود یک کودک از هر 10 کودک خرناس میکشند و 2 کودک از هر 4 کودک با اختلالات تنفسی هنگام خواب روبهرو هستند. این تحقیقات توسط محققان کالج آلبرت انیشتن دانشگاه یشیوا انجام شده است و نشان داد کودکانی که خرخر میکنند یا اختلال تنفسی هنگام خواب دارند بین 40 تا 100 درصد بیشتر به اختلالات رفتاری در 7 سالگی مبتلا میشوند. بانوک معتقد است که کاهش رسیدن اکسیژن به مغز کودکان می تواند تأثیراتی را مانند ناتوانی در کنترل احساسات در پی داشته باشد
از اساسیترین و اصلیترین شرایط موفقیت یك انسان در زندگی فردی و اجتماعی داشتن قدرت «مدیریت خود» است. انسان موفق، ریشه همه موفقیتها را در درون خود جستجو میكند. همیشه تصورات یا باورهای اشتباهی درباره موفق شدن وجود دارد. این باورها مسیر موفقیت را پر از دستانداز کرده و درست مانند سدهایی هستند که موفق شدن را سخت یا ناممکن میکنند. گرچه معمولا و در بیشتر متون راههای رسیدن به موفقیت طرح و بررسی میشوند، اما جا دارد به موانع موفقیت نیز اشاره و آنها را بشناسیم. در اینجا برخی از موانع موفقیت را معرفی میکنیم. آیا شما نیز با چنین موانعی روبهرو بودهاید؟ این موانع می تواند ما را از مسیر موفقیت دور کند پشت گوش اندازی افرادی که علامت مزمن این «بـیـمـاری» در آنها دیده می شود، مایلند با این جملات توجیه کننده که «تمام کردنش کاری نخواهد داشت» و یا «نگران نباش، وقت برای انجام دادنش بسیار است»، کارها و وظایف شان را برای همیشه از سر خود باز کرده و به تعویق بیندازند. اگر کاری در حد و اندازه قابلیت هایتان به شما روی آورد ولی به دلیل عذر و بهانه های ذکرشـده از انجام آن ممانعت به عمل آوردید، قطعا پشت گوش اندازی مشکل اصـلی بـوده و باید مرتفع شود. احساس می کنید که زمان در اختیار شماسـت، اما هنگامی کـه وقـت موعود نزدیک می شود، برای اتمام کار به سرعت هجوم می آورید و نتیجه آن خواهد شد که آن طور که در ابتدا مد نظرتان بود از انجام عمل مورد نظر بازخواهید ماند. ترس از موفقیت مانع اصلی دیگر برای رسیدن به پیروزی واهمه داشتن از موفقیت است. با اینکه چنین افرادی دقیقا می دانند که برای موفق شدن به چه چیزی نیاز دارنـد، امـا به دلیل داشتن ترس از موفقیت قادر به رسیدن به اهداف والای خود نیستند. در نـظـر ایـشـان راه پـیـش رو، مـخـوف و رعـب آور است. نگرانی از آینده و همه مسایلی که در نهایت گریبانگیر او خواهد شد، منجر به فقدان بصیرت و بازماندن آنها می شود؛ مـخـاطرات ذاتـی روند تجارت، رام نشدنی به نظر خواهد رسید. تشخیص و حل این مشکل آسان تر از برخورد با پشت گوش انـدازی است. فردی که از پذیرش مسوولیت هایی کــه موفقیـتـش را به همراه خواهد داشت وحشت دارد، بـا کمی هم محوری و اندکی صبر و شکیبایی می تواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد. وسواس افراد موفق دارای خصوصیتی مشترک هستند و آن قابـلیـت تمرکز بر اندیشه های بـزرگ است. برای بسیاری اتخاذ چنین دیدگاهی مشکل است چراکه خود را کاملا محدود و متعهد به انجام کارهای جزیی و کوچک می کنند. تلاش زیاد برای انجام کارهای جزیی زیان آور است چراکه زاویه دید را محدود خواهد کرد. اگر برای اتمام هر کار کوچکی مصر باقی بمانید، هرگز قادر نخواهید بود به اهداف والای خود دست پیدا کنید. این گونه افراد، سخت کوشی و تلاش زیاد را لازمه زندگی شان دانسته اما عزم و اراده خود را برای کاربرها و مصارف مفید به کار نمی بندند. تنظیم دقیق مهارت های مدیریـت زمـانـی در برطرف کردن این مشکل کمک فراوانی خواهد کرد. احساس ناامنی افراد ضعیف و سست بنیان به علت داشتن احساس ناامنی، در کارشان پیشرفتی حاصل نمی شود. شاید یکی از دلایل عدم موفقیت این گونه انسان ها در بی میلی آنها برای نشان دادن برش از خودشان نهفته شده باشد. علت ترس نیست؛ فقدان اطمیـنان و اعـتـمـاد باعث عقب ماندن آنها می شود. از اساسیترین و اصلیترین شرایط موفقیت یك انسان در زندگی فردی و اجتماعی داشتن قدرت «مدیریت خود» است. انسان موفق، ریشه همه موفقیتها را در درون خود جستجو میكند اطرافیان و دوستان نامناسب ممکن است شما همه شرایط لازم برای رسیدن به اهداف تان و ارایه انعکاس فردی موفق از خود را دارا باشید، اما آیا دوستان تان شـما را در این راه همراهی می کنند؟ ممکن اسـت آنها دیـدگـاه مـتـفـاوت و مـتـضـادی از مـوفـقیت نسبت به شـما داشـتـه باشند (یا اصلا دیـدگاهی نداشته باشند). دوسـتـان به علت تاثیرات منفی راه رسیدن بـه موفـقیـت را برایتان سخت و دشوار می کنند. برخی از اطرافیان حتی ممکن است متوجه پـتـانـسیـل و استعدادهای نهانی شما نشده و باعث زمین خوردگی و تردید در قابلیت ها و توانایی ها شوند. فقدان منابع و امکانات شاید هیچ چیزی ناراحت کننده تر و ناهنجارتر از این مـوضـوع نـیست که انسان با وجود داشتن همه قابلیـت های لازم جـهت رسـیدن بـه مـوفقیت، فقط به دلیل عوامل خارج از کنترل خود، از پیشرفـت باز ماند. فقدان منابع مالی یا کمبود زمان به دلیل نگهداری از خانواده یا مسوولیت های دیگر می تواند یک قاتل واقعی باشد. رشد کـردن زیـر خـط فقر یا تامین کردن نزدیکانی که به شما نیازمند هستند، آینده را بسیار متفاوت از آن چـیـزی کـه در تصـورتـان بوده، ترسیم خواهد کرد. نیاز به دیدگاهی درون نگر یک معلم مدرسه، یک مهندس طراح، یک افسر ارتش و یک کارگر ساده یا یک سرایدار می تواند به طرق مختلفی مـوفق باشـد؛ با اینکه موفقیت در کار ممکن است جذاب تر از همه به نظر برسد، اگر در زمان مـورد انتـظار به آن دست نیافتید، بیمناک نشوید. یـک قـدم بـه عـقـب بـرگردید و عـلـت را بـررسـی کنید. در نهایت خواه دوستان تان مقصر باشند و خواه اعتمادبه نفس تان، دقت کنید که به منظور بهینه کردن فرصت ها برای به دست آوردن موقعیتی موفق تر و راضی کننده تر، قدم های صحیحی بردارید. موفقیت حداقل شرط لازم برای موفقیت... * من باید موانع موفقیت را بردارم. * خواستن توانستن است. * من باید موفق بشوم. * من باید درستكار باشم. * من باید تصمیم اساسی برای موفق شدن بگیرم. * من باید خوب درس بخوانم. * من باید تلاش كنم. * من باید، باید، باید... از اساسیترین و اصلیترین شرایط موفقیت یك انسان در زندگی فردی و اجتماعی داشتن قدرت «مدیریت خود» است. انسان موفق، ریشه همه موفقیتها را در درون خود جستجو میكند. منشأ تمام پیروزیها در وجود ماست. انسانی كه نگاه مثبت و فعال در زندگی دارد خواهان كار، كوشش و تلاش است و برای خود برنامه دارد. انسان موفق، زمام زمان را به دست داشته و بهترین بهره را از آن میبرد. انسان موفق شكستها و عقب افتادنهای خود را با بهانههای پوچ توجیه نمیكند. كشیدن پا روی زمین، حركت بدون انرژی، چشمهای خسته و بیحال و گاهی خوابآلود، غرغر كردن و بد و بیراه گفتن به زمین و زمان، پوشیدن لباسهایی كه همواره اعتراض به دنبال دارد و ظاهری كه نشان از بی نشاطی است، تأخیر در كارها، اعتراضات و... نشان دهنده نداشتن مدیریت خود و زمان است. مدیریت به معنای اداره كردن، برنامهریزی و حركت در چارچوب آن برنامه به سوی هدف است. استفاده مناسب از امكانات تحت اختیار برای پیشرفت، و هر چیز را در حیطه نفوذ و تحت تأثیر خود، در جای و محل شایسته و بایسته خود نهادن است. حداقل شرط لازم برای موفقیت در هر زمینهای یادگیری مداوم است. همیشه كارهای خود را بنویسید و آنها را طبقهبندی كنید؛ سپس از مهمترین آنها شروع كنید. هر موقعیتی را میتوان مثبت تلقی كرد، به شرط آن كه آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم از سلامت جسمانی خود به بهترین نحو مراقبت كنید. نیرو و نشاط برای موفقیت و خوشبختی ضروری است. در مورد تعیین هدفهای خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطافپذیر باشید. برای رسیدن به هر یك از هدفهای خود مهلتی تعیین كنید. آنچه بیش از هر چیز با موفقیت و خوشبختی همسویی دارد خوشبینی است. هر موقعیتی را میتوان مثبت تلقی كرد، به شرط آن كه آن را به عنوان فرصتی برای رشد و پیشرفت در نظر بگیریم. اگر در هر شخص و در هر شرایطی به دنبال نقاط مثبت باشید، تقریباً همیشه آن را پیدا خواهید كرد. وقتی خدا بخواهد برای شما هدیهای بفرستد آن را در مشكلی میپیچد. هر چه مشكل بزرگتر باشد، هدیه هم بزرگتر است! هر وقت احساس ترس كردید، شجاعت را با «شجاعانه عمل كردن» در خود پرورش دهید. كلید موفقیت در این است كه هدف خود را تعیین كنید و آن گاه طوری عمل كنید كه گویی امكان شكست وجود ندارد و همینطور هم خواهد شد. هر تجربهای را به یك تجربه آموزنده بدل كنید. در هر ناامیدی و شكستی، به دنبال درس با ارزش باشید. منابع: روزنامه شرق
کارشناسان می گویند ممکن است موسیقی به دلیل شکل تکامل بشر اینگونه در ذهن ماندگار بشود. به گزارش بی بی سی، گاهی اوقات موسیقی از سرما بیرون نمی رود. همه این موضوع را وقتی یک ملودی در ذهن مرتب تکرار می شود تجربه کرده اند. اخیرا این اتفاق برای ریتو چترجی گزارشگر علمی بی بی سی هم افتاده و او به دنبال دلیل این موضوع رفته است : دکتر ویکی ویلیامسون، روانشناس موسیقی که چند سال پیش مطالعه درباره این موضوع را شروع کرده می گوید: " حجم کم تحقیقاتی که پیرامون این موضوع شده باور نکردنی است چون این اتفاق دست کم برای من بارها افتاده بود." دکتر ویلیامسون که متخصص حافظه در کالج گلداسمیت لندن است متوجه شده که دانشمندان برای توضیح این پدیده عبارت های متفاوتی را مثل :" موسیقی چسبنده، سندروم موسیقی گیر" یا "کرم گوش" به کار می برند.
دکتر ویلیامسون با همکاری برنامه صبحگاهی شان کیونی در شبکه ۶ موسیقی بی بی سی تحقیقی را شروع کرد. در این برنامه از شنوندگان خواسته شد که بگویند صبح ها که از خواب بیدار می شوند چه آهنگی در ذهنشان مرتب تکرار می شود. یک نظرسنجی اینترنتی نیز پیرامون این موضوع در وب سایتی مختص آن آغاز شد. اطلاعات جمع آوری شده نتایج شگفت انگیزی داشت. دکتر ویلیامسون می گوید: "از ۱۰۰۰ ترانه ای که در پایگاه داده های ما جمع شده بود تنها شش آهنگ بیش از یک بار تکرار شده بود. در واقع این پدیده بسیار فردی است و پاسخ ها بسیار نامتجانس است." دکتر ویلیامسون بیش از ۲۵۰۰ ترانه را که ویژگی "کرم گوش" بودن دارند و در ذهن افراد تکرار می شوند در پایگاه داده های خود جمع آوری کرده و علیرغم این تعداد، ترانه ها کماکان نامتجانس هستند، مگر در مواردی که یک فیلم سینمایی یا برنامه تلویزیونی پر طرفدار می شوند. دکتر ویلیامسون می گوید: "در این مواقع به یک باره پنج یا شش نفر ترانه یا آهنگ فیلمی را که به تازگی دیده اند در این طبقه بندی می گنجانند." وی چند عامل محرک را که ظاهرا باعث می شود ترانه ها جای خود را در ذهن افراد بازکنند شناسایی کرده است. اولین عامل بودن در معرض ترانه است، یعنی شخص به تازگی ترانه را شنیده است.. عامل دیگر شنیدن مرتب یک آهنگ است که احتمال نرفتنش از ذهن را بالاتر می برد و باعث می شود از ذهن نرود. اما گاهی یک ترانه بدون آنکه تازگی ها شنیده باشیم مرتب در سرمان تکرار می شود. در این صورت ممکن است عامل اصلی عنصری در اطرافمان باشد. دکتر ویلیامسون تجربه اخیرش را که در دفتر کارش رخ داده اینطور توضیح می دهد: "در دفتر کارم متوجه جعبه کفشی شدم که روی آن نوشته بود "سرنوشت". ذهن من چرخید و چرخید تا اینکه نهایتا به ترانه "سرنوشت" جورج مایکل رسید. یک روز و نیم این ترانه در ذهنم بود و رهایم نمی کرد." بالاخره دکتر ویلیامسون جعبه کفش را از دفترش بیرون انداخت. استرس یک عامل دیگر است. در نظرسنجی اینترنتی دکتر ویلیامسون زنی نوشته ترانه ای با عنوان "باناناراما" اولین بار وقتی که ۱۶ ساله بوده، موقع امتحان در ذهنش گیر کرد. به گفته دکتر ویلیامسون " هنوز هم در هر برهه از زندگی این زن، وقتی که دچار استرس ازدواج، زایمان و غیره می شود، همین آهنگ به سراغش می آید." فرضیه های زیادی هست که می تواند علت این پدیده را توضیح دهد. دکتر ویلیامسون می گوید "کرم گوش" ممکن است بخشی از پدیده ای به نام "حافظه غیرارادی" باشد، همان بخشی که باعث می شود اشتیاق خوردن چیزی که به آن فکر کرده اید در شما برانگیخته شود. مثل هوس یکباره خوردن ساردین برای شام و یا فکر کردن به دوستی که سال ها او را ندیده اید." تکرار این پدیده با موسیقی از نظر او می تواند چند دلیل داشته باشد: " اول اینکه موسیقی می تواند به شیوه های مختلف کدگذاری شود، چیزی که ما نام آن را محرک چند حسی گذاشته ایم. این به ویژه وقتی مصداق دارد که شما موسیقی دانید چرا که می دانید چطور موسیقی را برای نواختن کد گذاری کنید، اینکه روی کاغذ به چه شکل خواهد بود و به گوش چگونه ." "دوم اینکه موسیقی اغلب به شیوه ای کاملا شخصی و احساسی کدگذاری می شود و وقتی که چیزی کد احساسی و معنای شخصی داشته باشد بهتر به خاطر می آید." کارشناسان دیگر می گویند ممکن است موسیقی به دلیل شکلی که بشر تکامل پیدا کرده اینگونه در ذهن ماندگار بشود. دانیل لویتین از دانشگاه مک گیل در مونترال می گوید: "ذهن بشر مدتهای درازی مجبور بود اطلاعات را به خاطر بسپرد. اطلاعاتی مثل اینکه چاه آب کجاست، چه غذاهایی سمی هستند و چطور از زخم مراقبت کنیم که عفونی نشود." چیزی حدود ۲۰۰ هزار سال از عمر انسان می گذرد اما خط مکتوب تنها ۵۰۰۰ سال پیش ابداع شده است. بنابراین انسان در بخش عمده ای از تاریخ تکاملش همه چیز را به خاطر می سپرده است. این کار امروز هم در کشورهایی که فرهنگ شفاهی قوی دارند ادامه دارد. به گفته آقای لویتین ترکیب ریتم، ملودی و قافیه ابزاری را در اختیار انسان قرار می دهد که به خاطر سپردن ترانه را از به خاطر سپردن جملات عادی ساده تر می کند. به گفته او بیشترین سئوالی که مردم از او می پرسند این است که "چطور می توان این کرم گوش را متوقف کرد." توصیه آقای لویتین این است: " به یک آهنگ دیگر فکر کنید به این امید که ترانه اول را از میدان به در کند." دکتر ویکی ویلیامسون در حال حاضر به دنبال بهترین راه رها شدن از شر "کرم گوش" است. او می گوید ساختار یک ملودی ممکن است در توانایی پاک کردن یک ترانه دیگر از ذهن نقش داشته باشد. او در عین حال به دنبال این است که آیا استراتژی ها معمول روزانه مثل دویدن یا حل کردن جدول به این موضوع کمک می کنند یا نه. هر دوی این کارشناسان اتفاق نظر دارند که رها شدن از آهنگی که در ذهن تکرار می شود آرامش بخش است. اما ممکن است آهنگ دومی که ترانه اول را از ذهنتان پاک می کند خود جایگزین ترانه اول شود.