نماز
امام رضا علیه السلام:
عِلَّةَ الصَّلاةِ... وَضعُ الوَجهِ عَلَى الأَرضِ كُلَّ یَومٍ إعظامًا للَّهِ جَلَّ جَلالُهُ،... ویَكونَ خاشِعًا مُتَذلِّلًا راغِبًا طالِبًا لِلزّیادَةِ فِی الدّینِ والدُّنیا؛
حكمت نماز،... صورت نهادن بر خاك در هر روز براى بزرگداشت خداوندِ بزرگ بشكوه است، تا... خاشع و خاكسار و راغب، خواهان فزونى دین و دنیاى خود باشد.
كتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۱ ص ۲۱۴ ح ۶۴۵ / شناختنامه نماز: ج 1 ص128.
دوشنبه 29/10/1393 - 8:21
دانستنی های علمی
دوشنبه 29/10/1393 - 8:17
دانستنی های علمی
دوشنبه 29/10/1393 - 8:16
سلامت و بهداشت جامعه
گویا قرار طبیعت این است که ما اکسیژن مصرف کنیم و دی اکسید کربن بدهیم بیرون اما وقتی ورودی ریه ها ترکیبی از ذرات معلق، منواکسیدکربن، آزبست و سرب است، قیر هم که از دهان مان بیرون بیاید، جای تعجب ندارد.
زندگی در تهران و خیلی از شهرهای بزرگ ایران حالا تبدیل به یک جدال دائمی بین سلامت و امکانات شده. خودمان هم می دانیم که سلامتی مان افتاده زیر لودر، حتی صدای قرچ و قورچ استخوان هایش را هم می شنویم اما آدم دل کندن از شهر و پر کشیدن به روستا هم نیستیم. چاره چیست؟ تحمل و تلاش برای زنده ماندن.
حالا که وسط این آلودگی زندگی می کنیم، حداقل یاد بگیریم چطوری نفس های سالمتری بکشیم. فقط یادمان باشد خودمان هم بخشی از تولیدکنندگان آلودگی هستیم و چه بسا قبل از این مطلب باید چیزهایی بخوانیم در مورد تلاش برای زنده نگه داشتن دیگران، بعد خودمان.
خوب ها
چیزهای بدبو!
سیر و پیاز هر چند موجب بدرقه دعای خیر در اتوبوس و مترو می شوند ولی به خاطر داشتن مقادیر زیادی از گوگرد، از مخاط دستگاه تنفسی محافظت می کنند. بخورید، بعدش هم مسواک بزنید.
شیر
همه کسانی که این روزها با مسمومیت به خاطر آلودگی هوا به بیمارستان می روند، با این توصیه بدرقه می شوند که شیر بخورید! شیر از دو جهت مفید است؛ اول اینکه کمبود کلسیم خودش موجب جذب سرب بیشتر می شود. گیرنده های فلزات در بدن انسان اگر با کلسیم اشباع نشده باشند، سریع سرب را جذب می کنند اما مصرف لبنیات و به خصوص شیر کم چرب موجب می شود بدن کمبود کلسیم نداشته باشد و سرب کمتری جذب کند.
دوم اینکه شیر خاصیت نرم کنندگی برای مخاط تنفسی فوقانی را دارد و موجب رشد باکتری های مفید در دستگاه گوارش می شود که در دفع آلاینده ها موثرند. پس در این هوای آلوده شیر بخورید!
آنتی اکسیدان
آنتی اکسیدان موجب دفع و از بین بردن رادیکال های آزادی می شود که به خاطر آلودگی هوا در بدن ایجاد می شوند. این رادیکال های آزاد اگر در بدن زیاد شوند، عامل سرطان هستند. هر روز چای سبز بنوشید.
آب زیاد
خیلی بیشتر از قبل آب و مایعات بخورید. در روزهایی که هوا آلوده است، هر چقدر بیشتر آب بخورید، بدن راحت تر آلودگی ها را دفع می کند.
پکتین
اسمش جالب نیست اما با همین اسم مسخره سدی در برابر سرب هواست. غذاهایی که حاوی پکتین هستند، سرب موجود در هوا را می گیرند و مانع جذب شدن شان در بدن می شوند. سیب با پوست، پرتقال و توت فرنگی منابع خوبی از پکتین هستند. روزی یک عدد سیب، شما را از مرگ در اثر آلودگی هوا دور نگه می دارد!
پروبیوتیک
ماست و شیر و دوغ پروبیوتیک را می توانید در سوپرها پیدا کنید. خوردنی هایی که به روش پروبیوتیکتولیدشده اند، باکتری های مفیدیدارند که سطح ایمنی روده ها را بالا می برند تا عوامل آلودگی کمتر در روده باقی بمانند و جذب نشوند.
سلنیوم
یکی از مواد معدنی که مانع آسیب های شدید آلودگی در بدن می شود. سلنیوم به مقدار زیاد در سیر هست.
روی و منیزیم
روی (زینک) هم فلز دیگری است که مانع جذب سرب می شود. به جز مکمل های تقویتی روی، گوشت، تخم مرغ، حبوبات، سبوس ها و لبنیات هم آن را دارند. منیزیم هم همین تاثیر را دارد و در سبزیجات برگ تیره وجود دارد. یعنی همان بخش هایی از کاهو که دور می ریزید!
بدها
چرب و چیلی نخورید
وجود مقادیر بالای چربی تا حد زیادی سطح ایمنی بدن را پایین می آورد و میدان را خالی می کند تا آلودگی هوا هر کاری دلش می خواهد در بدن انجام بدهد. در روزهای آلوده تا حد امکان غذاهای چرب و چیلی و سرخ کردنی نخورید.
از وانتی خرید نکنید
میوه ها و سبزیجات، آجیل ها و سایر خوردنی هایی را که بسته بندی ندارد، از جاهایی که در معرض آلودگی هستند، نخرید. میوه هایی که دم در مغازه اند یا پشت وانت اند، خودشان کلی آلودگی جذب کرده اند.
بیرون نیایید
اگر سابقه مسمومیت دارید یا به بیماری قلبی و ریوی مبتلایید، جداً بی خیال بیرون رفتن در روزهای آلوده شوید. آن چیزهایی که در اخبار در مورد گروه های حساس و آسیب پذیر می گویند، تعارف نیست؛ ممکن است خیلی جدی مسموم شوید یا سکته قلبی کنید و راه تان به بیمارستان بیفتد.
اگر فکر می کنید کار خیلی مهمی در شهر دارید که نمی شودگذاشت برای هفته بعد، به این فکر کنید که ممکن است این بیرون رفتن موجب شود یک هفته ای را در بیمارستان بستری شوید. بچه ها به دلیل تکامل نیافتن سیستم تنفسی و پیرها به دلیل کاهش سطح ایمنی بدن، در مقابل آلودگی هوا آسیب پذیرترند. ضمنا کودکان به خاطر تنفس سریع تر بیشتر در معرض خطرات آلودگی هستند.
ماسک کاغذی نزنید
این ماسک های پارچه ای نازک به جز برای عکاسی از وضعیت هشدار در شهر به هیچ دردی نمی خورند. اگر واقعا دچار مشکل هستید و مجبورید وسط آلودگی، بیرون تردد کنید، از داروخانه ماسک های فیلتردار بخرید. این ماسک ها بزرگ هستند و با نام P1 و P2 به فروش می روند و معمولا چند ساعت عمر می کنند. حتی همین ماسک ها هم مانع ورود منوکسید کربن نمی شوند و فقط جلوی ذرات معلق را می گیرند.
آلوده نمانید
اگر بعد از یک روز آلوده به خانه آمدید، همانطوری نگیرید بخوابید. قبل از هر کاری دوش بگیرید. بسیاری از عوامل سمی موجود در هوا از پوست هم جذب می شوند. بهتر است چشم ها و بینی را هم روزانه سه بار شستشو بدهید چون آنها هم آلودگی را منتقل می کنند. بینی را با سرم و چشم را با آب تمیز بشویید.
ورزش نکنید
وقتی سه متر جلوتر هم از زور آلودگی هوا پیدا نیست، دویدن در پارک نه تنها موجب سلامتی نمی شود بلکه ریه تان را هم از کار می اندازد. موقع ورزش به خاطر تنفس بیشتر، آلودگی بیشتری هم واردبدن می شود. پس تا پایان روزهای آلودگی، ورزش را در خانهی ا باشگاه انجام بدهید.
گل و گیاه را بیرون نکنید
به جای خریدن دستاه های بزرگ تصفیه هوا که کسی هنوز مطمئن نیست اثرشان مثبت است یا منفی، در خانه گل و گیاه نگه دارید. مهم نیست که گل ارکیده کاشته اید یا درخت موز؛ در هر حال گیاهان موجب تصفیه هوا می شوند.
منبع: گروه اینترنتی Apadana
دوشنبه 29/10/1393 - 8:11
نوجوان و جوان
انتخاب همسر مناسب مهمترین انتخاب زندگی است و یك اشتباه كوچك در این انتخاب میتواند بهشت رویاها را به جهنم تبدیل كند و جالب اینجاست كه اكثر مردم درست زمانی كه فكر میكنند كه بهترین تصمیم را گرفتهاند مرتكب بزرگترین اشتباهشان میشوند.
بنابراین اگر میخواهید شریك زندگیتان را انتخاب كنید مراقب باشید كه از حول حلیم با سر توی دیگ حلیم نیافتید و پایتان توی یكی از دهها تلهای كه در مرحله انتخاب ممكن است پیش پایتان پهن شده باشد گیر نكنید.
تله اول : زیبایی
شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب میشویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب انتخابی بیشتر از حد معقول باشد، دردسرها شروع میشود. بهتر است قبل از این که کسی را به عنوان همسر انتخاب کنید، اولویتهایتان را مشخص کنید : با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی میدانستید؟ در این صورت میتوانید فكر كنید كه او همسر مناسبی برای شما خواهد بود.
تله دوم : موقعیت اجتماعی
موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال اشتباه در انتخاب همسر را به شدت بالا میبرد. عناوین و موقعیتهای چشمگیر به راحتی میتوانند سایر خصوصیات فرد را تحت تأثیر قرار دهد و چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج میکنیم، در حالی كه با «خود» او زیر یک سقف میرویم – شما در داخل خانه مجبورید با یك آدم منهی شغل و عنوانش زندگی كرد.
در چنین شرایطی باید فكر كنید اگر طرف مقابل چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگیهای دیگر او شما را به خود جذب میکند؟
تله سوم : عشق بیاندازه
عشق یکی از لازمههای ازدواج است، اما برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج میکنید، منتظر باشید که روزی به خاطر نفرت از هم جدا شوید!
یکی از خطرناکترین شرایط انتخاب همسر زمانی است که «عاشق» میشوید. در این حالت شما آن قدر تحت تأثیر هیجانات و احساسات هستید که نمیتوانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. اما واقعیت این است كه مغز در حالت هیجانزدگی نمیتواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین خود عاشق جز خوبی چیزی نمیبیند.
در واقع چشم عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق میبیند و از پشت این عینک همه چیز بهتر از آن چه که هست دیده میشود اما. فقط مشکل اینجاست که ما نمیتوانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش میکند.
اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آیندهتان تصمیم بگیرید.
تله چهارم : احساس تنهایی
تنهاییهای دوران مجردی گاهی تحملناپذیر میشود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع میشوند ممكن است ما به دلیل مجرد بودن نتوانیم در جمعشان باشیم. وقتی با جمعی از بچههای فامیل به مسافرت میرویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمیگردند که همسرشان در انتظارشان است اما ما به خانهای میرویم که در و دیوار منتظرمان است و همین جاست که زنگهای خطر به صدا درمیآید.
تنهایی مفرط سادهتر از آن چه فکرش را بکنید میتواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تأسف میخورید، کسی پیدایش میشود فكر میكنید که می تواند شما را از تنهایی نجات دهد در حالی كه بهتر است.
فكر كنم میشود تنهایی را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف كرد و به فکر حل مساله از طریق ازدواج نیافتاد اما بعد از اینکه از عمق تنهایی کاسته شد، میشود تصمیمات بهتری گرفت.
تله پنجم : عجله
شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوهشان را ببینند. شما خواهر بزرگتر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست. یا اصلاً سن شما بالا رفته و احساس میکنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد نباید باعث شود كه شما عجولانه و نسنجیده تن به ازدواج بدهید.
در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار میگیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر میشود پس اجازه ندهید آینده زندگیتان قربانی عجله شود.
تله ششم : شناخت ناقص
با کسی قرار ازدواج گذاشتهاید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط هستید، اما ارتباط شما محدود به کافیشاپ رفتن آخر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی است. بگذارید خیالتان را راحت کنیم: اگر 20 سال هم آخر هفتهها با این فرد بیرون بروید و هر روز ساعتها با او تلفنی صحبت کنید، باز هم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!
وقتی با یک نفر ازدواج میکنیم، در واقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگیاش، خانوادهاش، گذشتهاش، آیندهاش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کردهایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپی» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناختهاید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شدهاید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمیآید. ما زمانی میتوانیم به شناخت کاملتر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیتهای مختلف رو به رو شده باشیم.
تله هفتم : بحران روحی
در رابطهای شکست خوردهاید، هنوز زخمهایی که از ارتباط ناموفق قبلی خوردهاید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگیتان برنگشتهاید : حال شما و نیاز شما به یک همدم قابل درک است، اما این حالت اصلا فرصت مناسبی برای تصمیمگیری در مورد ازدواج نیست.
بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی میآید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج كردیم.
تله هشتم : سرخوشی و هیجان
در عروسی دخترخالهتان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شدهاید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر میکنید شادی وصفناپذیری را در خود احساس میکنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطهتان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفتهاید!
هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار میدهد. اسم این حالت «جوزدگی» است. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» میشویم و کارهایی میکنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش میگذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار میافتد. اشتباه بزرگی است که به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.
در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخابهای هیجانی بعد از مدتی از چشممان میافتند.
تله نهم : چشم و هم چشمی
متاسفانه چشم و هم چشمی همیشه چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات میبندد و امکان درست دیدن را از ما میگیرد. اگر احساس میکنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.
از کجا میفهمیم که تصمیمگیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از این جا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودمان با مورد ازدواج کسی هستیم که حسادت ما را برانگیخته و این خیال رهایمان نمیکند که ازدواج بافلان آدم چطور میتواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند.
توصیه میشود برای این جبران و رو کم کنی، راههای دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید
منبع: گروه اینترنتی SaliJooN
يکشنبه 28/10/1393 - 11:18
دعا و زیارت
امام رضا ، از پدرانش ، از امام سجاد ، و او از پدرش امام حسین علیهمالسلام نقل مىكند:
روزى در خدمت حضرت على علیهالسلام نشسته بودم كه مرد عربى وارد شد و گفت: اى امیرالمؤمنین مردى هستم عیال وار و از مال دنیا چیزى ندارم.
امام علیهالسلام فرمود: اى برادر عرب چرا استغفار نمىكنى تا حالت اصلاح شود، مرد عرب گفت: اى امیرالمؤمنین من بسیار استغفار مىكنم و حالم تغییر مىكند، امام فرمود:
خداوند مىفرماید :
«اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ اِنَّهُ كانَ غَفّارا یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْكُمْ مِدْرارا وَ یُمْدِدْكُمْ بِاَمْوالٍ وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ جَنّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَكُمْ اَنْهارا»
از پروردگارتان آمرزش بخواهید كه او بسیار آمرزنده است بارانهاى پربركت آسمان را پىدرپى بر شما فرو مىفرستد و اموال وفرزندان شما را افزون مىكند و براى شما باغهاىخرم وسر سبز ونهرهاى آب جارى قرار مىدهد.
اینك من استغفارى به تو یاد مىدهم كه هنگام خواب آن را بخوان تا خداوند روزیت را زیاد گرداند. آنگاه حضرت امیر علیه السلاماستغفارى را نوشت و به مرد عرب داد و فرمود: هنگامى كه خواستى بخوابى و به بستر بروى این استغفار را با حالت گریه بخوان و اگر گریهات نیامدخود را به حالت گریه كنندگان در آور.
امام حسین علیهالسلام مىفرماید: در سال بعد، مرد عرب نزد پدرم آمد و گفت: اى امیرالمؤمنین خداوند نعمتش را بر من تمام نموده تا آنجا كه جائى براى نگهدارى مال وحیوانات خود ندارم، امام علیهالسلامفرمود: اى برادر عرب، سوگند به خدائى كه محمد را به حق به رسالت برگزید، هیچ بندهاى این استعفار را نمىخواند جز آنكه خداوند گناهانش را آمرزیده و حوائج مشروعش را بر آورده مىسازد، و به بركت این استغفار مال و فرزندانش را افزایش مىیابد. الصحیفة العلویّة الجامعة، ص 164 دعاى شماره 70 تألیف سید محمد باقر ابطحى، چاپ: قم ـ مؤسّسة الإمام المهدى.
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلَّ ذَنْبٍ قَوِىَ عَلَیْهِ بَدَنى
پروردگارا ! طلب بخشش مىكنم از هرگناهى كه در اثر سلامتى كه به من دادى بر آن
بِعافِیَتِكَ، اَوْ نالَتْهُ قُدْرَتى بِفَضْلِ نِعْمَتِكَ، اَوْ بَسَطْتُ
گناه نیرو گرفتم و بوسیله نعمتهاى تو بر آن گناه، توانمند شدم و یا در اثر فراوانى
اِلَیْهِ یَدى بِسابِغِ رِزْقِكَ، اَوْ اِتَّكَلْتُ فیهِ عِنْدَ خَوْفى
روزى به گناهان جرأت یافتم و به هنگام ترس از گناه به مهلتى كه به من داده بودى
مِنْهُ عَلى اَناتِكَ اَوْ اِحْتَجَبْتُ فیهِ مِنَ النّاسِ بِسِتْرِكَ،
تكیه زدم و یا در سایه پرده پوشى تو، گناهم را از مردم مخفى كردم
اَوْ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِكَ عَلَىَّ فیهِ بِحِلْمِكَ، اَوْ عَوَّلْتُ
و از قهر و غضب تو، به حلم و بردبارى تو خاطرجمع شدم و بر كرم و بخشش تو
فیهِ عَلى"كَرَمِ عَفْوِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ
دل بستم. پروردگارا ! طلب بخشش مىكنم از هر گناهى كه در امانت خویش
خُنْتُ فیهِ اَمانَتى، اَوْ بَخَّسْتُ بِفِعْلِهِ نَفْسى، اَوْ
خیانت كردم و یا خود را در برابر گناه به اندك لذت نفسانى فروختم
اِحْتَطَبْتُ بِهِ عَلى بَدَنى، اَوْ قَدَّمْتُ فیهِ لَذَّتى، اَوْ
و یا بدن خود را هیزم آتش دوزخ ساختم و یا لذتهاى نفسانى خود را بر اوامر مقدّم
اثَرْتُ فیهِ شَهْوَتى، اَوْ سَعَیْتُ فیهِ لِغَیْرى، اَوْ
داشتم یا شهوت خود را بر رضاى تو ترجیح دادم و یا بخاطر دیگران كوشیدم
اِسْتَغْوَیْتُاِلَیْهِ مَنْ تَبَعَنى اَوْ كایَدْتُ فیهِ مَنْ مَنَعَنى،
و یا دنباله روندگان خود را گمراه ساختم یا آن ممانعت كنندگان خود را فریب دادم
اَوْ قَهَرْتُ عَلَیْهِ مَنْ عادانى، اَوْ غَلَبْتُ عَلَیْهِ بِفَضْلِ
و یا خوار كردم آنكه با من دشمنى كرد و با انواع مكر و حیله به دشمنانم چیره شدم
حیلَتى، اَوْ اَحَلْتُ عَلَیْكَ مَوْلاىَ، فَلَمْ تَغْلِبْنى عَلى
و با تو نیز از در مكر و حیله بر آمدم ولى مرا دچار غضب خود نساختى
فِعْلى، اِذْ كُنْتَ كارِهالِمَعْصِیَتى فَحَلُمْتَ عَنّى، لكِنْ
آنگاه كه از گناهانم ناراحت بودى، بردبارى نمودى. آرى!
سَبَقَ عِلْمُكَ فِىَّ بِفِعْلى ذلِكَ، لَمْتُدْخِلْنى یارَبِّ فیهِ
از روز ازل از گناهانم آگاه بودى و این آگاهى تو مرا به گناه مجبور نساخت
جبْرا، وَلَمْتَحْمِلْنى عَلَیْهِ قَهْرا، وَلَمْتَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا
و به زور بر من این گناهان را تحمیل نكرد و بر من ستم روا نداشتى
فَاَستَغْفِرُكَ لَهُ وَلِجَمیعِ ذُنُوبى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
از آن گناه و تمام گناهانم، طلب مغفرت مىكنم. پروردگارا ! استغفار مىكنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْكَ مِنْهُ وَاَقْدَمْتُ عَلى فِعْلِهِ
از هر گناهى كه از آن توبه نمودم ولى دوباره مرتكب آن شدم
فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْكَ وَاَنَا عَلَیْهِ، وَرَهِبْتُكَ وَاَنَا فیهِ
واز تو حیا نمودم ولى آلوده شدم واز تو مىترسیدم، ولى اجتناب نمىكردم
تَعاطَیْتُهُ وَعُدْتُ اِلَیْهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
و به تو قول ترك گناه دادم ولى دوباره برگشتم. پروردگارا ! استغفار مىكنم براى هر
كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى
گناهىكه بر من نوشتهاى به سبب كار نیكى كه بخاطر تو آغاز كردم ولى با نیت غیر تو
فیهِ سِواكَ وَشارَكَ فِعْلى ما لا یَخْلُصُ لَكَ اَوْ وَجَبَ
مخلوط گردید و آمیخته شد كار من با چیزى خالص براى تو نبود و یا با عملى كه بر من
عَلَىَّ ما اَرَدْتُ بِهِ سِواكَ، وَكَثیرٌ مِنْ فِعْلى مایَكُونُ
واجب بود، غیر تو را اراده نمودم و اكثر كارهاى من این چنین است.
كَذلِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تَوَرَّكَ عَلَىَّ
پروردگارا ! طلب مغفرت مىكنم بر هر گناهى كه بر من تحمیل شده
بِسَبَبِ عَهْدٍ عاهَدْتُكَ عَلَیْهِ اَوْ عَقْدٍ عَقَدْتُهُ لَكَ، اَوْ
به سبب عهدى كه با تو بستم و یا قولى كه به تو دادم و یا
ذِمَّةٍ واثَقْتُ بِها مِنْ اَجْلِكَ لاَِحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ، ثُمَّ
پیمانى كه بخاطر تو با یكى از مخلوقات تو بستم ولى
نَقَضْتُ ذلِكَ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَةٍ لَزِمْتَنى فیهِ، بَلْ
تمامى این عهد و پیمانها را شكستم بدون آنكه مجبور بشوم بلكه
اِسْتَزَلَّنى اِلَیْهِ عَنِ الْوَفاءِ بِهِ الاَْشَرُ وَمَنَعَنى عَنْ
طغیان من باعث لغزش و بىوفایى من شد و كور دلى من مانع
رِعایَتِهِ الْبَصَرُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ رَهِبْتُ
وفادارى من شد. پروردگارا ! من طلب مغفرت و بخشش مىكنم براى هر گناهى كه از
فیهِ مِنْ عِبادِكَ وَخِفْتُ فیهِ غَیْرَكَ وَاسْتَحَیَیْتُ فیهِ مِنْ
بندگان تو واهمه داشتم و از غیر تو مىترسیدم و از مخلوقات تو حیا مىكردم
خَلْقِكَ ثَمَّ اَفْضَیْتُ بِهِ فِعْلى اِلَیْكَ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
ولى تمام آن كارها را در برابر تو مرتكب مىشدم، خداوندا ! طلب مغفرت مىكنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ اَقْدَمْتُ عَلَیْهِ وَاَنَا مُسْتَیْقِنٌ اَنَّكَ تُعاقِبُ
از هر گناهى كه به آن اقدام كردم با اینكه یقین داشتم كه تو مرتكب آن گناه را
عَلَى ارْتِكابِهِ فَارْتَكَبْتُهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
كیفر خواهى داد ولى مرتكب شدم. پروردگارا ! استغفار مى كنم براى هر گناهى كه
ذَنْبٍ قَدَّمْتُ فیهِ شَهْوَتى عَلى طاعَتِكَ وَ اثَرْتُ
شهوت و خواستههاى نفسانى خود را بر اطاعت تو مقدم داشتم و محبت
مَحَبَّتى عَلى اَمْرِكْ، وَاَرْضَیْتُ فیهِ نَفْسى بِسَخَطِكَ
خود را بر دستور تو ترجیح دادم و نفس خویش را با غضب تو راضى كردم
وَقَدْ نَهَیْتَنى عَنْهُ بِنَهْیِكَ، وَتَقَدَّمْتَ اِلَىَّ فیهِ بِاِعْذارِكَ
و حال آنكه از همه اینها مرا نهى نموده بودى و راه هرگونه عذر را بر من بسته بودى
وَاحْتَجَجْتَ عَلَىَّ فیهِ بِوَعیدِكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
و با تهدیدهاى خود، حجّت را بر من تمام كرده بودى، خدایا ! استغفار مىكنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ عَلِمْتُهُ مِنْ نَفْسى، اَوْ ذَهَلْتُهُ اَوْ نَسیتُهُ اَوْ
از هر گناهى كه آگانه و یا ناخود آگاه و یا از روى فراموشى،
تَعَمَّدْتُهُ اَوْ اَخْطَأْتُهُ، مِمّا لا اَشُكُّ اَنَّكَ سائِلى عَنْهُ،
و یا عمدى و یا اشتباهى، مرتكب شدم و هیج شكى ندارم كه تو بازخواست مىكنى
وَاَنَّ نَفْسى مُرْتَهَنَةٌ بِهِ لَدَیْكَ، وَاِنْ كُنْتُ قَدْ نَسیتُهُ اَوْ
و جان من، در گرو این گناهان است، اگرچه فراموش كردهام و یا
غَفَلْتْ نَفْسى عَنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
غفلت نمودهام. پروردگارا ! طلب بخشش مىكنم از هر گناهى كه
واجَهْتُكَ بِهِ وَقَدْ اَیْقَنْتُ اَنَّكَ تَرانى، وَاَغْفَلْتُ اَنْ
در برابر تو انجام دادهام و یقین دارم كه تو در حال گناه، مرا مىدیدى و غفلت كردم
اَتُوبَ اِلَیْكَ مِنْهُ، اَوْ نَسیتُ اَنْ اَتُوبَ اِلَیْكَ مِنْهُ، اَوْ
از اینكه توبه كنم و یا فراموش نمودم از آن گناه برگردم یا
نَسیتُ اَنْ اَسْتَغْفِرَكَ لَهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
فراموش كردم كه از آن گناه استغفار نمایم. پروردگارا! استغفار مىكنم از هر گناهى
دَخَلْتُ فیهِ، وَاَحْسَنْتُ ظَنّى بِكَ اَنْ لاتُعَذِّبَنى عَلَیْهِ
كه داخل آن شدم و به تو خوش بین بودم كه مرا بخاطر آن، عذاب نخواهى كرد
وَاَنَّكَ تَكْفینى مِنْهُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ
و مرا مورد عنایت خویش قرار خواهى داد. پروردگارا ! استغفار مى كنم از هرگناهى
اسْتَوْجَبْتُ بِهِ مِنْكَ رَدَّ الدُّعاءِ، وَحِرْمانَ الاِْجابِةِ،
كه بخاطر آن، مستحق شدم دعاهایم قبول نشود و از اجابت محروم گردم
وَخَیْبَةَ الطَّمَعِ، وَانْفِساخَ الرَّجاءِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
و به آرزوهایم نرسم و امیدهایم گسسته شود. پروردگارا ! طلب بخشش مىكنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ یُعَقِّبُ الْحَسْرَةَ، وَیُورِثُ النَّدامَةَ،
از هر گناهى كه باعث حسرت وافسوسى من شود و موجب پشیمانىام گردد
وَیَحْبِسُ الرِّزْقَ، وَیَرُدُّ الدُّعاءَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ
وروزى مرا باز دارد و دعاهاى مرا ردّ كند. پروردگارا ! طلب مغفرت مىكنم
لِكُلِّ ذَنْبٍ یُورِثُ الاَْسْقامَ وَیُعَقِّبُ الضَّناءَ وَیُوجِبُ
از هر گناهى كه باعث بیمارى و مریضى طولانى من شود و موجب
النِّقَمَ وَیَكُونُ آخِرُهُ حَسْرَةً وَنِدامَةً اَللّهُمَّ اِنّى
مكافات من و عاقبت جز افسوس و پشیمانى نداشته باشد. پروردگارا !
اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مَدَحْتُهُ بِلِسانى، اَوْهَشَّتْ اِلَیْهِ
طلب بخشش مىكنم از هر گناهى كه زبانم آن را ستود و نفسم از آن خوشنود
نَفْسى، اَوْ اِكْتَسَبْتُهُ بِیَدى وَهُوَ عِنْدَكَ قَبیحٌ تُعاقِبُ
گردید و به دست خود آن را مرتكب شدم و حال آنكه آن گناه، نزد تو زشت بود و بر
عَلى مِثْلِهِ وَتَمْقُتُ مَنْ عَمِلَِهُاَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
همانند آن كیفر مىدهى ومرتكب آن را دشمن مىدارى. پروردگارا ! استغفار مىكنم
ذَنْبٍ خَلَوْتُ بِهِ فى لَیْلٍ اَوْنَهارٍ، حَیْثُ لایَرانى اَحَدٌ
براى هر گناهى كه در شب یا روز ، در خلوت و در جائى كه كسى مرا نمىدید
مِنْ خَلْقِكَ، فَمِلْتُ فیهِ مِنْ تَرْكِهِ بِخَوْفِكَ اِلى اِرْتِكابِهِ
بجاى ترك آن گناه، بسبب ترس از تو، آن را مرتكب شدم واین بخاطر خوش گمانى
بِحُسْنِ الظَّنِّ بِكَ، فَسَوَّلَتْ لى نَفْسِى الاِْقْدامَ عَلَیْهِ
من به تو بود آرى نفس من آن را برایم زینت داد و مرا وادار كرد به ارتكاب گناه
فَواقَعْتُهُ، وَاَنَا عارِفٌ بِمَعْصِیَتى لَكَ فیهِ اَللّهُمَّ اِنّى
در حالیكه مىدانستم آن عصیان، نافرمانى توست. خدایا! از تو
اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَقْلَلْتُهُ اَوِاسْتَصْغَرْتُهُ، اَوِ
آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه آن را كوچك دانستم و یا سبك شمردم
اسْتَعْظَمْتُهُ وَتَوَرَّطْتُ فیهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
یا بزرگ انگاشتم ، ولى مرتكب آن گردیدم، خدایا از تو آمرزش مىخواهم براى هر
ذَنْبٍ ما لَئْتُ فیهِ عَلى اَحَدٍ مِنْ بَرِیَّتِكَ، اَوْ زَیَّنْتُهُ
گناهى كه در آن، به یكى از بندگانت یارى كردم ، یا براى خود آن را تزیین دادم،
لِنَفْسى، اوْ اَوْ مَأْتُ بِهِ اِلى غَیْرى، وَدَلَلْتُ عَلَیْهِ
یا آن را به دیگرى اشاره نموده و دیگران را به آن راهنمایى كردم ،
سِواىَ، اَوْ اَصْرَرْتُ عَلَیْهِ بِعَمْدى، اَوْ اَقَمْتُ عَلَیْهِ
یا عمدا بر آن اصرار ورزیدم، یا با حیله ومكر بر انجامش ادامه
بِحیلَتى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ اسْتَعَنْتُ عَلَیْهِ
دادم. خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه با مكر وحیله یارى جستم
بِحیلَتى بِشَىْءٍ مِمّا یُرادُ بِهِ وَجْهُكَ، اَوْ یُسْتَظْهَرُ بِمِثْلِهِ
بوسیله كارى كه براى رضاى باید انجام مىگرفت ، یا به مانند آن بر طاعت تو باید
عَلى طاعَتِكَ، اَوْ یُتَقَرَّبُ بِمِثْلِهِ اِلَیْكَ، وَوارَیْتُ عَنِ
یارى جسته مىشد، یا به مانند آن به تو باید نزدیك مىشد، و آن گناهرا از مردم پنهان
النّاسِ وَلَبَّسْتُ فیهِ، كَاَنّى اُریدُكَ بِحیلَتى، وَالْمُرادُ
داشتم و امر را بر آنان مشتبه گرداندم، گویا با حیله مىخواستم بنمایانم كه قصدم
بِهِ مَعْصِیَتُكَ وَاَلهَوى فیهِ مُتَصَرِّفٌ عَلى غَیْرِ طاعَتِكَ
رضاى توست، در حالیكه نافرمانى تو بود، هواى نفس آن كار رابراى نافرمانىتو انجام
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ كَتَبْتَهُ عَلَىَّ بِسَبَبِ
مىداد. خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه آنرا برایم نوشتهاى، به سبب
عُجْبِ كانَ بِنَفْسى اَوْ رِیاءٍ اَوْ سُمْعَةٍ، اَوْ خُیَلاءَ اَوْ
خودپسندى نسبت به خود ، یا بخاطر ریاء یا به خود نمایى یا تكبّر ،
فَرَحٍ اَوْ مَرَحٍ، اَوْ اَشَرٍ اَوْ بَطَرٍ، اَوْ حِقْدٍ اَوْ حَمِیَّةٍ، اَوْ
یا ناسپاسى، یا شادمانى بى مورد، یا طغیان در نعمت یا كینه ، یا تعصّب
غَضَبٍ اَوْ رِضًى، اَوْ شُحٍّ اَوْ بُخْلٍ، اَوْ ظُلْمٍ اَوْ خِیانَةٍ،
یا غضب ، یا از خود راضى شدن، یاتنگ نظرى، یا بخل ،یا ظلم ، یا خیانت،
اَوْ سِرْقَةٍ اَوْ كِذْبٍ، اَوْ لَهْوٍ اَوْ لَعْبٍ ، اَوْ نَوْعٍ مِنْ اَنْواعِ
یا دزدى ، یا دروغ، یا كارهاى بیهوده ، یا هوسرانى، یا به نوع از انواعى كه بمانند
ما یُكْتَسَبُ بِمِثْلِهِ الذُّنُوبُ، وَیَكُونُ بِاجْتِراحِهِ
آن گناه انجام مىگیرد و با ارتكاب آن، انسان به هلاكت مىرسد
الْعَطَبُ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ سَبَقَ فى
خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه در علمت مقدّر شده
عِلْمِكَ اَنّى فاعِلُهُ فَدَخَلْتُ فیهِ بِشَهْوَتى وَاجْتَرَحْتُهُ
كه من آن را مرتكب مىگردم، و با میل نفسانى خودم بر آن گناه وارد شده و به اراده
بِاِرادَتى، وَقارَفْتُهُ بِمَحَبَّتى وَلَذَّتى وَمَشِیَّتى، وَشِئْتُهُ
خود آنرا مرتكب گردیدم، و با محبت و لذت آنرا انجام داده، و آن گناه را خواستم
اِذْ شِئْتَ اَنْ اَشاءَهُ، وَاَرَدْتُهُ اِذْ اَرَدْتَ اَنْ اُریدَهُ،
زیرا تو خواستى كه آنرا بخواهم، و اراده نمودم آنگاه كه اراده نمودى تا آنرا اراده
فَعَمِلْتُهُ اِذْ كانَ فى قَدیمِ تَقْدیرِكَ وَنافِذِ عِلْمِكَ اَنّى
نمایم، و آنرا مرتكب گردیدم زیرا در تقدیر ازلى و علم نافذ تو مقدّر شده بود كه آنرا
فاعِلُهُ، لَمْ تُدْخِلْنى فیهِ جَبْرا، وَلَمْ تَحْمِلْنى عَلَیْهِ
انجام دهم، به اجبار مرا در آن گناه وارد نساختى، و به زور بر من تحمیل ننمودى،
قَهْرا، وَلَمْ تَظْلِمْنى فیهِ شَیْئا، فَاَسْتَغْفِرُكَ لَهُ وَلِكُلِّ
و در ارتكار آن گناه بمن ستم روا نداشتى، پس براى آن گناه و هر گناهى كه علم تو به
ذَنْبٍ جَرى بِهِ عِلْمُكَ عَلَىَّ وَفِىَّ اِلى آخِرِ عُمْرى
آن تعلق گرفته كه تا آخر عمر آنرا مرتكب مىشوم از تو استغفار و طلب آمرزش دارم
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ مالَ بِسَخَطى فیهِ عَنْ
خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه بوسیله غضبم مرا از خشنودیت دور
رِضاكَ، وَمالَتْ نَفْسى اِلى رِضاكَ فَسَخِطْتُهُ، اَوْ
ساخت، و قلبم به خشنودیت مایل گردید ولى از آن بدم آمد ، یا
رَهِبْتُ فیهِ سِواكَ، اَوْ عادَیْتُ فیهِاَوْلِیاءَكَ، اَوْ والَیْتُ
از غیر تو در آن هراس داشتم ، یا در آن با اولیاى تو به دشمنى پرداخته، یا با دشمنانت
فیهِ اَعْداءَكَ، اَوِ اخْتَرْتُهُمْ عَلى اَصْفِیاءِكَ، اَوْ خَذَلْتُ
دوستى برقرار نمودم، یا دشمنانت را بر برگزیدگانت ترجیح دادم، یا دوستانت را خوار
فیهِ اَحِبّاءَكَ اَوْ قَصَّرْتُ فیهِ عَنْ رِضاكَ یا خَیْرَ
گرداندم، یا در آن از بدست آوردن رضایت تو كوتاهى كردم، اى بهترین
الْغافِرینَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ تُبْتُ اِلَیْكَ
آمرزندگان. خدایا! از تو آمرزش مىخواهم براى هر گناهى كه از آن بسویت توبه
مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فیهِ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِما اَعْطَیْتُكَ مِنْ نَفْسى
نموده ولى دوباره آن را مرتكب شدم، از تو آمرزش مىخواهم براى پیمانهائى
ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِلنِّعْمَةِ الَّتى اَنْعَمْتَ بِها
كه با تو بستم ولى وفا ننمودم، و از تو آمرزش مىخواهم براى نعمتهائى كه بمن عنایت
عَلَىَّ، فَقَوَّیْتُ بِها عَلى مَعْصِیَتِكَ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ
نمودى و به وسیله آن نعمتها بر گناهت یارى جستم، و از تو آمرزش مىجویم براى
خَیْرٍ اَرَدْتُ بِهِ وَجْهَكَ فَخالَطَنى ما لَیْسَ لَكَ وَ
كارهاى نیكى كه قصدم رضاى تو بود ولى غیر تو در آن داخل شد.
اَسْتَغْفِرُكَ لِما دَعانى اِلَیْهِ الرُّخَصُ فیَما اشْتَبَهَ عَلَىَّ
و از تو آمرزش مىخواهم از آنچه مجوّزات تو در امور مشتبه مرا به كارهایى وا داشت
مِمّا هُوَ عِنْدَكَ حَرامٌ، وَاَسْتَغْفِرُكَ لِلذُّنُوبِ الَّتى
كه نزد تو حرام بود، و از تو آمرزش مىخواهم از آن گناهانى كه
لایَعْلَمُها غَیْرُكَ وَلایَطَّلِعُ عَلَیْها سِواكَ، وَلایَحْتَمِلُها
جز تو بدان آگاه نیست و از آن مطلّع نمىباشد، و جز بردبارى تو چیزى آن را تحمّل
اِلاّ حِلْمُكَ وَلایَسَعُها اِلاّ عَفْوُكَ وَاَسْتَغْفِرُكَ وَاَتُوبُ
نمىكند، و جز عفو گسترده تو چیزى آن را فرانمىگیرد، پروردگارا از تو آمرزش
اِلَیْكَ مِنْ مَظالِمَ كَثیرَةٍ لِعِبادِكَ قِبَلى، یا رَبِّ فَلَمْ
خواسته و به سویت توبه مىكنم از ظلمها وحقوق بسیارى كه از بندگانت نزد من هست
اَسْتَطِعْ رَدَّها عَلَیْهِمْ وَتَحْلیلَها مِنْهُمْ، اَوْ شَهِدُوا
چون نیستند نمىتوانم آن حقوق را به آنان بر گردانم و از خود راضى كنم ، یا هستند
فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْ اِسْتِحْلالِهِمْ وَالطَّلَبِ اِلَیْهِمْ وَاِعْلامِهِمْ
ولى خجالت مىكشم از آنان حلیّت بگیرم و از آنان طلب بخشش نمایم وآ نان را به
ذلِكَ، وَاَنْتَ الْقادِرُ عَلى اَنْ تَسْتَوْهِبَنى مِنْهُمْ
این حقوق آگاهشان سازم و تو قادرى از آنان بخواهى كه مرا ببخشند
وَتُرْضِیَهُمْ عَنّى كَیْفَ شِئْتَ، وَبِما شِئْتَ یا اَرْحَمَ
از من راضى گردند، بهر گونه كه بخواهى و در مقابل هرچه كه بخواهى، اى
الرّاحِمینَ وَاَحْكَمَ الْحاكِمینَ وَخَیْرَ الْغافِرینَ اَللّهُمَّ
مهربانترین مهربانان ، و بهترین حكم كنندگان ، و بهترین بخشندگان خداوندا!
اِنَّ اسْتِغْفارى اِیّاكَ مَعَ الاِْصْرارِ لَوْمٌ، وَتَرْكِىَ
این استغفار من با اصرار بر گناه، مایه سرزنش و توبیخ من است، و ترك استغفار
الاِْسْتِغْفارَ مَعَ مَعْرِفَتى بِسَعَةِ جُودِكَ وَرَحْمَتِكَ عَجْزٌ،
با شناختى كه از گستردگى جود و رحمتت دارم مایه ناتوانى من است، پروردگارا چه بسیار بمن
فَكَمْ تَتَحَبَّبُ اِلَىَّ یا رَبِّ وَاَنْتَ الْغَنِىُّ عَنّى، وَكَمْ
محبتها مىنمایى در حالیكه از من بىنیازى، و چه بسیار باتو دشمنى مى ورزم در حالیكه به تو
اَتَبَغَّضُ اِلَیْكَ وَاَنَا الْفَقیرُ اِلَیْكَ وَاِلى رَحْمَتِكَ، فَیامَنْ وَعَدَ فَوَفَی وَاَوْعَدَ فَعَفا،
و به رحمتت نیازمندم، پس اى آنكه وعده نمودى و وفا كردى ، و تهدید نمودى و از آن
اِغْفِرْلى خَطایاىَ وَاعْفُ وَارْحَمْ وَاَنْتَ خَیْرُ الرّاحِمینَ
گذشتى،خطاهایم را ببخش و از من در گذر و مرا مشمول رحمتت قرار ده، و تو بهترین مهربانانى.
ترجمه: سید محمد حسینى قزوینى
لینک pdf این دعا: http:/www.valiasr-aj.com/lib/esteghfar.pdf
يکشنبه 28/10/1393 - 9:1
موفقیت و مدیریت
کیه که از یه زندگی تکراری و بدون هیجان خوشش بیاد؟ ما که فکر نمیکنیم همچین کسی باشه. پس اگه دلتون میخواد یکم رنگ به در و دیوار زندگیتون بپاشین ، فکت گرافی امروز رنگی رنگی رو از دست ندین. این کار ها کلی حس خوب بهتون میدن.
منبع: مجله اینترنتی رنگی رنگی
يکشنبه 28/10/1393 - 8:36
دنیای گیاهان و حیوانات
برخی گیاهان همیشه در تصور ما به یک شکل دیده میشوند اما همیشه این طور نیست مثلاً انواع بسیار متنوع و زیبایی از قارچها وجود دارند. قارچهایی که در این مطلب مشاهده میکنید نمونههای بسیار زیبایی از خلقت هستند که زیبایی شان انسان را متحیر می کند.
منبع: گروه اینترنتی Rozaneh
يکشنبه 28/10/1393 - 8:34
جهانگردی
همسریابی یکی از مشکلاتی است که در تمام دنیا دیده می شود. در کشورهایی که جمعیت آن ها بسیار زیاد است این مشکل بیش از دیگر نقاط دنیا دیده می شود. یکی از این کشورها که جمعیت آن همیشه رکوردشکن بوده است "چین" نام دارد!
چینی ها برای حل مشکلات همسریابی حرکتی عجیب انجام داده اند. در این روش جدید والدینی که فرزندان دم بخت دارند آگهی هایی را تنظیم کرده و به یکی از پارک های بزرگ شانگهای می روند تا مراسم همسریابی با آگهی را انجام دهند.
هر شنبه و یکشنبه و تحت هر شرایطی که باشد والدین به این پارک می آیند و اگهی فرزندشان که شامل اسم و نام خانوادگی به همراه میزان در آمد است روی دیوار می چسبانند تا والدین دیگر یا افرادی که خواهان ازدواج هستند آن را خوانده و برای ازدواج تصمیم گیری کنند.
در آخر هفته ها این پارک مملو از کاغذهای تبلیغاتی است که جوانان دم بخت را نشان می دهد. به هرکجای این پارک که نگاه کنید از درختان تا دیوارها پوشیده از کاغذهای مختلف است که با اعداد واسامی پر شده اند.
این مکان به "بازارهمسریابی" هم معروف شده است و جالب اینجاست که تا به حال زوج های بسیاری به همین صورت با هم ملاقات کرده و زندگی تشکیل داده اند. والدین چینی اعتقاد دارند فرزندانشان بیش از حد سرگرم کار هستند و زمان برای یافتن بهترین همسر ندارند
منبع: گروه اینترنتی Rozaneh
يکشنبه 28/10/1393 - 8:27
جهانگردی
در جریان کاوشهای باستانشناسان چینی در محوطهای تاریخی در شهر "ژائویانگ" در استان "هوبی" چین، یک گورستان عجیب با قدمتی 2800 ساله در چین کشف شد.
باستانشناسان در این گورستان که به فاصله سالهای 770 تا 746 پیش از میلاد مسیح (ع) تعلق دارد، علاوه بر کشف قبر 30 اشرافزاده موفق به کشف بقایای اجساد 28 ارابه و 98 قبر شدند که در یک چاله عمیق به طول 33 متر و عرض 4 متر دفن شده بودند.
بر اساس یافته های محققان هر چهار اسب یک ارابه را می کشیده و اسبها نیز پیش از دفن کشته شده و قبل از دفن با زیورآلات برنزی تزئین شده بودند.
در حال حاضر پروژه کاوش در محل کشف این قبرستان عجیب برای کشف دیگر آثار تاریخی احتمالی ادامه داشته و دولت چین قصد دارد این قبرستان را به یک جاذبه گردشگری تبدیل کند.
منبع: گروه اینترنتی Rozaneh
يکشنبه 28/10/1393 - 8:25