خواستگاری و نامزدی
دوست
دشمن تو دوست بزرگت خواهد شد
اما هنگامی که مرگ شما را با خود ببرد
يکشنبه 27/10/1388 - 15:29
شعر و قطعات ادبی
نام تک ستاره شب تاریکم
یکشب خوب توآسمون
،یک ستاره چشمک زنون
،خندیدوگفت کنارتم
،تاآخرش تاپای جون
،ستاره قشنگی بود
،آروم ونازو مهربون
، ستاره شد عشق منو
منم شدم عاشق اون،
امازیادطول نکشید
عشق منو ستاره جون
، ماهه اومد ستاره رو دزدید
و برد نامهربون،
ستاره رفت بارفتنش
منم شدم بیهمزبون
، حالا شبا بیاد اون
چشم میدوزم به آسمون..
يکشنبه 27/10/1388 - 15:29
دانستنی های علمی
رنگ چشم سبز
رنگ چشم سبز، نشان دهنده آنست که صاحبان آن شخصیتی قوی و اراده ای بالا دارند.
در تصمیم گیری ها، خیلی محکم عمل کرده و تا حدی خود رای و مغرور هستند. این افراد اعتماد به نفس بالایی دارند و در کمک به دیگران سعی می کنند تا آخرین توان خود را مصرف کنند.
رنگ چشم آبی
دارندگان چشم های آبی دارای نگاهی عمیق بوده و شخصیتی حساس و شفاف دارند.
این افراد به راحتی فکر و نظر خود را به دیگران تحمیل می کنند و به همین نسبت جرات و شجاعت ویژه ای هم به خرج می زنند. قابل توجه است که بیشتر چشم آبی ها طبیعت و احساساتی هنری و ملموس دارند.
رنگ چشم مشکی
صاحبان چشمان مشکی انسان هایی رویایی هستند که در فضای شاعرانه ای زندگی می کنند و همچنین بسیار دست و دل باز هستند. بسیار سعی می کنند با هرچه دارند به دیگران کمک کنند. این افراد همچنین دارای خلق و خوی اجتماعی و احساسات ظریف هستند.
رنگ چشم قهوه ای
چشم قهوه ای، سنبل مهربانی و محبت است و هرچه تیره تر باشد مهر و محبت صاحبش بیشتر است. چشم قهوه ای ها بسیار خون سردند و هرچه را که می خواهند به راحتی تصاحب می کنند. چنین به نظر می رسد که این افراد معنای عصبانیت را نمی شناسند و از آرامشی تمام نشدنی بهره مند هستند.
رنگ چشم خاکستری
صاحبان چشم های خاکستری دو دسته هستند، یا از شخصیتی آرام و با اعتماد به نفس برخوردارند و یا شخصیتی عصبی و انقلابی دارند و همیشه به دنبال آرامش می گردند ولی در مجموع انسان هایی سرسخت و سنگین دل هستند.
رنگ چشم عسلی
با وجود اینکه چشم عسلی ها انسان هایی خوش قلب هستند ولی با دیگران صریح نیستند. این افراد همیشه به دنبال دوست می گردند. چشم عسلی ها معمولا از کودکی روی پای خود بزرگ شده و دوست ندارند به دیگران تکیه کنند.
يکشنبه 27/10/1388 - 15:26
ادبی هنری
پرواز
پرواز حتی با کو چکترین بال ها
هم امکان پذیر است
بهانه ای نیاور
يکشنبه 27/10/1388 - 15:24
ادبی هنری
افکار
افکاری را که در کلام زندانی کرده ام
به ناچار با اعمالم آزادشان می کنم
يکشنبه 27/10/1388 - 15:23
طنز و سرگرمی
پول
اگه خسته ی به من تکیه کن
اگه تنهایی بیا پیشم
اگه بی پناهی بیا پناهت میدهم
اما اگه پول میخوای
من در دسترس نیستم
يکشنبه 27/10/1388 - 15:22
دانستنی های علمی
فال رنگ - شخصیت دوست شما چیه؟
سبز : دوستی که رنگش سبز هست ، اونی که همه چیز رو از دریچه مثبت نگاه میکنه و خوبی هاتو می بینه ، و همیشه بهت امید میده
آبی : دوستی که رنگش آبی هست ، رنگ دریا و آسمون ، اونی هست که واسمون صلح و آرامش می یاره
زرد : دوستی که رنگش زرد هست ، رنگ خورشید ، اونی هست که باعث شادی ما میشه ، و وقتی که ما ناراحتیم مارو می خندونه
قرمز : دوستی که رنگش قرمز هست ، اونیه که قوانین و مقررات زندگی رو به یاد ما میاره و با جملات گرم و پر از محبت این امید رو میده که واسه عوض شدن فرصت هست
نارنجی : حالا!!!دوستی که رنگش نارنجی هست ، رو ح ما را سرشار از انرژی مثبت میکنه ، با چی؟؟ با ویتامین عشق و محبت که باعث بالندگی ما میشه
خاكستری : دوستی که رنگش خاکستری هست؟؟؟؟ اگه گفتین؟؟ همونی هست که به ما معنی سکوت رو یاد میده ، با عکس العملها و تفکر و درون نگری باعث میشنه که خود و بقیه رو بهتر بشناسیم.
بنفش : دوستی که رنگش بنفش هست ، رنگ آدمای خاص ، شریف و درستکار ، کمک میکنه تا حقایق رو به درستی و از صمیم قلب درک کنیم.
قهوه ای : دوستی که رنگش قهوه ای هست ، میتونه کمک کنه به ما که یه کمی واقع بین باشیم و خیلی تو رویا و آسمون سیر نکنیم و فکرای غلط رو به دور بیاندازیم و به وقایع روزمره و ساده زندگی با دید منطقی نگاه کنیم.
سفید : دوستی که رنگش سفیده ، کسی هست که کمک میکنه واقعیت های پشت پرده و حکمت هارو از لابلای تجربیات و اتفاقاتی که واسمون می افته بهتر درک کنیم
يکشنبه 27/10/1388 - 15:21
ادبی هنری
پاییز
اگر پاییز می گفت بهار در قلب من است
چه کسی باور می کرد.
شنبه 26/10/1388 - 14:58
دعا و زیارت
اعتقاد به رسالت پیامبر اكرم
عقیده به نبوت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و عصمت ایشان مکمل بینش اسلامی و «شهادتین»، نشان مسلمانی است. این موضوع، در فرهنگ عاشورائیان مکرر مطرح شده است، چه از سوی امام حسین علیهالسلام و چه از سوی فرزندان و بستگان و یاران شهیدش .
یاد کردن از پیامبر اسلام و بعثت و رسالت ایشان، احیای تفکر اسلامی است. ربط دادن وجود امام و خاندانش به آن بزرگوار، یادآور اصل دیگری از معتقدات مسلمین است. پیوند دادن حرکت عاشورا به احیای سنت پیامبر و مبارزه با بدعتهایی که در دین حضرت محمد صلیالله علیه و آله پیش آمده است، باز هم تاکید بر یک مساله اعتقادی است.
در عصر پیامبر، به ظاهر همه او را قبول داشتند و مطیع او بودند. اما در عصر پس از او، دچار تجزیه شدند. برخی به سنت و دین او وفادار ماندند و برخی در پی احیای جاهلیتهای رنگ باخته و بیروح به راه افتادند. پیدایش ضلالت و بدعت و حیرت و جهالت (که در زیارتنامهها علت شهادت امام حسین برای نجات امت از این خصیصهها قلمداد شده است) نوعی انشعاب در پیروان اسلام، و جنگیدن با ذریّه پیامبر، خروج از دین و انکار رسالت آن حضرت بود.
امامت، محور یکدست ماندن و عامل انسجام امت است. کسانی که از امام حق پیروی نکنند و حق را رها کرده بر گِرد باطل جمع شوند، از امت «محمد» بیرونند و مسلمان نیستند. ملاک مسلمانی پس از اطاعت از رسول خدا، «ولایتپذیری» است. ولی مسلمانان آن عصر، عدهای بر محور باطل تجمع کردند و اطاعت از کسانی کردند که وحی و نزول جبرئیل و خبرهای آسمانی را منکر بودند و با سلطهیابی بر مقدرات مردم، کفر به خدا و عناد با حضرت رسول را که دیری در دلهایشان مانده بود، بروز دادند.
در روز عاشورا، برخی از یاران امام، سخنرانیهایی ایراد کردند. زهیربن قین، یکی از آنان بود. در خطابهاش گفت:
«ای کوفیان! از عذاب الهی هشدارتان میدهم! نصیحت مسلمان، وظیفه، و حق هر مسلمان است. ما و شما تاکنون، تا وقتی که میان ما و شما شمشیر نیاید بر یک آیین هستیم. اما هر گاه تیغ بین ما کشیده شود، عصمت از میان برداشته میشود. شما یک امت هستید، ما هم امتی. خداوند، ما و شما را به وسیله ذریه پیامبرش آزموده است تا ببیند چه میکنیم... .»(1)
کلام مهم زُهیر، حکایت از خروج عدهای از جمع «امت محمد» داشت. قیام کربلا، حادثهای بود که مرز میان پیروان راستین و مدعیان دورغین اسلام را روشن ساخت. مردم دو گروه شدند: مدافعان حق و مخالفان حق؛ و عاشورا سند این تمایز بود.
وقتی یزید، پس از کشتن امام و اسیر کردن اهلبیت او، سرمستانه ادعا کرد که «بنیهاشم» با پادشاهی بازی کردند، والا نه خبری آمده و نه وحی نازل شده است (لعبت هاشم بالملک...) این کفر صریح و نفی رسالت بود که از زبان مدعیان مسلمانی شنیده میشد.
سیدالشهدا در مکه با ابن عباس درباره امویان حاکم صحبت میکرد. حضرت از وی پرسید: نظر تو درباره کسانی که پسر دختر پیامبر را از خانه و وطن و زادگاهش بیرون کرده و او را آواره دشت و بیابان کردند و در پی کشتن او و ریختن خونش هستند چیست؟ در حالی که این پسر پیامبر، نه برای خدا شریکی قائل شده، نه غیر خدا را سرپرست خویش گرفته و نه از آیین پیامبر خدا فاصله گرفته است. ابن عباس گفت: درباره آنان چیزی نمیگوییم جز این آیه قرآن: «آنان به خدا و پیامبرش کافر شدند و نماز را جز با کسالت به جا نمیآورند ...»(2) امام حسین علیهالسلام فرمود: «خدایا شاهد باش.» (3)
ابن عباس به صراحت به کفر آنان نسبت به خدا و رسول گواهی داد. در طول این سفر نیز، امام و یاران و خاندانش، پیوسته از رسولخدا یاد میکردند و خود را از نسل آن پیغمبر پاک معرفی میکردند و کرامت و شرافت خویش را در آن میدانستند که وارث و ذریّه آن فرستاده الهیاند. این نیز نیشتری بود بر غدههای کینه آلود امویان نسبت به دین خدا و عترت حضرت محمد صلیالله علیه و آله .
شنبه 26/10/1388 - 14:57
ادبی هنری
پرواز
پرواز حتی با کو چکترین بال ها
هم امکان پذیر است
بهانه ای نیاور
شنبه 26/10/1388 - 14:56