1. متاسفم، هیچ بهانه ای پذیرفته نیست.
اول
ببینید که با پیدا نکردن استعدادهایتان چه منافعی نصیبتان می شود. مثلاً
فرض کنید که شدیداً از امتحان کردن چیزهای جدید واهمه دارید چون ممکن است
عمل نکند، پس اجازه ندادن به شکوفایی استعدادتان بهانه ای برای عدم
موفقیتتان است. شاید هم راحت ترید که مشکلاتتان (خستگی، بی پولی) را گردن
کسان دیگر یا چیزهای دیگر بیندازید؟
وقتی
بفهمید که با نشناختن استعدادهایتان چه چیزی عایدتان می شود آنوقت خیلی
راحت تر می توانید آن عقاید و باورهای قدیمی درمورد خودتان را دور بریزید
و به سمت ایده های جدید گرایش پیدا کنید.
2. از سر ناچاری کوزه نقاشی کنید.
من
استعداد پنهانم را با نقاشی کردن کوزه در 1998 پیدا کردم که می خواستم
برای 80 طعم مختلف چای روی کانتر آشپزخانه ام ظرف های مخصوص داشته باشم. تا حالا 5000 کوزه شیشه ای نقاشی کرده ام که هیچکدام شبیه هم نیستند و بیشتر آنها را هم یا فروخته ام یا هدیه داده ام.
3. آینه، آینه روی دیوار
به
چیزهایی فکر کنید که به طور طبیعی انجام می دهید و بقیه می گویند، "کاش می
توانستم من هم اینکار را به خوبی تو بکنم". اینکار را همان استعداد ذاتی
خود بدانید و در آینه نگاهی به خودتان بیندازید و خودتان را به خودتان
معرفی کنید و مثلاً بگویید: "سلام، من آدریان گارلند هستم و میتوانم زندگی
شما را ساده تر کنم". و مطمئنم که دقیقاً همان احساس را پیدا خواهید کرد.
4. بقیه قبل از شما آنرا می بینند
یک
راه برای کشف استعداد پنهانتان این است که با رویی باز با ایده های جدید
برخورد کنید—حتی اگر احمقانه به نظر برسند. سالیان سال کارمندان و ارباب
رجوع هایی که در محل کار به من مراجعه می کردند می گفتند که من معلم خیلی
خوبی می شوم. من هیچوقت این ایده را جدی نگرفتم چون فکر می کردم اصلاً با
درس دادن راحت نیستم. در سال 1994 موضوعی پیدا کردم که شدیداً به آن علاقه
داشتم—شکلات—و الان از درس دادن لذت می برم چون برایم مثل تفریح است و
شباهتی به کار ندارد.
5. نقاط قوتتان را پیدا کنید
بهترین راه برای پیدا کردن نقاط قوت یا استعدادهای پنهانتان این است که تست آنلاین کتاب "توانایی هایتان را کشف کنید" (Now, Discover your strength) نوشته مارکیز بوکینگهام را انجام دهید. این تست آنلاین استعدادهای پنهانتان را به شما نشان می دهد.
6. توانایی هایتان را قدرت بدهید.
کتاب پیدا کردن استعداد 2 نوشته تام راث 2.0) (SrengthFinder را بخوانید. ارزشیابی های آنرا انجام دهید و به پیامهایی که می دهد توجه کنید.
7. دنبال غریزه تان بروید
هر چیزی که بیشترین رضایت فردی را به شما می دهد به احتمال خیلی زیاد همان استعداد ذاتی شماست.
8. هرکاری که دوست دارید بکنید.
بهترین
راه برای کشف استعداد پنهان این است که فکر کنید به چه کارهایی علاقه
دارید. چه کاری را همیشه دوست داشتید انجام دهید اما تا حالا اقدام نکرده
اید؟ کدام کار که دیگران انجام می دهند را می بیند و دوست دارید که شما هم
می توانستید آنکار را بکنید. مهمترین نکته در کشف استعداد این است که به
کارهایی فکر کنید که دوست دارید.
9. در کلاس های Improv شرکت کنید
کلاس های Improv
شمار ا ترغیب می کند فکرتان را به ژانرهای مختلف معطوف کنید: مثل سینما،
کشورها، لهجه ها، دوره های زمانی و ... آنوقت همانی می شوید که برای آن
صحنه لازم است: مثلاً یک خارجی، یک اشراف زاده قرن هجدهم، یک راننده تریلی
60 ساله، یک دختربچه 5 ساله و ... می شوید. صداهای مختلف از خودتان
دربیاورید، مدل های مختلف راه بروید، برقصید، آواز بخوانید. خودتان را روی
صحنه به چهره ها و شخصیت های مختلف تبدیل کنید و مطمئن باشید که با این
راه پی به خیلی از علایق پنهان خود می برید.
10. خوب گوش کنید
اگر
خوب گوش کنید مردم خیلی چیزها درمورد خودشان می گویند. همیشه برای استخدام
کردن کسی، دوستیابی یا هر بیزنسی کمی درمورد پیشینه افراد تحقیق کنید.
11. توصیه الینور روزولت را دنبال کنید
"کاری
را بکنید که بیشتری واهمه را از آن دارید:. این جمله را دنبال کنید و
مطمئن باشید که به پیدا کردن استعداد پنهانتان کمک می کند.
12. همه چیز را امتحان کنید
وقتی
دست به هر کاری بزنید مطمئن باشید که استعداد پنهانتان خواه ناخواه پدیدار
می شود.. فقط باید زود بفهمید که در کدام کارها استعداد ندارید و سریعاً
آن را کنار گذاشته و وقتتان را هدر ندهید.
13. قلمرو آسایش مانع رشدتان می شود
بهترین
راه برای پیدا کردن استعدادهای پنهان این است که کارهایی کاملاً جدید و
ترسناک انجام دهید. چتربازی را امتحان کنید، در رستوران زیر آواز بزنید،
برای دیدن مکانی بروید که هیچ چیز درمورد آن نمی دانید، برای یک مرکز
بحران داوطلب شوید، در رشته ای تحصیل کنید که هیچ چیز از آن نمی دانید.
دیوارهای قلمرو آسایشتان را بشکنید و مطمئن باشید که بااینکار چیزهایی در
خودتان پیدا میکنید که هیچوقت فکرش را هم نمی کردید.
14. خلاق باشید
هر
روز 3-2 دقیقه ازوقت آرامشتان را برای فکر کردن روی یک پروژه یا ایده ای
که روی آن کار می کنید اختصاص دهید. برای اینکار به خودتان وقت و فضا
بدهید. اگر حواستان پرت می شود نت برداری کنید. هدف این است که اجازه
بدهید فکرتان سرگردان شود. همه ما می دانیم که بهترین ایده ها زمانی به
فکرمان خطور می کنند که به هیچ چیز خاصی فکر نمی کنیم. پس بنشینید، آرام
باشید و فقط فکرتان را سرگردان کنید و مطمئن باشید که ایده های بسیار
خلاقانه و جدیدی به ذهنتان می رسد و باعث می شود به دنیا از یک دریچه تازه
نگاه کنید.
15. گوش کنید
به
حرفهای کسانی که می شناسید گوش کنید. شاید ندانید که چه کارهایی را می
توانید خوب انجام دهید اما آنهایی که می شناسید حتماً می دانند. دفعه بعد
که کسی چیزی درموردتان به شما می گوید، از آن سرسری نگذرید، آن کار را
دنبال کنید.
16. وقتی بچه بودید می دانستید
به
یاد بیاورید که وقتی در زمان کودکی (قبل از هفت سالگی) با خودتان بازی می
کردید چه تخیلاتی داشتید. این شما را به هدف روحتان می رساند. آیا آنموقع
وانمود می کردید که معلم هستید، یا همیشه چیزهایی می ساختید، یا برای
عروسک هایتان لباس می دوختید، یا به مداوای حیواناتتان می پرداختید؟ باید
به یاد بیاورید که موقع تنهایی در آن سنین که تحت تاثیر هیچ کسی نبودید و
خود درونیتان بسیار پررنگ تر از ذهن آگاهتان بوده، درمورد چه چیزهایی
خیالپردازی می کردید.
17. آیا واقعاً پنهان است؟
من
فکر می کنم گاهی اوقات استعدادهای پنهان ما چندان هم پنهان نیستند. بیشتر
به نظر می رسد که سرکوب شده اند یا نادیده گرفته شده اند. بیشتر به آنچه
که دیگران در شما می بینند و خودتان چندان اعتقادی به آن ندارید توجه کنید.
18. چه کاری برایتان ساده تر است
همه
ما فکر می کنیم کارهایی را که خوب انجام می دهیم کارهای ساده ای هستند به
همین خاطر ارزش و اعتبار چندانی برای آنها قائل نیستیم. و برعکس به
چیزهایی ارزش می گذاریم که انجام دادن آن برایمان دشوار است و برای بقیه
افراد ساده است. وقتی انجام کاری برایتان ساده است این احتمال وجود دارد
که خوب هم انجامشان می دهید و مطمئن باشید که آنهایی که برایشان انجام آن
سخت است برای انجام آن به شما پول می دهند.
19. موهبت الهیتان را کشف کنید
برای
پیدا کردن آن موهبت خاص الهی در خودتان به چیزهایی فکر کنید که برایتان
ساده است. یعنی کارهایی که برای شما خیلی ساده اند اما برای دیگران اینطور
نیست. چه کارهایی هست که دیگران برای انجام آن سراغ شما می آیند چون برای
شما مثل آب خوردن است و برایتان مهم نیست که حتی درقبال آن به شما پولی
بپردازند.
20. یک چیز بدون هیچ تلاشی؟
1)
چه کاری بوده که همیشه رویای انجام آن را در سر داشته اید؟ وقتی بچه بودید
در انجام چه کاری خیالپردازی می کردید؟ چه موفقیتی در زندگی افراد دیگر
باعث می شود احساس حسادت کنید؟
2) چه کاری است که بدون تلاش و زحمت و به آسانی انجام می دهید؟
3)
انجام چه کاری را بیشتر از هر چیز دیگر دوست دارید؟ آنکاری که وقتی انجامش
می دهید انگار زمان ایستاده است و دقایق بدون اینکه احساسشان کنید می
گذرند.
4) هر چیزی حول و حوش آن استعداد پنهان اتوماتیک وار توجه شما را جلب می کند.
5) هر زمان که این کار را انجام می دهید، حتی اگر ناآگاهانه انجامش می دهید، احساس شادی، راحتی،آرامش، و امنیت میکنید.
21. جرقه درونیتان را آتش بزنید
استعدادهای
واقعی ما با احساس خود ما شعله می گیرند. به ضربان قلبتان گوش دهید. وقتی
سرعت آن بالا می رود، هدفمان با احساس سوختگیری می کند و باعث می شود
بتوانیم وارد عمل شویم. عمل کلید کار برای یافتن استعدادهای درونیمان است.
اگر آن جرقه آنجا نباشد شما استقامت کافی برای عبور از موانع و مشکلات راه
را نخواهید داشت.
22. به صدای درونتان گوش کنید
ببینید صدای درونتان چه می گوید. گاهی وقت ها قبل از اینکه آن صدا را بشنویم راه میافتیم و سقوط می کنیم.
23. شکلک خندان J
چه کاری باعث می شود که روی لبهایتان لبخند بنشیند؟ همان کار را بکنید.
24. عصبانی نشوید، پول دربیاورید
وقتی
می بینید یک جای کار اشتباه است چرا سعی نمی کنید درستش کنید؟ اگر فکر می
کنید چیزی مشکل دارد، مطمئن باشید ایجاد تغییر در آن پولدارتان می کند.
این احتمال وجود دارد که وقتی چیزی شما را اذیت می کند، برای دیگران هم
همینطور باشد. چه بهتر که بتوانید کاری بکنید که به نفع همه باشد.
25. ناامیدی هایتان را برطرف کنید
از
خودتان بپرسید، چه چیزی ناامیدتان یمکند؟ آیا می توانید آن را درست کنید؟
شاید درست کردن آن منبع ناامیدی همان استعداد پنهان شما باشد یا همان
توانایی که شما را از بقیه آدم ها متمایز می کند..
26. دنبال بزرگترین باشید
همه
ایده هایتان را در نظر بگیرید و آنها را یادداشت کنید. دور همه آن کارهایی
که دوست دارید یک دایره بکشید و چند روز درمورد آنها فکر کنید. حالا باید
آنی را پیدا کنید که از بقیه بزرگتر است و بقیه موارد را هم درخود می
گنجاند. حالا همان را انجام دهید.
27. به خودتان روی بیاورید
بهترین
راه برای کشف استعداد پنهانتان این است که ... گاهی اوقات استعدادهای ما
به این دلیل پنهان می شوند که ما خودمان را مشغول کارهای دیگری می کنیم تا
پول دربیاوریم. به جای این باید به کارهایی فکر کنیم که واقعاً دوست
داریم. مثلاً من همیشه نویسنده خیلی خوبی بودم ولی هیچوقت فکر نمی کردم که
این می تواند شغلم باشد. در دانشگاه محیط زیست خواندم و بعد از فارغ
التحصیلی در صنعت محیط زیست وارد کار شدم. آنجا بود که موقع نوشتن گزارش
ها فهمیدم استعداد واقعی من نویسندگی است و از آنجا بود که وارد اینکار
شدم.
28. از قلمروتان بیرون بیایید
در
کلاسی شرکت کنید یا سرگرمی برای خودتان انتخاب کنید که کاملاً خارج از
قلمرو آرامشتان است. اگر مطمئن نیستید چه کاری را انتخاب کنید می توانید
از دوستانتان، خانواده یا همکارانتان بپرسید.
29. روی سنگ قبرها را بخوانید
به
قبرستان بروید و کمی قدم بزنید. روی خیلی از سنگ قبرها هنرها و استعدادهای
متوفیان را می توانید بخوانید. خیلی وقت ها به این فکر می کنم که روی سنگ
قبر من چه می نویسند، اینکه در چه کاری مهارت دارم و چه چیزهایی را هنوز
کشف نکرده ام؟ من استعدادم در شعر را از همین راه خواندن یک سنگ قبر در
قبرستان کشف کردم.
30. آیا ماهی می تواند آب را توصیف کند؟
دانستن
بهترین استعدادتان مثل شناخت ماهی از آب است. بهترین استعدادهای شما
بااینکه خیلی طبیعی هستند اما شناختنشان سخت است. می توانید از گروهی از
دوستان و نزدیکانتان، چه متعلق به گذشته و چه حال، استفاده کنید و از آنها
بپرسید که به نظرشان در کاری خوب هستید.
31. گروه های مشاوره استعدادیابی
در
گروه های مشاوره به اعضاء آموزش داده می شود که چطور استعدادهای پنهان
اعضای دیگر را حدس بزنند. با شرکت در این گروه ها می توانید به بحث و
بررسی استعدادهای خودتان و دیگران بپردازید.
32. پرافتخارترین لحظه های زندگیتان را به یاد بیاورید
موفقیت
ها و دستاوردهای زندگی گذشته تان را به یاد آورده و جایی یادداشت کنید،
حتی موفقیت هایی که در کودکی به آن دست پیدا کردید. مطمئناً یک نقطه مشترک
در همه آنها احساس خواهید کرد و به همین ترتیب استعداد پنهانتان را کشف می
کنید.
33. به فرزندانتان گوش کنید
وقتی
به یک خانه جدید اسبابکشی کردیم، دختر 9 ساله ام گفت که دوست دارد روی سقف
اتاقش یک آسمان نقاشی شود و روی دیوارها هم گل کشیده شود. اصرار داشت که
من اینکار را انجام دهم و می گفت که میداند از عهده اش برمی آیم. اول گیج
بودم ولی با پرسیدن از چند نفر درمورد نحوه قاطی کردن رنگ ها و کشیدن یک
طرح جالب کارم را شروع کردم. از همانجا بود که کارم را شروع کردم..
34. دوست دارید زندگیتان چه شکلی باشد؟
خیلی
وقت ها برای اینکه بفهمیم علاقه مان چیست از ما می پرسند که دوست داریم چه
کار کنیم. اما برای خیلی از ما این لیست چندان طول و دراز نیست. من
معمولاً بهترین اطلاعات را از ارباب رجوع هایم وقتی به دست می آورم که از
آنها می خواهم یک روز/یک ماه یا یک سال از زندگی ایدآلشان را برای من
توصیف کنند. اینکار باعث می شود دقیقاً بفهمید که دوست دارید زندگیتان را
چطور بگذرانید و خیلی از علایقتان را کشف خواهید کرد.
35. چه چیزی ضربان قلبتان را بالا می برد و چشهایتان را برق می اندازد؟
چه
کارهایی هست که گذر زمان را برایتان ساده تر می کند و می توانید ساعت ها
درمورد آن حرف بزنید؟ شاید به نظرتان اینها استعداد نباشد اما اگر اینقدر
از انجام آنها لذت می برید، این احتمال وجود دارد که بتواند شما را به
استعدادهایتان برساند.
36. توانایی های منحصربه فرد—فقط سوال کنید
یک
تمرینی بود که من برای پیدا کردن توانایی منحصر بفردم از آن استفاده کردم.
در این تمرین سوالی را برای همه دوستان، اعضای خانواده و همکارانم می
فرستادم و از آنها می خواستم بگویند که چه چیزی من را فردی خاص می کند.
اکثر آنها جواب دادند و من همه پاسخها را نگه داشتم. بین همه آنها پاسخ
های مشترکی پیدا کردم که باعث شد بتوانم استعداد پنهانم را کشف کنم.
37. ذهن ناخودآگاهتان را آشکار کنید
یاد
بگیرید که چطور وقتی حتی یک درخت ساده نقاشی می کنید، آنرا بخوانید و
تفسیر کنید. این تکنیک ساده به شما این امکان را می دهد تا خود درونیتان
را کشف کنید. هرچه بیشتر درمورد ذهن ناخودآگاهتان بدانید بیشتر پی به
استعدادهای ذاتی خود می برید.
38. ساز زدن همراه با عشق
اگر فرصت این را نداشتم که موقع جوانی ساز زدن یاد بگیرم، فکر نمی کنم به موقعیتی که الان دارم دست پیدا می کردم.
39. تعریف و تمجیدها را جدی بگیرید
به تعریف و تمجیدهایی که دیگران از شما می کنند خوب فکر کنید. بااینکار متوجه می شوید که در انجام چه کارهایی مهارت و استعداد دارید.
40. به لذت های دوران کودکی فکر کنید
به
دوران کودکی خود فکر کنید و ببینید چه کارها و فعالیت هایی بیشترین لذت و
رضایت را به شما می داده است.. شاید به یاد بیاورید که دوست داشتید با دست
هایتان کار کنید یا وقت خود را به آشپزی بپردازید یا تمام روز را نقاشی
کنید. شاید هم دوست داشتید که بیرون از خانه بروید و دست به اکتشاف بزنید
یا اینکه برای دوستان و خانواده هنرنمایی می کردید و سرگرمشان می کردید.
شاید عاشق کتاب خواندن بوده اید یا اینکه دوست داشتید چیزهای خراب و شکسته
را درست کنید. وقتی بفهمید که چه فعالیت هایی در دوران بپگی باعث شادی و
رضایت شما می شده راحت تر می توانید استعداد و توانایی پنهان خودتان را
کشف کنید.
41. نیایش معنوی و درونی برای یافتن هدف
به
درون خودتان برگردید و راهنمایی معنوی طلب کنید. احساسات و ایده هایی که
منجر به عشق و هدف می شوند را شناسایی کنید. خودتان را از این زمین بکنید
و کمی آسمانی شوید.
42. به علایقتان فکر کنید
به فعالیت هایی فکر کنید که بیشتر به آنها علاقه دارید و تحقیق کنید که بازار کاری برای آن وجود دارد یا نه.
43. گنج های پنهان را در خاطرات جستجو کنید
به
آن چیزهای ساده ای فکر کنید که در کودکی شادتان می کرده است. استعدادهای
پنهان ما معمولاً در گذشته مخفی شده اند و در زندگی بزرگسالی دیده نمی
شوند. به شادترین زمان های زندگیتان فکر کنید و آن نمونه ها را وارد زندگی
حالتان کنید. شاید به این وسیله بتوانید استعدادهای پنهانتان را کشف کنید.
44. استعدادها در علایق نهفته اند
این
احتمال وجود دارد که کسان دیگری به چیزهایی که شما به آن علاقه دارید، حتی
اگر فکر کنید که به هیچ طریقی نمی توانید از آنها پول دربیاورید، علاقه
داشته باشند. پس کسان دیگری را باهمان علایق پیدا کنید و ببینید دیگران
چطور علایقشان را به استعداد تبدیل می کنند.
45. با پرسیدن یک سوال در 10 دقیقه استعدادتان را کشف کنید
اگر
واقعاً می خواهید استعدادتان را کشف کنید و درعین حال یک نفر را در
زندگیتان بهتر بشناسید اینکار را انجام دهید: کنار هم بنشینید و از طرفتان
بخواهید از شما بپرسد که "تو کی هستی؟". آنوقت شروع کنید به مدت 10 دقیقه
با پاسخ های یک کلمه ای جواب او را بدهید، مثلا: "یک شنونده، یک کمدین،
انرژی و ...". بعد نوبت به فرد مقابل می رسد. وقتی هر دو شما اینکار را
انجام دادید، به همدیگر بگویید که چه شنیده اید.
46. یاد بگیرید که استعدادهایتان را کشف کنید
یک
دفترچه بردارید و محیط آرامی پیدا کنید. از قدیمی ترین خاطراتتان در دوران
کودکی شروع کنید که سرشار از لذت و خوشبختی بودید. زمانی که همه تعریف و
تمجیدها متوجه شما بود. همه کارهایی که می کردید، جاهایی که می رفتید،
کسانی که با آنها وقت می گذراندید را یادداشت کنید. آن خیال و رویایی که
درمورد آینده خود داشتید را هم یادداشت کنید.
47. چطور استعدادهای پنهانتان را پیدا کنید
برای
پیدا کردن استعداد پنهانتان این تمرین را انجام دهید: یک تکه کاغذ بردارید
و دو ستون روی آن بکشید. روی ستون راستی همه کارها و سرگرمی هایی که قبلا
داشتید و الان دارید را یادداشت کنید. زیر ستون چپی همه مهارت هایی که
برای انجام آن فعالیت ها استفاده می کردید یا می کنید را بنویسید. لیست را
بررسی کنید و تکراری ها را خط بزنید. آنهایی که باقی می مانند استعدادهای
پنهان شما هستند. آنها به این دلیل چنهاند که نمی دانید وقتی کاری را
انجام می دهید از آنها استفاده می کنید.
48. پنهان شوید و جستجو کنید
به
این فکر کنید که در دوران کودکی از چه کارهایی لذت می بردید. کودکی آزادی
بیشتری دارد و ما دنبال علایقی می رویم که به طور طبیعی در ما وجود دارند.
ببینید آیا می توانید آن علایق و استعدادها را به چیزی که در زمان
بزرگسالی قابل استفاده باشد تبدیل کنید.
49. به تعریف و تمجیدها گوش کنید. خوب گوش کنید.
بقیه
خیلی خوب می فهمند که شما در چه کاری مهارت دارید، خیلی کارهایی که خودمان
جدی نمی گیریم و توجهی به آنها نمی کنیم. سعی کنید توجه بیشتری به این
قبیل تمجیدها بکنید تا به استعدادهای ذاتی خود پی ببرید.
50. از دیگران بپرسید
برای
پیدا کردن استعداد ذاتی خود باید از دیگران بپرسید که در چه کاری مهارت
دارید. این استعداد به این دلیل پنهان است که خودتان هنوز آنرا کشف نکرده
اید. یک راه بسیار عالی برای یافتن این استعدادها این است که از خانواده،
دوستان، همکارانتان و حتی خودتان بپرسید.
51. ساختن عطر از رایحه لیمو
من
و برادرم همیشه حس بویایی بسیار قوی داشتیم اما بعد از اینکه هاوایی را
ترک کردیم، دلتنگیمان برای وطن تنها چیزی بود که به ما کمک کرد اولین
عطرهای مخلوط برای کودکان را بسازیم.
52. مهارت یاب برای کشف استعداد
من از تست مهارت یابی گالوپ (Gallup’s Strength Finder 2.0)
استفاده کردم و وقتی نتیجه تستم را دیدم متوجه شدم که چطور تک تک
استعدادهایم برای تکمیل سایر استعدادهایم عمل می کنند. همچنین متوجه شدم
تقریباً همه استعدادهایم نقاط مشترکی داشتند و همین من را ترغیب کرد به
سمت کار مشاوره خلاق روی بیاورم.
53. ردپاهای دوران کودکی را دنبال کنید
وقتی درمورد علایق دوران کودکیم فکر می کنم ردپای همه استعدادها و توانایی های امروزم را می بینم. و
مطمئنم که احتمالاً ردپاهای دیگری هم در دوران کودکیم هست که من هنوز
متوجهشان نشده ام. مطمئناً برای شما هم همینطور است. با کمی بررسی ریشه
هایی را در دوران کودکیتان پیدا می کنید که می توانند رشد کرده و شکوفا
شوند.
54. به چیزهایی فکر کنید که خوشحالتان می کنند
لیستی
از همه کارهایی که در تمام شغل هایی که در تمام طول زندگی داشته اید تهیه
کنید. آن شغل هایی که در شادترین دوران زندگیتان داشته اید احتمالاً همان
استعدادهای پنهانتان هستند.
55. استعدادتان در روزنامه است
کدام
قسمت از روزنامه یا مجله را بیشتر دوست دارید؟ بخش فیلم، مسافرت، ورزش،
سلامتی، مذهب، یا سیاست؟ ممکن است استعدادتان در این قسمت پنهان شده باشد.
تهران امروز، سیدجعفر نبوی: آیتالله حاج شیخ صادق
آملی لاریجانی از سویی فرزند آیتالله العظمی حاج میرزا هاشم آملی«قدس
سره» است كه از استوانههای علمی و از اعاظم فقها و اصولین به شمار
میآمدند و از سوی دیگر از نوادگان مرحوم آیتالله العظمی حاج سیدمحسن
نبوی اشرفی «قدس سره» است كه از شاگردان مبرز مرحوم آخوند خراسانی «قدس
سره» بودهاند.
بر این خانواده، روح علمی فوقالعادهای حاكم است، شاید تلاشگر بودن
برادر ارشد او یعنی جناب آقای دكتر محمدجواد لاریجانی از علل اساسی این
روح علمی در این خانواده باشد. آنطور كه والده او نقل میفرمودند گاهی
اوقات جناب آقا محمدجواد پشت میز مطالعه بیاختیار خوابشان میبرد.
برادران كوچكتر هم در همان مسیر او قدم گذاشتند و فعالیت علمی فراوانی از
خود نشان دادند كه هر یك به نقطه والایی از علم دست یافتهاند.
هوش و استعداد و ذكاوت كمنظیر آیتالله حاج شیخ صادق آملی لاریجانی از
اوایل دوران تحصیل كاملا مشهود بود. بهخاطر دارم در دوران راهنمایی مرا
به خواندن كتاب كلكلوس «Calculus» به جای كتاب ریاضیات جدید ترغیب
میكردند.
او خود این كتاب و كتابهایی از این دست را كه در همان زمان در دوره
دانشگاه تدریس میشد مطالعه میكردند و لذا از چهرههای برجسته علمی در
میان محصلین به شمار میآمدند.هنگامی كه او در دوره دبیرستان در مدرسه
حكیم نظامی درس میخواندند به جهت وجود او در كلاس، یك نشاط علمی خاصی
برقرار بود. یكی از همدورههای او، آقای دكتر رضا فرجی رئیس اسبق دانشگاه
تهران بودند كه مذاكرات علمی مستمری با همدیگر داشتند. گاهی اوقات در نبود
استاد، آقایان لاریجانی و فرجی در كلاس تدریس میكردند.
آقای لاریجانی نیز پس از پیروزی انقلاب به خواهش آقای اسلامی رئیس وقت
آموزش و پرورش قم، مدتی در مقطع فوقدیپلم، ریاضی تدریس فرمودند تا
ارزشهای روحانیت در نظر افراد برجستهتر هویدا گردد.
این در حالی بود كه او پیش از انقلاب، قبل از آنكه سال چهارم دبیرستان
را به پایان برسانند، بورسیه تحصیلی از دانشگاه صنعتی شریف برای تحصیل در
آمریكا براو فراهم شده بود و احتمالا ویزا و بلیت سفر هم تهیه كرده بودند
كه ناگهان با صحبتهایی كه والد مكرمشان و نیز دایی فاضلشان جناب
آیتالله سیدمهدی نبوی با وی داشتند و نیز مساعدت استخارههای مكرر، تصمیم
به ماندن در ایران و تحصیل علوم دینی و ورود به حوزه علمیه میگیرند،
البته بیان مفصل این چرخش در تصمیم را باید از زبان او شنید.
ترك تحصیل دبیرستان و دانشگاه و ورود او به حوزه برای بسیاری از اساتید
و مسئولان مدرسه تعجببرانگیز بود به ویژه آنكه پافشاری و ترغیب مدیر
مدرسه حكیم نظامی جناب آقای فاطمی صرفا برای شركت در امتحانات و اخذ دیپلم
نیز نتوانست او را از تصمیم خود بازگرداند.جناب آقای لاریجانی، تحصیلات
حوزوی را با تشخیص اساتید مبرزی كه والدشان برای وی تعیین مینمود با سبك
ویژهای با سرعت و تلاش زیاد آغاز كردند. زبان عربی را برخلاف مرسوم حوزه
با جلد چهارم كتاب «مبادی العربیه» تالیف رشید شرتونی و معانی بیان را با
كتاب «البلاغه الواضحه» آغاز كردهاند، منطق مظفر را پس از اندكی فراگیری
رها نموده و خود را از آن بینیاز دانستند و فقه و اصول را در مرحله سطح
نزد اساتیدی چون ایمانی، نبوی، صلواتی، كرباسی، حائری و... به صورت خصوصی
فراگرفتند البته از درسهای بعضی از اساتید به صورت نوار ضبط بهره بردند.
باید در نظر داشت كه وی همه این درسها را عمدتا پیش از فراگیری نزد
استاد، حلاجی نموده و نكات سوالبرانگیز را از محضر اساتید فرا میگرفتند
و به خصوص از محضر والدشان به نیكی بهره میبردند.
او برای فراگیری و حل مطالب بسیار وقت میگذاشتند گاهی اوقات تا پانزده
ساعت در شبانهروز مطالعه و درس و بحث داشتند و سعی میكردند مطالب مشكل
خود را حل كنند و در صورت نیاز از مرحوم والدشان كمك میگرفتند. وی بسیار
متعبد و اهل تهجدند و در وادی عرفان نیز استاد داشتهاند. «الفكر ثم
الذكر» یكی از نتایج این سلوك است كه داستانش از او شنیدنی است. آقای
لاریجانی پس از طی دوره سطح و ورود به دوره خارج، عمده فقه و اصول را نزد
والد معظمشان و نیز حضرت آیتالله العظمی وحید خراسانی (پدر همسرشان)
بهره بردهاند. فلسفه اسلامی را نیز نزد آیتالله جوادی آملی و آیتالله
حسنزاده آملی فراگرفتهاند. آنچه شایان ذكر است اینكه او بسیار بحاثاند
و یك وقتی میفرمودند: وقتی در درس خارج یكی از اساتید بنام حوزه شركت
میكردند از یك ماه جلوتر همه كتابها و مباحث مربوطه را – كه گاهی بررسی
سی كتاب میشد – بررسی میكردند و با همبحث خود جناب آیتالله گنجی
مباحثه نموده و فقط در درس شركت میكردند تا ببینند نكته جدیدی هم وجود
دارد و در این میان نقلهای استاد را گاهی اصلاح مینمودند.
او دوره نخست درس خارج اصول را حدود بیست سال قبل برای چند تن از
فرهیختگان آغاز كردند كه از آن میان از آقایان احمد واعظی (رئیس دانشگاه
باقرالعلوم) و علیرضا امینی (مسئول دبیرخانه شورای عالی حوزه) – كه به
راستی بسیار ساعی و پرتلاش در درس شركت میكردند – میتوان نام برد،
اینجانب نیز از میانه مسیر تا مدتی همراه بودهام كه فعالیتهای اجرایی
مانع از ادامه این راه شد. دوره جدید درس خارج او با استقبال زیادی
روبهرو شد و تاكنون نیز ادامه دارد. آنهایی كه در درس خارج او شركت
كردهاند به نیكی اذعان خواهند نمود كه لازمه شركت در درس وی تفحص و بررسی
كتابهای بسیاری از قدما و معاصرین و تامل و تدبر در آنها را میطلبد. درس
پربار، استدلالی و روشمند از خصایص تدریس او است. او هرگاه احساس میكرد
در درس، یك طلبهای پرتلاش است و ذهن وقادی دارد او را به شدت تشویق
میكرد و از اشكالها و طرح پرسشهای او به وجد میآمد و بهرغم خستگی از
ادامه بحث سر باز نمیزد. هنگامی كه به یاد این مطالب میافتم واقعا رفتن
او از حوزه را خسارت میبینم بسیاری از فضلای حوزه كه با او مرتبط
بودهاند نیز بر همین نظرند.
هنگامی كه در مجله پژوهشهای اصولی با او همكاری داشتم روزی مقالهای
از طرف آیتالله العظمی سبحانی همراه با نامهای از او به دستم رسید و
خطاب به آقای لاریجانی نوشته بودند: «شما چشم و چراغ و امید آینده حوزه
علمیهاید.»
آیتالله آملی لاریجانی پس از آنكه از طرف مقام معظم رهبری به عضویت
شورای نگهبان منصوب شدند فعالانه مباحث مستحدثه را پی میگرفتند و در درس
فقه، موضوعاتی چون اجتهاد و تقلید، قضا و حقوق قراردادها را مورد بحث قرار
دادهاند.
او در هر مجلسی كه با اهل فضلی مجالست میكنند، بیدرنگ فرعی مطرح و با
كمال دقت مطلب را پیگیری میكنند تا به نتیجهای برسند، وی در جلسات فقهی
كه مقام معظم رهبری یا بعضی از فقها هر از چندی برگزار میكنند شركت
میجست و شاید بروز برجستگیهای علمی او در همان جلسات یكی از علل انتخاب
وی برای ریاست قوه قضائیه بوده باشد.
او علاوه بر تدریس در حوزه، تدریس در دانشگاه را وظیفه دانست و در مقطع
كارشناسی ارشد و دكترا در رشتهه ای كلام جدید، فلسفه تطبیقی، فلسفه اخلاق
و فلسفه غرب در دانشگاه تربیت مدرس قم و دانشگاه رضوی به تدریس پرداخت و
در زمینههای فوقالذكر كتابهایی ترجمه و تالیف نمود كه در فرصتی دیگر
بدانها پرداخته خواهد شد. او با زبان انگلیسی به خوبی آشناست. در
كتابخانه او شاید یك زمانی بیش از چند هزار جلد كتاب به زبان لاتین وجود
داشت. در اوائل دوران طلبگی برای پیشرفت در زبان انگلیسی خیلی تلاش
میكرد، اخبار را به زبان انگلیسی پی میگرفت و با بعضی مجلات انگلیسی
زبان اشتراك داشت.
به خاطر دارم شخصی به نام كوپر كه استاد دانشگاه بود و برای تحصیل علوم
دینی به حوزه علمیه آمده بود، برای پیشرفت در زبان فارسی و آقای لاریجانی
برای پیشرفت در زبان انگلیسی، مثنوی مولانا را از روی چاپ نیكلسون با
یكدیگر مباحثه میكردند. شاید در همین ایام بود كه وی كتاب «فلسفه اخلاق
در قرن حاضر» نوشته ج. وارنك را ترجمه كردهاند البته آقای لاریجانی
تعلیقات بسیار دقیق و فراوانی بر این كتاب دارند كه در آن مقطع
فوقالعادگی او را آشكار میسازد. این كتاب پس از چاپ توسط دكتر سروش،
برای مطالعه به دانشجویان توصیه میشد.
تحولی که سایت یوتیوب در اینترنت به وجود آورده است را نمیتوان به هیچ عنوان نادیده
گرفت. در این پست ،به قسمتهایی از یکی از مقالههایم در ماهنامه رایانه خبر
توجه کنید. هرچند که مردد بودم عنوان این پست را با توجه به محدودیت دسترسی به
یوتیوب در ایران در بسیاری از نقاط و همچنین سرعت پایین اینترنت که عملا استفاده از
این سایت را برای کاربران ایرانی دشوار میکند ، «مرثیهای برای یوتیوب» انتخاب
کنم.
مقدمه : «توماس کارلایل» فیلسوف بزرگ اسکاتلندی اعتقاد داشت که
تاریخ جهان چیزی نیست جز بیوگرافی مردان بزرگ. اما در عصر حاضر این تئوری خدشه
جدی پیدا کرده است. از زمانی که توانستهایم با سرعت تبادل اطلاعات کنیم و توانایی
آن را پیدا کردهایم که با سرعت دیدگاهها و نقطهنظرهای خود را به اطلاع دیگر
انسانهای کره خاکی برسانیم ، دیگر همه «مهم» شدهایم. این مهم بودن تا به
آنجا پیش رفت که مجله تایم که بنا به سنتی دیرینه هر سال برترین شخصیت جهان
را انتخاب میکند ، تکتک مردم جهان را به عنوان شخصیت برتر جهان در سال ۲۰۰۶
انتخاب کرد ، همان افراد به ظاهر کوچکی که با وبلاگنویسی ،گذاشتن عکس در فلیکر و
جاهای دیگر و درست کردن ویدئوهای آماتوری در یوتیوب در کنار غولهای بزرگ رسانهای
جهان قرار گرفته بودند. اینجا بود که مردم تولیدکننده محتوا بر همه سیاستمداران ،
توانگران و شرکتهای بزرگ اقتصادی غلبه کردند و در مرتبهای بالاتر آز آنها قرار
گرفتند.
بیشک در این تحول بزرگ اینترنت و سرویسهای اینترنتی نقش اساسی را ایفا
یوتیوب یکی از مهمترین سرویسهای اینترنتی است.
میکنند.
داستان یوتیوب : این روزها کمتر کاربر اینترنتی را میتوانید پیدا کنید
که نام سایت یوتیوب (http://youtube.com) را نشنیده باشد و از آن استفاده
نکرده باشد. بعد از موفقیت خیرهکننده سایت فلیکر -سایتی که به منظور اشتراک عکس به
وجود آمد- رفتهرفته لزوم راه افتادن سایتی برای اشتراک ویدئو احساس میشد. یوتیوب
یک سایت رایگان برای آپلود ، تماشا و اشتراک ویدئو است.
یوتیوب به وسیله چاد هرلی Chad Hurley ، استیون چن Steve Chen
و جواد کریم، که همگی کارمندان شرکت پیپال بودند ، به وجود آمد. قبل از
کار در پیپال ، هرلی در دانشگاه ایندیانای پنسیلوانیا ، طراحی میخواند و چاد و
کریم در دانشگاه ایلینویز ، دانشجوی کامپیوتر بودند.
چاد هرلی ، استیون چن و جواد ، هرسه زیر ۳۰ سال سن دارند. چاد مسنترین آنهاست و
30 سال سن دارد و استیون و جواد به ترتیب 29 و28 ساله اند البته مدتی است
جواد از دو دوست خود جدا شده است. این سه نفر در یک میهمانی شام در سال ۲۰۰۴ در
«سلیکون ولی» درباره سهولت ارسال عکس از طریق اینترنت و دشواری ارسال فیلمهای
ویدئویی صحبت میکردند که ناگهان فکر بکر راه انداختن یک سایت برای اشتراک ویدئو
به آنها الهام شد.
دومین YouTube.com دقیقا در ۱۵ فوریه ۲۰۰۵ فعال شد و سایت رفتهرفته در
ماههای بعد راهاندازی شد. ۶ ماه بعد در ماه می ۲۰۰۵ ، سایت به طور رسمی و عمومی
افتتاح شد و کار رسمی خود را آغاز کرد.
در طی ماههای بعدی این سایت کاربران زیادی را به خود جلب کرد ، آنها روزانه
هزاران ویدئو را تماشا میکردند و صدها ویدئو آپلود میکردند ، برای تأمین مخارج
سایت و پهنای باند آن ، استیو چن و چاد هرلی ، کارتهای اعتباری خود را گرو
گذاشتند. در ماههای نخست به موازات گسترش و مشهور شدن یوتیوب ، مؤسسان آن احساس
دوگانهای داشتند: شعف و ترس ، ترس از بابت اینکه مجبور بودند هزینه زیادی صرف آن
کنند.
در طی ماههای اول هر چند هفته یک بار ترافیک یوتبوب دو برابر میشد ، به همین
خاطر استیون و چاد تصمیم گرفتند ، مثل دیگر رقیبان آگهی بگیرند. در نوامبر ۲۰۰۵ ،
یک شرکت سرمایهگذاری به نام Sequoia ، مبلغ ۳/۵ میلیون دلار را به یوتیوب
اختصاص داد. همین شرکت در آوریل ۲۰۰۶ ، ۸ میلیون دلار دیگر به یوتیوب کمک کرد.
در ۱۳ نوامبر ۲۰۰۶ ، به دنبال موفقیت خیرهکننده یوتیوب ، گوگل یوتیوب را به
مبلغ ۱/۶۵ میلیارد دلار خرید. از آن زمان گاهی به یوتیوب گوتیوب GOOTUBE هم
گفته میشود. از ۱/۶۵ میلیارد دلار ، شرکت Sequoia Capital ، که در دو مرحله
مجموعا ، ۱۱/۵ میلیون دلار سرمایهگذاری کرده ، ۴۹۵ میلیون دلار سهم برد و به هر
یک از ۳ بنیانگذار یوتیوب ، تقریبا ۳۴۵ میلیون دلار پرداخت شد. آنها با این پول
سرمایهگذاری مطمئنی کردند که چیزی نبود جز خرید سهام گوگل.
در آگوست ۲۰۰۶ مقامات یوتیوب اعلام کردند که قصد دارند هر موزیک ویدئویی را که
«وارنز موزیک» قراردادی با یوتیوب
امضا کرد که بر اساس آن یوتیوب میتوانست موزیک ویدئوهای وارنر را در سایت قرار
دارد و در عوض قسمتی از درآمد حاصل از آگهیها را به شرکت وارنر بدهد. در ۹ اکتبر
یونیورسال و شرکت سونی موافقت کردند که
مجله
تایم ، یوتیوب را به عنوان برترین اختراع سال انتخاب کرد. در ۲۹ ژاویه چاد هارلی اعلام کرد که یوتبوب به کاربران فعالش ، پول پرداخت خواهد کرد.
یوتیوب و کپیرایت : یوتیوب از کاربرانش خواسته است ویدئوهای مشمول
کپیرایت را به سایت نفرستند ، ولی حجم انبوهی از ویدئوهای کمپانیهای فیلمسازی و
موسیقی و برنامههای جالب شبکههای مختلف تلویزیونی را میتوان در این سایت پیدا
کرد. همین موضوع باعث میشود ، یوتیوب گهگاه درگیر مشکلات حقوقی شود. حتی زمانی
منقدان از گوگل به خاطر خرید یوتیوب انتقاد میکردند و پیشبینی میکردند یوتیوب
با این همه دعوی حقوقی ، به زودی همچون «نپستر» بسته خواهد شد. ولی مقامات یوتیوب
توانستند با تعاملات سازنده با این شرکتها حجم مشکلات را کم کنند. در فوریه ۲۰۰۶
، NBC از یوتیوب برای قرار دادن بعضی از برنامههایش شکایت کرد. ولی در فوریه همان سال با یوتیوب به توافق رسید
.
یوتیوب در جولای ۲۰۰۶ مشکل مشابهی
با CBS پیدا کرد. نام باشگاه فوتبال بایرن مونیخ هم در میان شاکیان یوتیوب
دیده میشود
اما چالش واقعی رویاروی رسانههای قدیمی، حمایت از خود در برابر استفاده بدون
اجازه از مطالب گرانبهایشان نیست. آنها در حقیقت بعد از انقلاب یوتیوب به
چارهجویی افتادهاند که چگونه بتوانند چرخ دستگاه سرگرمیساز خود را بچرخانند.
چاد هارلی میگوید: «تو دیگر به چه دردی میخوری، اگر مردم خودشان ، خود
را سرگرم کنند؟»
یوتیوب و اعداد : مجله وال استریت ژورنال در شهریور ماه سال ۸۵ گزارش
جالبی منتشر کرد ، بیشک از آن زمان تا کنون همه این اعداد تغییر کردهاند ، اما
نگاهی به همین اعداد و اطلاعات ، هر کسی را شگفتزده میکند.
- تحقیقی درباره تعداد ویدئوهای سایت یوتبوب انجام شده که نشان میدهد ، تنها در
یوتیوب و اعداد : مجله وال استریت ژورنال در شهریور ماه سال ۸۵ گزارش
جالبی منتشر کرد ، بیشک از آن زمان تا کنون همه این اعداد تغییر کردهاند ، اما
نگاهی به همین اعداد و اطلاعات ، هر کسی را شگفتزده میکند.
- تحقیقی درباره تعداد ویدئوهای سایت یوتبوب انجام شده که نشان میدهد ، تنها در
عرض یک ماه تعداد ویدئوها از 5/1 به 6/1 میلیون رسیده است.
- تا به حال ویدئوهای یوتیوب ۱/۷۳ میلیارد بار توسط کاربران تماشا شده است.
- اگر در یوتیوب ، زیدان را جستجو کنید ، ۲۰۰۰ ویدئو از وی پیدا خواهید کرد که
البته عمدتا به حوادث فینال جام جهانی ۲۰۰۶ اشاره دارند.
- به نظر شما یوتیوب چقدر فضا برای ذخیره ویدئوهایش نیاز دارد؟ ۴۵ ترابایت ، یعنی
برابر با فضای هارد پنج هزار کامپیوتر خانگی. - هزینه پهنای باند مورد نیاز
یوتیوب در هر ماه چندین میلیون دلار است.
- ۷۰ درصد کاربران ثبتنام کرده یوتیوب ، آمریکایی هستند و نیمی از آنها زیر ۲۰ سال
، سن دارند. - جالب است بدانید که پیرترین کاربر فعال یوتیوب ، نام کاربری
geriatric1927 را دارد و یک پیرمرد ۷۹ ساله بریتانیایی است که در مقابل
کامپیوترش مینشیند و از خاطرات جنگ جهانی دوم تعریف میکند.
- Ernie Rogers یک جوان ۲۳ ساله با نام کاربری lamo1234 بیش از هر کاربر
دیگری تا به حال ویدئوهای یوتیوب را تماشا کرده است ، وی ادعا کرده است ۲۴ ساعته و
۷ روز هفته به گشت و گذار در یوتیوب میپردازد.
- اما آقای Christy Leigh Stewart ، یک جوان ۲۱ ساله ، بیشتر از همه دریوتیوب
ویدئو آپلود کرده است ، یعنی حدود ۲۰۰۰ ویدئو!
- اگر کل زمانی را که مردم دنیا صرف تماشای یوتیوب کردهاند، محاسبه کنیم ، به عدد
جالبی میرسیم. ۹۳۰۵ سال! تخمین زده میشود تعداد ویدئوهای یوتیوب در حال حاضر
100میلیون باشد ، این سایت هر ماه ۳۴ میلیون بازدیدکننده جذب میکند و هر روز
دستکم ۶۵ هزار ویدئو به آن اضافه میشود. یوتیوب به تنهایی ۴۴ درصد
بازدیدکنندگان سایتهای اشتراک ویدئو را به خود جذب میکند و بعد از آن سرویس
ویدئوی myspace با ۲۱ درصد قرار میگیرد.
کاربران ایالات متحده ، برزیل و ژاپن بیش از بقیه کشورها به این سایت
علاقمندند ، آنها به ترتیب ۱۵/۹ ، ۵/۷ و ۵/۲ درصد بازدیدکنندگان سایت را تشکیل
می دهند.
با اینکه کاربران ایرانی ، به خاطر سرعت پایین دسترسی به اینترنت در ایران ،
مشکلاتی زیادی برای تماشای راحت ویدئوهای یوتیوب دارند ولی این سایت در ایران هم
محبوب است و باز بر طبق آمار سایت الکسا ، سایت یوتیوب هفدهمین سایت
پربازدیدشونده در ایران است و از این حیث یوتیوب بر سایتهای کلیه
خبرگزاریهای ایران ، برتری دارد. یوتیوب در بسیاری از کشورهای جهان جزو ۱۰ سایت
پربازدیدشونده است.
تماشای ویدئوهای یوتیوب : یوتیوب از فنآوری فلش شرکت ادوب برای نمایش
ویدئوها استفاده میکند. ویدئوهایی که میتوانید در این سایت پیدا کنید ، طیف
گستردهای دارند ، از قطعات فیلمها و کلیپهای تلویزیونی گرفته تا ویدئوهای
کاملا آماتور و ویدئوکلیپهای موسیقی. بعد از ورود به سایت یوتیوب میتوانید به
راحتی ویدئوی مورد نظر خود را جستجو کنید.
یوتیوب و سیاست : بسیاری از ویدئوهای یوتیوب بازتاب سیاسی گستردهای
یافتهاند:
- سال گذشته «مصطفی طباطبائینژاد» دانشجوی دانشگاه UCLA ، در کتابخانه
دانشگاه مشغول مطالعه بود که کارت شناسایی از وی درخواست شد ، این دانشجوی ایرانی
کارت همراه نداشت ، عکسالعمل بد و برخورد فیزیکی پلیس آمریکا با وی توسط دوربین
موبایل یکی از دانشجویان حاضر در صحنه فیلمبرداری شد و روی یوتیوب قرار گرفت. این
ویدئو میلیونها تماشاگر پیدا کرد و آن چنان بازتاب گستردهای پیدا کرد که پلیس و
فرماندار لوسآنجلس مجبور به معذرتخواهی شدند. اگر یوتیوب نبود ، این ویدئو فقط
در دوربین آن دانشجو باقی میماند.
- سال گذشته ، بوش در
حالی که فکر میکرد میکرد ، میکروفنش قطع است ، در یک اجلاس با تونی بلر حرفهای خصوصی و نسنجیدهای مطرح کرد. این ویدئو بلافاصله روی یوتیوب قرار گرفت.
- فیلمی که با دوربین موبایل از صحنه اعدام صدام حسین گرفته شد ، دهها
میلیون نفر تماشاگر پیدا کرد.
- ال گور معاون رئیس جمهور در زمان کلینتون ، در اسکار ۲۰۰۶ یک جایزه
اسکار به خاطر شرکت در ساخت فیلمی درباره گرمایش زمین دریافت کرد. در آن هنگام که
وی جایزه اسکار را در دستان خود می دید ، از وجههای که به آن دست یافته بود از
شادی در پوست نمیگنجید و هیچگاه تصور نمیکرد که چند روز بعد فیلمی در یوتیوب
قرار گیرد که منزل شخصیاش را همراه با قبض کلان آب و برق و گازش نشان دهد ، فیلمی
که ثابت کند که همه آن حرفها که به صورت «نریشن» روی فیلم زده بود و به همه توصیه
صرفهجویی کرده بود ، فقط در حد حرف بوده است.
(ناگفته پیداست که مثالهای دیگری هم در مورد این بخش از نوشته وجود داشت!)