الف – مروری بر زمینههای شكل گیری عملیات فروغ جاویدان و تحولات جنگ طی سالهای 66 و 67
مقدمه :
ورود كادر رهبری سازمان به عراق
رهبری سازمان مجاهدین خلق(منافقین) با تحلیل اینكه
سرنوشت جمهوری اسلامی به نتیجة جنگ (عراق علیه ایران ) گره خورده است و از
سویی ابرقدرتها مایل نیستند كه ایران در جنگ پیروز شود، بنابر این عراق در
نهایت با زنده نخواهد بود تصمیم میگیرند در راستای تبلیغات جهانی بر علیه
ایران و به جهت براندازی نظام جمهوری اسلامی و كسب قدرت در ایران ، در
كنار صدام قرار گیرند تا تشكیلات را از پشتوانة خوب و قوی برخوردار كنند. لذا رجوی
در پی امضای معاهدهای با طارق عزیز (معاون نخست وزیروقت عراق ) در فرانسه
و پس از تحت فشار قرار گرفتن از سوی دولت فرانسه در 17 خرداد سال 65 از
پاریس وارد بغداد میگردد. پس از ورود رهبری سازمان به
عراق ، باقیماندة نیروهای نظامی سازمان از طریق كردستان وارد خاك عراق شده و
در داخل قرارگاههای تشكیلاتی مستقر گردیدند.
رجوی در اولین بازدید خود در داخل عراق ، در خرداد
ماه 65 در جمع نیروهای سازمان اظهار داشت : ما هزاران كیلومتر به وطن
نزدیكتر شدهایم و برای برانداختن رژیم .... در ایران آمادگی بیش از پیش
داریم .
ابراهیم ذاكری از اعضای هستة مركزی سازمان در همین
رابطه اظهار میدارد : « از دو سال پیش كه در عراق با سازماندهی تیمهای 8
نفره ، آموزش چریكی و حالت جنگ و گریز را تمرین و مانور و 2 مورد هم عملیات
كرده بودیم ... » وی با ارائه گزارشی در موفقیتهای عملیاتی خود در مقابله
با خطوط دفاعی نیروهای ایرانی در زمینة جذب نیروهای جدید كه از اروپا
(فرانسه) به عراق آمده بودند، اظهار میدارد: « نتیجتاً با آن نیروهای جدید
، حدود 52 دستة عملیاتی 22 نفره را تشكیل دادیم
رهبران نفاق بخوبی میدانستند كه نیروهای جمهوری
اسلامی ایران مدت 8 سال است كه نه تنها باتمامی ارتش مجهز و مسلح به آخرین
سلاحهای مدرن اهدایی شرق و غرب در حال جنگ هستند بلكه در همان حال بطور
رسمی و آشكار و با آمریكا و متحدین غربی آن در خلیج فارس درگیر بوده و
همزمان با صدها توطئه كه بسیاری از آنها بعد نظامی داشتهاند دست به گریبان
میباشند بنابر این تنها با یك حساب ساده و « سرانگشتی » قابل درك بود كه
برای رزمندگان اسلام منهدم كردن یك ستون نظامی 5 هزار نفره به آسانی و بدون
كمترین زحمت میسر خواهد بود. بنابر این دست زدن به حركتی با این خصوصیات
تنها هنگامی قابل قبول است كه از عدم درگیری جدی در تمامی طول مسیر اطمینان
كامل داشته باشند و اینگونه نیز بود. . (رویداد و تحلیل
، شماره 47 ص 27)
1 – اوضاع داخلی ایران
اوضاع داخلی ایران به دلیل افزایش اختلاف نظرات سیاسی و
مناقشات جناحی در آستانه فرا رسیدن انتخابات سومین دوره مجلس شورای اسلامی
در نیمه دوم فروردین 1367 از حساسیت خاصی برخوردار بود. فضای داخلی كشور
عمیقاً درگیر انتخابات مجلس و فارغ از وضعیت حساس و نگران كننده روند جنگ
بود ، چرا كه پیروزی در عملیات والفجر 10 ، نوعی احساس آرامش نسبت به
جبههها ایجاد كرده بود. طبیعتاً ، عراقیها همان گونه كه به ملاحظات نظامی
توجه داشتند ، اوضاع داخلی ایران رانیز در طرح ریزی تهاجم به فاو نادیده
نگرفتند. (درودیان ، 1378 ، 62)
امام خمینی (ره) در آستانه این انتخابات فرمودند.:
« امروز روز مقاومت است ، امروز روز درنگ نیست ، امروز روز
صیقلی انسانیت انسانهاست، روز جنگ است .... درنگ امروز ، فردای اسارت باری
را به دنبال دارد »
2 – سقوط فاو
در حالی كه ایران در آستانه برگزاری انتخابات مجلس سوم و فرار
رسیدن ماه مبارك رمضان بود و نیروهای خودی پس از انجام عملیات والفجر 10
به شهرهای خودی بازگشته بودند ، ارتش عراق در ساعت 5 با مداد روز یكشنبه 28
فروردین 1367 با اجرای آتش تهیه سنگین در سراسر خطوط و عقبه یگانهای خودی
در فاو و اجرای حمله شیمیایی به صورت گسترده ، تهاجم خود را به فاو آغاز
كرد . عراق برای حمله به فاو ، 26 ماه زیر سازیهای لازم را به عمل آورده
بود و ضمن انجام تلاشهای گسترده ، در انتظار فرصت مناسب برای حمله به فاو
بود.
استعداد نیروهای خودی در منطقه فاو از یك لشگر تجاوز نمیكرد ،
حال آن كه دشمن با دو سپاه و با استعداد بیش از 12 لشگر آماده حمله بود.
با وجود آمادگی نیروهای خودی ، سلاحها و ادوات موجود در خط دوم بر اثر حجم
گسترده آتش دشمن منهدم و بر اثر حملات شیمیایی [1] نیز نیروهای مسئول و
خدمه یگانهای ادوات ، ضد زره و توپخانه زخمی و شهید شدند و امكان پشتیبانی
آتش از نیروهای درگیر در خط ، در همان آغاز عملیات از میان رفت . یگانهای
زرهی و پیاده دشمن از ساعت 30/5 دقیقه بامداد از معابری كه پیش از این
شناسایی شده بودند، هجوم خود را آغاز كردند. به همراه یگانهای زرهی ،
دستگاههای مهندسی دشمن نیز در حركت بودند و بریدگیهای موجود بر روی جاده
را پر كرده و موانع را به سرعت بر طرف میكردند و به پیشروی خــود ادامه
مـــیدادند. در این عملیات ، یگـــانهای سپاه گـارد عراق در حد فاصل جاده
« استراتژیك » تا « خور عبدالله » و یگانهای سپاه هفتم عراق در حد فاصل
اروند تا جاده استراتژیك گسترش یافته و به اجرای عملیات پرداختند . در این
حال ، فشار دشمن بر روی جاده استراتژیك برای ایجاد رخنه در خط خودی متمركز
بود. تانكها و نفربرهای دشمن كه بر روی جاده منهدم شده بودند، بلافاصله از
روی جاده خارج شده و پیش روی ادامه یافت . بر اثر این فشارها ، سرانجام
نیروهای دشمن خطوط پدافندی نیروهای خودی بر روی جادة استراتژیك و وسط
كارخانه نمك را شكستند. بخشی از نیروهای دشمن كه لباسی شبیه لباس بسیج به
تن داشتند و برخی نیز به زبان فارسی صحبت میكردند، به داخل نیروهای خودی
رخنه كردند. علی رغم برتری قابل ملاحظه نیروهای دشمن كه خط دفاعی نیروهای
خودی را بر اثر آتش و فشار نیروی زرهی در هم شكسته و پیش روی میكردند، اما
بر اثر مقاومت نیروهای خودی بار دیگر به عقب رانده شدندو رخنهها ترمیم
شد. سماجت نیروهای عراقی در پیش روی با وجود تلفاتی كه بر آنها وارد آمده
بود، نشان میداد كه از وضعیت خطوط خودی و نیروهای موجود در آنها اطلاعات
كافی داشته و بر این باور هستند كه این مقاومتها شكسته خواهد شد.
در روز 29 فروردین علی رغم انتقال امكانات و نیروهای خودی به
منطقه سه لشگر نجف ، كربلا و امام حسین (ع) در یك اقدامی بازدارنده و مختل
كننده به دشمن حمله كرده و شمار زیادی از نیروهای آنان را كشته و
امكاناتشان را منهدم كردند. این در حالی بود كه هنوز درخواست نیروهای خودی
برای هواپیما و هلی كوپتر كه از 24 ساعت قبل آغاز شده بود به نتیجه نرسیده
بود. سرانجام ، ساعت 6:40 دقیقه فرمانده نیروی هوایی ارتش اعلام كرد ،
جادههای دشمن را دو بار بمباران كردهاند.
بعد از ظهر روز دوم به دلیل از هم پاشیدگی نیروهای خودی و
فقدان خط دفاعی و به موازات آن وسعت و حجم پیش روی نیروهای دشمن ، امكان
مهار و اداره اوضاع به كلی از میان رفت و به همین دلیل دستور عقب نشینی و
تخلیه منطقه رسماً صادر شد.
سر انجام فاو در عرض 36 ساعت – پس از آنكه 2 سال و 3 ماه در
اختیار ایران بود – و در حالی كه عراق از حضور عمده قوای ایران در منطقه
غرب اطلاع داشت سقوط كرد.( آغاز تا پایان، 1376،198 )
3 – سقوط شلمچه
عراقیها پس از حمله به فاو ، در زمانی كمتر از 48 ساعت نقل و
انتقال از منطقه فاو را با هدف آمادگی برای عملیات بعدی ، آغاز كرده و 38
روز پس از حمله به فاو ، سرانجام در ساعت 8 صبح روز چهارم خرداد 1367 به
منطقه شلمچه حمله كردند (چند روز پیش از آغاز تهاجم دشمن ، فعالیتهای دشمن
در این منطقه به نحو آشكاری افزایش یافت ) دشمن تهاجم به شلمچه را با سه
سپاه سوم ، هفتم و گارد آغاز كرد. در این عملیات ، نیروهای سپاه گارد از
محور كانال پرورش ماهی (محور شمالی ) ، سپاه دوم از محور جاده شلمچه (محور
وسط ) و سپاه هفتم از محور جزیره « امالطویل » (محور جنوبی ) با پشتیبانی
واحدهای توپخانه ، زرهی و هوایی وارد عمل شدند. برابر تحلیل سرادر « محسن
رضایی » فرمانده كل سپاه در آن هنگام ، در حالی كه نیروهای خودی از زمان و
مكان تهاجم دشمن آگاه بودند ، ولی شملچه تنها درمدت هشت ساعت سقوط كرد. در
مقایسه با فاو ، از ساعت « س » (حمله دشمن) اطلاعات به دست آمده بود،
نیروها به ظاهر آمادهتر بودند، غافلگیری هم وجود نداشت و خطوط دفاعی نیز
تقویت شده بودند. البته نیروی احتیاط كمی در اختیار بود . ولی در هر حال
اراده لازم برای مقابله با دشمن و حفظ شملچه وجود نداشت . سقوط شلمچه نشان
دهنده برتری عراق و تغییر تاكتیك آن در تهاجم بود.(درودیان ، 1378 ، 87 )
4 – تغییر در استراتژی عراق
عراقیها با كسب پیروزیهای جدید (تصرف فاو و شلمچه ) ، از استراتژی جدیدی سخن گفتند.
روزنامه واشنگتن پست در این باره نوشت :
« اقدامات ارتش عراق در جبهه جنگ استراتژی تازه كادر رهبری
سیاسی كشور را روشن میسازد و هم اكنون نیز نشانههایی از كارایی این
استراتژی آشكار شده است »
رادیو لندن نیز در تحلیلی گفت :
« تغییر سیر جنگ ، همه و به خصوص ایران را غافلگیر كرده است »
مجموعه وضعیت جدید باعث شد تا كارشنان بر این مسأله تأكید كنند كه موازنه قدرت بیش ازپیش به نفع نیروهای عراقی تغییر كرده است
عوامل تغییر استراتژی (دفاع متحرك به حمله ) عراق را میتوان اینگونه بر شمرد :
(1) - افزایش خرید و انباشت سلاح
بر اساس گزارشهای موجود ، در سال 1366 برنامه تسلیحاتی عراق
شتاب بی سابقهای پیدا كرد بــه گــونهای كه از آن به عنوان « انــقلاب در
تأسیسات و نهاد نظامی عــراق » یاد میشود. « ضرورت مقابله با برتری ایران
» سبب شد كه عراق بطور برجسته و بی سابقه تجهیز شود. در این مرحله در كمتر
از 2 سال ، فرانسه حدود 6/5 میلیارد دلار و شوروی حدود 3/9 میلیارد دلار
اسلحه و تجهیزات نظامی به عراق فروختند . افزون بر این ، زیر بنای صنعتی
فوقالعاده عراق از سال 1984 میلادی به بعد با 2/14 میلیارد دلار هزینه
تقویت شد . عراقیها توانستند در این روند از شوروی ، آمریكا ، فرانسه و
آلمان تجهیزات و تكنولوژی پیش رفته خریداری كنند. ( همان ، 23 )
(2)- كمكهای شوروی (سابق) به عراق
روسها از اول ژانویه 1987 یك قطار هوایی به منظور تحویل
اسلحه به عراق به كار انداختند و موشكهای زمین به زمین با برد متوسط از
نوع اسكاد – b ،تانكهای جدیدتی – 72 ، هواپیماهای میگ 23 و میگ 25 و
موشكهای ضد هواپیما از انواع گوناگون همراه باتكنسینهای روسی را به عراق
فرستادند. (همان ، 25)
(3) كمكهای آمریكا به عراق
معادل 5/1 میلیارد دلار تجهیزات الكترونیكی ، انواع ماشین
آلات، دستگاههای حساس و رایانههای فوق العاده قوی در زمینه تولید سلاحهای
شیمیایی ، موشكی و هستهای را شامل میشد (همان ، 28 )
(4) كمكهای فرانسه به عراق
در سال 1982 میلادی ، 40 در صد از صادرات تسلیحاتی فرانسه به
عراق ارسال شد ؛ میراژ اف – 1 موشكهای هوا به هوای ماژیك – 1 ، موشكهای
اگزوست 39 – am و پس از آن هواپیماهای سوپر اتا ندارد علاوه بر تقویت قدرت
هوایی عراق ، این كشور را برای حمله به نفت كشها و پایانههای نفتی ایران
از موقعیت برتری برخوردار كرد .... (همان ، 29 )
(5) كمكهای انگلیس به عراق
در سال 1988 این كشور 2/1 میلیارد دلار سلاح و تجهیزات به
عراق فروخت . علاوه بر آن انگلیسیها دفتر خرید ایران در خیابان ویكتوریای
لندن را از طریق سازمان اطلاعاتی m-15 كنترل كرده و اطلاعات آن را در
اختیار عراق قرار میدادند .(همان ، 30)
(6) كمكهای آلمان به عراق
آلمانها همانند فرانسه و انگلیس تجهیزات نظامی فراوانی در
اختیار عراق قرار دادند. فن آوری آلمانها در زمینه تولید سلاحهای شیمیایی
و موشكی بیش از سایر پخشها به كار گرفته شد.
(7) كمكهای كویت و عربستان به عراق :
دو كشور در مجموع 25 تا 50 میلیارد دلار به صورت قرضی یا وام بلاعوض در اختیار عراق گذاشتند ( همان ، 31 )
(8) تحولات ارتش عراق :
آزمایش موفقیت آمیز موشك با برد 600 كیلومتر در مرداد ماه 1366 توسط عراق .( همان – 34 )
- حمله موشكی عراق به تهران در 19 اسفند 1366
- گسترش سازمان رزم عراق
عراق كه در آستانه جنگ به ایران ، 12 لشگر در قالب سه سپاه
سازمان دهی كرده بود در سال 1366 ، پنجاه و نه 59 لشگر متشكل از 51 لشگر
پیاده ،6 لشگر زرهی و 2 لشگر مكانیزه را در 9 سپاه سازماندهی كرد
5 – عملیاتهای عراق در سال 1367
(1)تصرف فاو (28/1/1367) كه شرح آن گذشت
(2)تصرف شلمچه (4/3/1367 ) شرح آن گذشت
(3)تصرف مهران (29/3/1367) با همكاری ارتش آزادیبخش (منافقین)
(4)تصرف جزیره مجنون (4/4/1367)
سر انجام یك ماه پس از سقوط شلمچه ، دشمن كلیه مواضع نیروهای
خودی را در جزایر مجنون و « كوشك » با شناسایی قبلی از ساعت 12 شب تا ساعت 3
بامداد با استفاده از حجم آتش شدید توپخانه ، مواضع توپخانه ، مقرها ،
عقبهها و مراكز تجمع نیروهای خودی را زیر آتش قرارداد و با بمباران
شیمیایی منطقه كه دامنه آن تا حوالی هویزه گسترش یافته بود، در ساعت 45/3
صبح عملیات خود را از جاده خندق جنوبی « طلائیه » و پیچ كوشك آغاز كرد . پس
از رسیدن به تقاطع جاده بدر و ضلع شمالی جزیره شمالی به طرف جاده همت به
پیش روی خود ادامه داد و در جزیره جنوبی نیز پس از پیاده كردن نیرو روی
جاده قمر بنی هاشم (جاده اتصالی بین دو جزیره ) به طرف ضلع جنوبی جزیره
شمالی ادامه تك داد و با سقوط پد شماره یك در جنوب غربی جزیره شمالی به
وسیله پلهای شناور جی . اس . پی ادوات و تجهیزات را به داخل جزیره شمالی
انتقال داد و پس از آن به سمت اضلاع دیگر پیش روی كرد . هم زمان با 30
فروند هلی كوپتر نیروهایش را روی جاده شهید همت هلی برد كرده و عقبه
نیروهای خود را در قسمت شمالی جزیره شمالی مسدود كرد . در ساعت 11 صبح
نیروهای عمل كننده عراق در محورهای اصلی و فرعی در جزیره شمالی با هم «
الحاق » كردند.
با سقوط جزایر جنوبی و شمالی ، رزمندگان اسلام مواضع خود را
در مناطق « ابوذاكر » و « ترابه »، تخلیه نمودند كه پس از چند ساعت به
وسیله یگانهایی از سپاه ششم عراق اشغال گردید
نكته قابل ملاحظه در تحركات عراق ، اجتناب از حفاظت و
غافلگیری بود. به نظر میرسید ، دشمن قصد داشت تحركات خود را نشان دهد ، تا
با ایجاد رعب و وحشت در نیروهای ایرانی ضریب موفقیتش را افزایش دهد.
در این حال روزنامه واشنگتن تایمز به نقل از مقامات وزارت دفاع آمریكا نوشت :
« عراق یك نیرو به تخمین 200 هزار نفر را در نزدیكی شهر بندری
بصره مستقر كرده است تا در عرض چند هفته به جزیره مجنون ، ناحیه نفت خیزی
از خاك عراق كه در سال 1984 به دست ایران افتاده بود ، حمله كند.» (همان ،
99 )
در محور طلائیه یك تیپ از نیروهای گارد جمهوری در ساعت 7 صبح
با هدف ایجاد اختلال در پشتیبانی نیروهای خودی و بستن عقبه یگانها، عملیات
فرعی خود را آغاز كرد و حدود ساعت 9 صبح به سه راهی فتح و جاده سیدالشهدا
(ع) رسید و سپس تا پاسگاه « خاتمی » پیش روی كرد.
در محور كوشك ، لشگرهای 3 و 6 زرهی و 1 و 5 مكانیزه از دو
محور تك خود را آغاز ، با گسترش به سمت غرب (سه راهی فتح ) این منطقه را
پاكسازی و در منطقه كانال « سلمان » ( كه به موازات جاده جفیر – سه راهی
فتح كشیده شده بود ) پدافند نمودند. در محور دوم كوشك واحدهای عراقی خود را
به جاده اهواز – خرمشهر (كیلومتر 55) رساندند و با بستن جاده ، چندین پل و
قسمتی از راه آهن را تخریب كردند.
دشمن با آغاز تاریكی ، از محور طلائیه و جاده سیدالشهدا (ع)
به سمت مرز شروع به عقب نشینی كرد و با استقرار در حوالی نوار مرزی پس از
قطع نمودن جادههای سیدالشهداء (ع) و همت به تثبیت مواضع خود پرداخت .
(5)تصرف دهلران ( 21/4/1367 )
دشمن در ادامه عملیاتهای خود در كمتر از 5 ساعت ، شهر دهلران
رانیز بار دیگر به تصرف خود در آورد . و بیش از 5 هزار تن از نیروهای
لشگرهای 21 و 77 به اسارت در آمدند ضمن اینكه 90 تانك و 40 نفر بر زرهی و
130 توپ به غنیمت دشمن در آمد . و به قول دشمن حتی مقر نیروی زمینی ارتش
ایران در منطقه جنوب تصرف شد . وقوع این حادثه بیشتر به یك فاجعه شبیه بود
تا یك رخداد نظامی و سقوط یك جبهه عملیاتی ، سقوط ناگهانی این مناطق موجب
نگرانی شدید اهالی ایلام نیز شد . همچنین هزاران سرباز در اطراف جاده
اندیمشك – خرم آباد و در بیابانهای شمالی اندیمشك در حالت تأثر انگیزی
مستقر شدند.. این سربازها برابر گزارش منتشر شده ، بیش از 70 كیلومتر را از
دشت عباس تا اندیمشك پیاده طی كرده بودند. سرگردانی این نیروها كه بیشتر
آنها از لشگر 77 خراسان و 16 قزوین بودند ، روحیه مردم را نیز تضعیف كرده و
موجب تأثر آنها شده بود.
(6) تجاوز مجدد عراق به مناطق جنوب ، میانی و غرب
از سحرگاه روز جمعه 31 تیر 1367 و تنها سه روز پس از پاسخ
مثبت ایران به قطع نامه 598 و در شرایطی كه وزیر خارجه وقت ایران در حال
مذاكره با دبیر كل سازمان ملل بود ، نیروهای دشمن از دو محور « كوشك » و «
شلمچه » به داخل خاك ایران پیش روی كردند. دشمن در محور شملچه ، كانال شهید
ادب را تصرف كرد و در محور كوشك با تصرف جاده « المهدی » به حاشیه جاده
اهواز – خرمشهر رسید. بنابر گزارشهای موجود ، عراق حدود 30 كیلومتر از
جاده 125 كیلومتری اهواز – خرمشهر را از كیلومتر 60 اهواز به سمت خرمشهر به
تصرف در آورد و با استفاده از نیروهای كماندویی و زرهی تلاش زیادی به عمل
آورد تا از محور شلمچه و محور جاده اهواز – خرمشهر شهر خرمشهر را محاصره
كند. در پایان این روز دشمن با پشت سر گذاشتن جاده اهواز – خرمشهر حدود دو
كیلومتر از جاده شهید « شركت » را تصرف كرده و در پنج كیلومتری قرارگاه
كربلا مستقر شدند. (درودیان ، 1378 ، 177 )
در پی دگرگونی در روحیه و نگرش حاكم بر جامعه درباره تجاوز
نیروهای ارتش عراق ، زمینه برای تغییر اوضاع به سود ایران فراهم شد. در
چنین شرایط دشواری كه خرمشهر و اهواز در معرض اشغال قرار داشتند ، حاج سید
احمد خمینی پیام امام را تلفنی برای فرمانده وقت سپاه این چنین قرائت كرد:
« این نقطه حیاتی كفرو اسلام است . یعنی نقطة شكست یا پیروزی ،
اسلام یا كفر است و باید متر به متر جنگید و هیچی از هیچ كس پذیرفته نیست و
این جا نقطهای است كه یا موجب میشود سپاه حیات پیدا كند دوباره در
كشوربماند و یا برای همیشه یك سپاه ذلیل و مردهای بشود »
این رخداد نظامی كه موجب تقویت روحیه نیروهای خودی شد ، آغاز
شكست نیروهای دشمن بود. در چنین شرایطی سخنگوی نظامی عراق آمار اسرای
عملیات را در جنوب 1772 تن و در منطقه سپاه دوم 6863 تن و در مجموع 8635 تن
ذكر كرد .
6 – عقب نشینی ایران از حلبچه
در پی عقب نشینی قوای ایران از جبهه شمالی ، حلبچه آخرین
منطقهای بود كه تخلیه شد . در 22 تیر 1367 ستاد كل نیروهای مسلح جمهوری
اسلامی طی اطلاعیهای ، عقب نشینی نیروها به مواضع دفاعی جدید را تأیید كرد
. دولت نیز در بیانیهای با تصریح بر این كه « فرماندهی جنگ تصمیم به عقب
نشینی ازمنطقه دشت حلبچه و بسیج قوا برای دفاع از حیاتیترین نقاط كشور
گرفته است » به برنامهریزی همه جانبه دشمن در دو سال گذشته و نیز عقب
نشینی از حلبچه اشاره كرد و این سوال را مطرح نمود كه « چه باید كرد ؟» سپس
این بیانیه به پرسش خود پاسخ داد « با همان شیوهای كه دشمن به ما تعدی
كرده است ، باید با او مقابله نمود.
7 – حمله آمریكا به 2 سكوی نفتی
پس از چند عملیات نظامی انحرافی ارتش عراق در نیمه دوم
فروردین 67 ، « ..... آمریكاییها در تاریخ 28/1/1367 به دو سكوی نفتی
ایران در خلیج فارس حمله كردند و همزمان با آن ، عراقیها غافلگیرانه و ...
به فاو و یورش آوردند (پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 291 )
ب – شرح عملیات دشمن (منافقین)
1 – عملیاتهای منافقین قبل از مرصاد
عملیاتهای سال 1366
در تاریخ 29/3/1366 یك سال پس از استقرار كامل تشكیلات
سازمان منافقین در عراق پیام رجوی در آستانه 30 خرداد مبنی بر اعلام تأسیس
« ارتش آزادیبخش ملی » منتشر شد. بعدها روز 30 خرداد به عنوان زمان تأسیس
ارتش سازمان تثبیت شد و سازمان با پیوند دادن این موضوع به آغاز شورش
مسلحانه علنی سازمان در سال 1360 تأكید داشت كه استراتژی جدید در ادامه
همان استراتژی خرداد 60 شكل گرفته است . (پیدایی تا فرجام ، 1385/281)
با اعلام تشكیل ارتش آزادیبخش كه با تبلیغات زیاد و اغراق
آمیز در رسانههای گروهی منطقه و غرب مطرح شد ، سازمان با كمك ارتش عراق ،
كمیت و كیفیت عملیاتهای خود را شدت بخشید.
در اول مرداد 66 تعداد زیادی از نیروهای ارتش سازمان در نیمه
شب به یك پایگاه كوچك نظامی در منطقه مرزی چنگوله در نزدیكی شهر مهران ،
حمله كردند كه طی آن 16 تن از افراد مستقر در آن به اسارت در آمدند. اما
نشریه سازمان اعلام كرد كه درعملیات مزبور 3 پایگاه سپاه منهدم گردید و 78
نفر از نیروهای آنها كشته و مجروح شدند و 16 تن به اسارت در آمدند.
در ادامه عملیات نظامی ارتش عراق در منطقه میمك و سومار در
نیمه شب 3 مرداد نیروهای ارتش سازمان به همراه نیروهای « فرسان » (نیروهای
محلی سازمان دهی شده در ارتش عراق ) و با پشتیبانی آتش تهیه ارتش عراق به
یكی از پایگاههای لشگر 81 زرهی باختران هجوم آوردند. در این شبیخون با
استفاده از عملیات فریب از 24 نفر نیروی ایرانی موجود، 20 نفر اسیر شدندو
یك نفر زخمی شد . نشریه سازمان در مورد نتایج این عملیات اعلام نمود كه 8
پایگاه ارتش را منهدم ساخته و تلفات نیروهای ایران ، 21 اسیر و 67 كشته و
مجروح بوده است (همان ، 285 )
به گزارش سازمان درعملیات مورخ 9 مرداد به 9 پایگاه سپاه در
منطقه گیلان غرب تهاجم شد كه طی آن 76 نفر از نیروهای ایران كشته و 75 تن
مجروح شدند و 3 نفر هم به اسارت در آمدند. در حالی كه بنا به گزارش محرمانه
حفاظت اطلاعات سپاه در همان زمان « این حمله كه در موقعیت تیپ 59 مسلم بن
عقیل انجام گرفت ، با مقاومت شدید نیروهای خودی روبرو شد . در این حمله ،
12 تن از نیروهای خودی شهید و 20 تن دیگر مجروح شدند »
در تاریخ 26 مرداد تعدادی از نیروهای سازمان « با كمین در سر
راه نیروهای ارتش در نوار مرزی « سورن » از توابع شهر بانه ، چهار تن از
نیروهای ایران را شهید و سه تن را زخمی كردند و سیزده تن را نیز به اسارت
در آوردند . » اما نشریه سازمان این اقدام را « نبرد پیروزمند گلوگاه
استراتژیك سوره » نامید و تلفات نیروهای ایران را 14 نفر اسیر و 140 نفر
كشته و مجروح ، بر شمرد . (پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 286 ) در تاریخ 31
مرداد ، ارتش سازمان « به دو پایگاه ارتش در منطقه سردشت حمله كرد ... در
این حمله ، سه تن شهید و چهار تن زخمی شدند و ده تن به اسارت در آمدند »
آمار اعلام شد سازمان درباره تلفات ایران در این تهاجم ، 110 نفر كشته و
مجروح و 11 تن اسیر ، بود (همان ، 286 )
به گزارش سازمان در عملیات تهاجمی علیه 3 پایگاه ایران در
منطقه موسیان و دهلران در تاریخ 11 شهریور 113 نفر از نیروهای ایران كشته و
16 تن اسیر شدند. گزارش محرمانه ایران در آن زمان نشان میدهد كه « نزدیك
به 300 تن از افراد سازمان مجاهدین خلق از حدود ساعت 22 با پشتیبانی آتش
توپخانه عراق ، پایگاه گردان 205 ژاندارمری را در منطقه (از توابع دهلران)
در شرق مهران مورد حمله قرار دادند ( 6 تن ) از نیروهای پایگاه به شهادت
رسیدند و 16 تن اسیر شدند. (و در روز 12 شهریور ) به یك پایگاه نظامی در
سقز حمله كردند كه این حمله ... دفع شد و مهاجمان با دادن 5 كشته مجبور به
عقب نشینی شدند » (روز شمار جنگ ، ج 50 ، 532 و 540 )
در نیمه شب 31 شهریور در یكی از پایگاههای مرزی سپاه پاسداران
در منطقه مهران هدف حمله غافلگیرانه اعضای سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت
... هشت تن از نیروهای خودی شهید، تعداد زخمی و 18 تن نیز اسیر شدند .
قرارگاه نیروی زمینی جنوب در گزارشی ، عامل غافلگیر شدن نیروهای خودی را
وجود یك فرد نفوذی اعلام كرد كه قبلاً به عنوان پاسدار وظیفه مسئولیت سنگر
كمین را به عهده داشت . » (همان ص 740 )
سازمان این عملیات را « پیروزی درخشان » نامید و تلفات وارده بر نیروهای ایران را 18 اسیر و 50 كشته و زخمی اعلام نمود.
مرداد 66 ، مسعود رجوی ، در مصاحبهای كارنامة ارتش سازمان را این گونه اعلام كرد :
ارتش آزادیبخش چنانكه اعلام شده ، تا به حال (مرداد 66) دهها
رشته عمل بزرگ و بسیار موفق داشته است . آمار تلفاتی كه به دشمن وارد كرده
حدود 2500 نفر است و یكصد و سی نفر را هم اسیر گرفته است . درمقابل شهداء و
مجروحین جدی خودمان ، در مجموع این عملیات كه نگاه كنیم ، بیش از سه در صد
نبوده است . (پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 287 )
وی با توصیفهای اغراق شده از توان و جایگاه نظامی ارتش سازمان ، تأكید نمود كه :
.... ارتش آزادیبخش در مسیر پیشرفتهایش پیوسته به درگیریها و
به رودرروییهایی نزدیك میشود كه كمر دشمن راهدف قرار داده است و كمرش را
خواهد شكست .
در تبلیغات سازمان ، اخبار وقوع عملیاتهای نظامی متعددی توسط
ارتش آزادیبخش اعلام میگردید ، كه هرگز رخ نداده بود و هیچ گاه در هیچ
یك از گزارشهای ایران به ثبت نرسیده است. در پایان سال 66 ، سازمان بیلان
كار ارتش خود را به این شرح اعلام نمود:
99 رشته عملیات ، و وارد ساختن 9300 تن تلفات به نیروهای ایران و گرفتن 860 تن اسیر. (پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 288 )
مجموع گزارشهای نیروهای نظامی در سال 66 ،نشان میدهد كه از
تیر تا دی ماه 66 ، ارتش سازمان كمتر از 40 مورد عملیات انجام داده بود و
تلفات وارده به نیروهای ایران نیز كمتر از یك صدم آمار اعلامی سازمان بوده
است
عملیاتهای بهار 1367
سیر عملیاتهای نظامی و تبلیغات گسترده روی آنها و افزایش
حمایت حامیان عراق از سازمان ، موجب شد كه سازمان به حركتی جهشی (ماكرو)
روی آورد و خواستار سهم و نقش بیشتری در استراتژی نظامی رژیم بعث عراق
گردد. نتیجه آن پس از چند ماه توقف ، تغییر و تقویت سازماندهی ارتش سازمان
بود كه اولین نمود آن اقدام به عملیات موسوم به « آفتاب » در آستانة حمله
گستردة عراق برای بازپس گیری فاو ، در منطقه فكه بود.
در ساعات اولیه بامداد هشتم فروردین ماه 1367 (حدود ساعت 12 و
30 دقیقه نیمه شب ) در منطقه مرزی فكه ، از سوی ارتش عراق و ارتش سازمان ،
عملیاتی صورت گرفت كه به گفتة سازمان با شركت 15 تیپ رزمی 1 (دو تیپ رزمی
زنان و یك تیپ زرهی جدید التاسیس نیز در زمرة این تیپ ها بودند ) و در
منطقه وسیعی شروع شد. در این عملیات كه از سوی سازمان « آفتاب » نام گرفته
بود با هدف انهدام لشگر 77 خراسان (مستقر در غرب منطقه شوش ) صورت گرفت ،
چند تیپ مكانیزه ارتش عراق نقش اصلی را ایفا كردند. آنها با استفاده از اصل
غافلگیری و فریب ، نیروهای خط پدافندی را دور زده ، خود را به گروهان تانك
مستقر در منطقه رسانده و پس از بی اثر كردن این گروهان به سمت بقیه خطوط
پدافندی حركت كردند.
نیروهای ارتش سازمان پس از تصرف خط پدافندی ارتش جمهوری
اسلامی توسط ارتش عراق ، تمامی سنگرها و استحكامات موجود را به آتش كشیدند و
سپس به بر افراشتن پرچمهای سازمان بر روی خاكریزها و پخش اعلامیه اقدام
نمودند.
عراقیها و نیروهای سازمان تا حدود ظهر روز تهاجم ،تمامی
امكانات و تجهیزات به غنیمت گرفته شده را به پشت خط و به درون خاك عراق
منتقل كردند و نیز كلیه اسرا را انتقال داده و در حدود ساعت 13 از خاك
ایران تا پشت خط پدافندی رژیم بعث عراق عقب نشینی كردند. بر اساس گزارش
منابع نظامی ایران ، تلفات سنگینی به مهاجمان وارد آمد و آنان مجبور به
عقبنشینی از خاك ایران شدند. (همان ، ص 290 )
در عملیات آفتاب تلفات وارده به لشگر 77 خراسان 3500 تن كشته و
مجروح و 508 اسیر ، از طرف سازمان اعلام شد ... سازمان مجاهدین (ارتش
آزادیبخش ) توانست با همراهی و همكاری ارتش كشور دشمن (عراق ) كاری را كه
آن ارتش نتوانسته بود بر علیه كشور ایران عملی سازد، انجام دهد و یكی از
لشگرهای زبده رژیم ایران را به نفع طرف عراقی از كار بیندازد ... رجوی در
همین رابطه گفت كه : « این سربازان مانع ورود ما به خاك ایران برای سرنگون
كردن جمهوری اسلامی هستند و باید از سر راه كنار زرده شوند»
عملیات آفتاب و دستاوردهای تبلیغاتی آن سازمان را در مسیر
جدیدی از عملیاتهای گستردهتر قرار داد و در آستانه اولین سالگرد ارتش
سازمان ، در 28 خرداد 1367 عملیات ارتش عراق و سازمان در منطقه مهران انجام
شد. در سالنمای تحلیلی جنگ ایران و عراق دربارة این عملیات چنین آمده است :
در روزهای پایانی خرداد 1367 ، منافقین به كمك ارتش عراق به
مهران و دهلران – كه در كنترل پدافندی ارتش قرار داشت – حمله كردند.... در
بهار همین سال بعد از نشست محرمانه رجوی و صدام ، تجهیزات سنگین شامل تانك
تی 55 و نفربرهای پی ام پی در اختیار منافقین قرار گرفت و افسران عراقی
آموزش فشردهای را برای آنها برگزار كردند. رجوی قبل از عملیات مهران طی
نشستی برای تحریك و تشویق نیروهایش جهت حمله به خطوط ارتش میگوید : « توان
یك یگان ما با 3 یا 4 یگان ارتش ایران برابر است . یك گردان برای در هم
شكستن چند گردان كلاسیك ارتش.» منافقین پس از حمله به مهران شعار « امروز
مهران فردا تهران » را سر دادند .(آغاز تا پایان 1376 ، 202 )
سازمان با دعوت از خبرگزاریهای خارجی پس از ورود به مهران ،
اقدام به راه اندازی یك برنامة بزرگ تبلیغاتی نمود. پس از این عملیات رهبری
تشكیلات مدعی شد كه « وقتی میتوانیم در یك عملیات ، شهری را آزاد نماییم
پس دسترسی به تهران چندان مشكل نخواهد بود » (پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 292
)
عملیات مزبور از سوی سازمان « چلچراغ » نام گرفته بود ، توسط تیپهای زرهی عراق و پیاده سازمان انجام گردید.
قبل از حمله ، از ابتدای شب تمام محورهای منطقه توسط توپخانه
ارتش عراق زیر آتش قرار گرفت و با شروع عملیات ، تبدیل به آتش تهیه پیشروی
مقدماتی شد.
در این حمله از چهار محور به شهر مرزی مهران واقع در جنوب
غربی استان ایلام حمله بردند و آن شهر را تسخیر كردند. شهر مهران در طول
جنگ عراق و ایران چندین بار بین طرفین دست به دست شده و در آن تاریخ ، خالی
از سكنه بود. در این شهر به علت شدت آتش توپخانه عراقیها ، حتی یك
ساختمان سالم نیز بر جای نمانده بود . به گفته سازمان در « عملیات چلچراغ »
لشگر 16 زرهی قزوین ، لشگر 11 سپاه پاسداران و گردانهای مختلف توپخانه و
كاتیوشای حكومت اسلامی به طور كامل در هم كوبیده شد و 8 هزار تن از نیروهای
حكومت اسلامی كشته و زخمی شدند. 1500 نفر نیز در داخل این عملیات اسیر
شدند
در عصر روز تهاجم ، نیروهای ارتش سازمان ، كلیة امكاناتی را
كه قابل انتقال بوده به پشت خط عملیاتی منتقل و سنگرها و مقرهای خط عقب و
اكثر سنگرها و سولهها و مقرهای خطوط و پایگاههای بعدی را منهدم كرده ، به
آتش كشیدند. روز دوم تهاجم تعداد دیگری از نیروهای سازمان منطقه را ترك و
به داخل عراق عقبنشینی كردند و روز سوم ، كل منطقه را تخلیه كردند.
(پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 292 )
آخرین عملیات (تابستان 1367 )
سومین عملیات بزرگ كه در سال 1367 صورت پذیرفت عملیات « فروغ
جاویدان » بود كه پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی باعث تعجیل این
عملیات گردید و عملیات مزبور كه قرار بود در سالگرد شروع جنگ تحمیلی صورت
پذیرد اما در تاریخ 3/5/1367 آغاز گردید كه مشروح آن بدین شرح است :
2 – طراحی عملیات فروغ جاویدان توسط منافقین
(1 ) برنامه ریزی عملیات و تحلیلهای سازمان پیرامون این زمانبندی :
سازمان بعد از هر عملیاتی با جمع بندی كه از آن عملیات داشت
(خصوصاً عملیاتهای فكه و مهران) به این نتیجه رسید كه در مسیر حركت مرحله
سوم سرعت داشته و زمان ، زمانی است كه زمینه برای قیام عمومی و تسلیح
تودهها در جهت جنگ مسلحانه علیه نظام و تصرف قدرت نزدیك است و از طرف دیگر
باتهیه و تدارك عملیات بزرگ زمینه عملی را برای انجام این عملیات آماده
میكرد ، به عنوان نمونه اقدام به شناسائی و جمع آوری اطلاعات از مراكزی كه
در طول مسیر عملیاتشان قرار داشتند نشانگر این واقعیت است كه سازمان از
مدتها قبل چنین عملیاتی را برنامهریزی كرده بود . منتها ، مترصد فرصتی و
شرایط مناسبی بود كه بتواند با استفاده از آن شرایط این عملیات را انجام
دهد .(اسناد مربوط به عملیات مرصاد ، ص 130 بنیاد حفظ آثار كرمانشاه )
اهداف سازمان از عملیات:
اهداف سازمان در این عملیات بصورت محوری عبارت بودند از :
- تصرف تهران و سقوط نظام
- شكستن طلسم اختناق در ایران
- امضاء پیمان صلح میان ایران و عراق توسط خودشان
- اعلام دولت موقت جمهوری دمكراتیك اسلامی در كرمانشاه پس از فتح كرمانشاه و نهایتاً در تهران ، پس از فتح تهران .
سازماندهی :
سازماندهی ارتش منافقین تا زمان عملیات در مهران (یك ماه و
نیم پیش) حدود پانزده تیپ بود كه استعداد هر تیپ 270 (250نفرمذكر 20نفر
مونث) میشد. در بعد از عملیات مهران به دنبال تصمیم گیری كه برای عملیات
فتح تهران تا چندماه آینده داشت اقدام به جذب نیرو از اسرای در اردوگاههای
عراق نمود . كه مجموعاً 1382 نفر از اسراء در تیپها سازماندهی شدند. و
مجموعاً 25 تیپ رزمی كه هر تیپ بطور متوسط 200 نفر بود برای شركت در عملیات
فروغ جاویدان سازمان دهی شدند. (رویدادها و تحلیل، شماره 46 ص 17 )
4 – نحوه عملیات:
یك روز بعد از مطرح شدن قطعنامه 598 توسط ایران یعنی در مورخه
28/4/67 از طرف رهبری منافقین به كلیه نیروها آماده باش داده شد و كلیه
مسافرتها و ترددها نیز قطع شد و پیام رجوی نیز جهت نیروها قرائت شد . (طلسم
جنگ در شكستن است و رژیم شل شده و باید ضربه كاری را بزنیم آماده باشید ) و
فرمانده تیپها نیز برای خودشان سخنرانی نموده و آنها را به انجام یك
عملیات بزرگ كه شكست جمهوری اسلامی را در پی دارد ، نوید میدادند
اثرات قطعنامه 598 در كار برنامه ریزی و سازماندهی ارتش منافقین پیش آمد كه جزئیات آن به شرح ذیل میباشد.
سازماندهی سابق ارتش منافقین كه شامل 15 تیپ میشد كلاً بهم خورد.
خطی به مراكز و دفاتر سازمان در كشورهای خارج داده شد كه
حدود 50% از نیروهای سازمان اعم از كادر ، هوادار و عضو به عراق فراخوانی
شدند، كه بعضی از نیروها هنگام حركت ستونهای نظامی برای عملیات به یگانها
پیوستند.
تیپهای مستقل امداد – زرهی – توپخانه – پشتیبانی – تیپهای اسرا و زنان منحل و در سایر تیپها ادغام شدند.
كه نهایتاً و در مجموع حدود 25 تیپ و واحدهای ستادی بنامهای
تسلیحات هوا نیروز – ترابری – مخابرات – امداد – اردوگاه و دفتر سازماندهی
شد ، كه با توجه به استعداد نیرو و تجهیزات هر تیپ كل استعداد بكار گرفته
شده اعم از نیرویی و تجهیزاتی به قرار زیر بوده است .
تجهیزات :
انواع خودروهای زرهی (تانك و ...) حدود 70 دستگاه
تفنگ 106 حدود 100 قبضه
موشك سام 7 (سهند) حدود 50 قبضه
پدافند هوایی یك ، دو ، چهار لول حدود 100 قبضه
انواع خمپاره 81 – 60 كماندویی حدود 300 قبضه
سلاح دوشكا حدود 60 قبضه
انواع خودرو (هینو – ایفا – لندكروز – تویوتا و...) حدود 1000 دستگاه
نیرو :
بر اساس اسناد به دست آمده و اظهارات دستگیر شدگان ، توان نیرویی منافقین كه در عملیات بكار گرفته شد نزدیك به 5000 نفر بوده است
برنامهریزی زمان شروع عملیات تا ....
از زمانی كه سازمان عملیاتهای مرزی خود را شروع كرد از اولین
عملیاتش تا عملیات اخیر ، با هماهنگی عراق و با پشتیبانی تداركاتی ،
اطلاعاتی ، آتشباری و ... عراق بوده است . لكن آنچه از اسناد و بازجوئیها و
شواهد بر میآید . منافقین در سازمان یك تیپ خود جمع آوری كرده بودند به
هیچ وجه قادر به خط شكنی و عملیات منظم بر علیه یك خط پدافندی نبوده است ، و
تجهیزات فوق كه عمدتاً سوار برخودروهای چرخ لاستیكی بوده و فاقد آتش
توپخانه متحرك و حجم آتش نزدیك (مینی كاتیوشا) صرفاً قادر به جنگ در شهر و
ایجاد آشوب در شهر میباشد. لذا اگر عراق به دنبال پذیرش قطعنامه 598 از
جانب ایران عملیات خود را كه با استفاده از لشكرهای گارد و نیروی مخصوص در
غرب كشور انجام داد و منجر به سقوط قصر شیرین و گیلانغرب و پیشروی وی تا سر
پل ذهاب گردید انجام نمیداد و یا منافقین از درگیری جدی با سپاه پاسداران
با ارتش عراق مطمئن نمیگردید قطعاً قادر به طرحریزی و انجام این عملیات
نبودند در حقیقت عملیات منافقین سه مرحله داشت كه دو مرحله آن توسط نیروهای
عراقی و مرحله سوم آن توسط منافقین انجام پذیرفت ، مرحله اول یورش وسیع
عراق به غرب كشور و ساقط كردن خطوط دفاعی سر پل ذهاب و مرحله دوم آن حمله
عراق به جنوب با هدف خرمشهر و زمین گیر كردن سپاه در جنوب و مرحله سوم ستون
كشی منافقین در حقیقت راهپیمایی با سرعت به سمت تهران.
سایر همكاریها و پشتیبانیهای عراق عبارت بودند از :
- پشتیبانی هوائی اعم از هلی كوپترهای توپدار و هواپیماهای جنگنده جهت بمباران كردن مراكز تجمع نیروهای اسلام و مواضع دفاعی ما.
- حمله هوائی به پایگاههای هوائی نوژه و دزفول جهت از كار انداختن این دو پایگاه .- واگذاری اطلاعات مسیر و ترتیب نیر
اظهارات دستگیر شدگان :
رجوی در رابطه با عراق گفت كه (عراق) از عملیات هوائی برای ما
دریغ ندارد و ما را پشتیبانی هوائی میكند، در پشتیبانی هوائی قرار است كه
مراكز نظامی را مورد هدف قرار بده و . قرار است كه در تخلیه مجروحین توسط
هلی كوپتر بما كمك كند.
همچنین در نشست بزرگ كه سه روز قبل از عملیات بوده ، نادر
(مسئول هوا نیروز منافقین) در پاسخ سوال رجوی اظهار میدارد : خیالتان راحت
باشد مسئله هوا نیروز و هواپیمائی تا خود تهران تأمین است .(همان ص 122 )
زمانبندی حركت نیروهای منافقین:
برنامهای كه جهت حركت ستونهای نظامی به قصد عملیات و تصرف
تهران تنظیم شده بود و بیشتر شبیه به برنامه راهپیمایی سواره بود تا یك طرح
نظامی
- حركت از قرارگاه ساعت 3 بعد از ظهر مورخ 3/5/67
- عبور از مرز ساعت 4 بعد از ظهر مورخ 3/5/67
- رسیدن به قصر شیرین ساعت 5 بعد از ظهر مورخ 3/5/67
- رسیدن به سر پل ذهاب ساعت 6 بعد از ظهر مورخ 3/5/67
- رسیدن به كرند ساعت 8 بعد از ظهر مورخ 3/5/67
- رسیدن به اسلام آباد ساعت 10 شب مورخ 3/5/67
- رسیدن به كرمانشاه ساعت 12 شب مورخ 3/5/67
- رسیدن به همدان ساعت 5 صبح مورخ 4/5/67
- رسیدن به قزوین ساعت 11 صبح مورخ 4/5/67
- رسیدن به تهران ساعت 4 بعد از ظهر مورخ 4/5/67
البته قرار بود كه در قزوین یك مرحله از عملیات تمام شود و پس
از یك توقف كوتاه در قزوین مرحله دوم عملیات برای تصرف تهران شروع شود :
دستورالعملها و ابلاغیهها برای نیروها:
- حركت تیپها بصورت ستونی باشد.
- سرعت خودروها در روز حداكثر 70 كیلومتر در ساعت و در شب 50 كیلومتر در ساعت باشد.
- فاصله دو تیپ در روز حداكثر 150 متر و در شب حداكثر 100 متر باشد.
- فاصله هر دو خودرو 35 الی 50 متر باشد.
- به محض رسیدن به شهرها عناصر سپاه و حزب الهی اعدام شوند و با مردم خوشرفتاری شود.
عكس امام پائین كشیده شود.
- اسناد و مدارك ادارات حفظ شود.
تقسیم بندی تیپهاو محورهای عملیاتی منافقین و وظائف هر یك
سازمان بعد از سازماندهی جدید در ارتش كه با شتاب انجام داد جهت دستیابی به
اهداف خود در این عملیات كلیه تیپها را بنا به نوع مأموریتی كه داشتند در
محورهای مختلف تقسیم بندی نمود.
محور اول عملیاتی به عهده مهدی برائی با كد
احمد واقف بود. وی تیپهای منصور ، حجت و جهانگیر را در اختیار داشت و
مأموریت وی نیز تصرف كرند و اسلام آباد بود كه عمل كرد.
محور دوم عملیاتی بر عهده ابراهیم ذاكری با
كد صالح بود وی تیپهای جعفر ، شهره ، جلیل ، رحیم و سوسن را در اختیار داشت
. مأموریت پیشروی از اسلام آباد بطرف كرمانشاه و تصرف شهر كرمانشاه بود كه
خوشبختانه در 25 كیلومتر كرمانشاه با تلاش رزمندگان اسلام كلیه تیپها زمین
گیر شده و منهدم شدند.
محور سوم عملیاتی بر عهده محمود مهدوی با كد
محمود قائم شهری بود وی تیپهای بهمن و جواد را در اختیار داشت و مأموریت
وی نیز پیشروی از كرمانشاه بطرف همدان و تصرف شهر همدان بود. ضمناً
فرماندهی تیپ بهمن نیز با خود محمود مهدوی بود. البته تعداد تیپهای محمود
قائم شهری 3 تیپ بود كه بنا به اظهارات رجوی ، میبایست یكی از تیپها پس از
انجام مأموریت به كمك محمود عطائی جهت تصرف تهران اعزام شود.
محور چهارم عملیاتی بر عهده مهدی افتخار با
كد ناصر بود وی تیپهای علی و حمید را در اختیار داشت . مأموریت وی پیشروی
از همدان بطرف قزوین و تصرف شهر قزوین بود.
محور پنجم عملیاتی بر عهده محمود عطائی
رئیس ستاد ارتش منافقین بود. معاونت وی در این محور نیز با مهدی ابریشمچی
بود این محور تیپهای آذر ، حبیب ، سعید ، سیاوش ، منوچهر ، فائذه، افسانه ،
فضلی ، كاظم ، سرور ، فرشید ، مسلم و لیلا را در اختیار داشت و مأموریت
این محور پیشروی از قزوین بطرف تهران و تصرف تهران بود. (درودیان ، 1378 ،
185 )
مراكز مهم و هدفهایی كه در طول مسیر تا تهران شناسایی شده بود و قرار بود كه توسط سازمان مورد ضربه قرار گیرد عبارتند بودند از :
مراكز مهم كرمانشاه :
مقر ل 43 امام علی(مهندسی)، قرارگاه رمضان ، مقر تیپ 29 نبی
اكرم (ص) ، قرارگاه نجف ،( ل- چهارم بعثت) پادگانهای شهید بروجردی ، صالح
آباد ، حاجی آباد ، مقر سپاه بدر ، ، مركز بسیج ، پادگان شهید رجایی ، هوا
نیروز كرمانشاه ، قرارگاه آموزش ارتش ، استانداری ، كمیته ، شهربانی هنگ
ژاندارمری ، ساختمان مخابرات ، رادیو و تلویزیون ، زندان دیزل آباد و
فرودگاه .
مراكز مهم همدان
پایگاه هوایی نوژه- مركز سپاه - مركز آموزش سپاه - زندان سپاه
- اعزام نیرو – بسیج منطقهای – بسیج دانش آموزی – كمیته مركزی – زندان
شهر – دادگاه انقلاب – پادگانهای قدس و ابوذر – مقر تی 3 از ل 16 قزوین –
مقرهای پدافند هوایی ارتش و سپاه و ....
مراكز مهم تهران :
بیت حضرت امام (كروكی كامل منطقه جماران ) ساختمان مجلس –
ریاست جمهوری – نخست وزیری – رادیو تلویزیون – زندان اوین – ستاد مركزی
سپاه (قصر فیروزه – كمیته مركزی – ستاد كل نیروهای مسلح – دادستانی كل –
صدا و سیما و (اسناد و مدارك مرصاد ص 125 )
3 – آغاز تك (حمله )
روز دوشنبه 3 مرداد 1367 در ساعت 14:30 پس از اجرای آتش سنگین
و بی سابقه توپخانه ارتش عراق در محور سر پل ذهاب نیروهای منافقین در ساعت
15:30 با عبور از خط ، حمله خود را آغاز كردند. (درودیان ، 1378 ، 185 )
پس از آغاز عملیات موسوم به « فروغ جاویدان » در لحظه حركت
تیپها رهبری سازمان برای بدرقه در محل حاضر شد و اظهارات مختصری برای
نیروها ایراد كرد.(پیدایی تا فرجام ، 1385 ، 321 )
هم زمان با پیش روی نیروهای منافقین در عمق خاك ایران ، برای
جلوگیری از عملیات هوایی هواپیماها و هلی كوپترهای جمهوری اسلامی علیه آنان
، هواپیماهای عراقی ، پایگاههای شكاری نوژه همدان ، وحدتی دزفول و همچنین
پادگان تیپ 2 سقز و پایگاه هوا نیروز در كرمانشاه را بمباران
كردند.(درودیان ، 1378 ، 187 )
عراق پیشاپیش حملات گستردهای را در جبهة غرب و جنوب آغاز
كرده بود و یك عملیات هوایی برای ایجاد جو رعب و وحشت علیه مردم غرب كشور
انجام داد. تقریباً همزمان با شروع عملیات « فروغ جاویدان » ارتش عراق با
حجم وسیعی اقدام به حمله گستردهای در منطقه جنوب ، با تظاهر به قصد تصرف
خرمشهر انجام داد ، كه هدف آن در حقیقت زمین گیر كردن قویترین لشگرها و
تیپهای رزمی جمهوری اسلامی بود. برای تكمیل شدن رفع موانع ، نیروی هوایی
عراق روزهای قبل از آغاز عملیات سازمان ، به دفعات مناطق تجمع نیرو در
اطراف كرند و اسلام آباد را نیز بمباران كرد.
نیروهای سازمان پس از شروع عملیات در ساعت 4 بعد از ظهر از
مرزهای بینالمللی عبور كرده وارد خاك جمهوری اسلامی شدند. از آنجا كه رژیم
عراق تجاوز خود را تا شهرهای قصر شیرین و سر پل ذهاب گسترش داده بود ،
نیروهای سازمان بدون درگیری و عبور از خط وارد شهرهای قصر شیرین و سر پل
ذهاب شده و پس از عبور از كرند به سمت اسلام آباد پیشروی كردند و حدود ساعت
30/9 شب به اسلام آباد رسیدند و شهر را تصرف كردند. (همان ، 322 )
در این شرایط عراق با توپخانه گردنه پاطاق را میزد. از طرفی
هواپیماهای عراقی منطقه شمال گردنه موسوم به « ریجاب » و چند روستای پر
جمعیت آن حوالی را بمباران شیمیایی نمود ، كه عدة زیادی كشته و مصدوم بر
جای گذاشت . هواپیماهای عراق اقدام به پخش حجم زیادی اعلامیه بر فراز
شهرهای مرزی از جمله كرند غرب نمودند مبنی بر اینكه عراق در حال انجام
عملیات گسترده است و از نیروهای نظامی خواسته شده بود كه با در دست داشتن
آن اطلاعیه خود را تسلیم نمایند و نیز از مردم منطقه تقاضای ترك منطقه شده
بود. در واقع سازمان تا بالای گردنة پاطاق هیچ نیروی بازدارندهای جلو روی
خود نداشت و تا زمانی كه بلندگوی سازمان در اسلام آباد غرب اعلام ننمود
كسی باور نمیكرد كه سازمان دست به چنین عملیاتی زده است و همه گمان
میكردند نیروهای عراق عاملان این عملیاتاند (همان 322)
منافقین در قالب تیپهای 270 نفره ، با تانكهای برزیلی
پیشرفته با 80 آمبولانس و صدها خود روی سبك ، دو كامیون اسلحه ، آزمایشگاه و
بیمارستانهای صحرایی و به طور كلی بسیار مجهز وارد ایران شده بودند. آنان
در سر راه خود بسیاری از مردم بی دفاع را به شهادت رساندند. در شهر اسلام
آباد اوج این فجایع رخ داد. منافقین در بیمارستان اسلام آباد تمام نیروهای
پاسدار و بسیجی كه در بیمارستان بستری بودند را سر بریدند و 13 نفر از
بچههای جهاد سازندگی را هم تیرباران و اعدام كردند.
مردم اسلام آباد قبل از درگیری همانند مردم كرند شروع به
تخلیه شهر كرده بودند : تعدادی از مردم اثاثیه و خانواده را سوار تراكتور،
كامیون ، وانت ، ماشینهای شخصی و .... و به سمت كرمانشاه میگریختند و
تعدادی هم در شهر ماندند و تعدادی هم پیاده به سمت كرمانشاه در حال حركت
بودند.
اسلام آباد پس از تسخیر در خاموشی كامل بسر میبرد. نفرات
تیپهای مختص اسلام آباد از ماشینها پیاده شده و نظم و پاكسازی شهر را به
عهده داشتند. در ساعت 30/11 شب یكی از تیپهای كرمانشاه راه را اشتباهی
رفته همین امر باعث شد كه ترافیك سنگینی در شهر و خارج از شهر بوجود آید.
ستون به سمت كرمانشاه به حركت خود ادامه داد ولی باز هم توقف و سكون مشاهده
شد و چیزی نگذشت كه ستون كاملاً متوقف شد . علت آن فرار و تجمع مردم در
جادهها و خارج از شهر بود
فرماندهان تیپها مرتب تذكر میدادند كه افراد با بیرون راندن
مردم و وسایل نقلیه آنها راه را باز كرده و به حركت ادامه دهند. ابراهیم
ذاكری نیز با بلند گو با مردم صحبت میكرد كه مردم را به شهر برگردانند
تعدادی از مردم در كنار جاده (اسلام آباد – باختران ) د رحال دراز
كش بودند .
ستون كه از اسلام آباد بیرون آمد یكی دو درگیری مختصر داشت تا
اینكه درگیریهای اصلی ساعت 2 نیمه شب 4/5/67 شروع شد كه تیپ جعفر با یك
پایگاه درمنطقه حسن آباد درگیری سنگینی پیدا كرده بود . اولین تیپ موفق شد
گردنه حسن آباد را رد كند ولی بعد از آن درگیر میشود. از این ساعت به بعد
نبرد سنگینی در منطقه شروع میشود. گردانهای متعدد از تیپهای مختلف به كمك
نفرات درگیر میآیند و نزدیكهای صبح ستون مجدداً حركتی میكند ولی باز در
گردنه چهار زبر درگیر میشود و دنباله ستون متوقف میگردد.
بر اثر نبرد سنگین در چهار زبر مرتباً تعداد زخمیها زیاد شده
و تعداد لاشههای كامیونها و كشتهها و .... افزایش پیدا كرد و تعدادی از
فرماندهان گردان درگیر هم كشته شدند در این وقت حمله دیگری از سوی سه راهی
ملاوی به نیروهای سازمان صورت گرفت . در این میان اسرای حاضر در عملیات
غالباً فرار كردند و بی نظمی شدیدی بر نیروهای سازمان حاكم شد. تعدادی از
نیروهای ارتش آزادیبخش تا به حال حتی صدای شلیك گلوله را نشنیده بودند و تا
به حال شلیك نكرده بودند. این تركیب و شدت ناهماهنگی كه انتظار و آمادگی
حتی یك درگیری سبك رانداشت تاب نیاورد و باعث شد كه شیرازه كار از هم بپاشد
و فرماندهی كه بیشتر رهبر تشكیلاتی بود تا یك فرمانده نظامی ، نمیتوانست
در این اوضاع و احوال به كارها سامان دهد
نحوه برخورد منافقین در بدو ورود به خاك ایران
1 – اعدام عناصر حزب الهی شهر ... كه موفق به شناسایی آنها شده بودند (با زدن تیر خلاصی و كارد به آنها )
2 – اعدام حدود 20 نفر از سربازان ایرانی در میدان شهر اسلام آباد كه برای عقب راندن نیروهای عراق در آنجا مستقر بودند.
3 – اعدام زخمیها و كسانی كه در اوایل ورود منافقین به شهر
زخمی شده بودند و در مسیر جاده اسلام آباد به طرف كرمانشاه در حركت بودند.
4 – غارت اموال مردم
5 – باز كردن انبار بزرگ شركت تعاونی كه حاوی ارزاق بود
شاهد دیگری 1 كه در این عملیات شركت داشته ، صحنههای این جنگ
نابرابر را چنین توصیف میكند : « تهاجم ضربالاجل ما با یقین به پیروزی
به دستور رجوی (او در پشت جبهه مستقر بود) آغاز شد . مسیر پیشروی ما تا
حوالی « كرند » نیروهای عراقی آزاد شده بود. نیروهای ما جملگی در یك ستون
به درازای 10 كیلومتر شبیه پیك نیك حركت میكرد. از عصر روز دوشنبه
درگیریها در مسیر راه در چند كیلومتری شهر كرند با نیروهای جلودار ما آغاز
شد . پرسنل نظامی دشمن كه در حین درگیری كشته میشدند ، معمولاً در اطراف
جاده به پشت یا به پهلو افتاده بودند. میتوانستم حدس بزنم اكثر آنان بدون
مقاومت و در حین فرار كشته شدهاند. در یك مورد هم مقداری پوست و استخوان
زیر چرخهای سنگین خودروها له شده بود و كسی را مجال و انگیزه و یارای جمع
كردن آن پوست و استخوان نبود. ما پس از آزاد سازی كرند و اسلام آباد با
درگیریهای محدود ، یگانهایی را برای حفاظت و نگهداری از آن مناطق آزاد شده
باقی گذاشته، الباقی نیروها به سوی هدفهای غایی پیش رفتیم . نیروهای
جلودار پس از عبور از گردنه « حسن آباد » و « ماهی دشت » 2 زیر آتشبارهای
سنگین و بمب هواپیماهای دشمن ، شیرازة آرایش خود را از دست دادند. آن جنگ
نابرابر ، با همهی محاسبات غلط نظامی ، 72 ساعت تا عصر پنجشنبه طول كشید .
در آن چند روز بر اثر گرسنگی و نابسامانی ، نیروهای ما از هم گسیخته ،
رژیم بر همهی مناطق نظامی مسلط و با استفاده از بنیهی ضعیف پشتیبانی ،
نظامی ، نیرویی ، لجستیك ، تداركات ، بهداری و به ویژه فرماندهی ما و با
كمك گرفتن از نیروهای هوایی خود توانست در همه مسیر ، ما را زمین گیر و قفل
نماید »
عملیات « فروغ جاویدان » بعد از سه روز با شكست كامل روبه رو
شد. روز پنجشنبه 6 مرداد ، بعد از اینكه رژیم با وارد كردن نیروهای تازه
نفس و هلی برد كردن آنها در پشت مواضع مجاهدین، راه بازگشت آنها را در عمل
سد نمود ، رجوی از پشت جبهه دستور عقب نشینی صادر نمود.
در مجموع افرادی كه در كمین میافتادند ، بیشتر از 5% شانس
زنده ماندن نداشتند . معمولاً در همه جنگها ، فرماندهان نقشهای نیز برای
عقب نشینی و تداركات مربوط به آن دارند ، ولی از آنجا كه رجوی خودش در
مهلكه نبود ، سازمان دهی و یا طرحی برای عقب نشینی نیروهایش نداشت . افراد
اجازه نداشتند در هیچ مهلكهای در انتظار نیروهای كمكی باشند. در هنگام
عقبنشینی ، هر فرد به تنهایی مسئول انتقال خود به پشت جبهه بود .
در این جنگ همه دچار جنون جنگی شده بودند. اسیر خود را
میكشتند. مجاهدین در پایگاه بسیج كرند ، حدود 30 بسیجی با سن میانگین 15
تا 20 سال را كه اسیر شده بودند ، تیر خلاص زدند . (همان ص 241 )
تحلیل سر لشگر وفیق السامرایی در بارة عملیات مرصاد
الف – وضعیت ایران :
نیروهای ایران وعراق به دنبال پشت سر گذاشتن هشت سال جنگ ، از
مرحلة صلح با استراحت نیمه كاملی استقبال به عمل آوردند . نیروهای ایران
اقدام به سبك كردن و عقب كشیدن تعدادی از یگانهای خود از منطقة مورد نظر در
این عملیات ، در محور « خانقین – تهران » نمودند و تعدادی از یگانهای لشگر
81 زرهی و سپاه پاسداران به پادگانهایشان و مناطق غیر رزمی منتقل گردیدند.
در محور عملیاتی سازمان ، غیر از چند یگان سبك ، نیروی دیگری حضور نداشت و
علاوه بر آن فعالیت در بسیاری از نقاط دیده بانی اطلاعاتی نیز متوقف
گردیده و به عنوان یكی از پیامدهای طبیعی صلح ، شبكه جمع آوری اطلاعات ضعیف
شده بود. در مجموع آمادگی رزمی به پایینترین سطح ممكن تنزل پیدا كرده بوده
.
ب – اجرای عملیات:
به محض صدور فرمان لازم ، نیروهای سبك سازمان (منافقین ) خط
مرزی را در نور دیده و با استفاده از نفربرهای زرهی و زره پوشهای چرخدار
روسی و فرانسوی pmp1 و بنهارد و ptrgo پیش روی مكانیزه سریع خود را آغاز
كردند.
در موج اول حمله حدود 2200 نیروی مسلح زن و مرد حضور داشتند .
هواپیماهای جنگنده میگ 23 و میراژ اف – یك عراقی به منظور حفاظت از
نیروهای عمل كننده در برابر دخالت احتمالی نیروی هوایی ایران ، اقدام به
پروازهای گشتی مسلحانه و برقرار نمودن پشتیبانی هوایی نزدیك نمودند.
پیشروی اولیه سبب گردید تا این نیروها به عنوان یك نیروی
كاملاً غافلگیر كننده و قوی به پیش روند و به شهر اسلام آباد واقع در 100
كیلومتری (خط حركتشان ) دست پیدا كنند . آنها نیروهای موجود در این شهر را
غافلگیر كرده و پادگان و مناطق و موقعیتهای حساس این شهر را ظرف مدت زمان
كوتاهی به اشغال خود در آورند . نیروهای بعدی با بهرهگیری از موفقیتهای به
دست آمده ، در چارچوب برنامه تعیین شده برای دستیابی به شهر تهران ،
حملةخود را از سر گرفتند . بدیهی بود كه در پشت سر خود ، از هیچ گونه
اقدام دفاعی و یا نیروی تأمینی در جادهها برخوردار نبودند. رهبران ایران
به اطلاعات جامعی راجع به محور و اهداف عملیات و میزان نیروهای عمل كننده
(سازمان منافقین ) دست پیدا كردند و با به حركت در آوردن تعدادی از یگانهای
سپاه پاسداران ، كه دارای ویژگیهای حركت سبك و سریع بودند و از وسایل
نقلیة سریع و كوچك استفاده میكردند ، واكنش سریعی در مقابل این رویداد
نشان دادند. تعدادی از ارتفاعات و تقاطع جادههای ارتباطی در فاصلة بین
اسلام آباد و كرمانشاه را به كنترل خود در آورده و با نیروهای مقدم منافقین
درگیر شدند. آنها توانستند تا هنگام آمادگی و تجمع نیروهای سپاه پاسداران
از مناطق مختلف در محور عملیاتی ، منافقین را زمین گیر كنند و خطوط ارتباطی
آنها را در چند نقطه قطع كنند. عملیات نابود سازی منافقین آغاز شد و در
همان ابتدای كار ، حداقل یك هزار منافق كشته و زخمی و اسیر شدند . در حالی
كه بنابر اطلاعات دریافتی ما تعداد تلفات منافقین به بیش از دو هزار نفر
رسید.
ج – تحلیل عملیات وعدم موفقیت سازمان( منافقین) :
عملیات (سازمان منافقین ) بر اساس امیدها و آرزوهای افراطی
شكل گرفته بود. یك ارزیابی دقیق از اوضاع به راحتی میتوانست نشان دهد كه
این عملیات نمیتواند موفقیت آمیز باشد ، زیرا :
(1) دوری راه بین مرز، یعنی نقطة شروع و تهران به حدود 500
كیلومتر میرسید. همین مسأله به رهبران ایران این امكان را داد تا تدابیر
امنیتی لازم را به منظور مقابله با آن اتخاذ نمایند.
(2) وجود شهرهای بزرگ و اساسی در محور عملیات كه زمینه ساز حضور تعداد زیادی از نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی داخلی بود.
(3) حكومت فعلی دارای نیروهای هوادار بسیاری است . روحانیون ایران از قدرت تأثیر گذاری و ارتباط روحانی خوبی با مردم برخوردار بودند.
(4) وجود فرماندهان نظامی ، به ویژه از سپاه پاسداران كه در
مناطق مختلف ایران گسترش یافتهاند. آنان دارای نیروهایی هستند كه به ایشان
وفا دارند . (همان ، ص 134 )
ج – تشریح عملیات رزمندگان اسلام
مقدمه :
با توجه به حمله گسترده ارتش عراق بعد از پذیرش قطعنامه از
سوی ج . ا . ا و پیشروی زیاد آنان در منطقه جنوب ، ل 32انصارالحسین(ع) نیر
مأموریت یافت تا تمام توان خویش را به جنوب انتقال دهد. در همین راستا اكثر
گردانها و واحدهای لشگر به سمت جنوب حركت كردند و فقط چند گردان از تیپ
دوم كربلا از لشگر 32 در منطقه چهار زبر كه عقبه لشگر در منطقه غرب به حساب
میآمد حضور داشتند . لازم به ذكر است كه گردانهای 154 و 155 نیز تجهیز و
تسلیح شده بودند كه در تاریخ 3/5/1367 به جنوب بروند لذا به دلیل حجم بالای
اعزامها به سمت جنوب از اقصی نقاط كشور ، پشتیبانی غرب نتوانست خودروهای
لازم جهت انتقال این گردانها به منطقه جنوب را تأمین نماید و به همین دلیل
این 2 گردان به اتفاق واحد اطلاعات عملیات تیپ 2 كربلا از ل 32 در منطقه
ماندند. كه خود این موضوع از امدادهای غیبی الهی بود.
زمان اطلاع از حمله دشمن
در حدود ساعت 10 شب مورخه 3/5 /1367 ، لشگر از حمله دشمن از
غرب و نفوذ تا عمق 100 كیلومتری كشور (اسلام آباد ) خبردار شد . و اقدام به
اعزام نیروهای اطلاعات عملیات جهت بررسی اوضاع از نزدیك ، نمود. با اعزام
تیم گشتی لشگر جهت كسب اطلاعات دقیق از وضعیت منطقه اسلام آباد شهید هادی
فضلی مسئول اطلاعات تیپ 2 كربلا و مسئول تیم گشتی اعزامی ، در تنگه حسن
آباد و نزدیك اسلام آباد بصورت سطحی مجروح گشت . و پس از بازگشت تیم اعزامی
اطمینان قطعی حاصل شد كه دشمن اسلام آباد را تصرف نموده و در عین نا باوری
و تعجب بر روی جاده اسلام آباد به سمت كرمانشاه ترافیك یك طرفه عجیبی
ایجاد شده بود كه همین ترافیك ایجاد شده كه ما خود نظارهگر آن بودیم باعث
كند شدن پیشروی دشمن شده بود. و لذا دشمن تا اسلام آباد طبق جدول زمان بندی
خود پیشروی كرده بود و از اسلام آباد به سمت كرمانشاه به همین دلیل و به
دلیل اشتباه رفتن یكی از تیپهایش از جدول زمانبندی خویش عقب افتاد ضمن
اینكه پس از خروج دشمن از اسلام آباد و حركت به سمت تنگه حسن آباد
درگیریهای مختصری هم در نزدیكی تنگه حسن آباد رخ داده بود كه مزید بر علت
شده بود توسط نیروهای لشگر بدر كه در حال عبور از منطقه بودند و تعدادی از
نیروهای لشگر 6 ویژه سپاه لذا در حدود ساعت 3 با مداد مورخه 4/5/67 رئیس
ستاد لشگر 32 فرماندهان گردانهای 154 و 155 را برای بررسی وضعیت به تنگه
چهار زبر كه در یك یا دو كیلومتری عقبه لشگر 32 (موقعیت شهید شهبازی ) قرار
داشت فرا خواند (لازم به ذكر است كه در حدود ساعت 12 شب كه از عملیات و
نفوذ دشمن اطمینان حاصل شد گردانهای مذكور اقدام به تجهیز و تسلیح و دادن
مهمات (وآماده باش كامل به نیروها نمود.) و ما به اتفاق فرماندهان این دو
گردان به تنگه چهار زبر رسیدیم و به محض قرار گرفتن بر روی تنگه كه ارتفاع
بیشتری نسبت به دشت حسن آباد دارد ، ستونهای طویل دشمن که با چراغهای روشن
در حال حركت به سمت چهار زبر بودند را مشاهده نمودیم . بلافاصله برگشتیم
به عقبه یگان و 3 گروهان از نیروهای گردانهای 154 و 154 را به تنگه آورده و
ضمن استقرار در جناحین تنگه اقدام به ایجاد مواضع دفاعی و سنگرهای تعجیلی
در پشت سنگهای ارتفاعات نمودیم . در واقع نیروهای گردانهای مذكور جزء اولین
نیروهای حاضر در تنگه چهار زبر بودند البته با استقرار 3 گروهان مذكور
حدود 100 نفر از نیروهای سایر یگانهای قرارگاه نجف نیز در منطقه حاضر شدند.
دشمن به تنگه نزدیك شد. هنوز هویت دشمن مشخص نبود كه منافقین هستند ، همه
تصور میكردند كه عراق حمله كرده با رسیدن دشمن به نزدیكی تنگه رزمندگان
اسلام شروع به شلیك نمودند. با شلیك انبوه از جناحین تنگه به سمت دشمن ،
ستون برای اولین بار برای لحظاتی متوقف شد 1 (این توقف را خود منافقین به
جمع شدن فنر جهت تمركز قدرت تعبیر میكنند ) گذشت زمان به نفع نیروهای خودی
بود و به ضرر دشمن . بنا به اظهارات سردار سر لشگر محسن رضایی فرمانده وقت
سپاه 2 :
« برادران رزمنده لشگر پیروز 32 انصارالحسین (ع) قهرمانان
عاشورا ، با آنچنان قدرتی در مقابل نیروهای بعثی و منافق میجنگیدند و دشمن
راتار و مار میكردند كه گویا ، قدرت الهی به دست مردانی پاك بر سر
جنایتكاران باریدن گرفته است. »
رزمندگان اسلام (لشگر 32 ) با ایجاد خاكریز بر روی جاده عملاً
جاده را بستند و ضمن آن از خود خاكریز نیز بعنوان یك پوشش جهت اتخاذ موضع
استفاده كردند. بچههای گردان ادوات لشگر 32 انصارالحسین (ع) با آوردن
مینی كاتیوشا به تنگه و از پشت همین خاكریز ایجاد شده بصورت تیر مستقیم از
آن استفاده نمودند كه خود این موضوع نقش زیادی در تار و مار دشمن داشت . با
گذشت زمان بر تعداد رزمندگان اسلام افزوده میشد، با روشن شدن هوا
درگیریها شدت گرفت و دشمن در چندین نوبت خیز برداشت كه از تنگه عبور كند كه
موفق به این كار نشد. « گردانهای متعددی از تیپهای مختلف به كمك نفرات
دشمن میآمدند. بر اثر نبرد سنگین در تنگه تعداد زخمیهای دشمن زیاد میشد و
تعداد لاشه كامیونها و كشتهها افزایش مییافت تعدادی از فرماندهان گردان
جعفر هم كشته شدند
با آمدن شهید صیاد شیرازی به منطقه و توجیه سریع نسبت به
مختصات منطقه بلافاصله موج حملات هوایی بر علیه ستونهای منافقین شروع شد و
منافقین بیش از پیش با دستپاچگی و سردگمی مواجه شده و شیرازه سازمانشان از
هم پاشید.
دشمن كه قافیه را باخته بود با اینكه فرماندهان دشمن به
اعتراف خودشان بارها اعلام كرده بودند كه توان عبور از تنگه را ندارند بار
دیگر رهبر تشكیلات بخت خود را آزمایش كرد و دستور مجدد حمله را صادر كرد كه
این بار نیز سر ستون با یكی دو دستگاه خودرو از خاكریز عبور كرده كه آماج
گلولههای رزمندگان قرار گرفت و خودرو آنها واژگون شده و سرنشینان آن كشته
یا مجروح گشتند . و این بار نیز عبور از تنگه میسر نشد.
به دنبال حملات شدید هواپیماها و بالگردها و همچنین آتش
خمپاره، دشمن كاملاً زمین گیر شد و نفرات كه تا آن زمان در ماشینهای خویش
بودند از ماشینها خارج شده و در اطراف جاده لای شیارها و پناهگاههای طبیعی ،
كنار جاده ، زیر پلها و ... سنگر گرفتند
با گذشت زمان و اضافه شدن نیروهای حاضر در منطقه و حضور
فرماندهان سپاه در منطقه كه در لحظه اول عملیات منطقه از خلاء فرماندهی رنج
میبرد نیروهای خودی انسجام بیشتری یافته و رفته رفته منافقین را از چندین
جناح درگیر ساختند
رزمندگان اسلام در روز پنجشنبه ۶ مرداد ۱۳۶۷ عملیات مرصاد با
رمز یا «على بن ابى طالب(ع)» آغاز شد. در این عملیات ۳ گردان از تیپ نبى
اكرم (ص)، تیپ مسلم و یك گردان از ایلام از پشت به اسلام آباد حمله كردند.
منافقین تصور مى كردند كه نیروهاى عراقى همچنان در این مناطق حضور دارند،
حال آنكه نیروهاى عراقى عقب نشینى كرده و این منطقه در دست نیروهاى ایرانى
بود. به همین دلیل نیروهاىخودی توانستند به راحتى از این محور وارد اسلام
آباد بشوند. پیش از این نیز نیروهاى یكى از گردان هاى سپاه كه اهالى اسلام
آباد بودند و به تمامى راه هاى شهر آشنایى داشتند با نفوذ به داخل شهر با
دشمن درگیر شده و سازماندهى آنان را در داخل شهر برهم زدند. و طی چندین
ساعت، صدها تن از منافقین را به هلاکت رسانده، و مابقی را به فرار وا
داشتنداین.عملیات به فرماندهى سپاه پاسداران و پشتیبانى هوانیروز ارتش از
سه محور اسلام آباد، چهارزبر و جاده قلاجه انجام شد. در اثر پیشروى نیروهاى
ایرانى در ساعت ۲ بعداز ظهر ۷ مرداد اسلام آباد از اختیار نیروهاى منافقین
خارج شد و بلافاصله پس از آزادسازى شهر اسلام آباد یگان هاى سپاه پیشروى
به سوى كرند را آغاز كرده و آنجا را نیز به تصرف خود درآوردند در این
عملیات، در خلبانان هوانیروز با ۱۲۳ سورتى پرواز مواضع دشمن را درهم
كوبیدند و چون دشمن روى جاده آسفالته حركت داشت و با اتخاذ این تاكتیك غلط
متحمل تلفات و خسارات فراوانى شد. طى این عملیات یكهزار و ششصد تا دوهزار
تن از نیروهاى مجاهدین خلق كشته و حدود یكهزار نفر از آنان نیز زخمى شدند.
در میان كشته شدگان و اسرا تعدادى از كادرهاى سازمان و
فرماندهان تیپ ها نیز دیده مى شد. مثل محمود مهدوى فرمانده محور، مهدى
افتخارى مسؤول هیئت اجرایى، پرویز كریمیان با اسم مستعار جهانگیر مسؤول تیپ
جهانگیر، اصغر زمان وزیرى با اسم مستعار وحید از مسؤولین كادر اجرایى ،
بهمن جانشین فرمانده تیپ، افسانه، فرمانده تیپ افسانه. باقربیگى از هیأت
اجرایى، على خدایى صفت و فردى به نام معصومى، اینها از افرادى بودند كه
مشخصاً از مسؤولین رده بالاى آنها تا الآن كشته شده اند. غلام رضا پورگل هم
كه مسؤول محور پنجم بودو هدایت عملیات را قرار بود و در محور و در محور
قزوین - تهران به دست بگیرد كشته شد. علاوه بر اینها یكهزارو۱۲۷ خودرو نیز
به همراه داشته اند كه اكثرشان منهدم شد ویا به غنیمت در آمده است. عجیب
اینجاست كه این وسایل نقلیه از ۷۰۰ كیلومتر بیشتر كار نكرده اند ضمناً ۲۰۰
تانك و نفربر ساخت برزیل هم در این میان بودند. و بیش از 2500 تن از
منافقین به هلاکت رسیدند و بیش از چهارصد دستگاه خودرو، نفربر و تانک آنان
منهدم شد.
نتایج عملیات
- عقب راندن دشمن از خاک ایران اسلامی
- به هلاکت رساندن حدود 2000 نفر و به اسارت درآوردن 250 تن از نیروهای دشمن
سازمان رزم خودی
قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء (ص)
قرارگاه نجف
لشگر 6 پاسداران به استعداد 7 گردان
لشگر 32 انصار الحسین(ع) به استعداد 7 گردان
لشگر 57 اباالفضل(ع) به استعداد 2 گردان
لشگر 155 ویژه شهدا به استعداد 3 گردان
لشگر 9 بدر به استعداد 6 گردان
تیپ مستقل 12 قائم(عج) به استعداد 3 گردان
تیپ مستقل 75 ظفر به استعداد 1 گردان
تیپ مستقل 66 ولی امر(عج) به استعداد 3 گردان
تیپ مستقل 36 انصار المهدی به استعداد 3 گردان
قرارگاه مقدم نیروی زمینی سپاه
لشگر 27 محمد رسول الله(ص) به استعداد 4 گردان
لشگر 17 علی ابن ابیطالب(ع) به استعداد 1 گردان
لشگر 33 المهدی(عج) به استعداد 1 گردان
لشگر 71 روح الله به استعداد 3 گردان
قرارگاه سپاه هشتم
لشگر 5 نصر به استعداد 2 گردان
تیپ مستقل 29 نبی اکرم (ص) به استعداد 4 گردان
تیپ مستقل 59 مسلم بن عقیل به استعداد 1 گردان
قرارگاه رمضان به استعداد 1 گردان
نیروهای کرند و اسلام آباد به استعداد 1 گردان
عناصری از لشگ
به طور كلى این عملیات به فرماندهى سپاه پاسداران و پشتیبانى
هوانیروز ارتش از سه محور اسلام آباد، چهارزبر و جاده قلاجه انجام شد. در
اثر پیشروى نیروهاى ایرانى در ساعت ۲ بعداز ظهر ۷ مرداد اسلام آباد از
اختیار نیروهاى منافقین خارج شد و بلافاصله پس از آزادسازى شهر اسلام آباد
یگان هاى سپاه پیشروى به سوى كرند را آغاز كرده و آنجا را نیز به تصرف خود
درآوردند.)
كرد.
.