سلام
عید سعید فطر بر شما مبارکباد
این قافله ی عمر عجب.......
ماه رمضان هم نفسهای آخرش رو میکشه....
چقدر تونستیم تغییر کنیم؟
اندکی صبر سحر نزدیک است....
طاعات و عباداتون قبول باشه دوستای گلم
فعلا یا حق!
سلام بچه ها
شرمنده دیر میام تبیان
ولی به هر حال
طاعات و عباداتون قبول باشه ان شاءاله
التماس دعا
فعلا خداحافظ
پیش آن سنگ دلان قدر دل وسنگ یکیست
حال و روزه غزل و شعر شباهنگ یکیست
نردبان این جهان ما و منی است عاقبت این نردبان افتادنی است لاجرم هركس كه بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شكست
هر كه عاشق شد خدا را یافت و هركه خدای تعالی را یافت خود را فراموش كرد .
بسم الله الرحمن الرحیم
از همه شماهایی که توی این مدت به مطالبم نظر دادین و منم با کمال شرمندگی نتونستم بهتون سر بزنم معذرت میخوام،خیلی دلم میخواست نام ببرم ولی اینکار رو نمیکنم به 2 دلیل(1 تبیان احتمالا عمومی نمیکنه و میگه بصورت نظر برای هرکدوم بنویسم و2 ممکنه یه اسم کم و زیاد بشه و بیشتر شرمنده بشم)
به هرحال آرزو میکنم امسال ماه رمضان بهتون خوش بگذره و توفیق عبادت رو پیدا کنید. از صمیم قلبم هم براتون دعا میکنم شما هم ما رو از دعای خیرتون بی بهره نذارید.
از اینکه نتونستم زیاد بیام تبیان و مطالبم از سطح خوبی برخوردار نبود هم از همتون عذر خواهی میکنم
یا علی
کوچیک همتون(مرتضی)
آسمان را ابرهای پر زبغز پوشیده است در دلم گویی امید دیدنش پوسیده است دیگر از این دل صدایی بر نمی آید ولی خوب میدانم دلم در خون خود جوشیده است باز دردی تازه راه این نفس ها را گرفت بر لبان ساكتم لبخند شوق خشكیده است دست من انگار دیگر از سر عشق و صفا خط نمیخواهد نوشتن چون كه غم بوییده است من چه میگوییم كنون غم در دلم قوت گرفت گندم بی همزبان روی از همه پوشیده است كاش این ابرهای بغض آلوده شهر من كنون گریه را آواز سازند ... تنم خشكیده است اشك میخواهم ولی در چشمه سار چشم من جای اشك انگار گل ماتم كنون روییده است دوستان ای دوستان ... ای غمگساران دلم دیگر از این پس دل گندم به درد آلوده است گندمك دیگر از این روزهای غمگین و كبود نا امید گشته ... دل از شوق بهار بریده است .
آنكه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت ، در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت ، خواست تنهایی ما را به رخ ما بكشد ، « تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت »