همشهری - شما هم با پدر و مادرتان کل کل دارید؟ پس به این تست روانشناسی پاسخ بدهید و راهکارهای مناسبی در روابط خود با پدر و مادرتان انتخاب کنید:
1. گریان از مدرسه به خانه میآیی. اشک تمام صورتت را گرفته است. بابهترین دوستت دعوا کردهای. مادر یا پدرت از تو علت دعوا را میپرسد:
الف) شانههایت را بالا میاندازی و به اتاقت میروی. این غم را در تنهایی تحمل میکنی.
ب) به او میگویی این قضیه به خودت مربوط است و میخواهی که تنهایت بگذارند.
ج) با او درد دل میکنی و حالت بهتر میشود.
2. مدل مو ولباست را عوض کردهای اما مادر یا پدرت اصلا ً خوششان نیامده است:
الف) به دوستت زنگ میزنی و از رفتار مادر یا پدرت شکایت
میکنی.
ب) دوباره جلوی آینه میروی و خودت را برانداز میکنی. شاید هم حق با آنها باشد...شاید هم نباشد...
ج) در اتاقت را میبندی و صدای موزیک را تا آخر بلند میکنی!
3. تو به لباسهای تازه احتیاج داری:
الف) از خرید با والدینت متنفری. بدون آنها و نظر آنها به خرید میروی!
ب) هوم... شاید هم دوستت، هم یکی از والدینت بتوانند در خرید کمکت کنند.
ج) فقط برای خریدهای کم اهمیت نظر پدر و مادرم را میخواهم.
4. برای تولد مادر یا پدرت...
الف) آخ...تو همیشه یادت میرود!
ب) همان کاری که همیشه میکنم. گلی، شکلاتی، کتابی...
ج) یک کارت تبریک یا هدیهای که خودت برایش وقت گذاشتهای و تهیه کردهای. او عاشق کار دست توست.
5. وقتی از درسهای سختت پیش پدر یا مادرت شکایت میکنی...
الف) او با گیجی سرش را تکان میدهد و میگوید: بیا شام بخور.
ب) بحثت میشود، بر سر کمدرسخواندن
ج) او دلداریات میدهد و تو آرام میشوی.
6. تو دوست داری در آینده تبدیل به یک خواننده معروف شوی، با اینکه خجالتی هستی، در این باره با مادر یا پدرت صحبت میکنی...
الف) او به تو قول میدهد، هزینهی برگزاری اولین کنسرتت را بدهد.
ب) چندبار پلک میزند و میگوید: موفق باشی.
ج) به آرامی به تو میگوید که فکر میکند تو در مسیر دیگری استعداد داری.
امتباز پاسخهایتان را اینگونه محاسبه کنید:
1.الف.2, ب.1, ج.3
2- الف.2, ب.3, ج.1
3- الف.3, ب.1, ج.2
4- الف.1, ب.2, ج.3
5- الف. 1, ب.3, ج.2
6- الف.3, ب.1, ج.2
شش تا 9 امتیاز: دنیاهای جداگانه
مدتهاست که تو و مادر/پدرت وقت زیادی را باهم نگذراندهاید. تو تقریباً با بیشتر کارهایی که میکند و حرفهایش مخالفی. همچنین او هم نشانههای اشتباهی برای رابطه با تو بروز میدهد. فقط به این فکر کن که با تمام فاصلهای که میان تو و مادر/پدرت است، او عاشق توست و بهترینها را برایت میخواهد. با او صحبت کن. به خصوص مشکلاتت را با او درمیان بگذار و ببین چهطور تو را حمایت خواهد کرد.
از 10تا 14 امتیاز: رابطه شبه جزیرهای!
تو بعضی از راههای رابطه را بستهای. اما راههایی راهم باز گذاشتهای. درست مثل یک شبه جزیره.
خبر خوب این است که تو بیشتر مسائل را به مادر/پدرت میگویی. اما خبر بد این است که بهرغم میلت این کار را میکنی. تو دوستان خوبی برای دردل داری و مسائلت را با آنها درمیان میگذاری و البته این خیلی آسانتر از درمیان گذاشتن رازها با مادر/پدرت است. این هم بد نیست. اما این والدین هستند که در درستترین نقطه برای کمک به تو ایستادهاند. ممکن است آنها بعضیوقتها تو را عصبانی کنند، اما هروقت به آنها احتیاج داشتهای بودهاند.
از 15 تا 18 امتیاز: هر روز، روز مادر/پدر
برای تو و مادر/پدرت هر روز، روز مادر یا پدر است. آنها همان کسانی هستند که تو در شادی و غم به سراغشان میروی و همیشه به وجودشان احتیاج داری. حتی وقتی از دست آنها عصبانی شوی(که میشوی) آنقدر با آنها سر و کله میزنی تا مشکل حل شود. همهی اینها برای داشتن یک رابطهی خوب نیاز است که برای تو بهترین است. پس به آنها اطمینان بده که چهقدر از داشتن چنین رابطهای خوشحالی و قدر آن را میدانی!
همشهری: «میگویند که با آدمها به سفر برو تا آنها را بشناسی!
من و مهتا دو یار جداناشدنی بودیم. از سوم راهنمایی تا امسال که سال آخر دبیرستان را تمام کردیم.
اما حالا هم من و هم او، نسبت به این رابطه سرد شدهایم. دلیلش هم فقط یک چیز بود. من، مهتا را همراه با خانوادهام به سفر بردم و در آنجا چندبار باهم دعوایمان شد. راست میگویند که آدمها را باید در سفر شناخت!»
البته معلوم نیست که این مهتا خانم، در این سفر تابستانی چه گلی کاشته که دوستش را تا این حد ناراحت کرده است. اما بد نیست، شما هم با پاسخ دادن به سؤالهای این تست روانشناسی، رفتارهای سفری خود و دوستتان را در شروع فصل مسافرت بشناسید، تا اگر خواستید با دوست صمیمی خود به سفر بروید، بتوانید تا حدودی از بروز مشکلات پیشگیری کنید.
1. اولین چیزی که در سفر همراه خودت میبری:
+ چند کتاب یا رایانه برای سرگرمی
% بالشم، چون بدون آن خوابم نمیبرد!
× مسواک
2. اگر با ماشین سفر میکنید، ترجیح میدهی کجا بنشینی:
% جایی که کمتر آفتاب بتابد و باعث حالت تهوع نشود.
× فرقی ندارد، فقط همسفرهایم اهل بگو و بخند در طول راه باشند!
+ هرجایی که چشمانداز بهتری به جاده داشته باشد.
3. برای سرگرم شدن در شب اول سفر، کدام را ترجیح میدهی:
× یک بازی دستهجمعی، مثل زو، وسطی یا کارتبازی!
+ دسته جمعی؟ شاید بازی با کامپیوتر یا خواندن کتاب بهتر باشد! شب اول همه خستهی راه هستند.
% شب اول ترجیح میدهم زودتر بخوابم تا انرژی لازم را برای ادامهی سفر بهدستآورم.
4. در هنگام آشپزی:
+ ترجیح میدهم کسی در دست و پایم نباشد!
% آشپزی حوصله میخواهد که من ندارم.
× عاشق آشپزی دستهجمعی در سفر هستم، خودم پیشقدم میشوم.
5. برای پیشنهاد دادن یک برنامهی مفرح:
× از همهی پیشنهادها استقبال میکنم و خودم هم پیشنهادهای جذابی میدهم.
+ از بین آنها، فقط هرکدام را که بیشتر خوشم بیاید قبول میکنم.
% پیشنهادهای من همیشه منحصربه فردند!
6. بیخوابی در سفر:
+ اگر در یک اتاق تنها باشم، خوابم میبرد. ولی خوابیدن دسته جمعی...
% بزرگترین مشکل من در طول سفر!
× اتفاقاً فقط در سفر خوب میخوابم.
7. باران شدیدی میبارد و امروز مجبورید در خانه بمانید:
% اووف...اینهم شانس من است دیگر. همیشه در سفر ضدحال میخورم.
× کارتبازی؟ مشاعره؟ اسم فامیل؟ پانتومیم؟ کدام را بازی کنیم؟
+ فیلم و کتاب با خودم آوردهام، برای چنین روزی دیگر!
8. سفر رفتن با غریبهها:
× به امتحانش میارزد. سفر، غریبهها را به دوست تبدیل خواهد کرد.
+ سفر با آشناها را ترجیح میدهم.
% ترجیح میدهم با افراد خیلی صمیمی به مسافرت بروم.
9. بدترین خاطره از مسافرت:
+ سروصدای همسفرها
% قهر
× شنیدن یک خبر بد.
10. مسافرت یعنی...
% خوردن و خوابیدن
× ماجراجویی
+ خوشگذرانی
11. در یک شب هیجانانگیز، ناگهان برق قطع میشود:
× بازیهایی مخصوص تاریکی اختراع میکنیم.
+ با نور ماه میشود کتاب خواند؟
% باز هم یک ضدحال دیگر. شانس نداریم که.
12. هنگام بازگشت از سفر:
+ این هم یک تجربه بود.
% یک خواب راحت در رختخواب خودم منتظرم است.
× بدترین قسمت سفر، تمام شدن آن است. خیلی زود گذشت.
(×) کنسرو انرژی
تو یک همسفر فوقالعادهای. هرکسی که با تو به سفر میرود، دوست دارد بازهم این تجربه را تکرار کند. تو در مسافرت خستگی ناپذیری.
برای تو مسافرت یعنی یک شانس بزرگ. پس از این شانس به بهترین نحو استفاده میکنی. کسانی که با تو همسفر میشوند، با کمال میل همهی برنامهریزیها را به تو میسپارند، چون میدانند بد نخواهد گذشت. لحظهای که در حال بازگشت از سفر هستی، در حال برنامهریزی برای مسافرت آیندهای. در ذهنت نقاط قوت و ضعف این سفر را بررسی میکنی تا در تجربهی بعدی از آن استفاده کنی. تو همیشه با دست پر برمیگردی. کلی خاطره و بازیهای تازهی اختراعی و سوغاتی و عکس. بله، تو همانی هستی که در سفرها خاطرههای دوستداشتنی را با دوربین ثبت میکنی و هر از گاهی با مرور عکسهای گذشته دلت یک سفر تازه میخواهد. با اینحال باید یاد بگیری که این انرژی زیادی را در طول سفر کنترل کنی تا بعضیوقتها همسفرهایت از این حجم فراوان انرژی کلافه نشوند.
(+) خوشسفر درونگرا
درست است که گاهی تکروی میکنی. مثلاً دوست داری تنهایی در جنگل یا لب دریا قدم بزنی و با افکار خودت باشی و حوصلهی کسی را نداری، اما این باعث نمیشود دیگران سفر با تو را دوست نداشته باشند. تو در بیشتر برنامههای جمعی شرکت میکنی، هرچند معمولاً برنامهای پیشنهاد نمیدهی. اما همین ویژگی تو باعث میشود تا به قول دوستانت آدم پایهای باشی و خاطرات خوشی رقم بزنی. این گاهی بهدلیل ازخودگذشتگیات است. ممکن است سردرد، حالت تهوع یا بیخوابی داشته باشی، اما بهروی خودت نمیآوری و کام جمع را تلخ نمیکنی. با این همه، گاهی بیحوصلگی و درونگراییات باعث میشود که از جمع فاصله بگیری. ممکن است این چندان محسوس نباشد، اما سعی کن در هنگام مسافرت کمی از خودت فاصله بگیری و با جمع خوش باشی. تو همیشه خودت را داری، اما همسفرهایت را نه.
(%) ترمز سفر
بله، خودت هم میدانی که همیشه برای کشیدن ترمز گروه آمادهای. البته وقتی خوشگذرانی و ماجراجویی به اوج خودش برسد، یکنفر مثل تو لازم است تا ترمز گروه را بکشد و موقعیت را به آنها یادآوری کند. همسفرهایت همیشه از این ویژگی تو یاد میکنند. با این حال در سفر بیشتر به خودت اهمیت میدهی. تو همان کسی هستی که اول از همه پشت میز غذا مینشیند و برای اینکه در شستن ظرفها کمک نکند، دیرتر از همه از سر میز بلند میشود. البته خیلی زود، همسفرها این رفتار ظریف را شناسایی میکنند و در آنها نسبت به تو، دافعه ایجاد میکند. در سفرهای آتی چند راهکار را آزمایش کن:
1. بی خیال ضدحالها شو و کمتر غُر بزن.
2. در فعالیتهای دستهجمعی هرچند حوصله سربر، شرکت کن. مطمئن باش خوش میگذرد.
3. عادتهایی مثل بردن بعضی لوازم جاگیر و غیر ضروری مانند رایانه، بالش و... را ترک کن. مطمئن باش میتوانی با نبودن این وسایل کنار بیایی و دیگر کسی برای تنگ کردن جا به تو غر نمیزند.