عشقمو دست کم نگیر درسته مجنون نمیشم
وقتی که گریه می کنی حریف بارون نمیشم
به اینکه من دوست دارم حتی یه ذره شک نکن
یه لحظه با تو بودنو به عمر دنیا نمی دم
قصه عاشقیمونو تو شهرمون جار می زنم
دیکته
بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد
غلامعلی شكوهیان
مهربانی را وقتی آموختم که کودکی آسمان نقاشی اش
را سیاه میکشید تا پدر کارگرش زیر آفتاب نسوزد .
آنگاه که خنده بر لبت می میرد
چون جمعه ی پاییز دلم می گیرد
دیروز به چشمان تو گفتم که برو
امروز دلم بهانه ات می گیرد
عشق با نیم نگاهت ازلی ست
راز چشمان تو ضرب المثلی ست
ولی افسوس ترافیک دلت
مشکل جاده بین المللی ست