بگو درد دلت را
به من، که آسمان بی ستاره مرا دلتنگ کرده است.
بگو درد دلت را
به من، که شراب عشق مرا مست کرده است.
بگو درد دلت را
به من، که لیلی عاشق مرا مجنون کرده است.
بگو هر چه دل
تنگت خواست بگو! بگو از زندگی، از دنیا،
از چشمان پر از
مهرت بگو! بگو که بغض گلویم
چشمان خسته ام را
بارانی کرده است.
ای هوای زنده
بودنم شعار است که میگویم
ستاره ها را از
آسمان برایت میچینم و یا خورشید را
با شبهایت آشتی
میدهم ....
شعار است که
میگویم به اندازه یک دریا برای تو اشک ریختم
اما این که میگویم
بدون تو حتی یک لحظه هم
نمیتوانم زندگی
کنم شعار نیست!
هر جا که باشم ، همینم ! یک عاشق!
هر جا که باشم ، دور از تو یا در کنار تو ،
همینم ! یک مجنون !
فرقی
ندارد کجا باشم ، چه کسی باشم یا در چه حالی باشم ،
من همینم ،
یک دلداده !
نه برای کسی
هستم ، نه برای خودم ، من تنها برای تو هستم !
برای
تو هستم و برای تو خواهم ماند !
مهم نیست که
یک دیوانه ام ، مهم نیست که لحظه به لحظه دلتنگم ، مهم این است
که
دوستت دارم!
هر جا که
باشم به یادت هستم ، یاد تو تکرار لحظه های زیبای عاشقیست !
لحظه
های من پر از عشق است ، تکرار آن پر از جنون و دیوانگیست !
فرقی ندارد
تو مرا بخواهی یا نخواهی ، فرقی ندارد تو مرا دوست داشته باشی
یا
نداشته باشی ،مهم این است که من تنها تو را میخواهم !
هر جا
که بروی به دنبالت می آیم ، به من بگویی نیا ، باز می آیم! می آیم تا به تو
برسم
! هر جا که باشم ، همینم ، یک عاشق !
عاشقی
که دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست و تنها تو برای او با ارزشی!
زندگی را با
تمام زیباییهایش بدون تو نمیخواهم!
زندگی
را با تمام سختی هایش تنها با تو میخواهم!
هر جا که
باشی ، من هستم ، دنبال من نگرد ، من در قلبت هستم !
آری
آن لحظه که درهای قلبت را به روی من بستی من در کنج قلبت خانه کرده ام !
حالا
اگر میخواهی این خانه را ویران کن ، من حتی در ویرانه قلبت نیز زندگی
خواهم
کرد !
نه
دیگر من از قلبت بیرون نمیرم !
هر جا که باشم ، جای من در قلبت
است عزیزم !