عقاید و احکام
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، تنها از آنِ خدا است. (بنابراین) اگر آنچه را در دل دارید آشکار سازید یا پنهان دارید، خداوند شما را طبق آن محاسبه میکند. پس هرکه را بخواهد (و شایستگی داشته باشد) میبخشد و هر که را بخواهد (و مستحق باشد) مجازات میکند و خداوند بر هر چیزی توانا است.
(بقره، ۲۸۴)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: حالات قلبی انسان دو نوع است: گاهی خطور است که بدون اختیار چیزی به ذهن میآید و انسان هیچگونه تصمیمی بر آن نمیگیرد که آن خطور گناه نیست، چون به دست ما نیست. اما آن حالات روحی که سرچشمه اعمال بد انسان میشود و در عمق روان ما پایگاه دارد، مورد مؤاخذه قرار میگیرد.
ممکن است مراد آیه از کیفر حالات باطنی انسان، گناهانی باشد که ذاتاً جنبه درونی دارد و عمل قلب است، مانند کفر و کتمان حق، نه مواردی که مقدمه گناه بیرونی است.
پرتویی از نور۱، صص۹۵-۹۴
چهارشنبه 2/5/1392 - 11:50
عقاید و احکام
حجت الاسلام و المسلمین محسن قرائتی، مفسر قرآن کریم شب گذشته در برنامه «درس هایی از قرآن» که در صحن جامع حرم رضوی برگزار شد، به بیان توصیه ها و تأکیدات قرآن کریم در رابطه با موضوع «خدمت» پرداخت.وی با بیان اینکه خدمت به یکدیگر یکی از نیازهای مهم جامعه است، گفت: خدمت انواع مختلفی چون خدمت فکری، علمی، عمرانی، مالی، سیاسی و اجتماعی، زبانی، قلمی و … دارد که برای هرکدام در قرآن آیه ای وجود دارد.حجت الاسلام و المسلمین قرائتی خدمت فکری را بزرگترین نوع خدمت معرفی و ابراز کرد: برترین و مهمترین ویژگی انسان نسبت به سایر حیوانات برخورداری از قوۀ تفکر و تعقل است از این رو خدمت فکری و مشورتی به یکدیگر جزو برترین خدمات محسوب می شود.
انتقاد از ارایۀ مشاوره بر اساس اصول غربی در جامعه
رییس ستاد اقامه نماز کشور با تأکید بر اینکه خدمت باید بر اساس دستورات خداوند باشد، تصریح کرد: متأسفانه برخی از مشورت ها بر اساس اصول و کتاب های غربی ارائه می شود؛ آن ها می دانند غرب به جز در عرصۀ تکنولوژی، در تمام عرصه ها بیمار و مریض است با این وجود باز هم بدون توجه به اینکه شرایط کشور با غرب متفاوت است، به ارائه مشورت های غربی می پردازند.
مفسر قرآن ادامه داد: مشورت باید در چهارچوبی که خدا تعیین کرده ارائه شود و مشورت دهنده باید فردی امین و دارای بینشی بلند باشد تا با ارائه مشورت و راهنمایی در یک عرصه، در سایر عرصه ها مشکل ایجاد نکند.
وی به کمک علمی اشاره و عنوان کرد: به طور مثال در عرصۀ کمک علمی گروهی از دانشجویان یک محله با کمک هم کمیته ای را تشکیل بدهند و به ارتقای علمی و درسی دانش آموزان دبستان تا دبیرستان کمک کنند.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی تأکید کرد: همچنین اساتید دانشگاه، دانشمندان، علما و مفسران، شاعران و هر شخصی که اطلاعات و دستاوردهایی دارد می تواند آن را در قالب یک سی دی یا نرم افزار بدون اینکه محدودیتی برای انتشار آن ایجاد کند، در اختیار مردم و جامعه قرار دهد.
مفسر قرآن خاطرنشان کرد: در منازل اجناس و وسایل اضافی زیادی وجود دارد که می توان آن ها را در اختیار نیازمندان قرار داد؛ البته وسایل اضافی به معنای وسایل کهنه نیست چرا که خداوند می فرماید هرگاه تصمیم گرفتی کالایی را به فقیری ارایه کنی، ببین آیا خودت حاضر هستی به عنوان یک فقیر آن را بپوشی یا نه.
فرهنگ خدمت به مردم در جامعه گسترش یابد
وی به تلاش ها و کمک های امام علی(ع) در ایجاد مسکن برای مردم اشاره کرد و با بیان اینکه طرح مسکن مهر نیز در همین تلاش های امام ریشه دارد، گفت: خداوند در قرآن برای کمک های عمرانی به ذوالقرنین اشاره می کند؛ فردی که حکومتی بر حق داشت و از امکانات به خوبی استفاده و به صورت رایگان به مردم کمک می کرد.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی از خدمت قلمی در قرآن سخن گفت و ابراز کرد: بزرگترین آیه قرآن که در سوره بقره است، یک آیه حقوقی و مربوط به تنظیم اسناد تجاری است و این آیه پاسخی روشن به آن هایی است که مدعی جدایی بین دین و سیاست هستند.
مفسر قرآن با بیان اینکه بزرگترین خطبه های امام علی(ع) خطبه هایی سیاسی است، افزود: نزدیک به ۵۰۰ آیه سیاسی در قرآن وجود دارد و نکات و دستورات سیاسی فراوانی در آن ها ارائه شده است.
وی تأکید کرد: آن هایی که بر جدایی دین از سیاست تأکید و یا خودشان را از سیاست جدا می دانند باید موضع گیریشان را در قبال آیات سیاسی قرآن روشن کنند؛ البته سیاست بازی و باند بازی مورد تأکید اسلام نیست و باید از آن دوری کرد ولی اصل سیاست حقیقی به عنوان یک تدبیر در قرآن وجود دارد.
رییس ستاد اقامه نماز کشور در ادامه به داستان حضرت موسی(ع) و دختران شعیب(ع) اشاره و عنوان کرد: حضرت موسی(ع) بدون هیچ چشم داشت، آشنایی و پیش فرضی و در حالیکه گرسنه و خسته و تحت تعقیب بود، به دختران حضرت شعیب(ع) کمک کرد و خداوند به وسیلۀ حضرت شعیب(ع) ۵ مشگل او شامل مسکن، همسر، مهریه، استاد و شغل را برطرف کرد.
حجت الاسلام و المسلمین قرائتی با بیان اینکه این داستان صرفاً کمک به آب دادن گوسفندان نیست، گفت: کمک کردن حضرت موسی(ع) در این شرایط ۲۱ ویژگی داشت که باید در آن تدبر کرد؛ هدف کلی این داستان این است که اگر از طریق خدمت خالصانه با خدا معامله کنید، خداوند مشگلات شما را برطرف می کند
چهارشنبه 2/5/1392 - 11:49
عقاید و احکام
قرآنن به گناهانی که با زبان صورت می پذیرد،اشاره نموده ودرآیات فراوان به این امر پرداخته است،چنانکه می خوانیم:
ا- “یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یَسخَر قَومُ مِن قَوم……وَلا تَنابَزُوا بِالاَلقاب”
((ای کسانی که ایمان آورده اید،نباید برخی،برخی دیگر را مسخره کند…..به یکدیگر لقب های زشت ندهید.))
سوره حجرات.آیه ۱۶
۲- “وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ”
((وای بر کسانی که مداوم ازدیگران بدگویی وعیب جویی می کنند.))
سوره همزه.آیه ۱
۳ -”وَلایَغتَب بَعضُکُم بَعضاً أَ یُحِبُّ أَحَدُکُم أَن یَاکُلَ لَحمَ أخیهِ مَیتاً فَکَرِهتُمُو هُ”
((ازیکدیگر غیبت نکنید،آیادوست داریدکه گوشت جسدبرادر خود رابخورید؟یقینا از آن متنفرید))
سوره حجرات.آیه۱۲
۴- “وَاجتَنِبُوا قَولَ الزُّورِ”
((واز گفتار باطل،اجتناب کنید.))
سوره حج،ایه ۳۰
درمقابل این تعابیر،قرآنبه گفتار نیکو پرداخته وآن را تکلیف زبانمعرفی می کند ودراین باره می فرماید:
۵- ”وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسناً”
((وبا مردم(به زبان)نیکوسخن بگویید.))
سوره بقره.آیه۸۳
۶- “وَقُل لِعِبادی یَقُولُوا الَّتی هِیَ أَحسَنُ”
((وبه بندگانم بگوکه آنچه نیکوست برزبان آوردند.))
سوره اسرا آیه ۵۳
۷- ” إِلَهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیَّب”
((سخنان پاکیزه به سوی او بالا میرود.))
سوره فاطر.آیه ۱۰
چهارشنبه 2/5/1392 - 11:48
نجوم
قمر
جرم آسمانی است كه به دور جسم بسیار بزرگی میگردد. سیارات منظومهی شمسی قمرهای طبیعی خورشید هستند و ماهها اقمار طبیعی سیارات هستند. قمرهای مصنوعی هم برای تحقیق، رصد و ارتباطات، تولید و به مدار زمین یا یك سیاره و یا یك قمر طبیعی پرتاب میشود.
در اینجا به بررسی قمرهای سیارات منظومهی شمسی میپردازیم.
در اطراف سیارات خاكی(زمین گون) تنها 3 قمر در گردش است. اما در مقابل در اطراف سیارات مشتریگون بیش از 50 قمر میچرخند. علاوه بر 50 قمر دارای حلقه نیز هستند. حال چون عطارد و زهره قمر ندارند به سراغ زمین خودمان میرویم.
ماه:
اطلاعات اساسی :
خروج از مركز مدار: 55/0
دورة تناوب گردش به دور زمین:
نجومی 32/27 روز
هلالی 53/29 روز
سرعت مداری : یك كیلومتر بر ثانیه
فاصله از زمین:
حداقل 360000 كیلومتر
حداكثر 400000 كیلومتر
قطر زاویهای: متوسط 31 دقیقه و 2/5 ثانیه
قطر 3460 كیلومتر
جرم: یك هشتاد و یكمِ جرم زمین
چگالی: 61/0 چگالی زمین
سرعت گریز: 38/2 كیلومتر بر ثانیه
دورة تناوب حركت وضعی به دور محور: 31/27 روز
زاویة میل استوا با صفحه مدار: 5/1 درجه
دما:
حداقل 140ــ درجه سانتیگراد
حدااكثر 150 درجه سانتیگراد
نسبت بازتاب: 07/0
مقدمه :
زمین یك قمر دارد و این قمر در حالی كه زمین خود به دور خورشید میگردد. بر گرد زمین حركت میكند. اگرچه حجم ماه فقط02/0 حجم زمین و جرم آن یك هشتاد و یكم جرم زمین است. تأثیرش بر زمین، شایستة اعتنای بیشتری است. خیز و افت تناوبی اقیانوسها(جذر و مد) نمونهای از اثرهای ماه بر زمین است.
نزدیكی زیاد ماه به زمین، مطالعة آن را از نخستین روزهای پیدایش نجوم، امكان پذیر ساخته است.فاصله متوسط آن فقط 60 برابر شعاع زمین است.
البته اطلاعاتی به كمك تلسكوپ بدست آمده است، ولی بخش زیادی از آنچه میدانیم از مشاهده با چشم برهنه حاصل شده است. در واقع بسیاری از این اطلاعات، دانش همگانی شده است. از جمله اینكه ماه هر ماهه دور كاملی از حالتهای مختلف از ماه نو تا هلال و تربیع و غیره را در مینوردد. و نیز اینكه ما تقریبا همان مسیری را میپیماید كه خورشید طی میكند.
همه میدانند كه ماه هرروز بطور متوسط 51 دقیقه دیرتر از روز قبل طلوع میكند و نیز اینكه همواره یك روی ماه بسوی زمین است و روی دیگر آن همیشه پوشیده است.
ماه در مدار خود:
ماه در مدار بیضی شكل، كه زمین در یكی از كانونهای آن است، به دور زمین میگردد. نقطهای براین مدار كه از همة نقاط دیگر به زمین نزدیكتر است حضیض زمینی نامیده میشود. فاصله ماه از زمین در حضیض زمینی آن 360000 كیلومتر است. نقطهای بر این بیضی كه از همة نقاط دیگر آن زمین دورتر است اوج زمینی نام دارد و فاصلهی آن از زمین 400000 كیلومتر است. صفحة مدار ماه بسیار نزدیك به صفحهی دایرهالبروج، یعنی مسیر ظاهری خورشید بر كرهی آسمان است و با آن زاویة 5 درجه میسازد. دو نقطهای كه در آن مسیر ماه صفحهی دایرهالبروج را قطع میكند، نقاط گره یا عقدتین نامیده میشود. این نقاط در فضا ثابت نیستند بلكه در جهت حركت عقربههای ساعت در امتداد دایرهالبروج حركت میكنند و هر دور كامل این حركت نوزده سال طول میكشد.
چنین بنظر میرسد كه ماه مسیر خود را بسیار سریعتر از خورشید میپیماید: یك سال تمام طول میكشد تا خورشید دور كامل را طی كند ولی ماه یك ماهه چنین میكند. در نیمی از این مدت ماه بالای دایرهالبروج است و در نیم دیگر زیر آن.
این حركت ظاهراً تندتر موجب میشود كه ماه هرروز كمی، در حدود 51 دقیقه دیرتر از روز قبل طلوع كند.
جزر و مد( كشند)
سطح اقیانوسها، در تمام نقاط به فواصل زمانی كم و بیش منظم بالا میآید و پائین میرود. بطور متوسط فاصله زمانی بین دو مد متوالی 12 ساعت و 5/25 دقیقه است. درست نصف زمانی طول میكشد تا ماه ظاهراً یك دور كامل را به دور زمین بپیماید یعنی نصف 24 ساعت و 51 دقیقه. این امر یك تصادف نیست. علت اصلی جزرو مد اقیانوسها، نیروی گرانش ماه است. خورشید نیز در این پدیده سهمی دارد.
جزر و مد همراه با حركات ظاهری ماه، از افق شرقی ناظر به سمت افق غربی او پیش میروند. صرفنظر از تاخیرهایی كه معلول اصطكاك و آثار ثانوی دیگر هستند ( و ممكن است به شش ساعت هم برسند) جزر و مد در هر نقطهی زمین ، زمانی روی میدهد كه ماه در نصفالنهار مكان (یا در نیمدایرة متقابل آن) باشد.
اثر خورشید در جزر و مد نسبت به اثر ماه از درجهی دوم اهمیت برخوردار است. زیرا فاصلهی آن بسی بیشتر است. نسبت نیروی مولد جزر و مد خورشید فقط در حدود 7% نیروی ماه است.
وقتی كه نیروهای مولد جزر و مد ماه و خورشید هماهنگ با یكدیگر عمل كنند، مثلاً به هنگام ماهنو كه هردو در یك طرف زمین هستند، جزر و مدهای حاصل در حداكثر خود هستند. این جزر و مدها، جزر و مدهای بهاری یا مهكشند نامیده میشوند. حد دیگر هنگامی است كه خورشیدو ماه با هم زاویة 90 درجه بسازند. دراین هنگام جزر و مد در حداقل و به جزر و مدهای خفیف یا كهكشند موسوم است.
نزدیكی ماه نیز تاثیری در ارتفاع جزر و مد دارد. هنگامی كه ماه در حضیض زمینی قرار دارد نیروی مولد جزر و مد آن به اندازة 20% بیش از حد عادی است.
قمرهای مریخ:
مریخ دو قمر كوچك دارد كه نامهای خود فوبوس(ترس) و دیموس(وحشت) را از یاران اسطورهای مارس(مریخ) خدای جنگ گرفتهاند.
فوبوس، قمر بزرگتر، قطری در حدود 16 كیلومتر دارد در حالیكه قطر دیموس فقط 11 كیلومتر است. هردو در صفحهی استوائی مریخ در جهت متعارف خلاف حركت عقربههای ساعت به دور آن میگردند.
فوبوس 9250 كیلومتر از مركز سیاره و فقط 5900 كیلومتر از سطح آن فاصله دارد. دورة تناوب حركت انتقالی آن به دور سیاره 7 ساعت و 39 دقیقه است و این كمتر از مدت دوران خود مریخ به دور محورش است. فوبوس در مغرب طلوع و 5/4 ساعت بعد در مشرق غروب میكند.
دیموس 250000 كیلومتر از مركز مریخ فاصله دارد. دوره تناوب حركت انتقالی آن به دور سیاره 30 ساعت و 18دقیقه فقط اندكی با دوره تناوب حركت وضعی خود سیاره (24 ساعت و 37دقیقه ) تفاوت دارد. دیموس از مشرق طلوع میكند، اندكی از سیاره در حال دوران عقب میافتد و پیش از آنكه در مغرب غروب كند، دو دور كامل اهله را سپری میكند.
سیاركها:
سیارهای مفقود است. بر اساس نظریه باید بین مریخ و مشتری سیارهای در مدار باشد. تاكنون سیارهای در آنجا یافت نشده است. اما در عوض تعداد بسیار زیادی اجرام خرد وجود دارد كه به نامهای سیارات خرد، سیارات صغار و سیاركها موسومند. بعضی از این اجرام قطری به بزرگی 800 كیلومتر دارند و برخی دیگر كمتر از 5/1 كیلومتر.
سرس نخستین سیاركی بود كه در سلا 1801 كشف شد. سهتای بعدی (پالاس ، جونو و وستا) در سالهای 1802،1804 و 1807 كشف شدند. عدة سیاركهای شناخته شده بالغ بر دهها هزار میشود كه بسیاری از آنها شكلهای نامتعارفی دارند حاكی از آن ممكن است اجزا و قطعات سیارهای باشند كه بر اثر نیروی كشندی سیارة مشتری از هم پاشیده باشد.
قمرهای مشتری:16 قمر برگرد مشتری حركت میكنند. چهارتای اول كه به قمرهای گالیلهای موسومند در 1610 بوسیله گالیله كشف شدند. این قمرها با نامهای یو، اروپا،گانیمید و كالیستو مشخص میشوند. قمر پنجم آمالتهآ یا JV در سال 1893 بوسیلهی منجم برجستهی آمریكایی ادوارد امرسن بارنارد(1923ــ 1857) كشف شد.قمر چهاردهم(JXIV) در اكتبر 1975 بوسیلهی چارلز.ت.كوال كشف گردید. قمرهای JI تا JXIII بطور طبیعی به سه دسته تقسیم میشوند:
(1)اقمار داخلی، (ب) اقمار میانی، (پ) اقمار برونی، ردهبندی JXIV ، كه در كدامیك در این دستهها جای میگیرد، تا پایان سال 1975 مشخص نشده بود.
(ا) اقمار درونی. این گروه قمرها JI تا JV یعنی چهار قمر گالیلهای و قمری را كه پروفسور بارنارد كشف كرد. شامل میشود.
قمرهای گالیلهای مدارهایی تقریباً مستدیر دارند و در فواصلی بنی 420000 كیلومتر و 1880000 كیلومتر از مشتری با دورههای تناوبی بین یك و سه چهارم روز تا شانزده و دوسوم روز حركت میكنند. دورة تناوب حركت وضعی و انتقالی آنها برابر است. بنابراین ناظری كه بر مشتری قرار دارد همواره یك روی این چهار قمر را میبیند. هر چهار قمر به اندازهی كافی بزرگ هستند كه در تلسكوپ قرصهای قابل مشاهدهای را پدید آورند و اگر تلالو چیرة سیارة اصلی نبود با چشم برهنه میشد آنها را دید. در پارهای مواقع هر جهار آنها در طرف غرب سیارهاند. در مواقع دیگر فقط سهتا، دوتا، یكی یا هیچكدامشان، و بقیه در طرف شرقی سیاره جای دارند. بسیار اتفاق میافتد كه یكی از قمرها در خسوف باشد(از پشت سیاره بگذرد) یا در عبور(از برابر سیاره بگذرد) تغییرات موضع این چهار را میتوان با چند ساعت رصد تلسكوپی ملاحظه كرد. دنبال كردن عبور این اقمار دشوار است. اما سایههایی كه بر سطح مشتری میاندازند بسیار شاخص است و در شرایط رویت خوب آنها را حتی با تلسكوپ نسبتاً كوچكی میتوان دنبال كرد.
قمر پنجم از چهار قمر گالیلهای به مشتری نزدیكتر است. فاصلهی آن از مركز سیاره فقط 180 هزار كیلومتر، و از سطح آن فقط در حدود 110 هزار كیلومتر است. دورة تناوب حركت انتقالی آن حول سیارهی اصلی كمتر از 12 ساعت است. بنابراین سرعت مداری آن 27 كیلومتر بر ثانیه یا تقریباً 96 هزار كیلومتر در ساعت است.
(ب) قمرهای میانی. قمرهای JVI,JVII,JX,JXII به این گروه تعلق دارند. آنها جملگی كوچكند، و قطرهایشان كمتر از 160 كیلومتر است و به فاصلهی متوسط 11 میلیون كیلومتر از مشتری قرار دارند. دورهی تناوب حركت انتقالی آنها در حدود 270 روز برآورد شده است.
(پ) قمرهای بیرونی. این گروه متشكل است از JVIII,JXI,JXII و JIX (كه در اینجا به ترتیب افزایش فاصله از سیاره نوشته شدهاند.) . این قمرها را مشخصات زیر متمایز میسازد:
1. فاصلهی زیاد از سیارهی اصلی كه نزدیك به 24 میلیون كیلومتر برآورد میشود.
2. دورههای تناوب طولانی، كه برای هر چهار قمر از دو سال بیشتر است.
3. وجود حركت معكوس(رجعی) برای هر چهار قمر، یعنی در جهتی خلاف همهی سیارات و بیشتر قمرهای دیگر. چون از بالای قطب شمال سیاره نظر شود دیده میشود كه این چهار قمر مدارهای خود را در جهت عقربههای ساعت میپیمایند.
حلقههای زحل
چهار حلقه برگرد زحل میگردند كه با حروف D,C,B,A, ، مشخص میشوند.
نور و روشنی حلقهها بوجه قابل ملاحظهای با هم تفاوت دارند. حلقهی میانی (حلقهیB ) از همه پرنورتر است و حلقهی بیرونی (حلقهیA) پس از آن جای دارد. كم نورترین حلقه،حلقهی داخلی (حلقهی D) است. حلقهی C را حلقهی چین خورده [ C(repe) ring ] و حلقهی B را "حلقهی پرنور" [B(right) ring]مینامند.
شكاف میان حلقههایA و B را به افتخار كاشف آن شكاف كاسینی نامیدهاند.
حلقهها به خاطر نازكیشان سخت شایان توجهند : مقطع آنها مستطیل بسیار باریكی است. مثلاً مقطع حلقه بیرونی مستطیلی خواهد بود به طول 16000 كیلومتر و عرض آن 8 تا 10 كیلومتر.حلقهها درست در صفحهی استوای سیاره قرار دارند و استوای سیاره زاویهی میلی برابر با 27 درجه با صفحهی دایرهالبروج میسازد. از آنرو كه محور زحل امتداد ثابتی در فضا دارد(یعنی محور همیشه به سمت نقطهی ثابتی بر كرهی آسمان است.)
قمرهای زحل
20 قمر دارد كه نزدیكترین آنها ، میماس ، در فاصلهی 188000 كیلومتری از مركز سیاره است. فوب دورترین قمر آن متجاوز از 16000000 كیلومتر از سیاره اصلی فاصله دارد.
دورهی تناوب قمرها از 23 ساعت برای میماس تا 550 روز برای فوب تغییر میكند . و جز یك استثنا همگی در جهت عادی به دور زحل میگردند. تنها فوب است كه حركتی معكوس (رجعی) دارد و بدینطریق بر پایداری مداریش میافزاید. میتوان از راه ریاضی نشان داد كه قمری دوردست را كه جهت حركتش عادی است به سهولت بیشتری میتوان از چنگ سیارهای ربود تا قمری را كه جهت حركتش رجعی است.
قطر قمرها نسبتا كم است. بزرگترین آنها تیتان است(در حدود 4200 كیلومتر) و كوچكترینشان هبپرون(در حدود 480 كیلومتر).
سرعت گریز از تیتان به خاطر جرم بزرگ و دمای كم آن (به خاطر دور بودن آن از خورشید) كوچك است. از اینرو این قمر میتواند برای خود جوی داشته باشد. مطالعات طیفنمودی حاكی از وجود CH4 (متان) در این قمر است.
مطالعاتی كه اخیراً بوسیلة گروهی از دانشمندان در دانشگاه ایالتی نیویورك در استونی بروك انجام شده، وجود اتان را نیز در تیتان آشكار كرده است. اتان یكی از چند مولكول لازم برای تشكیل اسیدهای امینه است كه جزء اساسی حیات هستند.
چنین بنظر میرسد كه قمرها با همان دورة تناوبی دوران میكنند كه به دور سیاره میگردند و در نتیجه همیشه یك رویشان به سمت سیارهی اصلی است و تغییرات مرصود در روشنی آنها نیز از همین است. دورهی تناوب این تغییرات روشنی همان دورهی تناوب گردش انتقالی است. روشنی یكی از قمرها، یاپتوس ، در هر گردش از مینیموم به ماگزیمم ، 5 برابر میشود.
قمرهای اورانوس
اورانوس پنج قمر دارد : میراندا ، آریل ، اومبریل، تیتانیا و ابرون كه همگی در صفحهی استوای سیاره اصلی و در نتیجه تقریباً قائم بر مدار سیاره ، به دور آن میگردند. هر پنج قمر حركتشان رجعی است كه با چرخش سیاره حول محورش سازگار است.
اندازهی اقمار اورانوس تقریباً از 240 كیلومتر تا 1000 كیلومتر است. شعاع مدار نزدیكترین قمر 120000 كیلومتر و از آن دورترین قمر 580000 كیلومتر است.
قمرهای نپتون
برای نپتون دو سیاره كشف شده است: نخست تریتون كه به فاصلهی چند ماه پس از كشف سیاره، دیده شد ؛ دومی بیش از یك قرن بعد كشف گردید.
تریتون از این نظر منحصر به فرد است كه تنها قمر نزدیك به سیارهی اصلی است كه حركتی معكوس(رجعی) دارد. فاصلهی آن از سیارهی اصلی354000 كیلومتر تقریباً هم اندازهی فاصلهی ماه از زمین است. حركت معكوس تریتون ممكن است معلول وقایع زیر باشد: (آ) تریتون و پلوتن زمانی قمرهای نپتون بودند و هر دو حركت مستقیم داشتند. (ب) رویارویی نزدیك میان تریتون و پلوتون موجب دفع و اخراج پلوتن(كه سیارهای مستقل گردید) و معكوس شدن جهت حركت تریتون شده است.
قطر تریتون 3500 كیلومتر و جرم آن یك پانزدهم جرم زمین است و هر پنج روز و بیست ساعت یكبار در مداری كه با صفحهی دایرهالبروج زاویهی 37درجه تشكیل میدهد، به دور نپتون میگردد.
نرئید( در اساطیر پری دریائی ملازم نپتون ، ربالنوع دریا) قمر دوم نپتون به دور سیارهی اصلی در جهت مستقیم حركت میكند. دورهی تناوب نجومی آن 360 روز است و مدار آن زاویهی 5درجه با دایرهالبروج میسازد.
نرئید از دو نظر منحصر به فرد است :(آ) به قدری كم فروغ است كه حتی با تلسكوپهای بزرگ هم دیده نمیشود. رصد این قمر بطور عمده از طریق عكسبرداری صورت میپذیرد. (ب) مدار آن خروج از مركز بزرگی دارد(75/0) ، فاصلهاش تا نپتون از1175000 كیلومتر در نزدیكترین وضعیت تا 11000000 كیلومتر در دورترین نقطهی مدار تغییر میكند.
قمر پلوتو، كارونپلوتو خود قبلاً بنظر میرسد قمری از نپتون بوده كه از مدار خارج شده و شاید قمر آخر نپتون هم اینطور شود.
مادهی تشكیل دهندهی كارن از آب منجمد تیرهو پلوتون از متان منجمد پوشیده شده است.
كارن كه قمری بزرگ است ، دارای طول قطری به اندازهی نصف قطر پلوتون بوده و 12 درصد منظومهی مداری را به خود اختصاص داده است. مركز جرم این منظومه در خارج از سطح پلوتون قرار دارد.
منبع:ngo82.blogspot.co
چهارشنبه 2/5/1392 - 11:44
نجوم
الف) سیر تطورات مباحث علم نجوم:
انسان با پا بر روی زمین و با اولین نگاه هایی که به ا طراف خود انداخت، جستجو برای شناخت آنچه در اطراف خویش می دید را آغاز کرد. چیستی زمین، آسمان، و پدیده های موجود در آن دو، زمان آفرینش و ماده تشکیل دهنده آنها، از جمله سوالات موجود در ذهن بشر اولیه بود که هنوز هم دانشمندان بدنبال جواب هایی برای آن هستند. آشوریان، کلدانیان، ایرانیان، مصریان، و چینیان از ناموران علم نجوم بودند. (1)
البته راهنمای بسیاری از این گروه ها، پیامبران الهی بودند؛ چنان که سید ابن طاووس حضرت آدم را اولین کسی معرفی می کند که خداوند علم نجوم را به او آموخت. (2) از حضرت دانیال(3) و حضرت ادریس(4) و پیامبر اعظم اسلام(5) نیز مطالبی نقل شده است که اطلاع کامل آنان از علم نجوم را نشان می دهد.
پس از اسلام نیز دانشمندانی چون نوبختیان و برمکیان از شاگردان امام جعفر صادق(علیه السلام)، خواجه نصیرالدین طوسی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، ابوالوفاء بوزجانی، ابراهیم ابن حبیب فزاری و بسیاری دیگر از دانشمندان مسلمان با الهام گرفتن از فرمایشات قرآن، پیامبر(صلی الله علیه و آله)و امامان(علیهم السلام)به درجات بالای این فن دست یافتند و به پیشرفت این علم کمک فراوانی کردند. (6)
در مغرب زمین نیز پس از رنسانس و ظهور دانشمندانی چون گالیله، کپرنیک، کپلر، نیوتن و انیشتین، این علم حرکت تازه ای را شروع کرد و به دنبال آن، اختراع نورسنج ها و تلسکوپ های نوری و رادیویی و دیگر ابزار نجومی کمک فراوانی به پیشرفت این دانش نموده، در این دوره، مباحث از سمت هیئت و طالع بینی به طرف اختر فیزیک، کیهان شناسی و کیهان زایی تغییر مسیر داد. (7)
دانشمندان علم نجوم سیر تطورات این علم را به سه دوره تقسیم کرده اند:
1) دوره زمین مرکزی:
منجمان در این دوره معتقد بودند، باید زمین مرکز جهان باشد و تمام اجرام آسمانی، به دور او که ساکن است بگردند. علاقه آنان، چندان علمی نبود که بیشتر برای کشف ارتباط حوادث زمینی با وضیعت اجرام آسمانی و کشف سعد و نحس کوشش می کردند. با این وجود اکتشافات برجسته ای همچون: گاه شماری دقیق، تعریف دایره البروج، دوره ی کامل خسوف و کسوف در این دوره صورت گرفت. این دوره از تاریخ باستان شروع و در قرن شانزده با ظهور کپرنیک به پایان می رسد.
2) دوره کهکشانی:
می توان آغاز نجوم جدید را از این دوره دانست. کپرنیک نشان داد که زمین نه تنها مرکز عالم نیست بلکه سیاره ای معمولی است و خورشید نیز همانند بسیاری دیگر از ستارگان است.
در این دوره علاقه ها به سوی کشف قوانین حاکم بر حرکات اجرام سماوی و توضیح آنچه به چشم دیده می شد، بود. معرفی تلکسوپ، توسط گالیلکه و بعد از آن، اختراع طیف نما کمک زیادی به دانش نجوم کرد. البته از تلاشهای دانشمندانی چون تیکو براهه، کپلر و نیوتن در این دوره، نباید غافل بود.
3) دوره کیهانی:
در این دوره آشکار شد که کهکشهان ما فقط یکی از بسیار کهکشانهای موجود در این جهان است. بخش زیادی از تلاشها در این دوره، برای بدست آوردن تصویری کامل از جهان اختصاص داشته است. استفاد ه از تلسکوپهای نوری بزرگتر و تلسکوپهای رادیویی نتایج مهمی را به دنبال داشته است. کیهان شناسی و اختر فیزیک در این دوره، خود را مدیون تلاشهای دانشمندانی چون انیشتین و نظریه نسبیت او می داند. (8)
ب) مفهوم شناسی نجوم:
1) نجوم در لغت:
نجوم در لغت عرب جمع واژه ی نجم و به معنای ستارگان است. (9)
نجوم در اصطلاح:
دانشمندان علم نجوم هریک، تعریفی خاص از این علم ارائه داده اند. این تعریف ها شامل مسائلی می شود که در آن علم مورد بررسی قرار می گیرد. ما به ذکر چند نمونه از آنها اکتفا می کنیم.
1. ابن سینا: «در علم هیئت، حال اجزای عالم از لحاظ اشکال و اوضاع آنها نسبت به یکدیگر و اندازه ها و فواصل میان آنها و حال حرکات فلکها بررسی می شود، اندازه کرات، قطبها و دوایری که با آنها حرکات تمام می شود و به دست می آید». (10)
2. قاضی زاده رومی: «علمی است که در آن از احوال اجرام بسیط علوی و سفلی از حیث کمیت، وضع و حرت ملازم با آنها بحث می شود». (11)
3. مایردگانی: «علم نجوم [بررسی ] مواضع، حرکات، ساختمانها، سرگذشتها و سرنوشت های اجرام آسمانی است». (12)
4. امین سبحانی: «مطالعه تکامل طبیعی و مادی اجرام و اجسام آسمانی، در زمان و مکان معین». (13)
5. استاد علی زمانی قمشه ای: «علمی است که در آن از ظواهر اجسام آسمانی و قوانین حرکات ظاهری و حقیقی، اندازه ها، فواصل و خواص طبیعی آنها بحث می شود». (14)
ج) مسائل علم نجوم:
مسائلی که در علم نجوم مورد بحث قرار می گیرند را می توان در پنج شاخه تقسیم بندی کرد. در هر یک از این شاخه ها، به بخشی از علم نجوم پرداخته می شود.
1) هیئت: [Astronomy] به طور کلی درباره ی حرکت و جابجایی اجرام آسمانی بحث می کند.
2) اختر فیزیک: [Astrophysics] درباره ی ساختار، خواص فیزیکی، ترکیب شیمیایی و تحولات درونی و اجرام آسمانی بحث می کند و به مطالعه و حرکات ظاهری و حقیقی ستارگان و سیارات و تعیین موضوع آنها نیز می پردازد.
3) کیهان شناسی: [Cosamology] این رشته، قوانین عمومی تکامل طبیعی و مادی جهان و ساختار آن را بررسی می کند. بررسی وضع کهکشانها و نواختران [Nova] و نیز مسئله انبساط جهان از موضوعات مهم مورد مطالعه کیهان شناسان است.
4) کیهان زایی: [Cosmogony] درباره ی چگونگی پیدایش و منشا کیهان بحث می کند، مسائل مربوط به پیدایش، تحول، و تکوین عالم در قلمرو مطالعات کیهان زایی است. (15)
5) طالع بینی: [Astrology] به کمک مطالعه حرکت و مواضع اجرام آسمانی به پیشگویی می پردازد و به طالع بینی علمی و غیرعلمی تقسیم می شود. (16)
د) اهداف قرآن از طرح مباحث نجوم:
همان گونه که گذشت، قرآن کتاب هدایت است و هدف اصلی از فرو فرستادن آن، رهنمونی انسان به سوی کمال است. خداوند متعال برای نشان دادن راه کمال و صراط مستقیم به انسانها، از روش های گوناگون استفاده نموده و هر آنچه را که می تواند در این راه به او کمک کند به صورتهای گوناگون بیان کرده است. گاهی به صورت قصه و داستان، گاهی با استدلال عقلی، گاهی با برانگیختن فطرت و وجدان و گاهی نیز با طرح مسئله علمی. مباحث نجومی مطرح شده و در قرآن نیز از این نمونه اند که خداوند از بیان آنها اهدافی دارد که انسان را به کمال مقصود می رسانند.
1. اثبات ناظم: (17)
«ان فی خلق السماوات و الارض... لایات لقوم یعقلون»(18)
(قطعاً در آفرینش آسمانها و زمین... نشانه هایی است برای گروهی که خردورزی می کنند. )
2. اثبات توحید و ربوبیت الهی:
«امن خلق السماوات و الارض و انزل لکم من السماء ماء فانبتنا به حدائق ذات بهجه ما کان لکم ان تنبتوا شجرها اءله مع الله بل هم قوم یعدلون * امن جعل الارض قرارا»(19)
(بلکه آیا [معبودان شما بهترند یا] کسی که آسمانها و زمین را آفرید؟... بلکه آیا [معبودان شما بهترند یا] کسی که زمین را قرارگاهی ساخت).
3. نشان دادن عظمت خداوند: (20)
«تبارک الذی جعل فی السماء بروجاً و جعل فیها سراجاً و قمراً منیراً»(21)
(خجسته است آن که در آسمان برجهایی قرار داد؛ و در آن چراغ و ماهی روشنی بخش قرار داد).
4. بیان امکان داشتن معاد و تحقق حتمی آن: (22)
«او لم یروا ان الله الذی خلق السماوات و الارض ولم یعی یخلقهن بقادر علی ان یحیی الموتی بلی انه علی کان شیء قدیر»(23)
(و آیا اطلاع نیافتند که خدایی که آسمانها و زمین را آفریده و از آفرینش آنها درمانده نشده است، بر زنده کردن مردگان تواناست؟ آری، [چرا] که او بر هر چیزی تواناست).
5. تشویق به استفاده از طبیعت:
«وسخرلکم ما فی السماوات و مافی الارض جمیعا منه... »(24)
(و [منافع] آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، در حالیکه همگی از اوست، مسخر شما ساخت).
6. بیان مبدأ پیدایش و نحوه تکوّن موجودات: (25)
«او لم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما و جعلنا من الماء کل شیء»(26)
(آیا کسانی که کفر ورزیده اند اطلاع نیافتند که آسمانها و زمین پیوسته بودند و آن دو را گشودیم و هر چیز زنده ای را از آب قرار دادیم).
7. بیان نظم و انسجام طبیعت: (27)
(الذی خلق سبع سماوات طباقا ما تری فی خلق الرحمن من تفاوت فارجع البصر هل تری من فطور»(28)
([همان] کسی که هفت آسمان را طبقه بندی شده آفرید؛ هیچ تفاوتی [تناقض گونه] در آفرینش [خدای] مهرگستر نمی بینی. پس چشم را برگردان آیا هیچ شکافی می بینی؟)
8. خبر دادن از پایان یافتن عالم: (29)
«اذا السماء انفطرت* و اذا الکواکب انتثرت»(30)
(هنگامی که کرات آسمانی شکافته شود و هنگامی که سیارات پراکنده شوند [و در هم فرو ریزند]).
9. یادآوری نعمتهای الهی و ترغیب به شکرگذاری:
« و هوالذی جعل اللیل و النهار خلقه لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا»(31)
(و او کسی است که شب و روز را جانشین [یکدیگر] قرار داد، برای کسی که بخواهد متذکر شود یا بخواهد سپاسگزاری کند. ).
10. بیان برخی حقایق نجومی و کیهانی مانند موجودات زنده در آسمانها: (32)
« و هو الذی جعل اللیل و النهار خلفه لمن اراد ان یذکر او اراد شکورا»(33)
(و از نشانه های اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آن دو پراکنده است).
هـ) نگاهی کلی به نجوم در قرآن:
در قرآن کریم 310 بار از آسمان، 461 بار از زمین، 300 بار از روز، و 100 بار از شب، 30 بار از خورشید و نزدیک همین تعداد از ماه، ستارگان و شهابها و دیگر موضوعات نجومی نام برده است و اگر مواردی که غیر مستقیم از این پدیده ها سخن می گوید را به این مجموعه اضافه کنیم، تعداد از این هم فراتر می رود. و در بسیاری از این آیات، جنبه ی مادی این مخلوقات مراد بوده و به آن توجه شده است.
قرآن از آغاز آفرینش آسمان و زمین، (34) ماده ی اولیه ی تشکیل دهنده ی آنها (35) و مراحل و دوره های این آفرینش (36) و نیز از برخی تحولات و تغییرات صورت گرفته در این روند(37) سخن گفته است.
خورشید، (38) ماه(39)، زمین (40)، و حرکتهای آنها (41) و نیز ستارگان(42)، سیارات(43)، شهابها(44)، برجهای آسمانی(45) شب و روز (46)، و بسیاری دیگر از موضوعات نجومی از مطالبی است که در قرآن مطرح شده است. خداوند متعال در این کتاب شریف به بیان مسائلی مانند، هفت آسمان(47) و موجودات فضایی (48) پرداخته است که علم تجربی هنوز نتوانسته درباره آن نظر روشنی ارائه دهد.
قرآن در بسیاری از موارد وقتی از آفرینش آسمانها و زمین، برافراشتن آسمانها با ستونهای نامرئی[جاذبه]، (49) کوتاه و بلندشدن شب و روز (50) و برخی دیگر از موضوعات نجومی سخن می گوید، آنها را نشانه هایی برای شناخت خدا می داند(51) و انسانها را به تفکر و تعقل در آنها دعوت می نماید. (52) و اینکه برخی انسانها از کنار این آثار الهی، بدون توجه و تأمل می گذرند شکایت می کند. (53)
قرآن کریم در برخی از آیات از پایان یافتن این جهان سخن گفته (54) و حوادثی را که در آن زمان اتفاق خواهد افتاد بیان نموده است. آن هنگام که آسمان شکافته شود(55) و به صورت روغن گداخته در آید(56) زمین به لرزه در می آید(57) و آنچه در خود دارد بیرون می افکند(58) کوه ها از جای کنده می شوند (59) و به هم برخورد نموده (60) و همچون پشم زده شده در می آیند. (61)
نور ستارگان خاموش می شود(62) و ماه و خورشید(63) کم نور گشته و باهم جمع می گردند(64) و آسمان در هم پیچیده می شود. (65)
پی نوشت ها :
1. هیئت و نجوم اسلامی، ج 1، ص 23.
2. فرج المهموم، ص 143، سفینه ی البحاره، ج 8، ص 199.
3. تاریخ التنجیم عند العرب، ص 80.
4. اخبارالعلماء باخبار الحکما، ص 3، تفسیر مجمع البیان، ج 6، ص 430 و تاریخ التنجیم عند العرب، ص 74.
5. بحارالانوار، ج 88، ص 155؛ محاسن برقی، ج 2، ص 313؛ من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 452، اسلام و هیئت، ص 227، و تفسیر المیزان، ج 12، ص 224.
6. اعیان الشیعه، ج 2، ص 93، روضات الجنات، ج 1، ص 44، و فرج المهموم، ص 140.
7. درسهایی از ستاره شناسی، ص 20-38؛ 186 پرسش و پاسخ نجومی، ص 72، و نجوم به زبان ساده، ص 2.
8. نحوم به زبان ساده، ص 2.
9. مفردات راغب، ص 791 و لسان العرب، ج 14، ص 59.
10. طبیعیات شفا، ج 1، ص 86.
11. هیئت و نجوم اسلامی، ج یک، ص 31.
12. نجوم به زبان ساده، ص 3.
13. زمین در فضا، ص 7.
14. هیئت و نجوم اسلامی، ج 1، ص 32.
15. فرهنگ گیتاشناسی [جغرافیا]، ص 293.
16. اصول و مبانی جغرافیای ریاضی، ص 15.
17. سوره ی جاثیه، آیه ی 4؛ سوره ی بقره، آیه ی 164، و سوره ی ذاریات، آیه ی 20.
18. سوره ی بقره، آیه ی 164.
19. سوره ی نمل، آیات 60-61.
20. سوره ی انبیاء، آیه ی شانزده، سوره ی فرقان، آیه ی 61، و سوره ی زخرف، 9-10.
21. سوره ی فرقان، آیه ی شصت و یک.
22. سوره ی غافر، آیات 57-58، سوره ی اسراء، آیه ی 98، سوره ی احقاف، آیه ی 33؛ سوره ی نازعات، آیه ی بیست و هفت و سوره ی فصلت، آیه ی 39.
23. سوره ی احقاف، آیه ی 33.
24. سوره ی جاثیه، آیه ی 13.
25. سوره ی غاشیه، آیات 18-20 و سوره ی انبیاء، آیه 30.
26. سوره انبیاء، آیه 30.
27. سوره ی دخان، آیه ی 39، سوره ی انبیاء، آیه ی 16، و سوره ی ملک، آیه ی 3.
28. سوره ی ملک، آیه ی 3.
29. سوره ی فجر، آیه ی 21، سوره ی تکویر، آیات 1-3، و سوره ی انفطار، آیات 1-3.
30. سوره ی انفطار، آیات 1-3.
31. سوره ی فرقان، آیه ی 61.
32. سوره ی آل عمران، آیه ی 83، سوره ی رعد، آیه ی 15؛ سوره ی نحل، آیه ی 49 و سوره ی انبیاء، آیه ی 4.
33. سوره ی شوری، آیه ی 29.
34. سوره ی انبیاء، ص 30.
35. سوره ی هود، آیه ی 7؛ سوره ی انبیاء، آیه ی 30 و سوره ی فصلت، آیه ی 11.
36. سوره ی اعراف، آیه ی 54؛ سوره ی یونس، آیه ی 3؛ سوره ی هود، آیه ی 7؛ سوره حدید؛ آیه ی 4، سوره ی سجده، آیه ی 4؛ سوره ی فرقان، آیه ی 59؛ سوره ی ق، آیه ی 38، سوره ی فصلت، آیات 9-12.
37. سوره ی نازعات، آیات 27-33؛ سوره ی فصلت، آیات 9-12؛ و سوره ی ذاریات، آیات 47.
38. سوره ی انعام، آیات 78، 96، سوره ی اعراف، آیه ی 54؛ سوره ی یونس، آیه ی 5، سوره ی کهف، آیات 17، 90، 86؛ سوره ی رعد، آیه ی 2؛ سوره ی کهف، آیات 17، 86، 90؛ سوره ی فرقان، آیات 45، 61؛ سوره ی ق، آیه ی 39، سوره ی نبأ، آیه ی 13.
39. سوره ی بقره، آیه 189، سوره ی انعام، آیه 77؛ سوره ی یونس، آیه ی 5، سوره ی رعد آیه ی دو، سوره ی شمس، آیه ی دو؛ سوره ی انشقاق، آیه ی 18، سوره ی قیامت، آیه ی 8؛ سوره ی نوح، آیه ی 16، سوره ی قمر، آیه ی 1، سوره ی یس، آیه ی 39، و سوره ی فرقان، آیه ی 61.
40. سوره ی بقره، آیه ی 22؛ سوره ی رعد، آیات 3، 41؛ سوره ی حجر، آیه ی 19؛ سوره ی طه، آیه ی 53؛ سوره ی انبیاء ، آیه ی سی و یک، سوره ی نمل، آیه ی 61؛ سوره ی لقمان، آیه ی 10؛ سوره ی زمر، آیه ی 67؛ سوره ی غافر، آیه ی 64؛ سوره ی زخرف، آیه ی 10، و سوره ی ق، آیات 7، 44.
41. سوره ی یس، آیات 38، 40، سوره ی انبیاء، آیه ی 33؛ سوره ی رعد، آیه ی 2، سوره ی فاطر، آیه ی 13، سوره ی زمر، آیه ی 5، سوره ی لقمان، آیه 29؛ سوره ی ابراهیم، آیه ی 33؛ سوره ی نمل، آیه 89، سوره ی زخرف، آیه ی 10؛ سوره ی شمس، آیه ی 6، و سوره ی نازعات، آیه ی 30.
42. سوره ی انعام، آیه ی 97، سوره ی صافات، آیه ی 88؛ سوره ی ق، آیه ی 40، سوره ی واقعه، آیه ی 75، سوره ی مرسلات، آیه ی 8، سوره ی تکویر، آیه 2.
43. سوره ی انفطار، آیه ی 2، سوره ی صافات، آیه ی 6.
44. سوره ی حجر، آیه ی 18، سوره ی صافات، آیه ی 10، سوره ی رحمن، آیه ی 35، سوره ی ملک، آیه ی 5، و سوره ی جن، آیه ی 9.
45. سوره ی بروج، آیه ی 1؛ سوره حجر، آیه ی 16 و سوره فرقان، آیه ی 61.
46. سوره ی بقره، آیه ی 164؛ سوره ی آل عمران، آیات 190، 27؛ سوره ی انعام، آیه ی 96؛ سوره ی اعراف، آیه 54؛ سوره ی یونس؛ آیات 6، 24، 67؛ سوره ی رعد، آیه ی 3؛ سوره ی اسرا؛ آیات 12، 78؛ سوره ی مومنون، آیه ی 80 و سوره ی نور، آیه ی 44.
47. سوره ی بقره، آیه ی 29؛ سوره ی اسراء، آیه ی 44؛ سوره ی مومنون، آیه ی 86؛ سوره ی فصلت، آیه ی 12، سوره ی ملک، آیه ی 3؛ سوره ی نوح، آیه 15، و سوره ی طلاق، آیه ی 12.
48. سوره ی شوری، آیه ی 29؛ سوره ی رحمن، آیه ی 29؛ سوره ی نحل، آیه ی 49؛ سوره ی اسراء، آیات 44، 55؛ سوره ی طلاق، آیه ی 12؛ سوره ی انبیاء، آیات 4، 19؛ سوره ی رعد، آیه ی 5؛ سوره ی مریم، آیه ی 93؛ سوره ی صافات، آیات 6-8 و سوره ی معارج، آیه ی 40.
49. سوره ی رعد، آیه ی 2؛ سوره ی لقمان، آیه ی 10؛ سوره ی مرسلات، آیه ی 25؛ سوره ی فاطر، آیه ی 41 و سوره ی حج، آیه ی 65.
50. سوره ی آل عمران، آیه ی 190؛ سوره ی یونس، آیه ی 6؛ سوره ی جاثیه، آیه ی 5 و سوره ی مومنون، آیه ی 80.
51. سوره ی بقره، آیه ی 164؛ سوره ی رعد، آیه ی 3؛ سوره ی جاثیه، آیه ی 13 و سوره ی مومنون، آیه ی 80.
52. سوره ی ابراهیم، آیه ی 19؛ سوره ی یونس، آیه ی 101 و سوره ی انبیا، آیه ی 30.
53. سوره ی انبیا، آیه ی 30؛ سوره ی احقاف، آیه ی 33 و سوره ی نحل، آیه ی 15.
54. سوره ی روم، آیات 3، 8 و سوره ی لقمان، آیه ی 29.
55. سوره ی مزمل، آیه ی 18؛ سوره ی فرقان، آیه ی 25، سوره ی حاقه، آیه ی 16 و سوره ی انفطار، آیه ی 1.
56. سوره ی رحمن، آیه ی 37.
57. سوره ی واقعه، آیه ی 4؛ سوره ی مزمل، آیه ی 14؛ سوره ی نازعات، آیه ی 6؛ سوره ی زلزال، آیه ی 1، سوره ی حج، آیه ی 1.
58. سوره ی انشقاق، آیه ی 4 و سوره ی زلزال، آیه ی 2.
59. سوره ی مرسلات، آیه ی 2 و سوره ی حاقه، آیه ی 13.
60. سوره ی حاقه، آیه ی چهارده.
61. سوره ی معارج، آیه ی 9؛ سوره ی قارعه، آیه ی 5، سوره ی مزمل، آیه ی 14 و سوره ی واقعه، آیه ی 6.
62. سوره ی مرسلات، آیه ی 8 و سوره ی تکویر، آیه ی 1.
63. سوره ی تکویر، آیه ی 1 و سوره ی قیامت، آیه ی 8.
64. سوره ی قیامت، آیه ی 9.
65. سوره ی انبیاء، آیه ی 104.
منبع: مسترحمی، سید عیسی، (1358)، قرآن و کیهان شناسی، قم، انتشارات پژوهشهای پژوهش های تفسیر و علوم قرآن، چاپ اول، 1387. |
منبع :rasekhon |
چهارشنبه 2/5/1392 - 11:43
آموزش و تحقيقات
5 روش برای کسب رضایت مشتریان
ژان بقوسیان
مدرس بازاریابی
راز موفقیت در کسبوکار را میتوان در یک جمله خلاصه کرد: «مشتریان خود را خشنود کنید.»
کلید آینده کسبوکار شما به میزان ایجاد چنین تجربهای برای مشتریان بستگی دارد، یعنی خوشحال کردن دوباره و دوباره مشتریان و مصمم ساختن آنها برای ادامه همکاری با شما.
هیچچیز مانند تعهد کل اعضای شرکت برای خوشنودسازی مشتریان، نمیتواند رضایت و وفاداری آنها را برانگیخته و خریدهای مجدد را بیشتر کند.
جذب مشتری جدید، کار پرهزینهای است. وقتی مشتریانی در اختیار دارید، باید نهایت تلاش خود را انجام دهید تا «آنها را با زنجیر فولادین به خود ببندید.» در خدمترسانی به مشتریان وسواس داشته باشید. از مشتریان بهتر از رقیبان مراقبت کنید و همواره در پی راههایی برای بهبود باشید.
باید کاری کنید که مشتریان محصولات شما را بفروشند. باید کاری کنید که مشتریان بهطور ویروسی پیام شما را انتشار دهند و بازار را از پیام شما پر کنند. هدف مطلوب آن است که شرکت شما را به دوستان و همسایگان خود معرفی کنند، درباره محصولات و خدمات شما در وبلاگها بنویسند و ایمیلهایی برای یکدیگر ارسال کنند.
پنج گام برای ایجاد تجربه بینظیر برای مشتریان
تعیین نحوه برخورد با مشتریان، نقطه شروع توسعه سیاستی برای خدمترسانی بینظیر به مشتری است. کار خود را با تعریف «تجربه بینظیر مشتریان» آغاز کنید.
اگر تجربه مشتریان عالی و بینقص باشد، چگونه خواهد بود؟ اگر مشتریان مطلبی درباره خدمات شما به سایر افراد بگویند، دوست دارید آن مطلب چه باشد؟
1. اعتبار و ثبات: قابل پیشبینی باشید
اگر هربار که دوستان خود را ملاقات میکنید، تغییر کرده باشند، چه احساسی بهشما دست میدهد؟ تصور کنید اگر هربار که آنها را میبینید ظاهر، صدا و رفتارشان تغییر کرده باشد، حفظ ارتباط با آنها چهقدر دشوار میشود. این دقیقا همان احساس ناخوشایند و دلسردکنندهای است که با تغییر مداوم و بیدلیل محصولات خود، در مشتریان بهوجود میآورید. برای مثال اغلب وبسایتها، مرتبا طراحی خود را درست زمانی که مشتریان به آن عادت کردهاند و از آن لذت میبرند تغییر میدهند و در آنها احساس سردرگمی بهوجود میآورند.
وقتی یك شرکت نوشابهسازی، «نوشابه گازدار جدید» و ناشناس خود را به بازار معرفی کرد، سهم بازارش سقوط کرد. صد سال موفقیت آنها بهخاطر شتابزدگی و احساس نیاز به تغییر، صرفا بهخاطر خودشان و نه بهخاطر مشتری، تقریبا نابود شد. امروزه، این شرکت صدها طعم مختلف را به نوشابههای خود میافزاید و هماهنگی آنها با سلایق متغیر محلی را آزمایش میکند، اما هرگز فرمول اصلی آنرا تغییر نمیدهد.
اعتبار و ثبات به این معنی است که مشتریان میتوانند روی یک برند حساب کنند و در هر دفعه استفاده از آن محصول یا خدمت، همان تجربه را داشته باشند. هر بار که محصولات این برندها را میخرید، دقیقا میدانید طعمشان چگونه خواهد بود، زیرا مشابه دفعات قبل است. برای اغلب شرکتها، همین موضوع تعریف برند است.
2. مسئولیتپذیری: وقتی اشتباهی مرتکب میشوید، آنرا قبول کنید
تحقیقات مکرر نشان میدهد وقتی مشتریان شکایت میکنند، اغلب واقعا نمیخواهند پول خود را پس بگیرند و یا خرید را لغو کنند. آنها توقع دارند که محصول خریداری شده بهخوبی کار کند. آنها از شرکت فروشنده میخواهند، به تعهداتی که هنگام فروش قول داده عمل کند.
مردم از شما انتظار کمال ندارند. انتظار آنها این است که مسئولیت اتفاقات خوب یا بدی که هنگام تجربه محصول برای مشتری رخ میدهد را بپذیرید. جالب است بدانید که بسیاری از شرکتها اگر بهسرعت اقدام کنند، بلافاصله عذرخواهی کنند و مسئولیتپذیر باشند، از طرف مشتریان بخشیده میشوند.
هرگاه اشتباهی مرتکب میشوید، بهسرعت عذرخواهی کرده و برای حل مشکل اقدام کنید. از بهانهتراشی، مقصر دانستن دیگران یا کارهایی از این قبیل اجتناب کنید. از مشتریان محافظت کنید.
افزایش وفاداری. مشتریانی که شکایت کرده و پاسخ سریعی دریافت میکنند، بیشتر از آنهایی که هرگز شکایت نکردهاند، در خریدهای بعدی و معرفی مشتریان به شرکت وفادار خواهند بود.
از طرف دیگر، پاسخ کند به شکایت مشتری باعث ترس و عصبانیت میشود. مشتری از این میترسد که مجبور به استفاده از محصولی شود که بهخوبی کار نمیکند و از خرید اشتباهی که انجام داده عصبانی است.
قانون کلی این است که بهسرعت به شکایات مشتریان پاسخ دهید، از بهانهتراشی و موضعگیری اجتناب کنید و بهسرعت تلاش کنید تا مشتری را خوشحال کنید. در همه تعاملات خود با مشتریان، صادق و انتقادپذیر باشید. تصور کنید هرکاری که انجام میدهید و هرچیزی که میگوئید، بهسرعت پخش شده و به اطلاع عموم میرسد. حقیقت را بگوئید و اینکار را هرچه زودتر انجام دهید. سعی کنید در همه کارهای خود اعتماد ایجاد کرده و آنرا حفظ کنید.
3. پاسخگویی سریع: به سرعت به اصل ماجرا بپردازید
وقتی همسر یا دوستتان از شما میپرسد، «آیا مرا دوست داری؟» موضوع فقط دادن پاسخ مثبت نیست. سرعت مهمتر است. باید به این سوال بهسرعت جواب دهید.
امروزه با وجود ارتباطات لحظهای و جهانی، مصرفکنندگان در هر لحظه خبرهای مربوط به محصولات شما را با استفاده از پیامهای متنی به دیگران منتقل میکنند. در سال 2010، زمانی که تویوتا نقص شتاب تعدادی از اتومبیلهای خود را تکذیب کرد، بحران بزرگتر شد و زمان بیشتری طول میکشد تا این شرکت بتواند شهرت خود را مجددا بدست آورد.
همه باید بدانند که این مشتری است که موفقیت یا شکست شما و دستمزدتان را تعیین میکند. سام والتون میگوید: «ما همه یک رئیس داریم و آن مشتری است و هر زمانی که بخواهد میتواند با خرید از جایی دیگر، ما را اخراج کند.»
شما وکیلمدافع مشتریان خود هستید. خود را یک آژانس حمایت از مصرفکنندگان بدانید که از بهترین مشتریانش حمایت میکند. مرتبا سیستم ارزیابی و پاداشها را ارزیابی کنید تا مطمئن شوید موارد تشویقی مناسبی برای تیم خود درنظر گرفتهاید. باید با مشتریان خود همسو باشید و تعهد عمیقی به انجام خدمات فوقالعاده برای مشتریان داشته باشید و این بهمعنای پیشبینی بازدارندههایی برای عملکردهای ضعیف است.
برای پیروزی در بازار رقابتی باید در تلاشها، سختیها و پیروزیهای مشتریان خود همدل و سهیم باشید. هر تماس با مشتری، فرصتی برای ایجاد ذهنیت مثبت از سازمان شما است. این برخورد اثر عمیقی بر مشتری دارد و در ادامه، اثر عمیقی بر آینده کسبوکار شما خواهد داشت. حتما این جمله معروف قدیمی را شنیدهاید، «تا وقتی ندانند به آنها اهمیت میدهید، به دانش شما اهمیت نخواهند داد.» کار شما این است که مرتبا به مشتریان یادآوری کنید که قدرشان را میدانید.
4. خدمات اختصاصی: کاری کنید دقیقا مناسب مشتری بهنظر برسد
آیا تجربه مشتری شما مطابق با توقع واقعی خریدار است؟ آیا متخصص نیازهای منحصربهفرد مشتریان هستید؟ چگونه میتوانید شرکت خود را به جایی برسانید که تجربه منحصربهفردی برای مشتریان ایجاد کند و رقبا نتوانند بدون فداکاری برای مشتریان خود، از آن تقلید کنند؟
ایجاد تجربه سریع و بهموقع برای مشتریان. دانشگاه فونیکس متخصص دیگری است که تجربه بیش از 400.000 دانشجوی خود را اختصاصی کرده و بدینترتیب، به بزرگترین کالج دنیا تبدیل شده است. در سال 2009 و درحالی که سایر موسسات آموزشی از بحران اقتصادی رنج میبردند، گروه آپولو که موسس این دانشگاه است، به رشد درآمد 27 درصدی یعنی حدود 4 میلیارد دلار دست یافت. دلیل آن چه بود؟
جرج لیچر از دانشگاه فونیکس میگوید: «این دانشگاه جزو اولین مؤسساتی بود که بیش از همه روشها، به رویکرد پرداختن به مشتری توجه کرد. ما بر مواردی مانند اختصاص اراضی وسیع برای ساخت دانشگاه، ایجاد فضای پر زرقوبرق و ظاهر برجسته تمرکز نکردیم.» بهجای آن، مستقیما سراغ کسبوکار اعطای مدرک کاربردی کالج به متخصصان شاغل رفتند. این سیستم در 24 ساعت شبانهروز و 7 روز هفته، هر زمان و بههرشکل مطلوب برای مشتریان، در دسترس آنها است. از طرف دیگر، اغلب کالجهای سنتی هنوز از اینکه به دانشجویان خود بهچشم مشتری نگاه کنند، اجتناب میکنند.
5. تحویل: در هر فرصت ممکن فراتر از انتظارات عمل کنید
تعجبی ندارد شرکتهایی که تحویل محصولشان سریع، قابلاعتماد و قابل پیشبینی است، کسبوکار را از چنگ توزیعکنندگانی که توزیع ضعیف و بیثباتی دارند میربایند. سایت زاپوس کفشفروشی آنلاینی است که بهخاطر ایده خدماترسانی سریع و خاطرهانگیز به مشتری، در عرض 9 سال به یک شرکت میلیارد دلاری تبدیل شد. مدیر ارشد اجرایی شرکت میگوید: لطیفهای که مشتریان تعریف میکنند این است که «لحظهای که سفارش خود را بصورت آنلاین در سایت زاپوس ثبت میکنید، باید از جا بلند شده و سمت در بروید، زیرا کفشهایی که سفارش دادهاید، بهسرعت ارسال میشود.»
این شرکت برای یکی از کارمندان جشنی برگزار کرد که رکورد طولانیترین مکالمه تلفنی با مشتری را در شرکت شکسته بود. طول مکالمه 5 ساعت بود. شاید مانند ما سرعت کارمندان در قطعیکردن فروش و پایان دادن مکالمه را معیار کارایی بخش خدمات تلفنی میدانید! این رایجترین معیار در اغلب شرکتها است ولی در زاپوس چنین نیست. زاپوس خریدهای مجدد را معیار بهتری برای کارایی شرکت میداند و درنتیجه، هیچ شرکت توزیع کفش دیگری به سرعت او رشد نمیکند.
منبع: مدیر سبز - آموزش بازاریابی
سه شنبه 1/5/1392 - 14:48
عقاید و احکام
بعضی
مواقع انتقادی که بر دین وارد میشود این است که دین دارای تناقض است و
قرآن کریم بعضی آیاتی دارد که با دیگر آیات آن تناقض دارد. مثلا در آیاتی،
پیامبر(ص) را فقط مبشر و انذاردهنده معرفی کرده و چنین بیانی دارد که در
دین اجبار و اکراهی نیست و راه هدایت و ضلالت بر همه روشن است پس ای پیامبر
بر تو فقط تبلیغ و اتمام حجت لازم است.[1]
و از طرفی هم آیاتی درباره قتال دارد که میگوید با هر کس از اهل کتاب
که به خدا و روز قیامت ایمان نیاورد و آنچه را که خدا و رسولش حرام کرده
حرام نشمارد قتال و کارزار کنید.[2]
پس شاید ابهامی پیش بیاید که با توجه به آیاتی که آزادی عقیده را ترویج
میکند و از پیامبر(ص) میخواهد که دین را به مردم تحمیل نکند و تهدید و
تکفیر را بر مردم روا ندارد چگونه ممکن است پیامبر(ص) را امر به قتال کند و
اینها چطوری قابل جمع هستند!!!؟
در جواب باید گفت امور اعتقادی امور قلبی هستند که با زور نمیتوان آنها
را به مردم عرضه کرد بلکه باید خود فرد بتواند عشق قلبی و محبت پیدا کند و
نیز مواردی وجود دارد که دلالت بر این مطلب میکند که در اسلام آزادی
عقیده وجود دارد:
اولاً: تمام غزوات و جنگهای پیامبر(ص) برای ایجاد امنیت و آرامش بوده
است و هیچیک از جنگها جنبه کشورگشائی و برای مجبور کردن مردم برای اسلام
آوردن نبوده، بلکه اسلام آوردن یک امتیاز برای اسیران محسوب میشد.
ثانیاً: در زمان پیامبر(ص) همه کفار و مشرکان بر عقیده خود آزاد بودند و
حتی بعد از فتح مکه هم این آزادی وجود داشت و هرگز کفار و مشرکان را تفتیش
عقاید نکردند و تنها هدف پیامبر(ص) این بود که مردم در آزادی کامل باشند و
از طرف مشرکان در أمان باشند تا برای پذیرش دین اسلام ترس و هراسی نداشته
باشند. حتی آیاتی وجود دارد که منع از جنگ میکند و پذیرش صلح را متذکر
میشود.[3]
بنابراین در اسلام اموری مانند اجبار دین، تفتیش عقاید و تقلید
کورکورانه جایگاهی وجود ندارد و مورد پذیرش نیست. حال باید ببینیم که چگونه
آزادی عقیده و حکم جهاد قابل جمع هستند.
آیاتی که حکم به جهاد میکند به این معنا و مفهوم نیست که جهاد در هر
نوع و شکلی قابل توجیه باشد بلکه منظور از این جهاد، جهادی است برای حفظ
جان مسلمانان نه اینکه جهادی صورت بگیرد برای اجبار بر مسلمان شدن و چون
حفظ جان امری فطری میباشد و این دفاع از جان و ناموس و عزت لازم و ضروری
است که به آن جهاد دفاعی میگویند و خیلی کم بوده که جهاد ابتدائی از طرف
رسول اکرم(ص) آغاز شود.
طبق تحلیلی که علامه طباطبائی در مورد جهاد
ابتدائی دارند[4] اینست که بازگشت جنگ ابتدایى به جنگ دفاعى است. چرا که
اولین و اساسىترین حق انسانها، حق حیات سالم است كه از آزادى فطرت پاك
انسانى سرچشمه مىگیرد؛ فطرتى خدایى كه تبدیلناپذیر است و در طول تاریخ
سران ستم در صدد از بین بردن این حق انسانها بودهاند و پیامبران و ائمه
اطهار(ع) برای جلوگیری از این ستم، فرمان جهاد صادر مینمودند که این فرمان
جهاد ابتدائی هم بازگشت به جهاد دفاعی میکند (دفاع از آزادی و شرف و عزت)
پس آیات جهادی برای پذیرش و اجبار دین نیست بلکه برای حفظ حریم مسلمانان
است و آزادی عقیده همیشه برای همه انسانها وجود دارد.
پی نوشت :
[1] (سوره بقره/آیه256، سوره هود/آیه121، سوره نحل/آیه82، سوره زمر/آیه42)
[2] (سوره توبه/آیه29، سوره بقره/آیه193، سوره توبه/آیه5، سوره بقره/آیه191)
[3] «و ان جنحوا للسلم فاجنح لها و توكل على الله» : اگر به صلح و آشتى
گراییدند و تمایل به آن نشان دادند، تو نیز به صلح بگراى و بر خدا توكل
كن.
«فان اعتزلوكم فلم یقاتلوكم و القوا الیكم السلم فما جعل الله لكم
علیهم سبیلا» :با آنان كه میان شما و ایشان پیمان هست - گرچه مسلمان نیستند
- یا با شما در حال جنگ نمىباشند و نمىخواهند با شما بجنگند و به
مسلمانان پیشنهاد صلح و آشتى مىدهند، دیگر خداوند شما را بر آنان راهى
براى پیكار قرار نداده است.
[4] تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 18
دوشنبه 31/4/1392 - 20:14
قرآن
بر آن شدیم تا در هر روز ماه مبارك رمضان به بیان معارفی پیرامون یك جزء
از قرآن مجید بپردازیم، به همین جهت نكاتی را پیرامون برخی از آیات قرآن
كریم در هر روز بیان می كنیم تا علاوه بر انس با قرآن مجید،بتوانیم این
كتاب آسمانی را به عنوان یك نسخه مهم برای موفقیت در زندگی فردی و اجتماعی
خود عملی كنیم.
چهار معیار مهم برای مدیریت
در آیات ابتدایی جزء سیزدهم قرآن مجید،خداوند متعال با به تصویر كشیدن
گوشه ای از زندگانی حضرت یوسف علیه السلام،چهار شرط عمده و مهم برای افرادی
كه در تلاش برای تصدی منصب های مدیریتی هستند بیان می فرماید،شروط و
معیارهایی كه با فراهم كردن آنها می توان به یك مدیر نمونه و صاحب نام
تبدیل شد و سرعت رشد و شكوفایی مجموعه تحت اختیار خود را چندین برابر
افزایش داد.
«وَ قالَ الْمَلِكُ ائْتُونی بِهِ أَسْتَخْلِصْهُ لِنَفْسی فَلَمَّا
كَلَّمَهُ قالَ إِنَّكَ الْیَوْمَ لَدَیْنا مَكینٌ أَمینٌ قالَ اجْعَلْنی
عَلى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ[یوسف:55-54]و پادشاه گفت:
«او را نزد من آورید، تا وى را خاص خود كنم.» پس چون با او سخن راند، گفت:
«تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستى. [یوسف]گفت: «مرا بر خزانههاى این
سرزمین بگمار، كه من نگهبانى دانا هستم.»
كه این خصوصیان عبارت است از :
1)مكین:قدرت اداره جامعه در شرائط آرام و بحرانی
فردی
شایسته است كه قدرت اداره امور یك مجموعه كوچك و یا بزرگ را در اختیار
بگیردكه بتواند در فراز و نشیب های مختلف مجموعه خود را به خوبی هرچه تمام
تر به سوی ساحل آرامش و امنیت حفظ كند نه اینكه در شرائط آرام مرد صحنه
باشد و در شرائط بحرانی و تحریم صحنه را كاملا خالی كند.
2) أَمینٌ:امانت دار و مورد اعتماد مردم
فردی كه
در صدد تصدی منصب مدیریت در هر بخشی است،باید مورد اعتماد مجموعه خود باشد
چرا كه بدون اعتماد افراد،او هرگز نمی تواند در برنامه ها و اهداف خود به
موفقیت دست پیدا كند.
3)حَفیظٌ:پاسداری از حقوق مردم
از دیدگاه قرآن مجید
فردی لایق مدیریت است كه بتواند از حقوق زیر مجموعه خود به خوبی داف كند و
اجازه ندهد كه بر خلاف عدالت قدمی بر داشته و حقی ضایع شود.
4)عَلیمٌ:تخصص كافی برای اداره یك مجموعه
و خصوصیت
آخر اینكه برای تصدی هر گونه مدیریتی در جامعه تنها تعهد كافی نبوده و
علاوه بر تعهد ،فرد باید در حوزه كاری خود تخصص و تجربه كافی را داشته باشد
تا در سایه تعهد و تخصص بتواند ،پیشرفت و توسعه را به ارمغان بیاورد.
شكست در برابر اراده الهی
پیام مهمی كه در سوره یوسف بارها و بارها به چشم می خورد آن است كه تمام
قدرت ها در برابر اراده خداوند متعال محكوم به شكست هستند و هیچ قدرتی
توان مبارزه با اراده الهی را ندارد كه این نكته مهم را می توان در سراسر
زندگی حضرت یوسف علیه السلام مشاهده كرد:
1-برادران حضرت یوف اراده كردند كه با انداختن او در چاه او را خوار و ذلیل كنند اما خداوند متعال او را عزیز مصر كرد.
2-همسر عزیز مصر تمام درب ها را بست و قصد داشت دامن یوسف علیه السلام را آلوده كند،اما خداوند متعال او را پاك و طاهر نگاه داشت.
3-عزیز مصر خواست با زندانی كردن یوسف مقاومت او را درهم شكند و تحقیرش
كند،اما خداوند به او قدرتی بخشید كه بتواند در برابر تمام مشكلات صبر و
استقامت كند.[1]
دو كلید طلایی برای حل مشكلات
در آیه 90 از سوره یوسف علیه السلام خداوند متعال به دو كلید طلایی برای
موفقیت حضرت یوسف و پیروزی او بر تمام مشكلات اشاره می كند،دو كلید مهمی
كه در زندگانی هر فردی قرار بگیرد می تواند قله های موفقیت را فتح كند :
«قالُوا أَ إِنَّكَ لَأَنْتَ یُوسُفُ قالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هذا أَخی
قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنا إِنَّهُ مَنْ یَتَّقِ وَ یَصْبِرْ فَإِنَّ
اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین: گفتند[یوسف:90]آیا تو خود، یوسفى؟»
گفت: «[آرى،] من یوسفم و این برادر من است. به راستى خدا بر ما منّت نهاده
است. بىگمان، هر كه تقوا و صبر پیشه كند، خدا پاداش نیكوكاران را تباه
نمىكند.»
كلید اول:تقواست كه خداوند متعال بارها و بارها از نقش مهم ان در مقابله با مشكلات در آیات الهی سخن به میان آورده است.
كلید دوم:صبر است كه كه از جمله توصیه های مهم خداوند متعال در زندگی
است:«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرین[البقرة:153]اى كسانى كه ایمان آوردهاید،
از شكیبایى و نماز یارى جویید؛ زیرا خدا با شكیبایان است.»
مناظره ای خواندنی میان شیعه و اهل سنت
یكی از بحث های طولانی كه از دراز مدت بین شیعه و دیگر فرق اسلامی وجود
داشته است، بحث توسل به اهل بیت علیهم اسلام است كه این عقیده سبب ایجاد
بسیاری از اتهامات به شیعیان شده است،اتهاماتی كه شیعه را دائره توحید خارج
كرده و به كفر و شرك وارد می كند و همچنین سبب تخریب بسیاری از مرقد های
مطهر اهل بیت توسط فرقه های دیگر شده است كه از جمله حوادث دردناك اخیر می
توان به تخریب بخشی از بارگاه حضرت زینب سلام الله علیها و كشته شدن مدیر
این بارگاه مقدس اشاره كرد.
برای اثبات این موضوع مطالب را به صورت یك مناظره كوتاه بیان می كنیم:
سوال اول:چه دلیلی برای توسل در قرآن مجید وجود دارد؟
پاسخ:خداوند متعال در آیات جزء سیزدهم به حقیت توسل در داستان حضرت یوسف
اشاره می كند و پیراهن یوسف پیامبر را وسیله ای برای شفای چشمان نابینای
حضرت یعقوب قرار می دهد و می فرماید:
«فَلَمَّا أَنْ جاءَ الْبَشیرُ أَلْقاهُ عَلى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ
بَصیراً قالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّی أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا
تَعْلَمُون: پس چون مژدهرسان آمد، آن [پیراهن] را بر چهره او انداخت، پس
بینا گردید. گفت: «آیا به شما نگفتم كه بىشك من از [عنایت] خدا چیزهایى
مىدانم كه شما نمىدانید؟»[یوسف:96]اینكه اگر پیراهنی كه منسوب به یك
پیامبر الهی است می تواند نابینایی را بینا كند،قطعا توسل به ضریح و صحن و
بارگاه ائمه اطهار نیز همین اثر را خواهد داشت و می تواند شفا بخش باشد.
سوال:چرا برای بحث توسل همیشه به داستان حضرت یعقوب اشاره می كنید،این
دحالی است كه توسل به افرادی كه در قید حیات هستند اشكالی ندارد،امام شما
شیعیان به امامانی كه از دنیا رفته اند توسل می كنید و این شرك است؟
پاسخ:زنده بودن انبیاء نزد اهل سنت یك امر مقبول و بدون هیچ شك و شبهه
ایست تا جایی كه آلوسی که از علمای سرشناس اهل سنت است ، دررابطه با حیات
انبیاء می فرماید:
«أما حیاة الأنبیاء علیهم الصلاة والسلام الحیاة البرزخیة التی هی فوق
حیاة الشهداء الذین قال الله تعالی فیهم بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم
یُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحادیث الصحیحة:حیات انبیا علیهم السلام حیاتی
برزخی وبرتر از حیات شهداست كه خداوند متعال در مورد ایشان فرموده است كه
ایشان زنده اند نزد پرورگارشان روزی داده می شوند . پس این امر مطلبی ثابت
شده با روایات صحیح است. »[2]
اما پیرامون ائمه اطهار نیز باید گفت كه اولا همه آنها به شهادت رسیده
اند و طبق نص صریح قرآن مجید زنده هستند:«ولاتَحسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا
فِی سَبِیلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحیَاءٌ عِندَ رَبِّهِم
یُرزَقُونَ[بقره:169]كسانی را كه در راه خدا كشته شده اند ،مرده مپندارید
بلكه ایشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی داده می شوند»
منبع
[1]تفسیر نور،ج 4،ص 234
[2]الآیات البینات فی عدم سماع الأموات ج1/ص39
دوشنبه 31/4/1392 - 20:13
عقاید و احکام
زنان
شیرده که روزه دارى مایه کاهش شیر و ضرر به شیرخوار مى گردد، جزء صاحبان
عذر به شمار مى روند و روزه بر آنان واجب نیست، هر چند هر صاحب عذرى، کراهت
دارد بیش از نیاز بخورد و بیاشامد.
حضرات عظام آقایان: امام (ره)، بهجت(ره)، مکارم(زیدعزه)، فاضل(ره)، تبریزی(ره)،
زنى كه بچه شیر مىدهد و شیر او كم است، چه مادر بچه یا دایه او باشد،
یا بىاجرت شیر دهد، اگر روزه براى بچهاى كه شیر مىدهد ضرر دارد، روزه
براو واجب نیست و باید براى هر روز یك مد طعام، یعنى گندم یا جو و مانند
اینها به فقیر بدهد. و نیز اگر براى خودش ضرر دارد،
روزه بر او واجب نیست، و بنابر احتیاط واجب باید براى هر روز یك مد طعام
به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزههایى را كه نگرفته باید قضا نماید. ولی
اگر كسى پیدا شود كه بدون اجرت، بچّه را شیر دهد یا شخصى پیدا شود كه اجرت
دایه را بى منّت بپردازد، در این صورت روزه گرفتن واجب است. [1]
حضرت آیت الله صافی:
زنى كه بچه شیر مى دهد و شیر او كم است چه مادر بچه , یا دایه او باشد,
یا بى اجرت شـیر دهد, اگر روزه براى بچه یا براى خودش ضرر دارد روزه بر
اوواجب نیست . و در صورت اول بـایـد براى هر روز یك مد طعام به فقیر بدهد و
در هردو صورت روزه هایى را كه نگرفته باید قضا نـماید. ولى اگر كسى پیدا
شود كه بى اجرت بچه را شیر دهد, یا براى شیردادن بچه از پدر یا مادر بـچـه
یـا از كـس دیگرى كه اجرت او را بدهد اجرت بگیرد, احتیاط واجب آن است كه
بچه را به او بدهد وروزه بگیرد. [2]
حضرت آیت الله وحید خراسانی
زنى كه بچّه شیر مى دهد و شیر او كم است ، چه مادر بچّه باشد یا غیر
مادر ، با اجرت شیر بدهد یا بدون اجرت ، اگر روزه براى بچّه اى كه شیر مى
دهد یا خود او ضرر دارد ، روزه او صحیح نیست ، و در صورت اوّل باید براى هر
روز یك مد طعام به فقیر بدهد ، و همچنین بنابر احتیاط مستحبّ در صورت دوم ،
و روزه هائى را كه نگرفته باید قضا نماید ، و این حكم در صورتى است كه شیر
خوردن این بچّه از راه دیگرى میسّر نباشد ، و اگر میسّر باشد واجب است آن
زن روزه بگیرد. [3]
حضرت آیت الله سیستانی
زنـى كـه بـچه شیر مى دهد و شیر او كم است چه مادر بچه یا دایه او باشد , یا بى اجرت شیر دهد , اگـر روزه بـراى خودش یا بچه اى كه شیر مى دهد ضرر دارد , روزه بر او واجب نیست , و باید براى هر روز یـك مـد طعام به فقیر بدهد , و در هر دو صورت روزه هایى را كه نگرفته باید قضا نماید , ولى بنابر احتیاط واجـب ایـن حـكـم اخـتصاص به موردى دارد كه شیر دادن بچه منحصر به همین راه باشد , و اما اگر راه دیـگـرى بـراى شـیر دادن بچه باشد - مثلا این كه چند زن در شیر دادن او شركت كنند - ثبوت این حكم محل اشكال است[4].
حضرت آیت الله خامنه ای
س: زنى كه
كودك خود را شیر مىداده و باردار هم بوده و در همان حال روزه ماه رمضان را
هم گرفته است، و هنگام زایمان فرزندش مرده به دنیا آمد، اگر از ابتدا
احتمال ضرر را مىداده و در عین حال روزه گرفته است:
آیا روزهاش صحیح است یا خیر؟
آیا دیه بر ذمه او هست یا خیر؟
اگر احتمال ضرر نمىداده، ولى بعدا معلوم شده كه روزه گرفتن براى جنین ضرر داشته، چه حكمى دارد؟
جواب: اگر با وجود خوف از ضررى كه داراى منشاء عقلائى
است، روزه گرفته باشد و یا بعدا برایش معلوم شود كه روزه براى وى یا براى
جنیناش ضرر داشته، روزهاش صحیح نیست و قضاى آن بر او واجب است، ولى ثبوت
دیه جنین متوقف بر این است كه ثابت شود فوت جنین مستند به روزه گرفتن وى
است.
س: من به لطف خداوند متعال داراى فرزندى هستم كه شیرخوار است. إن شاء الله تعالى بزودى ماه مبارك رمضان فرا خواهد رسید. در حال حاضر مىتوانم روزه بگیرم ولى در صورت روزه گرفتن، شیرم خشك خواهد شد. با توجه به اینكه داراى بنیه ضعیفى هستم و كودكم هر ده دقیقه شیر مىخواهد، چه وظیفهاى دارم؟
جواب: اگر به دلیل كم یا خشك شدن شیرتان بر اثر روزه،
خوف ضرر بر طفل خود داشته باشید، روزهتان را افطار كنید، ولى براى هر روزى
باید یك مد طعام به فقیر بدهید و قضاى روزه را هم بعدا بجا آورید[5]
پی نوشت:
1. توضیح المسائل حضرات امام خمینی(ره)، مسئله 1729،بهجت 289،مکارم 1454،فاضل 1779،تبریزی،1738.
2. توضیح المسائل حضرت آیت الله صافی،مسئله 1738.
3. توضیح المسائل حضرت آیت الله سیستانی،مسئله 1734.
4. توضیح المسائل حضرت آیت الله وحید خراسانی،مسئله 1737.
5. استفتائات مقام معظم رهبری، سوال 746 و 747.
دوشنبه 31/4/1392 - 20:12
ازدواج و همسرداری
سلام
من
25 سالمه و حدود سه هفته هست با دختری ازدواج کردم که 21 سالش هستش
نمیدونم چرا زنم اصلا آرایش نمیکنه. هروقت بهش میگم چرا آرایش نمیکنی میگه
حوصله ندارم واصلا از کلمات محبت انگیز استفاده نمیکنه من بارها بهش گفتم
دوستت دارم ولی دریغ از یه لبخند.
ماباهم رابط جنسی به طورخفیف داشتیم
ولی اصلا هیچ حسی ازخودش نشون نمیده هرچی بهش میگمبدون میل انجام میده بهش
میگم بیا کنار بشین میگه راحتم
احساس میکنم میخواد یه جورایی من غلام
باشم و اون سرور بخدا موندم چگونه برخورد کنم داره علاقمو نسبت به خودش کم
میکنه چکار کنم؟لطفا کمکم کنید
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
1.
یکی از اشتباهات بسیاری از آقایان این است که مراحل ارتباط را یا زود پشت
سر می گذارند یا اینکه بدون گذراندن مراحل اولیه وارد مرحله آخر می شوند و
می خواهند طرف مقابلش سریع از خود صمیمیت کامل به خرج دهد و می خواهند
حیایی که سالیان سال با آن زندگی کرده است و با آن حیا، خودش را برای همسر
آینده اش حفظ کرده است کنار بگذارد پس نمی خواهد غلام او باشید بلکه
معذوریت های درونی دارد که با گذشت زمان حل خواهد شد ...
2. گاهی ما
به خاطر اینکه خودمان راحت هستیم و اصلا سخت نمی گیریم آنگونه رفتار می
کنیم که باب پسند خودمان است که شاید رفتاری عجولانه از طرف ماست که برای
طرف مقابل زدگی می آورد
3. بهتر است آقایون و خانم ها قبل از ارتباط
اولیه ی همسری، شرایط و روحیات طرف مقابل را در نظر بگیرند و به جای اینکه
در بحث ارتباط با همسرمان گام های بلند و سریع برداریم گام های کوتاه و
آرام بردایم
4. قبل از اینکه بخواهید جسم خانم شما برای خودتان
باشد سعی کنید اول مغز و بعد هم قلب او را صاحب شوید و در مورد مسائل جنسی
هم همینگونه رفتار کنید که اول وارد بر مغز و دل او شوید بعد وارد مراحل
لمس و ... شوید ( سعی کنید زیاد با او صحبت کنید و اجازه دهید تا او هم
صحبت کند و در صحبت های خود سعی کنید از او تعریف کنید مثلا از مدل
لباسش،از هیکل زیباش، از چشمانش، از صحبت کردنش،از دست پختش و... )
5. هر چه نگاهتان به همسرتان منفی باشد رفتارهای محبت آمیز شما تصنعی و ساختگی خواهد بود که اثر آنها بسیار کم خواهد بود
6. لازم است که کتاب احکام روابط زن و شوهر نوشته سید مسعود معصومی را برای او هدیه ببرید تا با وظایف خود آشنا گردد
7.
فرهنگ خانواده همسر خود را در نظر بگیرید احتمال دارد نوع برخورد همسر
شما ناشی از فرهنگ خانوادگی آنها است (که به دوران عقد نگاه خاصی دارند)
8.
برای مسائل جنسی بهتر است که زن و شوهر کتاب های آموزش مسائل زناشویی را
تهیه کنند و باهم مطالعه نمایند البته در دوران عقد عجولانه عمل نکنید
9.
در دوران عقد ترس از حاملگی و حتی ترس از از بین رفتن بکارت؛ مانعی برای
ایجاد رابطه صحیح و مورد انتظار است که لازم است مرد برای همسرش ایجاد
اطمینان خاطر کند
اگر بعد از یک مدتی متوجه شدید که توان تغییر همسرتان را ندارید حتما به یک مشاور مراجعه فرمایید
دوشنبه 31/4/1392 - 20:10