شهادت حضرت امام علی (ع)
حضرت علی (ع)درشب نوزدهم ماه مبارک رمضان مورد ضربه شمشیرقرارگرفتند . محل ضربت خوردن ایشان در مسجد
و هنگام نمازصبح بود. ابن ملجم مرادی که یکی ازخوارج بود ، با شمشیر زهرآلود خود این ضربه رابرفرق سرحضرت زد که موجب شد ایشان در بستر بیماری بخوابند وسرانجام درشب 21ماه رمضان به شهادت رسیدند .
شهادت جان سوز روح تاریخ، اسلام و انسان، خانه زاد ملكوت،
خورشید جهان افروز عدالت، امیرالمؤمنین؛
حضرت علی (ع) را تسلیت میگوییم.
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که هم سفره تو لحظه افطار شوم
وصیت نامه امام علی به امام حسن وامام حسین (ع)
حسن و حسین شما را سفارش میکنم به ترس از خدا، و این که دنیا را نخواهید،
هر چند که دنیا پی شما بیاید. و دریغ مخورید بر چیزی که به دستتان نیاید.
حق را بگویید و برای پاداش (آن جهان) کار کنید. با ستمکار بجنگید و ستمدیده را یاری کنید.
شما و همه فرزندانم و کسانم و آنها را که نامه من به دستشان میرسد، سفارش میکنم به ترس از خدا و نظم در امور و آشتی با یکدیگر؛ که من از جد شما شنیدم که میگفت:« آشتی دادن میان مردم بهتر است از سالها نماز و روزه»
به خاطر خدا مراعات حال یتیمان را بکنید. آنان را گاه گرسنه و گاه سیر نگه ندارید
و نزد خود ضایع شان نکنید؛ و همسایگان تان را دریابید که پیامبر شما سفارش آنها را بسیار میکرد،
چندان که گمان بردیم برای آنان ارثی معین خواهد نمود. و به خاطر خدا قرآن را ارج بنهید؛
مبادا دیگران در عمل به احکام آن بر شما پیشی گیرند؛ و به خاطر خدا به نماز اهمیت دهید که ستون دین شماست؛
و به خاطر خدا تا زمانی که زنده اید، خانهی او را خالی مگذارید که اگر حرمت آن را نگاه ندارید،
به عذاب خدا گرفتار خواهید شد؛ و به خاطر خدا در راه خدا به مال و جان و زبانهایتان جهاد کنید.
با هم متحد باشید، به هم بخشش کنید و مبادا از هم روی برگردانید.
امر به معروف و نهی از منکر را وا مگذارید که در غیر این صورت، بدترین افراد،
حکمرانی شما را بر دست گیرند و آن گاه هر چه نفرین کنید، خدا از شما نپذیرد. ای پسران !
عبدالمطلب چنین نشود که بگویید امیرمؤمنان را کشتهاند و به این بهانه دستهایتان را به خون مسلمانان بیگناه آلوده کنید.
بدانید جز قاتل من کسی نباید بابت خون من کشته شود. اگر من از این ضربهی او از دنیا رفتم،
او را تنها یک ضربه بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مَبُرید که از
رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود:« از بریدن اندام مرده بپرهیزید، هر چند سگ هار باشد».
امشب این دل یاد مولا میکند
لیله القدراست احیا میکند
بشنوید ای گوش دلها بی صدا
نغمه فزت و رب الکعبه را
کاش امشب را نمی بودی سحر
کاش سر برون نمی آوردی قمر
ای نماز صبح دل بیدار توست
یا علی این آخرین دیدار توست
باید امشب تا به پای جان گریست
بیشتر بر غربت یتیمان و قرآن گریست
امام على علیهالسلام : یَنبغی للمُسلمِ أنْ یَتجَنّبَ مُواخاةَ ثلاثةٍ : الماجِنِ الفاجِرِ ، والأحْمَقِ ، والكَذّابِ
براى مسلمان شایسته است كه با سه كس برادرى نكند : لوده فاسد ، احمق و دروغگو .
کودکی امام علی
زمانی که علی شش ساله بود، در مکه قحطی شد و پدراو ابوطالب، دچار مشکل مالی گردید. محمد که خود در کودکی تحت
سرپرستی ابوطالب قرار گرفته بود و در این زمان سنش از سی سال گذشته بود،
برای سبک کردن بار عایلهٔ وی به او پیشنهاد کرد که سرپرستی علی را او بر عهده بگیرد.
ابوطالب پذیرفت و علی از کودکی در خانهٔ محمد و تحت نظر او قرار گرفت. و
زیر دست او بزرگ شد و پرورش یافتن به دست محمد امتیازی بود که او آن را از شرافتهای خود بر میشمرد.
اسلام آوردن امام علی
علی که از کودکی در خانه محمد بزرگ شده بود، اولین شخص مذکری بود
که پس از بعثت محمد به پیامبری، به او ایمان آورد.
در سال سوم پس از بعثت، محمد از طرف خداوند وظیفه یافت تا اعضای
خانوادهٔ خود را به اسلام دعوت کند. او به این منظور حدود چهل نفر از
خاندان عبدالمطلب را به مهمانی ناهار دعوت کرد و در پایان آن مجلس
سه بار از مهمانان درخواست کرد که به پیامبریش ایمان بیاورند و او را یاری کنند
که از این جمع در هر سه بار فقط علی بود که آمادگی خود را اعلام کرد.
پس از آن محمد گفت: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست.
ویژگی امام علی
برای علی، ویژگیها و خصائص بسیاری بر شمرده شدهاست.
علی عین عدالت و حقیقت است. او در سخنوری و ادبیات چیره بود.
ادبای عرب سخن او را شیواترین سخن پس از قرآن میدانند.
به طوری که وابستگان بنی امیه علی رغم دشنام گفتن به وی،
گفتارش را از حفظ میکردند، تا بیانشان شیوا شود.مجموعه گفتارها و
نوشتارهای وی توسط سید رضی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع آوری شدهاست.
علاوه بر آن مجموعه روایات وی در کتاب غرر الحکم جمع شدهاست.
بین مسلمانان خصوصاً شیعیان مقام عرفانی، علم، شجاعت، عدالت، صبر،
کمک به بینوایان و ساده زیستی علی مورد ستایش قرار گرفتهاست.
از میان مسلمانان غیر شیعه ابن ابی الحدید به شرح نهج البلاغه پرداختهاست.
19 رمضان: ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد كوفه
سال 40 هجری قمری: ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد كوفه
عبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود كه در مكه معظمه
با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی،
یعنی امام علی بن ابی طالب(ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص
را در یك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانند.
هر كدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن
بن ملجم مرادی به سوی كوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری
وارد این شهر بزرگ شد. (نگاه كنید: بیستم شعبان سال 40 هجری قمری)
وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، كه از همفكران وی بود و هر دوی آن ها
از سوی "قطام بنت علقمه" تحریك و تحریث شده بودند،
در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم كوفه كمین كرده
و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) شدند. هم چنین قطام، شخصی
به نام "وردان بن مجالد" را كه از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.
روایت شده، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی(ع)،
زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند
و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری كه جهان را تیره و تاریك ساخت.
أشعث بن قیس كندی كه از ناراضیان سپاه امام علی(ع) و از دو چهرگان و منافقان
واقعی آن دوران بود، آنان را راهنمایی، پشتیبانی و تقویت روحی می نمود.
حضرت علی(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك رمضان، مهمان دخترش ام كلثوم(س) بود
و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد.
روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به
آسمان نظر می كرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است.
این است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند.
به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته گان
را برای ادای نماز بیدار كرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را كه به رو خوابیده بود،
بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد كرد.
هنگامی كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت،
نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیكن شمشیرش به طاق محراب اصابت كرد
و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: "لله الحكم یا علی، لا لك و لا لأصحابك"!
و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی(ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.
حضرت علی(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود:
بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الكعبه؛
سوگند به خدای كعبه، رستگار شدم.
نمازگزاران مسجد كوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و
برخی در اطراف حضرت علی(ع) گرد آمده وبه سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند.
حضرت علی(ع)، در حالی كه خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود:
هذا ما وعدنا الله و رسوله؛
این همان وعده ای است كه خداوند متعال و رسول گرامی اشت به من داده اند.
حضرت علی(ع) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرمود
كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد.
روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می كرد و می فرمود:
به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند.
روایت شد، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر حضرت علی(ع)،
زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند
و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری كه جهان را تیره و تاریك ساخت و
جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدند.
وی می گفت:
تهدمت و الله اركان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی،
قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصی المجتبی، قُتل علی المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء ؛
سوگند به خدا كه اركان هدایت درهم شكست و ستاره های دانش نبوت
تاریك و نشانه های پرهیزكاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد.
زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد،
سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء،
[یعنی ابن ملجم مرادی] به شهادت رسانید.
بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاكمی دلسوز و یتیم نواز،
كامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی(ص)، به دست شقی ترین
و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و
به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا(ص)
رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود.
توی شب های قدر خیلی دعام کنید ، بدجور دلم گرفته .
یا صاحب الزّمان عجّل ظهورک
یا علی مدد ....در پناه حق