اذا جادت الدنیا علیك فجد بها على الناس طرا انها تتقلب فلا الجود یفنیها اذا هى اقبلت و لا البخل یبقیها اذا هى تذهب (على علیه السلام)
سخاوت از طبع كریم خیزد و محبت و جاذبه را میان افراد اجتماع برقرار میسازد،شخص سخى هر عیبى داشته باشد در انظار عموم مورد محبت است.
على علیه السلام در سخاوت مشهور و كعبه آمال مستمندان و بیچارگان بود هر كسى را فقر و نیازى میرسید دستحاجت پیش على علیه السلام مىبرد و آنحضرت با نجابت و اصالتى كه در فطرت او بود حاضر نمیشد آبروى سائل ریخته شود.
حارث حمدانى دست نیاز پیش على علیه السلام برد،حضرت فرمود آیا مرا شایسته پرسش دانستهاى؟
عرض كرد بلى یا امیر المؤمنین،على علیه السلام فورا چراغ را خاموش كرد و گفت این عمل براى آن كردم كه ترا در اظهار مطلب خفت و شكستى نباشد.
روزى مستمندى بعلى علیه السلام وارد شد و وجهى تقاضا كرد،على علیه السلام بعامل خود فرمود او را هزار دینار بدهد عامل پرسید از طلا باشد یا نقره؟فرمود براى من فرقى ندارد هر كدام كه بدرد حاجتمند بیشتر میخورد از آن بده.
معاویه كه دشمن سرسخت آنحضرت بود روزى از یكى پرسید:از كجا میآئى؟
آن شخص از راه تملق گفت از پیش على كه بخیلترین مردم است!
معاویه گفت واى بر تو از على سخىتر كسى بدنیا نیامده است اگر او را انبارى از كاه و انبارى از طلا باشد طلا را زودتر از كاه میبخشد.
یكى از مباشران على علیه السلام عوائد ملك او را پیش وى آورده بود آنحضرت فورا در آمد خود را بفقراء تقسیم نمود عصر آنروز همان شخص على علیه السلام را دید كه شمشیرش را میفروشد تا براى خانواده خود نانى تهیه كند.
على علیه السلام هیچگاه سائل را رد نمیكرد و میفرمود:اگر من احساس كنم كه كسى از من چیزى خواهد خواست پیش از اظهار او در اجابت دعوتش پیشدستى میكنم زیرا حقیقت جود نا خواسته بخشیدن است.
على علیه السلام میفرمود حاجتمندان حاجتخود را روى كاغذ بنویسند تا خوارى و انكسار سؤال در چهره آنها نمایان نشود.على علیه السلام چهار درهم پول داشتیكى را در موقع شب انفاق نمود و یكى را در روز و یكدرهم آشكارا و یكدرهم در نهان آنگاه این آیه نازل شد كه مفسرین شان نزول آنرا در مورد انفاق آنحضرت نوشتهاند:
الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیة فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون (1) .
كسانیكه اموال خود را در شب و روز،نهانى و آشكارا انفاق میكنند براى آنها نزد پروردگارشان پاداشى است و ترس و اندوهى بر آنها نباشد (2) .
پس از قتل عثمان كه على علیه السلام بمسند خلافت نشست عربى نزد آنحضرت آمد و عرض كرد من بسه نوع بیمارى گرفتارم،بیمارى نفس،بیمارى جهل،بیمارى فقر!على علیه السلام فرمود مرض را باید بطبیب رجوع كرد و جهل را بعالم و فقر را بغنى.
آن مرد گفتشما هم طبیب هستید و هم عالم و هم غنى!
حضرت دستور داد از بیت المال سه هزار درهم باو عطاء كردند و فرمود هزار درهم براى معالجه بیمارى و هزار درهم براى رفع پریشانى و هزار درهمبراى معالجه نادانى (3) .
علماء و مفسرین عامه و خاصه نقل كردهاند على علیه السلام در مسجد نماز میخواند و در ركوع بود كه سائلى در حالیكه سؤال میكرد از كنار او گذشت و آنحضرت انگشتر خود را كه در دست داشتبا اشاره باو بخشید،سائل وقتى از او دور شد با رسول اكرم صلى الله علیه و آله برخورد نمود حضرت پرسید چه كسى این انگشتر را بتو داد؟سائل اشاره بعلى علیه السلام نمود و گفت این شخص كه در ركوع است آنگاه آیه:انما ولیكم الله و رسوله...كه آیه ولایتبوده و ضمنا اشاره بخاتم بخشى آنحضرت است نازل شد (4) . (در بخش پنجم در ترجمه و تفسیر آیه مزبور بحثخواهد شد)
على علیه السلام تنها به بخشش مال اكتفاء نمیكرد بلكه جان خود را نیز در راه حق ایثار نمود،در شب هجرت بخاطر پیغمبر صلى الله علیه و آله از جان خود دستشست و باستقبال مرگ رفت،معنى پر مغز ایثار همین است كه جز على علیه السلام كسى بدان پایه نرسیده است.
ایثار مقدم داشتن دیگران استبر نفس خود و كسى تا تسلط كامل بر نفس نداشته باشد نمیتواند مال و جان خود را بدیگرى بدهد،این صفت از سجایاى اخلاقى و صفات ملكوتى است كه در هر كسى پیدا نمیشود،على علیه السلام با زحمت و مشقت زیاد نانى تهیه كرده و براى فرزندان خود مىبرد در راه سائلى رسید و اظهار نیازمندى كرد حضرت نان را باو داد و با دستخالى بخانه رفت،روزى با غلام خود قنبر ببازار رفت و دو پیراهن نو و كهنه خرید كهنه را خود پوشید و نو را بقنبر داد.
محدثین و مورخین،همچنین مفسرین ذیل تفسیر آیات سوره دهر (هل اتى) هر یك با مختصر تفاوتى در الفاظ و عبارات در مورد ایثار على علیه السلام بطورخلاصه چنین نوشتهاند كه حسنین علیهما السلام مریض شدند پدر و مادر آنها و حتى خود حسنین نذر كردند كه پس از بهبودى سه روز بشكرانه آن روزه بگیرند فضه خادمه منزل نیز از آنها پیروى نمود.
چون خداوند لباس عافیتبآنها پوشانید بنذر خود وفا كرده و مشغول روزه گرفتن شدند،على علیه السلام سه صاع جو از شمعون یهودى كه همسایهشان بود قرض كرد و بمنزل آورد حضرت زهرا علیها السلام روز اول یكصاع از آنرا آرد نموده و (بتعداد افراد خانواده) پنج گرده نان پخت،شب اول موقع افطار سائلى پشت در صدا زد اى خانواده پیغمبر من مسكین و گرسنهام از آنچه میخورید مرا اطعام كنید كه خدا شما را از طعامهاى بهشتى بخوراند،خاندان پیغمبر هر پنج قرص را بمسكین داده و خود با آب افطار كردند.
روز دوم فاطمه علیها السلام ثلث دیگر جو را آرد كرد و پنج گرده نان پختشامگاه موقع افطار یتیمى پشت در خانه حرفهاى مسكین شب پیشین را تكرار كرد باز هر پنج نفر قرصهاى نان را باو داده و خود با آب افطار كردند.روز سیم فاطمه علیها السلام بقیه جو را بصورت نان در آورد و موقع افطارى اسیرى پشت در آمد و سخنان سائلین دو شب گذشته را بزبان آورد باز خاندان پیغمبر نانها را باو دادند و خودشان فقط آب چشیدند روز چهارم حسنین علیهما السلام چون جوجه میلرزیدند وقتى پیغمبر صلى الله علیه و آله آنها را دید فرمود پناه مىبرم بخدا كه شما سه روز است در چنین حالید جبرئیل فورا نازل شد و 18 آیه از سوره هل اتى را (از آیه 5 تا آیه 22) در شان آنها و توضیح مقامات عالیهشان در بهشتبرین برسول اكرم صلى الله علیه و آله قرائت كرد كه یكى از آیات مزبور اشاره بانفاق و اطعام سه روزه آنها است آنجا كه خداوند تعالى فرماید:
و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا (5) .
و در آخر آیات نازله هم از عمل بیریا و خالصانه آنها قدردانىكرده و فرماید:ان هذا كان لكم جزاء و كان سعیكم مشكورا.یعنى البته این (مقامات و نعمتهاى بهشتى كه در آیههاى پیش آنها را توضیح داده) پاداش عمل شما است و سعى شما مورد رضایت و قدردانى است (6) .
پىنوشتها:
=======
(1) سورة بقره آیه 274
(2) كشف الغمه ص 93-ینابیع المودة ص 92-مناقب ابن مغازلى ص 280
(3) جامع الاخبار ص 162
(4) مناقب ابن مغازلى ص 313-كفایة الطالب ص 250 و كتب دیگر.
(5) سوره دهر آیه 8.
(6) شواهد التنزیل جلد 2 ص 300-امالى صدوق مجلس 44 حدیث 11-كشف الغمه ص 88 و كتب دیگر.
على كیست؟ صفحه 259
فضل الله كمپانى