خُرَّمشَهر یکی از شهرهای جنوبی استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون و در ناحیهای باتلاقی و پست در دلتای رودخانهٔ اروندرود قرار گرفته و ۲۳ کیلومتر مربع مساحت دارد.
خرمشهر بهجهت واقعشدن در مجاورت خلیج فارس و کشور عراق، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژهای برخوردار است. این شهر در انتهاییترین نقطه استان خوزستان قرار گرفته و اسکلههای آن در کرانههای رودخانهٔ اروندرود جای گرفتهاست.
نخستین اسکلهٔ خرمشهر در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و در جریان پهلوگرفتن یک فروند اقیانوسپیما به بهرهبرداری رسید. با ساخت ۶ اسکلهٔ بزرگ دیگر در کرانههای اروندرود، این بندر در جریان جنگ جهانی دوم به پیروزی متفقین کمک بسیار بزرگی نمود.
اسکلهٔ بتنی مجهزتری با ۳۶۰ متر ارتفاع و ۳۲٫۸ متر عرض، پس از پایان جنگ جهانی دوم در خرمشهر ساخته شد. ساختمان این بندر نیز در سال ۱۳۳۴ خورشیدی احداث گردید. این ساختمان در سال ۱۳۳۷ خورشیدی تغییراتی را متحمل شد و سرانجام در سال ۱۳۴۰ خورشیدی با تخصیص اعتبار، مجهزتر گردید. با اجرای طرحهای توسعه در خرمشهر، طول اسکلهٔ آن به ۱۳۵۰ متر و تعداد اسکلههای آن به ۱۹ اسلکه رسید.
با بهرهبرداری از اسکلهٔ چهارم خرمشهر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، نخستین کشتیهای باری با ۸۵ تن بار از این بندر به سمت کویت به حرکت درآمدند. در همین سال بود که نخستین کشتی تجاری با ۱۶۰ تن بار از امارات متحده عربی وارد خرمشهر شده و در آن پهلو گرفت. امروزه این بندر ۲۰ اسکلهٔ بزرگ را در خود جای داده و حداکثر ارتفاع کشتیهایی که در آن پهلو میگیرند، به ۶ متر میرسد. خرمشهر روزانه توان تخلیهٔ ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن بار را دارد. از جمله نخبگان و بزرگان این شهرستان می توان به آیتالله شیخ محمدطاهر خاقانی، آیتالله سیدعدنان عدنانی، آیتالله سیدعلی عدنانی، آیتالله سلمان خاقانی، آیتالله سید تقی موسوی، آیتالله مهری، یونس محمدی ( نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی)، محمد جهان آرا، سیدکاظم نعمت زاده، علی معرفی زاده (نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی)، محمد فروزنده اشاره کرد. همچنین سرداران بزرگ نیروی دریایی ارتش نیز در مقابل با استعمار بریتانیا که در این شهر کشتهشدند از جمله دریادار نقدی، هرسیچی، کهنمویی، بایندر، میلانیان می توان اشاره کرد.
خاستگاه نامگذاری
دیمیترین نامی که از این شهر ماندهاست، نام خاراکس پایتخت پادشاهی میشان است که مورخین بنای آن را به اسکندر مقدونی نسبت میدهند . برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری میدانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرندوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگهای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تاسیس کرد . این شهر پس از اسکندر مقدونی ویران شد و به طور کلی از میان رفت چندی بعد در همان محل، شهری به نام «بیان» بنا شد بیان» در محل همین روستای بیان فعلی شکل گرفته باشند. گویا در دورههای پیش از اسلام به منظوراتصال کارون به اروند رود نهری حفر شده و در شمال این نهر، آبادی پدید آمد. از همان دوره نام این نهر یا کانال را «بیان» نامیدند و آبادی مزبور را به همین نام نامگذاری کردند در قرون اخیر دیگر ذکر ی از «بیان» نیست. بلکه آن چه در منابع و کتب تاریخی آمده نام «کوت المُحَمَّره» و پس از آن «المحمره» بودهاست. نخستین باری که نام «المُحَمَّره» در کتب و منابع ذکر شده سال ۱۸۱۰ میلادی ۲۲۵۱ هـ. ق است این امر بیانگر این است که بنای مُحَمَّره به سالهای پیش از آن باز میگردد. بعدها در داستان نبرد شیخ غیث و هم پیمان او شیخ حمود با والی بغداد ۱۸۲۶ میلادی ۱۲۴۱ هـ. ق نام «کوت المُحَمَّره» برای دومین بار ذکر شدهاست در آن دوره مُحَمَّره محل استقرار تیرهای از بنی کعب به نام آلبوکاسب به زعامت شیخ مرداو بن علی کاسب بود. پس از وفات شیخ مرداو پسر او حاج یوسف جانشین وی شد. در آن دوره این شهر جزء قلمرو شیخ المشایخ فلاحیه یعنی شیخ ثامر بنی کعب بود و شیوخ آلبوکاسب فرمانبردار او بودند. در همان سالها به دستور شیخ ثامر کعبی، حاج یوسف متصدی احداث بندر در آن شهر شد.
پیشینه
خرمشهر در زمان حکومت شیخهای بنیکعب بر این شهر در اوایل سده سیزدهم هجری، شهری کوچکی و عقبافتاده بود. در سال ۱۲۳۵ هجری بارویی به دور آن کشیدند و پس از آن، خرمشهر پیشرفتهای بسیاری نمود و بهعنوان بندری مهم و تجاری در سطح منطقه شناخته شد. با حملهٔ امپراتوری عثمانی به ایران، این شهر نیز مورد هجوم سپاهیان عثمانی قرار گرفت و به یک بندر آزاد تبدیل شد.
خرمشهر در طول سدهٔ بیستم، چهاربار موردهجوم قرار گرفت. در همین دوران بود که امپراتوری عثمانی از قرارگرفتن بندر خرمشهر در نزدکی بندر بصره، خسارتهای فراوانی را متحمل شد؛ از همینروی حاکم آن زمان بغداد که علیرضا پاشا نام داشت، در سال ۱۲۳۵ هجری و به هنگام لشکرکشی محمد شاه قاجار به هرات، از فرصت استفاده نمود و سپاهی ترتیب داد و با هجوم به خرمشهر، این شهر را غارت کرده و ویرانش ساخت.
با احداث بندر خرمشهر تجارت در این شهر رونق گرفت و روز به روز بر جمعیت این شهر افزوده شد، بنحوی که در ژانویه سال ۱۸۴۸ میلادی به هنگام سفر راولنسون به این شهر بیست و پنج کشتی اقیانوس پیما در بندر آن شهر لنگر انداخته بودند، در حالی که تعداد این گونه کشتیها در بندر بصره فقط شش کشتی بود.
رونق تجارت در بندر خرمشهر و پهلو گرفتن کشتیهای تجاری در آن، باعث کاهش درآمد گمرکات و همچنین کاهش درآمد بندر بصره شد. والیان بغداد نیز که همواره خرمشهر را جزء خاک عثمانی میدانستند قادر به تحمل این وضع نبودند. در این هنگام حاکم این شهر، حاج جابر برادر حاج یوسف بود، او از طرف شیخ ثامر کعبی به عنوان حاکم خرمشهر تعیین شده بود. نزدیکی انگلیسیها با حاج خان، خشم و غضب فرانسویها را به دنبال داشت. از این رو فونتانیه کنسول فرانسه در بغداد، دولت عثمانی را علیه حاج جابر تحریک کرده، آنها را به حمله بر خرمشهر تشویق کرد.
امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۵۴ هجری مجدداً خرمشهر را موردحملهٔ خود قرار داد و شهر را با خاک یکسان ساخت. امیرکبیر برای دفع خطر حملهٔ عثمانیها، سپاه مرزبانی قدرتمندی را در خرمشهر سازماندهی کرد و محمدخان بن جابرخان را فرمانده این سپاه قرار داد. در سال ۱۲۶۶ هجری، والی خرمشهر پرچم ایران را در این شهر به اهتزاز درآورد و از جانب امیرکبیر مورد تشویق قرار گرفت و لقب خان به او داده شد.
آبادی بیان
آگاهیها و دانستهها در بارهی این آبادی بسیار اندک است و معلوم نیست این آبادی تا چه دورهای برپا و آباد بودهاست. اما آنچه مسلم است این است که تا قرن چهارم هجری قمری این آبادی وجود داشته و مقدسی در کتاب خود از آن یاد کردهاست.
به احتمال زیاد خرمشهر فعلی در جای دیگری غیر از «بیان» بنا شدهاست. احتمال قریب به یقین این است که پس از ویرانی «بیان» و از بین رفتن آن، آبادی جدید برپا شدهاست. اما به همان اندازه که تاریخ ویرانی «بیان» نامشخص است، تاریخ و زمان دقیق بنای شهر جدید نیز نامعلوم است. شیخ فتحالهبنعلوان کعبی (تولد ۱۰۵۳ ق) در کتاب خویش هیچ گونه نامی از «بیان» و یا نام بعدی آن نکردهاست.
پیش از آن نیز به هنگام ذکر نبردها و یا لشکرکشیهای مشعشعیان با حریفان ور قبای ریز و درشت. از بصره سخن به میان آمدهاست اما از «بیان» و یا نام بعدی آن اثر و نشانی نیست. در داستان شیخ سلمان کعبی و شکستن سد سابله توسط کریم خان زند به سال ۱۷۶۵ میلادی ۱۱۷۹ هـ ق نام «حفار» و «محرزی» آمده، اما از این شهر خبری نیست.
اهم فعالیتهای اقتصادی
۱- کشاورزی علیالخصوص کاشت درخت خرما و سیفیجات
۲-امور بندری و گمرگی و ترانزیت کالا
۳-منطقه ویژه اقتصادی بندر خرمشهر و شهرک صنعتی
۴-منطقه آزاد اروند
۵- اتصال به راه آهن سراسری کشور
۶-مجاورت با فرودگاه بینالمللی آبادان
عملیات بیتالمقدس یا الی بیتالمقدس (معنا: به سوی بیتالمقدس) یکی از مهمترین و بزرگترین عملیاتهای نیروهای مسلح ایران در جنگ ایران و عراق محسوب میشود. نیروهای ایرانی با توان ۷۰٬۰۰۰ رزمنده این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی ابن ابیطالب» در محور اهواز- خرمشهر- دشت آزادگان، به فرماندهی مشترک سپاه و ارتش و با هدف آزاد سازی خرمشهر آغاز کردند. این عملیات سه هفته ادامه داشت. نیروهای عراقی منطقه با هدف آغاز عملیات دفاعی از خرمشهر عقبنشینی کردند. در اول خرداد ۱۳۶۱ ارتش عراق پاتک بزرگی را برای پس زدن نیروهای ایرانی شروع نمود. با وجود گستردگی این پاتک نیروهای ایرانی توانستند در مقابل آن مقاومت نمایند و سرانجام در سوم خرداد ۱۳۶۱ نیروهای ایرانی خرمشهر را که در روزهای ابتدای جنگ به اشغال ارتش عراق در آمده بود را آزاد نمودند. در هنگام شکست نیروهای عراقی بیش از ۱۹٬۰۰۰ سرباز عراقی به اسارت نیروهای ایرانی در آمدند. ایرانیها همچنین مقادیر قابل توجهی مهمات و ادوات رزمی را به غنیمت گرقتند.
انجام عملیات بیتالمقدس در چهار مرحله برنامهریزی شده بود که هر مرحله در مقایسه با عملیات ثامن الائمه و طریق القدس خود یک عملیات بزرگ به حساب میآید. آزادسازی خرمشهر که درپی مرحله چهارم انجام گرفت از مهمترین نتایج این عملیات بود.
آزادسازی خرمشهر
آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد که در سال ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال بعنوان مهمترین هدف عملیات الی بیتالمقدس در دوره جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) انجام گرفت. بازپسگیری خرمشهر در پی مرحله چهارم عملیات الی بیتالمقدس که از ۱ تا ۴ خرداد ۱۳۶۱ روی داد، برآورده شد.
نبرد شهری خرمشهر
پس از حمله نیروهای عراقی به خرمشهر جمعی از نیروهای داوطلب از خرمشهر، اصفهان و تهران به مدت شش ماه خانه به خانه در مقابل نیروهای عراقی مقاومت کرده و از سقوط ان تا مدتها جلوگیری کردند. از جمله داوطلبین محمد رضا جبل عاملی از اصفهان بود که در اثر اصابت ترکش در حین امدادگری در تاریخ شش اسفند ۱۳۵۹ کشته شد.
امام روحالله خمینی در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است: "خرمشهر را خدا آزاد کرد"
با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بیحد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.
در جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
ایران در جریان عملیات ۲۶ روزه بیتالمقدس که به آزادی خرمشهر انجامید ۶٬۰۰۰ شهید (۴٬۴۶۰ شهید سپاه و ۱٬۰۸۶ شهید ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد.
آزادسازی خرمشهر از لحاظ نظامی نقطه عطفی در تاریخ جنگ ایران و عراق شناخته میشود.
در ایران از این عملیات و روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد میشود.
شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کردهاست.
نبرد در خرمشهر
در پی آغاز عملیات بیتالمقدس در نیمه شب دهم اردیبهشت سال ۱۳۶۱ چند هدف عمده استراتژیک و تاکتیتکی از جانب نیروهای ایرانی دنبال میشد این اهداف عبارت بودند از:
بیرون راندن نیروهای متجاوز به پشت مرزهای بینالمللی
نشان دادن برتری قدرت سیاسی-نظامی و اجتماعی جمهوری اسلامی به عراق و حامیان او در منطقه
انهدام نیروهای متجاوز در منطقه بین غرب کارون تا خط مرزی
آزادسازی خرمشهر از اشغال متجاوزین
آزاد سازی خرمشهر در حقیقت از اهداف مرحله چهارم عملیات بیتالمقدس بود. در ساعت ۲۲:۳۰ شامگاه شنبه، ۱ خردادماه ۱۳۶۱، مرحله چهارم این عملیات با اعلام رمز یامحمدبنعبدالله، از بیسیم فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا به واحدهای عملکننده، با هدف آزادسازی خرمشهر آغاز شد. در پایان این نبرد علاوه بر پایان بخشیدن به ۱۹ ماه اشغال بخشی از حساسترین مناطق خوزستان و آزادسازی خرمشهر، ضربهای سنگین به توان رزمی و روحیه نیروهای عراقی وارد آمد.
جریان آزادسازی خرمشهر حدود ۱۶ هزار نیروی عراقی کشته و زخمی شدند و همچنین ۱۹ هزار نفر نیروی عراقی به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.
پس از فتح خرمشهر
پس از آزادسازی خرمشهر رزمندگان ایرانی در اولین اقدام خود پس از آزاد سازی شهر، در مسجد جامع خرمشهر نماز اقامه کردند. خبر این پیروزی به سرعت پخش شد و مردم در سرتاسر ایران به خیابان آمدند و به شادی و پخش شیرینی پرداختند.
فتح خرمشهر انعکاس جهانی داشت و از نظر سیاسی عراق با از دست دادن خرمشهر تکیهگاهش را برای مذاکره از دست داد. جنگ ایران و عراق به طور کلی به دو مقطع تقسیم میشود، مقطع اول مربوط به آغاز جنگ تا آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران نظامی و با هدف بیرون راندن عراق از خاک کشور بود و مقطع بعدی مربوط به پس از آزاد سازی خرمشهر است که استراتژی ایران دوگانه بود.
آن طور که صیاد شیرازی نقل میکند، استراتژی پس از آزادی خرمشهر استراتژی سیاسی شد و شامل انجام یک عملیات نظامی برای تحقق صلح و با استفاده از عملیات نظامی برای آنکه بتوان از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کرد. به عبارت دیگر تصمیم بر آن بود تا عملیات نظامی به عنوان ابزاری در خدمت دیپلماسی قرار گیرد. این استراتژی سیاسی بود ولی هدف عملیات و جنگ نبود بلکه هدف حمایت از سیاست خارجی بود.
محمد جهانآرا
سید محمد علی جهانآرا معروف به محمّد جهانآرا (۹ شهریور ۱۳۳۳ خرمشهر - ۷ مهر ۱۳۶۰) یکی از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ ایران و عراق بود که در زمان این جنگ بر اثر سانحهٔ هوایی کشته شد. به پاس خدمتگذاری وی در دفاع از خاک خوزستان (چه آشوبافکنی تجزیهطلبهای خلق عرب و چه ایستادگی در مقابل ارتش صدام حسین در مقاومت ۳۳ روزه خرمشهر)، بعد از سال ۱۳۷۰، به او درجه سرلشگری اعطا گردید.
دوران پیش از انقلاب
محمد جهانآرا در خرمشهر به دنیا آمد. در سال ۱۳۴۸ تحت تأثیر جنبش اسلامی به رهبری روحالله خمینی همراه عدهای از دوستاناش وارد مبارزات سیاسی علیه دولت محمدرضا پهلوی شد و گروه الله اکبر را راهاندازی کرد. در اواخر سال ۱۳۴۹ همراه برادرش به عضویت گروه مخفی حزبالله خرمشهر درآمد. دو سال بعد اعضای گروه توسط ساواک شناسایی شد و تمام اعضای آن دستگیر و زندانی شدند. در جریان این دستگیری، محمد جهانآرا به یک سال زندان محکوم شد.
وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۴ در کنکور دانشگاهها شرکت کرد و برای ادامهٔ تحصیل راهی مدرسهٔ عالی بازرگانی تبریز شد.
در سال ۱۳۵۵ جهانآرا به عضویت گروه «منصورون» که یک گروه معتقد به مبارزه مسلحانه بود درآمد. در سال ۱۳۵۷، هنگامی که قرار بود به سرپرستی سید علی اندرزگو به سوریه و اردوگاههای مقاومت فلسطین سفر کند، به دلیل کشتار مردم تهران در میدان ژاله در هفدهم شهریور ۱۳۵۷ از سفر بازماند.
در پاییز سال ۱۳۵۷ در پی اعزام تانکهای ارتش به خیابانهای اهواز و کشتار مردم، گروه منصورون، تصمیم به دفاع مسلحانه از مردم تظاهر کننده میگیرند. اعضای گروه در یکی از این درگیریها با نیروهای زرهی، حدود ۳۰ نفر از نیروهای شاهنشاهی را مجروح کردند.
پس از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب ایران (۱۳۵۷) محمد جهانآرا پس از دو سال و نیم زندگی مخفی به خرمشهر بازگشت. او و دوستانش در خرمشهر گروهی به نام کانون فرهنگی نظامی انقلابیون خرمشهر تشکیل دادند.
محمد جهان آرا در سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد. در همان سال فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده گرفت و همزمان جهاد سازندگی خرمشهر را نیز پایهگذاری کرد. با شروع جنگ دوش به دوش مردم از شهر دفاع کرد. بعد از سقوط خرمشهر و عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا مرحله جدیدی از جنگ آغاز شد. اولین گام شکستن محاصرهٔ آبادان بود. این پیروزی در مهر ۱۳۶۰ روی داد. به دنبال این پیروزی در روز هفتم مهر محمد جهانآرا و تعداد دیگری از فرماندهان راهی تهران شدند تا گزارش عملکرد نیروها را به امام خمینی (ره) بدهند اما در میانه راه بر اثر سقوط هواپیمای پرواز هرکولس سی-۱۳۰ نیروی هوایی ارتش ایران ۱۳۶۰ به شهادت رسید.
نوحهٔ معروف «ممد نبودی ببینی» پس از آزادسازی خرمشهر اوّلین بار توسط حسین فخری همرزم او بر سر مزارش خوانده شد و یکسال بعد توسط غلام کویتیپور همزمان با سالگرد آزادسازی خرمشهر خوانده شد.
محسن جهان آرا برادر بزرگ تر وی در تهاجم نیروهای صدام حسین به خرمشهر به اسارت گرفته شد و هرگز اثری از وی پیدا نشد. علی جهان آرا برادر دیگر وی در سال ۵۶ دستگیر و در زندان به قتل رسید.
مسجد جامع خرمشهر، نماد مقاومت
پس از آغاز جنگ ایران و عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ خورشیدی شهر خرمشهر به دلیل نزدیک بودن به مرز شلمچه، یکی از اولین نقاطی بود که مورد حمله ارتش بعثی عراق قرار گرفت.
مدافعان شهر که اغلب از تکاوران کلاه سبز نیروری دریایی ارتش به فرماندهی ناخدا دوم صمدی (قهرمان دفاع از خرمشهر) و عناصری از لشکر ۹۲ زرهی اهواز و داوطلبان دانشکده افسری ارتش با همراهی مردم بومی و تعدادی دانشجو بودند، توانستند با حداقل امکانات نظامی و با استفاده از موقعیت آشنایی با منطقه، مدت ۳۵ روز در مقابل ارتش عراق مقاومت کنند و سرانجام در تاریخ ۴ آبان ۱۳۵۹ خورشیدی آخرین مدافعان شهر نیز به خاطر فشار زیاد ارتش بعثی عراق و کمبود سلاح و تجهیزات مجبور به عقب نشینی از شهر گردیدند.
خرمشهر پس از ۵۷۸ روز (۱۹ ماه) اشغال توسط ارتش بعثی عراق، در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی با حمله نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیروی مقاومت بسیج، طی چهار مرحله عملیات نظامی با عنوان عملیات بیت المقدس پس از محاصره خرمشهر، بازپسگیری شد.
مسجد جامع خرمشهر یکی از تنها ساختمان هایی بود که در این شهر، پس از بازپس گیری به صورت نیمه سالم باقی مانده بود و همچنین چون این مسجد در زمان مقاومت قبل از اشغال مرکز فرماندهی و تدارکات و گردهمایی مدافعان شهر بود، لقب نماد مقاومت را به خود گرفت که در حال حاضر نیز بین بازماندگان جنگ و علاقمندان به تاریخ جنگ ایران و عراق به همین عنوان شناخته میشود.
دانلود آهنگ جدید علیرضا طلیسچی بنام سیاه با کیفیت اورجینال
ترانه و آهنگ و تنظیم : علیرضا طلیسچی
Download New Music Alireza Talischi – Siaah
باهات نیستم ناراحتی
از اینکه جاش نیستی
خودت بگو پای کسی که
دوست نداریش وامیستی
من جات نیستم اما
زندگی همینه نامرده
منم یه روز یکی یه حایی ول کرده
واسه همین باهات نیستم
ارتباطتت با قلبم خیلی وقته
قطعه خدایی عینه حقیقته
که دوست ندارمو حسی بهت
نیست چون قلبم پیشت نیست
من کسیم که باز دوباره
قراره بره تو رو تنهات بذاره
دست خودم نیست تویه موده
آدمی که دیگه شدم نیست
اینجوری که ما کنار هم هستیم
چه فرقی بینه منه با بغل دستیم
ما مرز بین همدیگرو شکستیم برو
ما خیلی وقته از همدیگه سیریم
بذار بریم عشقامونو پس بگیریم
ما هر دوتامون یه جای دیگه گیریم برو
زده به سرت نکنه میخوای
سن منشه پسرت تا باور کنی
به درد هم نمیخوریم بخدا تهش میبریم
ما بالاخره یه روزی سره یه چیز
کوچپیک چشامون تره یاد قدیم میکنیم
یاد کسی که آفتاب بهمون تابوند
یاد همونکه تو گذشتمون جا موند
اینجوری که ما کنار هم هستیم
چه فرقی بینه منه با بغل دستیم
ما مرز بین همدیگرو شکستیم برو
ما خیلی وقته از همدیگه سیریم
بذار بریم عشقامونو پس بگیریم
ما هر دوتامون یه جای دیگه گیریم برو
همره باد صبا مشک تر آمد سحر آمد سحر آمد
باغ و بستان ولا را ثمر آمد ثمر آمد
حجت یزدان رسید – حامی قران رسید
قطب زمین و زمان – مظهر ایمان رسید
سرو بستان حسن (بقیة الله- بقیة الله)
روح و ریحان حسن(بقیة الله- بقیة الله)
گل گلزار نبوت ثمر گلشن یاسین
فاطمی مظهر و طینت علوی سوره والتین
وصف جمالش بود نور کتاب مبین
خال رخش نقطه باء و قوام زمین
محو جمالش عسگری (بقیة الله- بقیة الله)
او به خلایق سروری (بقیة الله- بقیة الله)
سرّ مستودع که بود حامی دین احمد
ختم امامت که شده مظهر ذات سرمد
لاله باغ نرجس چشم و چراغ نرجس
روشن از این مه جبین گشته رواق نرجس
بر چشم یاران قدمش (بقیة الله- بقیة الله)
عالم محتاج کرمش (بقیة الله- بقیة الله)
شده از نور رخش عالم امکان همه روشن
ز گل روی نکویش همه هستی شده گلشن
مهدی صاحب الزمان محور کون و مکان
لنگر ارض و سماءآرزوی انس و جان
چشم رهائی به رهش
بخشا خدایا گنهش
بقیه الله – بقیه الله- نصر من اله – نصر من اله
(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)